💗 حاج احمد 💗
🌈 به مناسبت ۲۷ رجب ، عید مبعث حضرت پیامبر (ص)
🌴 نام گذاری تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص)
متن زیر بخشی از مصاحبه اى است که #حاج_احمد_متوسلیان به راز نام گذاری تیپ به نام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) اشاره می کند
سخنانی که نشانگر عمق ارادت او به ساحت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) دارد:
💠 اسم تیپ را گذاشتیم تیپ محمد رسول اللَّه (ص)
🔹 اولاً این اسم اعتقاد ما را به مکتب و سنت حضرت رسول نشان می دهد.
به این معنا که ما رزمندگان تیپ، حضرت محمد(ص) را به عنوان خاتم الانبیاء و بزرگترین رسول خداوند می شناسیم و به ایشان اعتقاد داریم.
چرا که ایشان شاخص #وحدت بین تمام مسلمانان هستند و این نام به این خاطر براى تیپ ما انتخاب شد.
🔸 البته این نامگذارى یک زمینه قبلى هم داشت و آن عملیاتى بود که توسط ما در مناطق #مریوان و #پاوه انجام شد و نام آن محمد رسول اللَّه (ص) بود.
او بعدها در این رابطه به یکى از همرزمانش (مجتبی عسگری) گفته بود: «من محمد رسول الله (ص) را بسیار دوست دارم».
#حاج_احمد ادامه داد : در حدود دو سالی که در #کردستان بودم با اهل تسنن زندگی کردم. حضرت محمد (ص) عامل #وحدت بین ما و اهل تسنن بود.
✅ سومین دلیل، احترام به ساحت مقدس حضرت محمد (ص) است. هر زمان نام ایشان میآید #صلوات میفرستیم.
نام تیپ را محمد رسول الله (ص) گذاشتم که اگر روزی زنده نبودم هر شخصی که نام تیپ را میشنود #صلوات فرستاده و ثوابش برای من نیز نوشته شود.
❇️ البته #حاج_احمد با آن روحیه لطیف خود، فلسفه اى هم براى شماره این تیپ یعنى عدد ۲۷ فرض کرده بود.
«... عدد دو را که از هفت کسر کنى، میماند پنج، به نیت پنج تن آل عبا
عدد دو را که با عدد هفت جمع ببندى، می شود نُه یعنى تسعة المعصومین مِن وُلدِ الحسین
حالا اگر تو این عدد دو را با عدد هفت ضرب کنى، حاصل آن میشود چهارده، به نیت ۱۴ معصوم (علیهم السلام)
اگر اعداد را بر عکس کنید میشود ۷۲ شهید کربلا.
منبع :
📚 کتاب آذرخش مهاجر
🎤 مصاحبه با مجتبی عسگری
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
#سالروز_شهادت 🚩
✅
🍃
۱۵ اسفند ۱۳۶۲
#عملیات_خیبر
سالروز #شهادت سردار بزرگ و دلاور سپاه اسلام
قائم مقام شجاع و دریادل #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهید_اکبر_زجاجی ↘
↘
ولادت: فروردین ۱۳۳۸ ، #کاشان
دیپلم هنرستان
دانشجوی مقطع کارشناسی رشتۀ #تکنولوژی در انستیتو تکنولوژی #اصفهان
شرکت فعال در راهپیمایی های ضد رژیم شاه و مجروحیت از ناحیۀ گوش و صورت در یکی از این تظاهرات
عزیمت به #خرمشهر ، سپس به #سوسنگرد و بعد به #کردستان با آغاز جنگ تحمیلی
فرماندهی یکی از محورها در #مریوان
مسئولیت قائم مقامی #لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در اردیبهشت ۱۳۶۲
#شهادت : پانزدهم اسفند ۱۳۶۲ ، طی #عملیات_خیبر ، در جزیرۀ جنوبی مجنون، دو روز قبل از شهادت #حاج_همت ☘
👈 منبع اطلاعات: کتاب #شراره_های_خورشید ، صفحه ۱۱۳ 🔶
✅
💌
#شهدای_اسفند_۴۰۱
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدای_خیبر
@yousof_e_moghavemat
#حکومت_بر_قلبها 💞
⚘
🌸
💠 وقتی در #مریوان بودیم، برای انجام امور نظافت، نوبت بندی کرده بودیم و هر روز یک نفر وظیفه نظافت را به عهده داشت.
روزهای چهارشنبه هر هفته نوبت #حاج_احمد بود. او با وجود مسئولیت سنگین فرماندهی در هر حالت و موقعیتی سخت مقیّد بود که نوبت انجام مسئولیت نظافت را رعایت کند. هیچ کاری هر چقدر هم که مهم بود، مانع حضور سر وقت او برای نظافت نمیشد. سفره می انداخت و جمع می کرد. غذا و چای آماده و تقسیم میکرد. خیلی تمیز ظرف ها را می شست. سنگر محوطه و حتی دستشویی و توالت ها را به دقت نظافت و ضدعفونی می کرد.
شاید بعضی ها چنین اعمالی را برای یک فرمانده شاخص نظامی جایز نمی دانستند، امّا #حاج_احمد منطق دیگری داشت. او می گفت: "فرمانده کسیه که توی خط مقدم برادر بزرگتر و در سایر مواقع، کمترین و کوچکترین برادر بچه رزمنده هاست." #حاج_احمد با این رفتار خود بر قلب های بچهها حکومت میکرد.
📚 برگرفته از کتاب #می_خواهم_با_تو_باشم ، نوشته علی اکبری ، صفحه ۱۹
📸 معرفی عکس: اوایل زمستان ۱۳۶۰، #مریوان - عکس یادگاری رزمندگان اعزامی از مازندران با #حاج_احمد_متوسلیان - نفر اول از سمت چپ: #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
⚘ #سالروز_شهادت 🚩
✔
🌹
۲۱ مرداد ۱۳۶۲
جاده ایلام - اسلامآباد غرب
سالروز شهادت سردار شجاع و دلاور سپاه اسلام
فرمانده بسیجی #تیپ_ذوالفقار #لشکر_۲۷
#شهید_محسن_نورانی 🚩
.
.
ولادت: ۱۳۴۲ ، تهران
شرکت در تظاهرات ضد رژیم شاه در دوران اشتغال به تحصیل
عضویت در سپاه بعد از پیروزی انقلاب
ترک تحصیل و گذراندن دوره آموزش عمومی در پادگان امام حسین علیه السلام سپاه تهران
عزیمت به جبهه غرب و #مریوان و پیوستن به گروه سردار دشمن شکن #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان و فعالیت در گروه اداوات و خمپاره
عزیمت به جنوب به همراه سایر همرزمان و انتصاب به فرماندهی یگان ادوات #تیپ_۲۷_محمد_رسول_الله به دستور سردار #حاج احمد متوسلیان
گسترش یگان ادوات به گرفتن غنیمت های بسیار زیاد در عملیات فتح المبین و استفاده در بهترین شکل در عملیات بیت المقدس
ازدواج با خواهر همرزم دیرینه اش #علیرضا_ناهیدی در خرداد سال ۱۳۶۲
انتصاب به فرماندهی #تیپ_ذوالفقار به دستور #سردار_شهید_حاج_ابراهیم_همت
🌹شهادت: ۲۱ مرداد ۱۳۶۲ ، حوالی اسلام آباد غرب، کمین عناصر گروهک مسلّح کومه له ✔
.
.
.
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#فرماندهان_شهید_لشکر۲۷
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
🍁 #عملیات_والفجر_چهار 🔥
꧂
꧁
❐ آبان ۱۳۶۲
#مریوان
شرق #پنجوین
دیدگاه یال گنبدی
#محمد_ابراهیم_همت در حال رصد نحوه پیشروی گردانهای خطشکن #لشکر_۲۷
⸙
⎎
#شهید_همت
#حاج_همت
#لشکر۲۷محمدرسولالله_ص
@yousof_e_moghavemat
#یاد_ایام | سالروز عزیمت نیروهای #حاج_احمد_متوسلیان (هسته اولیه تیپ ۲۷ محمد رسول الله-ص) از مریوان به جنوب - بتاریخ ۲۴ دیماه ۱۳۶۰ - با خودروی مینی بوس
#احمد_متوسلیان
#مریوان
@yousof_e_moghavemat
#رئیسجمهور_مریوان 👍
✔
🔗
#بنیصدر به نمایندههایش گفته بود که مقدمات را فراهم کنند تا بازدیدی از #مریوان داشته باشد.
پیش #احمد آمدند و قضیه را مطرح کردند.
- بنیصدر توی هر نقطهای از مریوان بشینه، میزنیمش؛ بدون استثناء.
- پس ما او را به پادگان خودمان میبریم.
- با پادگانتون باهم میفرستیمش هوا.
دیگر بحث را ادامه ندادند و برگشتند تهران. بعدها به گوشمان رسید که به بنیصدر گفتهاند مریوان جای تو نیست! آنجا یک فرمانده س.پا.هی به نام #احمد_متوسلیان دارد که دیوانه است و تهدید کرده و واقعا هم تو را میزند.
بدین ترتیب، بنیصدر پایش به مریوان باز نشد.
●
♡
- به روایت جواد حسینی مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند #میخواهم_با_تو_باشم صفحه ۶۸ با اختصار و تخلیص.
•°•
°•°
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
#رئیسجمهور_مریوان 👍
✔
🔗
#بنیصدر به نمایندههایش گفته بود که مقدمات را فراهم کنند تا بازدیدی از #مریوان داشته باشد.
پیش #احمد آمدند و قضیه را مطرح کردند.
- بنیصدر توی هر نقطهای از مریوان بشینه، میزنیمش؛ بدون استثناء.
- پس ما او را به پادگان خودمان میبریم.
- با پادگانتون باهم میفرستیمش هوا.
دیگر بحث را ادامه ندادند و برگشتند تهران. بعدها به گوشمان رسید که به بنیصدر گفتهاند مریوان جای تو نیست! آنجا یک فرمانده س.پا.هی به نام #احمد_متوسلیان دارد که دیوانه است و تهدید کرده و واقعا هم تو را میزند.
بدین ترتیب، بنیصدر پایش به مریوان باز نشد.
●
♡
- به روایت جواد حسینی مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند #میخواهم_با_تو_باشم صفحه ۶۸ با اختصار و تخلیص.
•°•
°•°
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
#رئیسجمهور_مریوان 👍
✔
🔗
#بنیصدر به نمایندههایش گفته بود که مقدمات را فراهم کنند تا بازدیدی از #مریوان داشته باشد.
پیش #احمد آمدند و قضیه را مطرح کردند.
- بنیصدر توی هر نقطهای از مریوان بشینه، میزنیمش؛ بدون استثناء.
- پس ما او را به پادگان خودمان میبریم.
- با پادگانتون باهم میفرستیمش هوا.
دیگر بحث را ادامه ندادند و برگشتند تهران. بعدها به گوشمان رسید که به بنیصدر گفتهاند مریوان جای تو نیست! آنجا یک فرمانده س.پا.هی به نام #احمد_متوسلیان دارد که دیوانه است و تهدید کرده و واقعا هم تو را میزند.
بدین ترتیب، بنیصدر پایش به مریوان باز نشد.
●
♡
- به روایت جواد حسینی مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند #میخواهم_با_تو_باشم صفحه ۶۸ با اختصار و تخلیص.
•°•
°•°
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#خجالت_نمیکشی ⁉️😠
☆
•°•
#عباس_برقی ، یکی از یاران صِدّیق و باوفای سردار #حاج_احمد_متوسلیان در برگی از خاطرات خودش - در کتاب #میخواهم_با_تو_باشم ، صفحهٔ ۲۵ - گفته است:
👉
«وقتی در ماههای آغازین جنگ، بنیصدر از اعزام نیرو به کردستان جلوگیری کرد، #حاج_احمد برای رفع این نقیصه و حفظ عناصر موجود در #مریوان به شیوههای مختلفی متوسل شد؛ از جمله سختگیری در اعطای مرخصی.
ما در واحد ادوات کار میکردیم و آموزش خمپاره دیده بودیم. مدت مأموریتمان در مریوان رو به اتمام بود و تصمیم داشتیم به تهران برگردیم. یک روز پای قبضهی خمپارهاندازِ روسی مشغول جابجایی جعبههای مهمات بودیم که حاجاحمد به سراغمان آمد. بعد از حال و احوالپرسی به من گفت:
- شنیدم میخوای بری؟
- با اجازهٔ شما، بله.
- تو خجالت نمیکشی؟
از این حرف او تعجب کردم و پرسیدم:
- چطور برادر احمد؟ خب، مأموریتمون تموم شده، حالا هم باید برگردیم سر زندگیمون.
دست انداخت، شانهام را فشار داد و گفت:
برادر! تو ظرف این مدت لااقل هزار گلولهی خمپاره زدی. هر گلوله دونهای اینقدر قیمت داره. اگه روی هم حساب کنیم، کلّی از #بیتالمال خرج شده تا فوت و فن کارو یاد گرفتی. از هزار گلولهای که زدی، نُهصد تای اون به هدف نخورده. همهی اینها انجام شده تا تو کاردان شدی. حالا همینقدر باید خرج یکی دیگه بشه و هزار گلوله خمپاره را حیف کنه تا تازه بشه یکی مثل تو.
روی همین اصل، برای #حفظ_بیت_المال هم که شده، برادرجون! تو باید توی جبهه بمونی.
صحبتهای برادرانه و منطقی #حاج_احمد تأثیرش را روی من گذاشت و گذاشت و در مریوان ماندگار شدم.»
•°•
°•°
📸 شناسنامهی عکس اول: تابستان ۱۳۶۰، سروآباد، آزادسازی محور مریوان-سنندج - از راست: (عباس برقی، شهید عثمان فرشته، #حاج_احمد_متوسلیان، کاک صمد (بی سیم چی)، ناشناس، کاک حمید)
☆
- عکسهای سوم و چهارم: سردار #حاج_عباس_برقی ؛ فرمانده سابق تیپ ذوالفقار از #لشکر۲۷ ، با آرزوی سلامتی روزافزون برای این سردار عزیز و بزرگوار س.پ.اه اسلام.
#احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#متوسلیان
#احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#متوسلیان_منافق_و_خودرأی_است 😏
♥︎
•°•
سروصدای بیرون اتاق، توجهشان را جلب کرد و دویدند توی راهرو. #متوسلیان خسته از راه رسیده بود. دلش از نامهربانیها پر بود و بلافاصله در آغوش #بروجردی پناه گرفت. #حاج_احمد با دل پرغصهای به بروجردی گفت: «- تا کی با این مرد مدارا کنیم؟»
بروجردی گفت: «چرا پیله کردی به #بنی_صدر ؟!! برو سراغ آیتالله #خامنهای که نماینده امام است. با ایشان خیلی راحت کنار خواهی آمد.»
#حاج_احمد_متوسلیان با ناراحتی جواب داد: «تمام امکانات جنگ دست بنیصدر است. نمایندهاش پیغام داده قصد بازدید از جبهه #مریوان را دارد.»
بروجردی: «خودم از آنها خواستم با شما هماهنگ شوند.»
#حاج_احمد در پاسخش گفت: «دست رد زدم به سینه نمایندهاش. تهدید کردم در صورت ورود بنیصدر مانع نشستن هلیکوپترش خواهم شد؛ گمانم از آمدن پشیمان شده باشد.»
بروجردی با ملایمت خاصی گفت: «به خاطر امام کمی مدارا کن. ایشان نمایندهی امام است. افراد منتسب به او شایعه کردهاند #متوسلیان_منافق_و_خودرأی_است .»
#حاجی در جواب گفت: «نامهای برای امام نوشتم و اوضاع منطقه را گزارش کردم. من بیرون از س.پ.اه حرمت نگه میدارم اما نه به اندازه صبر و حوصله شما. اگر کمی به من میدان بدهی، کار یکسره خواهد شد.»
بروجردی لبخندی زد و گفت: « #اندکی_صبر_سحر_نزدیک_است .»
#حاجی جواب داد: «امان از این سحر شما که کُشت مرا.»
#بروجردی با لبخند باصفایش به #حاجاحمد_متوسلیان گفت:
«تو در حالتِ آرامش، چقدر دوستداشتنی هستی احمدآقا.»
♡
☆
💚 برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی #محمد_مسیح_کردستان ، با تخلیص و اختصار از صفحه ۳۵۹.
#احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat