eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.9هزار دنبال‌کننده
67.4هزار عکس
11هزار ویدیو
230 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 سینمای آقای پاچه...‼️ 📽 آقای پاچه مرد بسیار شیک، تروتمیز، قدبلند و خوش تیپ و بسیار مودبی بود. به نظرم کارمند بود، ولی به آقای پاچه مشهور بود، دایر کرده بود، که تابلو نداشت و به سینمای آقای پاچه معروف بود. ۱۰ سال داشتم که اولین بار به سینما رفتم؛ سینمای آقای پاچه واقع در کوچه ی سینما، خیابان کرمان یزد، فیلم را نشان می داد. این سینما به اصطلاح، سینمای بود. سالن سینما تشکیل شده بود از یک محوطه ی محصورِ بدون سقف و بدون با یک دیوار سفید در جلو که صفحه نمایش بود. 📽 سه ردیف جلو را گذاشته بودند و یک تخته روی حلبی ها قرار داشت و عده ای از که برای آمدن به سینما می زدند روی آن می نشستند. بقیه صحن سینما، سنگ و آجر فرش بود، خودشان می آوردند و خانوادگی روی زمین می نشستند؛ آبگوشت و گاهی پلو خورش و نان و پنیر و آبدوغ خیار برقرار بود. مردم در حین ، آبگوشت را هم می خوردند و صدای گوشت کوبیدن هم بلند می شد، خانواده ها، بخصوص بچه ها سر و صدایشان از صدای فیلم بلندتر بود. هرکس فیلم را تعریف می کرد و بلند بلند پیش بینی می کرد که چه می شود. گاه آنها که فیلم را دیده بودند، بلند بلندموضوع را تا آخر برای دیگران تعریف می کردند؛ 📽 همین امر، اعتراض عده ای را بر می انگیخت و گاه می شد. معمولا اهل نیستند. خود این بساط هم بود. یک شب چند بچّه ی شر، یک مرتبه پیت های ردیف سوم را هل دادند و ردیف سومی ها افتادند روی دومی ها و دومی ها روی اولی ها و سر و صدا و اعتراض عده ای از یک سو و صدای قهقه ی عده ای از سوی دیگر بلند شد‌. 📽 گاه اتفاق می افتاد که ، خودش یا خانواده اش، بعد از اینکه ۲۰ دقیقه از فیلم گذشته بود به می آمد، مسئول سینما با صدا می زد آی عباس آقا، خانواده ی آقای تشریف آوردند، فیلم را از شروع کن. فیلم دوباره از اوّل شروع می شد. خوشحال می شدند که دوباره فیلم را می بینند و کف می زدند. گاهی هم خانواده ی روءَسا فکر می کردند به خاطر کف می زنند و را می گرفتند. 📽 یادم می آید یک شب فیلمی که از مهوش بود حدود صدا بلند شد عباس آقا از شروع کن. خانواده ی رئیس دارایی، خانواده ی رئیس دادگستری، خانواده ی رئیس شهربانی، خانواده ی فلان تاجر و .... آمدند و با صدایی که بلند می شد آی عباس آقا از نو شروع کن، کف زدن بچه ها آغاز می شد. قصه ی فیلم ها هم بود ولی نه به اندازه ی . 📽 حالا که صحبت از سینما شد، داستان ساختن سینما در را تعریف کنم. یک که مدت ها مقیم هند بود به یزد آمد و در (امام فعلی) زمینی خرید(زمین گاراژ سنگ) و را ساخت. این سینما ۲۵۰ متری مسجد واقع بود. وقتی زرتشتی ساخت سینما را شروع کرد عده ی زیادی آغاز به کردند. هر روز او با روبرو بود. 📽 بالاخره سینما ساخته شد ولی به جهت مخالفت عده ای که هم با سینما ساختن بودند و هم می گفتند سینما مسجد است، به مدت ۳ سال سینما تعطیل بود و آن شدند که در سالن سینما فیلم نمایش داده شود. بالاخره پس از ۳ سال که از ساخت سینما گذشت با کمک سینما شد. من هفته ای یکبار به سینما می رفتم و تقریبا تمام فیلم های این سینما را به طور رایگان می دیدم. علت آن بود که حلقه های فیلم باید با اتوبوس از به یزد می آمد و من حلقه های فیلم را از می گرفتم و برای می بردم. من دیدن فیلم به طور بود. 📚 از کتاب شازده حمام 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 🔹 همراهان محترم و بزرگوار، سه شنبه ها و جمعه ها با پست کتاب همراه ما باشید. @zarrhbin
