eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
59 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۳_۰۱_۱۹_۱۵_۵۹_۲۸_۴۷۳.mp3
6.37M
🙏صلی‌الله علیک یااباعبدالله ♥️🤚 آرومم کن... 🎤 محمدفصولی‌الکربلایۍ 🎤 محمدحسین دامنۍ خیلی التماس دعا داریم😭 🎋〰❄️ @Alachiigh
🔴 ماجرای خیانتی بزرگ 🔹دیروز مقام معظم رهبری(حفظه الله) در قسمتی از سخنانشان در جمع تبریزی ها فرمودند: "اوایل انقلاب وقتی فهمیدم عده ای می خواهند هواپیماهای اف ۱۴ را بفروشند به سرعت مصاحبه و افشاگری کردم و آن حرکت ناکام ماند". ماجرا برمی گردد به سال ۱۳۵۸ و زمان دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان که البته مهم ترین نقش را در این خیانت بزرگ، ابراهیم یزدی وزیر خارجه آن دولت ایفا کرد. ابتدا قراردادهای خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای اف۱۶ و چند هواپیمای استراتژیک آواکس و سه فروند ناوشکن که هزینه آن ها در زمان شاه به طور کامل به آمریکایی ها پرداخت شده بود، به صورت یک طرفه از سوی ایران لغو گردید!! تجهیزات فوق العاده مهمی که اگر داشتیم در دفاع مقدس بسیار به کارمان می آمدند و طبیعتا چون لغو از طرف کشورمان بوده چندین میلیارد دلار ضرر مالی متوجه ایران شد و هنوز که هنوز است پول های ما در آمریکا بلوکه است!! ابراهیم یزدی و دوستانش به لغو این قراردادها بسنده نکردند و به دنبال پس دادن هواپیماهای اف۱۴ به آمریکایی ها به بهانه سنگین بودن هزینه نگهداری آن ها بودند که اقدام آیت الله خامنه ای مانع این کار شد و دیدیم که همان هواپیماها چقدر در زمان جنگ به دردمان خورد. عمر دولت موقت لیبرال مسلک، بسیار کوتاه اما خیانت های آن دولت بسیار زیاد و دردناک بود ... ✍ "قاسم اکبری 🎋〰❄️ @Alachiigh
🔵❌از نگاه آمریکایی ها یه زمانی فتوشاپ بودیم، ولی خب الان یک تامین کننده جهانی پهپاد! هر آنچه رو امروز انکار کنید فردا میکنیم تو چشمتون😁✌🏻 🗣فائزه طلایی 🎋〰❄️ @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜رمان نقاب ابلیس #قسمت14 (الهام) از این ده تا سایت و وبلاگ، هشت تایشان فیلتراند و آن دوتای دیگر هم
⚜رمان نقاب ابلیس (مصطفی) بعد مدت‌ها دوباره به سالن رزمی می‌روم. خیلی وقت بود، کارهای بسیج نگذاشته بود بیایم خدمت علی و دار و دسته‌اش. علی در واقع شاگرد سیدحسین است و حالا که سید نیست، او کلاس‌های رزمی را می‌چرخاند. در گروه فرهنگی هنری هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. دستپ‌خت سیدحسین است دیگر! مرا که می‌بیند، کمی سر و وضعش را مرتب می‌کند و جلو می‌آید: -به! سلام آقاسید! چه عجب از اینورا... بندهای کمربند مشکی‌اش را می‌گیرم و می‌کشم طوری که فشارش را حس کند: -تو کی مشکی گرفتی بچه؟ آخرین بار یادمه زرد بودی! علی لبخندی از سر خویشتن‌داری می‌زند: - احترام پیشکسوتان واجبه! لباس تکواندو را از داخل ساکم بیرون می‌کشم. خیلی وقت است سراغش نرفته بودم. یا جای خط‌های تا رویش مانده یا چروک شده. مهم نیست، می‌پوشمش. با بقیه بچه‌ها شروع می‌کنیم به گرم کردن. تازه می‌فهمم این مدت چقدر بدنم خشک شده بوده! علی که کنار من نرمش می‌کند، آرام می‌گوید: -چی شده آقاسید هوس ورزش رزمی کردن؟ درحالی که درد حاصل از کشش پاهایم را تحمل می‌کنم جواب می‌دهم: - حالم خوش نیست، می‌خوام تخلیه شم! بهتره بیخیال مبارزه بشی اخوی! علی «آهان» آرامی می‌گوید و به بچه‌ها تشر می‌زند که درست نرمش کنند. نه به این فروتنی‌اش و نه به آن داد زدن‌هایش سر بچه‌ها! انقدر به کیسه بوکس و میت‌های بیچاره ضربه می‌زنم که خیس عرق شوم. صدای کیاپ کشیدنم بین صدای بچه‌ها گم شده، اما خودم صدای خودم را می‌شنوم. انگار خود یاسر الحبیب یا شیرازی جلویم ایستاده باشد! مریم راست می‌گوید، باید کتاب پخش کنیم بین بچه‌ها. باید به واحد فرهنگی هم بگویم سیر نمایشگاهی بگذارد. مهدی هم باید برنامه‌های کانال را ببرد به سمت مباحث اعتقادی. حاج آقا هم که کارش را خوب بلد است. جلسات را می‌بریم به سمت پرسش و پاسخ. ورزش کمک می‌کند مغزم بهتر کار کند. وقتی علی صدایم می‌زند که سرد کنیم، به خودم می‌آیم. تازه درد پاهایم را حس می‌کنم. نمی‌دانم بخاطر شدت ضربات است یا دوری‌ام از ورزش؟ با حوله عرقم را خشک می‌کنم که عباس می‌رسد. بچه‌هایی که برای تمرین سرود اسم نوشته‌اند قرار است تست بدهند. بچه‌ها دورش را می‌گیرند. باید تست گرفتن تا قبل از نماز مغرب تمام شود. می‌نشینم گوشه‌ای از شبستان؛ نشستن که نه، رها می‌شوم. مشغول تماشای عباس و بچه‌هایم که علی با یک لیوان شربت آب‌لیمو می‌رسد: -پاهات درد می‌کنه سید؟ سر تکان می‌دهم. با دلسوزی می‌گوید: -خب چرا همه کارا رو خودت می‌کنی؟ انقدر حرص نخور سید! یه ذره م به زندگیت برس! صفر تموم شه ما شیرینی عروسی می‌خوایما! تازه یادم می‌افتد چیزی به اربعین نمانده. خدا خودش بخیر کند. می‌پرسد: - میگم سید... یه بچه‌ها چندروز پیش ازم پرسید چرا انقدر اسلام حرف از جهاد می‌زنه، ولی توی بقیه ادیان اینطور نیست؟ یک جرعه از شربت می‌نوشم. دلم شربت انبه می‌خواهد. نگاهی به علی می‌کنم: -خب تو چی بهش جواب دادی؟ (مصطفی) علی با همان تواضعش می‌گوید: -والا ما که مثل شما و حاج آقا بلد نیستیم درست سوال جواب بدیم ولی گفتم توی اسلام جهاد معنیش وحشی‌گری نیست؛ جهاد فقط مبارزه با کفر و ظلمه نه مردم عادی، برای دفاعه. نامردی هم توش حرامه، چون بخاطر خدا باید جنگید نه کس دیگه! هیچ جای سیره معصومین ننوشتن موقع جهاد، به مسلمونا اجازه وحشی بازی داده باشن یا مردم رو مجبور کرده باشن اسلام رو بپذیرن... نشون به اون نشون که مردم فلسطین و سوریه و لبنان، تا مدت‌ها بعد فتح اون سرزمینا مسیحی موندن و آروم آروم مسلمون شدن. یا همین مردم ایران خودمون... کسی زورشون نکرد اسلام رو قبول کنن... چون با این حساب مردم باید با حمله اسکندر، دست از زردشت برمی‌داشتن! تازه طبق قرآن، توی همه ادیان توحیدی هم اصل جهاد بوده خیلی پیامبرا در حین جهاد شهید می‌شدن. چون مبارزه با ظلم حکم خداست. اگه دینی این حکم رو نده کامل نیست. کمی صدایش را پایین می‌آورد: - درست گفتم؟ به نظرتون لازم بوده چیز دیگه‌ای هم بگم؟ لبخند می‌زنم. حاصل تربیت سیدحسین است دیگر. جواب را نمی‌پیچاند و ساده می‌گوید. همانقدر که باید بگوید. -عالی جواب دادی علی آقا... خیلی هم خوبه... سر به زیر می‌اندازد. می‌خواهم بحث را عوض کنم: -ورودی بهمنی که اینطوری افتادی تو مسجد؟ لبخند می‌زند: - ما همیشه مخلصیم سید! ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✳️مصرف نوشابه در هنگام تشنگی اشتباه‌ترین گزینه ممکن برای جبران آب از دست رفته بدن است 🔸آسیب فراوانی به کلیه‌ها میزند و باعث ایجاد سنگ کلیه میشود. 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید برونسی🌹 ✍خدايا...!‌ اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود،،، حاضر بودم هزاران بار بميرم، تاهزاران دختر در دامان حجاب بروند.   ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات @Alachiigh
🔴 نگذارید این گره با دندان باز شود گره بدحجابی و بی حجابی این روزها با دست قابل بازشدن است؛ اگر با هر بهانه و توجیهی دست روی دست بگذاریم، کار به جایی می رسد که باید با دندان باز کنیم و معلوم هم نیست تا چه اندازه توفیق به دست آوریم❓ 📛 مسئولین نگذارند کار به آنجا برسد؛ زیرا در آن موقع باید به مراتب هزینه بیشتری نسبت به الآن داده شود! 🇮🇷 تحلیل سیاسی 🎋〰❄️ @Alachiigh
💢مکرراً دوستان در اینجا، ایتا و ... از بنده درخواست می‌کنند در خصوص مسائل اقتصادی و شرایط کشور در این حوزه توضیح دهم. اما این حقیر کارشناس اقتصادی نیستم،،، ولی یک موضوع را در این حوزه می‌فهمم: 🛑دنبال علیرضا اکبری ها در حوزه نفوذ اقتصادی باشیم... نفوذ در حوزه‌های اقتصادی جدی است. 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📛سلبریتی داریم تا سلبریتی 🔴🎥❌سلبریتیهای هنری، ورزشی و تجاری ترکیه به همراه مردم طی پویشی تلویزیونی بنام TekYurek (یکدل) اقدام به اهدا پول و سایر داراییهاشون به زلزله زدگان کردند که در ساعات اولیه مبلغی بیش از پنج میلیارد دلار جمع آوری شد. ❌ سلبریتیهای ما فقط دنبال ویدیو، عکس و سوژه برای غر زدن و گرفتن لایکند 😏 ❌فرق سلبریتی ایران و ترکیه اینه که اونا اومدن در یک برنامه تلویزیونی با مردم تلفنی صحبت و باهاشون همدردی کردن و بهشون دلگرمی دادن و تحت نظارت دولت برای اون شماره حساب مخصوصی که اعلام شده پول جمع کردن! 💢در همه دنیا سلبریتی ها ابزار حکومتن و فقط در چهارچوب معین شده فعالیت میکنن! #سلبریتی_بی_وجود #سلبریتی_باغیرت #زلزله_ترکیه 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🎉🎊🎉🌺 ♥️🎶حضرت باران.... سلام بر مبعث، عید بزرگ نجات از حیرت و سرگردانی، عید ختم ناامیدی 💐بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد💐 ⚜✨نماهنگ زیبای عید مبعث رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم 🎋〰❄️ @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜رمان نقاب ابلیس #قسمت15 (مصطفی) بعد مدت‌ها دوباره به سالن رزمی می‌روم. خیلی وقت بود، کارهای بسیج ن
⚜نقاب ابلیس آمدن پر سر و صدای بچه‌های سرود، از یادم می‌برد به علی بگویم چقدر دوستش دارم. عباس با لبخند همیشگی‌اش پشت سر بچه‌ها می‌آید. بچه‌ها مسجد را روی سرشان گذاشته‌اند. مرتضی با ذوق می‌دود طرفم: -تک‌خوان شدم مصطفی! پشت لبش دارد سبز می‌شود، اما هنوز بچه است! همه پسرها همین‌طورند! -سلامت کو بچه؟ -سلام. عباس دست می‌زند روی شانه مرتضی: -صدای خوبی داره، حیفه ازش استفاده نکنه! چرا مسابقات قرائت قرآن شرکتش نمی‌دین؟ -والا ما خبر نداشتیم! دستتون درد نکنه داداش ما رو شکوفا کردین! بچه‌ها که می‌روند، عباس می‌نشیند کنارم و بی مقدمه می‌پرسد: -قضیه این فرقه شیرازی‌ها چیه؟ سر درد و دلم باز می‌شود: -ای بابا... چه میدونم... یه عده از این شیعه لندنیا... به قول این علی آقا شینگلیسی‌ها اومدن هیئت گرفتن حرفای شیرازی رو به خورد مردم میدن. حالا ما داریم سعی می‌کنیم روشنگری کنیم ولی حاج آقای مسجد رو گرفتن زدن. ذولجناح منم که دیدین به چه روزی انداختنش! لبهایش را جمع می‌کند: -عجب... یکم مشکوک نیستن؟ آخه معلومه سرشون به کار خودشون نیست که این رفتارا رو می‌کنن. -منم همین فکر رو می‌کنم. باید حواسمون به اربعین و بیست و هشت صفر باشه. -گزارش می‌دین به سپاه؟ یک لحظه از ذهنم می‌گذرد، نکند آمده که زیر زبانم را بکشد؟ اما از فکرم خجالت می‌کشم. سیدحسین الکی به کسی اعتماد نمی‌کند. -آره فعلا بیشتر از این کاری نمیشه بکنیم؛ ولی هنوز یه واحد مشخص اطلاعات نداریم. حس می‌کنم توی این محیط لازمه چندنفر جدی پای کار اطلاعات پایگاه وایسن. جرقه‌ای در ذهنم می‌خورد. چطور است اطلاعات را به حسن و عباس بسپارم؟ (حسن) به قول عباس، اینکه اینجا هستیم الان ثوابش از عزاداری بیشتر است. امیدوارم همینطور باشد. مصطفی نگران بود و به نظر بچه‌ها، نگرانی‌اش به جاست. علی روز قبل را کامل وقت گذاشت و با بچه‌های فرهنگی، سیر نمایشگاهی درباره شیعه لندنی دارند. صبح اما وقتی رسیدیم مسجد، دیدیم چندتا از پوسترها را پاره کرده‌اند. حاج کاظم به موقع رسیده بود. صبح که آمدیم و دیدیم بین کلمات جمله «ما تشیعی که مرکز تبلیغاتش لندن است را نمی‌خواهیم» فاصله افتاده و پوسترش با عکس آقا پاره شده، همه وا رفتیم اما خداراشکر، عباس حدس می‌زد این اتفاق بیفتد و به علی گفته بود از پوسترهای آقا دوتا بزند. معلوم است این عباس دوست سیدحسین است که انقدر کله اش خوب کار می‌کند! اصلا برای همین ماجراها مصطفی گفت بیاییم اینجا و حواسمان به هیئت «محسن شهید» باشد. من نظرم این است که روی موتور باشیم و دیدشان بزنیم اما عباس می‌گوید اینجوری تابلو می‌شویم. می‌رویم آخر مجلس، در حیاط می‌نشینیم. این عباس هم کله‌اش خوب کار می‌کند هم چشمانش! انقدر دقیق مجلس را می‌پاید و سخنان سخنران را یادداشت می‌کند که حیران می‌مانم. بدون نگاه به دفترچه و بدون نقطه می‌نویسد. مداح درباره شفا گرفتن فرزند افلیج یکی از خادمان هیئت می‌گوید که نذرکرده قمه بزند و فرزندش الان بهتر از ما راه می‌رود! چقدر اهل بیت پیامبر مظلوم و غریبند که عده‌ای به راحتی حکم‌شان را نادیده می‌گیرند. چقدر ناراحت کننده است که کسانی از احساسات پاک مردم به اهل بیت سوءاستفاده می‌کنند و نمی‌گذارند اسلام ناب محمدی شناخته شود. بیشتر از اینکه حواسم به مجلس باشد، محو دست تند و نگاه نافذ عباس شده‌ام. برای همین وقتی عباس می‌زند به شانه‌ام و می‌گوید «پاشو بریم» یک‌باره از جا می‌پرم. چشمانم از چیزی که می‌بینم گرد می‌شود. قمه، تیغ، نه...! دست و پایم را گم می‌کنم. با صدایی خفه به عباس می‌گویم: -چکار کنیم؟ الان وقت رفتن نیستا... عباس با صدایی آرام‌تر از من می‌گوید: -می‌خوای وایسی نهی از منکر کنی که با همون قمه‌ها حسابمون رو برسن؟ نباید تابلو کنیم که! پاشو بریم گزارش بدیم... گرچه مجلس پارتی نیست که نیروی انتظامی بریزه همه رو جمع کنه! دل نگاه کردن به صحنه را ندارم. عباس یک چشمش به قمه زن‌هاست و یک چشمش به در خروجی. وقتی می‌رسیم به مسجد، همراه دسته عزاداری وارد می‌شویم. هوای مسجد را نفس می‌کشم. بوی دروغ نمی‌آید. مصطفی که پیداست از صبح تا الان این سو و آن سو دویده، سراغمان می‌آید: -چی شد انقدر زود برگشتین؟ عباس دست مصطفی را می گیرد و به کناری می‌کشد، اما من امان نمی‌دهم که حرف بزند: -دارن قمه می‌زنن سید! تو روز روشن دارن قمه می‌زنن... مصطفی که تا الان بعد این‌همه جست و خیز، سرحال بوده، با شنیدن حرفم وا می‌رود. عباس حال مصطفی را می‌فهمد که حرفی نمی‌زند. مصطفی به دیوار، کنار عکس آقا با فتوایشان درباره حرمت لعن علنی تکیه می‌دهد! ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✳️ماهی کیفیت اسپرم مردان را بالا میبرد. 🔸اسید چرب امگا ۳ که در ماهی به وفور یافت می شود، باعث بهبود سلامت اسپرم میشود 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید مهدی توسن🌹 ✍مهدی می گفت: رفته بودم روستا. همه طرفدار سینه چاک شاه بودند و من هم طرفدار امام خمینی. بحث مان خیلی بالا گرفت تا جایی که مقابل هم ایستادیم. عصبانی شدند و با زنجیر افتادند به جان من. هر گاه یاد زنجیرهای آن روز می افتم، یاد امام موسی کاظم (علیه السلام) را برایم تداعی می کند. کاش دوباره ضرب شلاق ها تکرار می شد تا درک می کردم امام موسی کاظم (ع) چه رنج هایی کشیدند. ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 ❌🛑رمزگشایی از سکوت «معنادار» محمود احمدی‌نژاد 🔻روزنامه آرمان ملی نوشت: 🔹سکوت محمود احمدی‌نژاد شاید مهم نباشد، اما تجربه نشان داده معنادار است. محمود احمدی‌نژاد نسبتی با سکوت ندارد و حدود یکسال قبل از هر فرصتی برای انتقاد به نهادهای مختلف کشور استفاده می‌‌کرد. 🔸میزان این انتقادات به اندازه‌‌ای بود که برخی اطمینان داشتند از ترکیب مجمع تشخیص مصلحت کنار گذاشته خواهد شد، اما در ماه‌‌های منتهی به معرفی اعضای این مجمع یکباره سکوت کرد و دیگر خبری از گذاشتن میز در میدان ۷۲ نارمک برای سخنرانی او نشد.  🔺برخی هدف او را فضاسازی برای راه‌یافتن یارانش به مجلس دوازدهم می‌‌دانند بنابراین به نحوی رفتار می‌‌کند که حاشیه‌‌ای برای آنها ایجاد نشود. حضور یاران احمدی‌‌نژاد در دولت سبب شد تا آنها برای حضور در مجلس دوازدهم هم تلاش کنند. 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸 ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸 ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽ ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸 ـ 🔴 🔴 عرض سلام و تبریکات صمیمانه عید 🌸 📖بزودی مسابقه تستی از محتوای کتاب برگزار میشود. ♦️از تمامی عزیزانی که *کتاب یا فایل* رو تهیه کردند دعوت میکنم تا در این مسابقه شرکت کنند. 🌱به امید شرکت همه ی شما عزیزان در این مسابقه 🌱 موفق باشید🌺 🎊🌸 🌸🎊🌸 🎊🌸🎊🌸 🌸🎊🌸🎊🌸
1_1897766266.pdf
4.58M
