eitaa logo
عصر آب
216 دنبال‌کننده
412 عکس
74 ویدیو
30 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1. سید علی شهرستانی، نام خلفا بر فرزندان امامان، مترجم: سید هادی حسینی، ص 411. 2. ابن اثیر، اسد الغابه،22/6. 3. «عن أمه عن عائشة أن النجاشي أهدى إلى رسول الله. ص. حلية فيها خاتم من ذهب فأخذه و إنه لمعرض عنه. فأرسل به إلى ابنة ابنته زينب فقال: تحلي بهذا يا بنية. نجاشی پادشاه حبشه أنّ النجاشي أهدى إلى النبي صلّى الله عليه و سلّم حلية فيها خاتم من ذهب فصّه حبشي، فأعطاه أمامة» ابن سعد، الطبقات الکبری،32/8. 4. همان. 5. همان، نام خلفا بر فرزندان امامان، ص 412. 6. : «َ.أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِي بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَكُونُ لِوُلْدِي مِثْلِي فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء»؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین،151.1. 7. «و يقال أنه تزوّج بعد وفاة فاطمة صلوات اللَّه عليها و على أبيها بتسع ليال و نكح أمامة ابنة زينب ابنة رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم، كانت فاطمة صلوات اللَّه عليها أوصته بذلك‏» ابوطالب مکی، قوت القلوب،412/2. لازم است دقت شود، مکی برای ادعایش سندی ذکر نکرده است و با عبارت «یقال؛ گفته شده» این ادعا را آورده است که طبعاً نیم توان به چنین سخنی اعتماد نمود. 8. «و فيها: تزوج علي عليه السلام أمامة بنت أبي العاص بن الربيع.» المنتظم،112/4. 9. «مكثت عنده ثلاثين سنة ولم تلد له شيئا» ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق،67/4. 10. مغیره بن نوفل مردی شجاع و دلاور بود و لذا هنگامی که ابن ملجم لعین حضرت علی را مجروح کرد و فرار نمود، مردم او را تعقیب کردند اما او با شمشیرش به مردم حمله می‏کرد و مردم نتواستند او را دستگیر کنند تا این که مغیره او را دید، بلافاصله پارچه‏ای روی صورت او انداخت و توان حمله را از او گرفت، بعد او را به زمین زد و شمشیرش را گرفت و او را در منزل خود حبس کرد تا حضرت علی علیه‏السلام از دنیا رفت. الاستیعاب،1448/4. 11. «و كان على بن أبى طالب قد أمر المغيرة بن نوفل بن الحارث بن عبد المطلب أن يتزوّج أمامة بنت أبى العاص بن الربيع زوجته بعده، لأنه خاف أن يتزوجها معاوية»، ابن عبدالبر، الاستیعاب،1788/4. مورخان در این زمینه چند عبارت را آورده‌اند. ابن حجر دو عبارت ذیل را نقل کرده است: : «إني لا آمن أن يخطبك هذا الطاغية بعد موتي- يعني معاوية، فإن كان لك في الرجال حاجة فقد رضيت لك المغيرة بن نوفل عشيرا. علی بن ابی طالب به امامه گفت: این طاغیه یعنی معاویه بعد از مرگ من تو را برای ازدواج طلب میکند اگر میلی به ازدواج داری با مغیره بن نوفل ازدواج کن نه با معاویه بن ابی سفیان» نقل دوم: «أن أمامة بنت أبي العاص قالت للمغيرة بن نوفل: إن معاوية خطبني، فقال لها: أ تتزوجين ابن آكلة الأكباد! فلو جعلت ذلك إليّ. قالت: نعم. قال: قد تزوجتك.؛ امامه به مغیره بن نوفل گفت معاویه میخواهد با من ازدواج کند، مغیره به ایشان گفت آیا میخواهی با فرزند پسر زن جگرخوار ازدواج کنی. امامه به او گفت اگرتو حاضر هستی با شما ازدواج میکنم و با هم ازدواج کردند».. ابن حجر، الاصابه،24/8. ابن حمدون می نویسد: «لكن أحبّ أن لا تتزوّجي معاوية... و بلغ الأمر مروان فغضب و أرسل إلى المغيرة فحبسه في بيت و طيّن عليه و أمر أن يدخل إليه طعامه و شرابه من كوّة؛ و فعل مثل ذلك بأمامة؛... مولی علی (ع) به او فرمود: دوست ندارم با معاویه ازدواج کنی. ... معاویه به مروان دستور داد وی را برایش عقد کند؛ که ایشان با مغیره ازدواج کرده بود. وقتی مروان متوجه شد، مغیره و امامه را جداگانه در خانه ای محبوس نمود و راه وروی آن خانه را با گل پوشاند تا پشیمان شوند ولی قبول نکردند. مروان به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخش نوشت: ان دو را ازاد کن.» ابن حمدون، التذكرة الحمدونية،261/9. ابن عبد البر نیز می نویسد معاویه به جناب اُمام 100 هزار دینار داد ولی وی ازواج با وی را قبول نکرد. نک: الاستيعاب،1790/4. 12. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ عَنْ أُمَامَةَ بِنْتِ أَبِي الْعَاصِ بْنِ الرَّبِيعِ وَ أُمُّهَا زَيْنَب‏ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ أَتَانِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأُتِيَ بِعَشَاءٍ وَ تَمْرٍ وَ كَمْأَةٍ فَأَكَلَ ع وَ كَانَ يُحِبُّ الْكَمْأَةَ.» الكافي (ط - الإسلامية)، 370/6. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از حامد کاشانی