📝چند کلامی صمیمانه با نماینده ی شهرمان.... ⬅️ نماینده ی محترم شهرستان در مجلس شورای اسلامی جناب آقای ، هنوز مدت زمان زیادی از کلنگ زنی احداث ، که پسوند آن را نمی دانیم اضافه کنیم یا ، نمی گذرد، که اگر چادرملو اضافه نماییم شاید و پسندیده تر باشد زیرا احداث آن به نام کارخانه ی تمام خواهد شد و باعث می شود سایر بزرگ و کوچک اردکان نیز به تعهدات اخلاقی و خود در قبالِ شریف اردکان نموده و از عمیقی که فرو رفته اند شوند. ⬅️ آقای تابش، نماینده ی عزیز، حاصل انتخابِ ی مردم صبور بوده و هستید چرا که در این پنج دوره، گزینه ای قابل قبول تر از شما در بین گزینه ها در پیش دیدگان مردم قرار نداشته و نبوده است، پس چه است که به حُسن این مردم نجیب نهاده و به جامه ی عمل بپوشانید و وعده های بر زمین مانده را گویید. ⬅️ آقای تابش، حرفهایی می زنند!! که در گفته های آنها شک داریم و از شما عاجزانه تقاضا داریم را بسازید در خور نام اردکان، شاید باورمان شود آن ، که امروز به واسطه پنج دوره انتخاب آگاهانه ی مردم به رسیده است برای حوزه ی انتخابیه اش کم نخواهد گذاشت. ⬅️ راستی نماینده محترم تقاضا داریم هر چه زودتر تکلیف احداث مجتمع تفریحی_رفاهی چادرملو را نیز مشخص نمایید تا دیگر، نه بهانه ای به دست باشد نه و نه این شهر، ⬅️ و همانطور که همه می دانند در این اوضاع اسفبار اقتصاد ایران و نوسانات بازار ارز و دلار، و گندله سازی نه تنها ضرر نمی دهند بلکه سرشار نیز می برند. و حکایت نیز همیشه مشخص بوده است و محال است از آب گل آلود ماهی نگیرند و اوضاع را به نفع خود نکنند! و اما در مورد ، که همیشه خود را به زده اند تا بگویند "کمچَلیز" هستند! و مردم اردکان هیچ وقت از آتش این جماعت گرم نشده اند، بلکه چشمان مردم از دود آتشی که اینها بر می فروزند کور نیز شده است. و خوب است که در این مقال از طرف اردکان از آنها این سئوال را بپرسیم که شما بزرگواران!!! زمانی که با این عظمت و با این درجه ی زیستی در حریم شهر در حال احداث بود کجا بودید⁉️ چرا آن زمان سرتان را مثل کبک برده بودید زیر برف و دادِ سخن نمی دادید که محیط زیست اردکان‼️ مردم اردکان‼️ آسمان آبی اردکان‼️ چرا آن زمان بودید و خفه خون گرفته بودید⁉️و جالب است برای اطلاع شما که شاید حافظه تاریخی ضعیفی دارید بگوییم آن زمان هم همین آقای نماینده ی مردم اردکان بود و وظیفه داشت به عنوان نماینده ی مردم به حرفِ شمایِ دلواپس گوش داده و مانع احداث آن شود؛ چرا برای احداث مجتمع تفریحی و رفاهی رگ گردنتان بیرون می زند و باد به غبغب می اندازید که ای وای اردکان به مخاطره خواهد افتاد‼️ پس، بنشین سر جایت و سنگ اندازی نکن، "که مرا به خیر تو اُمید نیست شر مرسان" و بگذار این به برسند، که از هر چه بگذرد از نخواهد گذشت. ⬅️ آقای تابش من دیگر حرفی ندارم فقط چند کلامی بود در باب هواداریِ که و در ید قدرتِ شماست . ✅ و در پایان از خداوند بزرگ روزافزون شما را در ارائه ی خدماتی و ، به دور از هرگونه رنگ و ریایی را برای آرتاکاوای مهربان خواهانم. 🖋 هوادارِ مردم @zarrhbin