به بهای آزادی دروغیشان، امنیتمان را گرفتند...
چهل روز است که خیابانهایمان شده عرصه آزادیشان ...
برای تارموی زنی، چادرها کشیدن از سر زنان ...
برای بوسیدن و خندهی شهوانی آزادشان، مادری شد آخرین بوسه روی پیشانی جوانش حسرت سالهای آیندهاش...
برای آغوش رایگانشان ، آغوش پدرانی سرد شد، به سردی سنگ قبری برای فرزند...
برای مختلط شدن سلفهاشان ، خونها درهم آمیخت ، خون مادر و فرزندی زیر گلولهی دشمن ...
آزاد باشید که نوزادی جای شیر، گلویش پر خون شد ...
آزاد باشید که زنان چهل روزست آزادی ندارند، چهل روزست از ترس اراذل وحشی چون شما هیچ کس آزادی ندارد، امنیت ندارد، حال خوش ندارد، اصلا زندگی ندارد...!
نیروهای خدوم نظامی بدانید اگر بازهم مماشات کنید، باز هم گلوی بیگناهی گلوله باران میشود ، باز هم مادری بی فرزند و فرزندی بیپدر میشود ...
ما برای آزادی تمام و کمال از شر اراذل خیابانی محاکمه میخواهیم، برخورد میخواهیم، آن که هنوز توی خیابان است دیگر مطالبهگر نیست، قاتل است ...
قاتل خونهای حرم شاهچراغ، قاتلین را دستگیر و به سزای اعمال برسانید تا جری تر نشدند و گلوهای بیشتری را چنگ نینداختند ...
ز.همسفر
#محاکمه_اغتشاش_گر
#برخورد_سخت
#شاهچراغ
#زن_مسلمان_مقتدر
🔶 پویش مردمی خواستار اشد مجازات برای اغتشاشگران و عاملان تروریستی شاهچراغ و نه به مماشات آشوبگران👇
به این پویش بپیوندید.
https://www.farsnews.ir/my/c/169114
🔸تنهامسیری شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
"دیمی"
- یه چندتایی کشته شدن؛ چهارده، پونزدهتایی...بیشترشونم مَردن...یه خانومی فقط بوده...نه عامو شخصیت خاصی نبودن...همینجوری میکشته...نه خدا رو شکر....شاهچراغ، ما رو نطلبیده بود، یعنی الان چند ساله نطلبیده...همو وَرا هم بودیم اتفاقاً...سر دُزَک چند تا پاساژو دیدیمو زودم اومدیم...بعد شنفتیم ای خبرا بوده...
گزارشش تمام میشود و بعد آخر حرفش هر هر میخندد. دستم را روی میلهها جابهجا میکنم و سرم را میچرخانم. دوست دارم ببینم چه کسی دارد خدا را شکر میکند برای طلبیده نشدن...
توی ردیف دوم نشسته...گوشیاش هنوز روی گوشش است با چند تا قربونت برم و قربونت برم خداحافظی میکند. سرش را تکان میدهد و موهایش را پس میزند. چشمهای ریز قاب گرفتهاش دیده میشوند. چشمهایش میخندند. لب پاینش را توی دهان میگیرد، بعد هم لب بالا را. رژ لبش تازهتر میزند.
کنار او زنی نشستهاست، دخترش را روی زانویش نشانده، آرام توی موهایش چنگ میزند. به همهی خانمهای توی اتوبوس، که هفده هجده نفر بیشتر نیستند، نگاه میکنم. همه توی عالم خودشان غرق شدهاند. بعضیها به صفحهی گوشیشان نگاه میکنند. بعضیها با خیابان و مغازهها مشغولند. خانمی کنار من ایستاده است. احساس میکنم میخواهد حرفی بزند. چادرش را محکم میگیرد. به صاحب صدا نگاه میکند. یاد ون و آن اتفاق میافتم...همان خانمی که تذکر داد...
جلوتر میرود و با فاصلهی کمی روبهروی دختر میایستد: خانم صداتون بلند بود تو گوش ما هم رف. جسارته ولی شما فک کِردی دیمی کشته شدن؟ الانو اگه بری سراغ بیگیری بیبینی اینا کی بودن، چی کارَه بودن...ثابِتِت میشه همهشون تک بودن...شما فک کِردی شهید شدن همیجوریه؟!
کلا همه چی همیجوریه...هیچی به هیچی ربطیش نداره؟ ایی چی که به اسم آزادی آزادی چند ساله افتاده تو جونتون و حالا هم دارین توش غلت میخورین و باز هم احساس خفگی داره خفهتون میکنه، هیچ ربطی به ایی جریانو نداره...ها؟
یه وجب شال دور گردنتون بود، همو هم برداشتین...اصلا پیش نرفتین بفهمین کی داره میگه بردارین؟ واس چیچی میگه بردارین؟ فکر نکِردین آخرش نتیجهاش چی چی میشه؟
نتیجهاش میشه ایی پررویی...میشه ایی غلط زیادی...راه بیفته طرف امرو تا حرم بیاتِش...بره تو حرم...تفنگ بکشه رو مردم...
حالا رویش را از دختر برمیگرداند و بلندتر داد میزند: هی ریختن تو خیابون...هی رقصیدن و کف زدن و شعار دادن...هی همه چیو به مسخره گرفتن...آخرش شد ایی...بابا خوف ورتون نمیداره از این خونا؟ جوونیتونو میگیره...تا کی میخوین نفهمین؟
دیگر بغضش میترکد و میزند زیر گریه...
خانم دیگری از جایش بلند میشود و به سمتش میرود. انگار میخواهد آرامش کند. به دختر نگاه میکنم. سرش را میکند توی گوشی. باز هم انگار دارد خودش را به نفهمی میزند.
#سجادی
#امام زمانم تسلیت
باورش مشکل بود؛ اما خودم دیدم رعب و وحشت را در حرم امن برادر امام رئوف، شاهچراغ (علیهماالسلام)
خودم دیدم شیطان پلیدی را که هار و مست، فرشتگان را به رگبار بست.
خودم دیدم تصویر فرشتهمادری را که آغوش سردش را بدن غرق به خون فرزندش پرکرده بود.
خودم دیدم چشمان بهتزده دختری را که به فاصله یک نماز و زیارت، خاک یتیمی بر سر و صورتش نشسته بود.
خودم دیدم زن جوانی را که به سر و سینه میزد و بیچراغ شدن خانه و زندگیاش را در حرم شاهچراغ فریاد میکشید.
خودم دیدم گرگ تروریستی را که پوزه کثیف و سیاهش را میجنباند و از دراز بودن سر این ماجرا میگفت و از اتحاد با جوانان هموطنم برای رسیدن به مقاصد شومشان.
آماده باش. خشابت را پرکن و آماده دستگرفتن اسلحه مقابل دختر و پسر همسایه و فامیل و دوست و همکلاسیات باش؛ همانهایی که عمری، با جانم و عمرم و عزیزم خطابشان کردی.
امروز تو خواسته و ناخواسته آلت دست و بنده بیچون و چرای تروریستها شدهای.
آزاده دیروز بندگیات مبارک!
#پهلوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای آزادیت ، آزادیش ، آزادی تان؟!
آن ها که هنوز گیج اند ، هنوز خط خود را مشخص نکردند بدانند ، ببینند و اشک بریزند که فریاد آزادی شان که ها را آزاد کرد؟!
زن مسلمان بی گناه غرق در خون را یا وحوش داعشی شیطان صفت را!!!!
صحن رد می کند ، انسان می کشد ...
شبستان می گذارد ، انسان می کشد ...
آزاد است دیگر ...
نیروهای امنیتی کجان؟! وسط خیابان برای شنیدن فریاد آزادی اراذل درونی ...
بفرمایید لذت ببرید از آزادی سیاه تان!
ز.همسفر
#شاهچراغ
#محاکمه_اغتشاش_گر
#برخورد_سخت
عشقیعنیضربانحرم.mp3
3.97M
🥀
عشق یعنی ضربان حرم...
🎤 سیدرضا نریمانی
پ.ن: جای حاج قاسم چقدر خالیه...😭
#شاهچراغ #ایران_تسلیت #شیراز_تسلیت
http://eitaa.com/istadegi
هدایت شده از مَهِ یاس
حصار
علف هرز مانع رشد بوتهی کوچک گل یاس کنارش بود؛ خودش کم بود یک لشکر خار هم دورش جمع کرده بود و هر روز در گوششان میخواند، این باغچه حق ماست و باید همه جا ریشه کنیم. اما بوتهی سبز کوچک با این همه خار و علف هرز باید چه میکرد؟
بوتهی گل یاس صبورانه و باسختی هر روز از هوای پاک و نور خورشید بیشتر از قبل استفاده کرد، وقتی باغبان آب را بر زمین باغچه میریخت، شکر گویان بر چهره پر از مهر او لبخند میزد؛ با زحمت زیاد آب را با ریشههای پر توانش از لابه لای ریشههای علف هرز و خارها به گل برگهای یاسی رنگش میرساند. وقتی بزرگ بزرگ شد، بوی عطرش همه جا پخش شد. باغبان هر صبح با دیدن بوتهی گل یاس، دستی بر گل برگهای آن میکشید، از بوی عطر آن سرمست میشد. هر کس از کنار باغچه رد میشد میگفت آخی چه گل یاسی چه حس خوبی...
علف هرز و خار و خاشاک دیگر طاقت این همه خوبی را نداشتند، آنها هم هر روز نور خورشید و آب و خاک و هوای پاک را دریافت میکردند، حتی بیشتر از بوتهی گل یاس و دیگر گیاهان آب می خوردند؛ هیچ ثمرهای هم نداشتند؛ تازه گاهی هم مانع رشد بقیه گیاهان میشدند،خودخواه و مغرورانه هیکل درشت میکردند، بر روی بقیه گیاهان سایه میافکندند تا نور نگیرند.
ساقه و برگهایشان با خود نمایی روی خاک و ریشه هایشان زیر خاک، مایه عذاب گیاهان شده بود. حسادت در برگ برگشان موج میزد، آرزو داشتند در پر و بال بوتهی یاس بپیچند و آن را خشک کنند، او رامثل خودشان بیثمر کنند. ولی ریشهی بوته یاس محکم تر از این حرفها بود.باغبان پیش خودش میگفت: باید این علفها را بچینم ولی باز با مهربانی میگفت: بگذار اینها هم درکنار دیگر گیاهان باشند چه عیبی دارد. ولی علف هرز، علف هرز بود و کاری بهتر در فکرشان نبود.
ساقهاش را هر روز رشد میداد تا به قد بوتهی گل یاس برسد تا حسابش را برسد، ولی ساقهاش زیادی قد علم کرده بود، او میخواست دست درازی کند و آزادی دیگران را سلب کند منتها ساقهای نرمش شکست و نتیجه دست درازیش نابودی خودش شد، خارها هم که سرنوشت او را دیدند از ریشه خشک شدهاند. دیگر تمام باغ پر شده بوداز بوتههای یاس.
عابران که برای دیدن بهتر گل یاس نزدیک باغ میشدند،خارهای خشک پاهایشان را زخمی میکرد؛ باغبان هم دور باغچه حصار زد و بوته های خار را کند و دور انداخت.
باغچه زیباترشد. امنیت هم برای گل یاس بیشتر. حصار و تیز بینی باغبان باعث شد تا کسی با پُر رویی و برای لذت بیشتر آنها را از شاخه جدا نکند.
#تمرین155
#هرزهکیست
💠 #صله_رحم
🔸 پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
هر کس دوست دارد که عمرش طولانی و روزی اش زیاد شود، #تقوا پیشه کند و صله رحم نماید.
📚 کنزالعمال/ج16/ص475
✍🏼 انسان نباید از احوال خویشان و نزدیکان خود بی اطلاع باشد.
صله رحم، راهی برای مطلع شدن از مشکلات زندگی نزدیکان، همدردی با آنان و تلاش در جهت رفع آن مشکلات است.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
عضویت در سرویس های روزانه👇
pay.eitaa.com/v/p/
💠 #گنج
🔹 امام باقر (علیه السلام):
چهار چيز از گنجهاى نيكى است :
1️⃣ نهان داشتن حاجت
2️⃣ پنهان نمودن صدقه
3️⃣ پوشيده داشتن درد
4️⃣ نهان كردن مصيبت.
✨ أَرْبَعٌ مِنْ كُنُوزِ اَلْبِرِّ كِتْمَانُ اَلْحَاجَةِ وَ كِتْمَانُ اَلصَّدَقَةِ وَ كِتْمَانُ اَلْوَجَعِ وَ كِتْمَانُ اَلْمُصِيبَةِ.
بحارالانوار، ج 75 ، ص 175
📚 بحار الانوار/ج75/ص175
✍🏼 حاجت، درد و مصیبت، ضعف انسان است که خوب است دیگران از آن مطلع نباشند، چرا که جز خفت برای انسان فایده ای ندارد و صدقه عملی نیک است که پنهانی بودنش، انسان را از ریا نجات می دهد.
#احادیث_روزانه
♦️سردار عزیزمان می گفت: «ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم.» ملت شهادت، فرزندان خود را با عشق شهادت تربیت می کند. بهترین راه برای ایجاد شوق شهادت نسل جدید، آشناسازی آنان با اسطوره ها و الگوهایی مانند سردار سلیمانی است.
📌کتاب «عمو قاسم» کوشیده است با بیان بیست داستان، کودکان و نوجوانان را با زوایای مختلف شخصیت حاج قاسم آشنا کند.
📌تصویرسازی های آقای میکائیل براتی و تمرین های موجود ذیل هر داستان، بر جذابیت کتاب برای مخاطب افزوده است.
♦️این کتاب در کنار متن روان و خواندنی با تصویر سازیهای جذاب و چشم نواز لحظات خوشی از مطالعه برای کودک و نوجوان 7-14 ساله شما خلق می کند.
📌 تهیه مجموعه ۵ جلدی کتاب با ۱۰ درصد تخفیف و هزینه ارسال جمعا به مبلغ ۱۵۰هزار تومان از طریق لینک زیر امکان پذیر است.
https://zarinp.al/453892
آقای کتاب
#ترویج_و_رسانش_کتاب
https://eitaa.com/joinchat/1231355904C9994794de1
📌آقا محسن یکی از پنج عنوان کتاب است که مجموعه قهرمان من را تشکیل می دهند.
📌کتاب "آقا محسن" به قلم محمد علی جابری و همراهی تصاویر زیبا از امیر گروسیان چند داستان بسیار زیبا از این شهید جاویدان را روایت می کند. این کتاب توسط انتشارات کتابک در قطع رقعی و با 48 صفحه به چا رسیده است.
🔻این مجموعه فوق العاده که با متنی زیبا و تصویرسازی های جذاب آماده شده که مورد استقبال کودکان ونوجوانان ۷-۱۴ سال قرار گرفته است.
📌 تهیه مجموعه ۵ جلدی کتاب با ۱۰ درصد تخفیف و هزینه ارسال جمعا به مبلغ ۱۵۰هزار تومان از طریق لینک زیر امکان پذیر است.
https://zarinp.al/453892
آقای کتاب
#ترویج_و_رسانش_کتاب
https://eitaa.com/joinchat/1231355904C9994794de1
♦️دوازدهمین روز اردیبهشت که فرامیرسد، همه بچهها به یاد کسی میافتند که مثل پدر یا مادر دلسوزانه و مهربان علم را مثل دانههای مروارید بر گوشهایشان آویخته و با هر کلمه اورا به دنیایی جدید بردهاست.
📌اما چه کسی است که نداند چرا این روز را به پاسداشت مقام معلم نام نهادند؟
📌«آقا معلم» که محمدعلی جابری در این اثر او را به شما معرفی میکند یکی از ستودنیترین معلمانی است که در این روز هدیهاش را با شهادت گرفت و برای همیشه جاودان و آسمانی شد، شهید سید مرتضی مطهری استاد شهیدی است که افکار و آثار او هنوز هم برای بسیاری از جوانان و نوجوانان قابل تدریس است.
اگر میخواهید بیشتر با او آشنا شوید، به بیست داستان کوتاه این کتاب سر بزنید.
♦️این کتاب در کنار سایر عناوین مجموعه قهرمان من با متن روان و خواندنی با تصویر سازیهای جذاب و چشم نواز لحظات خوشی از مطالعه برای کودک و نوجوان 7-14 ساله شما خلق می کند.
📌 تهیه مجموعه ۵ جلدی کتاب با ۱۰ درصد تخفیف و هزینه ارسال جمعا به مبلغ ۱۵۰هزار تومان از طریق لینک زیر امکان پذیر است.
https://zarinp.al/453892
آقای کتاب
#ترویج_و_رسانش_کتاب
https://eitaa.com/joinchat/1231355904C9994794de1
♦️خیلیها نوجوانان دهه هشتادی را به جنب و جوش، تکاپو،جسارت و هیجان میشناسند اما علی پسری بود که صفتهای زیبا و خاصی را به همه نشان داد، مثل از خودگذشتگی، احترام و ارزش قائل شدن برای دیگران و عشق به همه مردم سرزمینمان...
♦️علی لندی نوجوانی بود که مثل پروانهای آزاد به قلب آتش دوید تا هموطنش را نجات بدهد...
♦️اگر شما هم دوست دارید ماجرا را مو به مو بدانید و این شهید نوجوان را بیشتر بشناسید، کتاب خوبو جذاب علی لندی با قلم محدثه سادات طباطبایی را در دست بگیرید.
♦️این کتاب در کنار متن روان و خواندنی با تصویر سازیهای جذاب و چشم نواز لحظات خوشی از مطالعه برای کودک و نوجوان 7-14 ساله شما خلق می کند.
📌 تهیه مجموعه ۵ جلدی کتاب با ۱۰ درصد تخفیف و هزینه ارسال جمعا به مبلغ ۱۵۰هزار تومان از طریق لینک زیر امکان پذیر است.
https://zarinp.al/453892
آقای کتاب
#ترویج_و_رسانش_کتاب
https://eitaa.com/joinchat/1231355904C9994794de1
✊ ما با همیم همیشه
تهران دمشق نمیشه
.
✊ روزا توو دست ما كتاب و دفتره
شبا شهادتنامه مون زير سره
.
✊ طعم شهادت از عسل شيرين تره
شبا شهادتنامه مون زير سره
.
✊ توو سينه ي ما نعره ي ابوذره
شبا شهادتنامه مون زير سره
.
✊ معلم ما قاسم دلاوره
شبا شهادتنامه مون زير سره
.
✊ دستاي ما توو دست اون آب آوره
شبا شهادتنامه مون زير سره
.
✊ هر کی به خون شهدا بخنده
شک نکنه گور خودش رو کنده
.
✊ زنده میشیم وقتی ما رو میکشی
ما ملت شهادتیم داعشی
.
✊ ما ذوالفقار حیدریم
فدائیان رهبریم
.
✊ الان چهل ساله که
توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد
.
✊ غصه ما برا حسین نمردنه
الگوی ماها قاسم بن الحسنه