زمینه؛ اهل حرف.mp3
1.26M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#زمینه
🔹اهل حرف🔹
پریشونم و، از این مردم خیری ندیدم
از این دنیا دیگه بریدم، دم آخرم
توی کوچهها، زیر لب اسمتو میبرم
روضهخونه برای حرم، چشای ترم
کوفه شده حالا شهر فریب
شدم آقاجون بییار و غریب
نداره کوفه حیا
بیوفایی رسم و راهشونه
که ندارن از غیرت نشونه
حسین به کوفه میا
«حسین من کوفه میا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوفیا همه، طبل تُو خالیه صداشون
دنیاس سقف آرزوهاشون، تو رو نمیخوان
وعده میدن و، پا روی وعدهها میذارن
تنها اهل حرف و شعارن، خیلی بیحیان
کوفه شده مست جاه و مقام
تُو سفرههاشونه مال حرام
غیرت ندارن آقا
به طمع سیم و زر اسیرن
دینو میدن و دنیا میگیرن
تنهات میذارن آقا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیقرارم و، دلتنگ از فاصلۀ توام
تُو فکر قافلۀ توام، ای خون خدا
غم غریبیت، خواب از چشمام میگیره شبا
جونم بر لب میرسه آقا، به کوفه میا
هی میمیرم و هی زنده میشم
از روی شما شرمنده میشم
فدای غربت تو
پریشون احوال توام و
نگرون اطفال توام و
میشکنه حرمت تو
شاعر:
#سیدعلیرضا_شفیعی
#محمدرضا_رضایی
*سبک واحد شلاقی*
*بند اول*
بزم عشق روضه هاته/مرغ دل توو هواته
اهل عالم بدونن/وطنم کربلاته...
نوکری افتخارم
سینه زنیه کارم
وقتی قلبم میگیره
سر روو تربت میزارم...
ذکرت شیرینه/توو دل میشینه/آرزوم اینه/برات بمیرم...
دل بی تو سنگه/اسمت آهنگه/این دل تنگه/حسین امیرم...
///ثارالله مولا3 ابی عبدالله...///
*بند دوم*
حال و روزم غمینه/حاجت من همینه
از نجف پا پیاده/منظورم اربعینه...
به عشق تو اسیرم
از دنیا بی تو سیرم
میشمارم لحظه ها رو
دلتنگ این مسیرم...
چه صاف و ساده/جاده به جاده/پای پیاده/میام با احساس...
قدم به قدم/ذکرم دمادم/هر دم و بازدم/لبیک عباس...
///ثارالله مولا3 ابی عبدالله...///
*بند سوم*
یا ثارالله پلاکم/واسه عشقت هلاکم
مثل عابس توو راهت/دیوونگی ملاکم...
من مجنونم تو لیلا
میوه ی قلب زهرا
مدیون لطفت هستم
خیلی آقایی آقا...
عمری گداتم/از نوکراتم/من جون فداتم/عزیز زهرا...
توو دل میجوشه/عشق شیش گوشه/غرق چاووشه/نوکرت آقا...
