آذرخش
بسمه تعالی.
به رنگ آسمان!
مادربزرگم را مادری مهربان بود که بیش از صد سال خدا را بندگی کرد.
در عصر #احمد_شاه قاجار چشم به جهان گشود و در عهد دولت نحس #روحانی چشم از جهان فروبست!
چه قدر تلخ است که آغاز و انجام سرنوشت آدمی در روزگار دولت مردان #بی تدبیر باشد.
هرگاه کسی دلم را می شکست یا در آتش #قهر کسی می سوختم #آغوش گرمش با آن لباس های ساده روستایی اولین پناهگاهم بود.
خانه باغ کوچکی داشت که اطرافش را درختان #گیلاس و گردو احاطه کرده بودند.
تا وقتی که سرپا بود و #عصایش او را از بیگانگان بی نیاز می کرد قدم زنان خودش را به #مسجد می رساند، نماز باصفایی میخواند و دلش را به روضه های شب جمعه زنده می کرد.
خانه اش پنجره کوچکی داشت و هرگاه او را با من کاری بود از پشت همان پنجره صدایم می زد!! حافظه ام چهره پر چین و #چارقد سفیدش را پشت آن پنجره قاب گرفته است.
چه قدر دردناک بود که #آخرین بار مرا از پشت همان پنجره صدا زد!
وقتی خودم را به او رساندم دراز کشیده بود و خدا را به آبروی خانم فاطمه زهرا س قسم می داد!!
نگرانش شدم احساس کردم حال #محتضر به خود گرفته است.
با عجله خود را به مادربزرگم رساندم و همه محله از داد و فریادم جان به لب شدند وقتی به سرعت به خانه اش برگشتم، بی بی فاطمه برای #همیشه چشم هایش را بسته بود!!!
آنقدر شکّه شده بودم که حتی نمی توانستم #گریه کنم فقط روی زمین نشستم و به دیوار تکیه زدم!!
وقتی خاله کهن سالَم مرا در #آغوش گرفت بغضم ترکید و بی تابی هایم شروع شد.
خیلی مرا دوست داشت و هرگاه شب های #عید کام اهل مسجد را به #شکلات شیرین می کردند او کام فرومی بست و شکلات ها را در گوشه #چارقدش برای من گره می زد!!
دلم برایش می سوخت دوست نداشتم شب ها در آن خانه باغ #تنها باشد لذا شب ها میهمان کلبه اش می شدم، برایم بستری گرم و نرم کنار خودش پهن می کرد و از #داستان ها و #اشعاری که در خاطر داشت برایم میخواند هنوز داستان #فرخ_لَقا و #امیر_ارسلان_رومی را به خاطر دارم!!
اشعار زیادی از بَر داشت و همو بود که تیمم، وضو و امامان دوازدهگانه را در غالب #شعر به من آموخت!!!
با اینکه سواد نداشت اما قلب اش دریایی از سخنان #حکیمانه بود به خاطر دارم اولين سالی که روزه بر من واجب شده بود، تابستان گرمی بود و درو کردن #گندم ها طاقتم را طاق کرد!
، کلبه گِلی بی بی فاطمه تابستان ها خیلی #خنک بود خودم را به او رساندم و کنار بسترش دراز کشیدم، بی بی فاطمه خیلی آرام گفت : «صبر کن مادر، صبر از #بهشت آمده است»
بسیار قانع و ساده زیست بود و همیشه می گفت : «یا خدا چیزی را به آدم می دهد که #شکرش واجب است یا نمی دهد که #صبرش واجب است»
اُف بر این روزگار!
بی بی فاطمه بیشتر از این ها می توانست کنار مان بماند، فرزندان بی معرفتش هوایش را نداشتند و آن طور که باید وشاید از او پرستاری نکردند!
وقتی او خانه مادربزرگم بود خیلی حالش بهتر شده بود.
آن روز که او را به خانه خودش منتقل کردند صدای #کلنگ_قبرش را با گوش دل شنیدم!
امروز سالروز ارتحال ایشان است! خدایش بیامرزد!
خوش حال میشوم به فاتحه ای روح بلند ایشان را شاد کنید.
@zarakhsh
بسمه تعالی
دعایم مستجاب شد!
مایلم در نخستین روز بهار، کامتان را به خبری دلنواز #شیرین بسازم.
چندی پیش، گفته آمد که یکی از برکات لباس مقدس روحانیت، زدودن لکه #قهر و #کدورت از دامان مؤمنان و کاشتن بذر #مهر و #محبت در دل آنان است.
چهار سال پیش، نزاعی خونین بر سر آب کشاورزی درگرفت که متاسفانه سر جوانی در هم شکست و رشته #پیوند دو خاندان از هم گسسته شد!
شیاطین جن و #انس پیوسته در آتش اختلاف می دمیدند و کار را بر صلح جویان، #دشوار می کردند!
بزرگ روستا، با کوچکی مثل من تماس گرفت تا بین دو خصم میانجیگری کنم!
راستش را بخواهید هیچ امیدی به برقراری صلح و #آرامش نداشتم چراکه این زخم چهار ساله بدجور کُهنِگی می کرد!
عمامه ام «سحاب» را به آغوش کشیدم و #آسمانیان را به آبرویش سوگند دادم!
خورشید نخستین روز فروردین از پشت کوه بیرون جَهید ومن با #هزار دلهره و آیه و بسم الله، خودم را به زیارت اهل قبور رساندم.....
خدمتِ طلعت بانو رسیدم و ایشان را از تصميم خود آگاه ساختم ، طلعت بانو، مادر بزرگ آن جوان سرشکسته بود اما به شدت از خاموش کردنِ آتش کینه، #حمایت می کرد!
هر لحظه ممکن بود، عفونت این زخم کهنه، سر باز کند و سر هایی را در هم بشکند! اما لطف و عنایت #مهدی موعود (عج) آتش کینه را، خاکستر و خاکسترش را بر باد داد.
در ابتدا خانواده ی آن مجروح نوجوان، حاضر به آشتی نبودند تا اینکه به سیم آخر زدم، عمامه ام را بر #زمین نهادم و به آرامی گفتم : « درست است که من آبرویی ندارم اما به آبروی لباس پیامبر (ص) و به خاطر محبتی که پدر بزرگ مرحومم در دل شما دارد، دیوار قهر را کوتاه کنید!!»
در کمال #ناباوری این جمله کوتاه در میان جمع نافذ افتاد و پدر آن نوجوان ، عمامه مرا بوسید و دست آشتی به گرمی فشردند!!
خدا می داند که این رخداد شیرین چه قدر روحم را #نوازش کرد و #آهنگ امید در دلم نواخت.
ایام به کام و شادمانی باد
#دلنوشته
1401/1/1
@zarakhsh
بسمه تعالی
برادرم نماز نمی خواند!
از دیرباز تا کنون چنین بوده است و بعید نیست پس از این هم چنین باشد...
همواره #کانون خانواده های مذهبی و دامن مادران دلسوز ،به دغدغه های #دینی بسیار گرم بوده است.
حتی گاه، توفانِ بحث، #وزیدن می گیرد و غبار #قهر و فریاد بر دل خانواده می نشیند !
خب اینک چه باید کرد؟
عصارهی تجربیات موفق و نافرجام من چنین است امیدوارم مفیدتان باشد:
1.پیش از آنکه به حساب جوانان برسید و به حال آنان گریه کنید، نخست از #خودتان حساب بکشید و نگران حال خود باشید!
اگر جوانان، در رفتار ما، #بوی خوش نماز را استشمام می کردند و به تماشای #حلاوت نماز ، در زندگی ما می نشستند، خواه و ناخواه شیفته ی نماز می شدند و خود را شریک این #لذت انسان ساز می ساختند!
2غرور جوانان امروز، با #دلی پُر و زبانی دراز و بی باک، پیوند خورده است. لذا #حوصله پند و اندرز ندارند و به دنبال گوشی شنوا، رفیقی همراه و دوستی صمیمی می گردند تا #محرَم اسرار و #مرهم زخم هایشان باشد.
اگر شما #صبر و صفا پیشه ساخته و رفیق پر نشاط آنان باشید، خواهید دید که چگونه یخ های #لجاجت ذوب می شود و قفل سینه ی جوانان چگونه خواهد شکست؟! و چه حرف های تلخ و شیرینی برای گفتن دارند!!؟!
آنقدر #پیامبر دَم به دم، اعراب می داد و دل به حرف هایشان می سپرد که می گفتند : هوَ اُذُنٌ محمد (ص) سرتاپا گوش است!
3.جوانان همانند توپِ هفت سنگ اند، هرچه زمین زیر پایشان #سفت تر و برخورد با آنان شدید تر باشد ، دور تر می شوند...
