eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
دوّمین بار است در شهر نبی ، در سوخته خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته کمتر از خون گریه کردن حقّ این مرثیّه نیست آستــان صـادق آل پیـمبـر سوخــته ارثِ زهراییِ این آقاست که کاشانه اش بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته او نمی سوزد میان شعله ها و مانده ام با جسارت ، عدّه ای گفتند کوثر سوخته آتشی که از در و دیوار بالا رفته است بی گمان بر غربت اولاد حیدر سوخته هم بلاهایی که مادر دیده پیرش کرده است هم دلش بهرِ بنی الزّهرا مکرّر سوخته شک ندارم هر زمانی آب دیده ، ساعتی گوشه ای رفته به یاد حلق اصغر سوخته بسکه می پیچد به خود از سوزش زهر جفا پیکرِ شیخ الائمه ، پای تا سر سوخته چشمهای اهلبیتش کاسه ی اشک ست وخون بیشتر از هرکسی موسی بن جعفر سوخته سالیانی پیش تر از قومشان در کربلا خیمه و پیراهن و دامان و معجر سوخته 🔸شاعر: ___
آقا تورا چون حیدر کرار بردند در پیش چشم بچه های زار بردند تو آنهمه شاگرد داری پس کجایند! آقا چه شد آنشب تورا بی یار بردند؟ این اولین باری نبود اینطور رفتید آقا شمارا اینچنین بسیار بردند وقتی شما فرزند ابراهیم هستی قطعاً شمارا ازمیان نار بردند آنشب میان کوچه ها باگریه گفتی که عمه جان را هم سربازار بردند یاد رقیه کردی آنجاکه شمارا پای برهنه از میان خار بردند این ظاهر درهم خودش می گوید آقا حتما شمارا از سر اجبار بردند سخت است اما آخرش تابوتتان را آقاهزاران شیعه در انظار بردند 🔸شاعر:
صاحب رَافت وُ رفتارْ اباعبدالله پدرِ مکتبِ ایثار اباعبـدالله نَبَوی مَسلَک و زهرا صفت وُ مولا خُو روحِ صدق وُ سخنِ یار اباعبدالله وارثِ کرب وُبلا باعث وُ بانیِّ وِلا بیرقَت پرچم سالار اباعبدالله تو که از نَسل حسین وُ حَسنی یاصادق خوانده ای مَدح علمدار اباعبدالله حضرت شیخ الائمّه پسرِ فاطمه ای چاره یِ دردِ گرفتار اباعبدالله نوه ات والیَّ طوس است وُ هوایِ پابوس کرده این عاشقِ تو زار اباعبدالله ذاکر شاه وَفا تذکِرِه می خواهم با ذکرِ تو از شَهِ دربار اباعبدالله تو که با روضه ی ِشاهِ شهدا مانوسی کُنیه اَت اعظمُ الاذکار اباعبدالله جمعه ها دیده به راهِ دلبرم می دوزی بینِ هر ندبه زَدی جار اباعبدالله 🔸شاعر:
سر و پای برهنه می‌برند آن پیر عاشق را که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را همان‌هایی که قرآن بر سر نی کرده، می‌بردند به دستِ بسته، پای نیزه‌ها قرآن ناطق را و در بیت ولایت بار دیگر آتش افکندند مگر آتش کند خاموش خورشید حقایق را؟ به نام سوره‌های «فجر» و «والعصر» و «اذا جاءَ» بشارت داده او در شام غیبت، صبح صادق را چو شمعی آب شد جسم شریفش تا برافروزد به مصباح‌الشریعه تا ابد جان‌های عاشق را 🔸شاعر: ___
پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است رهبری تنها میان کوچه ها افتاده است با رخی نیلی به یاد مادرش فریاد زد ماجرای کوچه بهرم خوب جا افتاده است ضرب سیلی جای خود اما امان از حرف بد! پور زهرا گیر مردی بی حیا افتاده است دست بسته،مو پریشان،صورتش خاکی شده با دلی پر غصه یاد کربلا افتاده است دست بر زانو فقط میگفت: یازینب مدد یاد آتش سوزیِ آن خیمه ها افتاده است باز هم او مرد بود و هر دو دستش باز شد یاد دسته بسته و شام بلا افتاده است درد زینب این بُوَد در کل تاریخ بلا کِی چهل منزل سر از پیکر جدا افتاده است بنت حیدر دیدو کاری بر نمی آمد ز او راس سلطان از سر نی زیر پا افتاده است بی جهت سقا به نی سر برنمی گرداند چون چشم نا محرم به ناموس خدا افتاده است 🔸شاعر:
قسم به نان و نمک، ذرّه‌ای مرام ندارید نمک به سفره‌ی زخمید، التیام ندارید آهای مردمِ مومن به دینِ ساختگی‌تان! به دین‌تان سخن از یاری امام ندارید؟! میان شهرِ زمستان کنار خانه و آتش شمای یخ‌زده کاری جز ازدحام ندارید خبر دهید به هارون مکّی آتشِ غم را شما که غیرتی اندازه‌ی غلام ندارید شکستْ حُرمتِ مویی که آیه‌های سپیدش گواه شد که نشانی از احترام ندارید چنان غبارِ سواران به خاکِ ظلم نشستید چنان نشسته که دیگر سرِ قیام ندارید آهای لشکرِ شاگردهای جنگ‌ندیده! میان دفترتان درسِ انتقام ندارید؟! سلاح دست گرفتید و شرحِ واقعه گفتید شما که جز قلمِ لال در نیام ندارید به مستحب که نشستید، واجبات قضا شد شما که فعلِ ثوابی به جز حرام ندارید 🔸شاعر:
دارم براي رنگِ تنت گريه ميكنم پايِ نفس نفس زدنت گريه ميكنم باور كنيم حرمت تو مستدام بود؟ يا بردن تو بردنِ با احترام بود؟ باور كنيم شأن تورا رَد نكرده است؟ اين بد دهانِ شهر به تو بد نكرده است؟ گرد و غبار، روي تو اي يار ريختند روي سر ِتو از در و ديوار ريختند هرچند بين كوچه تنت را كشيد و بُرد دستِ كسي به رويِ زن و بچه ات نخورد باران تير و نيزه نصيب تنت نشد دست كسي مزاحم پيراهنت نشد اين سينه ات مكان نشست كسي نشد ديگر سر تو دست به دست كسي نشد 🔸شاعر:
کوچه‌ای بود و دری بود و امامی روی خاک می‌دوید آشفته‌رو ماه تمامی روی خاک بی عمامه، بی عصا، بی‌تاب قرآن می‌دوید چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک رشته‌ی پوسیده‌ای را روی مرکب دیده‌ام عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک... می‌چکاند ابیات بر پای دری، آن نیمه‌شب روضه‌هایی شور را با تلخ‌کامی روی خاک از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ ریخت در تعجیل‌شان وادِی السَّلامی روی خاک از مدینه تا مدینه اسم‌هایی اعظم‌ست اسم‌هایی روی نی، چندین اسامی روی خاک قبله‌ی حاجاتِ ما را بی‌نمازان می‌برند می‌رود در دست بت ‌«بیت الحرامی» روی خاک 🔸شاعر: ___
به هر کجا که روی ورد هر زبان شده است که عالم العلما هست و روضه خوان شده است لوای مذهب شیعه علم نمود و ولی ز داغ جد غریبش چنین کمان شده است نمازش اول وقت است هر که صادق شد نماز خواندن صادق به ما بیان شده است ز صادق و ز مصدق، ز طاهر و ز محقق شنیده نام فقیهان به هر زمان شده است به وقت واقعه گویی چو فجر صادق شد ز زهر کین چو حسین، آن شه شهان شده است فقیه تر زفقیه است، روضه خوان حسین که عالم العلما بود و روضه خوان شده است 🔸شاعر: ___
💢اولین تصویر از جانشین پلیس اطلاعات شهرستان خاش که ساعاتی قبل در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
