eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•با رُخ غرق خون.. بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی ●━━━━━━─────── بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اِشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " *شب ششم ماه محرم، شبِ آقازاده امام حسن، شب سيزده ساله ي كربلا...* اي شهادت تو را شهد شيرين به كام به جلالت درود به جمالت سلام بر مه عارضت بوسه ي چهار امام نسل صبر و سكوت، مرد خون و قيام با رُخ غرقِ خون، ماهِ هر انجم سيدي سيدي، قاسم بن الحسن يوسف فاطمه سبط خير البشر هم برايت عمو، هم برايت پدر او به جاي پدر، تو به جاي پسر تو از او سرفراز، تو به او مفتخر او تو را جانِ پاك، تو بر او عضوِ تن سيدي سيدي، قاسم بن الحسن سيزده ساله اي در دلِ كارزار *ياد همه ي سيزده چهارده ساله هاي جنگ بخير...* سيزده ساله اي در دلِ كارزار زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار * توي فتنه هاي اخير، اين چند تا شهيد كه همه ي شما ميشناسيد، آرمان علي وِردي و روح الله عجميان، بارها همه ي شما فيلم هارو ديديد، چند نفر به يه نفر اين شهدارو ميزدند، هفده نفر در قتل روح الله عجميان دست داشتن، مدينه هم همينجوري بوده، چند نفر به يه نفر زهرارو مي زدن، چند نفر به يه نفر كربلا ابي عبدالله رو توي قتلگاه مي زدند، قاسم رو هم همينجوري زدن، هم با شمشير ميزدن و هم با اسباشون از روي بدنش رد ميشدن، خيلي روضه ي امشب روضه ي سختي است، ابي عبدالله كنار بدن قاسم يه جمله اي گفته، كنار هيچ بدني نگفت، گفت: سخته برا عمو تورو جلوش ببينه دست و پا ميزني...* سيزده ساله اي در دلِ كارزار زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار *قاسم نه كلاه خود داشت، نه زره داشت، نه سپر داشت...* تن چو گُل برگ برگ، دل پُر از نيشِ خار استخوانها شكست، با هزاران سوار خونِ سر آبِ غسل، خاكِ صحرا كفن سيدي سيدي، قاسم بن الحسن *وقتي رفت ميدان، لباس مناسبِ رزم نداشت، رجز خوند، رجزي كه خوند خيلي دشمن رو تحريك كرد، تا اون موقع نميشناختنش، تا گفت:" اَنَا بن الحسن" يهو همه به خودشون اومدن، خيلي ها توي لشكر دشمن عثماني مذهب بودن، از اميرالمؤمنين كينه داشتن، فكر ميكردن اميرالمؤمنين در قتل عثمان دخيل بوده، خيلي هاشون هم از جنگ جمل از مجتبي كينه داشتن، وقتي امام حسن توي جنگ جمل اون نيزه رو زد، اون شتر رو زد زمين، اون كينه توي دلِ اينا موند، تا فهميدن نوه ي اميرالمؤمنينِ، تا فهميدن پسرِ امام حسنِ، اول كاري كه كردن سنگ بارونش كردن...* عضو عضوش همه گشته از هم جدا بارها زيرِ تيغ كرده جان را فدا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── *قاسم بعد از علي اكبر رفت ميدان، يعني ابي عبدالله يه داغِ سنگيني رو ديده، علي اكبري رو از دست داده كه شيخ جعفر شوشتري ميگه: نگيد روضه ي علي اكبر، بگيد روضه ي جون دادنِ حسين... ابي عبدالله يه بار داغ ديده، نميخواد يه داغ ديگه ببينه، لذا تا از وسط ميدان يه ناله ي ضعيف بلند شد: "یَا عَمَّاهْ!" عمو! به دادم برس... نوشتن: ابي عبدالله مثل بازِ شكاري، يعني خيلي سريع رفت ميدان، لا إله إلّا اللّه، اما اين ميدان رفتن با ميداني كه برا علي اكبر رفت خيلي فرق داشت، وقتي رسيد بالا سَرِ علي اكبر، از بالاي ذوالجناح بدن قطعه قطعه رو ديد، ميدان رو ديد، از بالاي اسب افتاد، اما بالاي سر قاسم ديد صداش مياد اما خودش رو پيدا نكرد، ديد يكي بين غبار اسب ها هي ميگه: عمو! استخونام شكست... عمو به دادم برس... اي حسين!...* ميپيچه تو گوشم صدايي نمي دونم اما كجايي صدات غرقِ درده، خدايي نكرده ببينم زيرِ دست و پايي برام سخته دردِ جدايي بلند شو دلم رو نسوزون دوباره صدام كن عمو جون   *آخه رسيد بالا سَرِ علي اكبر، دلش ميخواست يه بار ديگه علي اكبر بگه: بابا! اما هرچي منتظر شد يه بار ديگه نگفت، اما قاسم تلافي كرد، هي مي گفت: عمو جان! عموجان!... چيكار كرد ابي عبدالله؟ يه نگاه كرد، تا گرد و خاك خوابيد، ديد قاسم رو زمينه، " وَهُوَ یَفْحَصُ بِرِجْلَیْه " ديد اين بچه داره پاهش رو از درد به زمين ميكِشه، هي از درد به خودش ميپيچه... من اينجوري روضه بخونم امشب، اين شهادت همه ي روضه هارو برا ابي عبدالله تكرار كرد، شباهت روضه اش اينجوريه، هم به جدش پيغمبر، همه به جدش اميرالمؤمنين، همه به مادرش فاطمه، همه به باباش امام حسن، همه به ابي عبدالله، بگم برات با هم ضجه بزنيم، شباهتش به پيغمبر، هر دو رو سنگ باران كردن، هر دو بر اثر سنگ باران زخمي شدن، پيشاني شكست، پيغمبر هم توي اُحد زخمي شد هم توي طائف، تاريخ ميگه: قاسم رو هم سنگ باران كردن...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Mirdamad 1402 shab06 a.mp3
39.14M
|⇦•پا بر زمین نکوب..... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•قوامِ دولتِ اسلام.... و توسل به کریم‌ اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── قَوامِ دولتِ اسلام با دمِ حسن است که امرِ صبح همان حکم محکم حسن است جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین ولی حسین خودش زیر پرچمِ حسن است حسن به گریه کنان حسین اشک دهد بَلی که چشم عزادار زمزم حسن است * بی بی فاطمه زهرا سلام الله به اون شاعر گرانقدر «وصال شیرازی» فرمود: چرا برا پسرم شعر نمیگی؟ عرض کرد.. بی بی جان! همه ی شعرام برا حسینته، فرمود: مگه حسن پسر من نیست..؟* سه بار زندگی اش را به این و آن داده بگو به اهل کرم تازه این کمِ حسن است حسین نائب او بود در مقام کرم درون کیسه ی ارباب، درهمِ حسن است شِفا به دست حسین و اجازه دستِ حسن به زخمِ فُطرس خوشبخت مرهمِ حسن است سرِ حسین و دلِ پاره ی حسن در تشت اگر درست بگویم حسین هم حسن است غم حسین و حسن چیست؟ پهلوی زهرا رَبیع نیز گُمانم مُحرّمِ حسن است آخر یه روز شیعه برات حرم می‌سازه حرم برای تو شَه کرم می‌سازه *روزى مردى از شام، تو كوچه هاى مدينه به امام‌ حسن علیه السلام رسيد هر چی از دهنش در اومد همینجور ناسزا به امام مجتبی گفت.. حضرت فرمود: چهره ات آشنا نیست.. تو غریبی تو این شهر؟ گرسنه ای؟ سیرت کنم.. جا نداری؟ منزل ما متعلق به توست.. رفیق نداری؟ رفیقت بشم... یا امام حسن ما همه نوکرای بچه های شماییم، میشه یه نگاهی به ما کنی، جان قاسمت امشب یه نگاه ویژه به ما کن....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
01-madh.mp3
19.5M
|⇦•قوام دولت اسلام....... مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. |⇦•من از تولد عاشقم... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── من از تولد عاشقم وقتی پدر با عشق بعد از اذانش یا حسینی خوانده درگوشم در چشم هایت ای عمو جان کربلا دیدم وقتی گرفتی لحظه ی اول در آغوشم بگذار من هم در صف دلدادگان باشم نام مرا هم در میان عاشقان بنویس بعد از علی اکبر گُمانم نوبت من شد پیش جوان اسمی هم از این نوجوان بنویس از من عمو جان در گذر فرقی نخواهد کرد حتی اگر از من بگیرد عمّه شمشیرم بی تو نمیمانم، خودت هم خوب می‌دانی فردا ببینم نیستی از غصّه می‌میرم *وقتی همه ی اصحاب تو خیمه نشسته بودن، بُرِیر، زُهِیر، حبیب، عابِس، علیِ اکبر، آقا قمر بنی هاشم و.. حضرت فرمود: فردا همه شهید می‌شیم. یه مرتبه دیدن آقازاده ی امام مجتبی صدا زد. عمو جان آیا فردا منم شهید می‌شم یا نه؟ یه نگاه عمیقی ابی عبدالله به صورت قاسم کرد. یتیم برادرشه، یادگار حسنه، میخواد اینجا تا امروز بگه کلاس این خانواده چیه، چقد بالاست، از چه افقی به این عالم نگاه می‌کنه... صدا زد.. قاسمم یک سوال ازت می‌کنم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ یه مرتبه بلند شد عرض کرد: عمو جان! اَحْلَی مِنَ العَسل، من از مرگ باکی ندارم از شمشیر نمی‌ترسم، حقّا که پسرِ شیر جملی.. می‌دانم اکنون در دل پاکت چه غوغایی ست قربانی ات وقتی که میراث حسن باشد می‌دانم اذنم می‌دهی اشکت که پایان یافت خط حسن وقتی که در دستانِ من باشد *وقتی همه رفتن دلش گرفت، مادرش یه نگاه کرد صدا زد.. پسرم برا چی گریه می‌کنی؟ گفت :عمو اجازه نداده به میدان برم، گفت این دست خط رو ببر به عمو جانت نشون بده محاله ردت کنه، حتما اذن بهت میده. انقدر خوشحال شد نامه رو گرفت آورد خدمت عمو جان. عمو جان! این دست خط رو میشه بخونید؟ همچین که ابی عبدالله، نامه رو باز کرد چشمش افتاد به دست خط داداش حسنش، دست خط داداشو میبوسید، حسن جان! دلم برات تنگ شده داداش، کجایی ببینی حسینتو با زن و بچه غریب گیر آوردن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
02-roze.mp3
32.65M
|⇦•من از تولد عاشقم....... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
Sh 06 Moharam 1402 Mirdamad [Mohjat_Net] (3).mp3
928.6K
پا بر زمین نکوب عمو در کنار توست این سرو قد خمیده که دار و ندار توست ای ماه سیزده شبه ی دشت کربلا ماه شب چهاردهم بی قرار توست دل بردن از امام و سراپا عسل شدن این کار - کار بی هنران نیست کار توست ای جان فدای نغمه ی اِن تَنکُرونی ات هرکس شهید عشق شود از تبار توست حتی به بند کفش تو باید دخیل بست این بندِ باز مانده گره یادگار توست دارد زره به قامت تو گریه میکند حتی کلاه خُودِ تو هم داغدار توست قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند این تکه های تن سند افتخار توست .
Sh 06 Moharam 1402 Sajjad [Mohjat_Net] (1).mp3
693.8K
1402 به میدون عازمه این بچه شیر ابن الحسن قاسمه غیرت مثه عباس و صولت مثه عباسه تو معرکه میگرده هیبت مثه عباسه میزنه به قلب سپاه لا حول و لا قوه الا بالله کِیف کرد اباعبدالله **** چه طوفانی شده یه ضربه زد ازرقو از پا انداخت نوجوونِ حسن تو معرکه کار یه لشکرو ساخت سردار و سپه داره این احمدِ مختاره شال علوی بسته حرز حسنو داره میمنه تا میسره لا حول و لا قوه الا بالله لشکرو بهم میزنه انی انا القاسم من نسل علی .
Sh 06 Moharam 1402 Sajjad [Mohjat_Net] (1).mp3
693.8K
1402 به میدون عازمه این بچه شیر ابن الحسن قاسمه غیرت مثه عباس و صولت مثه عباسه تو معرکه میگرده هیبت مثه عباسه میزنه به قلب سپاه لا حول و لا قوه الا بالله کِیف کرد اباعبدالله **** چه طوفانی شده یه ضربه زد ازرقو از پا انداخت نوجوونِ حسن تو معرکه کار یه لشکرو ساخت سردار و سپه داره این احمدِ مختاره شال علوی بسته حرز حسنو داره میمنه تا میسره لا حول و لا قوه الا بالله لشکرو بهم میزنه انی انا القاسم من نسل علی .
record042.mp3
700.5K
سبک: یا اباعبدالله آقای من عمو جونم الهی که قاسم بشه فدای تو از عسل هم شیرین تره کشته شدن برای تو فدات بشم عمو حسین یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله درسته که نوجوونم سرباز راه تو میشم من با همین سن کمم مرد سپاه تو میشم فدات بشم عمو حسین یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله مهدی شریفی .
. سم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک هم پَریشانِ حُسینم هم پَریشانِ حسن ای بِه قربانِ حسین و ای بِه قربانِ حسن روزِ اول مادرم چشمانِ من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آنِ یکی آنِ حسن اولین شب جمعه ی محرم امسال، میهمان امام مجتبی هستیم اما شب جمعه ست امشب خود امام مجتبی سفره ی کرامتشو تو کربلا پهن میکنه، امشب همه ی انبیا و اولیا مهمان کربلان، مادرشون ، فاطمه ی زهرام میاد ، امشب منو شمام دلهامونو ببریم کربلا، یه گوشه از حرمش، بنشینیم برا غربت بچه های امام مجتبی گریه کنیم. هر شبی که فاطمه بر روضه ها مان می رسَد هست گریانِ حسین و هست گریانِ حسن اینو خانوما بهتر میفهمن، هر موقع دیدید تو مجلس یه صدای گریه ی سوزناکی، دل همه رو لرزوند بدون مادرش، فاطمه ی زهرا نظر داره، اما دلتون آماده ست روضه ی آقازاده های امام مجتبی ، خیلی مقدمه نمیخاد ، فقط اینو عرض کنم سه تا از آقازاده های امام مجتبی تو کربلا شهید شدن، غیر قاسم و عبدالله یه فرزند دیگه ای داره امام مجتبی، بنام ابوبکر، هم سن و سال آقا قمر بنی هاشم بود این آقا خیلی مظلومه، تو روضه ها نامی ازش، برده نمیشه، امشب برا همه ی بچه های امام مجتبی گریه کنیم، اما امشب، شب حضرت قاسمه، اون آقا زاده ی سیزده ساله ای که راوی میگه دیدم هی دست و پای عموجانشو میبوسه ، هی میگه عمو بزاربرم، عمو اجازه نمیده، قاسم برگرد، شاید میگه هرموقع تو رو میبینم یاد برادرم ، میفتم، هر جوری که بودبعضیا میگن نامه آورد از باباش، امام مجتبی، تا بالاخره عمو رو راضی کرد حالا وارد میدان شده قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت: می رود جانِ حسین و می رود جانِ حسن نعره زد: إن تَنکرونی فأنا ابنُ المُجتبی هر کی نمیدونه من کیم! من پسر شیر جمل، قاسم بن الحسن هستم ، من نوه ی حیدر کرارم، نعره زد ان تنکرونی فانا بن الحسن تیغ را چرخاند و گفت این است طوفانِ حسن شد حسن یک ضربه زد اَزرق همان جا شد دو تا نعره زد عباس؛ ای جانم به قربانِ حسن۲ هر کی میومد میدان، با یه ترفند جنگی به زمینش میزد،گفتن اینجوری نمیشه، اینا خون علی تو رگهاشونه، اینا شاگردای ابوالفضلن، چی کار کنیم؟ گفتن دورش کنید هر کی با هر چی دستشه بزنه هرچه جنگید عطش تاب و توانش را برد سوخت ،بارید عطش تاب و توانش را برد دید دور و بر مرکب همگان ریخته اند دور تا دور تنش سنگ زنان ریخته اند آنقدر سنگ به او خورد که آخر افتاد عمه میگفت بخود جان برادر افتاد به زمین خورد به دور تن او جمع شدند گرگها برسر پیراهن او جمع شدند چقدر خوش قد و بالا شده ای وای حسن پهلویش پهلوی زهرا شده ای وای حسن دلت رفت مدینه میدونم، آخه مادرش فاطمه رو هم با لگد به پهلوش، زدن ، تو ناله بزن ای وای حسن..... عمو از سوز جگر داد زد آه ای پسرم.. من چگونه بدنت را ببرم سوی حرم؟! راوی میگه