🔴📣توجه 🔵📣توجه 🟥🟧🟨 📗 فایل PDF کتاب «یک وَن شُبهه» 🍃🌹 پاسخ به مجموعه‌ای از سوالات پر تکرار این روزهای جامعه 😊👌 🔴👇👇🔵 ✅فایل را بخوانید و در مسابقه شرکت کنید 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨از بعثت او جـهان جـوان شد گیتـى چو بهشت جـاودان شد ✨این عیـد بـه اهل دیـن مبـارک بـر جملـه مسـلمیـن مبـارک 🎥⚜👆♦️کلیپ زیبای مبعث پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم ♥️ 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️🔴 حجابُ آخوندا ساختن؟ 🔆 در تمام ادیان الهی و حتی غیر توحیدی به بدن‌ زن، عریانی و برهنگی توجه ویژه‌ای شده است. ⛔️ بدن زن در جهان تبدیل به یکی از ابزارهای سرمایه‌گذاری و یک صنعت پردرآمد شده است و سالانه میلیاردها دلار از آن به دست می‌آید. ‼️ عریان شدن زنان به سود و منفعت سرمایه‌داران در جهان است بنابراین برای تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کنند‌. این درحالی‌ است که درحقیقت بدن زن مجرای خلقت خداست و خداوند از طریق بدن زن انسان را خلق می‌کند و خانواده را تحکیم می‌بخشد. 🎋〰❄️ @Alachiigh
📸💢 مهم‌ترین نکات امنیتی و دفاعی بیانیه مشترک ایران و چین 👌👌 🎋〰❄️ @Alachiigh
🔴میرحسین و خاتمی خون بیشتری طلب می‌کنند! 📛تیر سه‌شعبه موسوی، خاتمی و اصلاح‌طلبان به سمت گلوی نظام 📛 هماهنگی چپ‌های ستادی برای فتنه آینده 🔺میرحسین موسوی، از اضلاع فتنه ۸۸ که به دلیل توبه نکردن و اصرار بر ناامنی در محدودیت به سر می‌برد اخیراً بیانیه‌ای را به بهانه اغتشاشات منتشر و در قالب ۳ بند خواستار "برگزاری رفراندوم برای تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید، تشکیل مجلس مؤسسان و همه‌پرسی درباره متن مصوب آن مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون و مطابق باموازین(!)" شده بود. 🔺پس از این بیانیه که عملا خواستار براندازی نظام جمهوری اسلامی شده بود؛محمد خاتمی،دیگر لیدر اصلاح‌طلبان که او نیز به دلیل توبه نکردن و اصرار بر ناامنی در انزوا به سر می‌برد هم اقدام به صدور بیانیه کرد و طی آن رهبری و ساختار حاکمیتی کشور را "صخره ستبر بن بست در مقابل اصلاح‌خواهی" اصلاح‌طلبان قلمداد و مدعی نومیدی مردم از حکومت ایران شده بود؛در قالب۱۵بند پیشنهاداتی را مطرح کرد که اگرچه صراحتا اسمی از حمایت از موسوی در آنها نیست لکن در تلمیح و باطن؛نقش آتش تهیه را برای اظهارات موسوی ایفا کرده‌اند. 🔺در ادامه و پس از سکوت چند روزه این تصور پیش آمد که چپ‌های ستادی"موضع عقلانی سکوت"را انتخاب کرده‌اند اما در بعد از ظهر روز کاری چهارشنبه گذشته و در آستانه تعطیلات۳روزه؛ ناگهان"بیانیه جبهه اصلاحات ایران در ارتباط با بیانیه‌های اخیر مهندس میرحسین موسوی و حجةالاسلام و المسلمین سیدمحمدخاتمی"در برخی رسانه‌ها منتشر شد و وارد فضای"همپوشانی"شد. 💡هوش سفید 🎋〰❄️ @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜نقاب ابلیس #قسمت16 آمدن پر سر و صدای بچه‌های سرود، از یادم می‌برد به علی بگویم چقدر دوستش دارم. ع
