تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها
از همان روز ازل، از اولین صبح سپیده
لطف او وا کرده آغوش و مرا در بر کشیده
من نمکگیر بهشتم، سرخوش از این سرنوشتم
آن خدایی که سرشتم، عشق در جانم دمیده
من یقین دارم که آهِ زائری دلخسته بودم
از غبار صحنِ آیینه گِلم را آفریده
نسل اندر نسل من، در ناگزیرِ بی پناهی
سوی این صحن و سرا عمری سرآسیمه دویده
پا گرفتم، راه افتادم، زبانم وا شد اینجا
کودکِ دلواپسیهای من اینجا قد کشیده
قدر این همسایگی را کاش میدانستم آخر
هر چه من شر بودم، او تنها به من خیرش رسیده
حيرت من کاش میشد همزبان با چشم و گوشم
تا بگوید از کراماتی که دیدهست و شنیده
این حرم دریاست، در هر گوشه از صحن و رواقش
یک بغل اشک از نگاه مذهب و عرفان چکیده
شد فقیه و شد حکیم و عارف و علامهی دهر
هر که طعم بوسه از شهد ضریحش را چشیده
هر که زد بر دامن این آستان دست گدایی
از تعلقهای دامنگیر عالم دل بریده
عارفان را رزق و روزی جز غذای حضرتی نیست
میخورد القصه هر جنبندهای نان از عقیده
کاسب عشق است و میداند زیان و سود خود را
زائر با معرفت باغ بهشتش را خريده
باید اینجا شیوهی حاجتروایی را بپرسند
از دلآذرهای گلگونچهره و در خون تپیده
قدر بانوی کرامت چون شب قدر است پنهان
در قیامت اوست مهتاب زنان برگزیده
کودکِ سرخطنویسِ مکتبش علم رجال است
شأن او دارد تواتر در احادیث رسیده
مثل زهرا، مثل زینب، همردیف این دو کوکب
خواندهاند او را شفیعه، گفتهاند او را شهیده
نیمهشب در این حرم دارد عجب حال غریبی
روضه خواندن از مزار مادری قامتخمیده
تیرهتر از سایهام اما به لطف مدح مهتاب
رنگ بیتالنور دارد بیت بیت این قصیده
#سید_محمدجواد_میرصفی
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #گشایش سروده #محمد_شکریفرد نشر #شهرستان_ادب #دوره_دوم_آفتابگ
مرا چهکار به این زندگی؟ - به خوب و بدش -
که در کنار توام سالهای بیعددش
سپندوار به پای زمانه میسوزم
که از تو دور بماند نگاه پُرحسدش
من از تو هرچه که دیدم کمال زیباییست
بهار هیچ به جز گل نداشت در سبدش
گرهگشایی زلفت، گشایش غمهاست
همان که بودهام از دیرسال در صددش
تو آن زنی که در این چارفصل دلتنگی
شکوفه داده دلم در بهار چارقدش
#محمد_شکریفرد
#دوره_دوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #گشایش
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
با سلام🌻
آقایان پذیرفتهشده در نهمین دوره آموزشی شعر جوان کشور (آفتابگردانها) مشخص شدند
اطلاعات بیشتر 👇👇👇
https://aftabgardanha.com/Content/ID/2601/آقایان
دفتر شعر شهرستان ادب
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
هو الباقی
با نهایت تاسف و تاثر باخبر شدیم که آقای #سید_محسن_علوی از اعضای دوره ششم آفتابگردانها به سوگ پدر خویش نشستهاند. مجموعه #آفتابگردانها مصیبت وارده را به ایشان تسلیت عرض میکند و از خداوند بلندمرتبه مغفرت و رحمت برای آن عزیز از دست رفته و صبر برای بازماندگان خواستار است.
#عرض_تسلیت #صلوات #فاتحه
#آفتابگردان_ها #شهرستان_ادب #دفتر_شعر
@Aftab_gardan_ha
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها
مجموعه غزل #ایما
سروده #سجاد_سامانی
نشر #سوره_مهر
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه غزل #ایما سروده #سجاد_سامانی نشر #سوره_مهر #دوره_اول_آفتابگردانها
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
خلاف گوشهنشینان و عافیتطلبان
تو در میانهی میدان کارزار بایست!
نه مثل قایق فرسودهای کناره بگیر
نه مثل طفل هراسیدهای کنار بایست!
در این زمانهی بدنام ناجوانمردی
به نام نامی مردان روزگار بایست!
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار«نشستی»، به انتظار «بایست»!
#سجاد_سامانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه غزل #ایما
انتشارات #سوره_مهر
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
از اعضای محترم دوره نهم آفتابگردانها خواهشمندیم به آیدی زیر پیام بفرستند.
@office4poem
@Aftabgardanha
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها
مجموعه رباعی #انارتر
سروده #عفت_نظری
نشر #امتیاز
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه رباعی #انارتر سروده #عفت_نظری نشر #امتیاز #دوره_پنجم_آفتابگردانها
یک
نم نم زد و شعر را رقم زد باران
در کوچهی ما کمی قدم زد باران
او پا قدمش همیشه خیر است ولی
این بار قرار را به هم زد باران
دو
از زندگی تو سر بر آورد بهار
از ابر دوتا چشم تر آورد بهار
با شعبدهبازی جناب باران
از جیب زمین گلی در آورد بهار
سه
خوب است که بیقرارتر برگردد
دلخون برود، انارتر برگردد
پاییز که اندیشهی رویِش دارد
باید برود بهارتر برگردد
#عفت_نظری
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
از مجموعه رباعی #انارتر
انتشارات #امتیاز
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
برای عفاف و حجاب
و واقعه مسجد گوهرشاد
به دندان گرفتم که از سر نیفتد
که این عشق از دست باور نیفتد
به دندان گرفتم که این سایهی سر
به پای غمی گریهآور نیفتد
دلم گوشهی مسجد آتش گرفته
خدایا که آتش به منبر نیفتد
به کاشی مجروح ایوان بگویید
که بر روی بال کبوتر نیفتد
سر از شوق افتاده تا از مناره
سر شور اللهاکبر نیفتد
دل من دعا کن که چشمی پس از این
به جنگی چنین نابرابر نیفتد
سپردم شهان را به شاه خراسان
مگر کار ایشان به محشر نیفتد
گرفتم به دندان خود چادرم را
بگو روضهخوان یاد معجر نیفتد
#عاطفه_سادات_موسوی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha