«در آستانه وصال»
#سیده_الهام_موسوی
اولین شب محرم است.
دلها آرام ندارند و زمین، حال و هوای دیگری گرفته است.
یکی در حرم، غرق اشک است؛ دیگری در هیئت، دل را به نوای نوحه میسپارد.
و من، ساکت و خاموش، کنج اتاق نشستهام؛ در خلوتی که شبیه صحنهای از دل خیمههاست.
با اجازه از مادر، گوشهای خلوت کردهام و بیصدا، با دلی لبریز از شوق و اندوه، نوحهای آرام زمزمه میکنم.
در این خلوت، حس عجیبی دارم...
محرم امسال، رنگی دیگر دارد. انگار چیزی درونم دگرگون شده؛ انگار صدایی میخواندم، بیآنکه با گوش شنیده شود.
عطری آشنا در هوا پیچیده؛ بویی که نه از خاک، که از آسمان میآید...
دل، غرق در حسرت است؛ و چشم، خیس از امید.
نمیدانم این محرم، آخرین محرم زندگیام خواهد بود یا آغازی برای راهی نو؛ راهی که اگر اذن داده شود، شاید به وصال یار ختم شود.
اگر امان نامهای در کار باشد، دل بیهیچ تردیدی پای آن را امضا میکند...
اما اگر هنوز فرصتی باقیست، دعایم این است:
ای خدا...
تو که ما را به خیمهی حسین رساندی،
دستمان را به دامان ولیات نیز برسان.
دلتنگیم... اما همین دلتنگی، نشانی از بودن توست.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«أنا علی العهد»
✍ #سیده_الهام_موسوی
عبارت «علیالعهد» را از سال گذشته زیاد شنیدیم؛ بارها تکرار کردیم. اما برخی تکرارها بیدلیل نیستند؛ ساده و سطحی نیستند. پشت این کلمات، پیامی نهفته است، هدفی، نشانهای.
همانگونه که «سلام فرمانده» برای مدتی ورد زبانها شد و در دلها ریشه دواند، حالا نوبت «أنا علی العهد» است؛ جملهای که از لبنان برخاست و این روزها در ایران هم طنینانداز شده. آیا این، آغازیست بر یک حرکت تازه؟ یا پایانیست بر یک انتظار طولانی؟
اکنون که در برههی آخرالزمان ایستادهایم، چقدر با نایب امام زمانت بر سر عهدی؟ چقدر برای ظهور آماده شدهای؟ و چقدر در برابر خواستههای نفست، تسلیم امر ولایت بودهای؟
مدتیست با شهید حزبالله، ابراهیم عقیل، آشنا شدهام. کلامش را که میخوانم یا میشنوم، حس میکنم از جنس زمین نیست؛ حرفهایش بوی آسمان میدهند...
و امروز، وقتی به شهدای دانشمند و سردارانمان مینگرم، میبینم اگرچه از خاک بودند، اما نگاهشان، دغدغهشان، جهادشان همه از جنس آسمان بود.
این، ویژگی مشترک همهی شهداست؛ آنان که به وعدهی «عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون» رسیدند، غریبه نمیمانند؛ آشنا میشوند؛ نه فقط برای خانوادهشان، بلکه برای دلهایی که شاید هیچگاه دیدار زمینی نداشتهاند.
آنان بیعهد نبودند؛ در مسیر حق ایستادند، با نفس خود جهاد کردند، با دشمن جنگیدند؛ با سلاح، با قلم، با علم، و از همه مهمتر، با مکتبی که صدای حق بود.
اکنون که وقت تنگ است و نشانهها یکییکی از نزدیکی ظهور میگویند، سؤال اینجاست: تو کجای این مسیر ایستادهای؟ اهل تکرار شعارها بودهای؟ یا مردِ میدان عمل هم بودهای؟
#شهادت
#علی_العهدِ
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«خاکریز بیصدا»
✍ #سیده_الهام_موسوی
ما آن روزها نبودیم، اما این سالها هستیم...
شاید ما در آن هشت سال دفاع مقدس حضور نداشتیم،
اما در سالهای اخیر، در دل جنگهای بیصدا و بیامان بودهایم:
در خاکریز فتنهها،
در میدانهای جنگ نرم،
در معرکهی کلمات و هجمهی رسانهها،
در تریبونهای پرهیاهوی صفحات مجازی.
ما، شاهدان خاموش این نبردهای نوظهوریم.
اینجا زخم ما، ایمان ماست؛ تقوای ماست.
زخم، گاهی لغزش است؛ پلهپله سقوط...
و شهادت اینجاست، یعنی زخمی نشدن.
همانجا که حاج حسین گفت:
«برای ورود به خاکریز جنگ نرم، با وضو وارد شوید.»
آن وضو، یعنی سپر ما، یعنی پاکی نیت، یعنی حصار دل.
و ما... بارها در همین فضای مجازی،
سقوط بسیاری را به چشم دیدیم؛
آنان که بیسپر ایمان، وارد میدان شدند.
و حالا باید بدانیم و باور کنیم:
جنگ تمام نشد... فقط شکلش عوض شد.
و آنچنان که شهید آوینی گفت:
«جنگ ما یک گنج بود... هنوز هم هست، اگر چشمها ببیند.»
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
32.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«بیتاب اربعین»
✍ #سیده_الهام_موسوی
هوا گرم است...
و دل من بیقرارِ گرمای راهیست که با خستگی آمیخته،
اما شیرین است...
راهیست که به عشق ختم میشود،
به تو، ای محبوب قلبم!
بیتابم، نگران،
چون پرستویی مهاجر
در آرزوی آشیانهای در سرزمین گرمسیر عشق.
هوا گرم است،
و شوق دیدارت
چون شعلهای سوزان در دل خستهام میتابد.
ای عزیز دلها،
ای روح جان من!
راه سخت است،
اما من عاشقانه قدم برمیدارم،
که پایان این راه، نگاه توست...
یکسال گذشت،
سالی که شبهایش با دلتنگی تو گره خورده بود،
شبهایی که تنها با زمزمه نامت آرام میگرفتم.
گاهی در عالم رویا،
مرا مهمان سرای نورانیات میکردی،
و من از همان سکوی خیال،
تا آسمان پرواز میکردم...
ای طبیب جانم،
این دلِ آشفته را دریاب،
رحمی کن بر قلبی که بیقرار توست.
مرا امسال هم بطلب...
ای مهربانترین میزبان،
که دل عاشق من
هیچ سکنی جز خانهی تو نمیشناسد.
دلتنگم، محبوبم،
اما نگرانم...
نکند امسال،
از قافله عاشقانت جا بمانم.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«دورهمی های پر برکت»
✍ #سیده_الهام_موسوی
چند شب بهیادماندنی بود... بعد از روضه، در خانه پدربزرگ دور هم مینشستیم. کتاب احکام را باز میکردیم، سؤالات شرعی میپرسیدیم و پاسخ میشنیدیم. یا بهقولی، مباحثه میکردیم. این همان معنای واقعی جلسات حسینی بود؛ فقط اشک نبود، فهم و معرفت هم بود.
آن سالها حالوهوای دیگری داشت. شبهای تابستان با حفظ قرآن، یادگیری احکام و گفتوگوهای دینی میگذشت. اما حالا، چرا آن جلسات ادامه نیافت؟ شاید بهخاطر آمدن اینترنت، گوشیها و حواسپرتیهای این روزها...
با این حال، آن سالها بیثمر نبود. برکاتش هنوز در دل و ذهن ما زنده است. انتقال معارف دینی به نسل جوان، صمیمیت خانوادگی، تقویت روح پرسشگری، آرامش درونی و آشنایی با سبک زندگی اهلبیت، تنها بخشی از ثمرات آن دورهمیهای ساده بود.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«تَزاوَروا و تَذاكَّروا أمرَنا؛ فإنَّ حديثَنا يُحيِي القُلوبَ»
با هم دیدار کنید و درباره معارف ما گفتوگو نمایید؛ چرا که سخنان ما دلها را زنده میکند.
(بحار الأنوار، ج۷۱، ص۳۵۲)
شهید مطهری میگوید:
«اگر دین از خانواده شروع شود، در دل فرزند ریشه میدواند، نه فقط در ذهن او.»
و هنوز هم میشود دوباره ساخت. میشود یک شب در هفته را برای نشستن دور هم انتخاب کرد. صفحهای قرآن خواند، حدیثی ساده مرور کرد، گوشیها را برای چند دقیقه خاموش کرد و در فضایی بیتکلف و صمیمی حرف دل زد و از دین آموخت.
ای کاش دوباره بشود...
همان جلسات ساده، صمیمی و پربرکت را زنده کرد.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«انسانیت»
✍ #سیده_الهام_موسوی
نمیدانم از کجا شروع کنم و چگونه بنویسم...
چند روزیست میل به غذا کم شده، خجالتزدهام.
در برههای از زمانهای زندگی میکنیم که همه چیز در حال امتحان است:
شرافت، غیرت، مسلمانی... و انسانیت.
گفتم "انسانیت"... چند میلیارد مسلمان در جهان هستیم، اما فقط نظارهگر اوضاع غزه ماندهایم.
هیچ کاری نکردهایم. تنها به ابراز همدردی و همبستگی بسنده کردهایم.
اکنون که غزه در گرسنگیِ مرگبار گرفتار شده، باز همان احساسات تکراری را مرور میکنیم.
میترسم از روزی که خشم خدا، دامن همهی بشریت را بگیرد؛
از این سکوت سنگینِ مسلمانان میترسم.
نمیدانم چه بگویم یا چه بنویسم.
اما از خود میپرسم:
«انسانیت را چگونه فهمیدیم؟»
که شبهایمان با خیالی آسوده روز میشود،
در حالی که شاهد رنج بیوقفهی مردم مظلوم غزهایم...
"وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ..."
شما را چه شده که در راه خدا و برای نجات مردان و زنان و کودکانی که ستمدیدهاند، نمیجنگید؟
آنان که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهری که مردمش ستمگرند بیرون ببر، و از سوی خود برای ما سرپرستی بگمار، و از جانب خود یاوری برای ما قرار ده.»آیه ۷۵ سوره نساء
#غزه
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«اربعین؛ چلهی وفاداری»
#سیده_الهام_موسوی
اربعین یعنی چهل؛ چلهای که برای حضرت زینب (سلاماللهعلیها) پر از درد، داغ، غربت و اسارت بود. اما او علیوار ایستاد، سخن گفت، افشاگری کرد، روشنگری کرد و حقیقت کربلا را به گوش تاریخ رساند.
حضرت زینب، در این چهل روز، هارون بود برای موسی زمانش و زهرا شد برای علیِ زمانش. او نه تنها با امام حسین (ع) بود، بلکه بعد از عاشورا، عصای راه امام سجاد (ع) شد. در این چهل روز، زینب فقط یک پیامرسان نبود؛ او یار و یاور امام زمانش بود.
اما حالا، حکایت من و تو چیست؟ در این چهل روز بیقراری، یا در راه رفتن به کربلاییم یا در حسرت جاماندگی. اما سؤال اصلی اینجاست: از این چلهی وفاداری چه آموختیم؟ برای امامِ زمانِ عج خود چه کردهایم؟
این اشتیاق رفتن، زیباست؛ نشانهای از پاکی دل توست. اما اشتباه نکن! اگر رفتی و برگشتی و در تو هیچ تغییری حاصل نشد، چه؟ اگر همانی ماندی که بودی، اربعینت بیثمر است!
اربعین، یعنی تولد دوبارهی روح، ایمان، اقتدار و پایبندی به عهد. یعنی بگویی: «یا صاحبالزمان عج، من هستم! بر من هم حساب باز کن.»
این روزها، روزهای غربال است. به هوش باش! هدف، فقط رسیدن فیزیکی به کربلا نیست. در این مسیر، خیمههایی هم هست که نام خادم دارند، اما در راه حق نیستند! پس خادم بودن کافی نیست، باید در مسیر حق بود.
و مسیر حق چیست؟ راهی که به امام زمانت ختم شود... راهی که قدمی در مسیر ظهور باشد، نه فقط پیادهروی جسم، بلکه پیادهروی روح، دل، و وفاداری.
اربعین را دریاب! نه فقط برای رفتن، بلکه برای بازگشت به خویشتن. اربعین یعنی چلهی یاری، برای امام حاضر، برای جبههی حق، برای ایستادن.
#اربعین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
« امتحان واقعی، همینجاست…»
✍ #سیده_الهام_موسوی
وقتی برق قطع شد و گرمای سنگین بر من چیره شد، نفس کشیدنم هم دشوار شد. همان لحظه یاد کسانی افتادم که روزها و ماههاست در چنین وضعیتی زندگی میکنند؛ نه یک ساعت و دو ساعت، بلکه شب و روز.
آنان نه برق دارند، نه آب کافی، نه غذای درست و حسابی. با این حال، لبهایشان به ذکر خدا باز است و دلشان هنوز روشن.
اما ما چه؟!
ما میدانیم بعد از یک ساعت و نیم برق برمیگردد، امیدی در دل داریم، و باز هم بیتاب میشویم. همینجا بود که از ناتوانی خودم خجالت کشیدم.
امتحان واقعی همینجاست؛ جایی که پای ادعاهایمان به میان میآید.
چقدر پای حرفمان هستیم؟ چقدر طاقت داریم؟
هنوز مثل مردم غزه با جان، عزیزان و سرزمینمان امتحان نشدیم، اما باید از خود بپرسیم: تحمل ما تا کجاست؟
«وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ ٱلْخَوفْ وَٱلْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ ٱلْأَمْوَٰلِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِ ۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِينَ»
(و قطعاً شما را به چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش اموال و جانها و میوهها میآزماییم؛ و بشارت ده به شکیبایان.)
سوره بقره، آیه 155
خدایا…
در این غربال آخرالزمان به ما رحم کن.
ما را با امتحانی نیازمون که از مسیرت دور شویم.
یا أرحم الراحمین
پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«أشدُّ الناس بلاءً الأنبياءُ ثمّ الأمثلُ فالأمثلُ»
(سختترین بلاها برای پیامبران است، سپس برای کسانی که در ایمان برترند، و بعد به ترتیب برای دیگران.)
بحارالأنوار، ج 67، ص 237
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«یک اقدام کوچک مهدوی»
✍ #سیده_الهام_موسوی
چند روز پیش، مغازهای نزدیک مسجد را دیدم که بسته مانده بود. از دختران کوچک مسجد شنیدم صاحب مغازه گفته بود: «اگر دوباره بیایید خرید کنید، یک چیپس یا پفک مجانی میدهم.» همان لحظه ایدهای در ذهنم جرقه زد: چرا روی کاغذی ننویسم «اللهم بارک لمولانا الإمام صاحب الزمان (عج)» و به او پیشنهاد ندهم آن را روی شیشه مغازه بچسباند؟ شاید همین ذکر ساده، روزیاش را برکت دهد. لحظهای ترسیدم، اما دلم گفت کار برای امام زمان (عج) ارزشش همین است؛ حتی اگر با بیمهری یا طعنه همراه باشد.
کار فرهنگی مهدوی فقط دعا و انتظار نیست. هر اقدام کوچک، حتی سادهترین رفتارهای روزمره، میتواند یاد امام زمان (عج) را زنده نگه دارد. وقتی نیت خیر برای دیگران میکنیم، حتی یک لبخند یا یک برگه کوچک با ذکر مهدوی، قلبها را روشن میکند، دلها را با نور امید پر میسازد و موجی از معرفت و آرامش در زندگی روزمره مردم جاری میشود. شاید کسی متوجه نشود، اما اثر آن در دل جامعه باقی میماند و بذر امید در دلها کاشته میشود.
گاهی فکر میکنیم کارهای بزرگ لازم است تا تأثیرگذار باشد، اما واقعیت این است که کوچکترین اقدامها هم میتوانند مسیر زندگی یک نفر را تغییر دهند. یک جمله خوب، یک نگاه مهربان، یک یادآوری از امام زمان (عج) میتواند دل کسی را روشن کند و او را به سوی خیر هدایت کند. همین است جوهره کار فرهنگی مهدوی: تبدیل هر لحظه و هر اقدام روزمره به وسیلهای برای زنده نگه داشتن یاد امام زمان و گسترش فرهنگ انتظار و معرفت او در جامعه.
هر کار کوچک برای امام زمان (عج) ارزشمند است. حتی اگر کسی متوجه نشود، اثر آن باقی میماند. بیایید زندگی روزمرهمان را با مهربانی، نیت خیر و یاد امام زمان عج نورانی کنیم و با این اقدامات ساده، دلهای بیشتری را به نور امید و معرفت مهدوی روشن سازیم.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«پــرواز کــن»
✍ #سیده_الهام_موسوی
گاهی باید از سقوط نترسید،
از دل تاریکی به سوی نور رفت.
برای رسیدن و آغاز دوباره، هرگز دیر نیست...
پرواز کن!🕊
شکستهدل هم روزی پرواز دارد.
بال بزن، چرا که پرواز حق روح توست.
گاهی سقوط، تو را به اوج میرساند،
گاهی تاریکی، اشتیاقت به نور را بیشتر میکند.
از دل زخمها بال بساز،
از دردها معنا بتراش،
و از ویرانی خویش، پرواز تازهای بیافرین.
پرواز، حق روح توست...
و رسیدن به نور، حق توست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
(بقره، ۲۵۷)
«خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ او آنها را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرواز کن🕊
که آسمان خانهٔ توست.
بادها با تو همصدا،
ابرها بدرقهٔ راه دل شاد توست.
بال پروازت، و هر لحظه،
شروعی دوباره است.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«محفل محبت یا محفل تفرقه؟»
✍ #سیده_الهام_موسوی
گاهی انسان فکر میکند کاری که انجام میدهد درست است؛ اما حقیقت چیزی دیگر است.
نمیشود بعداً گفت «نمیدانستم»؛ امروز بستر آگاهی و مطالعه بیش از هر زمان دیگر فراهم است.
اکنون که هشتم ربیع است، کسانی در حال آمادهسازی محافلی هستند که نه ریشه در سیره اهل بیت علیهمالسلام دارد و نه در شأن نام شیعه.
قبل از آنکه متن را باز کنم، میخواهم چند پرسش ساده از دوستان حاضر در این محافل داشته باشم:
آیا شیعه را اینگونه شناختید؟
مگر شیعه یعنی جز آنکه «پیروی» و «اطاعت»؟
کجا روایت احادیث اهل بیت(ع) سفارش به چنین مجالسی کردهاند؟
فرقههای(شیرازیها) منحرف خوب بلدند بذر تفکر باطلشان را در ذهنها بکارند و چنین القا کنند که این محافل دل حضرت زهرا (س)
را شاد میکند. اما آیا واقعاً چنین است؟
وقتی کسی با این مراسمها مخالفت میکند، او را متهم میکنند به دوستی با قاتلان حضرت زهرا. گاهی هم کنایه میزنند که «نهم ربیع(عیدالزهرا) دست برادریشان آلوده میکند ». این چه منطق و روشی است؟
ما خوب میدانیم که اهل سنت نیز امروز گرفتار تفکرات باطل برخی از علمای خود هستند و چوب دروغ و تحریف آنان را میخورند.
اما آیا ما هم باید همان مسیر را برویم و سخن دشمنان را علیه خودمان تأیید کنیم؟
در همین روزها دیدم که یک برادر غزّهای با چه زیبایی از مذهب ما یاد میکند. میگفت:
«من شیعه را نمیشناختم. علمای ما یا معرفی نکردند یا نجس خواندند. اما امروز هرچه مطالعه میکنم، بیشتر ایمان میآورم که این مذهب کاملترین است.»
این سخن برای منِ شیعه مایه افتخار بود.
حالا بیاییم از خود بپرسیم:
اگر همان برادر غزّهای فیلم محافل نهم ربیع (عید الزهرا) را ببیند، آیا باز هم در مسیر حق ثابتقدم میماند؟ یا دچار تردید میشود؟
به جای محافل طرد و تفرقه، باید اهل جذب باشیم. باید با رفتار، ادب و اخلاق، چهره واقعی شیعه را نشان دهیم.
چهرهای که هرکس آن را ببیند، با خود بگوید:
«خوشا به حال آنان که پیرو اهل بیتاند.»
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«از خون تا سربلندی»
✍ #سیده_الهام_موسوی
درخت انقلاب سالیان سال است با خونهایی جوان سرزمینش سیراب گشته، بیان هر رشادت از این جوانان شاهد این میشویم که گوشهگوشه تاریخ فدایانی بودند که با فریاد «جانم فدای ایران» سر دادند.
امروز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، روز قیام خونین فرزندان این سرزمین است؛ روزی که مردم ایران برای آزادی، عدالت و پایان دادن به استبداد شاهنشاهی به میدان آمدند. میدان ژاله تهران شاهد آن بود که گلولهها بر سینههای بیدفاع نشست، اما عزم و ایمان مردم را در هم نشکست. خون جوانان در آن روز، نهال انقلاب را آبیاری کرد و مسیر پیروزی ملت را هموار ساخت.
۱۷ شهریور تنها یک حادثه نبود؛ نقطه عطفی بود که نشان داد ملت ایران تسلیم ظلم نخواهد شد. فریادهای «استقلال، آزادی» در آن روز، پژواکی شد که پایههای استبداد را لرزاند و تاریخ معاصر ایران را دگرگون کرد.
اکنون پس از سالها، همان روحیهای که در ۱۷ شهریور جوانان را به میدان آورد، در نسل امروز جریان دارد. جوانانی که با علم، تلاش، ابتکار و غیرت در عرصههای گوناگون میکوشند ایران را سربلند نگاه دارند. اگر دیروز، رشادت در ایستادگی برابر گلوله معنا یافت، امروز رشادت در ساختن، پیشرفت و پاسداری از عزت ایران جلوهگر شده است.
۱۷ شهریور یادآور این حقیقت است که خون شهیدان هرگز به فراموشی سپرده نمیشود و پرچم آزادی و سربلندی ایران همیشه در دستان پرتوان جوانان این سرزمین خواهد ماند.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI