eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.5هزار دنبال‌کننده
61.3هزار عکس
9.6هزار ویدیو
196 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پیش بینی تا شب عید احسان رضاپور کارشناس بازار سهام: 🔺گزارش‌های دی ماه و فصل پاییز شرکت‌ها اکثرا بسیار مناسب بوده و این نشان دهنده این است که وضعیت شرکت‌ها از نظر بنیادی خوب است. 🔺قیمت سهام شرکت‌ها در محدوده‌های فعلی جذاب به نظر می‌رسد و اگر افراد به دید میان مدت اقدام به سرمایه گذاری نمایند، می‌توانند سود مناسبی را به دست بیاورند. 🔺حتی با دلار ۲۰ هزار تومانی نیز قیمت‌های فعلی جذاب هستند و اگر کسی برای کسب سود عجله نداشته باشد، قطعا می‌تواند به بازدهی خوبی دست پیدا کند. 🔺سود‌های ۱۰ تا ۲۰ درصدی تا پایان سال می‌تواند مطلوب باشد و نباید به دنبال سود‌های شارپ نباشند./فرارو @zarrhbin
سلام با سپاس از کانال بسیار خوب شما در جهت انعکاس مشکلات به مسئولین میخواستم بگم سالهاست در بلوارهای شهر بالاخص بلوار شهید بهشتی واکثر باغچه های وبلوارها مشاهده میشه که در ختان زیادی خشک شده و تنه درختان بریده شده و قسمتی از تنه درختان در زمین باقی مانده که به هیچ وجه خوشایند نیست و خیلی از همین بلوارها نهالی کاشته شده ولی در همان سال خشک شده و مشاهده می شود که شاید ۲۰ متر در بلوار اثری از درخت نمی باشد که شهرداری وفضای سبز حتما باید قبل از بهار فکر اساسی برای این موضوع داشته باشد و به فکر غرس نهال درختان مقاوم مانند زیتون در این مکانها اقدام نماید تا این چهره زشت بلوارهای خالی از درخت و باقیمانده تنه درختان برای همیشه از بین برودوباید تنه های خشکیده نیز از بلوارها بیرون بیاید اینارو من تو فاصله ۳۰ متری جنب دادگاه گرفتم اغراق نکنم در سطح شهر هزاران مورد هست @zarrhbin
سلام و عرض ادب خسته نباشید به مسئولین از پیگیری آب شرب ... از پیگیری خیابان‌ مسجد زینب که چند ماهست رها شده ... از آلودگی کارخانه ها ... از کنترل قیمت ها ... از کنترل مسکن .... این دیگه هم زحمت بکشن ممنون میشیم مشکل ما را حل کنن. رفتم برای ام ار ای .گفتن شلوغ هست . ام ار ای .میبد هم خراب هست .برا همین نوبت برا ۲۶اسفند ،گفتم خیلی درد دارم شب خواب نمیرم .چه کار کنم .مسئولش گفت هر کاری مریض های دگه میکنن . ممنون از همدردی . @zarrhbin
سلام واقعا باید به وضعیت بهداشتی شهر تاسف خورد ، برای سونوگرافی رفتیم به درمانگاه ... متاسفانه وضعیت بهداشتی در این شرایط حساس کرونایی بسیار وحشتناک بود بطوریکه بیش از 30 نفر سونو دادند از هر نوع سنی و تبعه ای اما دریغ از تعویض روکش تخت حتی برای یکدفعه حالا چرا با این هزینه بالای 60 هزار تومان با دفترچه بیمه حاضر نیستند روکش تخت را تعویض کنند جای سوال دارد در این چند روزی که به ناخواسته به مراکز درمانی تردد داشتیم شاهد ضعیف ترین رعایت اصول بهداشتی بودیم کجایند ناظرین بهداشتی به خدا مردم گناه دارند چرا در این شهر کسی پاسخگو نیست چرا اینقدر نظارت ضعیفه و... @zarrhbin
❌❌❌ 🚫باز هم نبود در داروخانه‌های شهر ، موجی از نگرانی را در بیماران دیابتی به همراه داشته است به هر داروخانه‌ای که سربزنی با جمله نداریم ، هنوز نیامده و فعلا خبری از انسولین نیست مواجه می‌شوی و برخی داروخانه‌ها هم به قیمت آزاد انسولین را عرضه می‌کنند !!!! مسئولین شهر کجایید دقیقا کجایید @zarrhbin
📚 🔻جاده یوتیوب، سفرنامه محمدعلی جعفری نویسنده کتب سربلند،قصه دلبری و آرام جان به سرزمین شام است. وی این کتاب را همچون «عمار حلب» به‌ صورتی روان روایت می‌ کند با این تفاوت که در اینجا به خاطر برخی موقعیت‌ ها مخاطب را با هول و ولای بیشتری مواجه می‌ کند. 🔺"جاده یوتیوب" که روایتی جاده‌ ای محسوب می‌ شود، خواننده را با فضای اعزام مدافعین حرم به دمشق آشنا می‌ کند. این اثر هم دربردارنده موقعیت‌ های طنز است و هم برش‌ هایی جدی و اندوهناک. اوج داستان اما آنجاست که راوی با کمین تروریست‌ ها مواجه می‌ شود. @zarrhbin
22.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تقدیر و تکریم از مقام شامخ مادران شهیدان و در سالگرد وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها و روز تکریم مادران و همسران شهدا 🗓 سه شنبه 1399/11/7 _________________________ مسجد امام سجاد علیه السلام و پایگاه حضرت ولیعصر(عج) اردکان
📌 💠یوهان آردو والسیوا دانشگاه ریودوژانیرو‌ برزیل‌ 📝 بخوانید ادامه داستان پرماجرای در برزیل ⚜ در دکترپاپلی می‌خواست به محله‌هایی برود که 《خوزه دو کاسترو》 در کتاب انسان‌ها و خرچنگ‌ها از آن‌ها یاد کرده است. می‌خواست به ساحل اقیانوس ، به جزیره‌ای بزرگ واقع در چند کیلومتری ساحل برود . اما آنجا ساحلی فقیرنشین و جرم‌خیز است . برگزارکنندگان سمینار همان شب به افتخار مهمانان یک شب‌نشینی مفصل را در هتل پنج‌ستاره‌ی شهر ترتیب داده بودند‌ . استاد گفت :" مهمانی در هتل‌های پنج‌ستاره در همه‌جای دنیا یک‌جور و یک‌شکل است. ولی سواحل فقیر‌نشین رسیف جایی است که من از بیست‌سالگی می‌خواستم آنجا را ببینم‌." ⚜ او سرانجام ما را از شب‌نشینی در هتل‌ و غذای بسیارعالی آن محروم کرد تا در ساحل اقیانوس اطلس ، در یک رستوران کوچک خوراک خرچنگ بخوریم ، خاطره‌ی کتاب انسان‌ها و خرچنگ‌ها را زنده و با مردم محلی صحبت کنیم. او در رسیف آدرس و تلفن شخصی را داشت که فرانسه می‌دانست . آن شخص مردی بود که بیش از پانزده سال از عمرش را در زندان گذرانده بود . همه ما شام دعوت آن مرد بودیم‌ . ⚜ اما ماجرای اصلی مسافرت‌ ما بعد از رسیف آغاز شد.《ژولیوس》مقداری وجه نقد در اختیار من گذاشته بود تا هزینه‌ها را بپردازم . می‌خواستم یک ماشین کرایه کنم و از عازم شویم . در‌عین‌حال ، برای این مسافرت نگران بودم. علاوه بر شرایط آب‌و‌هوایی نامساعد ، شرایط اجتماعی و امنیتی این مسیر بسیار نگران کننده بود. افزون بر این ، شرایط بهداشتی در خط استوا هیچ‌وقت رضایت‌بخش نبوده است. 《گابریلا》 برادر آنجلو _دوستی که پروفسور پاپلی پیدا کرده بود _ زبان فرانسه را بسیار بد حرف می‌زد و از قیافه‌اش معلوم بود آدم خلافکار و ماجراجویی است. قرار شد او با ماشین خودش ما را تا شهر سائولوئیس ببرد؛ یعنی حدود ۱۵۰۰کیلومتر راه ! به استاد گفتم :《در برزیل نباید به افراد ناشناس کرد!》 اما پروفسور پاپلی گفت :《 گابریل ناشناس نیست . اگرچه گابریلا چهارده سال از عمرش را به‌خاطر شرارت و جنایت در زندان بوده، مرد مطمئن و بامعرفتی است . به علاوه ، در مسیری که ما می‌خواهیم برویم ، ممکن است به اشخاص شرور بخوریم. آدمی مثل گابریل باید راهنما و حامی ما باشد تا بتوانیم از عهده‌ی شرورهای محلی برآییم. 》 ⚜گابریلا برادر آنجلو بود .آنجلو همان صاحب‌خانه‌ای بود که ما در حلبی‌آباد حاشیه‌ی ریودوژانیرو ، دوشب مهمان او بودیم. آنجلو آدرس و تلفن برادرش را به دکتر پاپلی داده بود . استاد گفت :《 آنجلو سفارش ما را کرده است . او ساکن سائولوئیس است و نه‌تنها ما را تا آنجا مجانی و صحیح و سالم خواهد برد ، بلکه در راه از ما پذیرایی هم خواهد کرد و ما کاملا در امنیت خواهیم بود.》 ⚜ما سه نفر خیلی نگران بودیم. من بیش از همه می‌ترسیدم ؛ زیرا اولا مقدار زیادی پول نقد همراه داشتم که مخارج راه بود ، راه دیگری نبود . در منطقه‌ای که می‌رفتیم ، هنوز نظام‌بانکی آنقدر گسترده نبود که بتوان همه‌جا به بانک دسترسی داشت. همراه داشتن پول در این مناطق و به‌خصوص محل‌هایی که قرار بود برویم ، برابر بود با خودکشی! به علاوه ، من تنها برزیلیِ گروه و عملا راهنما و مسئول جمع بودم. تازه ما می‌خواستیم به یک منطقه دورافتاده با شرایط بسیار بدِ محیطی و اجتماعی مسافرت کنیم. این استاد ناآشنا با منطقه می‌گفت :" امن‌ترین وسیله این‌است که خود را در پناه یک آدم قراردهیم !" ⚜سرانجام با دلهره و نگرانی راه افتادیم. باید اعتراف کنم اگر واقعا رابطه استاد شاگردی نبود ، پیشنهاد دکتر‌پاپلی را نمی‌پذیرفتم. دستِ‌کم من که برزیلی بودم و مسئولیت حفظ جان‌استاد و دو دوست اهل کشور پرو و شیلی را برعهده داشتم، محال بود که بپذیرم با ماشین یک جنایتکار مسافرت کنیم. ⚜حدود هفتاد کیلومتر که از شهر دور شدیم ، تازه متوجه شدیم مسلّح است. او یک قبضه هفت‌تیر و یک قبضه تفنگ شکاری بسیار قدرتمندِ دورزن همراه خود داشت. 《اوجداواب》 وقتی فهمید گابریل مسلح است ، گفت :" من در اولین فرصت برمی‌گردم!" 《ماریو ردرس》 هم را روی سینه‌اش‌رسم کرد و خودش را به سپرد . فقط به زبان پرتغالی گفت:" خداوندا ما را در همراهی با این آدم‌ماجراجو حفظ کند !" دکتر پاپلی به ما گفت :" نترسید !مطمئن باشید خدا ما را حفظ می‌کند!" ما همه خوردیم که مگر استاد زبان پرتغالی می‌داند ؟ مثل‌ اینکه خود دکتر هم متوجه شد . گفت :" من زبان پرتغالی نمی‌دانم ، ولی لغاتی که ماریو به‌کار برد ریشه‌ی لاتین آن‌ها با زبان فرانسه یکی است ." سپس ادامه داد:" سعی کنید نترسید." ⚜من خیلی شرمنده شدم . از آن لحظه سعی کردم بیشتر با صحبت کنم و عملا ابتکار عمل را در دست بگیرم؛ زیرا آن دو دوست ما نیز اسپانیول زبان بودند و تسلط چندانی به زبان پرتغالی نداشتند. 👇
