eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
آهم چرا از سوز هجرت آتشین نیست قلبم چرا چون قبل از دوری غمین نیست تو نیستی! من بی خیال بودن تو بی عارم و از ننگ داغی بر جبین نیست من را همیشه در بدی می‌بینی اما دیگر شرار قهرت آقا در کمین نیست حق می‌دهم از من، تو برداری نظر را می‌دانم از لطف تو سهمم بیش از این نیست انقدر که غیر از تو را با چشم دیدم چشمم دگر با گریه در روضه قرین نیست دیگر ندارم انتظار دیدنت را تقدیر این آلوده‌دامن اینچنین نیست تنها مسیری که نجات من در آن است جز کربلای روزهای اربعین نیست :: روضه بخوانم! مادری جانسوز می‌گفت بعد از حسین ام البنین، ام البنین نیست ✍ @navaye_asheghaan
نمی‌دیدم الهی دور تو مشتی حرامی را نمی‌بخشیم یا زینب! یهودی‌های شامی را صدای گریه از دروازه‌ی ساعات می‌آید شنیدم از دم دروازه بوی تلخکامی را حرم امروز زیر چکمه‌ی ناپاک سفیانی‌ست  کجا پنهان کنم در سینه این بی‌احترامی را امان از شام، امان از شام را تکرار می‌کردم دوباره یادم آمد سنگ‌های پشت‌بامی را :: تصورکن که یک‌سو خیمه‌گاه و یک‌طرف دشمن تو در این انتخاب امروز می‌چسبی کدامی را؟ ✍
🏴 مرثیه منسوب به علیهاالسلام لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ واى بر تو ای مدینه! مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه‌ام می‌‏اندازى كانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام‌البنین می‌خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم أرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ چهار پسر که مانند عقاب‌های کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات، به مرگ پيوستند تنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ بر پیکر بی‌جان آن‌ها نیزه‌ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند يا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ اى كاش می‌دانستم آیا چنان که خبر دادند؛ عباس من دستش قطع شده است؟ 📗 ادب الطف، ج۱، ص۷۱
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر! ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر! بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر! برخیز! حسین آمده برخیز! برادر! عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ✍️
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند واژه در واژه نوشتند و قیامت کردند صاحبان نفس این‌گونه روایت کردند گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را پسر اُم‌بنین و پسر فاطمه را پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر گفتم اعجاز! از اعجاز فراتر دیدند زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند شانه در شانه دو تا کوهِ سراسر محشر حمزه و جعفر طیار، نه، طوفانی‌تر شانه در شانه دو تا کوه، خودت می‌دانی در دلِ لشکرِ انبوه، خودت می‌دانی - که در آن لحظه جهان، از حرکت افتاده‌ست اتفاقی‌ست که یک‌بار فقط افتاده‌ست ماه را من چه بگویم که چنین است و چنان «شاه شمشاد قَدان، خسرو شیرین‌دهنان» رود، از بس که شعف داشت تلاطم می‌کرد رود، با خاک کفِ پاش تیمم می‌کرد ماه اگرچه همهٔ علقمه را پیموده «غرقه گشته‌ست و نگشته‌ست به آب آلوده» رود را تا به ابد، تشنهٔ مهتاب گذاشت داغ لب‌های خودش را به دل آب گذاشت می‌توانست به آنی همه را سنگ کند نشد آن‌گونه که می‌خواست دلش، جنگ کند دستش افتاده ولی راه دگر پیدا کرد کوه غیرت، گره کار به دندان وا کرد نه فقط جرعۀ آب است که بر شانۀ اوست چشم امید رباب است که بر شانۀ اوست چه بگویم که چه شد؟ یا که چه بر سر آمد؟ ناگهان رایحۀ چادر مادر آمد بنویسید که در علقمه سقّا افتاد قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد از تماشای تو مهتاب پر از نور شود چشم شوری که تو را چشم زده، کور شود آسمان‌ها همه یک‌پارچه بارانیِ توست من بمیرم، عرق شرم به پیشانیِ توست داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد رفتنت حرمله را حرمله‌تر خواهد کرد عمق این مرثیه را مشک و علم می‌دانند داستان را همهٔ اهل حرم می‌دانند بعد عباس دگر آب سراب است، سراب غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب ✍️
دلی به وسعت پهنای عرش بالا داشت لبی به وسعت مهریه‌های زهرا داشت کنار علقمه در سجده‌گاه چشمانش نداشت هیچ‌کسی را فقط خدا را داشت اگرچه قطره آبی میان مشک نبود ولی کرانه‌ی چشمش هزار دریا داشت هدر نرفت ز پرتاب چله‌ها، تیری امیر علقمه ازبس‌که قدّ و بالا داشت همین‌که در وسط گیرودار، گیر افتاد عمودی آمد و فرقش شکست تا جا داشت درست وقت نزولش، همه نگاه شدند رشید بود و زمین خوردنش تماشا داشت حسین بود و علی‌اصغر شهید شده کنار علقمه اما هنوز سقا، داشت... ✍️
عشاق چون به درگه معشوق رو کنند با آب دیدگان، تن خود شستشو کنند قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق در روز حشر رتبۀ او آرزو کنند عباسِ نامدار که شاهان روزگار از خاک کوی او طلب آبرو کنند سقای آب بود و لب‌تشنه جان سپرد می‌خواست آب کوثرش اندر گلو کنند بی‌دست ماند و داد خدا دست خود به او آنان که منکرند بگو روبرو کنند گردست او نه دست خدائی است، پس چرا از شاه تا گدا همه رو سوی او کنند درگاه او چو قبله‌ی ارباب حاجت است باب‌الحوائجش همه‌جا گفتگو کنند ✍️مرحوم
بودی اگر تا قبل آن روز از بعد عاشورا دگر
شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل نوای چشمه ساران: يا اباالفضل اگر که تشنگی جان بر لبت کرد بگو با کام عطشان: يا اباالفضل
593.6K
( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) حالا که بی پناه شدم یابن فاطمه محتاجِ یک نگاه شدم یابن فاطمه با دستِ خویش آبرویِ خویش بُرده ام بیچارۀ گناه شدم یابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعایِ تو هر بار رو به راه شدم یابن فاطمه عمرم به سر رسید ، ولی تو نیامدی خیره به قبلگاه شدم یابن فاطمه .. ای کاش همچنانِ شهدا وقت رفتنم بینم چو قرصِ ماه شدم یابن فاطمه هر بار وقتِ گریه به غمهای مادرت در زمرۀ سپاه شدم یابن فاطمه یادِ غریبیِ علی و بُغضِ در گلو سر در میانِ چاه شدم یابن فاطمه مادر ، میانِ کوچه صدا زد حسن بیا محتاجِ تکیه گاه شدم یابن فاطمه اما بدونِ کرب و بلا شعر ناقص است دلخون شبیهِ آه شدم یابن فاطمه با گریه بر حسین عزیزِ تو می شوم با آنکه روسیاه شدم یابن فاطمه هنگامِ روضه چشمِ مرا گریه باز کرد راهیِ قتلگاه شدم یابن فاطمه قاسم_نعمتی
Hasan Ataei - Moje Parcham (320).mp3
2.91M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ موج پرچم به فرمان ام البنینه کل عـالم به فـرمان ام البنینــه 🎤 حسن عطایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماهنگ دلگیرم.mp3
3.67M
دلگیرم از این روزگار روزام شبیه شب تار اگه خوب اگه بد منو تنها نذار 🎙 ✳️ #️⃣ عج #️⃣ #️⃣ دلگیرم از این روزگار روزام شبیه شب تار اگه خوب اگه بد منو تنها نذار دنیا دلمو برد از دستم برگرد خسته ام برگرد خسته ام برگرد حرفامو بخون از تو چشمام برگرد تنهام برگرد تنهام برگرد یا ابانا دلگیری از این دنیا ابانا خیلی ها رو دعوت کردی خیمه ات کی میشه روزی ما ابانا من بی تو خوشی نمیخواهم گریه میکنی تو برام شب جمعه حرم یه سلام بده جام دستامو بگیر من بی دستم آقا خسته ام آقا خسته ام آقا محتاج شبای کرب و بلام آقا تنهام آقا تنهام آقا یا حبیبی بی تو نفرین به دنیا حبیبی دستامو میگیره وقت مرگم روضه های پایین پا حبیبی یا حبیبی ... .
