eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
@MaddahionlinYEKNET.IR - shoerkhani - ghdaire 1401 - banifatemeh.mp3
زمان: حجم: 4.53M
🌺 💐عالی مقام و محترم است و اصیل هم 💐با شوکت است و با جبروت و جلیل هم 🎙 👏
هفتگی۱۴۰۳.۶.۲۱هییت بین الحرمین طهرانهستم غلام شعرخوانی.mp3
زمان: حجم: 11.72M
▪️هستم غلام روی تو - شعرخوانی هستم غلام روی تو ای شاه بی بدیل دیوانه ات شدم منه شوریده بی دلیل شاهان این جهان همه در پیشِ تو گدا گردن کشان بی بُته در پای تو ذلیل تازه شروع معجزه ی خطبه های توست جایی که پای عقل بشر میشود علیل ما را طمع به شیر و شراب بهشت نیست یک چای روضه ات ارزد به سلسبیل یا اَیُّها القمر به فدای تو ماه و مِه یا اَیُّها العزیز سگت هستم اَلدَّخیل انگار لشکری زده بر قلب معرکه وقتی شوی بسوی قشون عدو گسیل **** آقا آنام جانی سَنَه مَن نوکرم ... مانند کل مردمِ زنجان و اردبیل شاعر :
#⃣ #⃣ #⃣ گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست به شکوهت به وقارت به کلامت زینب پی نبردیم به یکتایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم می سوزد  من در اعماق خیالم چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بویم از تو  چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست چه بگویم ؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است رو به روی تو که قرآن خدا وا می شد لب آیات به تفسیر شما وا می شد آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره ی ” اعطینا ” شد جان عالم به تو از بوسه مکرر می گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت  بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود ✍
حاج حسین سیب سرخی4_5981135911260258449.mp3
زمان: حجم: 3.13M
تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
حاج حسین سیب سرخی4_5981135911260258449.mp3
زمان: حجم: 3.13M
تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد @navaye_asheghaan
تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
‍ . 📝 هر که در این راه مقرب تر است 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر که در این راه مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند هر که ز دوریِ تو آشفته تر شور و نوا بیشترش می‌دهند هر که به دام تو گرفتار تر بال رها بیشترش می‌دهند هر که به پای غمت از دست رفت دست شفا بیشترش می‌دهند هرکه نظر بست ز غیر شما حال بُکا بیشترش می‌دهند هر که در این دایره رسوا تر است حال و هوا بیشترش می‌دهند هر که به اداب حریم تو مودب تر است بانگ بیا بیشترش می‌دهند هر که شده خانه به دوش غم تو پیش تو و فاطمه، جا بیشترش می‌دهند ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمه تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی غربت این قافله را کم کنی آنکه دعا کرد برایت سحر فیض دعا بیشترش می‌دهند هر که به تقدیر جدایی ز تو راضی شده عشق رضا بیشترش می‌دهند هر که به یاد شه لب تشنه پریشان تر است کرب‌وبلا بیشترش می‌دهند هر که به سر داشت که قربانی راهت شود دم خوریِ با شهدا بیشترش می‌دهند خون شهیدان همه در همهمه یابن الحسن ای پسر فاطمه یابن الحسن کاش شهید شهدایت شوم خادم خدام سرایت شوم شاهد نجوایِ دعایت شوم کاش هواییِ هوایت شوم کاش که مشمول عنایت شوم نیمه شبِ جمعه‌ای ای دوست، رفیق سفر کرب‌وبلایت شوم بی سر و سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین زهره‌ی منظومه‌ی زهرا: حسین کشته‌ی افتاده به صحرا: حسین بر سر نی زلف رها کرده‌ای با جگر شیعه چه‌ها کرده‌ای روضه بخوانی ز حسین بن علی سینه زنِ سینه زنِ سوز و نوایت شوم کاش رفیق رفقایت شوم .... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. آفتاب از افق میمنه دل کند آمد بر لب آینه ی غمزده لبخند آمد کوچه از همهمه ی بال ملک بند آمد آخرین برگه ی پیغام خداوند آمد میرسد از مَدِ تشدید محمد برکات مَقدَمِ گل پسر آمنه خاتون صلوات روح تو خون به رگ لوح و قلم می انداخت چشم تو نور به اعماق عدم می انداخت دست تو سفره به ایوان کَرَم می انداخت نام تو لرزه به اندام ستم می انداخت جذبه ات را همه در وحشت خائن دیدیم در ترک خوردنِ ایوان مدائن دیدیم با تو هر گوشه ی این خطه حرم خواهد شد مسجد بندگی خلق علم خواهد شد غم میان دل عشاق تو کم خواهد شد کمر بتکده ها پیش تو خم خواهد شد جهل را یکسره از بُن بِکَنی یا احمد لات و عُزی و هُبَل را بزنی یا احمد اصل توحید وجودی و زوالیم همه تو خودت پاسخ محضی و سوالیم همه با تو در جاده ی پر پیچ کمالیم همه بَرده ی کوی تو هستیم و بِلالیم همه در دل کوله ی دل حُب تو را بار زدیم از سرِ مأذنه ی عشق تو را جار زدیم حرز تو بر جگر سوخته مرهم آورد عطر تو روی گل باغچه شبنم آورد مِهر تو عاطفه را در دل آدم آورد در عروجت پَرِ جبریل امین کم آورد شب معراج در آن اوج چه حظی بردی سیب از دست علی جانِ خودت میخوردی هر کجا قدرت ایمان تو ابراز شود با کلام علوی دین تو ممتاز شود در دل جنگ اگر فتنه ای آغاز شود گره کار به دستان علی باز شود حیدرت آمد و فریاد زدی و در را کند درِ خیبر نه بگو قلعه ی خیبر را کند عاشقی حس عجیبیست که حاشا نشود گرچه هر عاطفه در قائده ای جا نشود باز هم رابطه ی دختر و بابا نشود مثل زهرا که کسی ام ابیها نشود من مسلمان شده ام پای همین زمزمه ام ای به قربان دم فاطمه یا فاطمه ام لحن شیرین تو شد معجزه ی قرآنم هل اتای تو شده کلیت ایمانم عشق را من فقط این پنج نفر میدانم عجمی زاده ام و هموطن سلمانم دست ما را برسان بر نخ تسبیح دعات آی ای شاه عرب جان عجم ها به فدات گرچه مانند اویس تو به دور از قَرَنم در کنار تو که باشم به خدا در وطنم ای بزرگ بنی هاشم بشنو این سخنم من حسینی شده ی دست امام حسنم شب میلاد تو از اشک غنی اند همه گریه کن های حسینت حسنی اند همه کاخ مخروبه ی محکوم به ویران شدنم درد دارم به خدا طالب درمان شدنم ابر لبریز منم تشنه ی باران شدنم سالها منتظر جابر حیان شدنم پرچم شیعه بلند است به لطف علمت صادق آل محمد به فدای قلمت شادی بعد هزاران غم و اندوه تویی بین این طایفه ی سبز قبا نوح تویی آن کتابی که منبر شده مفتوح تویی مکتب شیعه اگر جسم شود روح تویی شکر حق عبد شما جعفری هستیم همه از عنایات تو بود حیدری هستیم همه