💢درگیری مامورین با اشرار و قاچاقچیان در دو منطقه سیستان و بلوچستان/ هلاکت دو قاچاقچی 🔹پلیس استان سیستان و بلوچستان در دو منطقه خاش و ایرانشهر موفق به زمین گیر کردن اشرار و قاچاقچیان شد 🔹به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا، بر اساس گزارش رسیده ساعاتی قبل مامورین پلیس در ایرانشهر در یک درگیری نفس گیر با قاچاقچیان موفق به هلاکت 2 شرور و کشف 300 کیلوگرم موادمخدر و مقادیری تجهیزات جنگی شدند که در این علمیات دو تن از کارکنان پلیس مجروح گردیدند 🔹درگیری دوم در شهر خاش به وقوع پیوسته که مامورین پلیس با اشراف کامل موفق به ناکام گذاشتن اشرار برای اجرای پلید نقشه هایشان شدند که متاسفانه در این درگیری سرگرد یاسر عبدلی جانشین پلیس اطلاعات خاش بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل گردید 🔹بر اساس این گزارش، شهید عبدلی متاهل و دارای دو فرزند پسر بود 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰یک دقیقه با قرآن کریم بسم الله الرحمن الرحیم قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ. بگو: مالکیّت و فرمانروایی آنچه در آسمان ها و زمین است در سیطره کیست؟ بگو: در سیطره خداست که رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده؛ یقیناً همه شما را در روز قیامت که تردیدی در آن نیست جمع خواهد کرد. فقط کسانی که سرمایه وجودشان را تباه کرده اند، ایمان نمی آورند. 🔹سوره انعام آیه ۱۲🔹 🌺صلوات🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ابو جعفر خثعمی نقل می‌ کند: امام صادق عليه‌السلام كيسه‌ زری به‌ من داد و فرمود: اين كيسه را ببر ، و بده به فلانى از بنى هاشم ، و به او نگو من داده ‌ام ابو جعفر می‌گوید: کیسه را بردم به او دادم‌. گفت خدا به كسى كه داده خير بدهد هر سال آنقدر به من می‌دهد ، كه تا سال ديگر ما را كافی‌ست. اما جعفر بن محمد، با آن كه دارد چیزی به ما نمی‌دهد. بحارالأنوار، ج ۴۷ ، ص ۲۳ .
‍ ❣﷽❣ 👆سینه_زنی_امام_صادق_ع    🍂سنتی               صادق آل مصطفی رفته از دنیا رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا 🍁واویلتا 2 آه و واویلا ای آسمان خون گریه کن درغم صادق عالم شد حسینیهٔ ماتم صادق 🍁واویلتا 2 آه و واویلا به فاطمه نوردوعین حضرت صادق بانی روضهء حسین حضرت صادق 🍁جانم حسین 2 جانم حسین جان خیمه های آل عبا آتش گرفته دامان طفلی بی نوا آتش گرفته ما بین حرم تا میدان لاله ها پرپر آن طرفتر در قتلگاه پیکر بی سر 🍁جانم حسین 2جانم حسین جان 🍂🍂
212.9K
▪️نوحه سنتی شهادت امام صادق علیه السلام دوباره مدینه غرق سوگ وعزا شد عزای امامی از نسل مصطفی شد عمرش رسیده آخر مولا امام جعفر واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... در خانهٔ صادق از کین آتش بپا شد یاد مادر افتاد نالان از این جفا شد با چشمانی چون دریا می زد صدا یا زهرا واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... تن بیمار او، بس زار وناتوان است بهار عمر او دیگر رو به خزان است عدو چون نانجیب است ذکرش امن یجیب است واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... بر زانو گرفته مولا کاظم سرش را کرده غسل وکفن پیکر پدرش را از دیده خون ببارد برخاکش می سپارد واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... با اینکه مدینه پر از چراغ ونور است کنار مزار صادق چه سوت وکور است باید که جان ببازیم بهرش حرم بسازیم واویلتا واویلا، واویلتا واویلا...
چون خلیل الله،اما شعله گلزارش نشد آنکه آتش آمد و حرمت نگه دارش نشد گنج علمش زیر طوق جهل بی دینان اسیر، دست ظلمت کیشِ دوران،یار افکارش نشد سرگذشتش را پر از مهر و گذشت آورده اند، قدر دانی، پاسخ آن کوه ایثارش نشد صبح صادق بود اما تیره شد ایام او، سهم ظالم،یاریِ چشمان بیدارش نشد گر چه دل خون شد ز دست شعله های در امام، لا اقل چون فاطمه درگیر مسمارش نشد کربلا را در میان خانه و در کوچه دید پیرمردی که در آن غربت کسی یارش نشد
‍ السلام علیک یا جعفر ابن محمد الصاق 😭😭😭😭😭😭 نوحه واحد شهادت امام صادق(ع) سلام ای حجت و مولای سرمد سلام ای جان زهرا جان احمد سلام  انبیـا  تا روز محـشـر  بـه روح صـادق آل  محـمد دلم خون شد برای تو همـه جانها فدای تو من و  اشک عزای  تو الا ای یـادگار آل  پیـغمبـر برایت می زنم بر سینه و بر سر آه واویلا واویلا واویلا(2) (علـوم انبیـا زیـر زبـانت  جهان سر گشته ی طاق و اَبانت تویی استاد دانشگاه هستی مفَضَّل هـا گلـی از  بوستانت) ولی با ظلم و  با کینه زدند آتش در مدینه به بیت آن بی قرینه میان شعله گریان برحبیبش بود به یاد  خیمه و جدّ  غریبش بود آه واویلا واویلا واویلا (2) میـان شـهـر  پیغمبـر شبـانه دو دستِ بسته می بردند ز خانه دلش خون شد ولیکَن پیش چشمش نَزَد کس همسـرش را تـازیانه ولـی روزی  در  مـدینه همـه بـا عُقـده  و کینه شکستند دست و آن سینه همه ظلم و ستم ها از سقیفه شد زدن آتش، به دستور خلیفه شد آه واویلا واویلا واویلا(2) بسوز ای دل بگو با دیده ی تر سلام ای صادق آل پیمبر فدای قبر  بی شمع و چراغت شده زوار تو زهرای اطهر زداغت خون بر دلها شد عـزادار تو زهـرا شد مدینه شور و غوغا شد شکاف  قلب هر شیعه سرای تو رئیس مذهب ماجان فدای تو آه واویلا واویلا واویلا(2)                                               
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آقای میری_شهادت امام صادق(ع)_مسجد بلال_25 اردیبهشت 1402.mp3
5.92M
مداحی آقای میری_شهادت امام صادق(ع)_مسجد بلال_25 اردیبهشت 1402
سلام ما به حضرت صادق آل مصطفی سلام ما به محضر رئیس مکتب هُدی سلام ما به اشک او که بود جاری از دو عین سلام ما به بانی مجلس روضه حسین جهاد علم را شما به ما نموده ای عطا آموختی به شیعیان مهرو محبت و وفا حوزه ی مشهد و قم است گوشه ای از کرامتت بغض گلو می شکند به روضه شهادتت شیخ الائمه بودی و پای برهنه پس چرا ابن ربیع پَست کشاند میان کوچه از جفا یاد رقیه بوده ای گمان کنم در آن میان یاد سه ساله ای که شد درد و غمش بی امان حال که رسید به کوچه ها روضه دست بسته ات بگم ز داغ سیلی و مادر دلشکسته ات بگم چه شد در آن میان یا که امام حسن چه دید حسن درد سیلی رو میان کوچه ها چشید جوان مادری که شد ز داغ و غصه قد کمان صادق ال مصطفی بیا شما روضه بخوان شما بگو ز آتش و وحشت و اظطرابها هَجمه ی دشمن به حرم دلهره ی ربابها شما کجا و مجلس حرامیان بی حیا مجلس میگسار ها مجلس اشقی الاشقیا عمه سادات کجا مجلس اغیار کجا دختر زهرا کجا کوچه و بازار کجا