عرفان موسوم به #حلقه، که سرکردهی آن از حداقل سواد عرفانی و دینی بیبهره است، به پیروان خود چنین وانمود میکند که آموزههای او قرائتی امروزی از #دین بوده و به همین خاطر نسل کنونی به راحتی میتوانند از طریق این آموزهها دین را بشناسند.
هنگام گفتگو در صفحهی #اینستاگرام (عرفانهای نوظهور)، یکی از پیروان عرفان حلقه «ahoo3148» در طرفداری از #فرقه_کیهانی میگفت: «زمانی که وارد این گروه شدم، یاد گرفتم که گذشت کنم؛ واین برای من لذت بخش بود. همچنین من یک مسلمان و #شیعه بودم، پس چرا در این سالها چیزی از دین یاد نگرفتم؟ به نظر من چون همه آموزههایی که تا به الان یاد گرفته بودم بیشتر جنبه کمّی داشت تا کیفی!»
در #پاسخ به ایشان گفتم: «ملاک کمی و کیفی بودن دین و آموزههای آن در نظر شما چیست؟ لطفا به این جمله جناب #طاهری دقت کنید: «اگر نمازتان از سر #عشق و #عاشقی و معرفت نیست، بهتر است تا مدتی نخوانید و مقیم کوی دوست بمانید و به اصطلاح ترمز دستی #نماز را بکشید؛ بلکه بگذارید تا عاشق شوید و بعد نماز بخوانید...»[1] آیا این گفته ایشان حرف دین است؟ یا نشانه کیفیت بالای دین داری!؟ البته این تنها یکی از دهها #انحرافاتی است که در گفتههای طاهری وجود دارد.
لطفا به این مثال دقت کنید؛ آیا یک شخصی که میخواهد رانندگی یاد بگیرد و یا در رانندگی خبره شود، میتواند مدتی رانندگی را ترک کند؟ آیا چنین چیزی عقلا و منطقاً میتواند تحقق پیدا کند؟ ما این همه #روایت درباره عواقب ترک نماز(به صورت عمدی) داریم، که همگی مطلق بیان شدهاند. «مَن تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتّى تَفُوته مِن غَیرِعُذرٍ فَقَد حَبِطَ عَمَلُه[2] کسى که نمازش را بدون عذر ترک کند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، تمامی عمل او نابود شده است.»
دراین روایت و روایات مشابه آن هرگز گفته نشده که اگر نماز شما عاشقانه نبود، می توانید مدتی #ترک_نماز کنید؛ و بعد از عاشق خدا شدن دوباره به نماز خواندن ادامه بدهید. بنابراین باید گفت: این #مسترهای_حلقه هستند که با مهم نشان دادن آموزههای حلقه در میان پیروان این فرقه، به دنبال بزرگ نمایی دروغین و توهم گونه از این فرقه هستند.
#پینوشت
[1]. فایل صوتی محمدعلیطاهری در ترم دوم عرفان کیهانی.
[2]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۳،. محمدی ریشهری.
🌐فرق و ادیان استان قم🌐
جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇
@adyaneqom
سخنان استاد عبادی درباره #عرفانهای_نوظهور
استاد عبادی در سخنانی درباره عرفان های کاذب بیان کردند؛ گریز از #خرد و #معرفت ثمره عرفان های نوظهور در جوامع مدرن است، همه این (فرقه های) #عرفانهای_نوظهور این است که بلا استثنا، مدعی کنار گذاشتن #عقل هستند و می گویند هرکه می خواهد وارد این فرقه ها بشود باید با عقل خداحافظی کند و مدعی اند که عقل مانع کمال بشر است. و اگر مردم نمی توانند از نیروهای درونی خودشان استفاده کنند بخاطر این است که سراغ عقل رفته اند. و بعضی از آنها نیز می گویند شبیه این حرفها در خود عرفانهای اسلامی نیز وجود دارد و غالباً #عرفای_اسلامی نیز دل خوشی با عقل ندارند. مثلاً از #مثنوی_مولوی که پر است از مذمت عقل و کتابهای دیگر شاهد می آورند، و می گویند همانطور که عرفان اسلامی مخالف با #عقل است ما نیز مخالف با عقل هستیم.
یکی دیگر از مسائلی که در #عرفانهای_نوظهور مطرح می کنند بحث #عشق و #محبت است، فراوان دم از عشق می زنند. می گویند انسان چیزهایی را با عشق یا با محبت می فهمند که دیگران نمی فهمند. عقل را کنار می گذارند و بجایش عشق و محبت را مطرح می کنند، عشق همان بحث ذوق است. فکر کردن و مجالست درباره هر چیزی محبت ایجاد می کند کسی که اول یک آدم را ببیند هیچ علاقه ای ندارد ولی وقتی ده بار با او نشست و برخاست کرد به او علاقه پیدا می کند. این #فرقه ها می گویند مثلاً دستت را بگذار روی سینه و به خلاء فکر کن نسبت به خیلی چیزها علاقه پیدا می کنی و ابتدا آدم از اینها نفرت دارد و خود به خود علاقه نسبت به آنها ایجاد می شود.
🌐فرق و ادیان استان قم🌐
جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید.👇
@adyaneqom
💠جایگاه عقل در صوفیه💠
🔸برخی از اقطاب صوفیه مانند شیخ محمد لاهیجی برای تقرب یافتن به حقتعالی، عقل را فدای عشق دانسته و معتقد است که در هنگام وصول، عقل زایل شده و تکالیف شرعیه نیز از او ساقط میشود.
🔺وی دراینباره گفته: «غرض از شرایع و اعمال و عبادات ظاهره و باطنیه، قرب و وصول به حق است و سالک چون به متابعت اوامر و نواهی به نهایت و کمال وصول میرسد و در بحر وحدت محو و مستغرق شده و از آن استغراق و بیخودی مطلق بار دیگر به ساحل و مرتبه عقل باز نیامده و چون مسلوب العقل گشتند، به اتفاق اولياء و علما تكاليف شرعيه و عبادات از اين طايفه ساقط است.»[1]
این در حالی است که در آیات و روایات مختلف عقل یکی از نعمتهای باارزش خدا معرفی شده که حتی آمده کسی که خردمند و عاقل نیست، پلیدی در آنها نفوذ کرده است.
«وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ[یونس/100] و خداوند پلیدی را بر کسانی قرار داده است که خردمند نیستند»
این ادعای صوفیان، کاملا معارض با رفتار ائمهی هدی (علیهمالسلام) است که همیشه تا آخر زندگی خود، پایبند به شریعت و تکالیف الهی بودند و اگر بنا بر سقوط تکلیف باشد، این حضرات بهخاطر قربشان به حضرت باریتعالی اولی به ترک تکلیفاند؛ اما چون خداوند به انسان عقل داده، هر انسان عاقلی با خردمندی خود میفهمد که برای رسیدن به سعادت ابدی، باید به دستورات الهی عمل بکند.
پینوشت
#نقد_تصوف
#عقل
#عشق
#لاهیجی
🔰 @adyanuniv 🔰
عشق یا عذاب؟
در انجیل منسوب به متی آمده که عیسی مسیح در پاسخ پطرس می گوید هفت بار نه که تا هفتاد بار برادرت را ببخش![1]
این در حالیست که در جایی دیگر آمده که پسر انسان ملائکه را می فرستد تا بدکاران را در آتشی که جای گریه و فشار دندان است، بیاندازند.[2]
به نقل از کتاب مفهوم انجیل ها
-----
[1]. متی ۱۸: ۲۱ -۲۲.
[2]. متی ۱۳: ۴۱ - ۴۲
#انجیل_متی
#عشق
#مفهوم_انجیل_ها
#کری_ولف
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
💠 انحرافات فرقه صوفیه
🔰7⃣
🔸عشق و تعشّق
🔹صوفيان بر طبق اين پندار كه «المجاز قنطرة الحقيقه» عشق مجازي آن هم از نوع وضیع و حيوانی را از كمالات انسانی دانسته و سخت بر اين امر پايبند هستند و دامنه اين عشق را به عشق با پسران زيباروی گسترش داده، به اميد اينكه شايد به عشق حقيقي كه عشق به خدا باشد برسند[1] و يا ممكن است اصلاً خود همين عشق در نزد برخي از آنان موضوعيت داشته باشد.
🔻و ناگفته پيدا است كه با انجام كارهای حرام و ضد اخلاقی، نه تنها تقرب الهی حاصل نميگردد بلكه قطعاً موجبات دوری و ناخشنودی خدا را به دنبال خواهد داشت.
📚پی نوشت
1. شيرازي، صدر الدين محمد، اسفار، 3 / 171 و 173، بيروت، دار احياء التراث العربي، سوم، (1981 م)
#نقد_تصوف
#عشق #شاهد_بازی
#عشق_مجازی
عضویت در کانال👇
🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
دلیل تثلیث، اعم از مدعا
تثلیث (خداوند، یک ذات با سه شخص) از آموزه های پایه در الهیات مسیحی است. این آموزه با چالش های برجسته ای از دید خرد، روبروست. الهیدانان مسیحی در پی توجیه (خرد پذیر) کردن تثلیث اند؛ برای نمونه سوینبرن بر پایه ی عشق به توجیه تثلیث می پردازد:
"I believe that there is overriding reason for a first divine individual to bring about a second divine individual and with him to bring about a third divine individual…[L]ove is a supreme good"۱
او بر این باور است که فرد نخست الوهی، دومی را می آورد و آن دو با هم سومی را می آورند. او عشق را تحفه ای می داند که مایه ی این سه گانه است.
یک چالش این توجیه آن است که: چرا سه تا؟
"Brian Leftow challenges it by asking why perfect love should stop at three rather than four or more."۲
اگر عشق مایه خیر رسانی به دیگریست، اگر عشق تکثیر افراد الوهی را در پی دارد، چرا در سه فرد متوقف شود؟ چرا فرد چهارم و پنجم و ... بر پایه ی همین خیر، به میان نیایند؟
------
۱.https://iep.utm.edu/trinity/#H3.
۲. همان.
#تثلیث
#توجیه_خردپذیری
#عشق
#سوینبرگ
#لفتو
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e