‏یکی از بزرگترین دشمنان انقلاب کسانی هستند که با فهم غلط از ‎ و ایجاد دوگانه‌ی جعلی تقابل میان انقلابیگری و دفاع از اهل بیت علیهم‌السلام، عملا دینداران و دوستان اهل بیت را از انقلاب دور و ناامید می‌کنند و خود بانی بزرگترین وحدت شکنی هستند. ولایت فقیه اشعه‌ای از آفتاب ولایت است. پ.ن: سالهاست یکی از دغدغه‌های این بنده خدا مبارزه با این تحریف ظالمانه‌ای است که سایه‌اش بر سر انقلاب اسلامی سنگینی می‌کند. در جلسات شش‌گانه «جهاد تبیین در قیام فاطمی» قدری موضوع را باز کرده‌ام. ان شاء الله به زودی متن اولیه آن نیز در سایت قرار خواهد گرفت. بنده ده‌ها جلسه در ضرورت وحدت سخن گفته‌ام و حتی برخی از مخاصمان امروز نیز دیروزها آن را منتشر کرده‌اند. وحدت که یکی از اساسی‌ترین موضوعات استراتژیک‌ و اصلی ماست، امروز با پرچمداری غلط برخی جریانات شاید انحرافی، در حال آسیب خوردن است. برخی که از امام و رهبری نیز فقط بخشی از سخنان را قبول دارند و به برخی دیگر از فرمایشات این بزرگواران یا کافرند یا کتمان‌گر. پ.ن۲: نقد این متن به یک یا دو نفر فرد مشخص نیست، بلکه به رویکرد غلطی است که با چماق و برچسب «ضدانقلاب» مخالفان خود را می‌نوازند و انقلاب اسلامی و در نتیجه امام خمینی و ولایت فقیه را تحریف می‌کنند. رهبر انقلاب کتاب الغدیر علامه امینی را وحد‌ت‌بخش میداند ‌و به ترویج آن توصیه می‌کند و اینها آن و محتواهای مشابه را خلاف تمدن و غیر ضروری و ...!!! رهبر انقلاب با آن همه احتیاط شرعی از کتاب دکتر تیجانی حمایت مالی می‌کند و برخی از اینان کتاب او را مانند کتاب ضاله میدانند...!!! جانم فدای آرمانهای انقلاب اسلامی و شهیدان گلگون کفنش بویژه شهیدی که در آستانه شهادتش هستیم. پ.ن۳: در حرم امیرالمومنین علیه السلام و نجف اشرف، نائب الزیاره همه محبان حضرت هستم و برای همه، مخصوصا عزیزانی که با آنها اختلاف نظر دارم دعا می‌کنم و آرزوی سلامتی و توفیق و انصاف دارم. پ.ن۴: ما این راهی که میرویم را می‌دانیم، تبیین درست انقلاب و تدین. @kashani1395
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 1️⃣2️⃣ : آیا پس از شهادت حضرت زهرا( س) به حضرت علی (ع) بی احترامی شد؟ ➖➖➖ الف) منابع عامه( سنیان) بُخاری و مُسلِم گزارش کرده‌اند: «وَ كَانَ لِعَلِيٍّ مِنْ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ النَّاسِ، فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ، وَ مُبَايَعَتَهُ،...»(1) شارِحان در تفسیر عبارت «وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ» نوشته اند: «(وكان لعلي من الناس وجه حياة فاطمة) أي كان الناس يحترمونه إكراماً لفاطمة فلما ماتت واستمر على عدم الحضور عند أبي بكر قصر الناس عن ذلك الاحترام لإرادة دخوله فيما دخل فيه الناس ...؛ مردم در زمانی که فاطمه (علیها السلام) زنده بود، علی (ع) را احترام می‌کردند. لیکن پس از حیات زهراء (س) به وی بی‌احترامی کردند» (2) =-= جوهری یکی از این موارد را گزارش داده است: «يساقون سوقا عنيفا حتى بايعوا أبا بكر. علی (ع) به‌زور می‌کشیدن تا با ابوبکر بیعت کند» (3) + ب) در منابع شیعی نیز چنین آمده است: امام علی (علیه‌السلام) در پاسخ معاویه نوشتند «وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الْمَخْشُوش‏؛ مرا مى‏كشيدند به همان‌گونه كه شتر مهار در بينى را مى‏كشند تا بيعت كنم! به خدا قسم خواسته‏اى مرا سرزنش كنى ستايش كرده‏اى و رسوا نمايى ولى خود رسواشده‌ای.» (4) =-= امام باقر (ع) نیز فرمودند: «لما مروا بأمير المؤمنين عليه السّلام و في رقبته حبل آل زريق‏؛ وقتی حضرت علی(ع) را می‌بردند و بر گردنش طنابی از قبیله آل زُریق (=یکی از قبایل یهودی) بود» (5) 🔅 نتیجه: 1. برخی از اصحاب باعث اذیت و آزار امام علی (ع) را فراهم اورده‌اند. آیا میتوان آنها را عادل دانست.؟ 2. امام علی (ع) تا وقتی همسرش زنده بود با ابابکر بیعت نکرد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_waterد
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1.صحيح البخاري،396/6. 2.ابن حجر، فتح الباري بشرح صحيح البخاري،564/7؛ یوسف زاده الاماسی، نجاح القاری،188/18. 3.جوهری، السقیفه و الفدک، ص 71. 4.نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 387. 5.رجال کشی، ص 8. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 2️⃣2️⃣ : دلایل اثبات شهادت حضرت زهرا در منابع سنیان را ذکر کنید: ➖➖➖ 1.عمر قسم خورد که خانه را آتش میزند. (1) 2.حضرت زهراء(س) قسم خورد که عمر به قسمش عمل میکند.(همان) 3.ابابکر آخر عمرش از حمله به خانه حضرت زهرا(س) پشیمان شد.(2) 4.حضرت زهرا (س) از این افراد ناراحت بود و به تصریح بخاری شش ماه زنده بود و بیعت نکرد.(3) 5.اولین محاکمه در قیامت مربوط به خون به ناحق ریخته شده است. (4) 6.اولین شاکی برای خون به ناحق ریخته شده، امیرالمومنین(ع) هست. (5) 7.مولی علی(ع) عذاب شدن دو نفر را در خواب دیده است. ( 6) 🔅 نتیجه: عمر قسم به کشتن مخالفین دارد،ابابکر نیز از کاری که انجام داده پشیمان است. خونی از بیت علی(ع) ریخته شده که در قیامت اولین محاکمه به خاطر آن است. مولی علی(ع) عذاب شدن دو نفر را دیده است. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_waterد
