روضه حاج حسن خلج.mp3
6.31M
┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
قُلُوبَهُم مَعَک و سُیوفَهُم عَلَیک! ↶
قلبها با حسین ، شمشیرها بر حسین؛
اینمیشود #جدایی_دین_از_سیاست!
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم
به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
سری به روی نیزه ها بلنده
کاشکی رقیه چشمِ شو ببنده
اینجوری که سر رو زدن به نیزه
افتادنِش فقط به مویی بنده
مرکبای تازه نفس آوردن
یکی یکی نعلای تازه خوردن
چیزی که از تن حسین نمونده
همونیم که مونده بود رو بردن
دیگه تموم کار میبینه زینب وسط غبار
به روی پیکرش تو قتلگاه میدوه ده سوار
شلوغ قتلگاه دیگه تمومه کار
از خیمه زینب خودِشُ رسونده
درستش اینه خودشُ کِشونده
رسید به قتلگاه حسینُ نشناخت
آخه نِشونی از تنش نمونده
نیزه و سنگ و تیرارُ که برداشت
دید که نه جسمی داره و نه سر داشت
داداش تو زیر و رو شدی برا چی
خنجر از اون بوسه مگه خبر داشت
ای سرِ روی نی این بلا اومده سر تو کی
میخوان که زینبُ جدا کنن از تو با کعبِ نی
میبینی وضعمُ ای سر روی نی
امشب ناموس حسین تکُ تنهاست .. ان شاءالله با ناموسِت آواره نشی .. چهار ساله بود روشنایی ها رو کم میکرد باباش علی .. میگفت نمیخوام چشمی قد و بالایِ زینبُ ببینه ..کجا بودی یا امیرالمومنین امروز .. گفت وقتی حمله کردن سمت خیمه ها دیدن زینب جلو خیمه ایستاده بود نمیزاشت میگفت اینا بچه هستن اینا میترسن.. اینقدر با تازیانه زینبُ جلو خیمه زدن .. حسین ...
بچه ها امشب تو بیابون داد میزدن.. یکی میگفت عمه گوشم درد میکنه.. یکی میگفت عمه استخوان هام درد میکنه .. یکی میگفت عمه بابام کجاست میخواست برام آب بیارِ .. وقتی اومدن خیمه ها رو آتش زدن زینب کبری زودی اومد مقابل زین العابدینِ عرض کرد عزیز برادرم چی دستور میدی؟.. گفت عمه جان بگو همه فرار کنن.. والا این زن و بچه ها تو خیمه میسوزن اینا رحم ندارن .. هرکی به یه سمتی میدوید .. میگه یه مرتبه دیدم زینب جلوی خیمه داره بال بال میزنه .. گفتن همه فرار کردن تو چرا اینجا ایستادی .. فرمود من تو این خیمه یه بیمار دارم .. همه توی این بیابونا هی میگفتن وا حسینا .. وا حسینا ..
همه جویای حسین بودن تا عاقبت همه اومدن تو گودال زینب اومد تو گودال .. کاری کردن دختر اومد باباشو دید نشناخت .. هی میگفت عمه بلند شو بریم سراغ بابام .. عمه این کیه ؟.. این رگای بریده برا چیه؟.. گفت عزیزم این باباتِ .. آی حسین ..
دونه دونه بچه ها رو شروع کرد جمع کردن .. همه رو دونه دونه شمرد .. دید یدونه شون کمه .. یکی از نازدانه ها نیست .. اومد اطراف خیمه رو گشت دید پشت یه بوته ای دو تا پایِ کوچولو .. همچین که بوته رو کنار زد ، دید دخترِ مسلم زیر دست و پا جون داده ..
شام غریبونه پَرا میسوزه
دامن کل دخترا میسوزه
این بوی سوختگی خیمه ها نیست
موی سرا با معجرا میسوزه
خولی و شمر موندن و خنده هاشون
به خیمه ها وا شده دیگه پاشون
من نمیگم سر گوشا چی اومد
پر شده از گوشواره کیسه هاشون
همچین دید زمین کربلا میلرزه آسمان رنگ خون به خودش گرفته زینب اومد خدمت زین العابدین، عزیز برادرم چرا آسمون این جوری شده زمین میلرزه گفت عمه جان الان ساعتیِ که کارِ بابامُ یه سره کردن .. هرکی میخواد غنیمت خودش رو ببره میخوان سر ببرن جایزه بگیرن .. هرکی میره بالاسرِ یه عزیزی سرش رو ببره .. یه وقت دیدن یه نانجیبی پشت خیمه ها میگرده .. یه نیزه ای رو هی تو زمین فرو میکنه عاقبت دید یه بدنه شیرخواره ..حسین....
shab yazdahom001.mp3
4.04M
حسن روحانی:
برای آب خوردنمان هم باید
با #آمریکا "مذاکره" کنیم!
این را ربط بدهید به درسهای
#مکتب_حسین(ع) در عاشورا...
|⇦•درمانده ام چیزی ندارم..
