eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *شیخ جعفر شوشتری روضه علی اکبر می‌خوند می‌گفت: نمیگم روضهٔ شهادت علی اکبر میگم روضهٔ وفات حسین... بعد ادامه می‌داد می‌گفت: نه یک وفات، بلکه وفات‌های حسین...مقاتل می‌نویسند همه اومدن اذن میدان بگیرن آقا بهشون جواب رد میداد جُون غلام امام‌حسین با چه زبون ریختنی اجازه میدان گرفت... قاسم ابن الحسن به چه التماسی افتاد عمو اجازه داد.. اما تا علی اکبر گفت: بابا من برم؟ ابی عبدالله تعلل نکرد گفت برو‌ پسرم.. اولین شهید بنی هاشم بعد اصحاب علی اکبره.. اصحاب گفتن تا ما هستیم یک نفر از بنی هاشم نباید بره.. به خدا پای حرفشون ایستادن.. آماده شد اومد سمت خیمه‌ها زنها همه دور علی اکبر رو گرفتن. این بچه‌ها خودشونو به بازوی علی اکبر آویزون می‌کردن.. زنا می‌گفتن "ارحم غربتنا" به غریبی ما رحم کن. ابی عبدالله اومد تو خیمه فرمود: رهاش کنید"فَإنه مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ" علی اکبر من ذوب شده، حل شده در خدای خودش بذارید بره..امام سجاد می‌فرمود: من از شدت تب می‌سوختم تو خیمه، یه وقت دیدم کف پام کمی خنک شده چشمامو باز کردم دیدم برادرم هی صورتش رو به کف پام میکشه.. صدا می‌زنه.. داداش حلالم کن منم دیگه رفتنیم..نوشتن این دو تا آقازاده هم رو در آغوش کشیدن و گریه کردن.برا غربت پدر، برا وداعشون. حالا علی اکبر آماده رفتنه باید سلاح به تن ببنده. شیخ جعفر میگه ابی عبدالله سلاح رو به تن علی اکبر بست.اما حالا می‌خواد سلاح ببنده آروم می‌بنده.می‌خواست سوارشه از مرکب میاردش پایین ببینم زره اتو محکم کردم یا نه، ببینم خودتو درست بستم یا نه،ببینم شمشیرتو درست بستم یانه، سوار بر مرکب شد شیخ جعفر میگه ابی عبدالله قدری نفرین کرد، قدری دست پشت دست گذاشت،قدری محاسن خودشو به دست گرفت، میگه دیدیم دستاشو برد بالا علی اکبر می‌رفت حسینم پشت سرش راه می‌رفت"اللَّهُمَّ اشهَد عَلى هؤُلاءِ القَومِ، فَقَد بَرَزَ إلَيهِم غُلامٌ أشبَهُ النّاسِ خَلقاً وخُلُقاًو مَنطِقاً بِرَسولِكَ" شیخ جعفر میگه اشک متصل از چشمای حسین میومد. اومد تا جایی که صداش برسه به لشکر صدازد. ای لشکر بیچاره‌ام کردی ببین من کیو دارم می‌فرستم سمت شما. جنگ نمایانی کرد همه رو بیچاره کردتعداد رو مقاتل آوردن. علی اکبر برگشت روبروی پدر قرار گرفت"یَا أَبَه الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی‏" بابا! تشنگی بیچاره ام کرده سنگینی سلاح داره اذیتم می‌کنه اگه کمی آب باشه بهتر می‌تونم بجنگم.شیخ جعفر شوشتری میگه سخت‌تر از روضهٔ جان دادن علی اکبر اعظم مصیبتها آب خواستن علی اکبر از ابی عبدالله بود. میگه این جمله انقدر سنگین بود حسین دستاشو برد بالا می‌زد تو سر خودش صدا زد"هاتَ لِسانَک" این زبونتو بده به من یه کام سنگین گرفت از پسرش.. چنان بغل کرد علی اکبرو.دوباره علی اکبر رفت سمت میدان جنگ نمایانی کرد. نوشتن باز هم تعداد زیادی را به درک واصل کرد. کم کم تعداد زخم‌ها زیاد شد.در بعضی از نقلهاست وقتی مختار مُرّة بن مُنْقُذ رو گرفت گفت: تو قاتل علی اکبری؟ گفت: من یه نفرم هزاران نفر تو قتل علی اکبر نقش داشتن.مُرّة بن مُنْقُذ ضربهٔ اول و اساسی ترین ضربه رو زد.دور زد صدا زد.. آثام عرب به گردن من اگر داغشو به دل باباش نذارم. اومد دور زد از پشت شمشیر و زد به فرق علی.. این اساسی‌ترین ضربه‌ای بود که به فرق علی اکبر خورد اکبر بی‌رمق شد.دست‌ها رو دور گردن اسب انداخت. اسب جنگی آموخته است سوارش وقتی زخمی شد به سمت لشکر خودی ببره اما دیدن این خونه فرق علی ریخت رو چشم اسب،اسب مسیر و اشتباه رفت، رفت تو دل دشمن، دشمن کوچه باز کرد یکی افسار اسب رو گرفت هر کی عقده از علی داره بیاد" فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً" تکه کردن این آقازاده رو افتاد به زمین باباشو صدا زد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سید جعفر شوشتری میگه: کنار بدن قاسم امام حسین مثل باز شکاری اومد. اما کنار بدن علی اکبر با تأنی میومد دیگر توان نداشت. اومد دید یه گوشه شلوغه نیزه‌ها، شمشیرها، بالا میره پایین میاد.. تا چند قدمی علی اکبر رسید حسین رکابشو گم کرد.افتاد از رو اسب به زمین تا اومد بلند شه دید نمی‌تونه.. هی میومد بلند شه هی این زانو تا می‌خورد می افتاد رو زمین..نوشتن با زانو قدم برداشت هی می‌گفت: ولدی.. ولدی... اومد کنار بدن علی اکبر.. اومد صورت به صورت علی اکبرش گذاشت..انقده بلند بلند ناله زد ابی عبدالله... اما برای اینکه اب عبدالله جان نده کنار بدن علی اکبر.. باید یه اتفاقی جلوه کنه باید یه مصیبتی بالاتر جلوه کنه.. ذهن و فکر ابی عبدالله که درگیر علی اکبره جای دیگه بره. یه وقتی دید بین این همه نامحرم صدای زینب میاد.. ابی عبدالله تا صدای زینبو شنید بلند شد حالا زینب نشست خواهر خودشو رو بدن علی اکبر انداخت. مهيّج الأحزان نوشته صحنه رو دید، دید بی‌قرار شده زینب، عباشو درآورد کشید رو تن خواهر.. علی رو هم از منزل میبردن یه وقت دید زهرا افتاده رو زمین.. اونقدر خون از سینه ی بی بی اومده مولا عبا رو درآورد رو تنِ زهرا انداخت...* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند «ای حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•هر کس که عمر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هرکس که عمر خویش را باعشق سر کرد از اول عمرم هوای دردسر کرد من با کسی از گریه ام چیزی نگفته ام یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد *این روزا هر کس شما رو ببینه حرفی هم نزنی نگات کنه میفهمه گریه کردی و پریشونی و روضه بودی...* من با کسی  از گریه ام چیزی نگفته ام یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد حتمأ سرم را می‌گذارم زیر پایت از کوچه ی ما هم اگر روزی گذر کرد هر چه که من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد این بار هم دیر آمدم روضه ولی کَن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد *دیر اومدم تا آمدم و نشستم و گفتم حسین! اشک منم سرازیر شد قربون اسمت برم آقا جانم!...* گاهی خوشی با گریه حاصل می شود پس هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جت بی تو عذابش ز جهنم کم نیست *شادی من همین گریه کردن تو روضه است حسین!...* می کُشی مرا حسین می کُشی مرا حسین هر چند ما را عشق او دیوانه کرد مِهر علی اکبرش دیوانه تر کرد *قربون جَوُونت برم آقا جانم آقا جانم....* *یه عده آمدن مدینه خدمت ابی عبدالله گفتن ما خیلی تعریف آقا زاده علی اکبر رو شنیدیم اومدیم زیارتشون کنیم آقا زاده آمدن جمال دل آراشون رو دیدن مجذوب این جمال و کمال شدن، حضرت فرمود: دوستش دارید؟ گفتن: بله آقا! آقا فرمودند: اگه یه خار به پاش بخوره چیکار میکنید...؟ گفتند: خدا نکنه آقاجان! تیر به قلب ما بخوره و خار به پای این آقازاده نخوره... ای کاش آقا فرموده بودن: پس من چه دلی دارم، یه روزی میاد میبینم تمام دشت رو پر از علی اکبر کردن... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•با اکبر او‌ نیزه کاری کرد.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی باغبان خسته فهمید یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثل کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد "السلام علیک یابن رسوالله و ابن امیرالمؤمنین، و ابن حسین ابن علی و رحمته الله و برکاته" "چشم دلتو باز کن پایین پای قبر ابی عبدالله خودت رو ببین..." "و لعن الله من استخف بحقکم..." "ابراهیم پدره، اومد پسرش اسماعیل رو راضی کنه، گفت: خداوند منو مامور کرده تو رو قربانی کنم... اما کربلا این قضیه عکس اتفاق افتاد، کربلا پسر آمد پدر رو راضی کنه... بابا! آمدم اجازه بدی برم، از صبح هر کی آمده اجازه بگیره ابی عبدالله معطلش کرده، به یکی میگه تو یادگار برادر منی، به یکی میگه تو غلام من بودی آزادی... به یکی میگه تو مهمان منی، به یکی میگه تو تازه دامادی... اما تا علی اکبر گفت میخوام برم، گفت برو بابا... فقط علی جان! من نگویم مرو، ای ماه برو لیک چندی بر من راه برو.. یه چند قدم بر بابای پیرت راه برو... بزار بار آخر قد و بالاتو ببینم... فرمود: علی جان! از مخدرات خداحافظی کن... آمد از بانوان خداحافظی کنه، ریختن دور علی، یکی زره شو مرتب میکنه ، یکی موهاشو مرتب میکنه... دختر حسین آمد جلو علی اکبر! "ارحم غربت اَبینا» بابامون غریبه... علامه شوشتری میگه: خانم سکینه یا اُمِّ کلثوم میگه: یه وقت دیدم بابام سر رو روی چوبه خیمه گذاشته الانه که جون بده...‌ آقا علی اکبر سوار بر مرکب راه افتاد.ابی عبدالله هم بی اختیار دنبالش راه افتاد...* در رفتنه جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود محاسن رو به دست گرفت، یه مقداری گریه کرد، یه مقدار نفرین کرد... صدا زد خدا شبیه ترین جوان خَلقاً و خُلقاً منطقاً به رسول خدا رو دارم میفرستم... تا ابی عبدالله به خودش اومد، دید مقابل لشکر ایستاده، تا این اندازه آمده جلو یه نگاه به عمر سعد کرد "یَابْنَ سَعْد! قَطَعَ اللهُ رَحِمَكَ كَما قَطَعْتَ رَحِمِی" ای پسر سعد خداوند ریشه خویشان تو را قطع کند، چنانکه رشته خویشانم را قطع کردی... علی اکبر جنگ نمایانی کرد، دوباره یه نامرد کمین کرد یه نفر از پشت سر یه عمود به فرق آقا زد، روی گردن اسب افتاد شاید یه طرف گردن اسب سر آویزونه جلو چشم رو گرفته، یه طرف دست جلو چشم دیگه رو گرفته، این حیون راه رو گم کرد دورش کردن یکی شمشیر میزنه، یکی نیزه میزنه... مقتل بگم: "فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِربا"بابا! منم رفتم بابا! ابی عبدالله آمد بالا سر علی اکبرش نشست...* میخواستم بغل کنم او را ولی نشد از لای پنچه ها جگرم ریخت بهم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•پاشو‌ مؤذن حرم.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پاشو موذن حرم یک سری به حرم بزن جلو حرم قدم بزن وقت اذونه دم بزن پاشو ببین رقیه خواهرت برای ما دست تکون میده تو رو به من نشون میده پاشو که داره جون میده رسید حسین چجوری؟ تا جسم علی دوید حسین اون آخرا خودش رو روی زمین میکشید واسه تنهایی بابا پاشو کاری کن عزیزم نمیتونم بی تو پاشم منو یاری کن عزیزم منه پیرمرد که هیچ چی زینبو به کی سپردی؟ همه جا بوی تو میاد مگه چند تا زخم خوردی؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای دل سرمست... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای دلِ سرمست از لبیک عشق از چه راهی آمدی ای پیک عشق از مسیرت اندکی تعریف کن هر چه را که دیده ای توصیف کن ردّی از خون خدا را دیده‌ ای نور مصباح الهدی را دیده‌ ای بین راهت پیکری افتاده بود خیمه ای در انتهای جاده بود خیمه گاهی که ستونش محکم است وسعتش قدر تمام عالم است خیمه ی وصل حبیب، آن پیر دِیر خیمه ای که شد زهیر آنجا زهیر خیمه ای که در شب و روز دهم شد تجلی گاه "اکملتُ لکم" حق و باطل، هیچکس آن شب نخفت صاحب این خیمه با یاران چه گفت شرح سرّ عشق با اصحاب کرد بعد از آن تاریخ را بی تاب کرد هم از آن شب عاشقی آغاز شد هم درِ باغ شهادت باز شد جاودان شد تا ابد در عالمین خيمه ی سردار بی سر ها حسین در رکاب خود مُلازم ساخته خیمه ی او حاج قاسم ساخته ای عاشق ها حرم در خیمه است صاحب این عکس هم در خیمه است شد شهید او هم ز خوش اقبالی اش از رئیسی مانده جای خالی اش هر کجا هستی دل دریا کنی خیمه گاه عشق را پیدا کنی خیمه ی حق در میان غزه است بی قرار کودکان غزه است غزه در خون خودش یاقوت شد سقف بالای سرش تابوت شد من دلم این روزها ویرانه است زیر آوار کدامین خانه است ایستاده غزه اما مثل کوه زخمی اما سربلند و با شکوه آخر این راه غیر از نور نیست صبح پیروزی غزه دور نیست جُورها از دست دوران دیده ایم گرچه ما داغ فراوان دیده ایم *شب هشتم محرمه، شب جوونا، ببینم برا جوون حسین چه میکنی..* آه از داغ دل افروز حسین هیچ روزی نیست چون روز حسین * اما چه کردن با ابی عبدالله، تا اومد کنار بدن علی اکبر انقدر هلهله کردن، بگو حسین..* ای دل امشب بیشتر بی تاب باش محو آقازاده ی ارباب باش عزم میدان کرد، آقا نه نگفت هستی اش میرفت اما نه نگفت چند گامی پیش بابا راه رفت از حرم مَمسوسِ ذاتُ الله رفت *همچین که وداع کرد داشت میرفت، ابی عبدالله صدا زد اول چند قدم جلو من راه برو، یخورده قد و بالاتو ببینم* ای داغ او صبر از مقاتل می‌برد از حرم یک کاروان دل می‌برد در بیان گوهری نایاب خواست ساحلی آمد ز دریا آب خواست *اینجا همون نقطه ی طلایی روضه ست، علی اکبر رفت جنگ نمایانی کرد، یخورده وقتی جنگید برگشت سمت خیمه ها، رسید مقابل ابی عبدالله، "العطشُ قَد قُتِلَنی"، بابا تشنگی امون منو بریده.. ابی عبدالله اومد جلو لب هاش رو رو لبهای علی گذاشت، یعنی میخواست دو تا کار رو بکنه، یکی یبار دیگه لب پسرشو ببوسه، دوم اینکه میخواست بگه علی جان من از تو تشنه ترم..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•آمد از بابا بگیرد... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آمد از بابا بگیرد توشه را رفت تا بر پا کند شش گوشه را در دل میدان پیمبر آمده یا جوانی های حیدر آمده چشم در چشم خدا تکبیر زد زیر شمشیر غمش شمشیر زد از رکاب حق، نگین افتاد، وای زاده ی لیلا زمین افتاد، وای موج خون بر تارک افلاک ریخت تکّه تکّه آسمان بر خاک ریخت داغ لیلا را نمیفهمیم ما ارباً اربا را نمیفهمیم ما صحنه ها رد می‌شود از خاطرم روضه خوانِ بیتِ شعرِ نیّرم این بیابان جای خواب ناز نیست ایمن از صیاد تیرانداز نیست *آی نوکرا، حسینیا، همچین که علی اکبر روی زمین افتاد،" اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسولِ الله" یوقت دیدن ابی عبدالله از جلو خیمه هی میخوره زمین بلند میشه میگه ولدی علی! صدا زد دخترم غصه نخور یه عده ای میان آخرالزمان برا حسینت مثل زن جوون مرده گریه میکنن، شب علی اکبره، چه کردن با ارباب؟ هر چه کرد کنار بدن پاره پاره ی علی دلش آروم نشد، عاقبت دیدن صورت به صورت علی گذاشت، یا اباعبدالله! زینبی که همسایه اش میگه صداشو نشنیدیم، حتی سایه ی زینبو ندیدیم، روزگار یه کاری کرد یوقت دیدن زینب اومد وسط میدان، دست گذاشت رو شونه ی حسین، صدا زد.. داداش خدا صبرت بده، فریاد بزن بگو یاحسین..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•جانِ حسینی و... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج حیدر خمسه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی نگاه می‌کنمت فخر می‌کنم پیغمبرِ سپاه به دشت بلا علی کرب و بلا ز فیض وجودت منور است جان حسینی و نوهٔ مرتضی علی عشق است این دو منصب اباالفضلِ باوفا سقّا و تو مؤذن کرب‌ و بلا علی حفظت کند خدا پسرِ من برای من ای پشت گرمی همه خیمه‌ها علی *گفت اگه میخوای بری برو اما اول برو خیمهٔ مَحرمات..سکینه اینورش رو گرفته بود رقیه رفت رو گردنش گفت: نمیذارم بری از صبح هرکس رفت برنگشت .ما رو برگردون مدینه ..* احساس می‌کنم که ز تو می‌شوم جدا نفرین به روزگار بد و بی‌ وفا علی اِرباً اربا یعنی: پا نشی دیگه عصای دست بابا نشی دیگه یه جوری بپاشه از هم بدنت که رو دست بابا جانشی دیگه اِرباً اربا یعنی: کینه رو بیاد شمشیراشون تا رو ابروها بیاد یه جوری داغتو رو دل بذارن که بابات سمت تو با زانو بیاد *عمر سعد پسرهاشو آورد جلوی اباعبدالله گفت: ببین چه قد رشیدی دارن ..* ارباً اربا یعنی: پرپرت کنند تیغا رو راهی پیکرت کنند ارباً اربا یعنی: اکبر باشی و دشمنا هزار تا اصغرت کنند ارباً اربا یعنی: پاییزت کنند کشتهٔ شمشیرای تیزت کنند بعد از اینکه تیکه تیکه کردنت بشینن دوباره ریز ریزت کنند ارباً اربا یعنی: زیر جوشنت پاره پاره بشه حتی پیرهنت وقتی نیزه ها میکوبن بشینه روی هر کدوم یه تیکه از اون بدنت *وقتی بدنو جمع کرد دید شمشیرهایی که افتادند، گوشت علی رو لبه شمشیرهاست. با دست جمعش کرد ریخت، رو عبا، عبا رو برداشت، بدن ریخت رو زمین یهو برگشت :* «جوانان بنی هاشم بیایید علی رو بر درخیمه رسانید » ارباً اربا یعنی: اونقدر بزنن که زنا نالهٔ ممتد بزنند پسرتو جلو چشای تو بزنند هی بزنند هی بزنند ارباً اربا یعنی: نزدیک فرات پسرت رو بکشندجلو چشات بشینی گریه کنی گریه کنی دشمنا هو بِکِشن به گریه هات ارباً اربا یعنی: اکبر دیگه نیست اشبه الناس به پیمبر دیگه نیست ارباً اربا یعنی: بعد از این داداش رو سر خواهرا معجر دیگه نیست گر چه خاصیت یک نخل ثمر داشتن است نیمی از درد سرم چند پسر داشتن است به تو و قد رشیدِ تو حسودی کردند کار ِاین خیره‌ سران چشم نظر داشتن است میوه‌ی فصلی و در مرز رسیدن اما چیدن تو چه نیازی به تبر داشتن است باید از وسعت این دشت تو را جمع کنم تازه این کار به اما و اگر داشتن است *سرگرم علی بود وسط میدون جنگ ..یهو دید صدای زن میاد. برگشت دید زینبه باصدایی بلند گفت: وَلَدی وَلَدی پاشو عمه ا ت داره میاد نامحرما نبینند ..حسین! چقدر نگران نامحرما بودی.. صبح یازدهم نامحرما خواهرتو دوره کردن. رَجّاله ها ...آه ..* با سپر می‌زدند زینب را تا سحر می‌زدند زینب را «آه علی اکبرم آه علی اکبرم» داغیست، که بزرگترین داغ عالم است آن داغ را رواست که داغ جوان شمرد داغت بزرگ بوده که باید برای من این داغ را به وسعت هفت آسمان شمرد زخم سنان و خنجر و شمشیر و سنگ و تیر صد گونه زخم روی تنت می شود شمرد تعداد قطعه های تنت را به روی خاک باور نمی کنم بشود با زبان شمرد بالا سرت خمیده شدم مثل مادرم باید دگر مرا پدری قد کمان شمرد یادآورِ مدینه شدی دیدمت ز دور گویا غلاف تیغ به بازوت می زنند خون سرِتو دیدِ تو را کور کرده است در آن میانه چنگ به گیسوت می زنند فهمیده اند که نوهٔ مادرِ منی بیهوده نیست ضربه به پهلوت می زنند بالا سر تو که جسارت به من کنند این کوفیان چقدر کف و سوت می زنند *از امروز صداها گرفت ..آب نبود خیمه ی رباب شلوغ ..سهم آب رو برای رباب بردند ..همه تشنه بودند..حسین... * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجراشده نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ علی اکبر راه افتاد آرام آرام آرام دیدن ابی عبدالله نمیتونه خودشو نگه داره هی پشت علی قدم این مرکب داره علی و میبره حسین هم داره پشت مرکب قدم قدم میاد هی آسمان و نگاه میکنه هی محاسنش و بدست میگیره خدا شاهد باش یکی و فرستادم سمت میدان."أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلُقاً و مَنطِقاً بِرَسولِكَ"هر وقت دلمون برا پیغمبر تنگ میشد و مشتاق زیارت پیغمبر می شدیم علی اکبرو نگاه میکردیم. دیدیم حال ابی عبدالله عجیبه دیدن رفت پشت علی، مرکب علی رو می‌بره حسین پشت مرکب میاد تا جایی که صدا برسه یه وقت صدازد.." یابن سعد! قطع الله رحمه" خدا رحمتو قطع کن داری علی اکبرو ازم می‌گیری.. علی اکبر رفت جنگ نمایانی کرد برگشت." یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی"بابا تشنگی داره منو از پا میندازه سنگینی زره داره عذابم میده. علی اکبر دوباره رفت میدان جنگ نمایانی کرد بخدا قسم مثل امیرالمومنین این پسر ضربه میزد. بخدا قسم یاد ابی عبدالله که چنین فرزندی تربیت کرده در ذهن مردم کوفه موند. چه کرد علی اکبر در این میدان تاخت تاخت میمنه به میسره یکوقت دیدن خدا لعنت کنه "مُرّة بن مُنْقِذ عَبدی"رو گفت گناهان عرب به گردن من اگه داغش و به دل باباش نذارم.از پشت نامردی ضربه به فرق علی اکبر زد. رودرو کسی حریف علی اکبر نمیشد ضربه به فرقش خورد. علی اکبر دوتا دست و انداخت دور گردن اسب اما ضربه چنان شدت داشت توان و از علی گرفت اسبِ جنگی آموخته است یادش میدن سوار زخمی شد باید برش گردونه اما دیدن خون فرق علی ریخت رو چشم اسب مسیر و اشتباه رفت. افسار مرکب و گرفتن براش کوچه وا کردن دو طرف ایستادن سر فرصت قطعه قطعه کردنش" فقطعوه بسیوفهم اربا اربا "همینقدر برات بگم تا افتاد بابا رو صدا زد.. شیخ جعفر شوشتری میگه آقا اومد کنار بدن قاسم مثل باز شکاری به سرعت رسید اما تا به اکبر رسید دیگه رمق از تن حسین رفته بود رسید کنار اکبر دید دارن فرار میکنن کجا میرید بیچاره ام کردید. جوونمو به خاک و خون کشوندید کجا میرید دیدن آقا رکابو گم کرد اینجا اولین بار بود آقا از اسب زمین افتاد دیدن میخواد رو زانو خودشو بکشه بیاره بالا بایسته نمیتونه.. با زانو بگم کشان کشان هی میگفت "ولدی ولدی ولدی ولدی ولدی ولدی" اومد سر اکبرو به دامن گرفت علی اکبرو بغل کرد. دیدن آقا این انگشت و برد تو دهن علی این لخته خونارو بیرون آورد. یبار دیگه بابا صدا بشنوه امشب من این عبارته مقتله همچین که خون و از دهان علی پاک کرد دو تا دست و گذاشت دو طرف صورت علی هی دندونای علی رو میبوسید..* جوونای فامیل بداد بَرسید بَزنین چه سرتیر بداد بَرسید عصاره بیارید به داد بَرسید عباره بیارید به داد بَرسید ای داد بیداد زمین گیر بیدما ای داد بیداد جوونا جوونا یواش بَبرید تنه غرق خونا یواش بَبرید *آقا من نمیدونم من یک سوال میخوام بکنم .مگه اینا دور حسین و نگرفته بودن سوال من اینه زینب چجوری اومد اولین بار بود دختر علی جلو‌ نامحرما...تا دیدن زینب اومد نشست رو تن علی اکبر دیدن آقا عباشو اول انداخت رو زینب. "بنی هاشم احملوا اخاکم الی الفسطاط "جوونا بیاید بیاید حسین و یاری کنید. جوونا اومدن عبای خودِ حسین و پهن کردن بدن علی اکبر و تو عبا گذاشتن ببرن.. عبارت مقتله.. لما قتل علی بن الحسین علیهم السلام وقتی علی اکبر جون داد. ابی عبدالله رفت سمت خیمه چجوریشو بگم "باکیاً، گریاناً حزینا" همهمه وجودش و گرفته بود. حالا این عبارت "مایوسنا نفسه" دیگه آقا امید به زنده بودن نداشت از خودشم نا امید شد ...حسین* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ای آفتاب... و توسل حضرت علی اکبر علیه السلام اجراشده نفسِ حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای آفتاب روشن شب های کربلا پیغمبر دوباره ی صحرای کربلا ای از تمام آدمیان برگزیده تر نوح و خلیل وآدم و موسای کربلا یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا آب فرات و علقمه و گنبد حسین یا تل زینبیه و هر جای کربلا هر چند دیدنی است ولی دیدنی تر است پایین پای مرقد آقای کربلا *وقتی میرسی پایین پای کربلا دیگه قدمت حرکت نمیکنه. وقتی سرت رو روی ضریح ابی عبدالله میگذاری با گوش دلت صدای بابا رو میشنوی هی میگه "ولدی،ولدی" گر چه علی اکبر سر نداره ولی سرش زیر قدمهای بابا* نزدیک تر به محضر آقاست جای تو پایین پایی و همه پایین پای تو پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی خورشید بود جلوه ی طوری که داشتی شب زنده دار بودی و ذوب خدا شدی در بندگی گذشته حضوری که داشتی ای سر به زیر و از همگان سربلند تر تسکین عمه بود غروری که داشتی خَلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود در کوچه های شهر عبوری که داشتی این آفتاب توست که خورشید مان شده یا که پیمبر است دوباره جوان شده یک لحظه ای کنار بزن این نقاب را بیچاره کن به صبح دمی آفتاب را اینک خودی نشان بده تا سجده ات کنم از من مگیر فرصت این انتخاب را نور جبین نیمه شب در تهجدت در هم شکسته کوکبهٔ ماهتاب را آباد باد خانه ات ای زلف پر گره من از تو دارم این دل صاحب خراب را دستار را ببند و کنارم قدم بزن شاید کمی نظاره کنم بوتراب را *علی اکبر جگر باباست همه ی هستی باباست. بچه‌های ما پاره های جگر ما هستن.پدر و مادری که داغ جوون میبینه جگرش میسوزه.خدا رحمت کنه مرحوم‌حاج حسین کبیر و پدر شهید بود روضه خون بود وقتی می خواست روضه علی اکبر بخونه گریه می کرد داد میزد.یقه اش رو‌پاره می کرد. یه جمله میگفت. میگفت: از موقعی که داغ پسر دیدم جگرم میسوزه.هر چی آب یخ میخورم جگرم خنک نمیشه بعد مدتی دیدن آرام داره گریه میکنه گفتن چی شد تو‌ که داد میزدی بلند بلند گریه می کردی ؟گفت یه شب ارباب رو در خواب دیدم. امام حسین جمله ای گفت دیگه خجالت می کشم داد بزنم.حضرت فرمود: شیخ حسین چیه اینقدر داد میزنی گفتم آقا از موقعی که داغ جوون دیدم جگرم میسوزه هر چی آب یخ میخورم جگرم خنک نمیشه.حضرت یه نگاه به من کرد فرمود: شیخ حسین تو تازه بدن ارباً اربا ندیدی * حرفی بزن اکبر من دیگه بریدم تا کنار جسمت با زانو رسیدم ریختن به هم ای وای کل بدنت رو رو عبا میذارم اعضای تنت رو خزونم کردن میبینی نصف جونم کردن سر پیری عزادار جوونم کردن خزونم کردن، خزونم کردن *بلند،بلند داد میزد آخه کنار هر بدنی میرفت با اون حرف میزد.با حبیب حرف زد. اباالفضل جان دربدن داشت حرف زد. اما کنار بدن علی که رسید کار بدن علی تموم شده بود. هر چی صدا میزد ولدی هر چی داد میزد ولدی ،ولدی،ولدی.نوشتن"صاح الإمام سبع مرات" هفت بار داد زد ولدی،ولدی اونقدر بلند داد میزد صداش به خیمه ها رسید. یه مرتبه دیدن یه خانمی از تو خیمه بیرون دوید صدا میزنه وا اخیا وای برادرم،وای برادرم.دوید خودش رو رسوند تا رسید کنار بدن دید بدن اربا اربا است..چادرش رو‌ کشید رو بدن‌ علی اکبر حسین نبینه.امام حسین شانه های زینب رو گرفت بلندش کرد. خیز از جا آبرویم را بخیر عمه را از بین دشمنها ببر *دو جا فقط زینب کبرای از خیمه بیرون آمده،مظهر حیاست. مازنی میگه سال همسایه زینب کبری بودم یه بار قد وبالاش رو ندیدم چی شد دوید ؟یه بار برا علی اکبر دوید ،یه بار دیگه هم میدون اومد اما بار دوم دیگه پا برهنه اومد هی زمین میخورد بلند میشد هی صدا میزد حسین * لشکر کوفه دوره اش کرده‌اند سنگ و تیرش زدن تا نیشد آنقدر نیزه خورد بر جسمش نیزه بر روی نیزه جا میشد شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا میشد کاش میشد که زینبش نرسد یا که از روی نیزه پا میشد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•مرا با اشک شیر داده... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین جان! مرا با اشک شیر داده مادر در عزاخانه که طعمی بهتر از معجون اشک‌ و شیر مادر نیست حسین جان! نه من آباء و اجدادم تمام نسل اندر نسل گدا هستیم چون آقاتر از آقای بی سر نیست یقیناً چشمه ی فیض است چشمی که پر از اشک است ندارد سود قطعا دیده ای که در غمش تر نیست بدون غمزه دل بردی ندیده عاشقم کردی همیشه بنده ات هستم که چون تو بنده پرور نیست زیاده خواستم از زعم خود تو بیشتر دادی که جای دیگری یک کیسه زر چندین برابر نیست مرا پاگیر کردی بس که پی درپی کرم کردی کسی مانند تو‌ حداقلش حداکثر نیست آقای مهربونم! مرا مخلصترم کن تا پسند مادرت باشم که چیزی از رضایتمندی صدیقه بهتر نیست *چی بهتر از اینکه مادرت از دستم راضی باشه..اصلا بهتر از اینم هست آخر شب مه روضه تموم‌ میشه داری میری مادر بهت بگه ممنونتم از دستت راضیم امشب خوب برا حسینم گریه کردی، خوب برا حسینم به سر و سینه ات زدی.‌* حسینی بودن ما از دعای مادرش زهراست هر آنکس که حسینی نیست با زهرای اطهر نیست محرم آمد و لبیک هل من ناصرت هستیم خدا را شکر پای روضه هایت گوش هامان کر نیست قیامت می کنی. روز قیامت با حضور خویش اگر بی سر نیایی عرصه ی محشر که محشر نیست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•نسیم از پرچمت رد ... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روایت میگه وقتی بی بی وارد صحرای محشر میشه از یه گوشه ای بی بی، وارد محشر می شه از یه طرفی هم همه میبینن یه آقای بی سری وارد محشر میشه. امام حسن از یه طرف ابی عبدالله از یه طرف بی سر وارد میشه.. روایت میگه: بی بی از امام حسن سوال می کنه میگه حسنم پسرم این آقایی که بی سر وارد شده کیه؟؟بی بی میدونه میخواد روضه بخونه اهل محشر گریه کنند پسرم این کیه اینجوری سر به بدن نداره؟ امام حسن عرضه میدارن به مادرش ،مادرجان این پسرت حسینه، مادر اینقدر گریه می کنه ناله می زنه. اونجا یکی یکی مثل مرغی که از لابلای سنگها میگرده دونه رو پیدا می کنه یکی یکی نوکرای حسینشو،گریه کنای حسینشو، سینه زنای حسینشو جدا می کنه تو بیا..من یادم‌ نرفته شما در دنیا چجوری برا حسینم گریه می کردید وقتی پیغمبر وارد شد بی بی گریه می کرد آقا فرمود: چی شده دخترم؟ عرضه داشت باباجان بچه ای که در رحم دارم با من حرف میزنه، گفت: خوبه ک دخترم قربونت برم، نه یه حرفهایی میزنه دل منه مادر رو بهم ریخته.. چی میگه عزیزدلم؟ بابا جان! هی میگه "اناالغریب" ولی یکی دو روزه من هر چی آب می خورم بازم آروم نمیشه بازم هی میگه "انا العطشان"، پیغمبر روضه خوند مستمع و‌گریه کنم دخترشه، گریه هاش که تموم شد سوال کرد از محضر پیغمبر،باباجان،من نگران حسینم، کسی هست برا حسینم گریه کنه؟ من هستم شما هستی؟باباش علی هست داداشش حسن هست ؟؟ نه، هی میگفت: غریبم حسین، کسی نیست برا حسینم گریه کنه پیغمبر اونجا مژده ی شماها رو‌ داده ، فرمود: دخترم نگران نباش از امت من یه عده ای مردها و زنهاشون برا حسینت ضجه میزنن، بلند بلند گریه می کنن. انقدر بی بی خوشحال شد به پیغمبر عرضه داشت باباجان خدا به من اجازه میده اینها رو شفاعت کنم؟ فرمود شفاعت محشر دست توعه، تو هر کیو میخوای میتونی ببری ، اونجاست که بی بی یکی یکی شما رو جدا و سوا میکنه..* نسیم از پرچمت رد شد حیات تازه ام بخشید دم عیسی بن مریم نیز این سان روح پرور نیست نگو‌من آمدم روضه نگو‌من آمدم هییت به اینجا آمدن بی دعوت زهرا میسّر نیست *بی بی اومده یکی یکی شما رو دعوت کرده ، گفته پاشو برو..* خانه بودم فاطمه آورد تا اینجا مرا همه ی شماها رو یکی یکی، لیست پیش خانومه، یهو به دلت میفته بیای هیئت، بی بی گفته بیا، هر چی مادرم بگه رو چشمام میذارم..فقط خانم جان، ای کاش ما مدینه بودیم..* به گوشم یا حسینی خورد و اشکم مثل باران ریخت که مثل اسم زیبای تو اسمی گریه آور نیست بده خرج سفر تا کربلایت را دلم لک زد مرا چون سالکان پای سلوک‌و‌ چون ملک پر نیست من از خدمت به این ارباب سلطانی نصیبم شد کسی که غیر از این دربار نوکر شد که نوکر نیست نشستم پای منبر یادم آمد خواهرت می گفت بیا از نیزه پایین غیر زینب پای منبر نیست یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید یا که بردید به تشییع پدر را نبرید پدری داغ جوان دید ملامت نکنید روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید چون رمق نیست تکانی بدهد پایش را پس بگیرید همه زیر بغلهایش را نکند ناله که زد طبل برایش بزنید جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید آی مردم! جگر سینه زنان غم دارد غم سنگین شب هشت محرم دارد غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید ولدی گفت نشست و ز جگر آه کشید ای جوانمرد جوانمرگ شدی یا نشدی پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است نیستی و همه ی دشت پیمبر شده است آه علی جان! زرهت حرز علی داشت دریدند چرا گرگها چنگ به روی تو کشیدند چرا داغ سنگین تو را شانه ی من تاب نداشت تشنه بودی پدر تشنه ی تو آب نداشت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net