لذا اگر نمی خواهید #هیزم بر آتش لجاجت بگذارید ، شدت عمل بی رویه به خرج ندهید.
آرام و خونسرد باشید تا جوان، خیر خواهی شما را احساس کند و با خود به تردید افتد :«نکند نماز را منفعتی است که والدینم از #محرومیت آن بر من، می ترسند!؟»
4.نماز، آینه #سلامت روح و روان آدمیان و سامان بخش زندگی آنان است، باید با نور افکن های قوی، #دریای درون جوانان را قواصی کنید و ریشه این رفتار را بجویید و #بجوید!! درد که پیدا شود، سر و سیمای درمان نیز پیدا خواهد شد.
آن مقدار که من درون جوانان بی نماز را کاویده ام ، بی نمازی را یک چنین ریشه های می تواند باشد :
_شبهات علمی و پرسش های اعتقادی
_تنفر از نماز گزاران بد اخلاق
_یاس از گذشته پر گناه و شرارت بار
_انباشت فشار های جنسی
_ارضای نادرست فشار های جنسی
_تاس و بی اعتمادی از آینده
_وسواس های فقهی و فکری
_بی خبری از مبانی دینی و اعتقادی
_فقدان اعتماد به نفس دینی در مواجه با دین گریزان.
_بی اطلاعی از لذات و فواید نماز
_نشست و برخاست با دوستان دین ستیز
_نوشیدن جام موسیقی های مسموم
_تنبلی و ضعف اراده
_تراکم و تنوع گناهان
_رفاه و آسایش بیش از اندازه
_روانی افسرده و خالی از نشاط
_آثار مخرب فضای مجازی بر روان و مغز
_اختلال ها و خلأ های عاطفی
_کمال گرایی دینی و سخت پنداری نماز
#اتاق_مشاوره
@zarakhsh
بسمه تعالی
غریبه ی آشنا!
وقتی میان دو #دلبسته، آتش #قهر و جدایی اُفتد، حتی اگر از در آشتی درآیند باز مانند قبل #نمی شوند :
👈 نه می توانند دشمن هم باشند چون زمانی #عاشق هم بوده اند!
👈و نه می توانند، دوباره دلباخته ی هم شوند چون به قلب هم #زخم زده اند!
حکایت حال آنان، حکایت یک تناقض است، حکایت #غریبه_آشنا!
هان ای گناه کاران، #خدا همیشه آشناست! نکند او را آشنای غریبه بپندارید!
@zarakhsh
7577157100.mp3
18.4M
🔈#مهر_و_قهر
📣 جلسه چهارم
⭕️ شنیدن این صوت به هیچ عنوان برای کودکان و نوجوانان مناسب نیست.
* تفاوت فرهنگ مدینه با فرهنگ مدرنیته
* اسلام رحمانی و اسلام داعشی
* سلطه ليبراليسم بر دنیا
* چکیده هدف لیبرالیسم چیست؟!
* آزادی در پوشش
* رد امر به معروف و نهی از منکر در لیبرالیسم
* لا اکراه فی الدین در کجای دین به کار برده میشود؟
* لا اکراه فی الدین توصیف است یا توصیه؟!
* نقش مباهله چیست؟
* تشخیص حق از باطل
* مفهوم عدم آسیب به دیگری
* آیا مالک خودمان هستیم؟
* در دنیای غرب چه خبر است؟
* اختلال شخصیتی و جنسی در غرب
* آیا فرهنگ لیبرالیسمی به کسی آسیب میرساند؟
* روابط خیانت آمیز در لیبرالیسم
* تفریحات لیبرالیسمی
* جنایات جنسی در غرب
* ذات فرهنگ ليبراليسمی چیست؟
* قوانین پوشش در دانشگاه های دنیا
* پشتوانه قانون چیست؟
* سه فرضیه درمورد رای با اکثریت
* شناخت مبلغین فرهنگ ليبراليسمی
* فرهنگ ليبراليسمی جامعه را به چه سمتی میبرد؟
* رابطه امنیت روانی و پوشش
* آسیب اخروی و معنوی عدم پوشش
⭕️ شنیدن این صوت به هیچ عنوان برای کودکان و نوجوانان مناسب نیست.
⏰مدت زمان: ۴۵:٠۴
📆14 01/07/03
#مهر
#قهر
#فتنه
#انعطاف
#فتنه_1401
🔔@Aminikhaah_Media