عسگری_کربلایی.mp3
7.98M
گل‌نرجس مداح‌کربلایی‌نبی‌اله‌عسگری یااباصالح‌المهدی(عج) گل‌نرجس‌آبروی دوعالم خیالت کی میرود زخیابم جمالت جلوه‌ی الله بیاجانان طی‌کن این شب هجران بیا مهدی با ترتم باران صحاب رحمت الله نگاهم کن من فدای نگاهت صدایم کن من فدای صدایت حلالم کن ای چکیده رحمت سلاله‌ی عصمت تک سوار غریب توراجان قامت خم زهرا تورا جان اشک چون یم مولا مرانی از درت مارا اباصالح ای امام غریبم تمامی دردم تو هستی طبیبم تو راجان مادرت زهرا .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» با امّ‌البنین «علیهاالسلام»... در نقل‌ها آمده است: 🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیه‌السلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می‌خواهم حدیثی برایت نقل کنم! 🥀 ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه با مادرت امّ‌‌البنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت. 🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!می‌خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین علیه‌السلام را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. 🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. 📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیه‌السلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ ▪️در این هنگام حضرت عبّاس علیه‌‌السلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد. 🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى‌خواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه‌اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی. 📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸ 📚کبریت احمر، ص۳۸۶ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله بنویسید به ایوان اباعبدالله سردر روضه رضوان اباعبدالله که بود سروری از آن اباعبدالله و اباالفضل بود جان اباعبدالله من کیم همسر محبوبه شاه عربم مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم فاطمه نام، ولی ام‌ّبنین شد لقبم همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم ز کنیزان و غلامان اباعبدالله پسری شیر صفت بهر علی آوردم از همان کودکیش نذر حسینش کردم گفتمش ای که تماشات دوای دردم به فدای تو و آن دست رشیدت گردم نکشی دست ز دامان اباعبدالله اشک میریزم و چشمان ترم می‌سوزد همچنان شمع ز پا تا به سرم می‌سوزد هر زمان آب بنوشم جگرم می‌سوزد هم دلم از غم سقای حرم می.سوزد هم به یاد لب عطشان اباعبدالله گریه‌ام بر غم بی‌دستی آب‌آور نیست گریه‌ام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست غم بی‌مادری از بی‌کفنی کمتر نیست دل من هست پریشان اباعبدالله گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر جانشان باد به قربان اباعبدالله
⚫️زیارتنامه حضرت ام البنین سلام الله علیها⚫️ ▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️ أَشهَدُ أَن لا إلهَ إلا الله وَحدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ وَ أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّدَاً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ السَّلامُ عَلَیکَ یَا رَسُولَ الله السَّلامُ عَلَیکَ یَا أَمِیرَ الُمؤمِنین السَّلامُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ العَالَمِین السَّلامُ عَلَى الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدی شَبَابِ أَهلِ الجَنَّة السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ عَلَیهَا السَّلام السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّةالمُلَقَّبةُ بِأُمّ البَنِین وَ بَاب الحَوَائِج أُشهِدُ اللهَ وَ رَسُولهُ أَنَّکِ جَاهَدتِ فی سَبِیلِ اللهِ إِذ ضَحّیتِ بِأَولَادَکِ دُونَ الحُسَین بنَ بِنتِ رَسُولِ الله وَ عَبَدتِ اللهَ مُخلِصَةً لَهُ الدِّین بِولائکِ لِلأَئِمَّةِ المَعصُومِین عَلَیهمُ السَّلام وَ صَبَرتِ عَلَى تِلکَ الرَزیَّةِ العَظِیمَة وَ احتَسَبتِ ذَلِکَ عِندَ الله رَبّ العَالَمین وَ آزَرتِ الإمَامَ عَلیَّاً فی المِحَنِ وَ الشَّدَائِدِ وَ المَصَائِب وَ کُنتِ فی قِمَّةِ الطَّاعَةِ وَ الوَفَاء وَ أنَّکِ أَحسَنتِ الکَفَالَة وَ أَدَّیتِ الأَمَانَة الکُبرى فی حِفظِ وَدیعَتَی الزَّهرَاء البَتُول الحَسَنِ وَالحُسَینِ  وَ بَالَغتِ وَ آثَرتِ وَ رَعَیتِ حُجَجَ اللهِ المَیَامِین وَ رَغبتِ فی صِلَةِ أَبنَاء رَسُولِ رَبِّ العَالَمین.  عَارِفَةً بِحَقِّهِم ،مُؤمِنَةً بِصِدقِهِم ،مُشفِقَةً عَلَیهِم ،مُؤثِرَةً هَوَاهُم وَ حُبَّهُم عَلَى أَولَادکِ السُّعَدَاء فَسَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین مَا دَجَى الَّلیلُ وَ غَسَق وَ أَضَاءَ النَّهَارُ وَأَشرَوَ سَقَاکِ الله مِن رَحِیقٍ مَختُومٍ یَومَ لایَنفَعُ مَالٌ وَ لابَنُون فَصِرتِ قدوَةً لِلمُؤمِنَاتِ الصَّالِحَاتِ لأَنَّکِ کَرِیمَة الخَلائِق عَالِمَةً مُعَلَّمَةً نَقیَّةً زَکِیَّةً فَرَضِیَ اللهُ عَنکِ وَ أَرضَاکِ و جَعَلَ الجنهَ منزلکِ و ماوآکِ وَ لَقَد أَعطَاکِ اللهُ مِن الکَرَامَات البَاهِرَات حَتَّى أَصبَحتِ بِطَاعَتکِ لله وَلِوَصیِّ الأَوصِیَاءوَ حُبّک لِسَیِّدَة النِّسَاء الزَّهرَاءِوَ فِدَائکِ أَولادکِ الأَربَعَة لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء بَابَاً لِلحَوَائِج فاشفَعِی لِی عِندَ الله بِغُفرَانِ ذُنُوبِی وَ کَشفِ ضُرِّی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی فَإنَّ لَکِ عِندَاللهِ شَأنَاً وَ جَاهَاً مَحمُودَاً وَ السَّلامُ عَلَى أَولَادکِ الشُّهَدَاء العَبَّاس قَمَرُ بَنِی هَاشِم و بَاب الحَوَائِج وَ عَبدالله وَ عُثمَان وَ جَعفَر الَّذِینَ استُشهِدُوا فی نُصرَةِ الحُسَینِ بِکَربَلاء وَ السَّلامُ عَلَى ابنَتکِ الدُّرَّة الزَّاهِرَة الطَّاهِرَة الرَّضیَّة خَدِیجَة فَجَزَاکِ اللهُ وَ جزَاهُم الله جَنَّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهَارُ خَالِدِینَ فیهَا اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍعَدَدَ الخلائق التی حَصرُها لا یُحتَسَب او یَعُدُّ و تَقَبَّل مِنَّا یا کریم
جایگاه حضرت ام البنین سلام الله علیها.mp3
766.8K
📝 جایگاه حضرت ام البنین سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام 🌻|↫‌ویژهٔ وفات حضرت
❣﷽❣ ◾ 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ خبر آورده‌ام ای روحِ احساس من از گلهای سرخ و از گلِ یاس کنارِ علقمه با کامِ عطشان به خاک افتاده است دستان عباس! 