#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
متن روضه 1
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم
قربون غریبیت برم آقا...
🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم
چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گوشه زندان تنهای تنها...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم
در حالات حضرت آوردند:
(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ)
چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...
(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند)
خدا ميدونه تو این سالها...
چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...
نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...
توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...
اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه...
شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...
#زبانحال
شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم...
یک نفر گل آورده...
الهی امید کسی نا امید نشه...
یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه...
( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )
#منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99
آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون..
ای وای... ای وای...
🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند
🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند
هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...
با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان...
تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...
اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند که...
استخوانها شکست..
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
575.2K
نوحه ی شام غریبان حضرت موسی بن جعفر از زبان حضرت معصومه در آهنگ(ای منی آواره قویان ابالفضل ابالفضل)_جدید
____
ویردی خبر پیک اجل رضاجان _رضاجان
ئولدی آتام دادیمه گل رضاجان_رضاجان
_
مبحس هاروندا آتام قوجالدی_قوجالدی
گل کیمی زندانداصولوب سارالدی_سارالدی
اون بیر ایلی بو ئورگی غم آلدی_غم آلدی
سونمویه جاق نور ازل رضاجان_رضاجان
__
غصه دوتوب ئللریوی برادر_برادر
سیلیگیلن اول گوزلریوی برادر_برادر
چک باشیما اللریوی برادر_برادر
حی علی خیر العمل رضاجان_رضاجان
__
کونده ایاقینده آتام ویروب جان_ویروب جان
بوینونی زنجیر جفا ایدوب قان_ایدوب قان
حبسیده چوخ ایتدی ستم نگهبان_نگهبان
یاز ورق عمره غزل رضاجان _رضاجان
(بهلول حبیبی زنجانی)
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زبانحال حضرت امام کاظم علیه السلام
✍️ حاج اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی)
اون بیر ایلدی اولموش " تیره روزگاریم
حبس خانه ده یوخ " یار و غمگساریم
زهرکین اثر سالدی
بو قراریمی آلدی
خستیم الهی خستیم الهی
تیرغم لرایتدی قلبیمی نشانه
اون بیرایل دایاندیم گلمدیم فغانه
داشدی کاسۀ صبرگلموشم بیانه
قدخمیده اولدوم قالمور اختیاریم
یوخدی حالیمی سوروشان
منله بیرگلوب دانوشان
خستیم الهی خستیم الهی
بلبلم که اولدوم آیری گل چمندن
ظلمیله کناره دوشموشم وطندن
سِندچکموری ال بو نحیف بدندن
یاندورور وجودی نارغم شراریم
مونسیم غم اولدی منه
حسرتم خدا وطنه
خستیم الهی
بولمورم الهی منده وار نه تقصیر
مجروح ایلیوبدی یوینومی بوزنجیر
زهرکین ویروبلر ایلیوبدی تاثیر
یتوشوبدی ایندی عرشه آه و زاریم
سیجنیلرده محبوسم
درد و غمله مأنوسم
خستیم الهی
تو به تو نمین یرایلیوبدی بیمار
ظلمت ایچره یوخدی بیرنفرپرستار
لطف ایله الهی آل بو جانی قورتار
آه ناره یاندی بو دل فکاریم
زهریله منم مسموم
بی دوا و هم مغموم
خسنیم الهی
اود ویروبدی یاندیم زهرکین شراری
قویمیوبدی قالسون سینمین قراری
توش اولوب خزانه عمرومون بهاری
هرگونوم خزاندی اولمادی بهاریم
یاتموشام قوری یرده
عضو لرگلوب درده
خستیم الهی
کونده نی ایاقدان ای خدا آچان یوخ
درده مبتلایم دردیمی قانان یوخ
پیراولوب وجودیم طاقت وتوان یوخ
واردی دیلده الله غم بی شماریم
بوینومی کسوب زنجیر
ایلیوب منی دلگیر
خستیم الهی
حبس خانه لرده دوزدوم هر بلایه
اهل کین آچوب ال هر خطا جفایه
کاش چاتا بویرده عمروم انتهایه
ظلمت اولدی بوردالیل وهم نهاریم
ظلم اولوب دویونجا منه
دوزموشم غم و محنه
خستیم الهی
روحیمی یوروبدی ای خدا بو غربت
اولمادی اولام من بیرگونومده راحت
گورماقا رضانی وار اورکده حسرت
گلموری خدا بس دینه جان نثاریم
هاردادی رضا گلسون
شرح حالیمی بولسون
خستیم الهی
دؤنن ای نهاری لیل تاره موسی
قلبی درد و غمدن پاره پاره موسی
«عدلی» خادموزدی ائت نظاره موسی
دیوری عراقدا واردی شهریاریم
کاظمین گویول ایستر
بیربرات اوزرون گوندر
خستیم الهی
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
زبانحال حضرت امام کاظم علیه السلام
✍️ حاج اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی)
اون بیر ایلدی اولموش " تیره روزگاریم
حبس خانه ده یوخ " یار و غمگساریم
زهرکین اثر سالدی
بو قراریمی آلدی
خستیم الهی خستیم الهی
تیرغم لرایتدی قلبیمی نشانه
اون بیرایل دایاندیم گلمدیم فغانه
داشدی کاسۀ صبرگلموشم بیانه
قدخمیده اولدوم قالمور اختیاریم
یوخدی حالیمی سوروشان
منله بیرگلوب دانوشان
خستیم الهی خستیم الهی
بلبلم که اولدوم آیری گل چمندن
ظلمیله کناره دوشموشم وطندن
سِندچکموری ال بو نحیف بدندن
یاندورور وجودی نارغم شراریم
مونسیم غم اولدی منه
حسرتم خدا وطنه
خستیم الهی
بولمورم الهی منده وار نه تقصیر
مجروح ایلیوبدی یوینومی بوزنجیر
زهرکین ویروبلر ایلیوبدی تاثیر
یتوشوبدی ایندی عرشه آه و زاریم
سیجنیلرده محبوسم
درد و غمله مأنوسم
خستیم الهی
تو به تو نمین یرایلیوبدی بیمار
ظلمت ایچره یوخدی بیرنفرپرستار
لطف ایله الهی آل بو جانی قورتار
آه ناره یاندی بو دل فکاریم
زهریله منم مسموم
بی دوا و هم مغموم
خسنیم الهی
اود ویروبدی یاندیم زهرکین شراری
قویمیوبدی قالسون سینمین قراری
توش اولوب خزانه عمرومون بهاری
هرگونوم خزاندی اولمادی بهاریم
یاتموشام قوری یرده
عضو لرگلوب درده
خستیم الهی
کونده نی ایاقدان ای خدا آچان یوخ
درده مبتلایم دردیمی قانان یوخ
پیراولوب وجودیم طاقت وتوان یوخ
واردی دیلده الله غم بی شماریم
بوینومی کسوب زنجیر
ایلیوب منی دلگیر
خستیم الهی
حبس خانه لرده دوزدوم هر بلایه
اهل کین آچوب ال هر خطا جفایه
کاش چاتا بویرده عمروم انتهایه
ظلمت اولدی بوردالیل وهم نهاریم
ظلم اولوب دویونجا منه
دوزموشم غم و محنه
خستیم الهی
روحیمی یوروبدی ای خدا بو غربت
اولمادی اولام من بیرگونومده راحت
گورماقا رضانی وار اورکده حسرت
گلموری خدا بس دینه جان نثاریم
هاردادی رضا گلسون
شرح حالیمی بولسون
خستیم الهی
دؤنن ای نهاری لیل تاره موسی
قلبی درد و غمدن پاره پاره موسی
«عدلی» خادموزدی ائت نظاره موسی
دیوری عراقدا واردی شهریاریم
کاظمین گویول ایستر
بیربرات اوزرون گوندر
3747_1614760254553.mp3
1.6M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__زمینه
فرمانروای عالمین موسی بن جعفر
خورشید شهر کاظین موسی بن جعفر
به درد غریبی تو هستی معالج
نوای دل من یا باب الحوائج
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
**
ما جان به کف در راه عشق تو نهادیم
ما سائلان خاکی باب الرادیم
منم عبد مسکین تو بحر عطایی
به باغ ولایت گل مصطفایی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
**
با ناله تو دشت و هامون گریه کرده
زنجیر غم در پای تو خون گریه کرده
پر از درد و رنج و به شور و نوایی
به زندان بغداد تو گشتی فدایی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر
**
گشتی کفن قربان درد بی طبیبت
دلها بسوزد یاد آن جدّ غریبت
حسین بن حیدر که دور از وطن بود
سرش روی نیزه تنش بی کفن بود
حسین یبن الزهرا
شاعر : حاج امیر عباسی.
13398.mp3
588.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__زمینه
زخمیه بال و پرم
حوض خونه جگرم
خمیده از غم و غصه مثل مادر کمرم
توی زندان جفام
غل و زنجیره به پام
بیا مادر جای اشک خون میجوشه از تو چشام
برای دیدن تو آروم ندارم
بیا مادر که دیگه رفته قرارم
میبینی دیگه از این زندگی سیرم
بیا مادر که دیگه تمومه کارم
یاغریب الغربا امام کاظم
یاغریب الغربا امام کاظم
یاغریب الغربا امام کاظم
2
نفسای آخره
پسرم رضا بیا
بیا دستامو بگیر ، بازم صدام بکن بابا
دست و پا زدن برا
نسل حیدر عادته
بیا که وقت خداحافظی و شهادته
بیا دستامو بگیر ، آروم بشم من
سر باباتو بگیر به روی دامن
آرزومه بمیرم به روی پاهات
چشم بدوزم پسرم به ماه چشمات
یاغریب الغربا امام کاظم
یاغریب الغربا امام کاظم
یاغریب الغربا امام کاظم
3
کنج زندونم اسیر
ارث مادر کتکه
شروع قصه ی ما از ماجرای فدکه
شده از کوچه شروع
ماجرای کربلا
اونجا که دامن بچه ها میسوخت تو شعله ها
میکشوندن زنارو پای پیاده
درد من از این خرابه ها زیاده
کوچه های شام و اون طفلای بی جون
عمه هایی که شدن خرابه مهمون
امون از کرببلا از دل زینب
امون از کرببلا از دل زینب
امون از کرببلا از دل زینب.
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
در این زندان که ره بسته است پرواز صدایم را
نمی بینم کسی را جز خودم را و خدایم را
سرم را می گذارم روی زانوهای لرزانم
یکایک می شمارم غصه های زخم هایم را
پریشان حالم و از استخوانم درد می ریزد
نمی جویم ز دست هر کس و ناکس دوایم را
اگر چه زخم تن دارم کبودیِ بدن دارم
ولی خرج عبادت می نمایم لحظه هایم را
حضور دانه ی زنجیر در راه گلوگاهم
دو چندانمی نماید بغض سنگین دعایم را
نمی گویم چه کرده تازیانه با وجود من
ببین پُر کرده خون پیکر من بوریایم را
اگر بنشسته می خوانم نمازم را در این زندان
غل و زنجیرها کوبیده کرده ساق پایم را
شاعر:علی اکبر لطیفیان. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
از داغ دوری پسرش پیر بود و بس
از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس
با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنید
تسبیح و حمد و آیه و تکبیر بود و بس
آن یار و غمگسار که تا آخرین نَفَس
از او جدا نشد غل و زنجیر بود و بس
از آن همه شکنجه، فقط بر دل و جگر
دشنام ها به مادر او تیر بود و بس
شاعر : سید علی احمدی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
يوسف زهرا به زندان بلا افتاده بود
در كف هارون دون مرد خدا افتاده بود
روى خاك تيره جسمش آب شد مانند شمع
كز غمش آتش بجان ما سوى افتاده بود
گه به بغداد و گهى در بصره زندانى شده
گاه در تبعيد دور از اقربا افتاده بود
آن فروزان مشعل آزادى و عدل و شرف
سالهاى سال در ظلمت سرا افتاده بود
شد بهار دين خزان آن دم كه در گنج قفس
بلبل باغ ولايت از نوا افتاده بود
چاه زندان جايگاه يوسف زهرا نبود
شير حق در بند روباه دغا افتاده بود
)حافظى( با دست ظلم اهل باطل با رها
دهر و حق گوشه ى زندان ز پا افتاده بود.
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
من در این کُنج قفس غوغای محشر می کنم
پیروی از مادرم زهرای اطهر می کنم
کاخ استبداد را بر فرق هارون دغا
واژگون با نعره الله اکبر می کنم
تا زند سیلی به رویم سِندی از راه ستم
یاد سیلی خوردن زهرای اطهر می کنم
گر چه در قید غُل و زنجیر می باشم ولی
استقامت در بر دشمن چو حیدر می کنم
گر ز پا و گردن رنجور من خون می چکد
یاد میخ و سینه مجروح مادر می کنم.
#فراز مربوط به امام کاظم علیه السلام(در دعای توسل)
#مخصوص آموزش
✍تایپ و 🎧اجرا: مداح پیرزاده 🎤
آی گرفتارها!آی گریه کنان اهل بیت علیه السلام امشب اگرمی خواهید به امام کاظم علیه السلام توسل پیدا کنید اگر می خواهید امام هفتم راواسطه قراردهید تاخدا شمارو شفاعت کنه اگر می خواهید به امام کاظم علیه السلام التماس کنید تاحاجات وگرفتاریهای شمارو برطرف کنه نمی تونید برید درخانه ی امام کاظم علیه السلام چرا که امام کاظم علیه السلام سالهاست که خانه نیست اگه می خواهید برید سراغِ امامتان تابه اومتوسل بشید بایدبرید زندان بغداد. زندانی که تنگ وتاریکه! بمیرم برای غریبی آقا!چهارده سال تو زندان بود. آی زن و مرد! امشب بیایید بریم ملاقات اماممان!آخه کسیکه توزندانه همیشه چشمش به درِزندانه همیشه منتظره یکی بیاد ملاقاتش. آی مردم!غروبها که میشد دل امام هفتم علیه السلام می گرفت دلش برای معصومه ورضایش خیلی تنگ می شد.
امّا مردم اگه رفتیدزندان بغداد تا امامتان را ملاقات کنید فکر نکنید بااحترام شما روراهنمایی می کنند تابرید امام کاظم علیه السلام رو ببینید!آخه دمِ درِزندان باز میشه آقا فکرمیکنه ملاقات داره امّا بمیرم سندی بن شاهک رو تازیانه به دست می بینه!
آی مردم!فقط باید کنار زندان منتظر بایستید حقّ دیدن آقا روندارید فقط صدای مناجات امام خود رو می شنوید امّا اگه چند روزی کنار دیوار زندان بایستید می بینید صدای آقا ومناجاتش عوض میشه صدا می زنه "یا مُخَلَصّ الرّوحِ مِنَ الاحشاءِوَ الامعاءِخَلَصنی مِن یَدِ هارونِ الرَّشید"!
خدایا!مرا از دست هارون خلاص کن!دیگه آقا هرروز صدا می زنه خدایا!مرگ موسی بن جعفر رابرسان!آی مردم امشب بیایید حاجات خودمونو فراموش کنیم وبرای امام خوددعا کنیم حاجتمون این باشه که خدایا آقارو از زندان هارون نجات بده!بیایید پشت درزندان بغداد "امَّن یُجیب "بخوانیم تابلکه امام ماآزاد بشه امّا بمیرم وقتی آقا روآزاد کردند دیدند امام کاظم علیه السلام جان داده هنوز غُل وزنجیر به بدن آقاست!
سالهای زیادی بودکه امام کاظم علیه السلام درزندان به سرمی برد.حضرت معصومه علیه السلام هم،روزهارابه چشم انتظار او شب میکرد؛هر کاروانی که وارد مدینه می شد،می فرمود:بروید بپرسید،بابای من آمده یانه؟ازپدرم خبری دارند یانه؟همواره منتظر دیدار پدربود وبرای آن لحظه، لحظه شماری می کرد. شده بودمثل آن دختر ۳ساله ای که اوهم، انتظار رسیدن بابایش را میکشیدوسراغ بابا رااز عمه اش می گرفت:عمه جان بابایم کجاست؟
_رقیه جان بابات رفته سفر.
_عمه!مگر کسی که سفر رفت برنمی گردد؟"مگرشام یتیمان سحر نمی گردد؟ " گوشه ی خرابه می نشست وبهانه ی بابا را می گرفت:
به قربان سرت بابا، بگردددخترت بابا
کدامین دست کین آخر، بریده حنجرت بابا
توراای لاله ی زهرا که از شاخه جُداکرده؟
مرا چون بلبل شیدا به داغت مبتلا کرده
الهی بشکند دستی، که رگ های تو ببریده
نداده گوئیاآبت،که لب های توخشکیده
توآقای جوانان بهشتی ای گل بی خار
خرابه جای تونبود به چشمانم قدم بگذار
چه شب های درازی را به آه وناله سر کردم
برای دیدن رویت چهل منزل سفرکردم
نمی گویم مرا بنشان به روی زانو ودامان
ولی ای قاری قرآن بخوان قرآن، بخوان قرآن
اجرای روضه با خود مادحین هست این روضه را خودتان اجرا کنید لطفا👆👆
👇👇👇👇
تایپ و اجرای روضه
مداح پیرزاده🎤
۱۴۰۲/۱۱/۹
یارب به کنج زندان برلب رسیده جانم
زهر جفا رسیده تا مغز استخوانم
آمد مرا به لب جان
کجایی ای رضاجان
کجایی ای رضاجان ۴🌴
از بس ستم کشیدم کاهیده شد تن من
کس نشنود دراینجا یک لحظه شیون من
مردم زجور عدوان
کجایی ای رضا جان
کجایی ای رضاجان ۴
زهر جفای دشمن زد بر دلم شراره
این قلب خون تر از خون گردیده پاره پاره
عمرم شده به پایان
کجایی ای رضاجان
کجایی ای رضاجان ۴🌴
در زیرکند و زنجیر بی یاورو اسیرم
از بس ستم کشیدم راضی شدم بمیرم
بیاتودر کنارم
کجایی ای رضاجان
کجایی ای رضا جان ۴
.
#زمزمه
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_من_دربدر_عشق_ابالفضل_و_حسینم
۵۴
یا موسی جعفر تو گل باغ ولایی
هفتم گل دین از نسب شیر خدایی
تو باب حوائج،تو حبل المتینی
چون جد غریبت،تو حامی دینی
یا موسی جعفر۲
بر تو ز کرم ذات خدا داده موالی
در گوشه ی زندان بلا غرق ملالی
در گوشه ی زندان،با دیده ی گریان
مشغول عبادت،در خدمت یزدان
یا موسی جعفر۲
خون شد دل تو از ستم دشمن قرآن
مرگت ز خدا خواسته ای با دل سوزان
زد شرر به جانت،زهر ستم و کین
خون شد جگر تو،ای فدایی دین
یا موسی جعفر۲
شیعه بزند زین همه غم های تو فریاد
مانده است سه روز پیکر تو بر پل بغداد
ای نور ولایت،غربتت عیان شد
قامت گل تو،در غمت کمان شد
یا موسی جعفر۲
از زهر ستم موسی جعفر شدی خاموش
با دست رضا گشته ای مولی تو کفن پوش
داغ گل زهرا،شد دوباره تازه
گشته پیکر تو،تشییع جنازه
یا موسی جعفر۲
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
#امام_موسی_ابن_جعفر
.
#شهادت_امام_کاظم
#دوبیتی #رباعی
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
به آیات خدا زنجیر بستند
به دستان دعا زنجیر بستند
چرا تابوت او سنگین نباشد
پر پروانه را زنجیر بستند
..........
.
#شهادت_موسی_بن_جعفر
پرواز دل است و صحن روح افزایش
دارد چه صفایی حرم زیبایش
بغداد چگونه یاد مشهد نکنیم
با دیدن گنبد و کبوترهایش
..........
.
اگر چه بسته در زنجیر دستم
به یاد مادرم در خود شکستم
در و دیوارِ زندانم گواه است
که گریانِ در و دیوار هستم
.........
.
دل او از سقیفه شعله ور شد
دو دست بسته اش ارث از پدر شد
تنش بر تخته ی در روضه میخواند
که او هم کشته ی دیوار و در شد
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.
.
#نوحه_سنتی
#واحد
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_سالار_زینب
سوره ی نور است در کنج زندان
بسته در زنجیر شد دست قرآن
باب الحوائج موسی ابن جعفر
سجاده ی او از خاک نمناک
در ظلمت محبوس شد ماه افلاک
باب الحوائج..........
به ملاقاتش چه ظالمانه
دشمن می آمد با تازیانه
............
نوحه خوان گشته زهرای اطهر
زینت عرش است بر تخته ی در
.............
یوسف زهرا افتاده در چاه
حضرت رضا آجرک الله
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر
#شهادت_موسی_بن_جعفر علیه السلام
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج
#امام_کاظم _علیه السلام
حاج منصور ارضی
قَعرِ سُجون سَرایم و مأنوس با بلام
با دستِ بسته بی کسم و تنها چو حیدرم
سر بی عمامه، پای برهنه رُخم کبود
یا ربّ ببین یهود چه آورده بر سرم
از ارتباط صورت و زانو من آگَهَم
از چه میانِ کوچه زمین خورد مادرم
هم بر عبا و صورت من، جای پای اوست
از بس که زیر پاست جسمِ اَنوَرَم
گر صحبت از اُخَلِّصَ الاَشجار میکند
تا سینه بین خاک فرو کرد پیکرم
.
دودمه امام کاظم ع
زیر زنجیر بلا خورد شده بال و پرم
به کجایی پسرم
دم افطار شد از زهر جفا خون جگرم
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
گوشهء زندان غریبی مانده زیر دست و پا
یا علی موسیالرضا
خورده با صورت زمین از ضربهء یک بی حیا
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
اين سیه چال کجا گوشهء گودال کجا؟
یاحسین یا جداه
ساق بشکسته کجا و تن پا مال کجا؟
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
با لب تشنه کنم یاد شهید کربلا
بهر دیدارم بیا
سینهام سوزد به یاد لاله های نینوا
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
دخترت زهرا و آقازاده ات سلطان ماست
عشق تو در جان ماست
سرزمین بچههای فاطمه ایران ماست
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
السلام ای حضرت باب المراد عالمین
ای غریب کاظمین
کربلایی کن دل تنگ مرا جان حسین
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
کنج زندان غریبی این دعای من شده
ای رضا جانم بیا
این سیه چال جفا کرب و بلای من شده
#دودمه
#امام_کاظم_ع
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#امام_کاظم__ع__روضه
در میان هلهله سوز و نوا گم می شود
زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود
بس که بازی می کند زنجیر ها با گردنم
در گلویم گریه های بی صدا گم می شود
در دل شب بارها آمد نمازم را شکست
در میان قهقه صوت دعا گم می شود
چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم
وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود
تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش
راه مادر در میان کوچه ها گم می شود
بین تارکی شب چون ضربه خوردم آگهم
آه، در سینه به ضرب بی هوا گم می شود
از یهودی ضربه خوردم خوب می دانم چرا
گوشوار بچه ها در کربلا گم می شود
***قاسم نعمتی
17420_1614702189070.mp3
379.3K
#امام_کاظم__ع__نوحه
گل پیغمبر موسی جعفر
کاظمین گشته از غمش محشر
آه و واویلا (۲)
هفتمین مه شد راحت از غم ها
می رود سوی حضرت زهرا
آه و واویلا
کاظمین باشد در عزا امشب
از غم موسی کربلا امشب
آه و واویلا
شد شهید کین یوسف زهرا
از غم داغش خون شده دلها
آه و واویلا
با دل سوزان دیده ی گریان
جای موسی شد گوشه ی زندان
آه و واویلا
سندی از کینه بی بهانه زد
گل زهرارا تازیانه زد
آه و واویلا
با خدای خود میکند نجوا
شد ز داغ او غربتش معنا
آه و واویلا
مرگ خود را او از خدا میخواست
هر کجا بهرش بزم غم برپاست
آه و واویلا
سوزد از داغش نورعین او
شده در ماتم کاظمین او
آه و واویلا
خون دل عالم ز این همه بیداد
پیکرش مانده بر پل بغداد
آه و واویلا
شد تنش تشیع آن امام پاک
پیکر جدش پاره روی خاک
آه و واویلا
پیکر او بر دوش یاران بود
جد او زیر سم اسبان بود
آه و واویلا
#امام_کاظم__ع__روضه
سبک: #همه_جا_کربلاست
زهر هارون زده شعله بر پیکرم
آمده دیدنم فاطمه مادرم
برده هوش از سرم اشک خیرالنساء
آه و واویلتا، آه و واویلتا
صید بشکسته پر مانده ام در قفس
استخوان ستم بسته راه نفس
خون دل خورده ام از جفا ای خدا
آه و واویلتا، آه و واویلتا
سِندی فتنه جو طاقتم را ربود
پیکر خسته ام شده زخم و کبود
کی شود جان من از اسارت رها
آه و واویلتا، آه و واویلتا
دست و پایم بود بسته در سلسله
تازیانه شده توشه و راحله
که نموده مرا به ستم مبتلا
آه و واویلتا، آه و واویلتا
از جفای عدو شد رضا بی پدر
کنج زندان شده پاره پاره جگر
تا دم واپسین از غم کربلا
آه و واویلتا، آه و واویلتا
کنج زندانِ خود روضه خوان توام
لحظه هایی دگر میهمان توام
بهر دیدار تو می کنم التجا
آه و واویلتا، آه و واویلتا
.
#امام_کاظم__ع__روضه
🔳 #سبک کوفه را ماتم گرفته
من به هجران مبتلایم
راحتم کن از بلایم
راحتم کن دگر اى حبیبم
من غریبم، غریبم، غریبم
🔳من غریبم، غریبم، غریبم
من که بى جرم و گناهم
گشته زندان قتلگاهم
موسى جعفرم، من غریبم
هفتمین رهبرم، من غریبم
🔳من غریبم، غریبم، غریبم
رخ نهادم چون غریبان
روز و شب بر خاک زندان
زین جهان می روم سوى داور
در جنان می روم نزد مادر
🔳من غریبم، غریبم، غریبم
خواهم هر دم از خدایم
دیدن روى رضایم
اى رضا جان من اى رضا جان
نور چشمان من اى رضا جان
🔳من غریبم، غریبم، غریبم
🖤🖤🖤🖤
🥀 #امام_کاظم_ع
🥀 #سبک امشب به صحرا بی کفن
در گوشه زندان شدم بی مونس و تنها
خلّصنی یا الله
بنما نظر بر حال من ای خالق یکتا
خلّصنی یا الله
در گوشه زندان خدا بی جرم و تقصیرم
در کُند و زنجیرم
دور از عیال و خانمان از کینه اعدا
خلّصنی یا الله
ای نور چشمانم رضا نزدم نمی آیی
مردم ز تنهایی
من آرزو دارم ببینم رویت ای بابا
خلّصنی یا الله
پر بسته کنج این قفس
دیگر فتادم از نفس
خلّصنی یا الله
🥀خلّصنی یا الله
کنج سیه چال بلا
می سوزم از زهر جفا
صیدی گرفتارم
بی یاور و یارم
🥀خلّصنی یا الله
از دوری اطفال من
افسرده گشته حال من
غریب و تنهایم
دلتنگ زهرایم
🥀خلّصنی یا الله
محزونم و خونین جگر
از من ندارد کس خبر
آتش به جان هستم
بی همزبان هستم
🥀خلّصنی یا الله
دارم به دل درد نهان
می سوزم از زخم زبان
در کُند و زنجیرم
از زندگی سیرم
🥀خلّصنی یا الله
🖤🖤🖤🖤🖤