آنجا که #حسین
در صحنه است،
اگر در صحنه نباشی،
هرکجا که میخواهی باش!
چه ایستاده به نماز،
و چه نشسته بر
سر سفره شَراب!
#هر_دو_یکی_است
فرزند #آیت_الله_بهجت ره:
.
مطلب دیگری که پدرم در این #روضهها بر آن اصرار داشت
این بود که #مجلس به مناسبت هر امامی که برگزار شده بود
باید آخرش به امام #حسین (ع) ختم میشد
.
.
در #کربلا
#زبان_نفهمها
داعیهی فضل داشتند!
#حسین(ع) از آنها #انتقاد کرد،
با تَشَر و تیشه جوابش
را دادند!
.
#شهید_آوینی:
حبّ « #حسين » سرّالاسرار #شهداست
اگر #صراط مستقیم میجویی بیا ،
از این مستقیمتر راهی وجود ندارد
حُـبّ #حسین_علیه_السـلام...
.
اللّهُمَّ رَدُّ کُلَّ غَریبٍ ...
خـدایـا ،
مـا همه غـریبیم
ما را به #حـسـیـن(ع) برسان ...
#الی_کربلاء
.
38.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مدیحه_سرا
🌿🌸 عیدکم مبروک🌸🌿
🧇 پذیرایی کربلایی #حسین #طاهری از زائران #حضرت_علی علیهالسلام در نجف اشرف
#میلادامیرالمومنینعلیعلیهالسلام
🔷 12 رجب سالروز ورود امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب (ع) به شهر کوفه و انتخاب آن شهر به عنوان مقر حکومت در سال ۳۶ قمری می باشد.
مادری که دختر و نوه های دختریش تو حادثه #کرمان شهید شدن میگفت رفتم بالای سر دختر و نوه هام صدا زدم:
کدوم نجمه ست؟ کدوم فائزه ست؟
کدوم فاطمه ست؟
میگفت حالا میفهمم #حضرت_زینب تو کربلا چی کشید
حالا میفهمم دنبال #حسین گشتن یعنی چی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است
میگریزم به هوایی که پر از زیستن است
میگریزم به جهانی که پر از یکرنگیست
به جهانی که پر از گریهکن و سینهزن است
به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد
اشکها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است
به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل
به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است
چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق
هر کجا پرچم روضهست همانجا وطن است
دم مـن زندگـی و بازدمـم زندگی است
تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است
قلب آن است که لبریز محبت باشد
تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است
#نـوكــر_نـوشـت:
دوشنبه ها #حسنی_ام به لُطف حضرت عِشق
#حـسین خـواست کـه دوروبَرِ #حـسن باشم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
🔹چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را
🔹چه علتی بیاورم ندیدن مدام را
🔸شلوغ شد دل من از برو بیای هر کسی
🔸ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را
☘منم که از تو دورمو صدای تو نمیرسد
☘وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را
#تو_آقایی_نمونه_ای
#تو_بزرگی_نمونه_ای
☑️خودت فرمودی، سلام مستحبه ولی جواب سلام واجبه
☑️اینی که منه روسیاه نمیشنوم، این نیست که آقا جواب نمیده
❇️منم که از تو دورمو صدای تو نمیرسد
❇️وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را
⬅️نشانه های آخر الزمان رسیده پشت هم
⬅️و کرده است جا به جا، حلال را حرام را
🍁جهاد اکبر است انتظار تو در این زمان
🍁نه ساده نیست ، هرکسی ندارد این مقام را
💎به این یقین رسیده ام که دیدنت ملاک نیست
💎جهان مگر ندیده بود یازده امام را ؟
✴️تو روزی عدل و داد را اقامه می کنی و من
✴️ز نام قائمت فقط بلد شدم قیام را
👌بعید نیست عاقبت، فقط به خاطر#حسین
👌تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را
🍂بیا بخواه خون آن ذبیح را که ذبح او
🍂به کربلا کرد حج ناتمام را
🌸مهربونم…
تپش قلب و جونم
🌸ذکر زبونم…
سخته بگی نوکرتم میدونم
🌸حقمه جونم…
فقط تا تو بیای میمونم یا نمیمونم
🍃شرمنده ام، نخورده ام به دردت
🍃خیر ندیدی از نوکر نامردت
🍃بیش از هزار ساله که از ظلیمه
🍃میرسه از مرکب صحراگردت
🌾آقا... آره درسته من بد
🌾توکه… کرامتت نداشت حد
🌾هروقت گفتم که آقا دارم
🌾هرکس شنید یه طعنه ای زد
#یابن_الحسن_کجایی
#ای_داد_از_این_جدایی
🌱هروقت که خون میریزی از چش تر برای نوکر
🌱محاسنت میشه شبیه جدت، کنار اکبر
🌱لاغر شدی آقا شبیه مادر
😭😭😭😭
#آقام_آقام
🔥آقا دیگه دلم آروم نمیشه
🔥یه نظری نگات حروم نمیشه
🔥هر روز منو وعده ی فردا دادی
🔥این فرداها، چرا تموم نمیشه??
#آقام_آقام_آقام
⭐️ز داغ عمه ات و یا ز حال زین العابدین
⭐️خودت بگو ز روضه ها بخوانمش کدام را
.
✔️ز دیر راهب و تنور کوفه روضه خوان شوم
✔️و یا که بازگو کنیم شام شام شام را
🔵تمام اختیار هر دو تا جهان به دست اوست
🔵اگرچه بسته ریسمان دو دست این امام را
🔴شکست قلب عمه زینبت شبیه قامتش
🔴در آن دمی که خیزران شکست احترام را
.
از لحظه ای که وارد کربلا شد و اسم کربلارو شنید زینب، فهمید چخبره
هی پر خیمه رو کنار میزد
هی به قد و بالای ابالفضل نگاه میکرد
هی به قد و قامت حسین نگاه میکرد
خدا یعنی 8 روز دیگه،من بی برادر میشم؟؟
😭😭😭😭😭
چشم بهم بزنی،روز عاشورا میاد
چشم بهم بزنی،سر حسین بالا نیزس
چشم بهم بزنی،همین زینبی که از رو ناقه پیاده شد،با احترام،باعزت/ قراره دوباره سوار مرکب بشه زینب
اما اون روز دیگه فرق داره
با احتیاط لاله مارا سوار کن
زینب بیا،سه ساله مارا سوار کن
با احتیاط،این شانه شان درد میکند
این جای تازیانشان،درد میکند
بااحتیاط،خسته شدن این ستاره ها
این گوش های پاره،سر گوشواره ها
دارند میروند ازینجا،عزیزها
تاشهرشام مثل غلام ها
#حسین...
😭😭😭
هرچه او داشت،در توان میزد
هرچه او داشت،باهمان میزد
گریه های بی امانم را
تاکه میدید،بی امان میزد
حسین...آه آه آه
حنجرش را از قفا میزد
پیرمردی با عصا میزد
یک نفر هم، با سرِ نیزه
در دهانش،بی هوا میزد
😭😭😭😭😭😭😭😭
دلشوره عجیبی گرفتن،دل تو دلشون نبود
همه به همدیگه پناه آوردن تا اومدن کربلا
یکی میگفت عمه دلم خیلی شور میزنه
خوده زینب، تا اسم کربلارو شنید،یهو لحن صحبت کردنش عوض شد
زیر زبون برا خودش روضه خوند...
خداحافظ،ای جوانی زینب
دوم محرما... هنوز عاشورا نیومده
فقط اسم کربلارو شنیده
خداحافظ،ای جوانی زینب
جوونی بره،چی میاد؟؟
سلام ای قد کمانی زینب
حسین...آه آه
یه چند لحظه حسین دور شد، امشب میخوام تو این فضا روضه بخونم
💠یه چند لحظه دور شد، خانم زینب کبری از شدت غصه کربلا بیهوش شد
علی اکبر متوجه شد.
اومد آقا سیدالشهدا رو صدا زد، بابا عمه جانم غش کرد.
الانه که جان از بدنش،مفارقت کنه
عجله کن.
☑️اقا سیدالشهدا اومد، زینب بهوش اومد،چشم که باز کرد فهمید علی اکبر همچین کاری کرد، گفت برادرزاده دستت درد نکنه،جبران میکنم
گرفتی دیگه؟! جبران خانوم زینب، چی بوده...
شب دوم،کجاها داریم میریم؟!
☑️میدونی چجوری جبران کرد زینب؟؟
زینبی که سایشو کسی ندیده، یوقت وسط لشکر، دوان دوان داره میره سمت جنازه علی اکبر
بدن علی اکبر،پاره پاره
هرکاری کرد،علی اکبر حرفی نزده
صدا زد حالا که اینجوریه،تو غیرت اللهی، با این یه جمله حتما حرف میزنی
خیز از جا،آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم،ببر
♻️حسین...
هی میگفت ای برادرم
از یه طرف میگفت جگر گوشه برادرم
حسین...
جانم جانم...
#حاج_عباس_طهماسب_پور
Shab05Moharram1402[03].mp3
16.14M
بردن نام #حسین اذن خدا میطلبد
نظر مرحمت #فاطمه را ميطلبد
بردن نام حسین ديده ی تر می خواهد
سينه ای سوخته از سوز جگر می خواهد
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله💔
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
سر داشته ای؟
آن روز که وقت ذبح گردنها بود
یادت که نرفته زینبت تنها بود
یادت که نرفته رفتی و جا ماندم
ناموس تو بین کوی و برزن ها بود
آن روز که روی خاک جان می دادی
کشتی تو مرا سر به #سنان می دادی؟
می خواست که جان من در آید وقتی
سر را به سر نیزه نشان می دادی
می گردم و از گل خبری نیست که نیست
حتی ز گلابش اثری نیست که نیست
ناگاه بدیدم که من از با غ گلم
جا مانده بجز مشت پری نیست که نیست
دیدم که لباس را تو برداشته ای
دیدم به زمین لاله ی خون کاشته ای
آنگونه بریده اند سر از تن تو
انگار نه انگار که سر داشته ای
گفتم که بگو برادرم هستی تو
با من تو بگو تاج سرم هستی تو
هنگام وداع پیکرت خسته نبود
آیا که #حسین (ع) مادرم هستی تو
گفتم که بگو مادر تو #زهرا (س) نیست؟
آیا که پدربزرگ تو طه (ص) نیست؟
ای زینت دوش #مصطفی بر خاکی؟
برخیز که جایگاه تو اینجا نیست
من می روم و همره من می آیی
ای سر به روی نی چقَدَر زیبایی
باید که سرت بلند و بالا باشد
باید که بدانند که تو آقایی
#جواد_محمودآبادی
🔹مقاتل را تماماً جست و جو کردم
🔹لُهوف و مَقتَلُ الشََّمس،اَبی مِخنَف،مُقرَّم
🔹با سَحاب رحمت و کبریت احمر رابه دقت زیرو رو کردم
🔸نشستم بین مقتل ها،تمام لحظه ها را
🔸از سر ظهر عطش تا لحظه ی گودال باهم روبرو کردم
🔸گلی را گوشه ی مقتل،گوشه ی گودال بو کردم
#تمام_فرض_ها_با_هم_مساوی_شد
☑️به خود گفتم که در کرب و بلا چیزی گمانم سخت پنهان مانده از چشمان هر فردی که راوی شد
غم اصحابْ جای خود،نبودِ آبْ جای خود
☑️مصیبت های عباس و علی اکبر و ابن الحسن ها و علی اصغر و طفلان زینب هم به جای خود
☑️به سمت خیمه ی زینب، بدون صاحبش
برگشته مرکب هم به جای خود
😔مرور اسم ها در ذهن من کار خودش را کرد
#علی_بن_حسین_بن_علی
👌پس علتش را عشق پیدا کرد
✅کسی که باابالفضل و علیِ اکبر و کُل بنی هاشم به میدان رفت در واقع
*هر نفر که میدان رفت امام زین العابدین درواقع با جانش او را همراهی میکرد*
✅کسی که بودو اما هفتادو دو بار از پیکرش جان رفت، در واقع
🔅کسی که تا غروب روز عاشورا فقط مشغول بر جامه دریدن بود
🔅کسی که درمیان خیمه، مصداق شنیدن کی بود مانند دیدن، بود
#نفس_مَهموم_شد_ناگاه
#علی_بن_حسین_بن_علی_معلوم_شد_ناگاه
💎به دل گفتم تصور کن، روایت کردنش با من
💎به دل گفتم بگو تصویرهای رفتنش با من
❇️دلم، دل را به دریا زد تصور کرد
❇️نشست و نقطه چین های مقاتل را فقط از نام زین العابدین پر کرد
🔰تصور میکنم وقتی جوانان بنی هاشم به سمت خیمه برگشتند
🔰عبا در دست وقتی عون و عباس و خوده قاسم به سمت خیمه برگشتند
💎علی اکبر ارباب وقتی رفت، چشم خیمه سمت زین العابدین برگشت
💎تصور میکنم بدین ترتیب انگاری ورق در مقتل من ظهر روز واپسین برگشت
علی اوسطِ ارباب آمد، اذن میدان خواست
به بابا گفت باباجان، بخواه از من پدر هم از پسر جان خواست
پس از پیغمبر کرببلا آری امام دوم کرببلا هم رفت
بگو که زینت سجاده و ذکر و دعا هم رفت
تصور کن اگر با کوفیان، پیکار هم باشد
تصور کن اگر بغض علی در کار هم باشد
تصور کن به دورش لشگرش بسیار هم باشد
علی بن حسین بن علی بیمار هم باشد
شبیه شمر و خولی کم نبود آنجا
بمیرم شهربانو هم نبود آنجا
برای هر شهیدی در زمین کربلا قاتل مشخص بود
و اینکه حرمله یا شمر یا زجر و سنان
اصلا برای کشتن هر کس دم آخر فقط اسم ها بس بود
همه یک قاتل، اما قاتلان تو به جرأت صد نفر هستند
به پیش خنده های حرمله با شمر و زجر و خولی و اَزْرق
تمام زهرها زهرند اما بی اثر هستند
👌پس از کرب و بلا چون آب خوردی اولین دفعه، درون خویش پژمردی
👌تو در واقع همان بیست و سه سال پیش جای آب، سَم خوردی
تصور کردم آقایم، شهید آخرین هفتادُ سوم
شد
در اوج این تصورها سرنخ ناگهان از دست من گم شد
به خود گفتم که از کرب و بلا اینگونه جا ماندن خودش روضست
علی بن حسین بن علی اما به زیر دست و پا ماندن خودش روضست
تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که نسیم از زلف عباس علی سرمست می آمد
تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که ابالفضل از کنار علقمه بی دست می آمد
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس وقتی حرمله آماده شد در دشت
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس با تیر سه شعبه،طفل شش ماهه سرش برگشت
😭😭😭😭
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر اسب هارا نعل کردند و به سمت پیکر ارباب هِی کردند
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب در تشتِ...
حسیـــــــن
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب را در تشتِ مِی کردند
تو دیدی، آنچه که حتی حسینت هم ندید آن را
تو دیدی در میان چشم های دختری، ترس از بیابان را
😭😭😭😭
تو دیدی روضه ی گوش و دهان و نیزه داران را
بمان داستان کوفه و شام و لبان خیزران خورده
بماند اینکه با هر ضربه اش، دندان تکان خورده
بماند اینکه هر دم خنده های حرمله با زجر می آمیخت
بماند اینکه دستت بسته بود و بر سرت در شام، آتش ریخت
بماند اینکه بعد کربلا بیست و سه ساله درد را دیدی
همینکه چشم بستی بر سر جسم پدر، با خنجر و چکمه آن نامرد را دیدی
بماند آنکه تو مانند یعقوب نبی، در هجر یوسف گریه ها کردی
جهان را کربلا کردی
در این قصه ولی یوسف پدر بود و پسر یعقوب دنیا شد
برای چشم این یعقوب پیراهن نیامد
چونکه بر تن اِرباً اِربا شد
همان بیست و سه سال پیش،دنیا ناامیدت کرد
همان بیست و سه سال پیش در واقع شهیدت کرد
من از این مردم بی عار بدم می آید
از مکافات، از آزار بدم می آید
ذبح را جلویم آب نداده، سر نبرید
تا قیامت من از این کار، بدم می آید
سنگ ها از در ودیوار به ما میخوردند
تا ابد از در و دیوار بدم می آید
پای من بسته نبود، اسب زمینم میزد
من از افتادن بر خار، بدم می آید
دست من بسته که شد، برده فروشی رفتم
من از این دست گرفتار، بدم می آید
#حسیــــــن
از شهر شام بدم میاد
از ازدحام بدم میاد
از کوچه هاش بدم میاد
از پشت بام بدم میاد
بس که ندیدم روز خوش از این چشام
🔹بزا برم به بالای تل خاک غم
🔹بزا برم به بالای تل خاک غم
🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم
🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم...
🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل
🔸مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل
🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل
🔺مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد
🔺مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد
🔺مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد
♻️مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار
♻️مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار
♻️مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار
🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم
🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم
🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم
🔸مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی
🔸مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی
🔸مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی
#حسین....
😭مارو وارد بزم شراب کردن
😭یه عده نامحرم چش چرون
😭یه عده بی حیای مست
😭از یه طرف،زینب وارد مجلس
😭رباب وارد بزم شراب کردن
😭چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب
#حسین
😭😭😭😭😭😭
1.83M
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف
كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف
تمام صحن #علی بوی #فاطمه دارد
شمیم سیب بیاید میان راه نجف
صفای هر سحرش، گریه بر غم #زهراست
به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف
قدم زده دل شب در میان نخلستان
امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف
قرار ما همه #باب_الرضا همان جایی
كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف
قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح
چقدر بوی #حسین میدهد پگاه نجف
#نـوكـر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
دستِ خودم که نیست #نجف دلربا شده
دل شب به شب برای تو تنگ است #یاعلی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
چقدر اشک بریزم ز جدایی، آقا؟؟!
من دلم تنگ شده،تنگ کجایی آقا؟
همه دارن به تنهایی من میخندن
به همه گفته ام این جمعه میایی
❤️ #آقا_آقا_آقا
وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو
کاش میخورد با تو، هوایی آقا
⬅️بیشتر از همه دنبال من و کار منی
✅انقدی که تو دنبال منی، من نیستم آقا
✅اصلا کار داشتی که من الان اینجام
وگرنه من کجا روضه جد شما حسین،کجا؟!
بیشتر از همه دنبال من و کار منی
من کی اَم دربه در بی سر و پایی،آقا
بخدا معترفم نوکر بد،یعنی من
آمدم بر درت ای شاه گدایی آقا
تو فقط ناز بکش اخم کنی میمیرم
یار و غمخوار منه زار شمایی،آقا
😭#من_دلم_تنگ_شده_تنگ_کجایی_آقا
امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین
من ندارم به خدا خرده حیایی،آقا
مادرت واسطه باشد،همه را میبخشند
قبل آنکه ببری کرببلایی،آقا
عزیزُم،یار نازُم دلنوازُم
نمیدونُم ز هجرونت چه سازُم
دوای درد ما وصل تِه باشه
بیا دردُم دوا کن چاره سازُم دلنوازُم
حرف دلتو بزنم
😭#دلُم_وای_دلُم_تنگ_غروب_کربلاته
☑️خودم خیلی دلم هواییه حرم آقام حسینه تورو نمیدونم
💠دلم برا حرم آقا تنگ شده
💠دلم برا حال و هوای بین الحرمین تنگ شده
😭😭
⬅️میخوام چشم سرتو ببندی چشم دلتو باز کنی و این ذکر بگی
⬅️قبل اینکه روضه بخونیم با پای دل بریم تو حرم امام حسین
#کربلا_کربلا_کربلا
#با_من_بخون
➖این دل تنگم عقده ها دارد
➖گوییا میل کربلا دارد
#حسین...وااای
بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ
حتماً دلش بین، زوّار اربابِ
آی زائری که دیدی کربلارو
تو اون شلوغیا ببین خدارو
هرکسی وایساد زیر قبه امشب
دعاکنه همه جامونده هارو
تو ازدحام جمعیت بخونیم
غریب گیر آوردن، آقای مارو
😭😭😭😭
#غریب_گیر_آوردنت
بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله
گیسو پریشونه، میخونه با ناله
بچه من که سر به تن نداره
رو خاک رها شده کفن نداره
میخوام ببوسمش ولی نمیشه
یه جای سالم به بدن نداره
چادر خاکیمو به روش کشیدم
کسی نبینه پیرهن نداره
😭😭😭😭
#حسیـــــن
#غریب_گیر_آوردنت
بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله
گیسو پریشونه، میخونه با ناله
بچه من که سر به تن نداره
رو خاک رها شده کفن نداره
میخوام ببوسمش ولی نمیشه
یه جای سالم به بدن نداره
#مادره_دیگه…
چادر خاکیمو به روش کشیدم
کسی نبینه پیرهن نداره
#بنیَّ_بنیَّ_بنیَّ
#مادر_برات_بمیره
😭😭😭😭😭
بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ
زینب واسه مادر، هی روضه میخونه
نبودی مادر ببینی چها کرد
اونکه سر حسینتو جدا کرد
نبودی مادر ببینی که لشکر
چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد
کاش توی قتلگاه بودی میدیدی
اون گلوی پاره منو صدا کرد
#اُخیَّ_اُخیَّ_اُخیَّ_اُخیَّ
#حسیـــــــن
😭😭😭😭
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🍀🍀
شاکله ی اِنَّما،قاب دعا زینب است
گنج نهان جهان، سرّ خدا زینب است
اسوه ی ایّوب ها، وقت بلا زینب است
بر لب ما بهترین، زمزمه، یا زینب است
⬅️ما همگی نوکریم، سرور ما زینب است
شوکت سادات ماست،فخرمقامات ماست
متن حکایات ماست،شرح بیانات ماست
جلوه ی آیات ماست ، مرجع حاجات ماست
درس مناجات ماست ، شوق عبادات ماست
⬅️جنت و نار است او ، خوف و رجاء زینب است
دُرِّ گران سنگ حِلم ، بین صدف دیده شد
در دل دریای صبر، موج شعف دیده شد
دفتر خلقت نوشت، لوح شرف دیده شد
پای ضریح دمشق ، شاه نجف دیده شد
⬅️زائر هر روز آن، شخص اَبا زینب است
مست سبوی ازل، در طلب این خُمَم
شعله به جانم بکشش، فکربکن هیزمم
جَلد همین گنبدم، عاشق این گندمم
مکّه ی من سوریه ست، حاجی این خانومم
⬅️کعبه ی عشاق را، سنگ بنا زینب است
از برکات علی، هیچ فقیری نماند
پای همین سفره ها، فاطمه مارا کشاند
دست گدا را گرفت، پیش حسن جان رساند
سائل این خانه را، نزد حسینش نشاند
⬅️کار پذیرایی از این همه با زینب است
محور عرش است او، اهل جنان شاهدند
ساعت صبراست او، مُلک و مَکان شاهدند
راوی فتح است او، نُطق و بیان شاهدند
مادر اشک است او، گریه کنان شاهدند
⬅️اهل بکاء واقفند، امِّ بکاء زینب است
☑️براهمین یوقتا بزرگترامون میگفتن اگه یوقت گریَت نگرفت توروضه،،، به چشمات بگو آی چشم.خجالت بکش از چشمای زینب
😭
❇️اهل بُکا واقفند، اُمِّ بُکاء زینب است
مایه ی آرامشش، بوده صدای حسین
سایه ی امنیّتش، بوده عبای حسین
زندگی اش وقف شد، وقف برای حسین
هرچه که در چنته داشت، کرد فدای حسین
⬅️قله ی ایثار گفت، کوه وفا زینب است
واژه ی مظلوم را، اول غربت نوشت
هرچه بلا دیده بود، وقت اسارت نوشت
قصه ی اندوه را، با چه شهامت نوشت
با قلم گریه اش، شعر مصیبت نوشت
⬅️روضه ی منظوم در، کرببلا زینب است
♥️#زینب_زینب_زینب_زینب
♥️#زینب_زینب_زینب_زینب
اهل و عیال حسین، در دل آزار بود
کوچه وبازاربود
در دل نامحرمان ، کار حرم زار بود
تا خود بزم یزید ، شمر جلودار بود
☑️توکس و کار منی؛ شمر جلودار شده
😭😭
تاخود بزم یزید، شمرجلودار بود
⬅️همسفر خولی و حرمله ها زینب است
در وسط بزمِ کفر، ساعت ایمان شکست
حرف کنیزی که شد، قلب یتیمان شکست
با لگد خیزران، حُرمت قرآن شکست
ضربه چنان سخت بود، آن همه دندان شکست
⬅️دغدغه ی قاری، طشت طلا زینب است
☑️بعد مدت ها که پشت دروازه ی ساعات نگهشون داشتن،،،
☑️شاید بچه ها تو دلشون گفتن دارن شهرُ سیاه پوش میکنن..
ما عزاداریم.
همچین که درُ باز کردن.در دروازه ی ساعات بازشد.
😭😭
🔻پی دیدار هفده سر ، همه دف میزنن اینجا
🔺خداوندا مگر عیدست، چرا کف میزنن اینجا
☑️سهل ساعدی اومد، غریبه ست.
☑️گفت نکنه یه عید جدیدی بنا کردن شامیا.
چرا شهرُ آذین بستن.همه دارن شادی میکنن؟
☑️رقص کنان؛کف زنان؛هلهله کنان.
✔️از یکی پرسیدمگه خبریه؟گف مگه خبرنداری؟ پسر پیغمبرُ کشتن،سرهاشون و بالای نیزه زدن، اهل بیتشون و اسیر کردن، زن و بچه ش و بادست بسته از کربلا به کوفه و شام آوردن.
گف پسر پیغمبروسر بریدن، دارن کف میزنن،دارن شادی میکنن، انگار عید شده براشون،
اومد جلو؛ بعضی ها میگن اومد خدمت امام سجاد
اما یه مقتل امروز خوندم.اومد محضر یه دختر کوچولو
☑️گف اسمت چیه؟ گف سکینه؛ دختر امام حسینم.
☑️گف من جد شما پیغمبرُ درک کردم. الان فهمیدم چه بلایی سرشما آوردن..
آیا خواسته ای هم دارید؟؟
☑️گف اگه پول داری به این نیزه دارها بده..
☑️یا این سرُ یه مقدار جلوتر ببرن، یا عقب تر.
😭این نامحرما به هوای دیدن سر بریده، اینقد به ناموس ما نگاه نندازن..
.
🟤اونایی که رفتن سوریه، از دروازه ی ساعات تا کاخ اون ملعون، پیاده، نزدیک به یک ربع راهه..
کمتر هست که بیشتر نیست.
اما امام سجاد( علیه السلام) میگه.. ✔️صبح علی الطلوع ما راه افتادیم.
🔰بازار ، کدوم بازار??
باسنگ و چوب رفتیم
🔰اون چند قدم راهُ
صبح تا غروب رفتیم
♥️#حســــــــــــــــین
❇️امون ز شام، ختم کلام
❇️یه شهر به ماسنگ میزدن، از روی بام
❇️همه حسود، رحمی نبود
❇️چی بگم از رسم محله ی یهود
❇️غم بود و درد ، عرق سرد
❇️یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد
♥️#حســــــــــــــــین
من میدونم الان دلت منتظر چیه
🍁روضه ی من الشام
🍁 زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
♥️#حســــــــــین..
🟪باورت میشه، من و آوردن میون بزم عام
🔹روضه ی من الشام
🍁اونجا ربابم بود
🍁کنار طشت و سر بریده ت، جام شرابم بود
🍁به کی بگم که
جمع نگاه ها ، سمت حجابم بود
♥️#حســــــــــــــــین
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیگه وقت رفتنه زیر لب میگم رضا
نشد من بیام داداش،قدم رنجه کن بیا
نشد من بیام داداش،قدم رنجه کن بیا
همش دلهره،همش انتظار
غم دوریه تو زده آتیشم
با این سن و سال،توی بسترم
دارم مث مادر جوون مرگ میشم
دارم مث مادر جوون مرگ میشم
غصه نخور که پهلوم،زخمیه میخ در نیست
از دست نامحرمی،رو صورتم اثر نیست
👈یه گریز بزنم؟؟
نالیدن یک مادر مأیوس،کشندس
بغضی که بُوَد یکسره محبوس،کشندس
سیلی به زهرا سبب قتل حسن شد
آری به خدا غصه ناموس،کشندس
👈کجا بودیم،کجا رفتیم؟!!
جلو چشش یه بی حیا،دست رو مادرش بلند کرد
#غیرت_الله_امام_حسن
😭😭
دلم یجا دیگه هم رفت
گفت عمه، عمو عباسم بامن قهره؟؟!
نه عزیزم، چطور؟؟
هروقت نگاش میکنم،چشاشو میبنده
💥دخترم، عموت ابالفضل غیرت الله
💥نمیتونه ببینه ناموسش
💥نمیتونه ببینه خواهرش
💥نمیتونه ببینه برادرزاده هاشو وارد بزم حرامی کردن
💥نمیتونه ببینه خونوادشو تو بازار آوردن
ببخش خواهرو اگه تا اینجا کشیدمت
مث بابامون تورو هم دل سیرندیدمت
نه رو دست تو نه رو دست من میبینی نیفتاده رد طناب
چقد خوبه که جلو چشم تو نبردن منو بین بزم شراب
#حسین...
خوب لبات،سالمه تلقینمو میخونی
روضه بخون برام از خیزرونی
#حسین...
♻️نقش لب های تو نقاش ازل،خوب زده
♻️کی به لب های قشتگ تو پدر،چوب زده
🔹بابا بابا... دلگیرم از خودم دووم آوردم
🔹تو مجلس شراب بایدمیمردم
🔹تو مجلس شراب باید میمردم
چوب یزید،بالا میرفت ماهمگی میفتادیم
عقده بدر تو سینش بود،توونشو ما پس دادیم
🔸اونهمه دادن عذاب،کجا بودی؟!
🔸بردنمون با طناب،کجا بودی
🔸خودش رو میزد رباب،کجا بودی؟!
علی لای لای...
.
.
|⇦•این سخن وِرد...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس کربلائی #حسین _طاهری
●━━━━━━───────
سلمان میگه رفتم تو خونه دیدم امیرالمؤمنین عین یه بچه زانوی غم بغل گرفته..گفتم: آقا! برا ما بده، شما علیِ خیبر شکنی ،شما علیِ روزهای سختی بلند شو قربونت برم.. یه نگاه کرد، فرمود:سلمان! کدوم روز از این روز سختربود؟ نه خیبر، نه بدر، هیچکدوم، بخدا.. تا به در نگاه میکنم حالم بدمیشه..زندگیمخراب میشه.سلمان میگه به چه سختی امیرالمومنین رو راضی کردم ، نعلین هاشو آوردم عبا رودوشش کشیدم ..زیر بغلهاشو گرفتیم آوردیم تا رسید جلو در خونه نشست روی زمین.
چی شد آقا؟ سلمان! گفتم نمیتونم گاهی از این در رد بشم ..هی می نشست روضه می خوند...*
شرمندهام که خانه امنی نداشتم
خودم به این در میخ زده بودم
این سخن وِرد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
*این روزها چقدر درد دل میکردن..هفتاد و پنج روز، تو بستر از این پهلو به اون پهلو شد.. اگه مریض زیاد تو بستربمونه از این پهلو به اون پهلو شدنش براش سخت میشه ..هی آقا میومد میگفت: فاطمه جان! خُب بگو چی شده عزیزم؟خوب شدی خانومم؟...*
دنیا تو رو میگیره مگه نه
بری علی میمیره مگه نه
*اگه به امیرالمؤمنینِ کنندهٔ خیبر بگن ،آقا علی ! یه آرزو بود به دلت بمونه؟ علی فقط یه حرف میزنه...*
به جای دستهایم، کاش میبستند چَشمم را
نمیدیدم شده نقش زمین تنها طرفدارم
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_حسین_طاهری
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#روضه_حضرت_زهرا_س
#گریز_به_کربلا
چیزی از فاطمه نمونده بوده
واااااااااای مادرم مادرم مادرم مادرم
⬅️فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم
امروز خودش پا شد، همه ی کارارو انجام داد
خودش شروع کرد به آب و جارو کردن خونه
موهای بچه ها رو دونه دونه شونه کرده
اما شونه زدن گیسوان حسین فرق داره
😭😭😭😭
من با وضو موی تو را…
😭😭😭
💠فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم
💠ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی
یکی دوتا از وصیتای خانومو بگم ها؟؟…
♥️#علی…
✅شبونه غسل و کفنم کن
✅عبای کُهنتو تنم کن
✅بدجوریه مادریه بچم
✅فکری به حال حسنم کن
😭😭😭
یه چیزایی پسرم میدونه بقیه نمیدونن
دونه دونه بگم…
♥️#حسین
⬅️جونم رسیده دیگه بر لب
⬅️یه خواهشی میکنم امشب
⬅️با داداشت حسن، مرتب
⬅️حواستون باشه به زینب
😭😭
تا روزیکه یه نگاه کرد گفت سالار زینب…
🔘تنها، شدم میان جمع نامحرم
🔘نظر نما به قامتم یک دم
🔘که جان من به لب رسیده
😭😭
اصلا درستشم همینه
هی میری مدینه هی میری کربلا
🔶ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی
☑️خانومم، پشت و پناه علی، همه سپاه علی
دار و ندار علی،،، فاطمه جانم
🔵زینب از عجل وفاتی گفتنت تب کرده است
بچه ها رو جمع کرد
گفت برید وضو بگیرید، مادر میخواد براتون دعا کنه
با چه امیدی اومدن نشستن کنار بستر مادر
دستای کوچولوشونو بالا آوردن
یهو یه جمله ای گفت مادر، دلشون ریخت
اللهم عجّل وفاتی سریعاً
خدا دیگه مرگ منو برسون
🟩 زینب از عجل وفاتی گفتنت، تب کرده است
🟩این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی??
زینب داره میمیره
حسین داره میمیره
حسن داره جون میده
☑️میگن بعد اینکه مصیبتی به کسی وارد شده، اونیکه داره گریه میکنه ناله میزنه رهاش کنید
☑️حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه
بغض میگیرتش
شاید دق کنه
☑️دیدید یه بزرگتر خونواده،،، فرزند ارشد خودشو کنترل میکنه که کوچیکترا عنان از دست ندن
امام حسن مگه تو چی دیدی?????
😭😭😭😭😭
✔️گفت قول دادم،،، به مادرم قول دادم چیزی نگم
یکیشو بگم ها؟؟…
🟠ای کاش، خاک زبون وا میکرد
🟠کوچه، رازشو افشا میکرد
🟠حس بدی که داره این راه، چیه?
🟠هول و هراس این گذرگاه چیه??
🟠گرفتگیه صورت ماه چیه??
🟠قصه این کوچه ی غمبارو کی میدونه??
🟠علت این خون رو دیوارو کی میدونه??
😭😭😭😭
🟣هر چی مادر عقب تر میرفت
🟣نامرد، به سمت مادر میرفت
🟣حیا نکرد و بی هوا زد چرا??
🟣لجش در اومد و با پا زد چرا??
🟣سیلی به ناموس خدا زد چرا??
🔵شکستن غرور بانو رو حسن دیده
🔵کبودیه گوشه ی ابرو رو حسن دیده
🟢تنگ غروبه تنگ غروبه
🟢از کوچه تا خونه حسن سینه میکوبه
🟢ای قد خمیده ای قد خمیده
🟢تو زیر دست و پا منم رنگم پریده
🟢آتیش به قلبم میزنه تا از فدک دم میزنه
🟢ببین چجوری بی حیا سیلی محکم میزنه
😭😭😭
🟢این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی??
🟤هرچه میخواهی بگو ، اما حلالم کن نگو
🟤من خجالت میکشم اینگونه صحبت میکنی
تو باید حلالم کنی
۹سال تو خونه ی من، با همه ی سختیا کنار اومدی
حالا لحظه ی آخر داری آتیش به قلبم میزنی میگی حلالم کن…
😭😭
🔆خانه داری میکنی، دستاس خونی میشود
🔆با چه اوضاعی به ما لطف و محبت میکنی
🔆نان بپز، باشد ولی دیگر چرا پای تنور
🔆از سَری خاکستری، ذکر مصیبت میکنی
☑️زن خولی میگه بین چنتا زن، یه خانوم قامت خمیده ای سر بریده ای رو بغل گرفته
❤️🔥یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه
❇️فکر دوری از حسینت را نکن، میبینیَش
❇️قتلگاهش را تو قبل از ما زیارت میکنی
❇️خوشی ز عمر ندیده، صنوبری که خمیده
❇️قرار بعدیه ما، قتلگاه دم غروب کنار رأس بریده
💔#ای_حسین…
حسن خودشو انداخت رو سینه ی مادر
کلمینی کلمینی مادر..
#من_حسنم
#با_من_حرف_بزن_مادر
😭😭😭
ارباب من و شما، صورت کف پای مادر گذاشت
اینجا کف پای مادر به صورت ارباب خورده
اما تو گودال…
🔷پا پس نمیکشه…
همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه
🔷زینب رسید و گفت…
مادر بیا ببین دیگه نفس نمیکشه
🔷تاختن…
اونا که مُلک ری باختن
بدجوری با همدیگه ساختن
♻️زیر و رو شدی پشت و رو شدی
♻️چجوری با مادرت روبرو شدی
♻️بی هوا زدن با عصا زدن
♻️جلو خواهر تو با کف پا زدن
😭السلام علی المرمل بالدما
😭السلام علی المقطع الاعضا
😭السلام علی من نحره منحور
😭السلام علی من صدره مکثور
استخونای سینشو شکستن
⬅️#بخش_دوم
🍀🍀
#مناجات_امام_زمان_عج
#روضه_امام_حسین_ع
#گریز_به_حضرت_ابالفضل_ع
حاجت گرفته
این رو سیاهی که ازت مهلت گرفته
میخواد باهات صحبت کنه لکنت گرفته
چون میدونه باغ دلش، آفت گرفته
من که میدونم،پروندهی من پیش تو بازه
شرمندهام…
توو دنیا فقط، یکی مثل تو با من میسازه
شرمندهام…
تو باشی دل مُردگیم احیا میشه،بیا و برگرد
تو باشی هر کویری دریا میشه، بیا و برگرد
آخر ساله…
منتظرت رو میبینی بی پر و باله
این خسته رو به این و اون نده حواله
خودت نگاهی کن که تو چشمات زلاله
آخرساله…
هر جایی رفتم ، که تو نبودی خیری ندیدم
عزیز دل…
دورامو زدم، از همه جز تو دیگه بریدم
عزیز دل…
قنوت من غریبهی آشنا، بیا و برگرد
من تو را خواستم بعد هر ربنا، بیا و برگرد
منم غلامت
لحظه شماری میکنم برا قیامِت
قربون اشک و روضهی هرصبح و شامت
فدای سمت کربلا عرض سلامت
منم غلامت…
ندیدم تو رو
اما تو هیئت من نور تو رو حس میکنم
بیشتر از هر وقت
شب تاسوعا حضور تو رو حس میکنم
به عطش غنچههای گل یاس بیا و برگرد
به اضطراب خیمه بعد عباس، بیا و برگرد
به دستای بریدهی اباالفضل، بیا و برگرد
به اَبروی دریدهی اباالفضل، بیا و برگرد
به گریه ی حسین تو علقمه،بیا و برگرد
به لحظه ی رسیدن فاطمه،بیا و برگرد
سقای دشت کربلا
#اباالفضل
#اباالفضل
#اباالفضل
دستش شده از تن جدا
#اباالفضل
#اباالفضل
#اباالفضل
آبروی ماست گریه، آبرو داریم ما
آبروی دوعالم آبروی دوعالم
آبروی دوعالم آبروی دوعالم
آبرو بخر آبروی دوعالم
آبرو بخر آبروی دوعالم
آبروی ماست گریه آبرو داریم ما
با لباس مشکی ات، عمریست خو داریم ما
باطهارت بودن از ارکان مجنونی ماست
حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما
♥️#حسیـــن
چشم ما بی اشک بی خیرست
👌 آره والله
چشم ما بی اشک بی خیرست بی خیرش نکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
♥️#حسیـــن_غریب_مادر
چشم ما بی اشک بی خیرست
یه وقتایی که من ازبالا دارم نگاه میکنم نه به ظاهر قضیه..من خاک پای همتونم.
رو این حساب که اینجا نشستم و دارم همتون و میبینم.
بعضی ها اینقد خوش گریه ان
اینقد حالشون قشنگه
حسودیم میشه
میگم چه معامله ای کرد با خانوم حضرت زهرا
تا میگی حسین، گُر میگیره.
چشم ما بی اشک، بی خیرست بی خیرش مکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
😭من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما
♥️#حسیـــن
♥️#حسین_جانم
♥️#حسین_جانم
آروم آروم بوی ماه رمضونم داره میاد.
ما تو ماه رمضونم همش یاد شماییم یا اباعبدالله
💠#آبروی_دو_عالم
دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی
روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما
به به به به به به
حضرت عباس حامی عزاداران توست
چه هراس از طعنه ها وقتی عمو داریم ما
خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم
خوب و بد به از پرچم تو، رنگ و بو داریم ما
💔#آرزوی_کربلا
👌ان شاء الله در خونه ی امام حسین یه روز پیر بشیم.
تو پیر غلامی محاسن سفیدی اینو بگیم
آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست
کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما
♥️#حسییییین واااای
♥️#حسییییین واااای
امشب گریه ها بوی محرم میده ها.
خیلی شبیه گریه های دهه اول..
♥️#حسییییین واااای
♥️#حسییییین وااای
لحظه های آب خوردن هم به فکر روی تو
بغض خشکیه لب و بغض گلو داریم ما
🟠#موج_مزن_آب_فرات
در غمت آیات قرآن روضه خوانی می کنند
آب دریا و بیابان روضه خوانی می کنند
☑️من و تو هم روضه بخونیم
چقد عذابم داد
طنابی که دور گردنم بود
چقد عذابم داد
لباس کهنه ای که توو تنم بود
چقد عذابم داد چقد عذابم داد
عذاب از این بدتر
چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر
ماهارو بردن برده فروشی
😭😭😭
عذاب از این بدتر
عذاب از این بدتر
تورو خدا حلالم کن..
شب جمعه ی آخر ساله..
روضه ی من الشام
زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
باورت میشه منو آوردن میون بزم عام؟
روضه ی من الشام…
😭😭😭😭
اونجا ربابم بود
کنار سر بریده ات، جام شرابم بود
به کی بگم که جمع نگاه ها سمت حجابم بود
😭😭😭
دروازه ی ساعات
خلاصه ی بدترین لحظات
😭😭
دروازه ی ساعات
روضه ی باز عمه ی سادات
چِشام پر الماسه
زینبی که مظهر عفافِ، زخمیه احساسه
دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه
♥️#حسین_حسین_حسین_حسین
♥️#حسین_حسین_حسین_حسین
❤️#غریب_حسین_غریب_حسین
❤️#غریب_حسین_غریب_حسین
سلسله رو دستام
روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام
محله ی یهودی ها
شنیدم ناسزا و دشنام سلسله رو دستام
کجابودی عباس؟؟
وقتی که بردن منُ تو بازار
کجابودی عباس؟؟
همه منُ دیدن توی اَنظار
😭#ای_حسیــــن
🍀