🔳 اگر سررشته ی حبل‌المتینم اگر یارِ امیرالمومنینم (ع) همین بس افتخارم در دو عالم_ کنیز فاطمه(س) ام‌البنینم! () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ عطرِ باغِ یاس دارد دامنِ امّ البنین(س) یک جهان احساس دارد دامنِ امّ البنین(س) عون و عبدالله و جعفر در رشادت جای خود حضرتِ عباس دارد دامنِ امّ البنین(س) () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ دلِ من در شبستانش دو تا عرشِ برین دارد یکی عرشِ اباالفضل و یکی امّ البنین دارد کرم می بارد از دامانِ این فرزند و آن مادر وفاداریِ هر یک چون هزاران آفرین دارد! () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ امّ البنین عباسِ تو شَقّ القمر کرد پای حسینش سینه ی خود را سِپر کرد هر چند شد لب تشنه با دستِ بریده امّا اساسِ کفر را زیر و زبر کرد! () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ ((زبان حال حضرت زینب س)) روی خوش تو جلوه‌ای از مادرِ من دستِ تو پناهِ من و شد یاورِ من با اینکه تو جای مادرم آمده ای آن مهرِ تو مادرانه در باورِ من! () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️ دیده ها باشد سوی احسانِ تو ام البنین دستِ امّید است بر دامانِ تو ام البنین ای که بنمودی به پا بزم شهیدان در بقیع جان فدای دیده ی گریانِ تو ام البنین ▪️ ام البنین در کربلا گر بی بنین شد آگه شد از آن، در مدینه دلغمین شد تصویر کرد اندر بقیع او قبرهاشان گریان بر آن ها با نوای آتشین شد ▪️ از جهان رفته است یار مرتضی ام البنین مادر ساقی دشت نینوا ام البنین چار فرزندش عطا فرمود ذات کردگار بی بنین گردید اندر کربلا ام البنین () 🔘🔳⚫️🔘🔳⚫️
هر روز غروب توی بقیع.mp3
6.68M
هر روز غروب توی بقیع می شکنه بغض آسمون ستاره ها داد می زنن ام البنین روضه نخوون هر روز صدای گریه هاش می رسه تا عرش خدا از سوز روضه خوندنش قیامتی میشه به پا مدینه کربلا میشه شهر فرشته ها میشه آدم و یعقوبم میان مدینة البکاء میشه فرقی نمی کنه براش کسی نیاد تو روضه هاش عالمُ بر هم می زنه بغض نشسته تو صداش به سینه و سر می زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه هاش "حسین غریب مادره"  رو خاکایِ  سرد بقیع صورت چار قبرکشیده طوری-غریب حسین- میگه انگارکه گودالُ دیده پایِ بساط روضه هاش عابرا گریه می کنن بلند بلند فرشته ها اون بالا گریه می کنن از پسراش نشد یه بار با کسی حرفی بزنه زمزمه ی لبش شده حسین من بی کفنه طاقت نداره، کارشه شبا می ره سئوال کنه با گریه می خواد از رباب عباسشُ حلال کنه طفلی سکینه رو بگو دل نداره نگاش کنه روُش نمیشه مثل قدیم ام البنین صداش کنه مجیدرضانژاد✍
علیهاالسلام 🔹ام الادب🔹 ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی 📝
یه عمره با غصه عجینم من خادمه ی خونه نشینم من ام بنینه بی بنینم من ام البنینم خادمه ام توو خونه ی حیدر عجین شدم با روضه های در دری که افتاد روی یک مادر ام البنینم یه عمر چشام به در و دیوار بود دری که روش جای یه مسمار بود مسماری که باعث آزار بود ام البنیم هر دفه با قلبه برافروختم تا چشمام و به سمت در دوختم شبیه زینب و حسن سوختم ام البنیم اخه چرا این قوم لا کردار لگد زدن این در و با تکرار فشار دادن رو یه زن بار دار براش بمیرم من بودم و بارون اشکه غم بچه هامو با دله پردردم نذر حسین فاطمه کردم براش بمیرم به آرزوهام رسیدم آخر که بچه هام همه شدن پرپر شدن فدای کشته ی بی سر براش بمیرم شیرم حلالت باشه ای مادر افتادی بین لشکر کافر شدی تو مقطوع الیدین آخر با لب عطشان شیرم حلالت افتادی سقا توو علقمه کنار اون دریا با مشک پاره میون اعدا با لب عطشان عمود زدن روی سرت مادر فرق سرت وا شد مثه حیدر جلو چش حسین زدی پرپر با لب عطشان زمونه میزنه عجب تیرم از زندگانی بخدا سیرم یه مادره خسته و دلگیرم آه و واویلا خدانگهدار ای مصیبتها دارم راحت میشم ازین دنیا با ذکره یا فاطمه الزهرا(س) آه و واویلا .