///ثارالله مولا3 ابی عبدالله...///
*مهدی ندرخانی-کرج*
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
سیـــــــــزده جام زلعلت زده غم پی در پی
عســـل است اینکه به لب ریخته ای یا که می؟
چه شکوهی است در این جشن که برپا کردی
می زدندت همه با هر چه شد از کی تا کی
به تنت خورده مگر چــــند تن سربه هوا؟
که زمین خوردی و با تو به زمین خوردم هی
روزه ی صبر من و تو شـــــده باطل از بس
ضربه خورده لب بی جانت وخون کردی قی
نیزه و سنگ و کماندار و تمــــــاشاچی آه
می کند چه؟ وسط این همه، شیپور و نی ؟
می کشیدند ترا اسب دوان ها بــرخــــــاک
اصلاً انگــــــار که کردند همـــــه با هم طی
شده این دشت پر از صورت گنــدم گونت
چه شده کرده قد و قامت و دســـتانت ری
زرهت خوب شد اندازۀ تو شـــــــــــد آخر
تا درآغوش کشیــــــــدم به تنت گفتم ای:
یادگـــــــــاری مدینـــــه که نداری تابوت
مانده ام با چه دلی شانه کشم بر گیسوت
شاعر : رضا دین پرور
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
ای امیر عرفه بی تو صفا نیست که نیست
بی تو در آن عرفه عشق و وفا نیست که نیست
ای امیر عرفه یوسف زهرا مهدی
حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست
🌷 در روز #عرفه ما را از دعای خیر خویش فراموش نفرمایید
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
عرفه رسید و نرسیدم به کربلات آقا متن مداحی
عرفه رسید و نرسیدم به کربلات آقا جای خالیمو دارم میبینم تو زائرات آقا ♭♪
حالا و روز و شب تموم دلواپسی من اینه نکنه دیگه راهم ندی توی روضه هات آقا
خودت یه کاری کن محرمت داره میاد خودت یه کاری کن دلم یه کربلا میخواهد ♭♪
منم از همه به غیر تو دلگیرم ببین همش بهونتو میگیرم
یه فکری کن به حال من آقا جون من اربعین نیام حرم میمیرم ♭♪
اگه کربلا نیام میمیرم بی تو میمیرم بی تو میمیرم
چه کنم؟ نامه نوشتم که بیایی کوفه
کاش برگردی ازاین راه ونیایی کوفه
درشب عیدخضابی بکنم مستحب است
بسته بر صورت من به چه حنایی کوفه
بین یک کوچه باریک گرفتار شدم
کرده برپا چو مدینه چه عزایی کوفه
وای اگر آیه قرآن وسط راه افتد
وای آن هم وسط راه چه جایی کوفه
نگذارم که شود حج تو بی قربانی
بین بازار به پا کرده منایی کوفه
گر به جسم پدر تو نرسیده دستش
می کند با تن من عقده گشایی کوفه
موی آشفته من تحفه بازار شده
زده بر موی سرم دست گدایی کوفه
فکر زینب کن و تادیر نگشته برگرد
آسمانش بدهد بوی جدایی کوفه
صف کشیدند همه تیر سه شعبه بخرند
بر کماندار دهد قدر و بهایی کوفه
هرکه قب قب بزندجایزه اش بیشتراست
حرمله کرده به پا زمزمه هایی کوفه
شرط بستند سر چشم علمدار حرم
صحبت ضرب عموداست به جایی کوفه
زیر چادر گره مقنعه را محکم کن
که ندارد به خدا شرم و حیایی کوفه
قاسم نعمتی
بنویسید مرا یار اباعبدالله
اولین بنده ی دربار اباعبدالله
منتظر مانده دیدار اباعبدالله
من کجا و سر بازار اباعبدالله
تا خدا هست خریدار اباعبدالله
عاشق آن است که دیدار کند یارش را
بارها جان بدهد دید اگر دارش را
باز آماده کند جان دگر بارش را
فاطمه پیش خدا، پیش برد کارش را
هرکه افتاد پی کار اباعبدالله
من پرم را به روی دست گرفتم،دیدم
جگرم را به روی دست گرفتم دیدم
سپرم را به روی دست گرفتم دیدم
تا سرم را به روی دست گرفتم دیدم…
… راهم افتاده به بازار اباعبدالله
وقت هجران به گریبان چه نیازی دارم