#مناجات و توسل با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب شام غریبان محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری
درمانده ام چاره ندارم غیر آهم
این قحطیِ اشکِ دو چشمانم گواهم
اصلاً حواسم به تو و تنهاییت نیست
شرمنده آقایِ غریبم رو سیاهم
هنگام معصیت به یاد تو نبودم
تو گریه کردی جایِ من بر اشتباهم
میترسم آخرسر زِ چشمانت بیفتم
بر این گدایت رحم کن ای تکیه گاهم
اصلاً مرا چه به وصال و شکوه از هجر
وقتی که انقدر از شما دور است راهم
با این همه وضع بدم مثل تو آقا
گریان شاه بی کفن هر صبحگاهم
*از اینجا دلتو ببرم سر سفرۀ روضۀ امشب ، اما این روضۀ امشب انقدر زیاده که آدم نمیدونه کجا اصلاٌ میتونه این روضه رو بخونه ..*
جان ها فدای خواهری که ناله میزد
ای کشته افتاده در قتلگاهم
آخر تو را با قتلِ صبر از من گرفتن
حالا ببین بی یاور و پشت و پناهم
کل حرم غارت شده چشم تو روشن
همراه دخترهات در بند سپاهم
.
980619.102.mp3
1.5M
فقط #اشک هایشان را در راه
کمک به امامشان روانه کردند!
سیدالشهداء(ع) کُشتهی محبتهای آبکی بود!
.
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله اجرا شده شب شام غریبان محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود
دامانِ آسمان زِ غمش پر ستاره بود
لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها
دشتی زِ سوزِ سینۀ زینب شراره بود
میخواست تا ببوسد و برگیردش زِ خاک
قرآنِ او ورق ورقُ و پاره پاره بود
یک خیمه نیم سوخته شد جایِ صد اسیر
چیزی که ره نداشت در آن خیمه چاره بود
در زیرِ پایِ اسب دو کودک زِ دست رفت
*یک به یک بچه ها رو شمرد دید دو تا از بچه ها کم هستند .. اومدن تو این بیابون یه وقت دیدن این دو تا بچه دست به گردنِ هم انداختن زیرِ دستُ پای اسب ها جون دادن .. یه بچه رو زینب رو دست گرفت ، یه بچه رو ام کلثوم ..*
در زیرِ پایِ اسب دو کودک زِ دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
آزاد گشت آب ، ولیکن هزار حیف !
شد شیردار مادر و ، بی شیرخواره بود
چشمی برآنچه رفت به غارت،نداشت کس
اما دل رباب ، پی گاهواره بود
یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی
نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر ، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
#شاعر : حاج علی انسانی
*وقتی امروز ریختن سمت خیمه ها،وقتی خیمه ها رو آتیش زدن،دیدن همه دارن فرار می کنند، آخه زین العابدین فرموده بودن: "علیکنّ بالفرار " دستورِ امامِ همه دارن فرار میکنن،اما دیدن یه خانومی هی میزنه به دلِ آتیش،گفتن: چرا این زن داره میره تو دلِ آتیشا؟گفتن: این خانوم زینبِ...آخه تو این خیمه عزیز برادرش تب داره...
از این بچه هایی که دامنشون آتیش گرفته بود،میگه: دیدم یه دختر بچه دامنش آتیش گرفته،پای برهنه رو خارها داره میدوه،دشمن میگه دلم براش سوخت،گفتم: برم دامنش رو خاموش کنم...همچین که نزدیکش شدم دیدم دستش رو روی سرش گذاشت...گفت: ای مرد! بخدا من بابا ندارم،من یتیم شدم..گفتم کاریت ندارم،اومدم آتیش دامنت رو خاموش کنم...میگه:تا آتیشش رو خاموش کردم...دیدم انگار یه چیزی میخواد بگه روش نمیشه...از چهره اش خوندم گفتم چی میخوای بگو؟گفت: یه مقدار آب داری به من بدی..میگه: رفتم یه مقدار آب آوردم به دستش دادم دیدم نمیخوره...گفتم:مگه آب نمیخواستی،چرا نمی خوری؟گفت: به من بگو راه علقمه از کجاست؟ میخوام برم به عموم بگم:دیگه خجالت نکشه...
بی بی زینب سلام الله علیها اومدن همه رو سرشماری کردن،خیلی کار زینب امشب مشکلِ...همه رو که آروم کرد،دید از یه گوشه یه صدا ناله بلندشد،دید پشت خیمه ها یه صدایِ ناله میاد،اومد دید رباب رو خاکا نشسته...عزیزِ دلم اینجوری گریه نکن،میکُشی زینب رو...
امروز همه اومدن با ابی عبدالله وداع کردن،اما رباب از دور نگاه میکرد،جلو نیومد،حیا کرد...اما تو مجلس یزید وقتی نانجیب با چوب خیزران بر لب و دندان میزد،یه وقت دیدن حضرت رباب دوید سر رو بغل کرد،هی آروم داره نوازش میکنه...وقتی برگشتن خرابه...حضرت زینب سئوال کرد، رباب ندیده بودم هیچ وقت اینقدر بیقرار بشی؟ گفت: خانم معذرت میخوام ازت...دست خودم نبود... آخه اون لحظهی آخر که داشت وداع میکرد خیلی دوست داشتم بیام، دستای حسین رو ببوسم ...باهاش خداحافظی کنم... بی بی جان از شما حیا کردم، دیدم الان داره با چوب خیزان میزنه...
پشت خیمه ها هم گفت: خانم جان! ببخشید دست خودم نیست قربونت برم یه جرعه آب بهم دادن حواسم نبود این آب رو خوردم ،تاحالا وقتی بچم تو بغلم بود، هی ناخن بهم میزد"اگر مادر شیر نداشته باشه به بچه بده... هی بچه ناخن میزنه" هنوز جای ناخناش هست ،یه جرعه آب خوردم حالا شیر دارم، اما علی ندارم.. گفت:*
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
*امروز وقتی اون نانجیب گفت حسین هنوز زنده ای؟ ببین دارن میرن سمت خیمه ها... تکیه به نیزه شکسته داد بلند شد.. گفت: اگر دین ندارید حدالاقل آزاد مرد باشید... اول بیاید کار حسین رو تموم کنید، "گریه کنا هیچ موقع دشمن تو این چند روز حرف ابیعبدالله رو گوش نداد... هر وقت میومد حرف بزنه هلهله میکردن کسی نشنَوه..." تا گفت بیایید کار حسین رو تموم کنید، شمر گفت: راست میگه برگردید ،همه اومدن تو گودال، همه اومدن تو گودال، یکی با نیزه میزنه، اینا که حریص بودن زودتر برن سمت خیمه ها زودتر کارو تموم کنن.... یکی با شمشیر میزنه...*
980619.103.mp3
4.76M
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اگر #مداح_امام_حسین خودت را میدانی ولی از #انقلاب_اسلامی_ایران حمایت نکنی و برگشت به #حکومت_ملعون_پهلوی را بخواهی تو در لشکر #عمر_سعد هستی نه در لشکر #امام_حسین
🆔@babolharam_net
📝@babolharam_maktab
🖥 www.babolharam.net
|⇦•مثه زخمایِ سرخ رو پیکرِ تو..
#زمزمه و توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
میسوزم ..
مثه زخمایِ سرخ رو پیکرِ تو
مثه شعلۀ دامنه دخترِ تو
مثه ناله هایِ دلِ مادر تو
میسوزم ..
مثه چشمایی که میشه پر ستاره
مثه پایه طفلی که زخمیِ خاره
مثه گوشِ اون طفلی که میشه پاره
میسوزم حسین جان ، که آبت ندادن
کمک خواستی اما جوابت ندادن
میسوزم برادر ، که خاکت نکردن
هنوز دارن این ها تو گودال میگردن
حسین جان .. حسین جان ..
من دیدم ..
یکی اومد و با لگد بی هوا زد
یکی با یه نیزه برایِ خدا زد
اوند پیرمردی تو رو با عصا زد
من دیدم ..
کمک خواستنت رو همه میشنیدن
تو رو سمت مقتل چطور میکشیدن
سرت رو سر حوصله بریدن
تو دعوایِ سرها دلم چی کشیده
سرِ تو حسین جان به خولی رسیده
از امشب عزیزم دیگه از ما دوری
یه شب تویِ دِیرُ یه شب تو تنوری
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
980619.104.mp3
1.38M
|⇦•مثه زخمایِ سرخ رو پیکرِ تو..
#زمزمه و توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
امروز #لبیک_یا_خامنه_ای همان #لبیک_یا_حسین گفتنِ روز عاشوراست...
🆔 @babolharam_net
📝 @babolharam_maktab
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•اشکی مرا به شام مصیبت...
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا اَباعَبدِالله"
"یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه"
"یٰا بابَ النِّجاةِ الاُمَّه"
"ياحسين"
*شبِ آخرِ،تموم شد،شام غريبان اومد...*
اشکی مرا به شامِ مصیبت نمانده است
چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است
ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود
هرچند جانِ عرضِ ارادت نمانده است
ما را ببخش زنده اگر مانده ایم باز
گرچه نَفَس گرفته و طاقت نمانده است
ما خسته ایم خسته تر از ماست دخترت
حالا که خیمه ای شبِ غارت نمانده است
ما خسته ایم خسته تر از ماست خواهرت
او مانده است حیف که قُوَّت نمانده است
ما خسته و رباب ولی خسته تر ز ما
عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است
در علقمه سپاهِ حرم مانده روی خاک
چیزی چرا از آن همه قامت نمانده است
من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد
چیزی به غیر رَختِ اسارت نمانده است
#شاعر حسن لطفی
*تو اين شب ها كه اومديم جلسه،چقدر بعدِ جلسه منتظر بچه و خانواده ات بودي، بخدا من نشنيدم كه كسي بچه اش گم شده باشه، بعضي شب ها روضه ها گريه داره، بعضي شب ها روضه ها داد داره، امشب روضه اي كه ميخوام بخونم اگه ميتوني براش داد بزن...
خدا نياري مادري بچه اش رو گم كنه، اگه گم كنه يا به شوهرش ميگه،يا يه پسرِ بزرگش ميگه، الهي برات بميرم زينب،امشب زينب تك و تنها تويِ بيابون ميگرده، دونه دونه بچه هارو پيدا ميكنه، يكي زخمي شده، يكي گوشواره اش رو كشيدن، يكي خلخال از پاش درآوُردن...*
یک خیمه ي نیم سوخته، شد جایِ صد يتيم
چیزی که جا نداشت درآن خیمه، چاره بود
در زیرِ پایِ اسب، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
#شاعر: علی انسانی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab11-1.mp3
5.26M
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#شهید_حججی
خدایا، تو را به مُحرَم حسین علیهالسلام مرا هم مَحرَم کن...
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
#قسمت_دوم_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*امروز ابي عبدالله يه جوري تو گودال صدا زد: جگرم داره ميسوزه... يه وقت ديدن ذوالجناح برگشت سمتِ خيمه ها...*
همه از خيمه ها بيرون دويدن
ولي سالارِ زينب را نديدن
*يكي گفت: ذوالجناح آقام كجاست؟ يكي گفت: ذوالجناح داداشم كجاست؟ مابينِ دخترها يكي اومد همه رو كنار زد، دستش رو انداخت دورِ گردنِ ذوالجناح، يه نگاه كرد: گفت: اسبِ بابام، مي دونم بابام رو كشتن، فقط ازت يه سئوال دارم، بابام وقتي مي رفت ميدان، لباش تشنه بود، به من بگو: آيا آبش دادن يا نه؟ هنوز صداش تو گوشمِ ميگفت: جگرم داره ميسوزه...حسين....*
آرامِ جانِ خسته دلان پيکرت کجاست؟
جانم به لب رسيده پدر جان! سرت کجاست؟
جسمت اسيرِ فتنه ي يغماگران شده
پيراهنِ امانتيِ مادرت کجاست؟
در خيمه هر چه بود به تاراجِ فتنه رفت
خاكم به سر، عمامه ي پغمبرت كجاست؟
سوزِ عطش زخونِ تنت موج مي زند
اي تشنه لب، برادرِ آب آورت كجاست؟
از دودِ خيمه، تُربَتِ شش ماهه گُم شده
آخر بگو مزارِ علي اصغرت کجاست؟
*هي ميخوام نگم، اما نميشه، زينب ناموسِ حسينِ،چهار ساله بود مي رفتن سَرِ قبرِ مادر، اميرالمؤمنين مي فرمود: حسن جان! روشنايي هايِ شهر رو كم كن، نميخوام چشمي قد و بالايِ خواهرت رو ببينه، حالا روزگار ببين چكار كرده... بابا!...*
مارا ميانِ اين همه دشمن نظاره کن
ديگر مپرس دختركم معجرت کجاست
سري به رويِ نيزه ها بُلندِ
كاشكي رقيه چشمشُ بِبندِ
اينجوري كه سر رو زدن به نيزه
افتادنش فقط به مويي بَندِ
مَركبايِ تازه نَفَس آوُردن
يكي يكي نعلايِ تازه خوردن
چيزي كه از تَنِ حسين نمونده
هموني هم كه مونده بود رو بُردن
* مسافرت بري، هر اتفاقي هم برات بيوفته، ماشينت يه وقت خراب ميشه يه چيزي ميشه، يه آشنا پيدا ميكني ميگي: زن و بچه ام رو برسون، اول خيالت از خانواده ات راحت بشه، ناموست سر پناهي داشته باشه، الهي قربونت برم حسين جان! كه زن و بچه ات پناهي نداشتن...
ابي عبدالله تو گودي افتاده، از شبكه هاي لباسِ رزمش خون داره فوران ميكنه، هر نَفَسي كه داره ميكشه خونِ تازه مياد، عينِ مادرش كه بينِ در و ديوار پهلوش شكست...هي تويِ گودال غَلت ميخوره، تيرها تو بدنش ميشكنه، اما هيچ كسي جرأت نميكنه سمتِ گودال بياد، ميگن: اين حسينِ...پسرِ علي است، همه مي ترسيدن نزديكِ گوديِ قتلگاه بشن، يه نانجيبي گفت: نترسين، اما مي خواهيد بفهمين حسين زنده است يا نه، من راهش رو بلدم، حسين غيرتي است، يه نفر فرياد زد به خيمه ها حمله كنيد، يه وقت ديدن حسين نيزه ي غريبي رو زمين زد، خودش رو آروم آروم بالا آوُرد، خواست بگه تا من زنده ام به خيمه ها حمله نكنيد، كسي جرأت نكرد به خيمه ها حمله كنه..
شبِ آخرِ،بذار از مادرمون هم بخونيم،حسين جان! غريبي، اما تا زنده بودي كسي جرأت نكرد به خيمه ي ناموست حمله كنه، اما بميرم برا اون آقايي كه دستاش رو بستن، جلو چشمش سيلي به صورتِ همسرش زدن...
امشب چه خبرِ دشت كربلا؟ زينب تك و تنها بچه هارو جمع كرد، همه رو آوُرد تويِ يك خيمه ي نيم سوخته، هر چي گشت و شمرد، ديد يه دونه از بچه ها كمِ، اومد ديد پشتِ يه بوته اي دو تا پايِ كوچيك بيرونِ، بوته رو كنار زد، ديد حميده دخترِ مسلم زيرِ دست و پا جون داده، به سختي همه رو آوُرد تو خيمه، خسته شده، يه وقت ديد از دور يه سياهي داره مياد، كي هستي داري نزديكِ خيمه ها ميشي؟ ديگه بسه، اين بچه ها چند روزِ آب نخوردن، عزيزانشون رو كشتيد، امروز كلي تازيانه خوردن، يه وقت شنيد يه صدايِ مهربوني است، اين صدا چقدر آشناست، يه وقت شنيد صدايِ مادرش زهراست، زينب جان! اومدم كمكت كنم...
دستِ گدايي رو بالا بيار، زن،مرد، پير، جوان،كوچيك و بزرگ، بلند و يكصدا ، فرياد بزن: حسين....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab11-2.mp3
6.45M
#قسمت_دوم_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#شام_غریبان
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
#آجرک_الله_یا_بقیة_الله
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد، با چه مشكلاتي زينب از كربلا خارج شد، دونه دونه بچه هارو تنهايي، سوارِ بر محمل ها كرد، رقيه رو سوار كرد، سكينه رو سوار كرد، زين العابدين رو سوار كرد، دونه دونه رو سوار كرد، يه مرتبه نگاه كرد ديد كسي نيست كمكش كنه، يه نگاه كرد به سرِ بريده ي برادر...*
از سرِ ني حرف ميزنه، نگاهِ تو با دلِ من
تو به اين نيزه دار بگو، دور نشه از محملِ من
من فدات شم هِلالِ من
يه نگاهِ كن به حالِ من
دلِ زينب، تو موهات خونه كرده
زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده
*"همه نوكرا من رو ببخشن" حسين جان! امروز ديدم سرت داره دست به دست ميگرده...*
دلِ زينب، تو موهات خونه كرده
زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده
*آره موهايِ حسين رو شونه كرده، اما قبلِ در و ديوار، آخه بعد از در و ديوار ديگه دستِ مادر بالا نمي اومد، فقط تو اين دشتِ كربلا، تنها دستي كه يادآورِ دست فاطمه بود برا زينب، دستايِ كوچيكِ رقيه بود...از اون شبي كه از ناقه افتاد...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab11-3.mp3
2.24M
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
قُلُوبَهُم مَعَک و سُیوفَهُم عَلَیک!
قلبها با حسین ، شمشیرها بر حسین؛
اینمیشود #جدایی_دین_از_سیاست!
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•نگات کردم...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نگات کردم
صورتمو به سمت قتلگات کردم
با گریه و ناله حسین! صدات کردم
ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم
*اسباشون رو نعل تازه زدند...اگه زینب می موند کنارت از دنیا می رفت...رسالتی دارد...منُ ببخش...*
چون چاره نیست می روم و می گذارمت
ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت...
*حسین...بگو... شاید محرم سال بعد نباشی...شب آخره....شب آخر اَجر میدن...امشب مادرش میخواد امضا کنه...*
نگات کردم
صورتمو به سمت قتلگات کردم
با گریه و ناله حسین! صدات کردم
ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم
غریب بودی
بدونِ حر و مسلم و حبیب بودی
زیرّ سُم اسبایِ نانجیب بودی
برات بمیرم خدُّالتریب بودی
یا ثارالله و ابن ثاره...
حرمله کرد پیرهنتُ پاره
"ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
ما روضه حسین شنیدیم و زنده ایم"
نمونده جز گریه برام چاره
یا ثارالله و ابنَ ثاره...
حرمله کرد پیرهنتُ پاره
یا ثارالله و ابن ثاره...
یا ثارالله و ابن ثاره...
خداحافظ
از کربلای گریه و غمِت رفتم
از دههی اولِ ماتمت رفتم
به روستاییا سپردمت رفتم
*السلام علی مَن دَفَنَه اهلُ القُری...اهلِ قُری به دادش رسیدن...اهل روستا اومدن کمک...*
خداحافظ
از کربلایِ گریه و غمِت رفتم
از دههیِ اولِ ماتمت رفتم
به اهل قریه من سپردمت رفتم...
خداحافظ
ببین با تازیونه آشنام کردن
*اولین باره می بینم...برا خواهرت عجیبه...تا حالا کسی با ما این کار رو نکرده بود...*
با سیلی خواهرت رو احترام کردن
جدا نشد زینب ازت؛ جدام کردن!
*انقدر لگد به ما زدن...انقدر تازیانه به ما زدن...انقدر به دخترات زدن...عباس کجایی؟!حسین...*
به جز تو خواهرت کیو داره
یا ثارالله و ابن ثاره...
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره...
یا ثارالله و ابن ثاره
کجا بودید؟!
لحظهای که امامتون صداتون کرد
هِی گریه کرد و زیرِ لب دعاتون کرد
وقتی که دست و پا می زد نگاتون کرد
کجا بودید؟!
با ناسزا بچهها رو که می بردن...
*اینا از گل نازک تر نشنیدن...چرا بهشون فحش میدین؟*
کجا بودید؟!
با ناسزا بچهها رو که می بردن...
سر روی نیزهها رو که میبردن...
با گریه گوشوارهها رو که میبردن
*اومد سراغ دختر امام حسین...گریه می کرد...گوشواره رو که از گوشش می کشید...فقط یه سوالی ازش کرد...تو که داری گوشواره من رو به زور می بری...دیگه چرا داری گریه می کنی؟گفت:دلم می سوزه...گفت:لااقل این کار رو نکن...گفت اگه من نبرم یکی دیگه میاد می بره...حسین....*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
کجا بودید؟!
با ناسزا بچهها رو که می بردن...
سر روی نیزهها رو که میبردن...
با گریه گوشوارهها رو که میبردن...
گدا مگه جز تو کیو داره
یا ثارالله وابن ثاره
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره
یا ثارالله و ابن ثاره
*روضه من دیگه تمومه...روضه فقط یک کلامِ...آقای ما رو کشتن...خواهرش رو به اسیری بردن...غریب کشتنش...تنها بود...یاوری براش نبود...زنازاده ها کشتنش..." اَلسّلام علی قتیلِ اولادِ بغایا..."شب آخره...نوکری ما رو امضا کن...وگرنه دنیا و آخرت رو با هم باختیم...*
چقد خوبه...
اگه یه شب حسین منو دعا میکرد
صداش که میزدم خودش نگاه میکرد
منو به اسم کوچیکم صدا میکرد
چقد خوبه
دلم پر از تپیدنِ حسین باشه
یه شب سرم رو دامنِ حسین باشه
نگام به روضه خوندنِ حسین باشه
نمونده جز گریه برام چاره
یا ثارالله وابن ثاره...
میدونم این گریه اثر داره
یا ثارالله وابن ثاره...
یا ثارالله و ابن ثاره...
حسین جانم...
ماها کجا و غصّهی تو رو خوردن
از سرمون زیاده اسمتُ بردن
الهی روزیمون بشه برات مردن
حسین جانم
از مادرت بخواه قبول کنه از ما
خودش اجازه داد که جاری شه اشکا
دسمتونُ گرفت و گفت بیاین اینجا
*با روضه حضرت زهرا شروع کردیم...با این روضه هم تموم می کنیم...با روضه وداع امیرالمؤمنین..."فَلَمّا نَفَدَی یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی دست از خاکِ زهرا کشید،دست ها رو به هم زد...خاک ها رو از دست افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به دل علی هجوم آورد..."وَ ارسَلَ دُموعَه عَلی خَدَّیه..."شروع کرد های های گریه کردن...همه بگید یا زهرا...*
حسین جانم
از مادرت بخواه قبول کنه از ما
خودش اجازه داد که جاری شه اشکا
دسمتونُ گرفت و گفت بیاین اینجا
بچه به جز مادر کیو داره؟!
یا ثارالله وابن ثاره...
اشک مارو مادر خریداره
یا ثارالله وابن ثاره...
#شاعر: رضا یزدانی
*به یاد اون مادری که امروز عصر آمد گودیِ قتلگاه...صدا زد "بنی..بنی..قتلوک...ذبحوک...و من الماء منعوک..."وقتی که سنان بن انس اراده کرد سر رو بِبُره...آخرین جمله ای که اباعبدالله در این دنیا شنید این بود "وَ اِنّی لَاَحتَضُّ رأسَک..."سر تو رو می بُرم... و می دانم که پدر و مادرت بهترین پدران و مادرانند...حسین...حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab11-1.mp3
10.12M
|⇦•نگات کردم...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی«ره»: در کربلا همه ی داش مشتی ها رفتند به کمک #امام_حسین_علیه_السلام و شهید شدند! مقدس ها استخاره کردند، استخاره هاشون بد اومد و نرفتند.
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
سرخی هر غروب، میرم پشت بام
بغضم میشکنه، اسم توئه، روی لبام
ای باد صبا برسون به حسین، سلام منو
سلام بر حسین
ای قاصد دل برسون به حسین، پیام منو
سلام بر حسین
سلام ای غرق نور، سلام از راه دور
سلام آقای پر درد صبور
سلام ای کربلا، سلام ای نینوا
سلام ای خامس آل عبا
ای گل وفا حسین
معدن سخا حسین
می کُـشی مرا حسین
سرخی هر غروب، میشم روضه خون
خورشیدو میزنن، به روی نی، توو آسمون
ای آه رَسا برسون به حسین سلام منو
سلام بر حسین
ای ماه عزا برسون به حسین پیام منو
سلام بر حسین
سلام ای مهربون، سلام ای بهترین
سلام ای چهره ی خونین جبین
سلام ای لاله گون، سلام ای شاه دین
سلام ای قاری نیزه نشین
یار مه لِقاء حسین
چشمه ی بقاء حسین
می کُـشی مرا حسین
سرخی هر غروب، میرم پشت بام
سرخی قتلگاهه که میاد جلو چشام
ای برگ خزون برسون به حسین سلام منو
سلام بر حسین
ای اشک روون برسون به حسین پیام منو
سلام بر حسین
سلام ای تشنه لب، سلام ای بی کفن
سلام ای زخمی صدپاره تن
سلام ای غرق خون، سلام ارباب من
سلام ای کشته¬ی دور از وطن
صید نیزه ها حسین
شاه سر جدا حسین
می كُـشی مرا حسین
#نغمه پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab11-2.mp3
3.63M
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#آیت_الله_حائری_شیرازی
تو شبهای #شام_غریبان که شمع به دست میگیرید، باد میزنه شمعتونو خاموش میکنه. بعد شمعتون رو میبرید پیش یکی که هنوز شمعش روشنه تا با آتش اون، مال خودتون رو روشن کنید.
مشعل روشن، #عشق حسین بن علی علیه السلام است هر کسی پیش او بره، #چراغِ خاموشش رو روشن میکنه.
