eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.5هزار دنبال‌کننده
61.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
195 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ در ، رقیب منفور است؛ ودر است که "هواداران کویش را، چو جان خویشتن دارند." ✅ حسد، شاخصه ی عشق است؛ چه عشق، معشوق را طعمه ی خویش می بیند، و همواره در است که دیگری از چنگش نرباید؛ و اگر ربود، با هر دو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد. امّا داشتن، ایمان است و ایمان یک است، از جنس این عالم نیست. ✅ ، ریسمان است و سرکشان را به بند خویش می آورد، تا آن چه را از طبیعت گرفته اند، به او باز پس دهند، و آن چه مرگ ستانده است، به حیله ی عشق، بر جای نهند؛ که عشق، تاوان ده مرگ است. امّا ، عشقی است که انسان از چشم طبیعت، خود می آفریند، خود به آن می رسد، خود آن را می کند. ✅ اسارت در دام است؛ و ، آزادی از جبر . عشق، مامور تن است؛ و دوست داشتن . عشق یک بزرگ و نیرومند است، تا انسان به مشغول گردد و به روزمرگی_که طبیعت سخت آن را دوست دارد_ سرگرم شود و دوست داشتن، زاده ی وحشت از غربت است، و خودآگاهی ترس آور آدمی در این بیگانه بازار زشت و بیهوده. ✅ ، لذت جستن است؛ و ، پناه جستن. عشق غذا خوردن یک گرسنه است؛ و دوست داشتن، در سرزمین بیگانه یافتن است. ✅ ، گاه جابه جا می شود و گاه سرد می شود و گاه می سوزاند. امّا داشتن، از جای خویش، از کنار دوست خویش، برنمی خیزد؛ سرد نمی شود، که داغ نیست؛ نمی سوزاند، که سوزاننده نیست. ✅، رو به جانب خود دارد؛ خودخواه است و "خودپا" و حسود؛ و معشوق را برای خود می پرستد و می ستاید. امّا ، رو به جانب دوست دارد؛ است و دوست را برای دوست می خواهد، و او را برای او دوست می دارد، خود در میانه نیست. ✅ ، اگر پای عاشق در میان نباشد، نیست. امّا در ، جز دوست داشتن و دوست، سومی وجود ندارد. عشق، به سرعت به انتقام و کینه بدل می شود، و آن هنگامی است که عاشق، خود را در میانه نمی بیند. امّا از دوست داشتن، به آن سو راهی نیست. و هرگاه آن که را خوب می داند و خوب احساس می کند، خود را در میانه نمی بیند، به سرعت و به سادگی، به فداکاری و شگفت و بی شایبه و بزرگ و پرشکوه و ابراهیم وار بدل می شود.... ▫️و چه زیبا گفت: 🌹 خدایا به هر که می داری، بیاموز که: از زندگی کردن است. و به هر که می داری، که: از عشق است.🍃 📚 کویریات/ دکتر علی شریعتی 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 📌 برداشت از این مطلب زیبای دکتر علی شریعتی برای شما مخاطب عزیز و بزرگوار، است. امّا امیدواریم که ارادت ما به عقاید، آرمانها، اندیشه ها و افکار وانسانها همه از جنس باشد. چرا که دوست داشتن، آرام و استوار و پروقار و سرشار از است و هرگز سرد نمی شود. @zarrhbin
‍ 🍃 ...🌹 یکی از بخش های زیبا و دیدنیِ ، که به حق، همنشینِ تاریخ و طبیعت است می باشد که اگر روانه ی این دیار کهن شدید هم فال است و هم تماشا، و اما در حوالیِ شهرِ تاریخیِ در میان کویری که شاید امروز به دلیل بارندگی‌های اخیر، سبزیِ بیابانش چشمانت را نوازش می دهد، وجود دارد که در پشتِ آن ، شما را به مهمانی ای بی‌ریا، از جنس نابِ فرا می‌خواند و دعوت می کند؛ آری که امروز و امسال با حضورش، و سراسرِ کشور را در بُهت و حیرت فرو برد و اینکه ما باید هر لحظه منتظر باشیم تا طبیعت نقاب از چهره‌اش بردارد و ما را مهمان بُکُند و گاهی آنقدر بی انصافیم که از لطف آسمان تحت عنوانِ قهر و خشم طبیعت یاد می کنیم و با چنین اصطلاحات و واژه هایی، خودمان را در برابر تمام کوتاهی هایی که در حقِ او، روا می داریم تبرئه می کنیم! راستی ما استانِ ، بی‌وفایی‌ها را با چشمان خود می بینیم و لمس می‌کنیم اما با بزرگواریِ هرچه تمام، آن را روانه‌ی گوشه های خاموشی از خانه‌ی ذهن‌مان می‌کنیم و به ضمیر ناخودآگاه می‌سپاریم و اصلاً به روی کسی نمی آوریم که چه شد و چه گذشت... و اما با دیدن این آب‌ها، خرابی‌های بیشمار خط لوله‌ی انتقال آب به در سال ۹۷ مانند فیلم کوتاهی از جلوی دیدگانمان می‌گذرد، خرابی‌هابی که شاید به دست آدم‌هایی صورت گرفت که هم‌وطنِ ما بودند! و سال ۹۷ با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش گذشت، اما پسندیده است بدانیم که"زمستان به پایان می رسد امّا سیاهی آن بر رویِ ذغال می ماند" پس اگر خواستیم خاطره‌ساز شویم، سعی کنیم نقش‌بند خاطره‌های زیبا در اذهانِ مهربان این مرز‌‌ و بوم باشیم. و به قول "آدمیزاد فقط با آب و نان و هوا نیست که زنده است، این را دانستم و می دانم که آدم به آدم است که است، آدم به عشقِ آدم زنده است ..." ✍ سمیّه خیرزاده اردکان @zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب.... 💠 ایده‌آل انسان....⁉️ ✅ تا وقتی برای ایده‌آل‌های مادی روزمره قائل است که به آن‌ها نرسیده باشد، وقتی که رسید به می‌رسد. ✅ باید به قدری باشد که هرگز به یک جائی متوقف نشود، که اگر شد ، و توقف هم به عبث و می‌انجامد. و طبیعی است که انسان زندانی جبرِ خویشتن، اگر مسلط بر هم بشود، باز یک "عاجر مسلح" است. 📚 مجموعه آثار ۲۵، {انسان بی خود، ص ۱۵۹} ✍ @zarrhbin
...💚 امروز بهترین روز برای طبیعت خواهد بود نه گُلی زیر پا له می‌شود نه حلقوم سبزه‌ای گره می‌خورد نه لانه‌ی کبکی زیر لاستیک می‌رود و نه زباله‌ها در دل طبیعت رها می‌شود و نه طبیعتی تخریب.. سیزده بدر امسال را باید به 🌱 تبریک گفت. همراهان بزرگوار و گرامیِ زندگی‌تان هر سال سبزتر از قبل و خوشی‌هایتان مستدام‌باد.... 🌹 🏠 ☕️ @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
‍ #فریدنی، نیکول 🌷 (۱۳۸۶_۱۳۱۴ه.ش) عکاس 👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
، نیکول 🌷 (۱۳۸۶_۱۳۱۴ه.ش) عکاس ✅ در خانواده‌ی در شیراز به دنیا آمد. کودکی و نوجوانی را در اصفهان و تهران و کرمان گذراند. در کرمان دیپلم گرفت و ۲۰ ساله بود که با خانواده به رفت و در این شهر مقیم شد. ✅ را در کرمان و نزد عکاسی که برای کار می‌کرد، آغاز کرد. از بین کرمان و ماهان عکس‌های بسیاری گرفت و ظاهر کرد. وقتی به تهران رفت، عکس‌هایش مورد توجه شرکتِ در تهران قرار گرفت و به کار دعوت شد. ✅ از آن پس وارد کار عکاسی حرفه‌ای شد و در کار خود چنان پیشرفت کرد که ۴ سال در و ایتالیا و پس از تعطیلی آن شرکت، حدود ۲۰ سال در کار کرد و عکس‌های زمینی و هوایی بسیاری گرفت؛ ✅ و با توجه به اینکه کار ظهور و چاپ عکس‌ها را نیز خود به عهده داشت، تجربه‌ی گران‌باری اندوخت و در مقام یکی از بزرگترین جای گرفت. ✅ در سال ۱۳۵۴ از همه‌ی کارهای خود استعفا داد تا بتواند آزادانه به سیر و سفر در ایران بپردازد و از مناظر آثار طبیعی و فرهنگی و تمدنی عکس بگیرد. ✅ حاصل کار او در این زمینه چند جلد کتاب نفیس شامل عکس‌های جذاب و دیدنی به نام‌های ، و است. 🍃نام و یادش گرامی، راهش سبز باد ...🌹 📚 فرهنگ‌ نامه‌ی نام‌آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📆 چاپ پنجم: آذر ۱۳۹۲ 📌 و اما فرزاد هاشمی عکاس طبیعت در مورد اینگونه می‌گوید: ▫️نیکول فریدنی از سال ۷۰ با آژانس «سفیر» همکاری داشت و عکس‌هایش را در اختیار آژانس گذاشته بود. او آن‌قدر به علاقه‌مند بود که هر ماه برای عکاسی به یک منطقه از کشور سفر می‌کرد. ▫️او از عکاسان دو ملیتی بود و با اینکه خانواده‌اش در کانادا زندگی می‌کردند، همیشه برای عکاسی به ایران می‌آمد. وقتی به او می‌گفتیم باید برای عکاسی به سفرهای خارجی برود ناراحت می‌شد و دوست داشت عکاسی از نقاط مختلف ایران در برنامه‌های او گنجانده شود. ما هم سعی می‌کردیم برنامه‌هایمان را طوری برنامه‌ریزی کنیم که او برای عکاسی در ایران بماند. فریدنی عاشقِ بود. ▫️او افزود: او آن‌قدر ایران را دوست داشت که با وجود بیماری‌اش و شدت گرفتن آن، حاضر نبود برای درمان به خارج از کشور برود، چون نگران بود آن‌جا از دنیا برود و خارج از دفن شود. در نهایت هم سال‌های پایانی عمرش را در همین کشور گذراند و به آرزویش رسید و همین جا هم به خاک سپرده شد. ▫️هاشمی همچنین اظهار کرد: این بزرگترین درسی است که بچه‌های امروز به فرهنگ و طبیعت ایران علاقه‌مند هستند، می‌توانند از یاد بگیرند. او حتی وقتی برای عکاسی به حرم امام رضا علیه‌السلام می‌رفت با وجود اینکه از اقلیت‌های مذهبی بود می‌گفت‌، می‌روم تا برای کارم انرژی بگیرم. ▫️این عکاس ادامه داد: نگاهی که نیکول فریدنی به طبیعت ایران داشت تا به حال در هیچ یک از آثار عکاسان ایرانی دیده نشده است. او با توانمندی‌های علمی و شناختی که نسبت به ابزار عکاسی داشت، توانست نگاه نویی از را در قاب دوربینش به ثبت برساند. عکاسی طبیعت ایران مدیون کارهای اوست و گروه‌های بسیاری چه بخواهیم چه نخواهیم تحت تاثیر نگاه او به طبیعت قرار گرفتند؛ نگاهی که فضای خاصی از تصاویر تکراری ارائه می‌کرد. @zarrhbin
📜 اندیشه‌های ناب... 💠 اشارت هفتم...⁉️ ✅ تکرار را نمی‌پسندد؛ اما تکرار را دوست دارد. تکرار را دوست دارد، به تکرار نیازمند است. ✅ را از تکرار ساخته‌اند، با تکرار نیرومند می‌شود. با تکرار جان می‌گیرد و "نوروز" داستان زیبایی است که در آن، طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست اندرکارند. 📚 حرف‌هایی برای نگفتن ✍ @zarrhbin
