#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
وقتی کنار علقمه روی زمین افتاد
در شهر یثرب مادرش امالبنین افتاد
دل را به دریا زد، فرات تشنه طغیان کرد
وقتی که قطره قطره گوهر از جبین افتاد
با مشک سیرابش به سمت خیمهها میرفت
دستش جدا شد، تیر خورد، از روی زین افتاد
فریادِ ادرک یا اخا در دشت غم پیچید
پشتی شکست و ناگهان حبلالمتین افتاد
ماه بنیهاشم به خاک افتاد، آنسوتر
در خیمهی خورشید زینالعابدین افتاد
بر قلب زینب کوه غم آوار شد، وقتی
چشمش به اسب زخمی سالار دین افتاد
دیگر کسی از تشنگی حرفی نمیزد، آه
در خیمه از دست زنی طرفی گلین افتاد
#حامد_فرد
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
علی را میفرستد سمت میدان یا محمد را
قلم بنویس با خون شرح این اندوه بیحد را
چه حالی میشوی وقتی میان لشکر دشمن
عزیزت مرکبش در معرکه گم کرده مقصد را
چه حالی میشوی وقتی ببینی که پذیرا شد
تنش شمشیرهای تشنهی در رفت و آمد را
چه حالی میشوی وقتی بدانی که دمی دیگر
به خون آغشته خواهی دید گیسویی مجعد را
چنان جان اذان را تیغهاشان اربا اربا کرد
که دیگر در دم آخر فقط میخواند اشهد را
رشیدا اکبرا جانا تنت چون آیهای گشته
که وقت خواندنش قاری فراوان میکشد مد را
به آهی که کشید از سینه راحت شد ولی بگذاشت
به روی سینهی ارباب عالم آه ممتد را
اگر دنبال مفهومی برای عشق میگردی
بیا در کربلا بنگر علی نامی، محمد را
#سمانه_خلفزاده
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
نذر حضرت رباب سلام الله
کاش میآمدی به این خانه
تا به تو عرض احترام کنم
جلوی پای تو بلند شوم
و دوباره به تو سلام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانوادهی من
نذر راهت امامزادهی من
من چه دارم مگر به جز اینها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصهات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
#سعیده_کرمانی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
مرثیهخوان غصههایش آسمان بود
آن لحظهها شاید خدا هم روضه خوان بود
دردی که او را عاقبت انداخت از پا
زخم فراوانش که نه، داغ جوان بود
حتی برای سنگها آغوش وا کرد
در گوشهی گودال هم او مهربان بود
انگشترش را چون پدر بخشید اما
این بار سائل در لباس ساربان بود
مظلوم بود و تشنه و تنها و زخمی
با اینهمه، در بین صحرا بینشان بود
یک کاروان در سایهاش میرفت آرام
اما خودش بر روی نی بیسایبان بود
سربند، وقتی قصهاش را گفت دیدند
از یا حسین سرخِ آن، اشکی روان بود
#لیلا_علیزاده
#دوره_هفتم_آفتابگرانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
#حضرت_علی_اصغر_عليهالسلام
هزار سطر نوشتم ولی کتاب نشد
برای از تو سرودن غزل حساب نشد
گمان مکن که دلم بندِ ديگران شده است
گمان مکن جگرم در غمت کباب نشد
زمین به جوش نیامد وَ آسمان خشکید
دعای العطشِ خیمه مستجاب نشد
خراب شد همهی آسمان به فرقِ زمين
ولی چه فايده بنيادِ غم خراب نشد
هزار قطره برايش گريست مادر، حيف
برای کودکِ لبتشنه، اشک، آب نشد
لبِ ترک ترکِ شیرخوارهی هاجر
شبیه داغِ علیاصغر و رباب نشد
حسین! گریه نکن این عزا فدای سرت
اگر که سهمِ لبِ اصغرِ تو آب نشد
ندا رسيد که صبرت دهد خدا، کافیست
سرش به نيزه نشست و دلش مجاب نشد
هنوز هم که هنوز است بعد از اين همه سال
کسی ز خیلِ گدایانِ تو جواب نشد
قسم به صبحِ قیامت که وای بر آن کس
که با نگاهِ علیاصغر انتخاب نشد
#محسن_غلامحسينی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
شعرخوانی #زهرا_بشری_موحد شاعر عضو #دوره_اول_آفتابگردانها را در سایت آفتابگردانها تماشا کنید
https://b2n.ir/17733
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تا قبلِ طلوع، روسیاهان رفتند
دنیازده بودند و پیِ نان رفتند
از بارشِ تیر و سنگ میترسیدند
آنان که دمِ نزولِ باران رفتند
#فاطمهسادات_آلمجتبی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
چنان پاییزی ای عباس عباس
چنین میریزی ای عباس عباس
چه باید نذر کرد آخر که شاید
ز جا برخیزی ای عباس عباس
#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
دیگه تمومه تشنگیهات
با اشکِ من لبهاتو تَر کن
تا آسمون راهی نمونده
داغِ زمینو تازهتر کن
کلِ جهان توو کشفِ رازِ
این عشقِ بیپایان اسیرن
دریا رو توو مُشتِت گرفتی
چشمات ولی از آب سیرن
ایمان دیگه سقفی نداره
وقتی تو مرزاشو شکستی
تا پای جون موندی به پای
پیمانی که با عشق بستی
نایی دیگه واست نمونده
از چی دوباره جون گرفتی؟
دستات کجای قصه جا موند؟
که مَشکو با دندون گرفتی
ببین چطوری روی ماهت
خورشیدو تا اینجا کشونده!
طاقت بیار این چَند قدم رو
تا آسمون راهی نمونده
#علی_سیار
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
طفلِ سه ساله میدود با پای کوچک
جا مانده است از قافله زهرای کوچک
تا شام حتی خم به ابرویش نیاورد
این سروِ زخمی، سروِ پابرجای کوچک
در چشمهای روشنش اشکی نمانده
خشکیده است انگار این دریای کوچک
غمگینترین تصویرِ دشتِ کربلا بود
این دخترِ دلواپسِ تنهای کوچک
بیشک دلی گستردهتر از این زمین داشت
دیگر نمیمانَد در این دنیای کوچک
خسته، گرسنه، تشنه با جسمی پر از درد
خوابید و دیگر پا نشد زیبای کوچک
ما شعرهامان را فقط نذرِ تو کردیم
ما را دعاکن با همان لبهای کوچک
#سایه_رحیمیان_نعیم
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
فراخوان مرکز موسیقی حوزه هنری برای تولید آلبوم سرود نوجوانان به مناسبت اربعین
مهلت ارسال اثر: تا پایان روز جمعه 22 شهریور
🔔 آثار منتخب در آلبوم مذکور منتشر خواهند شد و به صاحبان این آثار، مبلغ ده میلیون ریال هدیه نقدی تعلق خواهد گرفت.
🔔 سرودها بایستی خوش آهنگ، مناسب اجرای گروه نوجوان و ترجیحا دارای بیت ترجیع باشند.
🔔 آیدی دریافت آثار در پیامرسان های بله و تلگرام:
@office4poem
(با شماره اختصاصی برای ساعات اداری 09190022194)
@Aftab_gardan_ha