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•نفس صبح، شرار است..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نفس صبح، شرار است، شرار است، شرار
آسمان کوه غبار است، غبار است، غبار
قـدسیان سوختهبال و پرشان چون دلشان
عرشیان خیمۀ اندوه شده محفلشان
عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده
یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟
*چرا عرش خدا عزادار نباشه؟ حسین الان روی خاک کربلا برهنه رها شده .. اولین شبی که بین سر و بدن فاصله افتاده .. سر یه طرف بدن یه طرف .. اصلا گریهی شام غریبان با همهی سال فرق میکنه ..*
عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده
یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟
سیهزار ابرهه بر جنگ خدا آمدهاند
در پِی قتل امام شهدا آمدهاند
*نمیدونم باور نمیکنم کار به اینجا رسید امروز: *
هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای
سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای
*حسین .. شب آخره ها جا نمونی از این قافله .. حسین .. قربون صداهای گرفتتون .. امشب تو خیمه ها دیگه کسی نفس نداشت بگه حسین*
هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای
سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای
کاش خورشید نمیتافت به کوه و صحرا
ره گودال ببندید به روی زهرا
*شب آخرِ این جلسه .. شب اول با نام بی بی شروع کردیم امشبم با اسم بی بی سفره رو جمع کنیم ..*
خضر، لبتشنه فدا گشت بگو یا زهرا
*نه نه .. بهتر اسم مادر ببریم .. آسمانیا این اسم رو میبرن .. این اسم از علی گره گشایی کرده .. امیرالمومنین تو سخت ترین لحظه ها میگفت یا زهرا .. همۀ این خانواده اصلا بی اختیار تو سخت ترین شرایط گفتن یازهرا .. هر بلایی سرشون میومد میگفتن یا زهرا .. حالا بهتون میگم اوج این یا زهرا گفتن امروز کجا بود ..*
خضر، لبتشنه فدا گشت بگو یا زهرا
سر به ده ضربه جدا گشت بگو یا زهرا
*رحمت خدا به این ناله ها ..*
به خدا گرگصفت بر بدنش چنگ زدند
به خدا آب ندادند ولی سنگ زدند
*آخ حسین جان بمیرم برات .. یه لحظه ای امروز خواهر اومد تو خیمه دید ابی عبدالله پیشانیش خون آلوده و خاک آلوده .. گفت داداش بمیره زینب تورو اینجوری نبینه گفت داداش خودتو به اینا معرفی کردی شاید بعضیا تو رو نشناسن؟ شاید هنوز تو این سی هزار نفر یه عده ندونن پدر ما کیه شاید ندونن مادر ما کیه میگفتی من کی ام؟.. گریه کرد ابی عبدالله .. گفت خواهر دست به دلم نذار معرفی کردم .. ولی کاش نمیکردم چی گفتی مگه؟..
گفتم ای لشگر منم مکه منی
گفتم ای لشگر منم سعی و صفا
گفتم ای لشگر ز نسل حیدرم
مصطفی از من، من از پیغمبرم
من همونی ام که جام تو بغل میغمبر بود.. من همونی ام که جام رو دوش پیغمبر بود .. من همونی ام که پیغمبر نمازشو معطل میکرد تا من از دوشش پیاده بشم ..
لیک آتش بر دل تنگم زدند
نام زهرا بردم و سنگم زدند*
حق پیغمبرِ اسلام ادا شد دیدید؟
سر توحید، لب تشنه جدا شد دیدید؟
تسلیت فاطمه نور بصرت را کشتند
به خدا اهل سقیفه پسرت را کشتند
*بازم بگو یا زهرا .. امشب روضۀ من روضۀ مادر و فرزندِ .. ابی عبدالله امروز خیلی یاد مادرش افتاد .. چند تا صحنه سراغ دارم یاد مادرش افتاد .. هر بار یاد مادرش افتاد گریه کرد .. ابی عبدالله با همهی بچه های علی فرق داشت یک کاری کرده تو مدینه بی نظیرِ .. اگر مادری نبود اون شب که بابا گفت بیاید خداحافظی کنید با مادر، نمیرفت صورتشو بذاره کف پای مادرش .. از این کارش معلومه چقدر عاطفیه .. هی گفت مادر با من حرف بزن..
اصلا این گریز به کربلا زدن رو حضرت زهرا به ما یاد داده اولین کسی که گریز زده به کربلا فاطمه ست .. اون شب آخر به علی گفت علی جان شب غسلم بده، شب کفنم کن، دونه دونه حرفاشو زد گفت ابد والله ما ننسى حسينا علی جان یه حسین دارم این بچمو تشنه میکشن .. نذار بچه م تشنه بمونه ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
امروز ابی عبدالله چند جا به یاد مادر افتاد .. کجا یاد مادرش افتاد؟ اولین جایی که یاد مادر افتاد همون لحظه ای بود که خودشو معرفی کرد .. تا گفت من پسر فاطمه ام سنگش زدن .. خیلی دلش شکست خیلی گریه کرد .. دومین جایی که یاد مادر افتاد اون ساعتی بود که اومد جلو لشکر گفت مگه من حلالی رو حرام کردم؟ مگه از من فسق و فجوری دیدید؟ چرا میخواید منو بکشید؟ یه نانجیبی بلند شد از وسط جمعیت گفت حسین میدونی چرا اومدیم خونتُ بریزیم؟«إِنّا نَقْتُلُكَ بُغْضاً لاَِبِيكَ» چون تو بابات علیِ .. تا اسم امیرالمومنین رو شنید یاد مادرش افتاد .. چرا یاد مادرش افتاد؟ آخه مادرشم به همین گناه بین در و دیوار رفت .. آخه مادرشم به همین گناه لگد خورد .. سیلی خورد تازیانه خورد .. اون نانجیب تو نامه ش به معاویه نوشت گفت معاویه تا صدای زهرا رو پشت در شنیدم یه لحظه لرزیدم گفتم فاطمه پشت درِ ما که با فاطمه کاری نداریم برگردیم .. میگه برگشتم چند قدم عقب یهو یاد علی افتادم چنان لگدی به در زدم .. سومین جایی که یاد مادرش افتاد کجا بود؟ زود میگم و رد میشم، روضه شو شبای قبل خوندم .. یه صحنه ای دید یاد مادر افتاد .. کجا؟ رسید بالا سر علی اکبر .. یه نگاه کرد دید یه نیزه به پهلوش زدن .. آخه هر وقت دلش برای مادرش تنگ میشد به علی نگاه میکرد .. تا دید نیزه به پهلو زدن گفت آخ مادرم .. چهارمین جایی که یاد مادر افتاد اون لحظه ای بود که رسید کنار علقمه دید علقمه بوی فاطمه میده عباسم چه خبر بوده اینجا؟.. اون جمله ای که ابی عبدالله فرمود روضه شو خوندم شب تاسوعا سومین جمله اگر یادتون باشه فرمود: قَلَّت حِيلَتِي .. این جمله رو قبلا یه نفر دیگه گفته بود اونم امیرالمومنینِ .. وقتی میخواست فاطمه رو دفن کنه گفت قَلَّت حِيلَتِي .. صبر از کفم رفت بیچاره شدم ..
پنجمین جایی که یاد مادر افتاد وقتی پیراهنُ بالا زد تیر سه شعبه به سینه ش خورد .. لااله الا الله .. بمیرم بعضی از نقل ها نوشتن تیر رو که کشید بیرون هی خون هارو میمالید به محاسنش میگفت من کشتۀ روز دوشنبه ام .. دوشنبه کِی؟ .. آخه دوشنبه مادرشُ بین در و دیوار سقیفه گذاشتن .. دیگه کجا یاد مادرش افتاد؟ ششمین جایی که یاد مادرش افتاد اون ساعتی که عبدالله دستش قطع شد تو بغل عمو افتاد تا تو بغل عمو افتاد گفت وای مادرم تا نگاش به بازو افتاد ..
هفتمین جایی که یاد مدینه افتاد (ببین چقدر امروز ابی عبدالله یاد مادر کرده) هفتمین جایی که یاد مادرش افتاد یا صاحب الزمان .. افتاده بود تو گودال بی رمق داشت نگاه میکرد یه مرتبه دید دارن به زینب حمله میکنن .. تا دید دارن حمله میکنن یه لحظه تکیه داد به نیزه یه بار جلو بابام مادرمُ زدید بسه .. بیاید کار حسینُ تموم کنید .. اما آخرین باری که اسم مادر و برد کجا بود؟ سادات ببخشن شام غریبانه .. ببخشید الان نگم کی بگم داد بزنید برا این روضه .. آخرین لحظه ای که اسم مادرُ برد اون ساعتی که شمر خنجر و گذاشت روی گلو .. (کمک میکنی به خدا خوندنش سخته ..) امام رضا فرمود جد مارو با دوازده ضربه کشتن .. هر ضربه ای که میزد ابی عبدالله یه ذکر میگفت (زیر تیغ و شمر ذکر میگه..) یه ضربه میگفت وا محمدا .. دوم وا علیا .. سوم وا عطشا .. چهارم وا غربتا .. آخرین ضربه که زد سرُ جدا کرد گفت وا اماه .. مادر ببین حسینتُ .. ای حسین ..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
mirdamad-moharram99-sh11-1.mp3
8.63M
|⇦•نفس صبح، شرار است..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا
#عاشورا روزی است به وسعت تاریخ
تصور کن الآن عاشوراست؛ تو در کدام #جبهه قرار داری؟!
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
•|حسینِمن|•
.
نوشتهاند مقاتل، که عصر عاشورا ..
بلند مرتبهای خسته ، نیمه جان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی ..
میان هروله "زینب" دوان دوان آمد
«محسن ناصحی»
🆔@babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•هر آنکه گریه برای تو کرد...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر آنکه گریه برای تو کرد آقا شد
کسی که رنگ شما را گرفت زیبا شد
به روسیاه، همیشه تو آبرو دادی
همینکه رود به دریا رسید دریا شد
مگر نه اینکه شفا با دَمِ حسین رسید
گدای خانه ی تو هرکه شد، مسیحا شد
دوباره پرچم سرخت بلند شد آقا
بساط گریه ی ما باز هم مهیّا شد
چه خاطرات خوشی که زروضه ات دارم
همیشه حال خوشم بین روضه پیدا شد
همیشه نام تو را بردم و دلم لرزید
همیشه نام تو را بردم و گره وا شد
همیشه بدرقه ی راه کربلایی ها
دعای مادر پهلو شکسته، زهرا شد
*امشب خیلی زینب، مادر! مادر! گفت... روایت میگه: هر کی میره کربلا، حضرت زهرا سلام الله علیها براش دعا میکنه که میره کربلا، بی بی جان! یه دعایی هم امشب برای ما بکن، اربعین نزدیکه، مزد نوکری ما این ده شب یه سفرِ کربلا باشه... بی بی جان! دست های شکسته رو امشب بالا بیار، برای گریه کن های حسین یه دعا بکن، بگو: خدایا! این نوکرای بچه ام رو ببر کربلا...*
مرا ببر، نبری می روم زدست حسین!
چه می شود بنویسی برات امضا شد؟
#شاعر وحید محمدی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net