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1. « حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبيد الله بن عمر حدثنا زيد بن أسلَم عن أبيه أسلم أَنَّهُ حِينَ بُويِعَ لأِبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) كَانَ عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ يَدْخُلان عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَيُشَاوِرُونَهَا وَيَرْتَجِعُونَ في أَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِكَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ، فَقَالَ: يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مَا مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَينا مِنْ أَبِيكِ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ، وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيَحْرِقَنَّ عَلَيكُمُ الْبَيْتَ، وَايْمُ اللَّهِ لَيُمْضِيَنَّ مَا حَلَفَ عَلَيْهِ؛ فَانْصَرِفُوا رَاشِدِينَ، فِرُّوا رَأْيَكُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَيَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ يَرْجِعُوا إِلَيْهَا حَتَّى بَايَعُوا لأَبِي بَكْرٍ.؛ هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند، علي و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبربه عمر بن خطاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوب‌ترين فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن‌ها بسوزانند. اين جمله را گفت و بيرون رفت، هنگامى كه علي (عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به علي (عليهم السلام) و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد!» ( إبن أبي شيبة الكوفي، المصنف في الأحاديث والآثار، 432/7،) پروفسور سعد بن ناصر بن عبد العزیز الششری ، از علمای نامدار وهابی که شاگرد عبد العزیز بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی و همچنین شاگرد عبد العزیز بن عبد الله آل الشیخ مفتی اعظم فعلی عربستان به شمار می‌آید و کتاب المصنف را تحقیق کرده است، در پاورقی کتاب می‌گوید: صحيح؛ أخرجه أحمد في فضائل الصحابه (532) وابن عبد البر في الإستذكار 3/975 ، وابن أبي عاصم في الآحاد (2952). عمر قسم خورد مخالفانش را میکشد:« فقال عمر لا والله لا يخالفنا أحد الا قتلناه » (ابن حجر،فتح الباری،31/7) ابن حجر خودش اعتراف میکند چنین مطلبی صحیح هست.« فقد وقع في المغازي لموسى بن عقبة وهي أصح المغازي كما تقدم »( همان،ص513 ) 2. سیوطی،مسند فاطمه،ص17 ،ش28 و سیوطی این روایت را درست میداند.« حدیث حسن». همان، ص 18. 3. به تصریح بخاری، زهرا از ابابکر ناراحت بود و بیعت نکرده از دنیا رفت. « فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ، فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَ عَاشَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، دَفَنَهَا زَوْجُهَا: عَلِيٌّ لَيْلًا، وَ لَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَ صَلَّى عَلَيْهَا،» 4. « قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: أَوَّلُ مَا يُقْضَى بَيْنَ النَّاسِ بِالدِّمَاءِ. » ( صحصح بخاری،177/10، کتاب الرقاق،باب القصاص یوم القیامه) 5. «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- أَنَّهُ قَالَ: أَنَا أَوَّلُ مَنْ يَجْثُو بَيْنَ يَدَيْ الرَّحْمَنِ لِلْخُصُومَةِ يَوْمَ الْقِيَامَة » ( بخاری،142/6،کتاب المغازی،باب غزوه بد،باب قتل ابی جهل ) 6. «حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا شَرِيكٌ، عَنْ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ عَلِيٍّ، قَالَ: §رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي مَنَامِي، فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ مَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِهِ مِنَ الْأَوْدِ وَاللَّدَدِ فَبَكَيْتُ، فَقَالَ لِي: «لَا تَبْكِ يَا عَلِيُّ»، وَالْتَفَتَ فَالْتَفَتُّ، فَإِذَا رَجُلَانِ يَتَصَعَدَانِ وَإِذَا جَلَامِيدُ تُرْضَخُ بِهَا رُءُوسُهُمَا حَتَّى تُفْضَخَ ثُمَّ يَرْجِعُ، أَوْ قَالَ: يَعُودُ، قَالَ: فَغَدَوْتُ إِلَى عَلِيٍّ كَمَا كُنْتُ أَغْدُو عَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ، حَتَّى إِذَا كُنْتُ فِي الْخَرَّازِينَ لَقِيتُ النَّاسَ، فَقَالُوا: قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ » (مسند ابی یعلی،298/1). •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
عبد الرزاق: این کودن را ببینید! «الضعفاء الكبير للعقيلي» (3/ 110): «سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُبَارَكِ الصَّنْعَانِيَّ يَقُولُ: كَانَ زَيْدُ بْنُ الْمُبَارَكِ لَزِمَ ‌عَبْدَ ‌الرَّزَّاقِ فَأَكْثَرَ عَنْهُ ثُمَّ خَرَقَ كُتُبَهُ وَلَزِمَ مُحَمَّدَ بْنَ ثَوْرٍ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ: كُنَّا عِنْدَ ‌عَبْدِ ‌الرَّزَّاقِ فَحَدَّثَنَا بِحَدِيثِ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ مَالِكِ بْنِ أَوْسِ بْنِ الْحَدَثَانِ الْحَدِيثِ الطَّوِيلِ، فَلَمَّا قَرَأَ قَوْلَ عُمَرَ لِعَلِيٍّ وَالْعَبَّاسِ: فَجِئْتَ أَنْتَ تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ، وَجَاءَ هَذَا يَطْلُبُ مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، قَالَ ‌عَبْدُ ‌الرَّزَّاقِ: انْظُرُوا إِلَى ‌الْأَنْوَكِ، يَقُولُ: تَطْلُبُ أَنْتَ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، أَلَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ قَالَ زَيْدُ بْنُ الْمُبَارَكِ: فَقُمْتُ فَلَمْ أَعُدْ إِلَيْهِ وَلَا أَرْوِي عَنْهُ حَدِيثًا أَبَدًا» این تعبیر لطیف، خشم ذهبی را شعله ور کرده «سير أعلام النبلاء - ط الرسالة» (9/ 572): «قُلْتُ: هَذِهِ عَظِيْمَةٌ، وَمَا فَهِمَ قَوْلَ أَمِيْرِ المُؤْمِنِيْنَ عُمَرَ، فَإِنَّكَ يَا هَذَا لَوْ سَكَتَّ، لَكَانَ أَوْلَى بِكَ، فَإِنَّ عُمَرَ إِنَّمَا كَانَ فِي مَقَامِ تَبْيِيْنِ العُمُوْمَةِ وَالبُنُوَّةِ، وَإِلَاّ فَعُمَرُ -رَضِيَ اللهُ عَنْهُ- أَعْلَمُ بِحَقِّ المُصْطَفَى، وَبِتَوقِيْرِهِ، وَتَعْظِيْمِهِ مِنْ كُلِّ مُتَحَذْلِقٍ مُتَنَطِّعٍ، بَلِ الصَّوَابُ أَنْ نَقُوْلَ عَنْكَ: انْظُرُوا إِلَى هَذَا ‌الأَنْوَكِ الفَاعِلِ - عَفَا اللهُ عَنْهُ - كَيْفَ يَقُوْلُ عَنْ عُمَرَ هَذَا، وَلَا يَقُوْلُ: قَالَ أَمِيْرُ المُؤْمِنِيْنَ الفَارُوْقُ؟ وَبِكُلِّ حَالٍ، فَنَسْتَغْفِرُ اللهَ لَنَا وَلِعَبْدِالرَّزَّاقِ، فَإِنَّهُ مَأْمُوْنٌ عَلَى حَدِيْثِ رَسُوْلِ اللهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- صَادِقٌ.»
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 3️⃣2️⃣ :آیا در حضور امام حسن(ع) به حضرت زهرا(س) سیلی زدند؟ ➖➖➖ در جريان سيلي خوردن حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بايد متذکر شد که شيخ در الاختصاص چنين نقل مي کند: از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که فرمودند: بعد از رحلت پيامبر اکرم فدک که از طرف آن حضرت به فاطمه زهرا اعطا شده بود توسط ابوبکر و عمر غصب شد و طي محاجه هايي که علي و فاطمه کردند و گواهاني که ارائه نمودند ابوبکر و عمر قبول نکردند... تا اينکه علي ع به فاطمه س فرمود: وقتي که ابوبکر تنهاست پيش او برو و بگو که تو امروز در جاي پيامبر اکرم نشستي و ادعاي مقام پدرم و خلافت او را کرده اي و جاي او نشسته اي؟ اگر فدک ملک تو هم بود و من از تو مي خواستم که آن را به من ببخشي بر تو واجب بود که آن را به من بدهي. حضرت زهرا نزد ابوبکر آمد و اين مطلب را فرمود: ابوبکر گفت: راست مي گويي، سپس در ورقه اي مطلبي نوشت که دال بر برگرداندن فدک به آن حضرت مي نمود. چون فاطمه زهرا س بيرون آمد، بين راه عمر را ديد و عمر از آن نوشته سؤال کرد و حضرت فرمود: نوشته اي است که ابوبکر براي برگرداندن فدک برايم نوشته است. عمر گفت: آن را به من بده ولي حضرت ابا کرد و آن را نداد در اين جا عمر براي گرفتن کاغذ جسارتي عظيم به حضرت زهرا س نمود و با قساوت قلب با پا به فاطمه زهرا زد و سيلي به صورت مبارک آن حضرت زد به طوري که در اثر آن گوشواره حضرت شکست و خدا مي داند چه حالي پيدا کرد.[1] طبق اين نقل که مورخين و علماي بعدي نيز از اين منابع استفاده کرده اند اشاره به حضور هيچ يک از فرزندان حضرت فاطمه زهرا نشده است. مجلسي در جاي ديگر مي فرمايد: در موقع هجوم به خانه فاطمه زهرا عمر با سيلي محکمي به صورت فاطمه زد و از ضرب آن گوشواره در گوش حضرت در زير لباسش شکست.[2] از آنجا که در قديم خانه ها چنان وسيع نبودند و اعضاي خانواده در مساحت کمتري زندگي مي کردند و مخصوصاً در مواقع اين چنيني قطعاً اعضاي خانواده در جريان حضور داشتند و صحنه را مشاهده مي کردند، در اين صورت همه فرزندان آن حضرت شاهد اين صحنه بودند. عبدالزهرا مهدي کتابي در مورد هجوم به خانه فاطمه زهرا س نوشته و اکثر اقوالي که در اين باره در کتب قديم از شيعه و سني وارد شده آورده است و در آنجا هم ذکري از حضور امام حسن يا حضرت زينب در جريان سيلي خوردن حضرت فاطمه زهرا نياورده است. و فقط به اين قضيه اشاره مي کند که عمر بن خطاب در موقع هجوم به خانه حضرت زهرا سيلي محکمي به صورت حضرت فاطمه زهرا زد و ضربت سيلي آنچنان شديد بود که گوشواره در گوش حضرت شکست و به زمين افتاد و اين قول را از دلائل الامامه، بحار، ارشاد القلوب، هدايه الکبري و... نقل مي کند.[3] 🔅 نتیجه:بنابراين با جستجويي که صورت گرفت در کتب قديم و معتبر، مطلبي که دال بر اين باشد که موقع سيلي خوردن حضرت فاطمه س چه کسي همراه ايشان حضور داشتند، اشاره نشده است. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖ پاورقي ها: [1]. شيخ مفيد، الاختصاص، قم، کنگره شيخ مفيد، 1413ق، ص183ـ185؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج29، ص129؛ نمازي، شيخ علي، مستدرک سفينه البحار، قم، جامعه مدرسين، 1419ق، ج8، ص502. [2]. بحارالانوار، همان، ج53، ص18؛ خصيبي، حسين بي حمدان، الهدايه الکبري، بيروت، موسسه البلاغ، 1411ق، ص407. [3]. الهجوم الي بيت فاطمه(س)، همان، ص124. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
از جمله مصادر تاریخی که این واقعه ی تلخ را –هر چند سر بسته و مختصر- نقل کرده است، کتاب «روض[۳] المناظر فی علم الأوائل و الأواخر» تألیف «محب الدین أبو الولید محمّد بن محمّد بن محمّد بن الشحنه الحلبی الحنفی[۴]» (۷۴۹ق-۸۱۵ق) می باشد که از مصادر تاریخی مهم قرن هشتم یا نهم است. مؤلّف در وقایع سال یازدهم هجری و در بیان وقایع سقیفه این عبارت مهم را نقل میکند: «…ثمّ إنّ عمر جاء بیت علیّ فلقیته فاطمه رضی الله عنها فقال: ادخلوا فیما دخلت فیه الأمّه».
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 4️⃣2️⃣ :در عزای فاطمیه چگونه گریه کنیم؟ ➖➖➖ امام حسین(ع) فرمودند:پدرم پس از دفنِ مادرم گفت: اگر چیرگی دشمنان زورگو نبود: 《 وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَى‏؛مثل زن بچه مرده شیون میزدم.》 📕کلینی،الکافی،ج۱،ص۴۵۹. 👈ما که محذوریت امام علی (ع) را نداریم.پس در روضه خاتون دوسرا،اینگونه بگریید. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی مبانی و ادعاهای استاد غفاری در کتاب مادر واقعی) . 1️⃣ : مخفی بودن قبر حضرت زهرا(علیها السلام) ➖➖➖ مقدمه: از سخنان استاد غفاری درباره حضرت زهرا(س) کتابی جمع شده است با نام « » علاوه بر مطالب خوب و قابل استفاده در این کتاب مبانی و ادعاهای نادرست نیز یافت میشود. به تناسب مباحث فاطمیه،چند مورد از ادعاهای اشتباه این کتاب را بررسی میکنم. =-= او گفته است: «اینکه قبر حضرت زهراء (س) مخفی است،اسرار زیادی دارد؛ » ( مادر واقعی،چاپ اول،زمستان 96،ص 70.) 🔺 درحالیکه همانطور که قبلاً نیز گفتیم، قبر خاتون دوسرا مخفی نیست. 🤔 ⤴️⤴️ اما دلایل ما: الف) امام علی(ع) پس از دفن کردن همسرشان فرمود : « «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِك‏؛درود بر تو اى رسول خدا از من و از دخترت كه در جوار تو فرود آمده» (نهج البلاغه(صبحی صالح)،ص320.) و در نقل مرحوم کلینی : « َ وَ الْبَائِتَةِ فِي الثَّرَى بِبُقْعَتِك‏» ( الکافی،ج1،ص459) . ملا صالح مازندرانی می نویسد: « کلمه ببقعتک دلالت بر آن دارد که حضرت فاطمه زهرا«س» در خانه خودش دفن شده است و خانه او در نزدیکی خانه پیامبر«ص» است.» (شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني) ؛ ج‏7 ؛ ص208.) + ب) امام حسن(ع) ؛ در وصیت امام حسن علیه السلام چنین آمده است : « ثُمَّ وَجِّهْنِي إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِي إِلَى أُمِّي ع ثُمَّ رُدَّنِي فَادْفِنِّي بِالْبَقِيع‏..؛ مرا بر سر قبر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ببر تا با او تجديد عهد كنم، آنگاه مرا بطرف قبر مادرم عليها السلام برگردان، سپس مرا در بقيع دفن كن‏» (کلینی،الکافی،ج1،ص300) مرحوم مجلسی در توضیح این روایت می نویسد:«عبارت امام «ثم ردني» دلالت دارد که قبر مادرشان در بقیع نیست» (مجلسی،مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏3، ص: 305) + ج) امام باقر(ع) یا امام جواد(ع) « الْعَبَّاسِ الْمَنْصُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ مُحَمَّدٍ الْعُرَيْضِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ ع ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ: إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ ...» ( تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏6، ص: 10.) برخی چون مرحوم عطاردی منظور از «ابوجعفر» را امام باقر دانسته‌اند. و گروهی چون آیت الله محمد سند «ابوجعفر» را حضرت جواد(ع) دانسته‌اند. که ایشان به فردی گفتند: زمانی که به زیارت قبر جده خودت فاطمه(س) رفتی چنین بگو. این نقل نیز حکایت دارد،قبر حضرت زهرا(س) نه تنها بر معصومان بلکه بر شیعیان نیز مشخص بوده است. که امام چنین دستوری میدهد. + د) امام رضا علیه السلام: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ؛از حضرت رضا عليه السلام راجع بقبر فاطمه عليها السلام پرسيدم، فرمود: در خانه خود بخاك سپرده شد، سپس چون بنى اميه مسجد را توسعه دادند جزء مسجد شد.» ( کلینی،الکافی،ج1،ص461،باب مولد الزهراء،حدیث9.) + ه) امام هادی : در پاسخ سوال از قبر حضرت زهراء سلام الله علیها فرمود: «..هی مع جدی؛ ایشان در کنار جدم رسول الله صلی الله علیه و اله دفن شدند.»(سید بن طاووس،الاقبال،ج2،ص623.) =-= علاوه بر این روایات تصریح بزرگان مذهب نیز بر این مطلب دلالت دارد. علمایی چون : شیخ صدوق (من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 572.)، شیخ مفید( المقنعه، ص 459.) ، سید بن طاووس ( اقبال الاعمال،ج2،ص624) ، علامه مجلسی ( مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏5، ص: 348) ، سید علی طباطبایی ( رياض المسائل ،ج‌7، ص: 194) ، سید محسن امین ( امین،اعیان الشیعه،ج1،ص322.)، آیت الله سید محمود شاهرودی ( كتاب الحج (للشاهرودي)، ج‌5، ص: 169.) ، محمد جواد مغنیه ( فقه الإمام الصادق عليه السلام، ج‌2، ص: 250) ، محمد حسینی جلالی ( حسینی جلالی،فهرس التراث،ج1،ص77.) و مرحوم آیت الله حسن‌زاده آملی ( هزار و يك كلمه، ج‏3، ص: 446) 👆👇 🔅 و چه عجیب است که استاد مکرم و پیروان و هم مسلکان که ادعای رؤیت و شهود دارند، اما چگونه این روایات و سخنان که با یک جستجو ی ساده در نرم‌افزارهای اسلامی دست‌یاب است را کشف نمیکنند.🤔 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔍 4000 یا حدود 20 نفر؟ 🏴 فاطمیه دیگری گذشت و برخی افراد تأثیرگذار در جامعه، بدون مطالعه و از روی تقلید و شنیده‌ها، مطالبی گفتند که هیچ اعتبار تاریخی نداشت و جز بر طبل اختلاف میان مسلمانان نکوفت. دختر رسول‌الله را در میان صحابه و مردمان صدر اسلام غیرمحترم جلوه دادند در صورتی که سیده نساء عالمین احترام بسیاری در میان همه مسلمانان داشت و دارد. ⛔️ در این میان مطالبی نقل شد که گرچه ارزش پرداختن به آن نیست ولی به منظور مبارزه با تحریفات تاریخی لازم است به آن اشاره شود. 🏹 مثلاً اینکه چه تعدادی در خانه صدیقه کبری برای اعتراض جمع شده بودند یا چه تعدادی برای شکستن این تحصّن و گرفتن بیعت از آنان پشت در آمدند، بسیار مبالغه شد و گاهی گفته شد لشکری چنین و چنان! 😳 🗒 در کتاب هجوم علیٰ بیت فاطمه(س) که با استناد به منابع معتبر و غیر معتبر جمع‌آوری شده، حداکثر نام 23 نفر برده شده است. عدد چهار هزار حمله کننده، در کتاب غیر معتبر مجمع النورین مرندی (د.1349ق) در عصر قاجار آمده و او از جنات الخلود خاتون‌آبادی در عصر صفویه نقل می‌کند که بنا به نقل بحار 4000 نفر بودند. در حالی که روایت بحار مربوط به واقعه دیگری است و نویسنده در این برداشت به خطا رفته است. ✅ به قول شهید مطهری که بشر تمایل به افسانه‌سازی دارد؛ در این وقایع عده‌ای مایلند بدون تأمل و دقت، اعداد و ارقام را بالا ببرند. 📍 چنانکه درباره 500 گمارده بر شریعه فرات برای منع آب از اباعبدالله(ع) رقم 4000 در کتب غیرمعتبر رواج یافته و عدد اصلی فراموش شده است. مُستَبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 4️⃣5️⃣ 📝 موضوع:ام البنین (س) ➖➖➖ 1.معرفی ام‌البنین، بنت‌ حزّام بن عامر بن کلاب. است و پدرش ابوالمجْل‌ حزّام‌ بن‌ خالد، از قبيلة بنى‌ كلاب‌. منابع متقدم شیعی و سنی نامش را «ام البنین» ذکر کرده‌اند. (1) =-= انتساب نام «فاطمه» برای ایشان در منابع و مقاتل قدیمی وجود ندارد. مرحوم تستری می نویسد: .» ثمّ تسمية المصنّف لها بفاطمة لم أدر إلى أيّ شيء استند؛ مشخص نیست از چه زمانی چنین انتسابی صورت گرفته است (2) + 2. جریان ازدواج با حضرت علی: ابن عنبه: (حدود ۷۴۸- ۸۲۸ ق‌): حضرت علی به عقیل گفت همسری از شجاعان عرب برایش بیابد و عقیل ام البنین را برای وی یافت چون: «ليس في العرب أشجع من آبائها؛ در عرب شجاعتر از آباء ام البنین نبود» (3) تاج الدین بنابر حدسی احتمال میدهد این ازدواج، در سال 25 و در 24 رجب بوده است. (4) + 3. عظمت این بانو: در منابع متاخر و متقدم مطالبی در عظمت ایشان ذکر شده است. در یکی از منابع زیدی می خوانیم: «و هؤلاء الثلاثة بنو أم جعفر و هي الكلابية و هي أم البنين. قال الحسن قال أبي: بلغني عن جعفر بن محمد عليهما السلام أنه قال: بكى الحسين عليه السلام خمس حجج و كانت أم جعفر الكلابية تندب الحسين و تبكيه و قد كف بصرها، فكان مروان و هو وال المدينة يجي‏ء متنكرا بالليل حتى يقف فيسمع بكاءها و ندبها.؛ ام البنین در مصیبت امام حسین (ع) چنان گریست که چشمش نابینا شد.» (5) مرحوم آیت الله باقر شریف قرشی (1433 ق) گفته است: «در تاریخ زنی همچون ام البنین دیده نشده که نسبت به فرزندان هووی خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد.» (6) ✨آیت الله تبریزی رحمه الله در استفتائی گرفتن مجلس عزاء به نام ایشان و پهن کردن سفره غذایی به نام ایشانرا تایید نموده است.)7) =-= 📌البته انتساب برخی عظمتها به ایشان قابل تردید است. به چند مورد از این موارد اشاره میشود. مهدی السویج (8) در ادعایی بدون دلیل، ایشانرا در رتبه علمی شبیه حضرت زینب می داند (9) و مهدی حائری نیز بدون حجت و دلیل، ادعا می کند: «قال فی کنز المصائب ان العباس اخذ علما جما اوائل عمره عن ابیه و امه و اخواته؛ عباس بن علی، علم را از پدر و مادرش ام البنین اخذ نموده است» (10) سید احمد نجفی یکی از منبریهای است که با ذوقیات صوفیانه مجالسی دارد. او مدعی است: ام البنین زیارت نامه دارد، و مضمون این زیارت نشان میدهد قطعاًمعصوم چنین گفته است. (11) درحالیکه با تامل درمی یابیم این زیارت قابل قیاس با زیارات ماثوره از معصومان نیست. مرحوم سبزواری نیز وجود زیارتی منسوب به ایشان را رد کرده و می نویسد: «فاطمة بنت حزام الكلابية والدة العبّاس بن علي ابن أبي طالب عليه السّلام ... وليس لهم زيارة موقّتة، بل يجزي كل ما جرى على اللسان من السلام بعد قراءة شيء من القرآن.» (12). نجفی همچنین ادعا میکند، مختار ثقفی از ام البنین طلب یاری نمود و ایشان به او کمک کرد (13) و امام حسین (ع) بود که به وی لقب ام البنین را داد (14) درحالیکه دروغ بودن چنین حرفی بر محققان مخفی نیست. به ادعای وی،مولی علی (ع) به وی زهرا میگفت! (15) + 4. فرجام ایشان: مهدی السویج می نویسد: من با اینکه تحقیق کاملی کردم زمان و سال وفات این بانو را نیافتم. منتهی بر حسب یک قطعه شعری در کتابی با نام «کنز المطالب» نوشته «محمد باقر القره الباغی الهمدانی» است که این کتاب در 1312 ق نوشته شده است. وفات را 13 جمادی الثانی ذکر کرده است. روایتی از از اعمش نیز وجود دارد که او گوید: فضل بن عباس در روز 13 جمادی الثانی بر امام سجاد وارد شد و گفت: جده‌ام ام البنین فوت شد. بیرجندی در «وقائع الایام» نیز همین روز را به عنوان سالروز وفات آن بانو ذکر کرده است. (۱۶) گذشته از اینکه چنین روایتی در منابع معتبر نیست. این نقل هیچ سندی ندارد؛ خصوصاََ که جاعل ناشی نمی دانسته اعمش در سال ۶۱ هجری به دنیا آمده و در سال ۶۴ سه سال بیشتر نداشته است! علاوه بر این مطلب، محمد علی سالکی نیز می نویسد: من کتاب بیرجندی رو بررسی کردم چنین مطلبی در آن وجود نداشت. (۱۷) 🔸آیت الله سید محمد شیرازی برای اولین مرتبه در سال 1419 ق احتمال مسمومیت ایشانرا مطرح کرده است. (1۸) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
☝️☝️ پی نوشت: 1. شیخ طوسی می نویسد: «أمه أم البنين بنت...» رجال طوسی، ص 102؛ شهید اول می نویسد: «امّه أُمّ البنين بنت حزام بن خالد بن ربيعة» الدروس الشرعية في فقه الإمامية، ج‌2، ص: 26. أبو حيان توحيدي (م 414 ق) البصائر و الذخائر، ص: 214. بیرجندی، وقایع الایام فی محرم الحرام، ج 1، ص 686. 2. محمد تقی تستری, قاموس الرجال, ج 12, ص 196. البته مرحوم نمازی شاهرودی می نویسد: .» واسمها فاطمة على ما قاله العلامة المامقاني (شاهرودی، مستدرک علم رجال الحدیث،8/551) 3. ابن عنبه, عمدة الطّالب في أنساب آل أبي طالب, ج 1, ص 357. 4. تاج الدین، المجالس الشجیه ص 41. 5. الأمالي الخميسية، شجرى جرجانى، ج‏1، ص: 230. 6. شریف القرشی، العباس بن علی، ۱۳۸۶ ش، ص ۲۸. 7. تبریزی، صراط النجاة، ج 9، ص 52. 8. سید مهدی السویج از خطباء است. وی در سال ١٣٤٩ هـ در بصره به دنیا آمده و در ١٤٢٣ هـ در سوریه درگذشت. کتابهایی از خود به یادگار گذاشته است. مثل مائة مسألة مهمة حول الشيعة، ام البنین سیدة نساء العرب و... . 9. سویج، ام البنین سیده نساء العرب، ص 51. 10. معالی السبطین، صبح الصادق،1425، ص 396، فصل نهم، مجلس 18. 11. سید احمد نجفی، رائحة الوصال، منشورات الرضا، لبنان،2015. ص 43. 12. سبزواری، مهذب الاحکام،15/61. 13. همان، رائحة الوصال، ص 44. 14. همان. 15. همان، ص 45. 16. مهدی تاج الدین، المجالس الشجیة فی سیرة ام البنین، ص 250. به نقل از: مهدی السویج، أُمُّ البَنِينَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ العَرَبِ، ص 84. 17. المجالس الشجیه، ص 252 به نقل از سالکی، ام البنین، 18. ایشان ابتدا می نویسد علت مرگ این بانو بر ما روشن نیست. ولی بنی امیه مخالفانشان را مسموم میکردند که بنی العباس نیز این شیوه را پیش گرفتند؛ و حتی علاوه بر ام البنین ایشان احتمال میدهد حضرت زینب نیز توسط آنان مسموم شده باشد. محمد حسینی شیرازی، السیدة ام البنین، صص 49 -50. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از جمله فضائل جدید درباره ام البنین(س) ! •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته اول ➕مقدمه ➖〰️➖ 📌بنابر اذعانِ مولوی پژوهان یکی از مهمترین ارکان تصوف مولوی، رقص صوفیانه اوست. استاد همائی گفته : «امّا تصوّف مولوى در مرحله اخير وجد است و سماع و قول و ترانه و اشعار. » (مصباح الهدایه،مقدمه همائی،ص46.) . =-= کریم زمانی، یکی از مظاهِر دعوای اهل شریعت با مولوی را بر سر مسئله رقصش بر شمرده و چُنین می نویسد: « مولوی هم در موسیقی علمی تبرح داشت و هم در موسیقی عملی. ... پیوند ناگسستنی او با موسیقی عصبیت و عصبانیت اهل ظاهر را بر می انگیخت و آنان را به ستیز و نقار در می آورد.گاه علیه سماع و رَباب فتوی می دادند و گاه فریاد بَقر [گاو!]می آوردند که مولانا بدعت را سنت ساخته است! لیکن او بدین غوغاها وقعی نمی نهاد و کار خود می کرد» ( زمانی،میناگر عشق،ص566.) « مولانا رقص را نیک پاس میداشت » (همان،ص567.) آنِه‌ماری شیمل مُستَشرِق بزرگ آلمانی اعتراف میکند، موسیقی و رقص باعث جوشش عشق در مولوی میشد. (مولانا دیروز، امروز، فردا،ص 209.) =-= به اعتقاد علی سیدین : « . مولوی خود تا حد افراط می رقصید. گاه چرخش وی با فریاد «هی» آغاز می شد. در کوچه و خیابان و حتی با صدای وسایل زرکوبان، و در گرسنگی و بیماری می چرخید و می رقصید. رقصهای طولانیگاه از شب تا صبح و گاه از صبح تا شب ادامه می یافت. در پایان مراسم، مولوی شربت می نوشید و استحمام می کرد. اشعار مولوی نیز در همین جذبات سروده شده است» (علی سیدین، پشمینه پوشان، صص 316-317 با تلخیص.) ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عصر آب
🔺 ⤴️ از بنیادی ترین مبانی اعتقادی مسئله توحید است. برای روشن شدن مرز توحید اهل بیت به عنوان عارفان بی مانند مکتب تشیع در پست جدیدی به این مهم اشاره میشود. ┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ⤴️ یکی از منابع مهم و معتبر در شناخت توحید، است. در قالب چند فرسته به تبیین و مقایسه توحید فاطمی و سایر مکاتب بشری اشاره میشود 🔅 فرسته اول ➖➖➖ در مکتب اهل بیت دیدار خدا با چشم سر، ممتنع ذاتی است؛ مثل شریک الباری . حضرت زهراء (س) در خطبه فدکیه فرمودند: « الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ، وَ مِنَ الْأَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ، ؛ خدا با چشم سر قابل دیدن نیست، و با زبان نمیتوان وی را توصیف کرد و کیفیتش برتر از اوهام است.» امام باقر(ع) نیز به یکی از خوارج فرمود: خدا به مشاهده با چشم دیده نمیشود.( صدوق،الامالی،ص278) + در مقابل بسیاری از پیروان سایر مکاتب به دیدن خدا با جشم سر باور دارند. به چند نمونه اشاره میشود. ابوالحسن اشعری از بزرگان سنی در باب اول کتابش دنبال اثبات دیدن خداوند با چشم در قیامت است. (الإبانة عن أصول الديانة،ص35) == ماتریدی دیگر عالم پرآوازه اهل سقیفه، نیز قائل است خدا بدون کیف قابل رویت است ، (ماتریدی،التوحید،ص85.) == سید قطب از رهبران بزرگ اخوان المسلمین مصر معتقد است : «حالتى كه روى مؤمنان، خوش و خرّم و شاداب است؛ شادابى از آن رو كه به سوى پروردگار نظر مى‏كنند. آرى، نظر كردن به سوى ذات بارى تعالى. وه چه زيبا! چه خوش حالتى! چه سعادتى! چه درجه والايى است كه مؤمنان در روز قيامت از آن برخوردارند. »( قطب،فى ظلال القرآن،ج6،ص3771.) =-= غزالی از صوفیان پر آوزه گفته : « و باز آنكه از همه صفات آفريدگان منزّه است، در اين جهان دانستنى- است و در آن جهان‏ ديدنى‏ است. و چنانكه اندر اين جهان بى‏چون و بى‏چگونه دانند وى را، در آن جهان نيز بى‏چون و بى‏چگونه بينند وى را، كه آن ديدار از جنس ديدار اين جهانى نيست. » ( غزالی، كيمياى سعادت، ج‏1، ص: 126.) == نظامی گنجوی سروده است :« دیدنش از دیده نباید نهفت / کوری آنکس که بدیده نگفت ** دید پیمبر نه به چشمی دگر / بلکه بدین چشم سر این چشم سر » (نظامی، مخزن الاسرار،19.) == مولوی در مثنوی‌اش گفته : « قصد در معراج ديد دوست بود/ در تبع عرش و ملايك هم نمود» ابلاغ، نظر جلال الدین را چنین می داند : « مولانا جلال الدین درین باره مذهب اهل سنت و جماعت را تایید میکند و می گوید رویت خدا با چشم ممکن است» (عنایه الله ابلاغ،مولانا جلال الدین بلخی میان صوفیه و علماء کلام،ص287) == نور علی الهی رهبر یکی از طریقتهای انحرافی نیز گوید:« ما می‌گوییم خدا به جان آن سیبل‌هایت ما را به رشته امتحان در نیاور.» (آثارالحق، ج1، ص 21، گفتار42) ادامه دارد... ┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☝️☝️ مرحوم سعادت پرور ،وصی سلوکی نداشت.