🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃
💫توجه••توجه💫
از شما کائناتی ها و دوستان عزیز دعوت میشود تا در کارگاه انتخاب هدف، با موضوعات و نکات ناب سرکار خانم عارفی، حضور پیدا کنید.
تا محفلی گرم و علمی به ثمر بنشیند.
امشب: ۳بهمن ماه۱۴۰۰
ساعت:۲۱شب
در کائنات منتظر حضور شما هستیم.
با تشکر از همراهی شما.
🌸کائنات🌸
https://eitaa.com/joinchat/3525771335Cf16f4738fe
#کتابخوببخوانیم
واو بخرید. این هزار بار. حتما باید زور بالای سرتون باشه🙄
اصلا به مناسبت این روز عزیز هزار تومن تخفیف هم می دم.🤓
@evaghefi
🔹🔸🔹بسم الله النور🔹🔸🔹
✍ کارگاه نویسندگی
💠 مبحث: زاویه دید
⏳دوشنبه ۴ بهمن ماه
⏰ ساعت ۲۱
مکان: ناربانو
باغبان: بانو مرادی
منتظر حضور گرمتان هستیم.
#کارگاه_آموزشی
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
#نهال
#درخت_انار
#باغ_انار
#ناربانو
نور و عسل
میلاد نور است و دلم پر از سکنجبین و ترنج است.
دختران عزیز سلام.
خیلی از شماها در آینده ای نه چندان دور همسر و مادر خواهید شد. با وجود اینکه بحران بی شوهری بیداد میکند ولی ناامید نباشید خداوند پر مهر است و بزرگ.
مادری و همسری و زن بودن موهبتی است که مردان سبیلکلفت از آن بی بهرهاند. و زن روح حیات خانواده است. و خانواده کوچکتری سلول جامعه است. و اگر خانواده زنده باشد جامعه زنده است.
قطعا اگر احترام زن در این واحد کوچک حفظ بشود و قدرش دانسته شود جامعه از تبّرج مصون خواهد ماند.
امیدوارم تمام مشکلات کمرشکنی که این روزها برای خانواده ها وجود دارد به مدد #مولاتی سلام الله علیها برایتان همچون شهد و عسل شود.
نام زهرا سلام الله علیها برای من عسل است. شیرین و گوار و انرژی بخش. ناف روح مرا با مهرش بریده اند و قنداقه مرا در اوج سختی ها به دست پر مهر او داده اند. در سرمای زمهریر به نورش گرم شده ام. و در ظلمات دنیا با نور عبادتش راه یافته ام. هنوز هم نیاز دارم به مدد بیبی سلام الله علیها.
امیدورام روزی که چشم در چشم میشویم از خجالت نمیرم.
دعایم کن مادر که اسیدِ دنیا دارد مرا هضم میکند. بازم کن. رهایم کن. نگو عاق والدین شده ام. من میدانم در چه ظلمتی غرق شده ام. شما هم میدانید. اگر رها شوم به دَرَک اسفل میافتم.
روز میلاد مادر نور است. نورآفرین. نور بخش. نورسا. نورساز. نورتاب. یک پارچه نور به سر جهانم کشیده شد مادر با آمدنت.
میلادتان مبارک حضرت زهرا سلام الله علیکِ. و امیرالمومنین علی علیه السلام چه خوشبخت است.
#زهرا
#نور
#عسل
به عشق #مولاتی سلام الله علیها.
گروه باز است👇
و پذیرای سفارشات مولاتی شما هستم
می توانید سفارش اسم بدهید. و بع جایش صلوات هدیه کنید به حضرت زهرا سلام الله علیها.
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
مادر از نگاه استاد محمد بهمن بیگی:
به جز من، همه خواهرانم پسوند بس داشتند. ماه بس، گل بس، دختر بس، قز بس …
در چهره رنگ پریده مادر، بیم و امید را میشد دید! اضطراب و ترس را بیشتر…
و پدر که مهربان بود و صبوری داشت و کم طاقت می شد…
مادر نذر کرده بود و از درویش دوره گرد دعا گرفته بود! شاید این بار…
دیگر دلم نمی خواست به پدر بگویند «ریشت را آب برد»!
یا زن عمو با خنده معنی داری بگوید «نافش را روی پای حسنو ببرید»
دلم نمی خواست بیش از این مادر مقصر شود…
دلم برای همه مان می سوخت برای مادر بیشتر.
💠 به یاد دخترانی که خون بس شدند! ناز دخترانی که برای نجات پدر، برادر، عمو و بستگان و تیره و طایفه، به اجبار به عقد ناشناسی در آمدند! دخترانی که ابزار و وسیله صلح قبائل می شدند و در غربت چه حرف ها که نمی شنیدند و چه زجرها که نمی کشیدند و برخی از آنها چه مظلومانه که نمردند
به یاد دخترانی که به طوایف دیگر شوهر داده شدند و دیگر کسی آنها را ندید و از سرنوشت آنها اطلاعی نیافت
به یاد مادرانی که در ایل ودر بین راه و در هنگام کوچ زاییدند و مردند
به یاد مادران جوانی که تسلیم آل شدند
💠 به یاد مادرانی که سالی یکبار نوزادی را به دنیا می آوردند ، از مرخصی زایمان، از پزشک و ماما، از کارت بهداشت و مرکز بهداشت و نوبت های ماهیانه، از زایشگاه و پزشک خانوادگی، از قطره آهن و رژیم غذایی ویژه خبری نبود…
حتی در روز زایمان مشک می زدند و نان می پختند و در راه آب آوردن از چشمه با درد زایمان روبرو می شدند و یکه و تنها، قهرمانانه دوام می آوردند و با نوزاد به چادر بر می گشتند
💠 در شب های سرد و تاریک زمستان، مادر بزرگ های قهرمان با دست های پرچین و چروک خود معجزه ها می کردند! شجاعت، زرنگی، ایمان و توکل آنها کارآمدتر از بسیاری از داروها و امکانات این روزها بود! آوای گلوله و شیهه اسب، نویدی از حضور میهمان کوچولو در بُنکو می داد و پدر که در بیرون چادر منتظر بود، شادمانه گوسفندی را سر می برید.
اما امان از وقتی که آل می آمد و بسیاری از نوعروسان مادران جوان را می برد! پدربزرگ ها هرچه به آسمان تیر می انداختند فایده ای نداشت! هرچه مادربزرگ ها صورت و دست و پاهای زائو را با ذغال سیاه می کردند بی فایده بود! از قیچی و کارد و تیشه نیز کاری بر نمی آمد. به یاد مادران جوانی که تسلیم آل می شدند
به یاد مادرانی که سینه هایشان سرشار از مهر و عاطفه بود و به فرزندانشان شیر شهامت و صداقت می دادند. به یاد مادرانی که همزمان سه طفل همراهشان بود، یکی در دست و دیگری در کول و سومی در شکم.
💠 به یاد مادرانی که سینه هایشان بوی هِل و میخک می داد و بدون حضور آنها بچه ها خوابشان نمی برد! به یاد مادرانی که اسب سواران و تیراندازان کم نظیری بودند! به یاد مادرانی که در مسیر کوچ با راهزن و گرگ درگیر می شدند و قهرمانانه از جان و مال خویش دفاع می کردند.
به یاد مادرانی که صبحگاهان زودتر از بانگ خروس بیدار می شدند… به یاد مادرانی که همواره مشغول بودند و وقت کم می آوردند… به یاد مادرانی که دست تنها، چادر را بار می کردند و چادر می زدند…
💠 به یاد مادرانی که همچنان صدای لالایی آنها از دره ها و کوه ها به گوش می رسد، به یاد مادرانی که صدای کِل های زیبایشان هنوز در گوشهایمان است…! به یاد مادرانی که صدای خواندن و مشک زدنهایشان هنوز از یوردها می آید، به یاد مادرانی که بوی نان داغ و آغوز و دوغ و کنگر ماست با آنها معنی داشت…! به یاد مادرانی که مرگ ناگهانی همسران آنها خللی در اراده شان ایجاد نکرد، سوختند و ساختند تا فرزندان خود را بزرگ کنند.
به یاد مادرانی که سیاه گیس رفتند و به یاد مادرانی که گیس سفید تیره و طایفه بودند، به یاد مادرانی که به قول خودشان فقط یک کلاه از مردان کمتر داشتند…
به یاد مادرانی که هم آشپز بودند و هم خیاط، هم بافنده و هم چوپان، هم پزشک و هم ماما…
💠 به یاد مادرانی که از شوهران خود فقط محبت می خواستند، به یاد مادرانی که به شوهر و فرزندان خود عشق می ورزیدند، با عشق به آنها زندگی می کردند و با عشق به آنها مردند، به یاد مادرانی که کم لطفی ها و بی انصافی های شوهرانشان را تحمل کردند و خم به ابرو نیاوردند…! به یاد مادرانی که سال ها از داشتن لباس نو محروم بودند تا شاید پسران و دختران جوانشان لباس نو داشته باشند
به یاد مادرانی که درو کردند و خوشه چیدند تا شاید بخشی از نان سال خانواده تهیه گردد، به یاد مادرانی که دستهایشان مانند دست های پدرها خشن و محکم بود، به یاد مادرانی که جاجیم ها و گلیم ها و قالیچه های رنگارنگ می بافتند.
محمد بهمن بیگی
کتاب: ایل من بخارای من
نور
درباره این پیام خواستم چند تا نکته عرض کنم.
اول اینکه دوگانه کردن این قضیه درست نیست. اختلافات همیشه بوده. الانم هست. گرونی و مشکلات همیشه بوده الانم هست. توقعات درست و غلط همیشه بوده الانم هست. زن خوب و بد همیشه بوده الانم هست. مرد خوب و بد هم همیشه بوده الانم هست.
به نظرم تنها تفاوت توی #زمانه اس. یعنی توقع ما از زندگی تغییر پیدا کرده. دهه هشتادی ها یا نودی شاید هیچ وقت تجربه شام ساده شون با دهه شصتی ها یکسان نباشه. زندگی لاکچری بیست سال پیش با الان هم قابل قیاس نیست. پراید بیست سال پیش پرادو الان بود. البته اونوقتشم خیلی مالی نبوده😁.
ولی یک نکته مشترک در مقایسهی زمانی که شد وجود دارد. زنان خوب در هر دوره ویژگی های مشترکی دارند. مثلا پاکدامنی. مثلا حفظ اموال مشترک خانواده. مثلا ....و مردان خوب هر دوره ویژگی های مشترکی داشتند...احترام به زن در خانه...قدیمی ها رو دیدید دیگه هنوزم بعد از شصت سال به همسرش میگه بیبی یا بدون همسرش شام نمیخوره یا...
ادامه داره
ادامه از پیام قبلی👆
این مسئله اصلا مقصر صددر صد نداره. میخوایم تقصیرُ بندازیم گردن یک گروه و خلاص و این خیلی اشتباهه...
زمان پیامبر هم طلاق بوده. در مواردی فامیل رسول الله هم بودند حتی خود حضرت خطبه عقدشون رو خونده بودن...ولی طلاق میگیرن.
اصلا سوره نازل میشه که به همسران پیامبر میگه پیامبر مال و منالی که شما دنبالش هستید نداره و مثلا زندگی لاکچری مثل پادشاهان روم و ایران اینجا خبری نیست...
یعنی طرف همسر پیامبر بوده و دنبال مال بوده دیگه آدم چی بگه.
یعنی این مسائل همیشه بوده و دقیقا موضوعاتش هم همین بوده. پولی. نداشتن نقطه مشترک. عدم تفاهم و...
خیلی از دخترای امروزی نگاهشون با والدینشون یکسان نیست. دختر یک زندگی عاشقانه میخواد و ساده. پدر و مادر نگاهش راحتی و آسایش مادیه و اعتقاد داره که بقیه اش در درجه دوم اهمیت هست. در حالی که خود دختر اگر انتخاب کنه شاید به طلاق نیانجامه...🙄 ولی دخالت والدین علت اصلی این قضیه میشه...چه توی مرحله انتخاب همسر چه بعدها توی روابط زناشویی دو نفر که خبرها کشیده میشه به خانواده ها و اختلاف های زن و شوهر اصلا اختلافات خودشون نیست و در واقع اختلاف مادرشوهر با مادر زن هست. و دو زن پنجاه ساله یا دو مرد پنجاه ساله که تفکر متفاوت دارن قرار نیست با هم کنار بیان... و علت طلاق دو تا جوون میشه همین دخالتها...
البته ده ها موضوع دیگه هم هست که میشه رفت و از متخصصین پرسید...
ولی به نظر من #زمانه ای که داخلش هستیم اگر با نگاه قرآنی بهش نگاه کنیم ملاکهای ازدواج توش فرقی نکرده...سوره نور آیه سه...میگه که زانی قسمت زانیة میشه . مشرک هم سهم مشرکة...دیگه من حرفی ندارم.
اینه که میبینی مثلا مرحوم استاد فرج نژاد خودش یک آدم درجه یکِ از اون طرف بچه های مجازی که خانم ایشون سرکار خانم بابایی رو میشناختن میدونن که توی اخلاق و رفتار و ادب کم نظیر بودند.
مثال ائمه رو نزدم که حمله نکنید بهم🤓
.
حالم این روزها خوب نیست. درد میکنم. مرا بکشید.
پ.ن
نامه دندان عقلم به من.
#واقفی
کلمه بازی داریم...
#تمرین
#کلمهبازی
ده تا کلمه چهار حرفی بنویسید که دو حرفش تکراری باشه.
ترجیحا توی کلمات تولیدی
اسم شخصیت باشد. (مریم)
اسم مکان باشد.(اتاق)
حالا شخصیت را در مکان قرار دهید و یک داستانک چهل کلمه ای برایش بنویسید. (ده کلمه چهار حرفی را که دارید.)
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
#تمرین105
صوت استاد راجی.mp3
15.46M
🔊 #بشنوید | صوت سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در #نشست_هفتگی جوانان مشهد انقلابی
🔷 با موضوع: #منظومه_فکری_رهبری
🔹 جلسه هشتم
✅ امروز همه چیز دارد دین مردم را میگیرد و ورود نسبت به این مباحث میشود #جهاد_تبیینی .امروز این وظیفه حوزههای علمیه، دانشگاهها و هرکسی دغدغهمند دین است میباشد که به این شبهات ذهنی مردم ورود پیدا کند...
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
دیروز بخش هاییش رو از پخش زنده دیدم...خیلی عالی بود. البته این صوت نبود ... ولی همین بحث بود.
آقای راجی علی رغم جوان بودن اهل علم است. شدیدا توصیه میکنم از بیاناتش استفاده کنید.
سلام و نور.
امیدوارم در پناه الهی باشید و قلمهایتان برای جهاد تببین کولاک کند.
آیا میدانستید رمان نویسی یک ابزار قوی در جنگ جهادی تبیین است؟
پس ساده نگیرید این موضوع را و درباره انقلاب و منظومه فکری حضرت آقا توی نت جستجو کنید.
مثلا دست آوردهای انقلاب را دستمایه رمان نویسی قرار دهید.
مثلا زوجی که که زن یا شوهر یکی شان یا هردوشان در صنایع دفاعی یا نانو پزشکی یا هسته ای یا ....هستند.
با آرزوی توفیق روز و شب افزون.
نوتلای بهشتی نصیبتان.
نور
جنگ شده. سربازی را تصور کنید که از زیر آموزش رزمی در میرود. کار با تسلیحات را نمیآموزد و فقط کلاشنیکفش را بر میدارد و میزند به راه. وقتی شب عملیات میشود و دشمن میآید به سمت نیروهای خودی. فرمانده به او میگوید نارنجک پرتاب کن. یا روی مین نرو. مین را خنثی کن بعدش وارد میدان شو یا...
و این سرباز با چشم اشکی به خدا توسل میکند و میگوید خدایا این بندگان تو چه کاره اند که برای ما تعیین تکلیف میکنند تو قبول بفرما و ضامن نارنجک را میکشد و ده تا نیروی خودی را به هوا میفرستد.
گرچه نوشتن ارزشمند است و دلنوشته نویسی آدم را از نظر روحی راحت میکند.
ولی داستان نویسی یک فن است مثل شعر. هیچکس به استاد شعر که قواعدش را آموزش میدهد، نمیگوید من برای خدا نوشتم دوست دارم دو تا بیت قافیه داشته باشد یک بیت سپید باشه دو تا بیت هایکو.
قواعد ابتدایی داستان نویسی یک صفحه هم نیست.
مثلا
نگو نشان بده.
وقتی مخاطب شما اهل نماز نیست ولی آدم سالمی است با گفتن تاثیر نمیگیرد. شما اولا باید اهل نماز باشید. ثانیا نماز خواند را فقط احساسی قبول نکرده باشید چون مادربزرگ شما سجاده اش بوی یاس میداده برای مخاطب قابل قبول نیست. گرچه رمان جای استدلال عقلی نیست ولی مخاطب باید استدلال را در قالب تصویر دریافت کند. اگر قلمفرساییِ صرف باشد و توصیف های داستانی از اصولی پیروی نکند کار شما نتیجه بخش نخواهد بود و ضربهاش برای این مخاطب این است که برای مدت زیادی به سمت کارهای با ظاهر مذهبی نخواهد آمد. چون مشت را نمونه خروار میبیند.
#نگو یعنی روی منبر نرو. یعنی چانهگرمی برای مخاطب جذاب نیست. داستان بنویسید. برای داستان نویسی باید داستان بخوانید. اصلا نماز خواندن که حس خوبی ندارد. سر صبح سرد وضو گرفتن توی حیاط یا روشویی برای یک نوجوان ولو انقلابی و حزب اللهی از نظر فیزیکی و مادی #رنج است. حفظ کردن لغات عربی. رعایت کردن حلال بودن مکان نمازگزار و جایش غصبی نباشد و لباس و دستش خونی و نجس نباشد طهارت از خبث و حدث و ...همه اینها رنجی است که با عادت عادی میشود. حالا من نویسنده میخوام مستقیما برم روی این سوژه و بگن حس خوبی است. معلوم است که مخاطب کتاب را میبندد.
کلی باید آسمان ریسمان بافت تا در فصل آخر رمان شخصیت را ببری روی سجاده و نمازش را توصیف کنی.
اگر برای مخاطب ارزش قایل نباشد ثمره تلاش نویسندگان دیگر هم از بین میبرد.
اینکه امروز صدا و سیما را مسخره میکنند به خاطر فیلم های آبکی به این علت نیست که همه فیلم ها آبکیه...به خاطر آبکی بودن تعدای از اونهاست ولی همین بخش باعث شده ثمره زحمت بقیه هم از بین برود.
نتیجه این بحث ناامید شدن نیست. نتیجه اش تلاش بیشتر و پیگیری بیشتر توی این #تخصص است. نحله های مختلف نظریات مختلفی دارند. ولی همگی روی یک سری اصول اشتراک دارند. این اشتراک به زور به بیست سی تا میرسد. یکیش که همین نگو نشان بده هست. ....بقیه اش هم توی کلاس باید شرکت کنید ی کتابهای آموزشی رو باید بخونید.
انتشار متنها ایرادی نداره. ولی اینجا جای انتشار #متن نیست. ما قرار داستان بنویسیم و اجزای تشکیل دهنده داستان و دلنوشته و ... ، کلمه است.
اگر چیزی مینویسیم به عنوان روزنگار یا خاطره یا روایت منتشر کنیم نه داستان. ولی وقتی متنی رو به عنوان داستان منتشر میکنیم یعنی منظورمان این است که آیا داستان شده یا نشده.
پس اگر نیاز به نقد حرفهای یا نظراعضا داریم قید کنیم که طبق کدامش با متن ما برخورد شود.
سپاس از سعه صدر تمامی تلاشگران اهالی رسانه.
#آموزش
#سرباز
#رماننویسی
#نگونشانبده
#واقفی
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
نور
انیمه صدای خاموش رو دیدید؟
دیدنش از نظر داستانی مفید خواهد بود. به شرطی که عناصر داستان رو بشناسید. و با دقت تماشا کنید.
هر وقت دیدید توی گروه اعلام کنید تا کمی دور موردش صحبت کنیم.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
با سپاس
عالَم سیاست || داود مدرسی یان]
🔴 #مارمولک و فاصله حزبالله از رهبری!
🔹درکلاس "آموزش روش تحلیل" به آسیبشناسی جریان حزبالله اشاره کردم. آسیبها عبارتنداز: ترس از آزاداندیشی، عدم تحلیل مستقل، برخورد سطحی با مسائل و عدم اطلاع ازدیدگاههای رهبری و .. بود.
🔸تحلیل مستقل؛ یعنی نسبت به اشخاص، جریانات، قراردادها و نهادها فکر کنید و تحلیل داشته باشید. موضع داشته باشید، تحتتاثیر و منتظر دیگران نباشید. حتی منتظر اشاره رهبری نباشید. رهبری میگوید: "اگر منتظر من بمانید کارها قفل خواهد شد".
🔹عدم اطلاع از دیدگاههای رهبری هم یعنی نفهمیدن گفتمان رهبری و منظومه فکری وی و نظرات وی درباره عدالت، آزادی، سینما، ورزش و ... است. مثلاً همین نظر رهبری درباره فیلم مارمولک.
🔸حالا مرور کنید نظرات عموم بزرگان و طلاب و متدینین نسبت به فیلم سینمایی مارمولک را! یادتان که نرفته تجمعات، راهپیماییها، طومار نویسی، خطابهخوانی علیه آن فیلم؟
🔹درجلسات به دوستان عرض کردم اولاً نظر رهبری دراین مورد خلاف نظر اکثریت حزبالله و علما و روحانیت است، ثانیاً تحلیل مستقل داشته باشید، وابسته فکری نباشید، خودتان تحلیل کنید، ثالثاً فیلم علیه دزدان و مارهای خوشخط و خالی است که لباس روحانیت به تن دارند. متاسفانه آقایان کاری کردند که حتی تلویزیون جرات پخش آن فیلم رانداشت!
🔸حالا که مستند #غیررسمی منتشر شد و نظر رهبری درمورد فیلم مارمولک مشخص شد توصیه میکنم حزبالله برود در همه مسائل تشکیک کند و رابطه فکری و عملی خود را بادستگاه ولایت مجدداً بازسازی کند!
مطمئنم دراکثر مسائل این فاصله وجود دارد خاصه در #عدالت و #آزادی!
#داود_مدرسییان:
@modaresian