eitaa logo
آذرخش
56 دنبال‌کننده
353 عکس
377 ویدیو
99 فایل
سعید لطیفی _طلبه حوزه علمیه خراسان: 1️⃣فلسفه 2️⃣کلام و عقاید 3️⃣روان شناسی 4️⃣سیاسی و اجتماعی 5️⃣زبان و ادبیات فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی دعایم مستجاب شد! مایلم در نخستین روز بهار، کامتان را به خبری دلنواز بسازم. چندی پیش، گفته آمد که یکی از برکات لباس مقدس روحانیت، زدودن لکه و از دامان مؤمنان و کاشتن بذر و در دل آنان است. چهار سال پیش، نزاعی خونین بر سر آب کشاورزی درگرفت که متاسفانه سر جوانی در هم شکست و رشته دو خاندان از هم گسسته شد! شیاطین جن و پیوسته در آتش اختلاف می دمیدند و کار را بر صلح جویان، می کردند! بزرگ روستا، با کوچکی مثل من تماس گرفت تا بین دو خصم میانجیگری کنم! راستش را بخواهید هیچ امیدی به برقراری صلح و نداشتم چراکه این زخم چهار ساله بدجور کُهنِگی می کرد! عمامه ام «سحاب» را به آغوش کشیدم و را به آبرویش سوگند دادم! خورشید نخستین روز فروردین از پشت کوه بیرون جَهید ومن با دلهره و آیه و بسم الله، خودم را به زیارت اهل قبور رساندم..... خدمتِ طلعت بانو رسیدم و ایشان را از تصميم خود آگاه ساختم ، طلعت بانو، مادر بزرگ آن جوان سرشکسته بود اما به شدت از خاموش کردنِ آتش کینه، می کرد! هر لحظه ممکن بود، عفونت این زخم کهنه، سر باز کند و سر هایی را در هم بشکند! اما لطف و عنایت موعود (عج) آتش کینه را، خاکستر و خاکسترش را بر باد داد. در ابتدا خانواده ی آن مجروح نوجوان، حاضر به آشتی نبودند تا اینکه به سیم آخر زدم، عمامه ام را بر نهادم و به آرامی گفتم : « درست است که من آبرویی ندارم اما به آبروی لباس پیامبر (ص) و به خاطر محبتی که پدر بزرگ مرحومم در دل شما دارد، دیوار قهر را کوتاه کنید!!» در کمال این جمله کوتاه در میان جمع نافذ افتاد و پدر آن نوجوان ، عمامه مرا بوسید و دست آشتی به گرمی فشردند!! خدا می داند که این رخداد شیرین چه قدر روحم را کرد و امید در دلم نواخت. ایام به کام و شادمانی باد 1401/1/1 @zarakhsh