eitaa logo
آفتابگردان‌ها
530 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #حاشا سروده #رضا_یزدانی نشر #شهرستان_ادب #دوره_دوم_آفتابگردان
به کف‌بین نبود اما آینده را شبیه کف دست می‌شناخت پیری ندیده‌ایم آن‌سان زمان‌شناس که او بود با این‌که در نظر مشغول درس و بحث و سؤالات خویش بود اما هزار سال از مردم زمانه‌ی خود پیش بود ما فکر کرده بودیم آمیزه‌ی کنایه و شعر و اشاره‌اند هربار گفته بود: سربازهای من در گاهواره‌اند از مجموعه شعر نشر @Aftab_gardan_ha
با نگاه روشنت پلک سحر وا می‌شود تا تبسم می‌کنی خورشید پیدا می‌شود خط به خطّ صفحه‌ی پیشانی‌ات اشراقی است صبح صادق در همین تصویر معنا می‌شود فیلسوفان را اشارات تو عاشق می‌کند آرزومند شفایت ابن سینا می‌شود مست از یاقوت سرشار کلامت می‌شویم با جواهرهای نابت فقه پویا می‌شود از حدیثت عالمان اعجاز را آموختند هر که یک دم با تو بنشیند مسیحا می‌شود احسن‌الصدق است هر بیتی که در وصف شماست شعرهای صادقانه بهترین‌ها می‌شود @Aftab_gardan_ha
تو نیستی؟ یا این که کم‌سویند چشمانم؟ دنبال تو این سو و آن سویند چشمانم با دانه‌های اشک، شب‌هایی که دلتنگم نام تو را تسبیح می‌گویند چشمانم سهم دو چشمم از نبود تو مساوی بود دو کفّه‌ی خیس ترازویند چشمانم کوری برایم بهتر از دوری‌ست، باور کن! غیر از تو را هرگز نمی‌جویند چشمانم معذورم از این سر به زیری‌های ناهنگام در پیشگاهت سخت کم‌رویند چشمانم دیگر نمی‌آید کسی جز تو به چشم من دیری‌ست سیر از چشم و ابرویند چشمانم @Aftab_gardan_ha
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها از همان روز ازل، از اولین صبح سپیده لطف او وا کرده آغوش و مرا در بر کشیده من نمک‌گیر بهشتم، سرخوش از این سرنوشتم آن خدایی که سرشتم، عشق در جانم دمیده من یقین دارم که آهِ زائری دلخسته بودم از غبار صحنِ آیینه گِلم را آفریده نسل اندر نسل من‌، در ناگزیرِ بی پناهی سوی این صحن و سرا عمری سرآسیمه دویده پا گرفتم، راه افتادم، زبانم وا شد اینجا کودکِ دلواپسی‌های من اینجا قد کشیده قدر این همسایگی را کاش می‌دانستم آخر هر چه من شر بودم، او تنها به من خیرش رسیده حيرت من کاش می‌شد همزبان با چشم و گوشم تا بگوید از کراماتی که دیده‌ست و شنیده این حرم دریاست، در هر گوشه از صحن و رواقش یک بغل اشک از نگاه مذهب و عرفان چکیده شد فقیه و شد حکیم و عارف و علامه‌ی دهر هر که طعم بوسه از شهد ضریحش را چشیده هر که زد بر دامن این آستان دست گدایی از تعلق‌های دامن‌گیر عالم دل بریده عارفان را رزق و روزی جز غذای حضرتی نیست می‌خورد القصه هر جنبنده‌ای نان از عقیده کاسب عشق است و می‌داند زیان و سود خود را زائر با معرفت باغ بهشتش را خريده باید اینجا شیوه‌ی حاجت‌روایی را بپرسند از دل‌آذرهای گلگون‌چهره و در خون تپیده قدر بانوی کرامت چون شب قدر است پنهان در قیامت اوست مهتاب زنان برگزیده کودکِ سرخط‌نویسِ مکتبش علم رجال است شأن او دارد تواتر در احادیث رسیده مثل زهرا، مثل زینب، هم‌ردیف این دو کوکب خوانده‌اند او را شفیعه، گفته‌اند او را شهیده نیمه‌شب در این حرم دارد عجب حال غریبی روضه خواندن از مزار مادری قامت‌خمیده تیره‌تر از سایه‌ام اما به لطف مدح مهتاب رنگ بیت‌النور دارد بیت بیت این قصیده @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #گشایش سروده #محمد_شکری‌فرد نشر #شهرستان_ادب #دوره_دوم_آفتابگ
مرا چه‌کار به این زندگی؟ - به خوب و بدش - که در کنار توام سال‌های بی‌عددش سپندوار به پای زمانه می‌سوزم که از تو دور بماند نگاه پُرحسدش من از تو هرچه که دیدم کمال زیبایی‌ست بهار هیچ به جز گل نداشت در سبدش گره‌گشایی زلفت، گشایش غم‌هاست همان که بوده‌ام از دیرسال در صددش تو آن زنی که در این چارفصل دلتنگی شکوفه داده دلم در بهار چارقدش از مجموعه شعر نشر @Aftab_gardan_ha
با سلام🌻 آقایان پذیرفته‌شده در نهمین دوره آموزشی شعر جوان کشور (آفتابگردان‌ها) مشخص شدند اطلاعات بیشتر 👇👇👇 https://aftabgardanha.com/Content/ID/2601/آقایان دفتر شعر شهرستان ادب @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
هو الباقی با نهایت تاسف و تاثر باخبر شدیم که آقای از اعضای دوره ششم آفتابگردانها به سوگ پدر خویش نشسته‌اند. مجموعه مصیبت وارده را به ایشان تسلیت عرض می‌کند و از خداوند بلندمرتبه مغفرت و رحمت برای آن عزیز از دست رفته و صبر برای بازماندگان خواستار است. @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه غزل #ایما سروده #سجاد_سامانی نشر #سوره_مهر #دوره_اول_آفتابگردانها
به رغم سیلی امواج، صخره‌وار بایست  در این مقابله چون کوه استوار بایست! خلاف گوشه‌نشینان و عافیت‌طلبان تو در میانه‌ی میدان کارزار بایست! نه مثل قایق فرسوده‌ای کناره بگیر نه مثل طفل هراسیده‌ای کنار بایست! در این زمانه‌ی بدنام ناجوانمردی به نام نامی مردان روزگار بایست! بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر به انتظار«نشستی»، به انتظار «بایست»! از مجموعه غزل انتشارات @Aftab_gardan_ha
از اعضای محترم دوره نهم آفتابگردانها خواهشمندیم به آیدی زیر پیام بفرستند. @office4poem @Aftabgardanha