👆 _ظاهرا گابریلا در زندان زبان انگلیسی ، فرانسه و اسپانیولی را یاد گرفته بود . ولی لغاتی که به کار می‌برد، لاتی [یا کوچه بازاری ] بود . مسافرت در این مناطق که درست با خط استوا برابری می‌کند ، به‌حرف ساده است . هوایِ گرمِ دَم‌کرده و شرجی ، انواع حشره و پشه ، جاده‌ی خراب ، نبودِآب سالم ، مردمان خشن و بسیاری مسائل دیگر ، شرایط تحمل‌ناپذیری را به وجود آورده بود . عجیب بود که دکتر پاپلی از این شرایط می‌برد! حرف‌ها ، قصه‌ها ، خاطرات و پرسش‌های او از مردم محلی ، شرایط را برای هم قابل تحمل می‌کرد . به علاوه ، دکتر پاپلی گابریلا را وادار می‌کرد از خاطرات خودش و دوستانش در زندان بگوید . خاطرات گابریلا گاه بسیار ترسناک بود. دو روز اول مسئله‌ی چندانی پیش نیامد . حدود هشتصد کیلومتر راه را طی کرده بودیم . هرچه از رسیف دور و به منطقه‌ی آمازون نزدیک می‌شدیم ، شرایط طبیعی و اجتماعی و زیرساخت‌ها تغییر می‌کرد و راه‌ها خراب‌تر می‌شد. ⚜روز سوم نزدیک ظهر به نزدیکی‌های شهر 《پارا》 رسیدیم . گابریلا از جاده اصلی خارج شد ؛ یعنی از دریا دور شد و راه جنگل را در پیش گرفت. وقتی علت را جویا شدیم ، گفت حدود چهل کیلومتری آنجا ، مزرعه‌ی یکی از دوستانش‌است. گفت هماهنگ کرده‌است تا برای صرف ناهار به آنجا برویم . رنگ از چهره‌ی ما سه نفر پرید . به علاوه نمی‌دانستیم به چه زبانی با هم صحبت کنیم که گابریلا متوجه نشود . با هر زبانی صحبت می‌کردیم ، متوجه می‌شد . دکتر پاپلی گفت :" جای نگرانی نیست ! گابریلا قبلا با من هماهنگ کرده است. " ⚜در مزرعه منتظر ما بودند . مزرعه‌ی قهوه در حاشیه جنگل قرار داشت و بیش از شش‌صد هکتار وسعت آن‌بود . فهمیدیم که گابریلا و دیگر محصولات کشاورزیِ نایاب است. درعین حال ، در نیز دست دارد. در مزرعه به مفهوم واقعی شاهانه ، از ما پذیرایی کردند. وقتی رفتار صاحب مزرعه و خدمه‌ی آن را با گابریلا و خودمان دیدم ، ترسم ریخت. به دوستان هم گفتم به ظاهر خطری ما را تهدید نمی‌کند.《 رودرس》 گفت:" درآمد یک رور این مزرعه‌دار به اندازه‌ی درآمد یک سال ما استادهاست. اگر هم دزد باشند، چیزی نداریم که از ما بدزدند. بهتر است آرام باشیم! " صاحب مزرعه پیشنهاد کرد شب را در آنجا بمانیم . خانم او هم که از تعریف‌ها و خاطرات دکتر پاپلی و اشعاری که می‌خواند خوشش آمده بود، بر اصرار خود افزود. در نهایت قرار شد شب را در آنجا بمانیم و فردا صبح حرکت کنیم . به دکتر پاپلی گفتم ممکن است از برنامه عقب بیفتیم . او گفت:" کدام‌برنامه؟ هیچ کجا و هیچ کس منتظر ما نیست!" او ادامه داد:" ما به این مناطق آمده‌ایم که به ساکنان آن ارتباط داشته باشیم و طبیعت را ببینیم. از این بهتر و ارزان‌تر کجا می‌توانید هم با مردم رابطه داشته باشید و هم در دل طبیعت باشید؟" او با خنده به من گفت ؛" من در ایران و حتی در اروپا دائم در دل طبیعت و در میام مردم و روستاها هستم. تو در شهر ، خودت را به بتن سپرده‌ای . در عوض، دلت مثل گنجشک شده است و دائم دچار ترس و نگرانی هستی." ⚜ می‌دانستم که پروفسور پاپلی بارها در دورافتاده‌ترین نقاط بوده‌است. مناطقی که شاید از این ناحیه‌ی برزیل خطرناک‌تر باشد . ولی دوباره پیش خودم گفتم خدا عاقبت کارمان را به‌خیر کند! عصر حدود پانزده‌نفر با چند ماشین عازم گردش در حواشی جنگل شدیم . مناظری بدیع را تماشا کردیم که واقعا انسان را به شگفتی وا می‌داشت. وسایل پذیرایی مفصلی همراه ما بود. شبی بسیار عالی را همراه با گیتار و رقص محلی کارگران مزرعه پشت سر گذاشتیم. صدای گابریلا عالی بود تا حدی که می‌توانم بگویم اگر دنبال آواز رفته بود ، به یکی از ستارگان هنر برزیل تبدیل می‌شد. در طول سفر متوجه شدم یکی از دلایلی که گابریلا همه جا دوست و آشنا دارد در همین هنر و گیتار اوست. ⚜ شب‌ها هوا گرم بود.می‌توانستیم در اتاقی مجهز به سیستم تهویه مطبوع بخوابیم ، ولی دکتر پاپلی می‌خواست در ایوان زیر بخوابد . راستش ما در اینجا استاد را تنها گذاشتیم و راحتی اتاق‌های بسیار لوکس ویلا را به پشه‌بند ترجیح‌ دادیم. او با جدیت می‌گفت مایل است در باشد. باید بگویم آن طبیعت همان اندازه که برای دکتر پاپلی تازگی داشت ، برای ما هم تازگی داشت. درست است که من برزیلی هستم، ولی هرگز به مناطق استوایی برزیل و محدوده‌ی جنگل‌های آمازون نیامده بودم . محل زندگی من تا جایی که بودیم ، حدود سه‌هزار کیلومتر فاصله داشت. بنابراین تمام مناظر برای من هم جدید و دیدنی بود . ولی من از این‌که در منطقه‌ی استوایی ، شب را بیرون بخوابم می‌ترسیدم‌ . دلیل نیامدنم به این مناطق ناامنی و شرایط نامساعد طبیعی و همچنین مخارج بالای آن بود ... ..‌. 📚شازده حمام ، جلد چهارم ✍ @zarrhbin
📣📣📣📣 ✅ سبز کود 📌تولید کودهای {ما کیفیت را تضمین میکنیم } شماره تماس 09132546711 👨‍💻اقای سرافراز https://t.me/joinchat/T2WQU92NTuraiNcr
‍ 🖋 متن پیام به مناسبت نوروز ۱۴۰۱ ‌‌ به نام خداوند آفرین بار دیگر ، نه تکراری ملال‌آور، که نشانهٔ نو شدن و لزوم نو شدن و احساس و افزودن بر به بهبود اوضاع آدم و عالم، به‌رغم همه عواملی که در برابر این بهبودخواهی و بهبودجویی در کار است، و تلاش برای کمال بخشیدن به جان کمال جوی آدمی که آن را نهایت و منتهایی نیست. اگر در همه جا کم و بیش خشونت و زور و سرکوب و تبعیض و فریب و اهانت به انسان و انسانیت به گونه‌های مختلف حاکم است، آنچه در نهایت تعیین‌کننده است، آگاهی، اختیار، اراده و قدرت در برابر عوامل پلشت بازدارنده از حرکت به سوی زندگی خوب است. راه به سوی کمال مطلق گشوده است؛ اگر خواست و همت یاری کند. در مقابله با خشونت و زور و بیداد، نه اعمال خشونت متقابل، که تصمیم به تن‌ندادن به خشونتِ تحمیل شده و تلاش برای است، بخصوص با نیرومند کردن و گسترش دادن گفتمان و و و کوشیدن تا این گفتمان، گفتمان غالب و برانگیزانندهٔ اراده‌های آزاد باشد. همزمانی امسال با سالروز میلاد مسعود عدالت گستر (ع) امید به بهبودی اوضاع را بیشتر می کند. عید نوروز را به همه ایرانیان عزیز و انبوه مردمانی که نوروز را گرامی می‌دارند و سالروز میلاد (عج) را به همهٔ آنان که جانشینی صلح و اصلاح را به جای بیداد و فریب و زور منتظرند شادباش می‌گویم. سیدمحمد خاتمی آغاز @zarrhbin
🔺نوشته جالب روی یکی از سطل‌های زباله در مسیر پیاده‌روی زائران اربعین حسینی در عراق : عمر هر ۱۲ دقیقه است اما هر کدام ۱۰۰۰ سال نیاز دارد تا در تجزیه شود سرزمین_حسین(ع)_محیط_زیست_ماست @zarrhbin🕊
برنج و هم مبالغ هنگفتی ارز نیمایی گرفتند ! چرا شفاف سازی نمیکنند ؟! @zarrhbin🕊