eitaa logo
آفتابگردان‌ها
563 دنبال‌کننده
191 عکس
37 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟ این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟ شش‌ ماه مرا 《علی》صدا زد بابا مادر تو بگو، علی به میدان نرود؟ @Aftab_gardan_ha
این غلغله از کجا چنین می‌جوشد؟ از دور نگاه کن، زمین می‌جوشد با خاک عراق، جز فرات و دجله رودی دگر است، اربعین می‌جوشد @Aftab_gardan_ha
من حال پس از سقوط را می‌فهمم آشفته‌ام این خطوط را می‌فهمم برگشته‌ام از بهشتِ بین‌الحرمین آدم شده‌ام ... هبوط را می‌فهمم @Aftab_gardan_ha
ای خونِ تو همچنان نگاهت گیرا ای جانِ به عرش رفته‌ی نامیرا برگرد بگو چگونه تاوان گیریم؟! از مورچه‌ای خون سلیمانی را... @Aftab_gardan_ha
در خلوت خود به ناله خو می‌گیری هر روز به یک بهانه رو می‌گیری با آب وضویت اشک حیدر جاری‌ست چندی‌ست که آهسته وضو می‌گیری @Aftab_gardan_ha
السلام علی المعذب فی قعر السجون از درد نبود اگر که از پا افتاد هنگام وضو به یاد زهرا افتاد با این همه زنجیر زمینگیر نشد زنجیر به دست و پای مولا افتاد @Aftab_gardan_ha
روز عرفه که گریه‌ها کرد حسین در گوشِ دعا، تو را صدا کرد حسین ای حاجی ناشناس هر ساله، بیا حج را به امید تو رها کرد حسین @Aftab_gardan_ha
یک خامش منشین! زمزمه‌ای جاری کن زاری کن بی‌ملاحظه زاری کن در سوگ حسین‌ اگر نبارم چه کنم؟ ای اشک بیا و آبروداری کن دو ای تیر چه شد جهان به هم ریخته است؟ خورشید چه ناگهان به هم ریخته است حرفی بزن ای سه‌شعبه تا جان داری از خونِ که آسمان به هم ریخته است؟ سه تا قبلِ طلوع، روسیاهان رفتند دنیازده بودند و پیِ نان رفتند از بارشِ تیر و سنگ می‌ترسیدند آنان که دمِ نزولِ باران رفتند چهار برگشت به خیمه یارِ آب‌آور؟... نه لب‌های علی به قطره‌ای شد تر؟... نه آغاز غم‌انگیز مصیبت این است: آب است و رباب است و علی‌اصغر نه پنج در وقت نیاز، کاش حاضر باشیم قرآن نروَد بر نی و ناظر باشیم حتی اگر اهل کوفه هستیم ای کاش از جنسِ حبیب بن مظاهر باشیم شش نه بود نشانی از رفیقی در شهر نه هست دل و جان رقیقی در شهر سرهای بریده کو به‌ کو می‌چرخند چون رشته‌ی تسبیح عقیقی در شهر هفت تا وادی حیرت نرسیدی شاید قرآن ز سر نی نشنیدی شاید اصحاب رقیم را عجب می‌دانی؟ اصحاب حسین را ندیدی شاید هشت از کنج خرابه نور پیداست چه‌قدر! بر گِردِ گُلی گَرد هویداست چه‌قدر! هرچند رقیه گفته‌اند اسمش را این یاس کبود مثل زهراست چه‌قدر! نه دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟ از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟ بدعهدی ما مباد زخمش بزند در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد ده از چشمه‌ی جان من جنون می‌جوشد اشک از چشمم، گدازه‌گون می‌جوشد در بدرقه‌ی تو می‌تپد قلب زمین از خاک هنوز نیز خون می‌جوشد @Aftab_gardan_ha
این غلغله از کجا چنین می‌جوشد؟ از دور نگاه کن، زمین می‌جوشد با خاک عراق، جز فرات و دجله رودی دگر است، اربعین می‌جوشد @Aftab_gardan_ha
یک این غلغله از کجا چنین می‌جوشد؟ از دور نگاه کن، زمین می‌جوشد با خاک عراق، جز فرات و دجله رودی دگر است، اربعین می‌جوشد دو تا وادی حیرت نرسیدی شاید قرآن ز سر نی نشنیدی شاید اصحاب رقیم را عجب می‌دانی؟ اصحاب حسین را ندیدی شاید سه من حالِ پس از سقوط را می‌فهمم آشفته‌ام، این خطوط را می‌فهمم برگشته‌ام از بهشتِ بین‌الحرمین آدم شده‌ام... هبوط را می‌فهمم @Aftabgardan_ha