✨☀️✨
#السلام_علیک_یاابالجواد
گفتم رضا ودلم تا حرم رسید
از سوی او نسیمی به چشم ترم رسید
دست ادب به سینه و لبریز التماس
گفتم ابالجواد ومراد دلم رسید...
#یاضامن_آهو
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#سیرهے_شهید
🔹از اوایل ڪودڪے،بطور پیوستہبہ تڪالیـف شـرعے خود عـمل ڪند. بہ
طوریڪہدر ۷ سالگےنمازش را مےخواند
و روزه اش را مےگرفت.
بهروز با سن بسیار ڪم شبها مناجات و
نماز سوزناڪے داشت و وقتے از او سؤال مےڪردم ڪہ تو مگر گناه هم دارے؟ مےگفت: مادرجان سفر آخرت خیلے سخت است باید مقدمہ چینی ڪرد.
در وصیت نامہاش فقط یڪ جملہ نوشتہ بود؛
"عمرے را ڪہ خداوند مقرر ڪرده در اطاعت خدا و ڪار براےاسلام بہ سر بَرید"
🌷 #شهید_بهروز_آهندوست
#سالروز_شهادت
🍃تاریخ تولد: ۱۳۴۷
🍃تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۲/۹
🍃محل شهادت:هویزه(عملیات خیبر)
در حین خنثے ڪردن مین
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شـهدا
🌷وقتی که #اراده کرد به جبهه برود، به او گفتم: فعلاً دانشجو هستی درس بخوان📚 بعد از تحصیلات برو. گفت: من با یک دست سلاح ⚔و با دست دیگرم #قلم را برمیدارم. گفتم: بعد از جنگ مملکت به نیرو برای نوسازی و بازسازی نیاز داره.گفت: ❗️فعلاً امروز زمان #جنگ است و وظیفهی مهمتری داریم.
🌷یکی از دوستان دانشگاهیاش تعریف میکرد، یک روز به او گفتم: سید، چقدر #موهایت خوشگل و خوش حالت هستند😍، روز بعد دیدم که موهای سر را تیغ زده که مبادا با این تعریف من، دچار #غرور بشه.
ما این خانه🏡 را به اسم او کرده بودیم و برای #رفاه او چیزی کم نگذاشتیم.👌
🌷 امروز وقتی #دانشجوها به این جا میآیند و متوجه میشوند که سید عباس در کمال رفاه و آسایش،😇 زندگی را رها کرده و به #جبهه رفته، برایشان جالب است...سید میگفت بروید به خانوادهٔ #شهدا سر بزنید؛ به جبهه ها کمک کنید. به فکر حفظ جان فرزند خود نباشید⚠️، در #هویزه جوانان این مرزو بوم را زنده به گور میکنند.😔
✍راوی؛مـادر شـهید
#شهید_سیدعباس_امیرجهانشاهی🌷
📎سالروز شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🔰محمد در آخرین #پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...»
🔰میگفت همسر #سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمیدهد و از طرفی قدمهایش #برکت زندگی است.»
🔰در انجام وظیفه و کارهایش #خلوص عجیبی داشت. یادم هست که میگفت «من سر کارم #ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از #بیتالمال به گردنم نماند.»
🔰محمد خیلی #خوش_اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم #اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی درمعراج شهدا برای آخرینبار او را دیدم همان #لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت.
🔰خدا را شکر میکنم که محمد من هم #شهید شد.چون او شهادت را دوست داشت.خیلی شهادت را دوست داشت.
✍به روایت همسر شهید
#شهید_محمد_کامران🌷
#سالـــــروز_ولادتـــــ
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh