eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 9 - 1.mp3
50.44M
| برادری به تعداد نیست! به وفاداری است. یوسف یازده برادر داشت و حسین تنها عباس را 
record047.mp3
684.6K
سبک: یا اباعبدالله آقای من ای وارث شیر خدا سرلشکر کرب و بلا ماه بنی هاشمی و آب آور کرب و بلا یا ابوفاضل آقای من یا ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل ذکر اباالفضل و حسین دل منو جلا میده خدا توی این روضه ها برات کربلا میده یا ابوفاضل آقای من یا ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل مهدی شریفی .
273K
▪️نوحه شب نهم محرم 🎙دانلود سبک👉 خورشید علقمه ای زائر فاطمه ای ساقی جام دین هستی گل ام البنین هستی سیدی یا ابوفاضل... شدی ای بی قرینه شرمنده از سکینه گل آبرویت پژمرد تیر کینه بر مشکت خورد سیدی یا ابوفاضل... خون بر چشمت نشسته پشت حسین شکسته او ز داغ تو بر آشفت اِنکَسَرَ ظَهری میگفت سیدی یا ابوفاضل... .
. علم افتاد و دست از تن جدا شد   کنار علقمه سقا فدا شد   فدا شد هست عباس           جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل   ****   بهشت یاس را در خون کشیدند   تن عباس را در خون کشیدند   فدا شد هست عباس           جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل   ****   بنال ای بلبل باغ مدینه   بزن بر سینه و بر سر، سکینه!   فدا شد هست عباس          جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل  ..... بسوز ای کودک شش‌ماهه، اصغر!   مزن ناخن دگر بر قلب مادر   فدا شد هست عباس        جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل   ****   عمود آهنین مهر جبین شد   گل ام‌البنین نقش زمین شد   فدا شد هست عباس           جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل   ****   ز مقتل نالۀ عباس خیزد   به جای آب خون از دیده ریزد   فدا شد هست عباس        جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل   ****   حسین‌بن‌علی قامت خمیده   زند گل‌بوسه بر دست بریده   فدا شد هست عباس        جدا شد دست عباس   ابوفاضل ابوفاضل ابوالفضل  .
4_5771629820333015140.mp3
1.91M
هدیه به حضرت ام البنین صلوات شور یا زمینه روضه ای حضرت عباس ای وای. ای وای یه طرف افتاده دستت عباس ای وای. ای وای یه طرف افتاده مشکت عباس. ای وای. ای وای این و می گه ترکه رو لبهات ای وای. ای وای تشنه لب بودی نخوردی از اب تا که دیدن دست نداری اومدن دورو بره تو عباس هرکی اومد از راه و زد نیزه ای به پیکره تو عباس ای تمامه لشگره من از غمه تو کمره من خم شد ماهه زیبای قبیله چقدر صورت تو در هم شد یا ابالفضل. یا ابالفضل. یا ابالفضل یا ابا الفضل. عباس ای وای. ای وای افتاده فاصله بینه ابروت ای وای. ای وای افتاده به روی خاکا بازوت ای وای. ای وای چقدر خردی تو شمشیرعباس ای وای . ای وای بسته شد چشمه تو با تیر عباس پاشو عباس ببین از دور حرمله داره می خنده داداش تو نباشی مطمان باش دسته زینب و می بنده داداش ای کفیله خواهره من بگو من چی کار کنم با زینب بینه این لشگره نامرد می مونه بی کس و تنها زینب .
. چشم امیدت هنوزم به مشک آبه اشک چشات برای کودک ربابه به دور تو کمین زدن ای وای ای وای چه جور تورو زمین زدن ای وای ای وای عمود آهنین زدن ای وای ای وای          برادرم برادرم ای وای ای وای ازغم تو دنیا دور سرم میگرده یه نانجیب داره دور حرم میگرده پاشو بازم قدم بزن سقا سقا برای من علم بزن سقا سقا یه سر به خواهرم بزن سقا سقا     برادرم برادرم ای وای ای وای سه شعبه ی حرمله چشمتو دریده بگو برادرم کی دستاتو بریده دور وبرم شد هلهله ای وای ای وای میخنده شمر و حرمله ای وای ای وای دارن میارن سلسله ای وای ای وای       برادرم برادرم ای وای ای وای پاشو تا که خیمه هامون نره به غارت پاشو تا زینب بعد ما نره اسارت بعد تو میبینه عذاب زینب زینب دلش میشه برات کباب زینب زینب میره به مجلس شراب زینب زینب        برادرم برادرم ای وای ای وای میدونی که دشمن ما حیا نداره بعد تو به خیمه هامون هجوم میاره کارم میشه دیگه تمام ای وای ای وای دشمن میره سمت خیام ای وای ای وای زینب میره بازار شام ای وای ای وای       برادرم برادرم ای وای ای وای .
. 🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای یابن الحسن... آقا جان... 🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای آقا چرا نمیای پسر فاطمه ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن ای خورشید پشت ابرها... امام زمان ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه... امام زمان... یوسف فاطمه... محرم های ما یکی یکی اومدند و رفتند... عمر ما داره تمام میشه اما شما نیامدید آقاجانم ... 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای 🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه... مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم اباالفضل باشه من اونجا حضور دارم... میام میشینم توی مجلس آقا اباالفضل العباس.... یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم... امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا... هر کجای عالم هستی... پسر فاطمه ... یک عنایتی هم به مجلس ما... 🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد 🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای هرکجا نشستی از همین اول مجلس... آقات رو صدا بزن ... امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم... برا آقامون اباالفضل العباس اشک بریزیم... صداش بزن یابن الحسن... .
. ‍ ‍ سالار زینب کو علمدارت..... برادرم... حق نگهدارت ..... تو حسین منی...نور عین منی... برادر من زینبم زینب از غصه ی تو جان رسید بر لب بنگر مرا تو از فرازِ نی دشمن زند بر دخترانت هِی تو حسین منی ... نور عین منی یکسر بزن بر خواهرت یارم بی یار و بیکس بی علمدارم زینب کجا وُ سلسله زنجیر ای جان خواهر بی تو میشم پیر بزم شرابُ ناسزا بر ما وای از یزیدُ چشم و نامردا تو حسین منی نور عین منی چیکار کنم با ناکسان پست چشمای هیزُ مردمای مست خواندندُ ما را خارجی ای ولی گریه م گرفته ناله ام های های خاکستر از بام بر سرم ریزند آخه چقدر این مردما هیزند بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت.. برادر حق نگهدارت... زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم...... تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت.... دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه .... کر همسفر گردم به مراهت .... برادر حق نگهدارت.. در شام غم شوری به پا سازم ..... حاحات این جمع را روا سازم .. شفای بیمارن بده جان جانانم .... بردار حق نگهدارت ... سالار زینب کو علمدارت .. برادر حق نگهدارت .
سالار زینب امانی.m4a
7.06M
سالار زینب کو علمدارت 🎤 با نوای گرم حاج محمد امانی
. 🚩سبک امام حسین و حضرت عباس علیهم السلام 🚩بند اول گریه برای تو چقد زیباست هیئت تو بهشت این دنیاست قطره ی اشکی که میاد از چشم خریدارش مادر تو زهراست دست از تو برنمیدارم من واست کم نمیذارم مگه من غیر تو ارباب اربابه دیگه ای دارم؟! زندگیمو و همه هستیمو به تو مدیونم لیلیه قلب منی و من به تو...مجنونم۲ 《اباعبدالله اباعبدالله》 🚩بند دوم پرچمه تو تا به ابد بالاست کرم تویی و کرمت غوغاست عشقه گدایی از در خونت گدایی از تو چقدر زیباست این نوکر به تو دلبسته از غیر تو شده خسته تا که تو همه دنیاشی به دنیا شده وابسته زندگیمو و همه هستیمو به تو مدیونم لیلیه قلب منی و من به تو...مجنونم۲ 《اباعبدالله اباعبدالله》 🚩بند سوم مادر تو مادر ما زهراست سینه زنه تو پرچمش بالاست ارمنی ام به تو رو میندازه آخه دلت مثل حسین دریاست لطف تو به همه شامل ای قرص قمر کامل دستمو دامت آقا اکشف کربی ابوفاضل زندگیمو و همه هستیمو به تو مدیونم لیلیه قلب منی و من به تو...مجنونم۲ 《مدد یاعباس مدد یاعباس》 .
۱۴۴۶ ای‌ دلاور رشیدِ خیمه‌های من اباالفضل کی‌می‌تونه‌جاتو پُر کُنه برای من اباالفضل؟ سی‌وهشت‌ساله‌فقط‌صِدام‌زدی‌سیّدوسَرور مونده‌حسرت‌به‌دلم یه‌بار بهم بگی برادر... علمدارم ماه‌شب‌افروزِ بنی هاشم آرامشه تو خیمه‌ها حاکم تاوقتی تو کنار مایی علمدارم به بودنت گرمه دل زینب قدم بزن مقابل زینب تو جِبَلُ الوِقار مایی کس‌وکارم سپه‌دارم  ابالفضل‌ وفادارم ابوفاضل ____ می‌دونم طاقت‌موندن توی‌خیمه رو نداری بچّه هام منتظرن بری براشون آب بیاری نذار از تشنگی‌ یکی‌یکی‌ جون بِدَن برادر مشک و بردار به قلب شریعه بزن برادر یه بار دیگه از‌ کار بچّه‌ها گِرِه‌واکن مُعجزه‌ای‌شبیه‌موسی‌کن حرم به تو امیدواره برادرجان هوای خیمه‌بی‌تو دلگیره دیر نکنی رقیّه می‌میره رنگ به صورتش نداره بلندبالا مَه‌ِکامل بِنَفسی‌انت‌اَبوفاضل ابوفاضل ___ تاصدای‌ناله‌ی اَدرِک‌ اَخا اومد به گوشم فهمیدم دیگه باید پیرهنِ کهنه‌رو بپوشم خدا نگذره از اونکه دستای‌تو رو قلم کرد یه‌جوری‌پاشیدی‌ازهم‌که‌نمیشه‌توروجَم(ع)کرد نخور غصّه آبم‌نیاری باز تو سقّایی توغرق‌خونم‌باشی‌زیبایی ای ماه در خُسوفِ زینب چقدر سخته بدونِ مَحرم بمونن زنها بی‌من‌وتو قراره که فردا بره به‌سمت کوفه‌زینب غمت‌سنگین غمت‌مشکل پاشواز جات ابوفاضل ابوفاضل _ ✍ .
. سیلاب تیر و نیزه ،عطش در کنار رود... با شطّ و مشک گریه فقط می شود سرود😭 شرمنده   شد زمین و  خجالت کشید آب تیری به مشک خورد و به فرق یلی عمود😔 ✍ .
228_حضرت ابالفضل العباس علیه السلام به ماه این قبیله تا رسیدیم به خورشید جهان آرا رسیدیم زیارت شد شروع ، از باب العباس ز تاسوعا به عاشورا رسیدیم
حضرت ابالفضل العباس علیه السلام شاه گردون سریر یا عباس ماه روشن ضمیر یا عباس در خم زلف های بی تابت دل عالم اسیر یا عباس عطرت از کوچه ها که رد میشد بسته میشد مسیر یا عباس از امیری حسین تو داریم ذکر نعم الامیر یا عباس مادرت بی بدل چنان مریم پدرت بی نظیر یا عباس بوسه بر دست های تو یعنی بیعت با غدیر یا عباس دست خالی نشد ز خانه ی تان بازگردد فقیر یا عباس باد از خاک زائرت آورد بوی مشک و عبیر یا عباس هیچ جای جهان چو قبر تو نیست اینچنین دلپذیر یا عباس غرق دلتنگی ام که دیدارت دیر گردیده ،دیر یا عباس یا بده اذن دیدن حرمت یا که جانم بگیر یا عباس سر بلند قبیله مشکت کو که شدی سر به زیر یا عباس مثل مشک تو دست و پا میزد طفل ناخورده شیر یا عباس شاه بی لشکر آمده بر خیز ای به لشکر وزیر یا عباس حالت انکسار و وجه امام پیر تر گشته پیر، یا عباس ای رشیدی که قبر کوچک توست روضه ای نا گزیر یا عباس با لب خشک بال و پر زده ای زیر باران تیر یا عباس نیزه زد از زمین بلندت کرد نیزه داری حقیر یا عباس ای تن زخم خورده جای تو نیست رمل این گرمسیر یا عباس کفنت شد لباس خون آلود کفن شه حصیر یا عباس در قیامت که دستگیری نیست بر صغیر و کبیر یا عباس دست تو بانیِ شفاعت بر دست خیر الکثیر یا عباس وحشتی از نکیر و منکر نیست تا تو هستی بشیر یا عباس پای ما در صراط لرزان است دست ما را بگیر یا عباس
حضرت ابالفضل العباس علیه السلام عطش ، آتش به جان خیمه ها زد بزرگ و کوچک این قوم را زد بریده دست و پا ، جان داد عباس علی اصغر به جایش دست و پا زد
نه در توصیف شاعر‌ها، نه در آواز عشاقی تو افزون‌تر از اندیشه، فراوان‌تر از اغراقی وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی ندارند این صفت‌ها جز تو دیگر هیچ مصداقی به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که می‌گوید «الا یا ایها الساقی» تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی؟ چنان رفتی که حتی سایه‌ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می‌شود در عرصۀ میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می‌آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی ** به سوی خیمه‌ها یا «عُدّتی فی شِدّتی» برگرد که تو بی‌مشک سقّایی، که تو بی‌دست رزّاقی شنیدم بغض بی‌گریه به آتش می‌کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه‌ام باقی ✍
غلامم غلام ابوفاضلم اسیر مرام ابوفاضلم نمک‌گیر نام ابوفاضلم فقیر مقام ابوفاضلم به هر گوشه این حرف رایج شده ابالفضل باب الحوائج شده بخوانش خداوند فضل و ادب به ام البنین می‌رسد در نسب فدای مرامش حبیب و وهب ندیده کسی ساقیِ تشنه لب؟! شد از کودکی عاشق پنج تن فدایی راه حسین و حسن چنین یار ناصح کجا دیده‌ای؟ به هر جنگ، فاتح کجا دیده‌ای؟ چنین نور واضح کجا دیده‌ای؟ چو او عبد صالح کجا دیده‌ای؟ نشد عبد هر پستِ خودکامه‌ای غمش بوده داغ امان نامه‌ای امان از زمان بلای عظیم شد از تشنگی وضع خیمه وخیم کنار شریعه، به دور از حریم چه شد حال سقا؟! بیا بگذریم دلش یاد یعسوب دین کرده بود به راهش سپاهی کمین کرده بود فدایش که بی دست و حیران شد و دم علقمه تیرباران شد و‌ خجالت کشیده ز طفلان شد و ز یک مشک پاره پریشان شد و... به ضرب عمودی سرش باز شد به بالین زهرا سرافراز شد دلش سوخت از داغ بی حد، حسین به دستان او بوسه می‌زد حسین خمیده به بالینش آمد حسین نشد چشم او را گشاید حسین عقیله ندارد کفیلی دگر شده آسمان حرم بی قمر قسم بر ابالفضل، روح صلاة که آن سرو خوش قامت کائنات کنار شریعه، کنار فرات تنش خُرد شد از جمیع جهات مگر قبر او قبر یک کودک است؟! چرا اینهمه مدفنش کوچک است؟!
نه دستى از تن سقا مى‌افتاد نه اشك و آه و ناله كار ما بود على اصغر ديگه گريه نمى‌كرد اگه نهرى ميون خيمه‌ها بود كسى به اشك‌مون خنده نمى‌كرد سرت سر به سر نيزه نمى‌ذاشت اگه بودى، ديگه بابا حسينم عمود خيمه‌مون و برنمى‌داشت به عمه زينب انقد سخت نمى‌گْذَشت دلش رو غصه و ماتم نمى‌برد آره من خوب مى‌دونم عموجون اگه بودى كسى سيلى نمى‌خورد روى نى‌ها نمى‌رفتى عزيزم الان اين قدر دور از ما نبودى كسى توو علقمه چشمت نمى‌زد اگه تو اين همه زيبا نبودى ولى افسوس داغ دورى تو بايد روى دل تنگم بمونه بابام مي‌گفت: حتما حكمتيه خدا هر چى اراده كرده، اونه سراغت رو كه از عمه مي‌گيرم اونم ميگه تورو جايى نديده تموم خاك و دنبال تو گشته و هيچى غير زيبايى نديده! ✍
چنان كه وقت عطش جرعه‌اي گوارا را طلب كنيد فقط ساقي العطاشا را هنوز جاي علامت به شانه‌ی پدر است سپرده زير علم دست صاحبش ما را دوباره خانه‌ی ما سفره‌ی ابالفضل است گمان كنم گره‌اي هست كار بابا را به يك نگاه ابالفضل هم نخواهم داد اگر دهند به دستم تمام دنيا را به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا ميان دسته ميانداري مسيحا را غروب مي‌كند از فرط خجلتش خورشيد نقاب اگر كه بگيرند ماه زيبا را فقط به علقمه آنهم درست ظهر عطش خدا به ماه رسانده‌ست دست دريا را خدا كند برساند به خيمه مشكش را خدا كند نبرند آبروي سقا را خبر رسيد كه از روي زين زمين افتاد خدا كند برسانند زود زهرا را ✍
من قدرتی دیگر به تن ندارم دستی دگر چون در بدن ندارم دشمن چو بسته راه من ز هر سو به خیمه راه آمدن ندارم افتاده‌ام تنها به چنگ دشمن و آن بازوی لشگرشکن ندارم زین حال من، عدو گرفته نیرو چون قدرتی دیگر به تن ندارم شد پاره مشگ و آب‌ها فرو ریخت به خیمه، روی آمدن ندارم شرمنده‌ام اخا، چو پیشم آیی من قدرت بر پا شدن ندارم زینب مگر چشم مرا ببندد در کربلا، مادر که من ندارم پوشیده‌ام لباس فخر و عزت چه غم اگر که من کفن ندارم به مادرم ام‌البنین بگوئید: دیگر غمی ازین محن ندارم جز وصف حال عاشقان حسانا در مَطلبی میل سخن ندارم ✍ مرحوم
طاق ابرویت مرا سمت مصلی می‌کشد اشک، چشمان تو را مانند دریا می‌کشد از خجالت آب گشتی تا که دیدی دختری عکس مشکی را به روی خاک صحرا می‌کشد ماه جایش آسمان است علتش این است اگر آسمان دارد تو را بالا و بالا می‌کشد یک عمود آهنین آمد... سرت پاشیده شد ناله‌ات امّ‌البنین را دارد این جا می‌کشد راهزن‌هایی که دور پیکرت حلقه زدند کارشان در علقمه دارد به دعوا می‌کشد تا رسیدم پیش تو دیدم که یک دست کبود یک به یک از پیکر تو تیرها را می‌کشد سینه و پهلوی تو بوی مدینه می‌دهد می‌کشی درد عجیبی را که زهرا می‌کشد رفتی و چشمان هرزه روی زینب باز شد نانجیبی بی‌حیایی را به معنا می‌کشد ✍
تابید بر آب، ماهتابی در آب، قدم زد، آفتابی گفتند: گرفته آب در دست راوی سخنی به جا نگفته‌ست از ذهن بلند این علمدار حتی نگذشت، فکر این کار این دست در آب؟ نه! خیال است نزدیک دهان؟ مگو، محال است لب تشنه حسین و تر لبانش؟ حتی نگذشت از گمانش هیهات! اگر عموی اصغر حتی به خیال، لب کُند تر حتی نگذشت از ضمیرش سیراب ببیندش، امیرش ای بی‌خبر از مرام عباس! این ننگ کجا و نام عباس کی بگذرد از خیال دریا نوشیدن آب، قبل مولا؟ سقای حرم! دوباره برخیز منگر تو به مشک پاره، برخیز این مشک، عمود اگر گذارد اندازه‌ی اصغر آب دارد برخاست عمو و مشک برداشت افسوس! که آن عمود نگذاشت ای بارگه ادب، اباالفضل! ای ساقی تشنه‌لب، اباالفضل! از چهره، بکش نقاب امشب ماهی تو، بیا بتاب امشب بنگر قمرا ! که بی‌قراریم داریم تو را و غم نداریم ای کارگشای ارمنی‌ها سوگند دعای ارمنی‌ها حق است که دارد این همه مست دستی که دل از حسین برده ست زنجیر فراق، بسته ما را بی دست، بگیر دست ما را حیدر نسبی، علی تباری تو وارث برق ذوالفقاری سقا و برادر حسینی دلداده و دلبر حسینی احوال زمانه بس عجیب است ای میر حرم! حرم غریب است ماییم و غم و دعای عهدی ای ماه عمو! بگو به مهدی: عالم، همه بی‌قرار اویند عمری‌ست در انتظار اویند او که حسنی است در کرامت تکرار حسین، در شجاعت مانند علی‌ست، هیبت او مثل قمر است، غیرت او ای دست گره گشا، اباالفضل! یا عشق! دخیل یا اباالفضل! ✍