eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•دارم از طفلی... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "صلی الله علیک یا اباعبدالله یا رحمت الله الواسعه و یا باب النجاة الامه.. حسین" شب سومه میگی خدایا بحق حسین شب خاصیه شب دختر سه ساله اش رقیه ست هم خدا رو برای فرج امام زمان قسم بده خدا رو همونطور که ماه رمضون میگی الهی بعلیٍ امشب بگو بحق الحسین فرج آقامونو برسون هر کس گرفتاره امشب باب الحوائج واسطه است.."اشف صدرالحسین بحق الحسین و بظور الحجه" یا صاحب الزمان شب عمه سه سالت رقیه ست امشب یه سرم به ما بزن آقا "انا سائلکم" ما هم امشب اومدیم برا گدایی در خونه این سه ساله...* دارم از طفلی خودم را بیقرارت میکنم هر چه دارم یا ندارم را نثارت میکنم تو قتیل گریه ای پس من برای گریه ام دیده ام را وقف چشم اشک بارت میکنم خوش به سعادت چشمی که این شبای محرم بارونی بشه..آری گریه کن برا اون مصیبت اون آقایی که هر روز که از روزای محرم میگذشت میدید سپاه دشمن روز به روز داره اضافه میشه.. هل من ناصرش رو از همون روز دوم محرم که رسید کربلا شروع کرد. اما وقتی بعد هزار و چهارصد سال اگه میخوای امام حسینو یاری کنی با همین اشکای چشمت تو روضه کمک بده به آقا...مگه نمیگی "یا لیتنا کنا معک" کاش کربلا بودم کمکت میکردم.حالا که کربلا نیستم اینجا تو روضه ات دم میدم..* آب مینوشم به یاد خشکی لبهای تو با دو قطره آب خود را داغدارت میکنم *یه چیزی امشب یادت بدم میخوای روضه خونگی خودت بشینی برا امام حسین روضه خونگی بگیری هر وقت ظهر غروب نصفه شب تشنه ات شد رفتی طرف آب برداری بگو "السلام علیک یا اباعبدالله"به این آب نگاه کن یه لحظه صبر کن بگو قربون لبای تشنه ی بچه هات حسین...* * هلال ابن نافع میگه من وسط میدان بودم هم خیمه گاه عمربن سعد رو مشرف بودم میدیدم هم خیمه گاه حسین دیدم دختر بچه ای دامن سیدالشهدا رو گرفته هی صدا میزمه" ابا اناالعطشان"میگه این صجنه جیگرمو آتیش زد هلال میگه تا این دختر صدا زد "ابا اناالعطشان" دیدم حسین گریه میکنه..آخه ابی عبدالله دید فشار تشنگی رو دختر زیاد شده گریه میکنه اونایی که دختر بچه دارن میدونن اگه بچه یه خواسته داشته باشه میاد هی دستتو میکشه بابا بابا داره جیگرم میسوزه.. نیزه دار میگه دیدم نیزه خم شد سر اومد مقابل دختر دست انداخت گردن بابا آخ بابا بگم یه دونه .. ببین گونه م که میریزه ازش درد سنان زد حرمله از خنده غش کرد این میزد اون میخندید بابا هلم میداد جلو لشکر بیارد ببین بابا ادامو در میارن *وقتی سر خم شد نیزه اومد جلو صورت دختر یه لحظه خودش خجالت کشید چون دختر دارا خوب میفهمن من چی میگم دختر دوست داره بهترین وضعیتو جلو باباش داشته باشه یه نگاه کرد کبودی صورت،لبا ترکیده، چشم ورم کرده. بابا اومد جلو صورتش گفت بابا یه چیزی میگم ناراحت نشی من اون دختری که میشناختی نیستما من همون رقیه قدیمما ...* دیگه از دست خودم کلافه ام زحمتو کم میکنم اضافه ام دختر خوش قیافه بودم هیچکی خوشش نمیاد از قیافه ام آره یه دختر با این سرو صورت کی دوست داره ببینه ..بابا دیگه خسته شدم عمه م از دستم کلافه ست منو ببر..بریم تشییع جنازه ..پیکری که تشییع نشد پیکر رقیه ست چون همونجا جون داد همونجام خاکش کردن.. شب سوم محرمه همه جمعیت پیرو جووون از سویدای دلت بلند بگو یا حسین..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•بزم ما را حسن... و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سخن اهل عشق این سخن است کربلا در احاطه ی حسن است هر کسی رو به کربلا کرده باطنش رو به مجتبی کرده «حسن جان،حسن جان..» بزم ما را حسن فراهم کرد او حسین را عزیز عالم کرد *شب پنجم محرم خواسته و ناخواسته دلت میره پشت پنجره های بقیع، مدینه رفته ها یه لحظه مجسم کن تاریکی بقیع شبهای محرم مقایسه کن با بین الحرمین کربلا الان جا سوزن انداختن نیست اما مدینه، بقیع تاریک و سوت و کوره..از بچه گی دلت رو شکستن چرا ؟..* دیدم گوشواره شکست مادر چشاشو بست از همون جا جگر پاره پاره شد *خدا رحمت کنه مرحوم علامه ی حسن زاده رو میگن علما نشسته بودن روضه ی حضرت زهرا بود. روضه تموم شد ایشون هی نیز پشت دست می گفت: خدا کنه دروغ باشه..انقدر زد پشت دست، دست کبود شد. همه به گریه ی علامه گریه کردن روضه حضرت زهرا بود اینقدر پشت دستش زد سرخی نمایان شد. بعد یه جمله گفت: چقدر خوبه یه زن جوون میره بیرون یه پسر بچه همراهش باشه.. اونی که امام حسن رو کشت همین بوده. اگه امام حسن نبود نامرد می‌کشت فاطمه رو..* بزم ما را حسن فراهم کرد او حسین را عزیز عالم کرد خیر ها را به ما حسن داده او به ما اذن سوختن داده میوه ی نور می‌دهد شجرش ای به قربان هر دو تا پسرش *وقتی زهرش دادن اولین نفری که فهمید زینب بوده خودش رو رسوند بعد دونه دونه داداش ها اومدن دورش رو گرفتن حسن جانم کی تو رو به این روز انداخته حسن جونم ؟؟ وقتی خواهر برادرا رسیدن نگاه کردن دیدن خون از گوشه ی لبش داره میاد..داداش بزرگتره نباید کسی شکستنش رو ببینه..یه عمر غرورش رو‌ نگه داشت تو‌ کوچه دید مادر سیلی خورد دم نزد.چون اگه حسن جزع فزع کنه بقیه از هم می‌پاشند یه عمر تو سینه اش نگه داشت اما وقتی زهرش دادن دید پاره های جگر ریخت بین تشت. همه گریه می کردن. اما مرحوم شیخ صد ق رحمه‌الله علیه می‌فرماید: حسین بیشتر ناله زد یه جوری گریه کرد تو تاریخ نوشتن امام حسن فرمود: حسین تو دیگه برا من گریه نکن چرا؟"لا یوم کیومک یا ابا عبدالله "یعنی حسین هیچ روزی مثل روز تو نمیشه اینجو ری ناله نزن جگرم میسوزه حسین جانم..گفت داداش اونروز میرسه شمشیر ها بالا میره پایین میاد نیزه ها بالا میره پایین میاد پیر مردها با عصا می‌زنند..* حسین ای تشنه لب حسین حسین جان زینب حسین فرمود: حسین جان من کربلا نیستم کمکت کنم. قاسم رو میفرستم عصای دستت بشه، علی اکبر رفته قاسم به جاش هست گفت: حسین اونجایی که نه دیگه علی اکبر داری نه قاسم داری نه اباالفضل داری،یه سرباز یازده ساله به نام عبدالله..بالای تل زینبیه داره نگاه میکنه اینقدر پا کوبید ،عمه دستم رو رها کن برم..* بسته ای دست مرا انصاف نیست گیر گرگ افتاده راه چاره چیست *عمه مگه نمیبینی گرگها ریختن دارن میدرن یوسف زهرا رو..عمه ببین عمو رو* داغ دیده،تشنه بی پشت و پناه بی تعادل گشته روی ذوالجناح از چه دل دل می کنی از حال رفت شمر هم با چکمه در گودال رفت *مگه نمیبینی شمر داره میدوه بذار برم نامرد رو سینه ی عموم نشینه ..* آسمان را بر زمین انداختن بی هوا از روی زین انداختن *آخه یهوقت نگاه کرد دید نانجیب با سنگ به پیشونی عمو ، رو اسب دیگه تعادل نداشت با صورت زمین خورد.* سوختم سر نیزه در پهلوش رفت زخم روی زخم خورد از هوش رفت *نمیدونم گودال شلوغ شد شایدعبدالله هم اینجا نذاشت عمه اش ببینه* عمه نیزه را به مشت گرفته اند موی عموی مرا زپشت گرفته اند *دیگه تحمل نکرد دستش رو کشید دوید نانجیب شمشیر رو‌ کشید مگه من مردم به عموی من جسارت میکنید..شمشیر پایین اومد دست سپر شد دست این بچه به پوست آویزان شد..افتاد رو سینه ی عمو جانش حسین..تا افتاد رو سینه ی حسین گفت: ببین عمو اباالفضل منم دستم قلم شد من هم دستم شبیه دست تو شد.* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ای زائر شکسته دل... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ طوری شود که مرا هم دوا کنی سرتا به پای غرق گناه و ضلالتم آقا تویی که با بدی ام خوب تا کنی ای زائر شکسته دل شهر غصه ها کی شود که قسمت من کربلا کنی *خوش به حال زائرهایی که الان نشستن کنار مرقد شریف امام حسین‌ ع یا بعضیا الان تو بین الحرمین دارن نگاه به پرچم بالای گنبد می‌کنند دونه دونه اشکاشون از چشم‌هاشون جاری میشه ما هم دلمون تنگ شده آقا ..* کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا این دل تنگم غصه‌ها دارد گویا میل به کربلا دارد کربلا کربلا کربلا کربلا حال و روزش با نوای عشق بهتر می‌شود هر که چشمش در میان روضه‌ها تر می‌شود این دل سنگم که جای خود شنیدم از کسی ریگ های دشت با نام تو گوهر می‌شود مگه میشه دل سنگم باشه اسم امام حسین رو بیاری نرم نشه ؟ حسین جان اسم توچیه که چیکار میکنه خاک رو شمش و طلا می‌کنه* نوکری پستم ولی دلخوشم از اینکه من روزگارم با غلامی شما سر می‌شود *خیلی خوشحالم که اسم منم غلام حسینه خدا را شکر کنید امام حسین یه کاری بهتون داده شدید سیاه لشکر امام حسین، منی که اصلا هیچ کاری هم بلد نباشم آخه از این جنس رفقا کربلا زیاد بودند اومد یکم سن و سالی هم ازش گذشته بود گفت: آقا من جنگ بلد نیستم اهل جنگ و کارزار نیستم می‌تونم با هات باشم منم تو خیمه گاه شما بمونم منو ردم نکنید برم شهرم می‌خوام عاقبت بخیر بشم. حضرت نگاش کرد گفت: بمونه می‌خوام بگم امام حسین‌ رد نمیکنه یه لحظه فکر کرد پیش خودش گفت آقا من یه کار بلدم حضرت فرمود: چه کار بلدی؟ گفت جنگ بلد نیستم آقا من قصه گویی بلدم اگر اجازه بدی شب ها برای بچه‌هات قصه بخونم. امام حسین حتی این قصه گو هم رد نکرد اومد تو خیمه امام حسین برا این دختر کوچولوها می‌شستن این پیرمرده براشون قصه تعریف می‌کرد کربلا. اینی که میگن امام حسین صورت به صورت غلامش گذاشت اون جون نیست ،جون ماجراش یه چیز دیگه هست این همون غلامه هست که بعدکه همه که رفتن اینم زد به دل لشکر که میگن امام حسین اومد صورتی که به صورت علی اکبر گذاشته بود رو صورت این هم گذاشت..* از شما دورم ولی شب‌های جمعه این دلم می‌پرد تا صحن تو مثل کبوتر می‌شود با نوای یا حسین و ذکر شور یا حسن دل اسیر نام های دو برادر می‌شود اول اجازه می‌دید بریم کربلا بعد اسم امام حسن و قاسمش رو بیاریم می‌دونید چرا میگم اولویت با کربلا به خاطر اینکه الان مادرش رسيده کربلا کنار گودال هی صدا می‌زنند یا بنی..* از راه می‌آید بانویی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده مادرها ببخشن بابا سخته یه مادر هر شب جمعه این رگ‌های بریده رو می‌بینه..میگن مادر یکی از مدافعین حرم رو برده بودن منطقه محل شهادت پسرش رو بهش نشون داده بودن از حال رفته بود تازه بدن بچه اشو ندیده بود..تکه تکه مقطع الاعضا است نه فقط گفتن این محل شهادت پسرته مادرش غش کرده بود اما این مادر با همه ی مادرهای عالم فرق داره* فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدربیاید بازوی زهرا بگیرد *علی میاد بازوی زهرا رو گرفته خانمم بیا بریم کنار گودال قتلگاه حالا امشب شب جمعه رسیده است انبیا پشتشون روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد بمیرم برای حسین که مادر ندارد یک جای سالم در بدن آخر ندارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ‏ عَلَى‏ هَامَتِهِ‏"یعنی سلام به قاسمی که شمشیر به فرقش خورد دیگه نتونست رو مرکب دووم بیاره. امشب شب یتیم نوازی این آقا دید شب عاشورا عموش داره خطبه می‌خونه. حضرت با همه حرف زد اصحاب همه نشستن امام چهره به چهره نگاه می‌کرد هرکی هرچی می‌پرسید پاسخ می‌داد قاسم بلند شد عمو اجازه دارم یه چیزی بپرسم آیا فردا منم کشته می‌شم؟ آقا سوالشونو اینجوری پاسخ داد جوونا آقا اول فرمودن: بگو ببینم مرگ در نظر تو چگونه است؟ این که تو داری میگی من فردا کشته میشم چرا امام حسین پرسید می‌خواد در تاریخ ثبت بشه رغبت قاسم به شهادت چه طوریه.. تا اینو گفت با عجله گفت:" اهلی من العسل" به خودت قسم از عسل هم برام شیرین‌تره تا اینو شنید ابی عبدالله فرمود: آری قاسم انقدری بگم علی اصغرم هم می‌کشن نه تنها تو علی اصغرم هم می‌کشند. این جای روایت سخته تا اینو شنید جا خورد گفت: یعنی عمو میگه علی اصغر یعنی اینا تا خیمه ما میان؟ آری قاسم این‌ها تا خیمه‌گاه ما میان. رسید عاشورا دید حسین از جلوی خیمه هی میره میاد لشکر نگاه می‌کنه اهل حرم رو نگاه می‌کنه فهمید اومد به مادرش گفت، گفت مادر عموم دیگه بعد علی اکبر قرار نداره داغ جوون دیده من هم دیگه بعد از علی اکبر نمی‌تونم دووم بیارم بذار برم عموم غریبه. نجمه یه دسته گلی مثل قاسم پرورش داده بود برا همین روزها آمادش کرد آره عزیز دلم الان وقتشه راه افتاد خوشحال رسید جلوی خیمه عمو جان بعضیا میگن چون کنار ابی عبدالله این بچه‌ها بزرگ شده بودن پدر صدا می‌زدن یا ابتا بعضیا میگن صدا زد السلام علیک یا عما عمو سلام بر شما آقا دید این قاسم دیگه قاسم لحظه پیش ساعت پیش نیست. این اصلاً از رنگ و روش اشتیاقه شهادت معلومه. حضرت بغلش کرد حالا همه دارن نگاهشون می‌کنن میگن امام حسین هی نگاش می‌کرد.گریه می‌کرد هی به سینه می‌چسبوند گریه می‌کرد اون قدری که در لهوف سید ابن طاووس آورده "وغشی علیهما "دوتاشون غش کردند. فرمود: اجازه نمیدم فردای قیامت چه جور تو چشم حسنم نگاه کنم برگرد دورت بگردم مادرت تنهاست. اومد تو خیمه نشست زانوهاش بغل گرفت یه جوری که نجمه دلش سوخت قاسم دورت بگردم مادر چرا اینجوری زانوهاتو بغل گرفتی؟ چرا اینجوری غم گرفتت پسرم؟ بلند شو دورت بگردم بلندشو گفت: دیدی عمو دست رد به سینه ام زد. یا امام حس سفارش مارو به ابی عبدالله بکن. فقط امام حسن اون سفارشو به قاسم داد.گفت: دورت بگردم صبر کن دستنویس بابات حسن اینجا برای تو رهگشاست بگو یا کریم اهل بیت امشب برات منم بده، دست خالیم آقا،گرفتارم آقا. قاسم یه وقت دید باباش نوشته "بسم الله الرحمن الرحیم من الغریبه الی الغریب" از غریب به غریب دوتامونم غریبیم داداش زبون حال دارم میگم ها شاید اینجا قاسم نگاه به نامه کرده باشه تکلیف که امام حسن روشن کرد تو وصیتش برای قاسم اما شاید می‌خواست بگه قاسم یه روزی میرسه اونجا داداشم به یه سیزده ساله تکیه می‌کنه. امام حسین بعد علی اکبر دیگه اون امام حسین نشد باید کمکش کرد دست نویس باباشو آورد انقدره خوشحاله می‌دود بال پرواز پیدا کرده رسید دوباره جلوی خیمه. مگه نگفتم نیا چرا دوباره برگشتی عمو ؟دستشو انداخت گردن عمو حسین، ببین چی برات آوردم ابی عبدالله نگاه کرد. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *یه نگاه به این دستنویس انداخت دید این دست خط داداشه.. اینجا میگم شاید یاد اون قباله ی فدک افتاد، یاد حسن افتاد. دستش تو دست مادرش رفتن قباله فدک رو بگیرن. اما وقتی برگشتن قباله پاره شد، صورت مادر ورم کرد، چادر پاره پاره شد، دیگه دست مادر تو دست برادر... قاسم دل منو بردی مدینه باشه پسرم برو اما صبر کن چون علی اکبر وقتی می‌خواست وداع کنه فرمود: برو از خیمه خداحافظی کن. اما قاسم رو نگه داشت. گفت: اهل خیمه بیاید یتیم نوازی کنید پسر داداشم داره میره. زینبم عمامه داداشمو بیار.چرا عمامه چرا خود نداشت؟ چرا کفن چرا زره نداشت؟ آی قربون قد و بالات برم هرچی عمه جانش گشت به قد و بالاش زره اندازه نبود. حبیب بن مسلم روایتگر جنگه نزدیکه صحنه‌ها بود می‌نوشت میگه یه وقت دیدم گرد و خاک افتاد یه آقایی "فوقع صدره علی صدره" سینه قاسم به سینه اش گذاشت نگاش کردم دیدم عموش حسینه.. انقدر قشنگ جنگید تا وارد میدان شد دیدن هیچ جوره حریف قاسم نمیشن نانجیب‌ها یه کوچه باز کردن سنگ بارون کردن آقا رو اسم کوچه اومد.یاد کوچه مدینه افتادم آخه باباش حسن خیلی خاطره بدی از کوچه داشت سادات ببخشن گفت عمو اگه نذاری برم دق میکنم میدونی چرا؟ گفت بابام دید مادرش رو زدن، من تحمل ندارم دست رو مادرم بلند کنن.* مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره‌ای زد به مادرم به غرورم بر خورد ایستادم به نوک پنجه پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•از کودکی به عشق... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از کودکی به عشق شما مبتلا شدم از گوشه ی نگاه تو غرق خدا شدم.. ای آبروی هر دو جهان آبرو بخر شکر خدا که نوکر کوی شما شدم جام مرا لبالب غم کن که سالها جاروکش مجالس آل عبا شدم وقتی گره به کار من افتاد یا حسین در بین روضه های تو حاجت روا شدم از آن زمان که نام تو را برده مادرم یک دل نه صد دل عاشق کرب و بلا شدم اصلاً مرا برای عزا آفریده اند من از ازل به داغ غمت مبتلا شدم من دلخوشم به اینکه مرا میخری حسین آقا بخر که از همه دنیا جدا شدم هر کس در این جهان به کسی دل سپرده است من بی قرار شال سیاه عزا شدم *شب عاشوراست امشب امام زمان هم شال عزا به گردنش بریم کنار خیمه ها هلال میگه نیمه های شب خیمه ها رو وارسی میکردم سری به خیمه اصحاب زدم، یه سر به خیمه اباعبدالله زدم.یه وقت دیدم خواهرش به سر زنان داره میاد به سمت خیمه ابی عبدالله، گویا چیزی از حسین شنیده که این روایت را امام سجاد علیه السلام هم فرمودند. فرمودند: بابام تو خیمه نشسته بود و میگفت: ای روزگار اف بر تو باد.دونه دونه داشت حرف میزد و مناجات میکرد.میگه یوقت دیدم زینب داره میدوه انگار از حرفای امام حسین چیزی رو برداشت کرده..خانم پابرهنه، چادرش روی زمین کشیده میشد.تا حالا کسی خانم رو اینجور ندیده. صدا زد :ای کاش من مرده بودم انگار الان مادرمو از دست دادم، انگار بابام علی و داداشم حسن تازه از دستم رفتن. گفت: ای یادگار گذشتگان! ای امیدآیندگان! یه نگاهی ابی عبدالله به زینب کرد.صدا زد "به ابی انت و امی یا اباعبدالله.."آقا بغضشو خورد اشک از چشمانش جاری شد. اینجا عمه سادات باسیلی به صورتش میزد.انگار این حالاتهای حسین رو‌تا حالا ندیده. میگن بعد از اینکه به صورتش لطمه زد گریبانش رو پاره کرد. خانم زینب از حال رفت. برادر سرخواهر را به دامن گرفت گفت خواهرم آرام باش.لذا همینجور که خواهر سر به دامان برادر گذاشته صدا زد حسین! آیا فردا تو رو‌ میکشن؟ فرمود: آری ..فردا مردهای ما رو میکشند سرهاشونو به نیزه میزنن..هلال میگه شنیدم بلند بلند خانم‌گریه میکرد فرمود: از اصحابت خاطر جم هستی یانه هستی معلوم نیست اینا فردا کنار تو بمونن؟ هلال میگه خیلی دلم گرفت فهمیدم دختر علی هنوز دلشوره داره..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ میگه اومدم تو خیمه ی اصحاب،حبیب رو صدا زدم گفتم: حبیب! دختر علی همچین مطلبی فرمودن.یه کاری کن دل زینب آروم بشه..میگه حبیب همه ی اصحاب رو‌از خیمه ریخت بیرون اومدن جلوی خیمه زینب .شمشیرها رو درآوردن..خانم حضرت زینب رو صدا زدن خانم اومد بیرون گفت حبیب چه شده؟ صدا زد خانم والله اگر هزار بار بمیریم و زنده بشیم دوباره پای حسین جون میدیم. ما با حسین عهد بستیم با حسین تو..بی بی جان غصه نخور ما دست از حسین نخواهیم کشید.شب عاشورا چه خبره..پاسدار حرم ابوالفضله همه تو خیمه ها آرام گرفتن اگر چه خواب به چشمی نمیره.ولی هر خیمه ای میره هر مادری بچه هاشو نشونده. نجمه صدا میزنه قاسم عبدالله...فردا اگر توی کارزار دیدید عموتون غریب مونده باید یاریش بدین. توی خیمه زینب بچه هاشو نشونده. یه خیمه چقدر قشنگه اونم خیمه ی ربابه علی اصغر رو رو سینه گذاشته هی صدا میزنه علی لای لای...یعنی هرکسی یه قربونی داره. قمربنی هاشم که سرکشی میکرد تو خیمه میدید مادرا افتخار میکردن قربانی دارن برای امام زمانشون..اما یه خیمه دید خواهر نشسته میگه من دست خالیم، من برای حسین قربونی ندارم و گریه میکنه. عباس صدا زد خواهرم چرا گریه میکنی ؟ بیا دستهای منو ببند ببر تو خیمه داداشم بگو عباس قربونت بشه.من میشم قربونی تو چرا غصه میخوری..* «شب عاشوراست به امام زمانت بگو آقا جونم فدات..» امشب از غصهٔ تو خواب ندارد چشمم غیر خونابه جگر آب ندارد چشمم امشب از غصه وغمهای تو هستم غمگین بیم دارم که به گودال شوی نقش زمین عصر فردا چه بلایی سر تو می آید زودتر از همه کس مادر تو می آید عصر فردا به فراقت بنشینم، چه کنم؟ زانویی را به روی سینه ببینم، چه کنم؟ تو اگر نحر شوی در نظرم میمیرم بخدا تیغ ز دست عدویت میگیرم کاش قاتل به تماشای تو غوغا نکند کاشکی بر گلویت نیزه دگر جا نکند بی هوا نیزه به پهلوت رسد میمیرم پنجه ی شمر به گیسوت رسد میمیرم *عصر عاشورا خودش بالای تل زینبیه دید نامرد موهای ابی عبدالله رو گرفته خنجر زیر گلوی حسین...خنجر گلو رو نمیبره اینجا جای بوسه زینب.بدن رو پشت ورو کرد. ضربه پشت ضربه ای حسین..* ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتند فقط مادر تو مانده و من یه بوسه باید به روی گونه نشیند اما چاره ای نیس رگ حنجر تو مانده و من *خم شد لبها رو گذاشت رو لبهای بریده اینجا همون جایی که پیغمبر بوسه میزد بابام علی بوسه میزد..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net