⚜رمان نقاب ابلیس (الهام) کتاب‌هایی که داده هم بیشتر درباره سکولاریسم است و از زبان اندیشمندان خارجی و معدودی مثلا اندیشمند ایرانی، تلاش دارد اثبات کند دین یک تجربه و احساس شخصی است نه نیاز جامعه! بعد هم خیلی نرم به تبلیغ و ترویج عقاید بنیادین بهاییت مانند میثاق و مظهر الهی و... می‌پردازد (به دلیل خطر شدید انحراف این کتب ضاله، از نامبردن آنها معذوریم). اصلا دردمان همان وقت شروع شد که دین را از زندگی‌مان کنار زدیم و الان به جایی رسیده‌ایم که باید توی سرمان بزنیم و بگوییم چرا انقدر آمار افسردگی در جوامع مدرن بالا رفته؟ دلیلش هم واضح است. دین را اگر از جامعه حذف کرد، کفاف نیازهای فردی را هم نمی‌دهد؛ چون انسان درون غار زندگی نمی‌کند که فقط نیاز فردی داشته باشد! با وجود اینکه مطمئن شده‌ایم خانم حسینی سعی دارد عقاید بهایی را به شکلی فریبنده به خورد مردم بدهد، چندان ناامید نیستیم. مریم برای عادی کردن ماجرا، چندبار دیگر هم به مراسم می‌رود، اما درحال طراحی سوالات مسابقه کتاب‌خوانی هستیم. پول هم از نذرها و کمک‌های مردم جور شده و توانسته‌ایم تعداد قابل توجهی کتاب بخریم. مریم تمام وقتش را گذاشته تا کتاب را خلاصه کند و بریده‌های کتاب را به صورت بروشور چاپ کنیم. در کل، با هزار و یک بدبختی بسته فرهنگی مختصری آماده کرده‌ایم برای بیست و هشت صفر. سعی کرده‌ایم شبهات را تا جایی که شده به زبان ساده پاسخ بدهیم. مصطفی جعبه‌ها را پشت صندوق عقب ماشین پدرش -که الان دست ماست- می‌گذارد و مریم صندلی عقب می‌نشیند. راه می‌افتیم برای پخش بسته. در خانه‌ها را می‌زنیم و ضمن تسلیت ایام، درباره مسابقه کتاب‌خوانی توضیح می‌دهیم. چند کوچه پایین‌تر که می‌رویم -حوالی خانه همان مثلا مادر شهید- خانمی با گرفتن بسته می‌پرسد: -ممنون ولی دیروز بهم کتاب دادین. بی آن که بخواهم، اخم‌هایم درهم می‌رود؛ اما سعی دارم عادی جلوه دهم و به زور می‌خندم: -ما امروز شروع کردیم به کتاب دادن. کی کتاب بهتون داد؟ -گفتن از طرف موسسه (...) اومدن. می‌گفتن یه موسسه خیریه‌ست و اینا. خدا خیرشون بده، یه صدقه‌ای هم دادم که بدن به بچه‌های بی بضاعت. -شما ازشون کارت خواستین؟ -نه... می‌گفتن برای فقرای اقلیتهای مذهبی هم کمک جمع می‌کنن. خمس و زکات و فطریه هم می‌گیرن. حس می‌کنم شاخ‌هایم درحال روییدن است. تعجبم را به روی خودم نمی‌آورم چون باید زیر زبانش را بکشم: -آفرین... حالا چی دادن بهتون؟ -چه میدونم مادر... بذار برم بیارم. خداراشکر که همکاری می‌کند. می‌رود و چندلحظه بعد با یک کتاب برمی‌گردد. کتاب باریکی است. با خواندن عنوان کتاب، چشمانم از حدقه بیرون می‌زند. یکی از ضاله‌ترین کتاب‌هایی که به مریم هم داده بود؛ وای من! باید بر خودم مسلط شوم. آرام می‌پرسم: - به همه همسایه‌ها میدادن؟ -آره. گفتن هدیه‌ست. -آهان... حالا شما این هدیه ما رو هم بگیرین بخونین... ما از طرف مسجدیم؛ ولی حاج خانم، هرکسی اومد گفت از موسسه خیریه‌ام اول مدارکش رو دقیق ببینین. چون من چیزی درباره این موسسه نشنیدم و فکر نکنم معتبر باشن. -خدا خیرت بده دخترم. بیا، این کتابش رو بگیر، ببین چیه؟ یه موقع حرفای ضاله نداشته باشه! خدا به چنین آدم‌های هوشیاری خیر بدهد. لبخند می‌زنم و تشکر می‌کنم که حواسش هست هرکتابی ارزش خواندن ندارد! ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✳️برای اصلاح فرم کمر و زیبایی اندام 🔸دست ها را مانند تصویر در پشت سر قفل کنید و 5 ثانیه در این حالت نگه دارید و سپس دست ها را تعویض کنید. 🔸10بار در روز این حرکت را تکرار کنید 🎋〰❄️ @Alachiigh