#اینفوگرافیک در هوای آلوده چه مواد خوراکی را بیشتر بخوریم؟ @zane_ruz

#بر_سر_دوراهی خط قرمزهای بی‌منطقی مریم ابراهیمی شهرآباد چهل و سه سال است که ازدواج کرده ام، صاحب سه فرزندم، دو عروس و یک داماد دارم و البته پنج نوه که دو تای آن ها در آستانه ی ازدواج هستند. من به این زندگی عادت کردم، به اینکه صبح ها زودتر از همه، در گرگ و میش هوا بیدار شوم، بروم صف نانوایی نان تازه بگیرم، صبحانه آماده کنم، بعد تشت را بگذارم زیر شیر حیاط، بنشینم لباس کثیف های شوهرم را با دست چنگ بزنم، حیاط را آب و جارو و اتاق ها را مرتب کنم. ناهارم رأس ساعت دوازده آماده باشد. بعد از ناهار ظرف بشویم و هم زمان به این فکر کنم برای شام چه بپزم. من به این زندگی اتومات که دیگر جزئی از وجودم شده عادت کرده ام. به جرأت می توانم بگویم تا الان که به سن شصت و سه سالگی رسیده ام هیچ کسی مرا درک نکرده... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#بر_سر_دوراهی نویسنده: #مریم_ابراهیمی_شهرآباد @zane_ruz

بسم الله الرحمن الرحیم... ❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️ 🌸سلام! صبح‌تون به‌خیر، روزتون پر روزی و بابرکت🌸 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ. آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید، بی‌آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است!» (بقره، آیه ۲۱۴) @zane_ruz

#مشاوره خشم فروخورده، موریانه ذهن زهرا خالقی محمدی این هفته در صفحه پرطرفدار «مشاوره» می‌خواهیم درباره آزارهای روانی گذشته و تاثیری که می‌توانند بر روان ما بگذارند صحبت کنیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: خشم فروخورده به نوعی خشم گفته می شود که افراد برای اینکه احساسات ناراحت کننده ی خود را در مورد یک مطلب نشان ندهند آن را پنهان می کنند. انکار، سرکوب و انتقال، احساساتمان در محیط شخصی و اجتماعی بدون آگاهی بخش خودآگاه ما، رقم می خورد. افرادی که با خشم های فروخورده مواجه هستند، یا عصبانیت خود را بروز نمی دهند یا عصبانیتشان را نابه حق ونابه جا بروز می دهند. تمامی افراد سطوحی از خشم و عصبانیت را در خود تجربه می کنند و کسانی که می گویند من عصبانی نمی شم از کسانی هستند که از خشم خود بی خبرند یا تخلیه ی نامتناسب خشم را تجربه می کنند. خشم فروخورده نوعی خشم است که افراد معمولا برای اهداف خاص و ناخودآگاه (به طور مثال ترس برای از دست دادن حمایت کسی) از بروز آن جلوگیری می کنند. این خشم در آینده آسیب های روانی زیادی را به وجود می آورد. یکی از مهم ترین مواردی که باعث می شود افراد خشم و ناراحتی خود را نشان ندهند ترس از طرد شدن است. همچنین، آسیب های متعددی که در طول زندگی به افراد وارد می شود و آن ها به دلیل ضعف یا دلایل دیگر بروز نمی دهند سبب بروز این اختلال آسیب رسان می شود. شما می‌توانید متن کامل این یادداشت را در شماره ۲۸۴۲ هفته نامه زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#منبرک اثر یاد خدا بر انسان حاج اسماعیل دولابی هیچ چیز مثل یاد خدا و خوبان خدا دل را آرام نمی‌کند. ذکر خدا و خوبان خدا وادی امن و دار قرار است. همین که توجه داشته باشید که خدا با توست کافی است لازم نیست خیلی هم به زبان ذکر بگی اصل این است که به یاد خدا باشی دل مومن یک یاعلی بگوید در ملکوت میلیاردها یاعلی صدا می کند! ‌@zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#زیرگذرتاریخ ورود سماور به ایران درباره سماور و ورود آن به ایران روایت های مختلفی است. برای اولین بار سماور در دوره ی سلطنت شاهرخ، نوه ی نادرشاه افشار وارد ایران شد و تا پایان دوران صدارت امیرکبیر، که وی صنعت گران ایرانی را به ساخت سماور تشویق کرد این وسیله از کالاهای وارداتی بود. در اواخر دوره ناصرالدین شاه قاجار که نوشیدن چای عمومیت یافته بود، صنعت سماورسازی در شهرها و روستاها و در میان عشایر رونق گرفت و دواتگران که در ابتدا ابزار کتابت را می ساختند، از آن پس انواع سماور و وسایل مربوط به آن مانند جام یا لگنچه و پارچساختند. در کتاب «امیرکبیر و ایران» آمده است: «در نوشته های رسمی، تلفظ صحیح کلمه (سماوار) به معنای خودجوش است. عوام به آن حمام برنجی می گفتند. ایرانیان در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه با سماور آشنا شدند. بدین ترتیب که دربار فرانسه هدایایی برای شاه و صدراعظمش امیرکبیر فرستاد که دو سماور یکی برای شاه و دیگری برای امیر جزو آن هدایا بود. سماور شاه نقره ی مطلا و سماور امیر کوچک تر و نقره بود... غیر از این دو سماور ملک التجار روسیه نیز سماوری با یک دست ظرف چای خوری برای امیر ارمغان داد. امیر همان سماور رسیده از روسیه را به یکی از صنعت گران زبردست اصفهان سپرد تا نظیرش را بسازد. استاد اصفهانی از عهده ی آن خوب برآمد. امیر نیز سرمایه ای در اختیار او گذاشت تا به سماورسازی بپردازد.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#کدبانوگری بادمجان پلو 🧑‍🍳مواد لازم: برنج: ۴ پیمانه پیاز: ۱ عدد درشت گوشت گوسفندی: ۴۰۰ گرم رب گوجه فرنگی: ۱ قاشق غذاخوری سیر: ۱ حبه نمک، فلفل سیاه و زردچوبه: به مقدار کافی چوب دارچین: ۱ عدد زعفران دم کرده: به مقدار کافی آب جوش: ۲ لیوان لوبیا قرمز (اختیاری): پیمانه بادمجان: ۲ عدد 🧑‍🍳طرز تهیه: ابتدا اجازه می دهیم برنج به مدت ۲ ساعت درون آب بماند تا خیس بخورد سپس گوشت گوسفندی را به صورت مکعبی یکسان خرد می کنیم، و پیاز را به صورت نگینی ریز خرد می کنیم. سپس پیاز را در قابلمه تفت می دهیم، گوشت را اضافه می کنیم و تفت می دهیم تا تغییر رنگ بدهد، سپس رب گوجه فرنگی را اضافه می کنیم و تفت می دهیم تا بوی خامی رب گرفته شود و رنگ آن باز شود. در ادامه فلفل سیاه و زردچوبه را به گوشت اضافه می کنیم. سیر را ریز رنده می کنیم، سپس به همراه چوب دارچین و زعفران دم کرده به گوشت اضافه می کنیم و تفت می دهیم تا عطر سیر آزاد شود. در ادامه آب جوش را به گوشت اضافه می کنیم. سپس اجازه می دهیم گوشت کاملا پخته شود. در ادامه زمانی که گوشت کاملا پخته شد، لوبیا قرمز را به گوشت اضافه می کنیم و اجازه می دهیم لوبیا پخته شود و آب گوشت تمام شود حرارت را خاموش می کنیم. در ادامه بادمجان را به صورت مکعبی خرد می کنیم و آن ها را سرخ می کنیم. سپس برنج را آبکش کرده و یک لایه برنج درون قابلمه می ریزیم، سپس مقداری از بادمجان سرخ کرده، گوشت و لوبیا را روی برنج به صورت پخش می ریزیم. در ادامه مجددا روی مواد میانی را با برنج می پوشانیم و به همین ترتیب ادامه می دهیم تا مواد تمام شوند. در ادامه قابلمه را روی شعله پخش کن می گذاریم و اجازه می دهیم پلو به مدت ۴۵ دقیقه روی حرارت بماند تا دم بکشد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#یار_مهربان معرفی کتاب «خرداد نارس» نوشته زهره طالب علی می گویند: داستان کوتاه، برای حرفه ای هاست. برای مخاطب خاصی که قوت غالب شب و روزش، خواندن است. حرف نادرستی نیست. اما مخاطب عام هم داستان کوتاه را می پسندد، وقتی که به روایت ها و قصه های زندگی اش نزدیک باشد. هنگامی که بتواند با داستان ها همزاد پنداری کند. مجموعه ی داستان کوتاه «خرداد نارس» از آن دست کتاب هایی ست که خواننده را با خود همراه می کند. موضوع داستان ها در حوالی زندگی می چرخد. زندگی آدم هایی که معمولا در اهواز سکونت دارند. می شود گفت که داستان های بومی این مجموعه، آدم را نمک گیر می کند تا جلو برود و یکی یکی، قصه ها را بخواند. گاهی با دختری همراه می شویم که مادرش را به خاطر کرونا از دست داده است؛ و گاه با دختری که مجبور است از خواهر ناتنی معلولش نگهداری کند. در داستانی، با مردی مواجه می شویم که تعصب، جلو چشمش را گرفته است؛ و در داستانی دیگر، مردی را داریم که در امانت خیانت می کند. در یک قصه، بچه ای را می بینیم که باید بهترین اتفاق زندگی اش را انشاء کند؛ و در قصه ی دیگری، نوجوانی را داریم که آرزو می کند تا مادری، شبیه مادربزرگش شود. زهره طالب علی، با قلمی روان و گیرا، در اندازه ای بسنده، شخصیت های خود را پرداخته و ماجراها را شکل داده است. زمان داستان ها، در حوالی زمان حال است و برش هایی از دغدغه های روزمره ی مردم، به تصویر کشیده شده است. این کتاب که توسط نشر صاد به چاپ رسیده، شامل پانزده داستان است به نام های: هم سایه، سلما، هشتگ روزنوشت، محرم آخر، خرداد نارس، تنگنا، بالش روکش مخملی طرح پلنگی، قل درخت کنار، بهترین اتفاق شوم، بیوگی، اسپرسو، شب هفتم، تازه عروس، مثل بی بی، و کارت امتیاز. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97