همچین که گردو غبار فرو نشست دیدم ابی عبدالله سر قاسمو به زانو گرفته ،قاسم داره پاشنه ی پاشو رو زمین میکشه، یعنی داره نفسای آخرو میکشه، ابی عبدالله هی صدا میزنه عموجان، برا عموت سخته که عمو رو صدا بزنی، اما کاری از دستش برنیاد، گفت دیدم ابی عبدالله بدن قاسمو بغل گرفت ، این آقازاده ای که میخاست بره میدان، پاش به رکاب اسب ، نمی‌رسید حالا دیدم پاهاش رو زمین کشیده میشه، خیز قاسم که ببینی چقدر تنهایم وای از خجلت من پیش امانتهایم..۲ هر جا نشستی ناله بزن یا حسین..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍حسن لطفی (۲)✍سید پوریا هاشمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (علیه السلام ) .👇
. زمینه دهه اول محرم سلام ای بهترین ارباب دنیا سلام ای جان حیدر ، ماه زهرا سلام ای اولین و آخرین عشق سلام ای سایه ی روی سر ما سلام ای یار دیرینم سلام ای شور شیرینم سلام ای دنیا و دینم اباعبدالله یا مظلوم ................... ✅ زمینه رسیده آخرین یارت عموجان منم ماه شب تارت عموجان ببین که دستم و نذر تو کردم منم مثل علمدارت عموجان رسیدم تا اینجا با سر می مونم با تو ، تا آخر برای تو هستم لشکر ....... من از این غربت تو دلشکستم به این دنیای بی تو دل نبستم محاله از تو یک لحظه جداشم مثه قاسم فدایی تو هستم شده عشق تو تقدیرم به عشق تو دادن شیرم عموجان بی تو می میرم ...... تو و غربت ، من و حال پریشون شده کرببلا دریایی از خون چه غوغایی برا ذبحت شده آه رمق واست نزاشته ، نیزه هاشون عمو ای ماه و خورشیدم توی آغوشت جون میدم یه لحظه بابام و دیدم ...... ✅ زمینه امون از کوفه و نامهربونی برای تو نمونده دیگه جونی شده غارت دوباره کُلّ ِ هستم حسن جان ِ حرم شد آسمونی شده چشمای من دریا دل بی تاب ِ من غوغا نکش پاتو روی خاکا ....... می لرزه از غم تو پیکرم ، آه شده زنده غمای اکبرم آه بمیرم من چه کردن نعل اسبا شدی هم قدّ ِ سقای حرم آه رمق رفته از توو چشمات نداره مرهم این زخمات غریبی تو مثل بابات ....... چه کرده کینه های دشمنت آه چه شد ای یوسفم پیراهنت آه یتیم مجتبی شرمندتم من جلوی چشمای من کشتنت آه خداحافظ یاس پرپر روا شد حاجاتت آخر تو هم رفتی پیش اکبر ✅ زمینه لالایی ای گل بی تاب مادر امون از ظلم این کوفی ِ کافر سه روزه که نخوابیدی عزیزم شده از حال تو چشمای من، تر نرو ای درد و درمونم نرو ای ماه گریونم نرو ای آروم جونم ....... سه روزه زاری و گریون عزیزم نمونده دیگه واست جون عزیزم خدا رو با همین حالِت صدا کن دعا کن تا بیاد بارون عزیزم شدی از این دنیا دلگیر شدم از شرم تو ، من پیر نمونده واسم دیگه شیر ...... گل نشکفته داره میشه پرپر رسیده واسه تو دنیا به آخر بمیرم دیگه کار تو تمومه کجا داری میری از پیش مادر برو غوغا کن دنیارو برو رسوا کن این هارو برو یاری کن بابارو ✍ ......................... .
PTT-20240705-WA0003.opus
130.9K
زمینه دهه اول محرم
🌷🌷🌷 ✅بنداول ای عمو فدایت یتیم مجتبایت بده اذن میدان جان را کنم فدایت تاکنم سرم راعموجان نذرعلی اصغرت تاروم به میدان بگیرم من انتقام مادرت توکه جای پدربوده ای همیشه بالای سرم اذن و رخصتی ده در این دشت باشم بجای پسرم دارم این گفتگو ای عمو ای عمو قاسمت شود فدایت 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦✅بنددوم پور مجتبایم دلیری ات مثل شد طعم مرگ به کامت شیرین تر از عسل شد تا که ناله زدی عموجان افتادم ازپشت فرس تا که زیر اسبان عزیزم تو می زدی نفس نفس بدنت کش امده شکسته تمام استخوان تو نفست بریده عزیزم بندامده زبان تو جان قاسم عمو یک عمو جان بگو تاحسین شود فدایت 💠💠💠2⃣9⃣7⃣💠💠💠 ___ @navaye_asheghaan
4_6041931705911084700.mp3
4M
کربلایی حسین منتهایی
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر): 🎼 ☑️بند اول حماسی عمو جان منم من ابنُ الحسن نوجوانِ یل مجتبایم فدایی راه تو ام واسه تو جون فدایم یا مظلوم اشاره کنی داغی رو سینه هاشون میزارم میتونم یه لشکر رو پیشت به زانو در آرم یا مظلوم میخونم رجز مثل فتاحه خیبر اناابن الحسن بن علیُ الحیدر اگه خون بابام بجوشه رو رگهام میشه تارومار با اجازه ت یک لشکر حسین جان ☑️بند دوم عموجون بده اذن میدون به من ای عمو خیلی دیره که از ماتم و غربتت داره بغضم میگیره یامظلوم عموجون تورومن قسم میدم اینجا به پهلوی مادر اجازه بده تا بشم من فدایی اصغر(ع) توراهت بمیرم برا من شیرینه که مهرت رو دارم یه عمره توو سینه می‌دونی بمونم نباشی وای من برا من یه بار ثقیل و سنگینه حسین جان ☑️بندسوم عموجان به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته عموجان به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته بیا و تنم رو ببین ای عموجون میگم یا عمو با لبای پر از خون ببین که قدم مثل قدّ سقا شد شده له وجودم با نعل اسباشون حسین جان 💠💠💠1⃣0⃣7⃣6⃣💠💠💠 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(قاسم دل منو نسوزون باشه برو ولی عمو جون) ۲ خیلی مراقب باش عزیزم زره نپوشیدی می‌ترسم با سنگ و تیر میان سراغت از روی اسب میفتی محکم میفتی زیر دست و پاشون له میشه پیکرت عمو جون (برگ و برات می‌پاشه از هم) ۲ میری عمو جون با اشک چشمم پشت سر تو من آب می‌ریزیم کاشکی میشد یه زره بپوشی که ارباً اربا نشی عزیزم عزیز من برو خدا به همرات فدای ذوق توی چشمات چشم انتظارته نگاه بابات عمو حسین عمو حسین... زانو زدم کنار جسمت یکی دوتا صد پاره جسمت می‌بینمت تو‌ کل میدون هم قد من شدی عموجون تو هیئتم آخه چجوری بردارمت از این بیابون پیکرتو می‌برم اما پاهات می‌کشه به روی خاکا (موندم عمو حیرون و گریون) ۲ قربون اسمت، من پیش جسمت زانوم می‌لرزه با سر میفتم (پهلوت شکسته بازوت شکسته اینجا میون مادر میفتم) ۲ بالا سرت رسیدم اما دیر شد پاشو بریم که مادر تو پیر شد مثل بابات تن تو غرق تیر شد عمو حسین عمو حسین... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وصلی الله علی الحسن بنازم شیر جمل حسن جلو چشمای اباالحسن رجز میخونه انا الحسن چه صف شکن اومد علی ایستاده بودو فقط حسن اومد آره واسه معرکه بهم زدن اومد آقام حسن اومد آقام حسن اومد اوضاع بهم خورد /وقتی پرچم و بالا میاورد ۱۰۰ تا ۱۰۰ تا اومدن ولی بازم حسن بُرد الله اکبر یه انا الحسن که گفت عدو قبل از زدن مُرد حسن مولا حسن آقا دلیر نام آوره حسن علم بالا میبَره حسن توی کوچه حضرت کریم توی میدون حیدره حسن میگن بنی هاشم یه امام حسن تو کربلا میشه لازم واسه اینه جلوه ی حسن میشه قاسم حسن میشه قاسم حسن میشه قاسم دست خدا زد / زد و شیر خدارو صدا زد پسرای ازرق و پسر مجتبی زد الله اکبر به تلافی کوچه دو سه تا بی هوا زد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️