👆 _ظاهرا گابریلا در زندان زبان انگلیسی ، فرانسه و اسپانیولی را یاد گرفته بود . ولی لغاتی که به کار می‌برد، لاتی [یا کوچه بازاری ] بود . مسافرت در این مناطق که درست با خط استوا برابری می‌کند ، به‌حرف ساده است . هوایِ گرمِ دَم‌کرده و شرجی ، انواع حشره و پشه ، جاده‌ی خراب ، نبودِآب سالم ، مردمان خشن و بسیاری مسائل دیگر ، شرایط تحمل‌ناپذیری را به وجود آورده بود . عجیب بود که دکتر پاپلی از این شرایط می‌برد! حرف‌ها ، قصه‌ها ، خاطرات و پرسش‌های او از مردم محلی ، شرایط را برای هم قابل تحمل می‌کرد . به علاوه ، دکتر پاپلی گابریلا را وادار می‌کرد از خاطرات خودش و دوستانش در زندان بگوید . خاطرات گابریلا گاه بسیار ترسناک بود. دو روز اول مسئله‌ی چندانی پیش نیامد . حدود هشتصد کیلومتر راه را طی کرده بودیم . هرچه از رسیف دور و به منطقه‌ی آمازون نزدیک می‌شدیم ، شرایط طبیعی و اجتماعی و زیرساخت‌ها تغییر می‌کرد و راه‌ها خراب‌تر می‌شد. ⚜روز سوم نزدیک ظهر به نزدیکی‌های شهر 《پارا》 رسیدیم . گابریلا از جاده اصلی خارج شد ؛ یعنی از دریا دور شد و راه جنگل را در پیش گرفت. وقتی علت را جویا شدیم ، گفت حدود چهل کیلومتری آنجا ، مزرعه‌ی یکی از دوستانش‌است. گفت هماهنگ کرده‌است تا برای صرف ناهار به آنجا برویم . رنگ از چهره‌ی ما سه نفر پرید . به علاوه نمی‌دانستیم به چه زبانی با هم صحبت کنیم که گابریلا متوجه نشود . با هر زبانی صحبت می‌کردیم ، متوجه می‌شد . دکتر پاپلی گفت :" جای نگرانی نیست ! گابریلا قبلا با من هماهنگ کرده است. " ⚜در مزرعه منتظر ما بودند . مزرعه‌ی قهوه در حاشیه جنگل قرار داشت و بیش از شش‌صد هکتار وسعت آن‌بود . فهمیدیم که گابریلا و دیگر محصولات کشاورزیِ نایاب است. درعین حال ، در نیز دست دارد. در مزرعه به مفهوم واقعی شاهانه ، از ما پذیرایی کردند. وقتی رفتار صاحب مزرعه و خدمه‌ی آن را با گابریلا و خودمان دیدم ، ترسم ریخت. به دوستان هم گفتم به ظاهر خطری ما را تهدید نمی‌کند.《 رودرس》 گفت:" درآمد یک رور این مزرعه‌دار به اندازه‌ی درآمد یک سال ما استادهاست. اگر هم دزد باشند، چیزی نداریم که از ما بدزدند. بهتر است آرام باشیم! " صاحب مزرعه پیشنهاد کرد شب را در آنجا بمانیم . خانم او هم که از تعریف‌ها و خاطرات دکتر پاپلی و اشعاری که می‌خواند خوشش آمده بود، بر اصرار خود افزود. در نهایت قرار شد شب را در آنجا بمانیم و فردا صبح حرکت کنیم . به دکتر پاپلی گفتم ممکن است از برنامه عقب بیفتیم . او گفت:" کدام‌برنامه؟ هیچ کجا و هیچ کس منتظر ما نیست!" او ادامه داد:" ما به این مناطق آمده‌ایم که به ساکنان آن ارتباط داشته باشیم و طبیعت را ببینیم. از این بهتر و ارزان‌تر کجا می‌توانید هم با مردم رابطه داشته باشید و هم در دل طبیعت باشید؟" او با خنده به من گفت ؛" من در ایران و حتی در اروپا دائم در دل طبیعت و در میام مردم و روستاها هستم. تو در شهر ، خودت را به بتن سپرده‌ای . در عوض، دلت مثل گنجشک شده است و دائم دچار ترس و نگرانی هستی." ⚜ می‌دانستم که پروفسور پاپلی بارها در دورافتاده‌ترین نقاط بوده‌است. مناطقی که شاید از این ناحیه‌ی برزیل خطرناک‌تر باشد . ولی دوباره پیش خودم گفتم خدا عاقبت کارمان را به‌خیر کند! عصر حدود پانزده‌نفر با چند ماشین عازم گردش در حواشی جنگل شدیم . مناظری بدیع را تماشا کردیم که واقعا انسان را به شگفتی وا می‌داشت. وسایل پذیرایی مفصلی همراه ما بود. شبی بسیار عالی را همراه با گیتار و رقص محلی کارگران مزرعه پشت سر گذاشتیم. صدای گابریلا عالی بود تا حدی که می‌توانم بگویم اگر دنبال آواز رفته بود ، به یکی از ستارگان هنر برزیل تبدیل می‌شد. در طول سفر متوجه شدم یکی از دلایلی که گابریلا همه جا دوست و آشنا دارد در همین هنر و گیتار اوست. ⚜ شب‌ها هوا گرم بود.می‌توانستیم در اتاقی مجهز به سیستم تهویه مطبوع بخوابیم ، ولی دکتر پاپلی می‌خواست در ایوان زیر بخوابد . راستش ما در اینجا استاد را تنها گذاشتیم و راحتی اتاق‌های بسیار لوکس ویلا را به پشه‌بند ترجیح‌ دادیم. او با جدیت می‌گفت مایل است در باشد. باید بگویم آن طبیعت همان اندازه که برای دکتر پاپلی تازگی داشت ، برای ما هم تازگی داشت. درست است که من برزیلی هستم، ولی هرگز به مناطق استوایی برزیل و محدوده‌ی جنگل‌های آمازون نیامده بودم . محل زندگی من تا جایی که بودیم ، حدود سه‌هزار کیلومتر فاصله داشت. بنابراین تمام مناظر برای من هم جدید و دیدنی بود . ولی من از این‌که در منطقه‌ی استوایی ، شب را بیرون بخوابم می‌ترسیدم‌ . دلیل نیامدنم به این مناطق ناامنی و شرایط نامساعد طبیعی و همچنین مخارج بالای آن بود ... ..‌. 📚شازده حمام ، جلد چهارم ✍ @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد مادربزرگم افتادم... فقط اونجاییش که میگه "اینا را قدیمی‌ها میگنا، نه فکر کنی من میگم" شنیدن حرفهای مادربزرگ‌ها یکی از شیرین‌ترین بخش‌های زندگیِ... @zarrhbin
💢احمدی‌نژاد به بایدن نامه نوشت 🔹🔸احمدی‌نژاد در مصاحبه با شبکه آمریکایی فاکس نیوز از ارسال نامه به جو بایدن، رییس جمهور آمریکا در هفته اخیر خبر داد. ♦️مصاحبه خانم ایمی کلوگ با رییس جمهور سابق ایران که در نارمک انجام شده، ساعت ۱۸ به وقت واشنگتن پخش خواهد شد. ♦️گزارشگر فاکس نیوز، احمدی نژاد را محبوب ترین سیاستمدار ایران معرفی کرده است. @zarrhbin