#دانستنیها
پارچ سمی!
گیاه پارچ سمی با نام علمی Nepenthes در ماداگاسکار، جنوب شرق آسیا و استرالیا میروید. برگهای پارچ مانند این گیاه مثل یک تله عمل میکند. شهدی که از دریچهی این تلهها تراوش میکند، حشرات و دیگر طعمههای این گیاه را به خود جذب میکند. این طعمههای نگون بخت از بالای پارچ میلغزند و به داخل گیاه و شهد درون آن سقوط میکنند. قربانیها که دیگر راه فراری ندارند، درون مایع غرق میشوند و در نهایت، توسط آنزیمهای این گیاه گوشتخوار هضم میشوند.
@zane_ruz
#پای_درس_شهدا
شهید محمد مهدوی
در ماه محرم همیشه شال مشکی میانداخت و لباس مشکی میپوشید. معلم حساب دیفرانسیل محمد به او توهین کرده بود و گفته بود متاسفانه افرادی هستند که برای کسی که ۱۴۰۰ سال پیش برای مقام جنگید، لباس مشکی میپوشند. محمد هم کلاس را ترک میکند. آمد منزل و گفت: معلمم چنین چیزی گفت و من نتوانستم جلوی بچهها به او بیاحترامیکنم. گفتم: به دفتر مدرسه اطلاع بده، بگو به اعتقادات من توهین کرده. گفت: من به مدیر مدرسه اطلاع نمیدهم، چون خانواده او گناهی نکردهاند که نانشان بریده شود. ولی حلالش نمیکنم. او همیشه جزو نمره اولهای کلاس بود؛ اما چون او بدون اجازه کلاس را ترک کرده بود معلمش خیلی ناراحت شده بود و نمره ۲۰ محمد را ۱۵ داده بود. هر چه هم ما اصرار کردیم که به دفتر مدرسه اطلاع بدهیم محمد اجازه نداد.
«محمد مهدوی جوان ۲۱ ساله شیرازی سال ۸۷ در حادثه تروریستی حسینیه سیدالشهدا شربت شهادت نوشید»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستانک
شاه عباس و آزمون رحمت
شاه عباس قرآن مى خواند که به آیه 12 سوره انعام رسید:
(به مشرکان) بگو که آن چه در آسمان ها و زمین است ملک کیست؟ (اگر آن ها نگویند) تو باز گو همه ملک خداست که بر خویش رحمت و بخشایش را فرض و لازم کرده است. شیخ بهایى را دید، گفت: «اى شیخ! مى خواهم من هم یک روزدر طول پادشاهى ام رحمت بر خود واجب کنم و با مردم سرزمینم با رحمت و بخشش برخورد کنم.» شیخ گفت: «بعید مى دانم بتوانى! کار سختى است.» شاه عباس دستور داد در شهر جار زدند که هر کس ازشاه شکایتى یا خواسته اى دارد فردا آزاد است به دربار بیاید و شاه نه تنها خشم نخواهد گرفت بلکه مورد مرحمت خود هم قرارش خواهد داد. شاه شب را زود خوابید و گمان مى کرد که فردا صبح دربارش از سیل جمعیت شلوغ خواهد شد ولى تا شب هنگام که مهلت رحمت شاه به پایان رسد دو نفر بیشتر به نزد او مراجعه نکردند. یکى پیرزنى بود که ّ آمده بود تا پسرش را شاه از زندان ببخشد و آزاد کند. و دیگرى نوجوانى بود که آمده بود از شاه شکایت کند. نو ال او اجازه نمى دهند و جوان شجاع از شاه شکایت کرد که هم افراد مستضعف در مکتب خانه، فرزندان خود را ثبت نام کنند و او را به خاطر فقیر بودن پدرش در مکتب راه نداده اند. نوجوان به شاه گفت: «من جاى تو بودم از نشستن بر پشت تخت شرم داشتم چون عدالتى ندارم.» شیخ بهایى از ابتداى روز نزد شاه عباس بود. کم بود که شاه عباس عهد و پیمانش را فراموش کند و برجوان غضب کند که نگاه متبسمانه شیخ بهایى خشم شاه را فرو گذاشت. روز بعد شاه دستور داد گزارش نوجوان را بررسى کنند که متوجه شد چندان هم درست نبوده است. آن نوجوان را طلبید و بر او خشم گرفت که چرا گزارش دروغ به او داده است. جوان گفت: «دروغگو من نیستم، کارگزاران تو هستند که بر تو دروغ مى گویند.» شاه آشفته شد و خواست انتقام بى ادبى دیروز جوان را امروز تلافى کند که شیخ بهایى جوان را به ترفندى از حضور شاه مرخص کرد. شاه عباس از شیخ گزارش کار خود خواست. شیخ گفت: «اگر دقت کرده باشى در کل شهر جار زدى و اصفهان را بالغ بر 100هزار
جمعیت بود که جز دو نفر بر رحمت تو اعتماد نکردند که نزد تو براى شکایت یا گفتن حاجتى بیایند. حال رحمت خدا را ببین که کل آفریدگان بر رحمتش امید دارند و به ا ش برنمى دارند و با این همه وعده بر عذابش، باز گناه ِ مید بخشش گناهان شان، دست از معصیت و نافرمانى اش مى کنند و به رحمت او براى بخشش گناهان شان امید دارند. نکته دیگرى که باید بگویم و بدانى، اى شاه! جوانى از تو انتقاد کرد یک روزخشم خود به زور خوردى و روز بعد چون زمان عهد رحمتت سر آمده بود درصدد تلافى سخن دیروزش بودى و قصد انتقام و خشم
بر او داشتى. اما خدا را ببین چه اندازه صبور در رحمت است که هرگز در انسان به دیده انتقام نمى نگرد و اگر کلى معصیت کند با گفتن استغفراالله او را مى بخشد و حساب لحظه اى را به لحظه قبل آن ارتباط نمى دهد و سریع الرضا است و بدان که رحمتى که او بر خود نوشته است ابدى و براى هر دو سراى است. در حالى که یک روز تو را توان تحمل رحمت او نبود.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم...
💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕
سلام!✋🌼
🌱صبح تون بخیر. روزتون پر نشاط و پر روزی🌱
امام حسین علیه السلام میفرماید: «ناتوانترین مردم کسى است که از دعا عاجز باشد و بخیلترین مردم کسى است که در سلام بُخل ورزد.» (بحارالانوار: ۹۳، ۲۹۴/ موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام، ۷۸۱، ح ۹۷۱)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#مهارتهای_زندگی
۹ راهکار برای دوری از شلختگی و نظم دادن به زندگی
1⃣همین که خوب فکر و بررسى کردیم و شلختگى مان را پذیرفتیم یعنى یک قدم به درمان نزدیک شده ایم. چون در همین پروسه چشممان به چیزهایى مى خورد که قبلا به آن ها توجه نکرده ایم و آن عواقبى است که به واسطه شلختگى نصیب مان شده و ما دنبال دلایل دیگرى مى گشته ایم. در این مرحله با یک جور آینه عبرت روبرو خواهیم شد.
2⃣نمونه هاى دیگر شلختگى را ببینید. روبرو شدن با یک نمونه دیگر رفتارى از رفتارهاى روزانه خودمان که متوجه اش نیستیم و از میزان آزاردهندگى اش چندان تصویرى نداریم، مى تواند بهمان کمک کند.
3⃣یک نمونه عکس را هم در دایره توجه مان قرار دهیم. فردى که منظم است مى تواند هم به عنوان الگو و هم به عنوان انگیزه مورد توجه قرار بگیرد. خوب مداقه کنید و نتیجه نظم را در رفتار، روابط اجتماعى، کار و... بررسى کنید.
4⃣از قلم و کاغذ نهراسید، سعى نکنید همه چیز را در ذهنتان نگه دارید و تلنبار کنید. بنویسید، از جایى که باید شروع کنید، از کارهایى که در روزهاى آینده باید به آن ها رسیدگى کنید. حتى مى توانید بر اساس مهم بودنشان، نمره اولویت به آن ها بدهید. نوشتن به شما قدرت و تسلط مى دهد.
5⃣از ظواهر شروع کنید. ظاهر خودتان را مرتب کنید. موهاى ژولیده، لباس هاى نامرتب و اتو نکشیده و لکه دار، اتاق خواب درهم برهم، میز کار شلوغ را بگذارید توى الویت! یک کار روتین و منظم را هر روز سر یک ساعت مشخص انجام دهید و به آن مقید باشید. مثل مسواك زدن!
6⃣از در نظر گرفتن قوانین تخلف هم غافل نمانید. به هر حال ممکن است ناخودآگاهتان گاهى به شما فرمان تخلف و سرپیچى بدهد، در این جور مواقع بهتر است که قوانین از پیش تعیین شده را به خودتان یادآورى کنید و مراحل تنبیه را اجرا کنید.
7⃣در پوششتان هارمونى ظاهرى و هماهنگى رنگى را جدى بگیرید. با یک جستجوى کوتاه در اینترنت، یا پرس و جو و مشورت با کسانى که دستى در مد و لباس دارند یا حتى فروشندگان، دستتان مى آید که چه رنگ هایى مکمل اند، به هم مى آیند و پوشیدن آن ها با هم سبب آراستگى ظاهرى بیشتر مى شود.
8⃣طبقه بندى کنید. تا به نقش حیاتى طبقه بندى در زندگى بشر فکر کرده اید؟ ارسطو را مى شناسید. از اولین فلاسفه یونان و شاگرد افلاطون است. یکى از کارهاى مهم ارسطو در طول زندگى علمى اش این بوده که علوم را به دقت تنظیم و طبقه بندى کرده. طبقه بندى کردن یعنى چیزهایى را که از یک دسته هستند و شباهت بیشترى به هم دارند در یک گروه قرار دهیم. این نظم در همه جا به کار مى آید و سبب سر و سامان دادن به ذهن هم مى شود. بنابراین به سراغ میزکار، محل زندگى، اتاق و کمدتان بروید و ابزار و وسایل را بر اساس شباهتشان جدا کنید و در دسته هاى جداگانه قرار دهید.
9⃣بى خیال نشوید، کم نیاورید، جا نزنید و به خودتان زمان بدهید. در عین حال دست از سرزنش و تحقیر خودتان یا فردى که دچار این اختلال است بردارید. با سرزنش کارى درست نمى شود. یک شبه هم نمى توان همه چیز را مرتب کرد. بنابراین سعى کنید خودتان درك کنید، تشویق کنید و براى خودتان انگیزه بسازید.
@zane_euz
#پزشکی
جعفری، سبزیای که بیشتر از پرتقال ویتامین ث دارد
☘جعفری میزان هورمون های زنانه را تنظیم می کند و به علت اینکه حاوی روغن فرار است، مانع تشکیل تومور به خصوص در ریه می شود.
☘فولیک اسید موجود در جعفری مانع بروز سرطان های روده بزرگ، سرطان گردن و رحم می شود. ترکیب های مفید آنتی اکسیدان آن به نام فلاونوئید با مولکول های حاوی اکسیژن ترکیب می شود و مانع آسیب به سلول ها می شود.
☘طبق گزارش های متعدد فولیک اسید موجود در جعفری، ماده مغذی حیاتی برای حفظ سلامت قلب و عروق به حساب می آید.
☘استفاده کم مواد غذایی حاوی ویتامین C مانند جعفری، پرتقال و... خطر بروز آرتریت روماتوئید را ۳ برابر افزایش می دهند، به همین علت توصیه می شود روزانه ویتامین C مصرف شود و آن ها را به صورت جدی در برنامه روزانه قرار دهید.
☘از دیگر خواص جعفری می توان به رفع بوی بد دهان، کاهش وزن به علت خواص ادرارآور، تصفیه کلیه ها، بهبود دستگاه گوارش، کاهش استرس، و... اشاره کرد.
☘کلسیم موجود در جعفری منبع اصلی برای تقویت دندان ها و لثه هاست، به این صورت که اگر دچار عفونت های دهانی یا زخم در لثه می شوید، حتما از جعفری استفاده کنید و از مصرف آن غافل نشوید.
✨نکته: در صورت تمایل می توانید از دم کرده آن استفاده کنید تا به این صورت خستگی عضلات و مفاصل خود و علائم قبل از قاعدگی را کاهش دهید و روند آن را منظم کنید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
دعا جهت عاقبت بخیری
حجت الاسلام قرائتی
در قرآن داریم یوسف وقتى دعا کرد گفت: «تُوَفَّنی مُسلِما» (یوسف آیه ۱۰۱) خدایا
عاقبت مرا بخیر کن. حضرت یوسف براى عاقبتش وحشت داشت. یا داریم اولیاى خدا وقتى دعا مى کنند، مى گویند: و تَوَفَّنا مع الابرار» (آل عمران آیه ۱۹۳)خدایا من با خوب ها بمیرم. حضرت یعقوب به بچه هایش مى گفت: سعى کنید مسلمان بمیرید. یعنى در سلامت و در حال ایمان به خدا بمیرید. یک وقتى خدمت آیت الله العظمى گلپایگانى رسیدم، روزهاى آخر عمر ایشان بود. گفتم: اگر شما یک دعاى مستجاب داشته باشى، چون بالاخره یک عمرى دعا و نماز شب و تحقیق و علم و تربیت طلبه داشتید. اگر یک دعاى مستجاب داشته باشید چه مى گویید؟ گفت: دعا مى کنم خدا عاقبت مرا بخیر کند. این مسأله مهم است چون گاهى افراد دست به کارهایى مى زنند، تجارت، اقتصاد، سیاست ولى عاقبت به شر مى شوند. یعنى همه چیزشان را مى بازند. دین و دنیایشان را مى بازند.
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#یار_مهربان
به مناسبت سالروز تولد جهادگر شهید امیرمحمد اژدری
«شمرون کُناردون»؛ اثر جدید نویسنده کتاب «پنجشنبه فیروزهای» با محوریت زندگی جهادگر شهید امیر محمد اژدری(عضو شورای مرکزی قرارگاه امام رضا(ع)) توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد. امیر محمد اژدری وقتی آسمانی شد۲۵ساله بود؛ اما به گفتهی اطرافیانش که او را به خوبی میشناختند، بیش از دوبرابر سنش برای رفع محرومت از چهرهی شهر و کشورش تلاش کرد. مسئولیت گروه پزشکی و درمانی امام رضا(ع)، مسئولیت گروه عمرانی امام رضا(ع) و عضو شورای مرکزی قرارگاه امام رضا(ع) بود. اژدری در اکثر استانهای کشور از جمله لرستان، خوزستان، خراسان، کرمانشاه، ایلام و... سابقه انجام فعالیتهای جهادی داشت. او در حادثه زلزله کرمانشاه از پیشقدمان جهادی برای کمک به مردم زلزلهزده بود. با وجود عدم حمایتها، کم کاریهای برخی مسئولین و کمبودها و نواقص، هیچگاه از پای ننشست و تا حد امکان، تلاش خود را برای آبادی سرزمینش دریغ نکرد. این کتاب، گوشهای از زندگی امیرمحمد اژدری را از نگاه خودش در قالب داستانی به تصویر کشیده است. روایتی خواندنی و جذاب که به قلم سارا عرفانی نویسنده خوش ذوق انقلابی به رشته تحریر در آمده است.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
روی گوشیاش سرک میکشم. رفته سراغ پستهای قدیمیتر. دارد کپشن پستهایم را یکییکی میخواند و در هر کدام که آرزوی شهادتی هست، روی پیشانیاش میکوبد و آه بلندی با بازدم بیرون میدهد. بخار آهش در هوای سرد بهمن، ابرهای کوچک را آمادهی باریدن میسازد. چند دقیقهای هست روی پستی که بعد از شهادت شهید حججی گذاشته بودم، گیر کرده. هی با بغض زمزمه میکند: «و از آن روز سرم میل بریدن دارد» و هی دست میکشد روی سر و صورتش و هی اشکهایش میچکد. یکهو خم میشود روی سنگ. دو تا دست لرزانش را میگذارد دور صورت عکس. زمزمه میکند: «امیر جان!»
«شمرون کُناردون»؛ اثر جدید سارا عرفانی و مریم السادات علویان با محوریت زندگی جهادگر آسمانی امیر محمد اژدری(عضو شورای مرکزی قرارگاه امام رضا(ع)) در قطع رقع و 216صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
علاقهمندان جهت تهیه این اثر ارزشمند میتوانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهیدکاظمی nashreshahidkazemi.ir سایت manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ینگه_دنیا
همهچیز پلو نیست!
بارها به این فکر کردم که اگر همیشه در رشت می ماندم بسیار طبیعی بود که موقع طبخ به مرغ، یا به خورش سبزی؛ موقع قل زدن های آخر آب غوره یا آب انار اضافه کنم. همیشه در نظرم چیزهای ترش طبیعت خورش ها بوده اند. باز هم فکر می کنم اگه همیشه در ایران می ماندم، طبیعی بود که هر غذایی موقع نهار با برنج سرو شود و برنج هم یا آب کشیده شود یا به حالت کته باشد و ته دیگ داشته باشد؛ حالا یا با سیب زمینی یا با لواش.
سفرهای گاه و بی گاهم در ایران فرصت این تجربه را به من داد که نه تنها طعم مسلم غذا ترش نیست بلکه غذا حتی می تواند شیرین باشد. مثل مرصع پلوی کرمان! همین طور این مهاجرت مرا به این باور رسانده که برنج تنها یکی از مواد غذایی است که می تواند موقع غذا کنار غذاهای دیگر باشد. ذائقه غذایی در آلمان چنان به دست ترک ها و ایتالیایی ها و دیگر اقوام تنوع پیدا کرده که یادآوری این پیشینه های غذایی لبخند بر لبم می نشاند. بارها شده بود که وقتی در تهران بودم، وقتی مادرم زنگ می زد و می فهمید برای نهار ماکارونی دارم کلی ناراحت می شد که لابد دیگر پول ندارم و مگر ماکارونی هم شد نهار؟ نمی توانست بپذیرد و هنوز هم نپذیرفته که بدن انسان بر اساس ذائقه غذایی رشتی ها چیده نشده! اینجا اما آلمانی ها خودشان را با دونا کباب ترکی و پیتزای ایتالیایی چنان وفق داده اند که دود از کله آدم بلند می شود.
▪️وبلاگ فاطمه. آلمان
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97