eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
917 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ 💯خبر خوش به باغ اناری‌ها/باغنار2 به ماه رمضان و نوروز 1403 رسید🎊 🔸به گزارش انار نیوز و با اعلام کارگردان باغنار آقای امیرحسین فرخ یا همان اَحَف، باغنار2 که در نوروز و ماه رمضان 1402 پخش شد و بعد از حدود پنجاه روز، نیمه تمام باقی ماند، در ماه رمضان و نوروز 1403 به طور کامل در کانال باغ انار پخش می‌شود✅ 🔹متن مصاحبه با این کارگردان و نویسنده‌ی نوقلم و خلاق را در ادامه می‌خوانید👇 🎬 🎙 🔸سلام و درود. امیدوارم حالتون خوب باشه. از ایده‌ی اولیه‌ی باغنار برامون بگید. 🔹سلام و برگ. ممنونم. خب وقتی باغ انار تازه تاسیس شده بود، هریک از اعضا با توجه به ذوق و شوق و همچنین خلاقیتی که داشتن، داستان‌هایی در مورد همین اعضای باغ انار و اتفاقای جالبی که براشون رقم می‌خوره نوشتن. منم یکی از همون اعضا بودم که اولین داستان کوتاهم در مورد باغ انار، داستانی بود به نام خانواده‌ای به نام باغ انار که حدود 10 پارت بود و استقبال خوبی هم ازش شد. یه کم گذشت و تصمیم گرفتیم کسانی که در مورد باغ انار و اعضاش داستان می‌نوشتن، باهم دیگه جمع بشیم و یه داستان اصولی بنویسیم. به طوری که از کانال باغ پخش بشه و توی یه مناسبت و زمان خاصی هم باشه. به همین خاطر قبل عید 1400 جمع شدیم و با چندتا از دوستان و با حمایت‌های استاد واقفی و از اون مهم‌تر توکل بر خدا، پروژه‌ی باغنار رو شروع کردیم. 🔸خب از باغنار1 بگید. چه کسانی به شما کمک کردند و کِی نوشته و پخش شد و قصه‌ی اصلی داستان چی بود و چقدر مورد توجه قرار گرفت؟! 🔹خب باغنار1 رو ما قبل عید 1400 شروع کردیم و سعی کردیم با کسانی که استعداد طنزنویسی دارن همکاری کنیم. به همین خاطر با دوتا از بانوان باغ ملقب به دخترمحی و شبنم همکاری‌مون رو شروع کردیم و اسم نویسندگان هم به اختصار شد اَشَد؛ یعنی اول اسم هر سه نویسنده. خب چند پارت ابتدایی رو نوشتیم و بعدش نوروز 1400 شروع شد و همزمان هم می‌نوشتیم، هم پخش می‌کردیم. باغنار1 حدود 45 قسمت شد و قصه‌ی اصلی داستان هم این بود که اعضای باغ استادشون یعنی آقای واقفی و یکی از اعضای دیگر باغ رو از دست داده بودن و درصدد پیدا کردن قاتلین و انتقام از اونا بودن که خب ماجراهای فرعی زیادی هم در کنارش اتفاق افتاد و خداروشکر مخاطبین هم خیلی راضی بودند و استقبال خوبی هم ازش به عمل اومد. 🔸از ایده ی باغنار2 برامون بگید و چی شد که به فکر نوشتن سری دوم این داستان افتادید؟! 🔹خب بعد اینکه از باغنار1 خیلی استقبال شد، یه روز به سرم زد که سری دوم این داستان رو هم در ادامه‌ی همون سری اول بنویسم. بعد از تایید گرفتن از استاد واقفی و همچنین ساختن یه پیرنگ کلی توی ذهنم، با کمک چندتا از دوستان تصمیم گرفتیم باغنار2 رو هم بسازیم. 🔸این سری کیا کمک دستتون بودن و قصه‌ی اصلیش چی بود؟! 🔹خب این سری هم تصمیم گرفتیم با کسانی که واقعا استعداد خوبی توی طنزنویسی دارن کمک بگیریم. در نهایت هم با بررسی چند گزینه، با بانوان بهرامی و نورسان قرار شد همکاری کنیم. همچنین خانوم دخترمحی از جمع‌مون جدا شد و خانوم شبنم رو هم به عنوان کسی که توی باغنار1 پیشمون بود و همچنین به عنوان یه بزرگتر، توی جمع‌مون نگه داشتیم. البته آقایان یاد و مهدینار رو هم آوردیم، ولی خب کار این دو بیشتر خواندن و نظر دادن بود و کاری به نوشتن نداشتن. قصه‌ی اصلی این داستان هم در ادامه‌ی سری اول بود. توی این سری یک سال از نبودن استاد واقفی و یاد گذشته و اعضا در حال تدارک یه مراسم سال خوب هستن که باغ رو دزد می‌زنه و اعضا با چالش روبه‌رو میشن. همچنین داستانای فرعی زیادی هم در کنارش اتفاق میفته که به جذاب شدن داستان کمک می‌کنه. ما در این سری سعی کردیم شخصیت پردازی قوی‌تری داشته باشیم و کلاً بهتر از قبل بنویسیم که به نظرم موفق هم شدیم. 🔸از پخش باغنار2 برامون بگید. چیشد که بخشیش توی نوروز و ماه رمضون 1402 پخش شد و بعدش یهو متوقف شد و قراره ادامش توی ماه رمضون و نوروز 1403 پخش بشه؟! دلیلش رو میشه توضیح بدید؟! 🔹خب 45 پارت باغنار2 پارسال پخش شد. این سری هم اول چند پارت رو نوشتیم و بعدش قرار شد آنلاین بنویسیم و تا حدودی هم موفق بودیم. بعدش روند داستان طوری بود که تصمیم گرفتیم داستان رو به دو بخش تقسیم کنیم. بخش اول همون 45 پارتی بود که پخش شد و بخش دوم هم بخشیه که قراره امسال پخش بشه. بعد نوشتن 45 پارت و همچنین پخش شدنش، بخش دوم نوشته نشده بود و ما هی مناسبت اعلام می‌کردیم که قراره بخش دومش توی اون زمان پخش بشه، ولی هی به دلایلی نوشتن انجام نمی‌شد و هی به تعویق می‌افتاد. تا اینکه بالاخره عزم‌مون رو جزم کردیم تا همت کنیم و بخش دومش رو هم بنویسیم که خب خداروشکر موفق شدیم بنویسیم و همچنان هم در حال نوشتنشیم و ان شاءالله امسال پخش بشه و مخاطبین لذت ببرن. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 💙❤️ @ANARSTORY
🎬 🎙 🔸از چگونه نوشتن باغنار برامون بگید. گروهی می‌نوشتید یا تک نفره و بقیه فقط نظر می‌دادن؟! 🔹خب باغنار1 شاید پنجاه درصد یا بیشترش رو خودم نوشتم و بقیش رو دوتا از دوستان دیگر که بالاتر اسمشون رو بردم نوشتن. همچنین یه ویرایشگر داشتیم که شب پخش هر پارت، اون پارت رو از هر نظر ویرایش می‌کردن تا مشکلی بابت پخش نداشته باشه. کارای تدوین و کلا تهیه‌کنندگی و گلچین پارت‌ها رو هم خودم انجام می‌دادم. در باغنار2 و بخش اولش تعداد سکانس‌ها رو مشخص و بین خودمون تقسیم کردیم و هرکی سهم خودش رو می‌نوشت. بعد می‌خوندیم و نظر می‌دادیم و در نهایت از هرنوشته، گلچین و در نهایت تدوین می‌کردیم. اما بخش دومش به خاطر مشغله‌ی اعضا، یه کم همکاری کم رنگ‌تر شد و شاید 80 درصد کار رو خودم نوشتم. همچنین گلچین و ویرایش و تدوینش هم به عهده‌ی خودم بود. منت و گله‌ای نیست و امیدوارم اعضا با خوندن باغنار2 لذت ببرن و با خنده‌ی اونا، خستگی این چند وقت ما هم از بین بره. 🔸الان دقیقا روند پخش باغنار2 چه‌جوریه؟! آیا از اولش دوباره پخش میشه یا از بخش دومش؟! 🔹خب ابتدا بگم که برای یادآوری اعضا و همچنین مرور باغنار1، یک هفته قبل از شروع باغنار2 که اول ماه مبارک رمضان هست، باغنار1 به صورت پی دی اف در اختیار اعضا قرار می‌گیره تا توی اون یه هفته بخونن و در جریان داستان قرار بگیرن. از اول ماه رمضان هم که خب باغنار2 از پارت اولش روی آنتن میره تا اعضا یادشون بیاد که اصلاً قصه و روند داستان چی بوده. پس 45 پارت اولش هموناییه که پارسال پخش شد. بقیش هم که ان‌شاءالله امسال پخش میشه و در نهایت به پایان می‌رسه. 🔸باغنار2 چند پارته و آیا مخاطب رو راضی می‌کنه که یک‌سال به خاطرش صبر کردن؟! 🔹راستش باغنار2 تعداد پارت مشخصی نداره، چون هنوز در حال نوشتنشیم. ولی اگه خیلی بگیم شاید به 100 پارت برسه. همچنین امسال، هرشب دو پارت در کانال قرار می‌گیره و شاید نزدیک دوماه مهمون گوشی‌های مخاطبین باشیم. اینم بگم که بخش دوم باغنار2، با بخش اولش اصلاً قابل قیاس نیست و توی بخش دوم، سوپرایزهایی برای مخاطبین داریم و در کل چون قلم ما روز به‌ روز درحال پیشرفت و پختگیه، یه باغنار جذاب‌تر و متفاوت‌تر از قبل خواهیم دید ان‌شاءالله. 🔸نظرتون در مورد باغنار3؟! 🔹بذارید باغنار2 تموم بشه، بعد راجع به باغنار3 هم صحبت می‌کنیم. در ضمن با توجه به قصه و پایانی که برای باغنار2 نوشتیم و همچنین مشغله‌ی نویسندگان و نوشتن راجع به موضوعات دیگه، فکر می‌کنم این سری آخر باغنار باشه. البته که دیگر اعضا می‌تونن داستان‌های طنز دیگه‌ای رو با یه نام دیگه در مورد باغ انار و اعضاش بنویسن و ما هم از همین جا قول می‌دیم کمکشون کنیم. 🔸و حرف آخر؟! 🔹ان‌شاءالله که دوستان گرامی ما رو بابت این تاخیر یه ساله ببخشن و حلال کنن. همچنین امیدوارم از سه‌شنبه ۲۲ اسفند، هرشب ساعت 21 با خوندن باغنار2 خنده به لباشون بیاد و با حمایت‌های دلگرم کنندشون، خستگی رو از تن ما در بیارن. ممنون از شما و یا حق. 🔸خیلی ممنون و خدانگهدار! 🎙منبع: انار نیوز🌹🍃 🆔 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 💙❤️ @ANARSTORY
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
🎙 ♨️مصاحبه با سرکار خانوم سراب.میم، یکی از نویسندگان ژانر مذهبی، خانوادگی، اجتماعی مربوط به را در ادامه می‌خوانید👇🍃 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
🎙 ⚪️سلام و برگ. امیدوارم حالتون خوب باشه. اول از همه بگید که نظرتون راجع به چیه و به نظرتون اون رونق و مشارکت رو نسبت به قبل به باغ انار برمی‌گردونه یا نه؟! ⚫️سلام خدمت دوستان. ان شاءالله بهره کافی رو از ایام عزاداری اهل‌بیت برده باشید. به طور کلی طرح و برنامه‌ای خوبیه. ولی همیشه یه طرح و برنامه خوب نمی‌تونه ما رو به مقصود برسونه اگه همکاری لازم رو با هم نداشته باشیم. امیدوارم کنار همدیگه بتونیم کارهای خوبی تولید کنیم. ان شاءالله بقیه دوستان بزرگوار هم بیان و یاری برسونن. ⚪️درباره‌ی داستان باند پرواز که قراره از اربعین حسینی پخش بشه، برامون بگید. از کِی شروع شد و تا الان چقدر از کار پیش رفته و آیا نگارشش تموم شده یا نه؟! ⚫️همون روزهای اولی که گروه ایجاد شد و دور هم جمع شدیم، ایده های خام ارائه شد و چون قرار بود اولین پخش داستان با گروه مذهبی، اجتماعی و خانوادگی باشه. سعی کردیم خیلی سریع به توافق برسیم و ایده و پیرنگ اولیه رو سرو سامان بدیم. ⚪️چه‌جوری این داستان نوشته شده؟! چند نفر توی این کار دخیل بودن و اینکه اگه میشه، خلاصه‌ای از این داستان رو برامون بگید. ⚫️بعد از اینکه پیرنگ رو قطعی کردیم، قرار گروه بر این شد هر کس یه گوشه از کار رو دست بگیره و بنویسه و به خاطر اینکه قلم ها یک دست بشه، آخر کار یه نفر کار ویرایش و ویراست رو برعهده بگیره. ۷ نفر توی کار سهم داشتند و درباره خلاصه...داستان درباره پسری هست که بخاطر قولی که داده وارد یه سفر میشه که زندگیش رو تغییر می‌ده. ⚪️نقش شما توی این داستان چیه و اینکه از تجربه‌ها و مزایا و معایب کار و نوشتن داستان گروهی برامون بگید. اینکه در کل گروهی نویسی خوبه یا نه؟! ⚫️نقشی توی خود داستان نداشتم...ولی توی نوشتنش نقش داشتم. مرتب کردن پیرنگ و نوشتن یه بخش کوچیک از داستان به عهده من بود که امیدوارم هم دوستان همگروهی هم خواننده‌های محترم راضی باشن. خب من قبلا هم تجربه گروهی نویسی داشتم. مزیت اصلیش اینه که میشه نقض های یکدیگر رو کامل کنیم. مثلا یکی ایده‌های خوبی داره و دیگری پیرنگ ها و دیالوگ‌های خوبی می‌نویسه که شاید بقیه نتواند مثل اون بنویسند‌. عیبی هم که داره اینه گاهی ممکنه نظرمون با نظر گروه یکسان نشه و یکمی اختلاف پیش بیاد. ولی اختلافاتش هم بعدا خاطره میشه و از دلش یه داستان دیگه خارج میشه. ⚪️در آخر اگر مایلید، کمی از خودتون بگید. محصلید یا شاغل؟! رشته‌ی تحصیلیتون چیه و از کِی وارد باغ انار و عرصه‌ی نویسندگی شدید؟! ⚫️در حال حاضر طلبه سطح ۲ حوزه علمیه خراسان هستم. کارشناسی علوم قرآن و حدیث خوندم. ۱۵ ساله بودم که نوشتن رو شروع کردم الان تقریبا ۱۱ ساله... و همون سال اول تأسیس باغ انار به این مجموعه پیوستم. انجمن های دیگه هم عضو بودم ولی چون افکارم باهاشون درتضاد بود. نمی‌تونستم دووم بیارم و احساس تعلق خاصی به این انجمن نویسندگی دارم. وهیچ وقت فکر نکردم که گروه ترک کنم. و امیدوارم با یاری خدا، رمان های خوب و دل اهل بیت شاد کن از نویسندگان این گروه بخونم. ⚪️خیلی ممنون از اینکه وقتتون رو برای این مصاحبه گذاشتید. 💢مصاحبه‌گر: اَحَف✍ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
🎙 🟣سلام و برگ. امیدوارم حالتون خوب باشه. اول از همه بگید که نظرتون راجع به چیه و به نظرتون اون رونق و مشارکت رو نسبت به قبل به باغ انار برمی‌گردونه یا نه؟! 🟠سلام و احترام متشکرم. بعد از این مدت رکوردی که در باغ بود به نظرم تکون خوبی به فعالیت ها میده و باعث تولیدات داستانی بیشتری میشه. از قبل نمی دونم منظورتون دقیقا چه زمانی هست. اما ان شاالله فعالیت های طرح تحول پایدار باشه و داستان های خوبی نوشته بشه. 🟣درباره‌ی داستان باند پرواز برامون بگید. قصه‌ی اصلی این داستان چی بود و چی رو می‌خواستید توی داستان نشون بدید؟! 🟠قصه ی اصلی، در مورد نوجوان پولدار و کم اعتقادی بود که تقریبا به اجبار خانواده و رودربایستی از معلمش در مسیر پیاده روی اربعین قرار می گیره و با اتفاقاتی که براش می افته، پاسخ بعضی شبهات و سوالات ذهنی اش رو در این مسیر می گیره. یکی از اهداف این داستان، نشون دادن حال و هوا، زیبایی های مشایه و ارادت مردم عراق به زوار امام حسین (ع) بود. 🟣چه‌جوری این داستان نوشته شد؟! چند نفر توی این کار دخیل بودن و چقدر زمان برد نوشتن این داستان؟! 🟠این داستان هفت نویسنده داشت. مراحل داستان نویسی: در مرحله اول، پیرنگ اصلی داستان توسط یکی از اعضا نوشته شد. مرحله دوم، پیرنگ قسمت بندی شد. مرحله سوم، هر کدوم از اعضا هر تعداد قسمتی که تونستن بنویسن رو تقبل کردن و به این صورت متن اولیه داستان آماده شد. مرحله چهارم، ویرایش نهایی رو یکی از اعضا انجام میداد و باقی دوستان نظراتشون رو در مورد متن عنوان می کردن. و بعد از ویرایش چند باره، متن نهایی به همراه تزیینات هر قسمت آماده میشد‌. اولین پیشنهاد ها برای طرح اولیه ی داستان از هشت مرداد در گروه داده شد و کار ویرایش قسمت پایانی داستان تا همین امشب، یعنی ۱۸ شهریور ادامه داشت و روز پایانی نگارش داستان بود. 🟣بازخوردهای داستان چطور بود و آیا مطابق انتظار بود یا نه؟! و اینکه لطفاً از شیرینی و سختی‌های کار و نوشتن گروهی هم برامون بگید و نقش شما توی آماده کردن این داستان چی بود و آیا رشدی صورت گرفت؟! 🟠حقیقتا به اول کار خیلی به فکر بازخورد ها نبودم و از اینکه در یک جمع بتونم با همفکری دیگران داستانی رو بنویسم برام خوشایند بود. اما بعد از انتشار هم الحمدلله بازخورد هایی رو چه به صورت تعریف از کار، انتقاد و پیشنهاد دریافت کردیم. در بین بازخورد ها، بعضاً سوالات خوبی از روند داستان پرسیده میشد که ممکن بود از چشم نویسنده ها پنهان مونده باشه یا چون خودمون یک سری چیز ها برامون حل شده بود در متن نیاورده بودیم و سعی میشد در قسمت های بعدی به پاسخش اشاره بشه. سوال جالبی هست. خیلی وقت ها که برای سریالی می دیدم که دو یا چند نویسنده داره، با خودم فکر می کردم این ها چه طور با هم کنار میان در نوشتن. اما این تجربه، آموزه های جالبی رو برام داشت. اینکه یک جاهایی از نظر خودت باید کوتاه بیای. یک جاهایی نظرت در کار اعمال میشه و احساس رضایت می کنی از نظرت و یک جاهایی هم فکر دیگران به کمک قلمت میاد و اون رو تکمیل می کنه. گاهی هم وقت نداری یک قسمت رو بنویسی یا ویرایش بزنی که در این صورت، افراد دیگه ای هستن که کار روی زمین نمونه. کلا به نظرم نویسندگی به صورت گروهی، محاسن بیشتری داره نسبت به معایبش. این نظر شخصی منه نه اینکه لزوما اتفاقی در گروه ما افتاده باشه. و اون نظر اینه که شاید خوب باشه، شخصی به عنوان سرگروه با تجربه، در بعضی جاها که اختلاف نظر پیش میاد، نظر نهایی رو بده که کسی ناراحت نشه. شاید کارگردان های فیلمنامه های دارای چند نویسنده هم همین مسئولیت رو داشته باشن! نقش من: دو قسمت از متن اولیه داستان رو نوشتم و در ویرایش قسمت های دیگه هم تا جایی که تونستم کمک کردم. در مورد رشد، نمی تونم کاملا رد کنم یا تایید کنم. اما بدیهیه هر چقدر بیشتر بنویسم رشد بیشتری صورت می گیره. 🟣در آخر اگر مایلید، کمی از خودتون بگید. محصلید یا شاغل؟! رشته‌ی تحصیلیتون چیه و از کِی وارد باغ انار و عرصه‌ی نویسندگی شدید؟! و اگه بخوایید توی یه جمله، رو به بقیه معرفی کنید، چی می‌گید؟! 🟠دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و معلم هستم. تاریخ ورود به باغ انار رو نمی دونم اما اولین کلاسی که در باغ شرکت کردم، کلاس خانم صادقی(هیام)، کوچه انار، بود. طرح تحول: تجربه ی هم نویسی با نویسنده های دیگه. 💢مصاحبه‌گر: احف🎤 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
هدایت شده از اَنار نیوز🎙
🎙 🔸سلام و عرض ادب. امیدوارم حالتون خوب باشه. قبل از هرچیز بگید که آیا این داستان بالاخره کامل نوشته شد و دیگه شاهد توقف پخشش نیستیم؟! 🔹سلام و برگ و همچنین. بله. خیالتون راحت. بالاخره نگارش کل داستان تموم شد و ان‌شاءالله این بار دیگه تا آخرش داستان پخش و به اتمام می‌رسه. 🔸خب خداروشکر. دوبار تا الان وقفه افتاده توی داستان. میشه زمان این دو وقفه و همچنین دلیلش رو بگید؟! 🔹خب اولین بار داستان نوروز 1402 پخش شد و تا اردیبهشت هم ادامه داشت. اما به دلیل نگارش نصفه و نیمه‌ی اون، از اواسط اردیبهشت بود دیگه قسمتی نداشتیم که پخش کنیم. این نداشتن تا زمستون ادامه داشت و اونجا تصمیم گرفتیم که ادامش رو بنویسیم و از نوروز 1403، دوباره از اول داستان رو پخش کنیم. این کارم انجام شد و تا شهادت رئیس جمهور هم پخش کردیم. ولی از اون شب به بعد دیگه قسمتی پخش نکردیم. چون هم عزای عمومی بود، هم استقبال اعضا خیلی کم شده بود و دیگه دل و دماغی نداشتیم. از طرفی هم قسمتای کمی در اختیار داشتیم و دیگه نخواستیم دوباره پخش کنیم و بعد بگیم باز قسمتامون تموم شد. واسه همین دیگه پخشش رو متوقف کردیم و تا همین یکی دو ماه پیش هم خبری از ادامش نبود. 🔸و دوباره نگارشش رو شروع کردید برای بار سوم. درسته؟! 🔹بله. از مرداد ماه بود که خودم تنهایی، سعی کردم ادامه‌اش رو بنویسم و هروقت که تموم شد، پخش مجددش رو شروع کنم. به خودم گفتم مرگ یه بار، شیون هم یه بار. باید این بارم تمومش کنم و این بارِ سنگین رو از روی دوشم بردارم که خب خداروشکر بالاخره موفق شدم. 🔸این یعنی الان نگارش داستان تموم شده و آماده‌ی پخشه. درسته؟! و اینکه نحوه‌ی پخش چه‌جوریه؟! دوباره از اول یا ادامه‌ی داستان؟! شبی چند قسمته و ممنون میشم توضیحاتی راجع به این قضایا بدید. 🔹بله. خداروشکر نگارش داستان امشب تموم شد و فقط کارای ویراستاری و تدوینش مونده که اونم انجام میشه. تا الان 87 قسمت پخش شده و از فرداشب ادامش پخش میشه. با این تفاوت که قبلاً به خاطر کمبود قسمت، شبی یه قسمت پخش می‌شد؛ ولی الان چون داستان حاضره و کنداکتور باغ هم از داستانای پر شده، از فرداشب شبی دو قسمت پخش خواهد شد. یعنی فرداشب قسمت‌های 87 و 88 پخش میشه و همین‌جور هرشب دو قسمت ادامه پیدا می‌کنه تا به انتها برسه. 🔸کلاً این داستان چند قسمته و با این وضعیت، خلاصه‌ای از داستان رو تا اونجایی که پخش شده بگید تا مخاطبین در جریان داستان قرار بگیرن. 🔹خب ببینید همینطور که گفتم، این داستان هنوز کامل تدوین نشده و مشخص نیست دقیقاً چند قسمته. ولی خب اگه حدودی بگم، شاید به 140 یا حتی 150 قسمت هم برسه که با توجه به دوقسمت دوقسمت پخش شدنش، شاید حدوداً یک ماه پخشش طول بکشه. خلاصه‌ی این داستانم تا اینجا این بوده که عمران و یاد،‌ اصلاً نمرده بودن ‌و با ماجراهایی به باغ برمی‌گردن. البته یاد دچار فراموشی شده و همچنین به اتهام حمل مواد مخدر، تحت تعقیبه. اعضا تلاش می‌کنن که اول حافظه‌ی یاد رو برگردونن. بعدشم مسببین اصلی اتفاقاتی که واسه عمران و یاد افتاد رو پیدا کنن و یک جورایی انتقام بگیرن. در کنارش اتفاقات فرعی مثل زایمان بانو شبنم، عاشق شدن رجینا به هم‌جنس، سربازی احف و...هم پیگیری میشه. 🔸توی بازه‌ی دوم پخش، قرعه‌کشی برای مخاطبین هم می‌ذاشتید. آیا اون روند همچنان ادامه داره یا متوقف میشه؟! 🔹بله. قرعه‌کشی همچنان ادامه داره و پیگیری میشه و اعضا می‌تونن با خوندن داستان و دادن نظرات، انتقادات و پیشنهادات، هم ما رو کمک کنن، هم یه شانسی برای خودشون جمع کنن و توی قرعه‌کشی‌های هفتگی و ماهانه‌ی ما شرکت کنن. همچنین شانس‌های اعضا از قبل سرجاشه و می‌تونن با نظر دادن، اونا رو افزایش بدن. 🔸ممنون از شما. اگر حرفی مونده، بفرمایید. 🔹حرفی نیست. امیدوارم اعضا از ادامه‌ی داستان راضی باشن و بخونن و نظر بدن. همچنین مطمئن باشن که سوپرایزهایی در ادامه‌ی داستان براشون داریم که شاید حتی فکرش رو هم نکنن. ان‌شاءالله دوستان از شوخی‌هایی که باهاشون توی داستان شده هم ناراحت نشن و ما رو ببخشن. هم از این بابت و هم از اینکه بارها داستان متوقف شده و ما اونا رو منتظر گذاشتیم. موفق باشید و یا حق🌹 💢مصاحبه کننده و شونده: احف🎤 🆔 @ANAR_NEWS 🎙