eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ابی عبدالله این نامه رو خوند. میگن حسین هی گریه کرد هی اشکاشو پاک کرد. هی نامه رو روی چشمش.. روایت میکه پشت خیمه ها دست گردن قاسم انداخت، قاسم دست گردن عمو انداخت. اینجا وقتی میخواد دست گردن عمو بندازه هی رو پاش بلند میشه. قد یه سیزده ساله مگه چقدره؟ میگه اینقدر گریه کردن "حتی غُشیَّ علیهما..." هر دو رو زمین افتادن. یه موقع هوایی از روضه جلوتر میری عیبی نداره. اینجا رو پاش وایساد، دست گردن عمو بندازه. وقتی داشتش بدنو ابی عبدالله می آورد، پاهای قاسم رو خاک کشیده میشد...* سپرش را برداشت آمد عمامه ی سبز پدرش را برداشت حرز یا فاطمه داشت یا علی گفت و تمام هنرش را برداشت از عمو بوسه گرفت خاطرش جمع که بار سفرش را برداشت گریه می کرد ولی دیگر از دوش عمو نیز سرش را برداشت از همه دل می کَند تا که از مادر خود هم نظرش را برداشت چون نهال است تنش از چه رو مرد حرامی تبرش را برداشت *نمیدونم با چی زدن این نانجیبا. دوره اش کردن اول. گفتن کسی دیگه نمیتونه مقابلش وایسه. ازرق رو از پا انداخته. دوره اش کردن. سنگ میزدن. مثه مادرش زهرا دوره اش کردن. تو کوچه هر کسی میومد، یکی با تازیانه میزد یکی با غلاف شمشیر...* وای از این رفتن او زرهی نیست که اندازه شود بر تن او خیمه غوغا شده است نامه ی رفتنش انگار که امضا شده است ای عمو زود بیا نوجوانی وسط معرکه تنها شده است نجمه چشمش روشن *چرا چشمش روشن...؟* چقدر قاسم او خوش قد و بالا شده است چه حنابندانی ست صورت غرق به خون تو چه زیبا شده است زیر و رو شد بدنت چقدر نیزه که از روی تنت پا شده است تو که قاسم بودی از چه تقسیم شدی، جسم تو منها شده است *جان حضرت زهرا امشب اگه این چند بیت رو داری می فهمی حقشو ادا کن. خجالت زده امام حسن نشی...* بد کشیدن تو را قدت انگار که اندازه سقا شده است چکمه ها جای خودش نعل ها نیز برای تو مهیا شده است *وای وای وای دوباره داره صدا هلهله میاد...* وای از این هلهله ها سر عمامه ات انگار که دعوا شده است *این دو تا رو میخونم، دلت کجا میره...؟* نوه ی فاطمه ای چند تا کوچه برای زدنت وا شده است چه گریزی زده ای سینه ات مقتلی از روضه ی زهرا شده است میخ در نیست ولی تیر هر قدر که می شد به تنت جا شده است *صدا زد عمو حلالم کن. ابی عبدالله با عجله خودشو رسونده. حسین امانت دار بوده یه عمری. بابا روایت میگه وقتی علی اصغرو رو دست ابی عبدالله زدن، فرمود: "هَیِّْن عَلَیَّ" بر من آسانه. اما وقتی اومد کنار بدن قاسم، به موقعی ابی عبدالله رسید دید نانجیب کاکل قاسم رو در دست گرفته. آماده! خنجر دستشه. میخواد سر از بدن جدا کنه. مثل باز شکاری ابی عبدالله رسید دست این نانجیب رو قطع کرد، صدای نحسش بلند شد، قومش میخواستن به دادش برسن، همچین که اومدن یه وقت دیدن زیر نعل اسب ها صدا قاسم داره میاد، عمو...* گلم، اما گلابم را ز سُمّ اسب ها بو کن جدا کن ای عمو از خاک صحرا استخوانم را ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•بازم اومدم... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بازم اومدم میدونم تو خوبی و من بدم درو وا کردی تا که در زدم ای آقا هستمو بگیر ولی مثل حُر دستمو بگیر سراغ قلب خستمو بگیر ای آقا دوست دارم بی اراده تو دورت عاشق زیاده یه بارم ما رو بغل کن شبیه جُوْن و جُناده *با آقات حرف بزن امشب...* دوس دارم غلام سیاهت باشم حُرِّ نگاهت باشم منم قبول کن دوس دارم مثل سعیدت باشم منم شهیدت باشم منم قبول کن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ای زائر شکسته دل... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ طوری شود که مرا هم دوا کنی سرتا به پای غرق گناه و ضلالتم آقا تویی که با بدی ام خوب تا کنی ای زائر شکسته دل شهر غصه ها کی شود که قسمت من کربلا کنی *خوش به حال زائرهایی که الان نشستن کنار مرقد شریف امام حسین‌ ع یا بعضیا الان تو بین الحرمین دارن نگاه به پرچم بالای گنبد می‌کنند دونه دونه اشکاشون از چشم‌هاشون جاری میشه ما هم دلمون تنگ شده آقا ..* کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا این دل تنگم غصه‌ها دارد گویا میل به کربلا دارد کربلا کربلا کربلا کربلا حال و روزش با نوای عشق بهتر می‌شود هر که چشمش در میان روضه‌ها تر می‌شود این دل سنگم که جای خود شنیدم از کسی ریگ های دشت با نام تو گوهر می‌شود مگه میشه دل سنگم باشه اسم امام حسین رو بیاری نرم نشه ؟ حسین جان اسم توچیه که چیکار میکنه خاک رو شمش و طلا می‌کنه* نوکری پستم ولی دلخوشم از اینکه من روزگارم با غلامی شما سر می‌شود *خیلی خوشحالم که اسم منم غلام حسینه خدا را شکر کنید امام حسین یه کاری بهتون داده شدید سیاه لشکر امام حسین، منی که اصلا هیچ کاری هم بلد نباشم آخه از این جنس رفقا کربلا زیاد بودند اومد یکم سن و سالی هم ازش گذشته بود گفت: آقا من جنگ بلد نیستم اهل جنگ و کارزار نیستم می‌تونم با هات باشم منم تو خیمه گاه شما بمونم منو ردم نکنید برم شهرم می‌خوام عاقبت بخیر بشم. حضرت نگاش کرد گفت: بمونه می‌خوام بگم امام حسین‌ رد نمیکنه یه لحظه فکر کرد پیش خودش گفت آقا من یه کار بلدم حضرت فرمود: چه کار بلدی؟ گفت جنگ بلد نیستم آقا من قصه گویی بلدم اگر اجازه بدی شب ها برای بچه‌هات قصه بخونم. امام حسین حتی این قصه گو هم رد نکرد اومد تو خیمه امام حسین برا این دختر کوچولوها می‌شستن این پیرمرده براشون قصه تعریف می‌کرد کربلا. اینی که میگن امام حسین صورت به صورت غلامش گذاشت اون جون نیست ،جون ماجراش یه چیز دیگه هست این همون غلامه هست که بعدکه همه که رفتن اینم زد به دل لشکر که میگن امام حسین اومد صورتی که به صورت علی اکبر گذاشته بود رو صورت این هم گذاشت..* از شما دورم ولی شب‌های جمعه این دلم می‌پرد تا صحن تو مثل کبوتر می‌شود با نوای یا حسین و ذکر شور یا حسن دل اسیر نام های دو برادر می‌شود اول اجازه می‌دید بریم کربلا بعد اسم امام حسن و قاسمش رو بیاریم می‌دونید چرا میگم اولویت با کربلا به خاطر اینکه الان مادرش رسيده کربلا کنار گودال هی صدا می‌زنند یا بنی..* از راه می‌آید بانویی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده مادرها ببخشن بابا سخته یه مادر هر شب جمعه این رگ‌های بریده رو می‌بینه..میگن مادر یکی از مدافعین حرم رو برده بودن منطقه محل شهادت پسرش رو بهش نشون داده بودن از حال رفته بود تازه بدن بچه اشو ندیده بود..تکه تکه مقطع الاعضا است نه فقط گفتن این محل شهادت پسرته مادرش غش کرده بود اما این مادر با همه ی مادرهای عالم فرق داره* فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدربیاید بازوی زهرا بگیرد *علی میاد بازوی زهرا رو گرفته خانمم بیا بریم کنار گودال قتلگاه حالا امشب شب جمعه رسیده است انبیا پشتشون روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد بمیرم برای حسین که مادر ندارد یک جای سالم در بدن آخر ندارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ‏ عَلَى‏ هَامَتِهِ‏"یعنی سلام به قاسمی که شمشیر به فرقش خورد دیگه نتونست رو مرکب دووم بیاره. امشب شب یتیم نوازی این آقا دید شب عاشورا عموش داره خطبه می‌خونه. حضرت با همه حرف زد اصحاب همه نشستن امام چهره به چهره نگاه می‌کرد هرکی هرچی می‌پرسید پاسخ می‌داد قاسم بلند شد عمو اجازه دارم یه چیزی بپرسم آیا فردا منم کشته می‌شم؟ آقا سوالشونو اینجوری پاسخ داد جوونا آقا اول فرمودن: بگو ببینم مرگ در نظر تو چگونه است؟ این که تو داری میگی من فردا کشته میشم چرا امام حسین پرسید می‌خواد در تاریخ ثبت بشه رغبت قاسم به شهادت چه طوریه.. تا اینو گفت با عجله گفت:" اهلی من العسل" به خودت قسم از عسل هم برام شیرین‌تره تا اینو شنید ابی عبدالله فرمود: آری قاسم انقدری بگم علی اصغرم هم می‌کشن نه تنها تو علی اصغرم هم می‌کشند. این جای روایت سخته تا اینو شنید جا خورد گفت: یعنی عمو میگه علی اصغر یعنی اینا تا خیمه ما میان؟ آری قاسم این‌ها تا خیمه‌گاه ما میان. رسید عاشورا دید حسین از جلوی خیمه هی میره میاد لشکر نگاه می‌کنه اهل حرم رو نگاه می‌کنه فهمید اومد به مادرش گفت، گفت مادر عموم دیگه بعد علی اکبر قرار نداره داغ جوون دیده من هم دیگه بعد از علی اکبر نمی‌تونم دووم بیارم بذار برم عموم غریبه. نجمه یه دسته گلی مثل قاسم پرورش داده بود برا همین روزها آمادش کرد آره عزیز دلم الان وقتشه راه افتاد خوشحال رسید جلوی خیمه عمو جان بعضیا میگن چون کنار ابی عبدالله این بچه‌ها بزرگ شده بودن پدر صدا می‌زدن یا ابتا بعضیا میگن صدا زد السلام علیک یا عما عمو سلام بر شما آقا دید این قاسم دیگه قاسم لحظه پیش ساعت پیش نیست. این اصلاً از رنگ و روش اشتیاقه شهادت معلومه. حضرت بغلش کرد حالا همه دارن نگاهشون می‌کنن میگن امام حسین هی نگاش می‌کرد.گریه می‌کرد هی به سینه می‌چسبوند گریه می‌کرد اون قدری که در لهوف سید ابن طاووس آورده "وغشی علیهما "دوتاشون غش کردند. فرمود: اجازه نمیدم فردای قیامت چه جور تو چشم حسنم نگاه کنم برگرد دورت بگردم مادرت تنهاست. اومد تو خیمه نشست زانوهاش بغل گرفت یه جوری که نجمه دلش سوخت قاسم دورت بگردم مادر چرا اینجوری زانوهاتو بغل گرفتی؟ چرا اینجوری غم گرفتت پسرم؟ بلند شو دورت بگردم بلندشو گفت: دیدی عمو دست رد به سینه ام زد. یا امام حس سفارش مارو به ابی عبدالله بکن. فقط امام حسن اون سفارشو به قاسم داد.گفت: دورت بگردم صبر کن دستنویس بابات حسن اینجا برای تو رهگشاست بگو یا کریم اهل بیت امشب برات منم بده، دست خالیم آقا،گرفتارم آقا. قاسم یه وقت دید باباش نوشته "بسم الله الرحمن الرحیم من الغریبه الی الغریب" از غریب به غریب دوتامونم غریبیم داداش زبون حال دارم میگم ها شاید اینجا قاسم نگاه به نامه کرده باشه تکلیف که امام حسن روشن کرد تو وصیتش برای قاسم اما شاید می‌خواست بگه قاسم یه روزی میرسه اونجا داداشم به یه سیزده ساله تکیه می‌کنه. امام حسین بعد علی اکبر دیگه اون امام حسین نشد باید کمکش کرد دست نویس باباشو آورد انقدره خوشحاله می‌دود بال پرواز پیدا کرده رسید دوباره جلوی خیمه. مگه نگفتم نیا چرا دوباره برگشتی عمو ؟دستشو انداخت گردن عمو حسین، ببین چی برات آوردم ابی عبدالله نگاه کرد. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *یه نگاه به این دستنویس انداخت دید این دست خط داداشه.. اینجا میگم شاید یاد اون قباله ی فدک افتاد، یاد حسن افتاد. دستش تو دست مادرش رفتن قباله فدک رو بگیرن. اما وقتی برگشتن قباله پاره شد، صورت مادر ورم کرد، چادر پاره پاره شد، دیگه دست مادر تو دست برادر... قاسم دل منو بردی مدینه باشه پسرم برو اما صبر کن چون علی اکبر وقتی می‌خواست وداع کنه فرمود: برو از خیمه خداحافظی کن. اما قاسم رو نگه داشت. گفت: اهل خیمه بیاید یتیم نوازی کنید پسر داداشم داره میره. زینبم عمامه داداشمو بیار.چرا عمامه چرا خود نداشت؟ چرا کفن چرا زره نداشت؟ آی قربون قد و بالات برم هرچی عمه جانش گشت به قد و بالاش زره اندازه نبود. حبیب بن مسلم روایتگر جنگه نزدیکه صحنه‌ها بود می‌نوشت میگه یه وقت دیدم گرد و خاک افتاد یه آقایی "فوقع صدره علی صدره" سینه قاسم به سینه اش گذاشت نگاش کردم دیدم عموش حسینه.. انقدر قشنگ جنگید تا وارد میدان شد دیدن هیچ جوره حریف قاسم نمیشن نانجیب‌ها یه کوچه باز کردن سنگ بارون کردن آقا رو اسم کوچه اومد.یاد کوچه مدینه افتادم آخه باباش حسن خیلی خاطره بدی از کوچه داشت سادات ببخشن گفت عمو اگه نذاری برم دق میکنم میدونی چرا؟ گفت بابام دید مادرش رو زدن، من تحمل ندارم دست رو مادرم بلند کنن.* مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره‌ای زد به مادرم به غرورم بر خورد ایستادم به نوک پنجه پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦• اشکِ من همین... وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مشکِ اشکِ من همیشه کارِ زمزم می‌کند هر نمش دارد گناهان مرا کم می‌کند بی‌گمان محکم در آغوش خودت می‌گیری‌اش ریسمانِ پرچمت را هر که محکم می‌کند کتری‌ات یک جور پیرِ روضه‌خوانِ هیئت است اشک را در استکانِ چشم ما دَم می‌کند نذری ارباب‌ها از دخل رعیت می‌رسد این چه غوغایی‌ست که ماهِ محرم می‌کند! سائلِ پشتِ درت بارِ خودش را بسته است با همین فقری که دارد کارِ حاتم می‌کند از رسول ترک‌ها حُرّ ساختن کارِ شماست آدمت بودن مرا یک روز آدم می‌کند دستِ عباسِ تو می‌افتد حسابِ محشرش آن میانداری که صف‌ها را منظم می‌کند *زن بدکاره ای از مجلس گناه بر میگشت دید زیر یه دیگِ مجلس ابی عبدالله خاموشه از زیر اون یکی آتیش برداشت روشن کرد رفت. خوابید شب تو‌ عالم خواب دید قیامت شده بی بی صداش زد .با تعجب گفت من؟ بی بی فرمود:بله، تو یه روزی زیر دیگ حسین من رو رو‌شن کردی. چی میخوای ؟ هرچی میخوای بگو بهت بدم..یهو از خواب پرید اصلاً مسیرش عوض شد، آدم شد،زیر و رو شد.. مارو‌هم امشب بخر آقاجان...* هرکه دارد اشک می‌ریزد برای داغِ تو در حقیقت گریه بر داغِ حسن هم می‌کند هر زمانی از ته دل گفتم جانم حسین مطمئنم حضرت زهرا نگاهم می‌کند گوشه‌گیرم گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی من را بده نوکرت کُنجِ حرم خود را مسجم می‌کند این گدا دلشوره دارد جا بماند اربعین داغِ دوری از حرم پشتِ مرا خَم می‌کند ای که جمع و جور کردی زندگیم را حسین پیکرت را نیزه و شمشیر دَرهم می‌کند جسمِ تو مثل سرابی روی خاک افتاده است نعلِ مرکب‌ها تنت را سخت مبهم می‌کند با همین انگشتری که شاهِ ما بخشیده است ساربان را بی‌نیاز از کل عالم می‌کند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گوشه ی خیمه.. وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گوشه‌ی خیمه شور و حالی داشت دیده اش اشک لایزالی داشت دائماً از خودش سؤالی داشت: دیشب او مژده‌ی وصالی داشت پس چرا راه رفتنم سد شد؟ التماس پریدنم رد شد؟ من که از عاشقان او هستم دست پرورده‌ی عمو هستم حال که غرقِ آرزو هستم تشنه‌ی جنگ با عدو هستم کاش می شد مرا خطاب کند روی جانبازی‌ام حساب کند کُنج بستر که جای ماندن نیست می‌زنم پر که جای ماندن نیست خیمه دیگر که جای ماندن نیست بعد اکبر که جای ماندن نیست گر بمانم ز غصه میمیرم آخر اذن جهاد میگیرم دست خطی اگر که رو بشود از برادر که گفت و گو بشود ذکر مادر که پیش او بشود زیر و رو سینه‌ی عمو بشود آه، انگار پَر در آوردم من هم از عشق سر درآوردم وقت، وقتِ فدا شدن شده است نوبت جنگِ تن به تن شده است وقت رزم یلِ حسن شده است دشمن انگشت بر دهن شده است جای جوشن به تن کفن دارم ارث بسیار از حسن دارم *"ثُمَّ خَرَجَ مِنْ بَعْدَ القاسِمُ بنُ الحَسَنِ وهُوَ غُلامٌ صَغيرٌ لَم يَبلُغِ الحُلمَ" انقدر کوچیک بود هم قد و قواره‌ش هم سنش "فَلَمّا نَظَرَ إلَيهِ الحُسَينُ عليه السلام" یه نگاهی ابی عبدالله بهش کرد"اعتَنَقَهُ، وجَعَلا يَبكِيانِ حَتّى غُشِيَ عَلَيهِما، ثُمَّ استَأذَنَ الغُلامُ لِلحَربِ" ابی عبدالله بغلش کرد انقدر گریه کرد "فَأَبى عَمُّهُ الحُسَينُ عليه السلام أن يَأذَنَ لَهُ" بهش اجازه نداد گفت:« نه قاسمم نمیشه، تو امانت برادرم حسنی داداشت خیلی سفارش تو رو به من کرده"فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ" افتاد به دست و پای ابی عبدالله انقدر دست و پای ابی عبدالله رو بوسید "وَ هُوَ يَقُولُ: رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ وَ نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا" عموجون قربونت برم، دورت بگردم نمی‌خوای به من اجازه بدی برم . "حتی أَذِنَ لَه" تا این کار و کرد ابی عبدالله بلندش کرد بهش اجازه داد "فخرج ودموعُه تسيل على خَدَّيه، و هو يقول" انقدر قاسم گریه کرد، با چشمان گریان وارد میدان شد... * *ابی عبدالله هرچی گشت این خیمه به اون خیمه یه زره‌ای قد و قواره‌ی قاسم پیدا بشه نشد،چی کار کنم خدایا؟! زره نداریم برای قد و قواره‌ش. نوشتن ابی عبدالله عمامه رو از سر برداشت دوتیکه کرد یه تیکه‌ش و برا قاسم کفن کرد...همه چیش و ابی عبدالله بخشید به این و اون، همه چیش و حراج کرد.یه تیکه‌اش رو به سر و صورت قاسم بست چون مثل ماه می‌درخشه. گفت عمو جان! چشمت میزنند اینجوری بری میدان بد میشه، چشم میخوری...* گفته بابا به من که قاسم جان گرچه من نیستم ولی تو بمان پیش پای عمو برو میدان جان خود کن برای او قربان سینه‌ات را سپر برایش کن هرچه را داشتی فدایش کن گفت اگر نیزه خورد پهلویت زیر سم‌ها شکست ابرویت یا اگر خون گرفت گیسویت جان که دیگر نداشت زانویت زیر لب روضه‌ی مدینه بخوان روضه‌ای از شکسته سینه بخوان آه عمو وقت خواهش آمده است تیغ و نیزه به بارش آمده است لحظه‌های نوازش آمده است قامتم را ببین کش آمده است مست "احلی من العسل" هستم تشنهی جرعه‌ای بغل هستم ناله‌اش در هوارها گم شد بین گرد و غبارها گم شد وسط نیزه دارها گم شد زیر سمّ سوارها گم شد مقتلش روضه‌ی مگو شده است قدش اندازه‌ی عمو شده است نیزه‌ها بر تنش مقیم شدند سبب روضه‌ای عظیم شدند همه از سفره‌اش سهیم شدند قاتلِ زاده‌ی کریم شدند پیکرش دشت را مُعطر کرد کربلا را بقیع دیگر کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *به سمتش حمله ور شدن اومد جلو ضربه‌ای به سر قاسم زد، با صورت زمین خورد. صداش بلند شد عمو جون! یک نیزه‌ای اون شبیت بن سعد نانجیب برداشت به پشتش زد، این نیزه رو که فرو کرد از سینه‌ی قاسم بیرون زد، ناله‌ی قاسم بلند شد...همه‌ی اهل کوفه حمله‌ور شدند. میخواستن عمرو نجات بدن، کسی که ضربه به سر قاسم زده بود ابی عبدالله داشت باهاش میجنگید، اینا خیل‌شون، همه‌شون حمله‌ور شدند. می‌خوان عمرو نجات بدن. این اسبا وقتی حمله‌ور شدن عمرو زیر دست و پاها به هلاکت رسید. دیگه وقتی گردو خاکا بالا رفت چیزی مشخص نبود «وَ القاسِمُ إیضاً» قاسمم زیر سم مرکبا قرار گرفت...استخونای قاسم زیر سمِّ مرکبها خورد شد...* *مدینه هم همینجور شد، مدینه هم وقتی اون نامرد اومد پشت در، انقدر با این پا به این در زد؛ در شکست. مادرِ ما پشتِ دره....* *قاسم و بغل گرفت به سینه چسبانید. روایت میگه همینجور که این قاسم رو توو بغل گرفته بود. داشت حرکت میکرد، سینه به سینه قاسم و چسبوند همینجور که راه میره، پاهای قاسم رو زمین می‌کشید...* ای یادگار مجتبی افتادی بینِ دست و پا زدن تو رو چه بی‌هوا با بغض و کینه، مثل مدینه پهلوت شده شبیه، پهلوی مادرِ من بازوت شده شبیه، بازوی مادرِ من *آخه رو بازو رو دید جای نعله، گفت یه جوری مادرِ ما رو توو کوچه زد هنوز جای این شلاق دورِ بازوی مادرِ ما مونده...* اینجا چهل نفر زدن یه بی‌پناه و زدن یه پا به ماه و، زدن یه بی‌گناه و اینجا یه عده نانجیب، شدن هماهنگ زدن به پیکرت سنگ، به رویِ ماهِ تو چنگ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دیگه دلِ موندن... وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دیگه دلِ موندن نداری دارم از چشات می‌خونم قربونِ رگِ غیرت شم پهلوونِ نوجونم من خودم بزرگت کردم، میدونم که دشمنای دین و راحت، نمیذاری بی‌زره میری توو میدون، بفهمند که این سرِ نترست رو از ،حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سرِ یک لشکر خاکِ پاک شه «نوجوونِ بت شکنم، ای قاسمِ حسنم» جَمَل و زنده کردی بازم با این هیبت و جلالت نفسِ لشکر و بریدی شیرِ مادرت حلات تا گره به ابروت افتاد، بهم ریختن توی فنِّ جنگیدن تو، چه استادی دور شدن جووناشون از، دَمِ دستت با یلِ یلاشون وقتی، در افتادی میگن حسن اومد دوباره دلیری بسکه مثل بابات خونِ علی ولی الله توی رگهات «نوجوونِ بت شکنم، ای قاسمِ حسنم» رجز که خوندی تو قاسم دشمنت به لکنت افتاد پسرای حضرت رو دیدن قلبشون به وحشت افتاد شمشیر و توو دست گرفتی، مثِ عباس وارث حسن از نسلی، شریفی تو دست و پاشون و گم کردن، تا دیدن که یک تنه همه لشکر و، حریفی تو تا یه قدم جلو میرفتی عقب عقب میرفت یه لشکر همه برات سپر انداختن شدی حیدر «نوجوونِ بت شکنم، ای قاسمِ حسنم» : حمید رمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دعای زنده دلان.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و موی سپید با حسن است مَبین ز نسل حسن هیچکس امام نشد به حُسن بینی اگر هر امام را حسن است حسین می‌شنوم هر چه یا حسن گویم دو کوه است ولی کوهِ بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه ی شیر خدا اَبا حسن است *روایت میگه فردای محشر بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها مث مرغی که دانه های خوب و بد رو جدا میکنه، دونه دونه گریه کنای حسینُ سوا میکنه، این چند شب باقی مانده یک کاری کنین به چشم بی بی بیاین..، تا میتونی حسین بگو...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•قوامِ دولتِ اسلام.... و توسل به کریم‌ اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قَوامِ دولتِ اسلام با دمِ حسن است که امرِ صبح همان حکم محکم حسن است جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین ولی حسین خودش زیر پرچمِ حسن است حسن به گریه کنان حسین اشک دهد بَلی که چشم عزادار زمزم حسن است * بی بی فاطمه زهرا سلام الله به اون شاعر گرانقدر «وصال شیرازی» فرمود: چرا برا پسرم شعر نمیگی؟ عرض کرد.. بی بی جان! همه ی شعرام برا حسینته، فرمود: مگه حسن پسر من نیست..؟* سه بار زندگی اش را به این و آن داده بگو به اهل کرم تازه این کمِ حسن است حسین نائب او بود در مقام کرم درون کیسه ی ارباب، درهمِ حسن است شِفا به دست حسین و اجازه دستِ حسن به زخمِ فُطرس خوشبخت مرهمِ حسن است سرِ حسین و دلِ پاره ی حسن در تشت اگر درست بگویم حسین هم حسن است غم حسین و حسن چیست؟ پهلوی زهرا رَبیع نیز گُمانم مُحرّمِ حسن است آخر یه روز شیعه برات حرم می‌سازه حرم برای تو شَه کرم می‌سازه *روزى مردى از شام، تو كوچه هاى مدينه به امام‌ حسن علیه السلام رسيد هر چی از دهنش در اومد همینجور ناسزا به امام مجتبی گفت.. حضرت فرمود: چهره ات آشنا نیست.. تو غریبی تو این شهر؟ گرسنه ای؟ سیرت کنم.. جا نداری؟ منزل ما متعلق به توست.. رفیق نداری؟ رفیقت بشم... یا امام حسن ما همه نوکرای بچه های شماییم، میشه یه نگاهی به ما کنی، جان قاسمت امشب یه نگاه ویژه به ما کن....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•شیشه عمر پدر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللهُمَ صل علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک" پای ما تا راه دشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیه سراغش را گرفت عالم زر هر کسی ارثیه‌ از دلدار برد این دل ما هم خدا را شکر داغش را گرفت خانهٔ تاریک قبرش روزِ روشن می‌شود هر کسی روی شانهٔ خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سر خم می‌کنند نوکری که دامن شاه عراقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دکّان داری اش دست آن کاسب که کتری اجاقش را گرفت گریه بر خون خدا شیرین‌ترین رخداد ماست خوش به حال هرکه شور اتفاقش را گرفت مادرم آنقدر روی مهر تربت گریه کرد عاقبت عطر حرم کلِّ اتاقش را گرفت دست از عالم کشیدن اصل رکن عاشقیست طالب عشق از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسین فاطمه از نخستین روز قلبم اشتیاقش را گرفت پیش چشم باغبان آتش به محصولش زدن نیزه‌ای بی‌رحم آمد سروِ باغش را گرفت صحن اکبر زیر پای کوفیان تخریب شد با عبا بابا بقایای رواقش را گرفت *شب علی اکبر امام حسین خدا به همتون خیر بده برین دم خونهٔ علی اکبر امام حسین..* شیشه عمر پدر خرد شدی در نظرم سر پیری چه بلاییست که آمد به سرم " السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ" خواستم پر بکشم سمت تو خوردم به زمین طرز درهم شدنت چیده همه بال و پرم شمر با هر ولدی گفتن من می‌خندد پسرم! ای پسرم ای پسرم ای پسرم تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده‌ای علی اکبر! علی اصغر شده‌ای در نظرم *امام صادق تو زیات نامه حضرت علی اکبر فرمود: "وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَهٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ " علی اکبر پدرت دیگه از گریه آروم نگرفت.برا وداع تو دیگه دل بابا آروم نشد... خبرش پخش شده، پخش شدی روی زمین خبرش پخش شده، ریخته‌ای دور و برم *امشب جوونا باید مایه بذارن چون ابی عبدالله صدا زد.... جوونای بنی هاشم بیایید کمک‌ حسین..* بغلت می‌کنم و از بغلم می‌ریزی بابا چه کنم با تو و این درد سرم دارد از سمت خیمه عمهٔ تو می‌آید ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم کار تشییع تو یک روز زمان خواهد برد همه از خیمه بیایید که من یک نفرم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop