eitaa logo
ذاکرین آل الله
304 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
340 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. مرد میدان شوری میان سینه ها انداخت قاسم ما را به یاد کربلا انداخت قاسم کوچ پرستوهای عاشق، ناله ی او گردانی از غم ، یار چندین ساله ی او جا مانده بود و در به در دنبال راهی با بغض میبرد نامی از یوسف الهی در خلوت خود با شهیدان گفتگو داشت در عالم بالا فراوان آبرو داشت بیداری ما ارث عمری اهتمامش از جان گذشته ، جان فدا ، پای امامش مانند زهرا، قوت قلب ولی بود چون ذوالفقار حضرت سید علی بود در جبهه ی حق بود و باطل روبرویش هر لحظه صدها فتنه می آمد به سویش اوج بصیرت موج میزد در طریقش دلداده یعنی او ، به معنای حقیقش در سنگر تبیین ، جهادش بی مثل بود قاسم سلیمانی ما ، مرد عمل بود فرمانده ی لشکر ولی سرباز دین بود در زندگانی با امیرالمومنین بود او با یتیمان مثل بابا مهربان بود خاکی ترین سردار تاریخ جهان بود کرده سفارش عهد و پیمان با ولی را حفظ قرارگاه حسین بن علی را تکلیف کرده بر همه روشنگری را وقتی عزیز جان بداند رهبری را هیهات من الذله ، گردیده دم ما گشته فدای مکتب ما ، قاسم ما شیرین ترین نوع شهادت شد نصیبش کرب و بلا ، شب های جمعه ، بوی سیبش این سیلِ مشتاقان، حدیث نابِ نور است راهش زمینه ساز دوران ظهور است این بیشه دارد رسم سلمان پروری را "منّا شدن" در آستان حیدری را عاشق شدیم و قدمتی دیرینه داریم مهر علی و فاطمه در سینه داریم از روز اول تا به آخر با حسینیم ما ملت جان بر کفِ مولا حسینیم هر کس که با ایران سر سازش ندارد با غیرت ما یک دم آسایش ندارد می آید آقایی که منجی جهان است منظورم از منجی همان صاحب زمان است ما ذوالفقار حیدریم و در نیامیم آماده ی صبح سپید انتقامیم ✍ .
با نگاهی به سخنان سردار دلها ، شهید حاج قاسم سلیمانی پیرامون الطاف حضرت زهرا سلام الله علیها در سال‌های دفاع مقدس . --------- اَلسلام ای مادر سادات ای بانوی نور اَلسلام ای کوثر قرآن و ای روح صبور اَلسلام ای فاطمه ، ای دختر بَدرُالدُجی اَلسلام ای فاطمه ، ای جان نثار مرتضی ای حمایت از ولایت کرده در اوج شرف می رسد از تربت پنهانت اکنون لا تَخَف ما تأسی بر تو داریم ای فروغ بی کران با ولایت بوده و هستیم تا ایثار جان مهرتان یا فاطمه چون گل به قلب ما شکفت لطف تان را دید بسیار و، سلیمانی که گفت روزهای سخت جنگ آنجا که راه ما نبود غیر زهرا هیچ کس پشت و پناه ما نبود بر لب اروند وقتی دشمنان با تیرها می زدند آسیمه سر بر جسم و جان شیرها روبرو وقتی که دشمن می گرفت از ما نَفَس هر سلاح کارگر ، زهرای اطهر بود و بس کربلای پنج وقتی در غروب اضطرار داشتیم از هر طرف اندیشه های بیقرار داشتیم آنجا غروب مضطر اما بی نشان روی دژ سر ، دیده سوی آب های بوبیان وقتی از هر سو خطر یا که بلا شد سوی ما عاجزانه می زدیم ای عشق زهرا را صدا گفت این زیبا کلام خویش را با زمزمه دیده ام در هور مهر مادری از فاطمه من که در میدان مین الطاف زهرا دیده ام پای تا سر خاک پای فاطمه گردیده ام نور زهرا بر دل رزمندگان افتاده بود قدرت مادر به ما نیرو دو چندان داده بود ما به یاد حاج قاسم نام زهرا می بریم دیده ی خود را به سمت موج دریا می بریم فاطمه آن طایر خونین دل بی بال و پر فاطمه آن بانوی بشکسته پهلو پشت در فاطمه آن مادر افتاده طفلش با لگد فاطمه آن زن که مانده بین اعدا بی مدد داغ زهرا را که با دلهای ما گشته عجین تسلیت داریم بر مولا امام هشتمین یا رضا ای پاره ی قلب رسول کردگار شد شهیده مادرت افسوس با هجده بهار ای امام مهربان با مادرت دشمن چه کرد دست گلچین با گل و با غنچه و گلشن چه کرد آتش در شاهد سوز و گداز فاطمه ست تربت مخفی تجلیگاه راز فاطمه ست میخ در باشد گواه غنچه ی پرپر شده محسن شش‌ماهه قربان در ره مادر شده ** محمود تاری «یاسر» ٢٢ آذر ١۴٠١ ✍ ............................ . پایداری کند این دل به هواداری تو می رود بر سرِ دار این دل خونین سردار می شود سنگ رها از کف این رودِ مَهیب چقدر آه ، بود داغِ تو سنگین سردار داغ تو آه چه سنگین و چه گلگون باشد چشمِ هر لاله ز هجران تو در خون باشد پرِ پرواز تو در شعله ای از خون افتاد بال های تو ولی هیچ زمینگیر نبود آسمانی شدی ای آیه ی سرخِ ملکوت عشق را بهتر ازین معنی و تفسیر نبود آسمان از رخِ آئینه گل افشانی شد می رود تا ملکوت آن که سلیمانی شد تو چه کردی که در آغوش ملائک رفتی تو چه کردی که چنین عرش نشین گردیدی رفتی و تختِ سلیمانی حق را دیدی و در انگشتری عشق نگین گردیدی ای عقیق یمنی ، دُرّ نجف چشمانت پیشِ تیرِ ستمی گشت هدف چشمانت رفتی ای عشق ولیکن پس ازین گلگون تر کوچه ها عکس تو را در دلِ خود قاب کنند بیم از ظلمت شب نیست که از این جاده رهروانِ رهِ تو رویْ به مهتاب کنند چشمِ تو ناب ترین نور و ضیا را دارد نفست بوی گلِ کرب و بلا را دارد جگرت سوخت ولی عشق تو در سینه نسوخت عشق یارانِ جگر سوخته آئینِ دل است ای جگر سوخته از آتش ابلیس خبیث انتقام تو فقط مایه ی تسکینِ دل است ما به خونخواهی تو آمده و در پیشیم ما به جز عشق به چیزی که نمی اندیشیم عرصه خون و خطر حسّ یتیمی دارد مرو ای مرد که این جبهه پدر می خواهد سپرِ خویش مینداز ، که خود می دانی دست و بازوی علمدار سپر می خواهد تو در این عرصه ی ایثار مداوم بودی تو علمدارترین مردِ مقاوم بودی مثل آن میخ که می ریخت ز چشمانش خون قسمت چشم تو شد خون بچکاند قاسم باید آن کس که به دل حُبِّ ولایت دارد خویشتن را به امامش برساند قاسم ای که در معرکه ی سرخ رجز می خوانی وقتی از باب ولایت نروی ، می مانی باید از فاطمه آموخت ولایت داری نور او راهبرِ اهلِ هدایت باشد عاقبت نور شود ، جانبِ جنّت برود هر که سردارِ سرافرازِ ولایت باشد حق چو از فاطمه آید به گل افشانی ها نظر لطف کند سوی سلیمانی ها بولهب در همه جا قصد جنایت دارد ما بپا خاسته تا دست بِبُرّیم از او بیش ازین تا که نباشد سبب ظلمت ها آنچه در دسترسش هست بِبُرّیم از او ما به قرآن و ولایت همه پا برجاییم ما به راه و روش فاطمه پا برجاییم همه پر جوش و خروش آمده بودند آن روز روح اخلاص بر انگیخته حیرانی ها بیشه از شیر نباشد لحظاتی خالی هست در جبهه ی حق خیلِ سلیمانی ها گرچه با رفتنِ گل خون به جگرها داریم دلی آکنده تر از عشق به زهرا داریم فاطمه کوثر دلهاست همه می دانند ما همه تشنه لب کوثر زهرا باشیم چون سلیمانیِ عاشق ، به سراپرده عشق او بخواهد سرِ ما ، ما که مهیّا باشیم آمدیم این که فدایِ رهِ مادر گردیم او اگر حکم کند فانی حیدر گردیم نام زهرا به لب آمد ، جگرم می س
📍سانچی هرگز فراموش نمی‌شود. 🔺۱۶ دی‌ماه ۹۶، "سانچی" در سواحل شرق چین آتش گرفت؛ حادثه‌ای که حاصل برخورد این نفتکش با یک کشتی فله‌بر چینی بود و کشتی بعد از ۹ روز سوختن در آتش در نهایت غرق شد.«جسد ۲۹ نفر هرگز پیدا نشد» 🔹سوختن سانچی آتشی را بر جان و دل ایران انداخت که هنوز آرام نگرفته است. ❤️🖤
‼️🔴 جنگ استر!! هان ، بدان ایران من ، جنگ است ! ⁉️ جنگِ چیست ؟ فائزه ها و رحیمی ها شهادت داده اند : "جنگِ فرهنگ است ." یاد حاجی ، وحشتِ کفتار هاست . فصل بیداری ست . جنگ را باور کن و برخیز . مسئله ، بحث حجاب و اقتصاد و پول نیست . این ، نبردِ "مکتب سردار" و "بدکردار ها" ست . غزه و لبنان و ایران ، سوریه ، یا هر کجا ، "خط" یکی ست . کارزارِ "ظلم و جور" با تمامِ "پیروانِ رهبرِ بیدار ها" ست . فصل هشیاری ست . پس برخیز ! جنگ ، جنگِ حق و باطل جبهه ها از روز روشن تر در کدامین سوی خواهی بود ، ای خواهر؟... سمتِ حق؟ ... 🌱 فائزه ، نورِ رهِ حق‌دار هاست . ❤️🖤
يوسف أَفَأَمِنُوا أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَـ 🌷🍒❤️ترجمه ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻤﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺑﻴﺎﻳﺪﺷﺎﻥ ، ﻳﺎ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻧﻤﻰ ﻓﻬﻤﻨﺪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ ؟(١٠٧). ❤️🍒🌷یه کوچولو توضیح. خداوند در این آیه به انسانها هشدار جدی می دهد که شما با دوتا حادثه هولناک مواجه هستید.. واما آیه.ایا کافران از عذاب فراگیر الهی در امانند؟؟!!!! و یا اینکه ناگهان قیامت بر سرشان بیاید و در حالیکه نمی فهمند قیامت شده است. نکات مهم آیه اول.. اول این ایه به صورت تعجبی سوال شده یعنی جای تعجب دارد که مردم در اسایش هستند و از اینکه مرگ و قیامتی در کار است هیچ اعتنایی نمیکنند. دوم. میشود گفت ما انسانها با دو تا حادثه هولناک مواجه هستیم یکی مرگ و دومی قیامت و هیچ کدام از انها علامت قطعی ندارد. ودر حالیکه هیچ شکی هم دران نیست. سوم ... لحظه رسیدن قیامت هیچک کس نمیداند و علم ان فقط نزد خداوند است و حتی به پیامبرانش را هم نگفته است... چهارم.. الان ما با چشم خود میبینیم که افراد کمی سنشان بالای هشتاد سال است اگر هم بیشتر عمر کنند از دنیا چه لذتی می برند حالا راستی برای مرگ و قیامت چه کردیم.هزینه این سفر عظیم چقدر است؟؟!!! ❤️🍒🌷یه نظر دوستان عزیز و گرامی سلام علیکم بحث ما در باره انقلاب اسلامی ایران بود که موضوع عملیات خیبر را بیان میکردیم. باز تاب عملیات خیبر (نجات صدام) هفته‌نامه فارین ریپورت چاپ لندن اعلام می‌کند: یک هیأت ارشد آمریکایی در ششم ماه دسامبر ۱۹۸۳ به چند کشور عربی خلیج فارس می‌رود و یک طرح چهار ماده‌ای در رابطه با نجات صدام و مسائل خاورمیانه به سران این کشورها تسلیم می‌کند. براساس این طرح دولت آمریکا جنگ‌افزار تحویل عراق خواهد داد و در کنفرانس‌های بین‌المللی از حوزه عراق حمایت خواهد کرد. یکی از موضوعات مهم برای آمریکا، موضوع شناسایی رژیم صهیونیستی توسط عراق بود. صدام اعلام می‌کند: دیگر عراق را جزو کشورهای در خط مقدم علیه این رژیم نمی‌شناسد. در چنین شرایطی بود که امریکا کمک به اقتصاد این کشور هزینه خط لوله نفتی بغداد ‌عقبه را به مبلغ یک میلیارد دلار تقبل می‌کند و از رژیم صهیونیستی می‌خواهد به آن حمله نکند.❤️🍒🌷
تقدیم به شهدای کرمان از ساغر سرمست ها میخانه پُر شد با باده ی عاشق‌کُشی پیمانه پُر شد این قصّه ی دل‌دادن از افسانه پُر شد دور مزار شمع ، از پروانه پُر شد ای خوش‌به‌حال آنکه دنیا را رها کرد در راه صحن جانفدا جان را فدا کرد ای کاش در این جانفشانی جای ما بود بر رویِ میم مرگ ردِّپای ما بود شوق شهادت مشق هر انشای ما بود این خطِّ مشی حاج‌قاسم‌ های ما بود در خون خود غلتید هرکس ، رو سپید است آنکه به پای یار می میرد ، شهید است گرچه وطن آئینه ی آهِ درون است قالیچه‌ی کرمانی ما غرق خون است در اصل ، این پایان سرفصل جنون است کاخ یهودی ها به زودی سرنگون است باید که مُشتی در دهان غم بکوبیم باید که اسرائیل را درهم بکوبیم تصویری از عرش معلیٰ دارد این خاک در کاسه ی تن ، روح دریا دارد این خاک عاشق‌ترین سربازها را دارد این خاک سیّد رضیِ موسوی ها دارد این خاک در خاک و خون فریاد زد: دشمن بداند! هیهات پشت رهبرم خالی بماند در معبد لاهوتیان قدّیسه زهراست سرچشمه ی توحید ، چشم خیس زهراست بر سردر هفت‌آسمان تندیس زهراست پای ولی ماندن همان تدریس زهراست در مکتب زهرا ولایت اصل دین است تنها علیِ او امیرالمومنین است! با اینکه از داغ عزیزان سربه‌زیریم در جنگ با کفتارها مانند شیریم لبیک‌گویان مُریدان غدیریم ما پای کار پاسخِ سخت امیریم سیّدعلی لب تر کند..،کافی‌ست والله تا لشکرش محشر کند..،کافی‌ست والله ما ملت جنگیم..،غیرت‌دوست هستیم مرد نبردیم و شهادت‌دوست هستیم یکتا‌پرستانیم ، وحدت‌دوست هستیم مشهد نشان داده ولایت‌دوست هستیم این بیشه ، جولانگاه شیران نام دارد این خاکِ سلطان‌ است..،ایران نام دارد جنگیدن ما ریشه در اعصار دارد صهیون همیشه بیم از پیکار دارد این قوم ترس از حیدر کرار دارد تیغ علی با اهل خیبر کار دارد دروازه‌ی خیبر ز جا کنده است حیدر این گنبدِ آهن که چیزی نیست دیگر در چشم ما نور شعف را می شود دید رزمنده‌های جان‌به‌کف را می شود دید تیری که خورده بر هدف را می شود دید از مسجد الاقصی،نجف را می شود دید پای برهنه می توان این جاده را رفت این اربعین از غزّه باید کربلا رفت مجنون عاشق‌پیشه‌ام ، لیلا حسین است شیرین‌ترین ذکر لب ما یا حسین است حشر تمامیِّ شهیدان با حسین است پایان هر شعری گریز ما حسین است لب‌تشنه ای که نیزه جای آب ها خورد پیراهنش را چکمه‌پوشی بی حیا بُرد ای کاشکی بال و پرش را جمع می کرد قومی میامد پیکرش را جمع می کرد خونا‌به های حنجرش را جمع می کرد انگشت بی انگشترش را جمع می کرد نزدیک جسم درهمش جز روستا نیست شکر خدا این دِه بدون بوریا نیست 🔸شاعر: ==========================
تقدیم به شهدای کرمان با حالِ خوش، براتِ زیارت گرفت و رفت پرواز قسمتش شد و حاجت گرفت و رفت أمن یُجیب هایِ دلش کارساز شد در سیلِ خون؛ کلیدِ اجابت گرفت و رفت گلزار، مملو از قطَرَاتِ گلاب شد گلبرگِ تازه؛ راهِ سعادت گرفت و رفت رزقی رسید و باز شد آغوش آسمان یک جرعه از زلالِ بشارت گرفت و رفت بر دستهای زخمیِ بوسه زد با افتخار آمد و رخصت گرفت و رفت یک عمر با عزیزترین یارِ رهبرم با جان و دل بنایِ رفاقت گرفت و رفت بر خاک، جان سپرد و به دیدارِ حق شتافت کامش عجیب مزّهٔ تربت گرفت و رفت دنیا به کام ِ هر که از این فیض جا نمانْد دنیا به کام ِ هر که شهادت گرفت و رفت فرقی میانِ مقتلِ و نیست وقتی شهید اجرِ اطاعت گرفت و رفت زیباست لحظه ای که از اربابِ تشنه لب آبِ حیات و برگِ رضایت گرفت و رفت حتی برای دیدنِ آن جسم ِ بی کفن از چشم هایِ فاطمه(س) مهلت گرفت و رفت مهمانِ تازه واردِ شب های جمعه شد در کربلا جوازِ اقامت گرفت و رفت چشم دلش به روضهٔ مکشوفه باز شد آن ساعتی که شمر(لع) غنیمت گرفت و رفت- از پیکری که نیزه به نیزه توان نداشت آمد عقیق را؛ به جسارت گرفت و رفت زینب(س) تمام ِ هستیِ خود را رها گذاشت با دستِ بسته؛ رنجِ اسارت گرفت و رفت! 🔸شاعر: ==========================.
29.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷مراسم وداع با پیکر خادم حرم امام رضا علیه السلام در حرم نورانی رضوی با مداحی 🔷عادل جان سلام ما رو به امام رضا (ع)برسون و تو رو به خدا برات شهادت ما روهم بگیر .
سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت شهدای شهر کرمان در عملیات تروریستی خصوصاً شهید عادل رضایی به نفس حجت الاسلام سید حسین موسوی •✾• راهی شد قافلۀ عشق و امید دل من چرا دوباره نرسید به شهادت نرسید هر کسی که توی زندگیش نشد عین شهید بیا دل من بهتر از گذشته‌ها بندگی کن با دیدن عکس شهید احساس شرمندگی کن بیا و کمی هم شبیه شهدا زندگی کن «کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکباران عاشق پرنده‌تر ز مرغان هوایی» چه ندیده‌ها که با دل می‌دیدند چه نگفته‌ها که با دل شنیدند ننشستند بی‌تفاوت مثل ما دویدند و به شهادت رسیدند فهمیده بودند که باید اینجا باشند اهل سفر از معبر دنیا باید گذشت با بال چشم تر رزق شهادت می‌گرفتند همه از اشک سحر «بیا ای دل از اینجا پر بگیریم ره کاشانۀ دیگر بگیریم بیا گم‌کردۀ دیرین خود را سراغ از لالۀ پرپر بگیریم» وقت رزم اهل دلاوری بودند با شهامت همه حیدری بودند نیمه‌شب اهل مناجات و بُکا وقت روضه همه مادری بودند از غم غربت علی بدجوری دلسوخته بودند رمز فدایی شدن از فاطمه آموخته بودند نگاه امید به دعای فاطمه دوخته بودند «گل اشکم شبی وا می‌شد ای کاش همه دردم مداوا می‌شد ای کاش» خدایا به حق امّ الشّهدا شهادت قسمت ما می‌شد ای کاش شده پیدا پرچمی از راه دور باقی نیست راهی تا قله‌های نور عصر دلتنگی به آخر رسیده دمیده طلیعۀ صبح ظهور ابومهدی و حاج قاسم دارند به دست پرچم نصر به سوی غزه در خروشند برای شکست حصر شهدا از راه می‌رسند با لشکر ولی‌عصر می‌رسد شب‌های غربت به پایان مشام کوچه دارد عطر باران با سپاهی از شهیدان زنده می‌رسد از راه خونخواه شهیدان : یوسف رحیمی :سیدعلی‌اکبرحسین‌پور .
وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها به نفس کربلایی زهیر سازگار •✾• ای حجابت فرشته را چادر حوریان در طواف معجر تو آن قدر ناز داری ای بانو..! بال جبریل فرش معبر تو پیش پایت تمام حور و ملک در رکوع و سجود افتاده نسل برتر ز خانواده نور..! دخت مولا و فاطمه زاده ای مقامت فراتر از مریم ای شکوهت رساتر از حوا ام کلثوم ! خواهر زینب عصمت الله دوم زهرا از نفسهایت ای نسیم بهشت بوی عطر و گلاب می آید التماس دعای نیمه شبان سوی تو مستجاب می آید تو کجا و تبار ناپاکا تو ملیکه ز عالم ملکوت تو بهشتی چه نسبتی داری به کویر و به دوزخ و برهوت؟ قرص خورشید و زمهریر سیاه جمع ایمان و کفر ممکن نیست هرکه این قصه را کند باور به خدا شیعه نیست مؤمن نیست انتهای عروج جبرائیل اولین پله مقام شما کربلا زنده مانده اما، با خطبه زینب و کلام شما مثل زینب غروب عاشورا داغدار برادرت بودی آمدی در حوالی گودال و کمک حال مادرت بودی دست سنگین عصر عاشورا روی ماه تو را کبود، نمود آن طرف زینبی که بود سپر این طرف تو میان آتش و دود مثل زینب میان بزم شراب تکیه گاه یتیم اربابی کربلا؛ کوفه؛ شام؛ کرب و بلا تا مدینه چو ماه، می تابی زینب و تو ؛ مکمل عشقید تو درخشنده ؛ زینب الماس است ادبت در مقابل خواهر در مثل ، چون حسین و عباس است ای کاش توای شهید مظلوم ای گشته ز حق خویش محروم تیری که به قلب اصغرت خورد میخورد به قلب ام کلثوم .