eitaa logo
انجمن علمی ژرفا
346 دنبال‌کننده
151 عکس
48 ویدیو
23 فایل
ژرفا؛ انجمن علمی میان‌رشته‌ای فیزیک، ریاضی و فلسفۀ علم دانشگاه صنعتی شریف کانال رسمی اطلاع‌رسانی فعالیت‌های انجمن علمی ژرفا و اخبار علمی 🌐 Zharfa90.ir 📺 aparat.com/Zharfa 📸 instagram.com/Zharfa90 💬 @SalamZharfa کلاس مجازی: 🔗 vc.sharif.edu/zharfa
مشاهده در ایتا
دانلود
قرائت‌های اصل ماخ 📂 برخی از بیان‌های اصل ماخ که در فرمول‌بندی نسبیت عام توسط نویسندگان مختلف به‌کار گرفته می‌شوند عبارت‌اند از: بیان اول. ستارگان دوردست می‌توانند چارچوب لخت موضعی را متاثر کنند. بیان دوم. چارچوب لخت موضعی تماماً به‌واسطۀ توزیع مادۀ جهان معین می‌گردد. بیان سوم. دوران چارچوب لختِ درون سطل، توسط سطل کشیده (dragged) می‌شود و این اثر با افزایش جرم سطل افزایش می‌یابد. بیان چهارم. در حدی که جرم سطل بزرگ است؛ چارچوب لخت درون سطل، به همراه سطل می‌چرخد. بیان پنجم. دوران سرتاسری عالم معنی ندارد. بیان ششم. در غیاب ماده آثار لختی وجود ندارند. بیان هفتم. حرکت مطلق وجود ندارد و تنها حرکت نسبت به جسمی دیگر وجود دارد. بیان هشتم. چارچوب لخت موضعی تماماً بواسطۀ میدان‌های دینامیکی در عالم معین می‌شود. بیان نهم. توزیع ماده هندسۀ عالم را معین می‌کند. بیان دهم. اگر ماده نباشد؛ آن‌گاه هندسه وجود ندارد. بیان یازدهم. نباید حلی از معادلات میدان برای فضای تهی وجود داشته باشد. 🆔@Zharfa90
✍️ معانی مختلف اصل ماخ ریندلر در مقاله زیر W. Rindler, Physics Letters A 187 (1994) 235. به برخی از جنبه های غیر ماخی اثر لنز-تیرینگ اشاره کرده است. در ارتباط با این مقاله ریندلر، باندی و همکارش در مقاله زیر Bondi, H., Samuel, J. (1997). “The Lense-Thirring effect and Mach’s principle,” Physics Letters A, 228(3), 121. بیان میکنند که نتیجه گیری لیندلر، وابسته به یک صورتبندی خاصی از اصل ماخ است. در ابتدای این مقاله، یازده معنا برای اصل ماخ ذکر شده و بیان شده است که کدامیک از این معانی در فضازمان نیوتنی یا فضازمان اینشتینی قابل صورتبندی است و اگر چنین است آیا نظریه نیوتن یا نظریه گرانش اینشتین این معنا از اصل ماخ را ارضا میکنند یا خیر. در این مقاله میخوانیم: از آنجا که ماخ در میان نوشته‌هایش به طور واضح به یک اصل مشخص که مورد تأیید وی باشد اشاره نکرده است، تفاسیر متفاوتی از نوشته‌های وی صورت گرفته و عبارت «اصل ماخ» در معانی گوناگونی به کار رفته است (Barbour et al., 1995: 530) به طوری که برخی از آنها با یکدیگر ناسازگارند. برخی از این معانی عبارتند از: ماخ0: عالم، آن گونه که به وسیله حرکتِ میانگین کهکشان‌های دوردست نمایان است، در ظاهر نسبت به چارچوب‌های لختِ موضعی نمی‌چرخد. ماخ1: ثابت گرانش نیوتن G، یک میدان دینامیکی است. ماخ2: یک جسم در یک جهانِ خالی از دیگر اجسام، لختی (اینرسی) ندارد. ماخ3: چهارچوب‌های لختِ موضعی، از حرکت کیهانی و توزیع ماده متأثر می‌شوند. ماخ4: عالم از لحاظ فضایی بسته است. ماخ5: انرژی، اندازه‌حرکت خطی و اندازه‌حرکت زاویه‌ای کل برای عالم، برابر با صفر هستند. ماخ6: جرم لختی، متأثر از توزیع سراسری و جهانی ماده است. ماخ7: اگر همه ماده را از بین ببری، دیگر فضایی وجود نخواهد داشت. ماخ8: Ω=4πρGT^2 یک عدد معین از مرتبه واحد است. (در اینجا، ρ چگالی متوسط ماده در عالم و T زمان هابل است). ماخ9: نظریه، شامل هیچ عنصر مطلقی نمی‌باشد. ماخ10: چرخش و انتقال صلب‌گونه کلی یک سیستم، مشاهده‌پذیر نیست. 🆔@Zharfa90
🔰 پیش‌گفتار جلسه اول در تصویر ضمیمه شده‌است. 👤امیرحسین صنایعی 🔹عضو گروه مطالعات علوم دقیقه موسسه علم و سیاست اشراق 🔸دانشجو دکتری فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی 🔹دانش‌آموخته ارشد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف 🔻جلسه، سه‌شنبه شب ساعت ۲۰:۰۰ به صورت مجازی در اتاق مجازی ژرفا برگزار می‌گردد. https://vc.sharif.edu/ch/zharfa 🆔@physics_yazduni 🆔@Zharfa90
🔰پیش‌گفتار جلسه اول 🔹جمله‌ی مشهوری از اینشتین وجود دارد که می‌گوید: «من استعداد خاصی ندارم، فقط به‌شدت کنجکاو هستم.» به‌راستی برای فیزیکدان شدن چقدر باید این جمله‌ی انیشتین را جدی گرفت؟ به یاد دارم در مدرسه و دانشگاه وقتی معلم و اساتید می‌خواستند ناکامی‌مان در عرصه‌ی علمی را تحلیل کنند و کلید به دست ما بدهند تا ما نیز بتوانیم اسم و رسمی در پژوهش‌های علمی داشته باشیم، از دایره‌ی گسترده‌ی معلومات دانشمند مغرب‌زمین سخن می‌گفتند. 🔸استادی داشتیم که تفاوت خودش و یک دانشمند تراز اول فیزیک را چنین بیان می‌کرد: «فرق من و ادوارد ویتن در مواجهه با یک مسئله اینجاست که من با یک جعبه‌ابزار کوچکِ ریاضیات سروقت مسئله می‌رسم، اما او با یک کامیون از ابزارهای ریاضی مشغول مسئله می‌شود!» نمی‌دانم حرف استاد چقدر درست بود، اما در دل ما نه شعله‌ای روشن می‌شد و نه بی‌تاب فعالیتِ علمی می‌شدیم. اینک ماییم و حسرتِ یک کامیون ابزار ریاضی. 🔹اما اینشتین توجه ما را به کنجکاوی جلب می‌کند. همچون کودکی که در همه‌ی امور سرک می‌کشد و «می‌خواهد بداند». چه نیرویی در «کنجکاوی» نهفته است که می‌تواند انسان را در علم سهیم کند؟ 🆔@physics_yazduni 🆔@Zharfa90
🔰 پیش‌درآمد جلسه دوم در تصویر ضمیمه شده‌است. 👤سیدعلی میری 🔹سردبیر روزنامه تلویزیونی رصدخانه 🔸روزنامه نگار حوزه علم، فناوری و توسعه 🔻جلسه، چهارشنبه ساعت ۲۰:۰۰ به صورت مجازی در اتاق مجازی ژرفا برگزار می‌گردد. 🆔@physics_yazduni 🆔@Zharfa90
🔰پیش‌گفتار جلسه دوم 📌 "عهد دانشمند" 🔹در یکی از خطبه های درخشان نهج البلاغه، حضرت علی(ع) از "عهدی" صحبت می‌کنند که خداوند از خردمندان و دانشمندان گرفته است. اگر تلاش کنیم به علم و دانشمندی فکر کنیم، واقعا باید از سرچشمه های آن بپرسیم. به یک معنی امروز صحبتی از خود علم نیست و علم ابزاری برای موفقیت و ثروت و یا صعود در طبقات اجتماعی یا افتخار و قدرت است.پس گویی ما هنوز نتوانسته‌ایم از علم و جایگاه دانشگاه بپرسیم و اینها در جهان ما هنوز در غربت و گسستگی از تار و پود زندگی به سر می‌برند. 🔸همچنین به تعبیری ماهیت "دانشجو" و "دانشمند" نیز درگیر بحرانی وجودی است. واقعا دانشجو کیست؟چه وظیفه‌ای دارد؟این وظیفه چگونه سیاسی است و چطور به کشورش ارتباط دارد؟ به گفت آمدن وضع علم و پرسش از دانشمند، دانشگاه و دانشجو شاید از طرف خود دانشجو نوعی دور به نظر برسد اما این از آن دور های منطقی نیست که باید از آن بترسیم و باطل باشد بلکه چرخه یی مبارک است که نشانه ی زنده بودن پرسش و روح علم در جان دانشجو و دانشگاه است. 🔹پرسیدن از این سرآغاز دقیقا به همان دلیلی که پرسشی بدیع و قابل پیگیریست، با صرفا مرور ایده های فلسفی و دانشگاه و ... قابل فهم نخواهد بود و عقلی می طلبد که شاید از جنس همان عهدیست که خداوند از دانشمندان گرفته است. 🆔@physics_yazduni 🆔@Zharfa90
چرا؟_چون_کنج‌کاوم!_امیرحسین_صنایعی.mp3
64.26M
📻 صوت جلسه «چرا؟ چون کنجکاوم!» 👤امیرحسین صنایعی 🗓مورخ سه شنبه ۷ فروردین ماه 🆔@physics_yazduni 🆔@Zharfa90
🔰 نقد و پیشنهاد 🗣 خوشحال می‌شویم که انتقادات و پیشنهادات راجع به این جلسات را از زبان شما مخاطبین ژرفا بشنویم. یا پیشنهادی در مورد برگزاری برنامه‌های بعدی به ما بدهید. 🔻لطفا با آیدی @SalamZharfa در ارتباط باشید. 🆔@Zharfa90
روایت_وضع_علم_و_دانشگاه_با_مسئله_دانشجو_2.m4a
13.1M
📻 صوت جلسه «روایت وضع علم و دانشگاه با مسئله دانشجو» 👤سید علی میری 🗓مورخ چهارشنبه ۸ فروردین ماه 🆔@physics_yazduni 🆔@Zharfa90
🔰نه تنها به نبوغ، بلکه در بسیاری از موارد به درجه‌ای غیرعادی از شجاعت انسانی نیز نیاز دارد... 🔹فقط یک رویکرد تاریخی می تواند گام‌های تعیین کننده در یک کشف جدید را نشان دهد؛ که اغلب نه تنها به نبوغ، بلکه در بسیاری از موارد به درجه ای غیرعادی از شجاعت انسانی نیز نیاز دارد. به عنوان مثال، می‌توانیم در اینجا صفحه شیب‌دار را ذکر کنیم. وسیله‌ای معمولی که به وسیله آن، دانش‌آموزان قوانین حرکت در شتاب ثابت را دوباره کشف می‌کنند و به آنها اجازه می‌دهد که جهش فکری گالیله (۱۵۶۴-۱۶۴۲) را بازتولید کنند. 🔸اما اگر به دانش‌آموزان یک صفحه شیبدار و چند گوی صاف برای فرود آمدن روی آن بدهیم، تنها عنصر مهم جدید کشف و اصالت را حذف کرده‌ایم. تنها چیزی که باقی می ماند کار مکانیکی است که از دیدگاه یک روانشناس تجربی، تفاوت چندانی با مطالعه رفتار یک موش آزمایشگاهی در حال عبور از پیچ و خم را نخواهد داشت. دستاورد بزرگ گالیله یافتن روشی تجربی بود که از مواد موجود در طبیعت استفاده نمی کرد. 📚A Cultural History of Physics 👤Károly Simonyi 🔻صفحه ۲ 🆔 @Zharfa90
🔰بوقلمون برتراند راسل 🔹 برتراند راسل مثالی دارد که به نام «بوقلمون استقرای برتراند راسل» معروف است. او در این مثال گوید: بوقلمون استقراگرا در اولین حضور خود در مرغ‌داری ملاحظه کرد که ساعت ۹ صبح به او غذا دادند. با این حال چون استقراگرای خوبی بود در قضاوت و نتیجه گیری تعجیل نکرد. 🔸 او منتظر شد تا مشاهدات زیادی از این که در ساعت ۹ صبح تغذیه می‌شود؛ گردآوری کند و این مشاهدات را تحت اوضاع مختلف وسیعی در چهارشنبه و پنج شنبه ها به روزهای سرد و روزهای گرم در روزهای بارانی و روزهای خشک انجام داد. هر روز گزاره‌ی مشاهدتی دیگری به فهرست خود اضافه کرد. 🔹 سرانجام وجدان استقرای او رضایت داد و دست به استنباطی استقراگرایی زد و نتیجه گرفت که من همیشه در ساعت نه صبح تغذیه می‌شوم. افسوس که معلوم شد این نتیجه به صورت قاطعی غلط است؛ زیرا شب کریسمس به‌جای اینکه تغذیه شود گلویش بریده شد و استنباطی استقرایی با وجود مقدمات صادق منتهی به نتیجه ای کاذب گردید. 📚 چیستی علم 👤 برتراند راسل 🆔 @Zharfa90
🔰 «پیتر هیگز»، نظریه پرداز ذره «خدا» در گذشت. 📌 نام ذره خدا از کجا آمده ؟ 🔹 ذره بوزون هیگز به عنوان «ذره خدا» شناخته می‌شود. این نام برگرفته از کتاب لئون لدرمن فیزیکدان، (برنده جایزه نوبل) در مورد ذره است که اسم کتاب را «ذره لعنتی»(Goddamn particle) گذاشت؛ به دلیل ناامیدی که از دشواری در تشخیص آن بود. ناشران، نام را به «ذره خدا»(God particle) تغییر دادند. 🔻به تشابه لغوی کلمات «لعتنی»(Godmann) و «خدا»(God) دقت کنید. به نظر انتخاب اسم «خدا»، ریشه فیزیکی ندارد. 🆔@Zharfa90