به دل بی سر و سامان چه نیازی دارم
با لب پاره به دندان چه نیازی دارم
به سرشانه اینان چه نیازی دارم
تا سرم هست به دیوار اباعبدالله
قبل ازآنیکه بیاید خبرم را ببرید
زیرپایش مژه ی چشم ترم را ببرید
محضرش دست به دست این جگرم را ببرید
گرسرم را و سر دو پسرم را ببرید
…باز هستیم بدهکار اباعبدالله
سنگها خوب نشستند به پای لب من
لب من ریخت و پیچید صدای لب من
طیب الله به این لطف و وفای لب من
بعد از این آب حرام است برای لب من
بسکه لبریزم و سرشار اباعبدالله
مانده از جلوه والای تو حیران،مسلم
جان خود ریخت به پای تو به یک آن،مسلم
عیدقربان شهان،هست فراوان مسلم
من به قربان تو نه…جان هزاران مسلم
….تازه قربان علمداراباعبدالله
به ولای تو نداده ست اذان،هیچکسی
وا نکرده ست به شأن تو دهان،هیچکسی
مثل مسلم نبوَد دل نگران،هیچکسی
به خداوندکه در هر دو جهان،هیچکسی…
….مثل من نیست گرفتار اباعبدالله
پیکرم وقف نوک پا زدن طفلان شد
کوچه کوچه سر من بود که سرگردان شد
چه خیالی ست که بازیچه ی این و آن شد
یا که بر عکس به میخی تنم آویزان شد
دست حق باد نگهدار اباعبدالله
علی اکبر لطیفیان
#روضه_حضرت_مسلم
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
بزار هر که میخاد هر چی توو این عالَم بگه ... ما بی حسین می میریم ، ما اگه یه روز نگیم یا أبالفضل دِق می کنیم ، ما اگه هر روز نگیم آی مادر پهلو شکسته می میریم ...
از آغاز حرکت ابی عبدالله ، سه نفر خیلی شرمنده شدن : اولیش مسلم بود ، هی دست رو دست می زد می گفت مسلم کاش دستت می شکست نامه نمی نوشتی بگی بیا ، هی صورت رو دیوار می گذاشت می گفت حسین نیا ، هر ساعتی که می گذشت مسلم خمیده تر می شد از خجالت ، خدایا من نامه نوشتم حسین بیا ، حالا مردم اینطوری شدن ...
دومین نفر می دونید کی بوده ؟ همون آقایی که هر کاری کرد نتونست از زمین بلند شه ، آخه کسی که میخاد از جا بلند شه ، دست باید رو زمین بذاره ، حسین دید این بازوی بریده رو داره رو این زمینو خاکا می زنه ... ( من گفتم آروم میخونم تو ببینم چیکار می کنی ها ) گفت زهرا جان غُصه نخور ، یه عده ای میان آخرالزمان ، برا حسینِ تو ، مرداشون مثل زنِ جوان مُرده داد می زنن ... گفت آقا یه خواهش دارم ، منو سمت خیمه نبر ... ،چرا عباسم ؟ صدازد ، آخه از روی سکینه خجالت می کِشم ... (فرج امام زمان عج )
سوم نفر می دونید کی بود خجالت کشید؟
لشکر میگه ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت ، اون وقتی که حسین اومد وسط میدان ، یه شیرخواره رو بالا آورد ، حرمله نشست ، امیر پدرو بزنم یا پسر ؟ گفت اگه پسرو بزنی پدر خودش می میره ، فقط همینقد میگم ،گفت کار به جایی رسید دیدند حسین عبا رو روی سر کشید میومد سمت خیمه ، هی برمی گشت ( یادت باشه قفل مُحرمت با مسلم بن عقیل باز میشه ها ) آوردنش دارالاماره هر چه کرد نتونست آب بنوشه ، یه مرتبه یه نگاه کرد (همه شهدا ، شهید حججی ، فیض ببره ، شهیدی که لحظات آخر می دونه میخوان سر از بدنش جدا کنن اما لبخند میزنه ، چون بهش نشون می دن به ظاهر اینو می بینه اما اونور می بینه اربابش میخواد بغلش کنه ، همه شهدای کربلا فقط برای حسین گریه کردند خودِ ابالفضل وقتی امام حسین فرمود چرا گریه می کنی؟ گفت گریه ام برا اینه ، آقا شما بالا سرِ نوکرت میای ، اما ساعتی دیگه کسی نیست بالا سرِ شما بیاد ... مسلم هم از همون بالای دارالاماره صدا زد : صل الله علیک یا اباعبدالله
1. بنی فاطمه.mp3
5.23M
#روضه_حضرت_مسلم
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
8. گلچین.mp3
3.11M
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_سماواتی
عاشق دیدار دوست ،
اوست که همچون حسین
زردی رخسار او ،
سرخ زخون گلوست
عاشق وارسته را
با سر و سامان چه کار
قصه ی ناموس و عشق ؛
صحبت سنگ و سبوست
دوست به شمشیر اگر
پاره کند پیکرش
منت شمشیر دوست ،
بر بدنش مو به موست
گر به اسیری برند
عترت او دشمنان
هرچه ز دشمن بر او
دوست پسندد نکوست
#شاعر_فؤاد_کرمانی
گفت آقا از این سفر حذر کن ، فرمود جدم رسول خدا (ص) رو دیدم ، به من فرمود حسین جان : « اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا » ... گفت پس این زن و بچه رو با خودت نبر ، فرمود جدم رسول خدا (ص) فرموده : « إِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ أَنْ یَریهُنَّ سَبایا » خدا میخواد اینهارو اسیر ببینه ... ( لهوف سید بن طاووس ) ، ص 127-128 و بحارالانوار، ج 44، ص 364.
یه سفیر بیپناه از راه دور.mp3
4.03M
#مداحی_مناسبتى
#مداحى_شهادت_حضرت_مسلم
🏴 #نوحهخوانی سيد مجيد بنى فاطمه در سالروز شهادت حضرت مسلم علیه السلام🏴
🚩یه سفیر بیپناه از راه دور..
🚩روی ماه تو رو میبوسه حسین!
🚩جای مسلم که اسیر غربته..
🚩برو این نامه به پابوسِ حسین!
⚫️ سالروز شهادت حضرت مسلم علیه السلام تسلیت باد⚫️
"مردی از تبار بهشت"
عطر خدا پر بود در لبخندهایش
او که بهشتی داشت در قرب خدایش
او که بهشتی بود و پیدا بود هر آن
شوقی بهشتی در نگاه آشنایش
وقت شهادت تا که شد باغ اجابت
گل داد در دستان گرم ربنایش
آتش گلستان میشود وقتی خداوند
از مهر گیرد بندهای را در لوایش
وقتی به قصد قرب او باشد زمین هم
مثل بهشتِ وصل خواهد شد برایش
تنها بها اینجا دلیل است و بهانهست
دنیا و هر خوب و بد و هر ماجرایش
کوبندهتر از هر صدای انفجاری
پیچید در گوش فلک بانگ رسایش
مولای خود را دید با لبخند و فهمید
دارد محقق میشود یا لیتنایش
این سَید مظلوم چون جد غریبش
هفتاد و چندی لاله دارد کربلایش
#شهید_بهشتی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
عرفه
به گوش اهل جهان می رسد طنین صداش
همو که رد شده از هستی اش برای خداش
صدای اوست که پیچده است از عرفات
بهشت می وزد از شور و حالِ سبزِ نواش
به عشق می زند از جان صدا، خدایش را
خدا جواب دهد بر طنین یا مولاش
حبیب محضر محبوب عالم است وچنین
به جان شراره زند ناله های حینِ دعاش
چنان فدای خدا شد که تا جهان بر پاست
جهان و هرچه درآن است می شوند فداش
چنان فدای خداوند خویش شد از عشق
که از جگر نرود زخمهای کرب وبلاش
چه غم که کوفه پیمان شکن نمانده به عهد
که لحظه ای نگذارد خدای او تنهاش
چه خوب اینکه عزادار او شدیم اما
چه خوبتر که حسینی شویم وقتِ معاش
خدا کند که اگر دم زدیم از این عشق
به جان خویش بمانیم،عاشقانه به پاش
درست تر بشناسیم با بصیرت خویش
در این زمانه مرام حسین را ای کاش
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
شب غریبانه اسیر کوچههای کوفه بود
رهسپار خانهای در ناکجای کوفه بود
خانهها خاموش و درها هم به رویش بسته، وای
کوچهگرد خسته آنشب مبتلای کوفه بود
عشق مفقود الاثر در سینهی نامردها
" طوعه" مردِ ابتدا تا انتهای کوفه بود
در دلش طوفان بهپا بود از غریبیِ حسین
گرچه خود افتاده در موج بلای کوفه بود
حکم قتلش را عبیدالله با خون مُهر زد
باعث تکفیر او زهدِ ریای کوفه بود
صبحِ فردا "یا علی" گفت و به قلب فتنه زد
شاهد شیدایی او جای جای کوفه بود
میهمانِ لبتشنه زیر بارشِ یکریز سنگ
تازه این یک چشمه از مهر و وفای کوفه بود
زینت دارالاماره شد سرِ مسلم، ولی
پیکر او پایمال بچههای کوفه بود
با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد
وای من! این کی سزای آشنای کوفه بود؟
" اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد
عصر عاشورا دلش در کربلایِ کوفه بود
✍ #کمیل_کاشانی
#مناجات_روز_عرفه
«برگرفته از متن دعای عرفه»
«نفختُ فیه مِن روحی» مرا از خویش جان دادی
مرا در بهترین دلها -دل مادر- مکان دادی
برای گفتن حرفم، برای لقمۀ نانم
برای بازدمهایم، زبان، دندان، دهان دادی
خداوندا تو بودی مادرم را عاشقم کردی
مرا با دستهایش بین گهواره تکان دادی
تو با آرامش دریا، تو با کوه و گل و صحرا
خودت را به تمام بندههای خود نشان دادی
زمین را فرش زیر پای مخلوقات خود کردی
برای بال پروازِ پرنده، آسمان دادی
به قدر قطرهای از لطفهای تو نخواهد شد
اگر یک عمر بشمارم، از این دادی، از آن دادی
اگر جوشید خونِ گرم تو از حلق مجروحم
تو بودی که درون سینهام آتشفشان دادی
گلایه نیست در کارم، اگر آخر نوازش را
به خواهر نه، به دختر نه، به چوب خیزران دادی
✍ #حسن_معارف_وند
بنشین تا به تو گویم زینب - محمد حسین پویانفر.mp3
9.54M
بنشین تا به تو گویم زینب
🎤 🔷 مداح : محمد حسین پویانفر
@@@@@
بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی خواهر من
دختر حیدر کرار تویی خواهر من
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد
خولی و شمر و به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من
خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت و به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من
موج طوفنده و برّان چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم صبر نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من
256.6K
#حضرتمسلم_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام
کوفی ادا بنموده حق میهمان را
بر دار تنهایی کشاند عاشقان را
می گریم می بارم از داغ تنهایی
سیدی یا مولا در کوفه نیایی
یا اباعبدالله...
تنهای تنها در میان کوفیانم
دشمن ز هر سو میزند زخم زبانم
آتش بر جانم زد این هجر و جدایی
سیدی یا مولا در کوفه نیایی
یا اباعبدالله...
بر دارم و در راه تو مانده نگاهم
اما به یاد حضرتت در قتلگاهم
نایبت با لب عطشان شد فدایی
سیدی یا مولا در کوفه نیایی
یا اباعبدالله...
مولا میا اینجا که تعریفی ندارد
بر میهمان باران سنگ و نیزه بارد
دارد این شهر غم بوی بی وفایی
سیدی یا مولا در کوفه نیایی
یا اباعبدالله...
سوگند بر سوز دل و این اشک و ناله
مولا نیا اینجا به همراه سه ساله
نمانده در بین این مردان حیایی
سیدی یا مولا در کوفه نیایی
یا اباعبدالله...
✍️امیررضا فرجوند
.
#روضه
#حضرت_مسلم( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه🎤
بزار هر که میخاد هر چی توو این عالَم بگه ... ما بی حسین می میریم ، ما اگه یه روز نگیم یا أبالفضل دِق می کنیم ، ما اگه هر روز نگیم آی مادر پهلو شکسته می میریم ...
از آغاز حرکت ابی عبدالله ، سه نفر خیلی شرمنده شدن : اولیش مسلم بود ، هی دست رو دست می زد می گفت مسلم کاش دستت می شکست نامه نمی نوشتی بگی بیا ، هی صورت رو دیوار می گذاشت می گفت حسین نیا ، هر ساعتی که می گذشت مسلم خمیده تر می شد از خجالت ، خدایا من نامه نوشتم حسین بیا ، حالا مردم اینطوری شدن ...
دومین نفر می دونید کی بوده ؟ همون آقایی که هر کاری کرد نتونست از زمین بلند شه ، آخه کسی که میخاد از جا بلند شه ، دست باید رو زمین بذاره ، حسین دید این بازوی بریده رو داره رو این زمینو خاکا می زنه ... ( من گفتم آروم میخونم تو ببینم چیکار می کنی ها ) گفت زهرا جان غُصه نخور ، یه عده ای میان آخرالزمان ، برا حسینِ تو ، مرداشون مثل زنِ جوان مُرده داد می زنن ... گفت آقا یه خواهش دارم ، منو سمت خیمه نبر ... ،چرا عباسم ؟ صدازد ، آخه از روی سکینه خجالت می کِشم ... (فرج امام زمان عج )
سوم نفر می دونید کی بود خجالت کشید؟
لشکر میگه ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت ، اون وقتی که حسین اومد وسط میدان ، یه شیرخواره رو بالا آورد ، حرمله نشست ، امیر پدرو بزنم یا پسر ؟ گفت اگه پسرو بزنی پدر خودش می میره ، فقط همینقد میگم ،گفت کار به جایی رسید دیدند حسین عبا رو روی سر کشید میومد سمت خیمه ، هی برمی گشت ( یادت باشه قفل مُحرمت با مسلم بن عقیل باز میشه ها ) آوردنش دارالاماره هر چه کرد نتونست آب بنوشه ، یه مرتبه یه نگاه کرد (همه شهدا ، شهید حججی ، فیض ببره ، شهیدی که لحظات آخر می دونه میخوان سر از بدنش جدا کنن اما لبخند میزنه ، چون بهش نشون می دن به ظاهر اینو می بینه اما اونور می بینه اربابش میخواد بغلش کنه ، همه شهدای کربلا فقط برای حسین گریه کردند خودِ ابالفضل وقتی امام حسین فرمود چرا گریه می کنی؟ گفت گریه ام برا اینه ، آقا شما بالا سرِ نوکرت میای ، اما ساعتی دیگه کسی نیست بالا سرِ شما بیاد ... مسلم هم از همون بالای دارالاماره صدا زد : صل الله علیک یا اباعبدالله
#شب_اول_محرم
.👇
1. بنی فاطمه.mp3
5.23M
#روضه_حضرت_مسلم(علیه السلام)
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه🎤
2.mp3
12.86M
#زمینه(#امام_حسین )
آخرش یه روزی از عشق تو میمیرم
من امام حسینیم، همینه تقدیرم
💥#حاج_عباس_طهماسب_پور
😔#کاش_بیشتر_به_روضه_رفته_بودم
آخرش یه روزی از عشق تو میمیرم
من امام حسینی ام همینه تقدیرم
میرسی به داد من تو خونه ی قبرم
آخرین روضه ی خونگیمو میگیرم
حسرت میخورم که پای علم
کم سینه زدم کم گریه کردم
حسرت میخورم از اینکه چرا
دور از کربلا کم گریه کردم
کاش بیشتر به روضه رفته بودم
یه یاحسین بیشتر گفته بودم
جانم امام حسین جانم
منی که گریه کنه روضه ی گودالم
الهی زنده باشم محرم امسالم
مَلَکِ رو شونم از نوکری ارباب
شب و روز نوشته تو نامه ی اعمالم
حیفه زندگی طی شه بی حسین
هر قلبی حسین بیت العزاته
هر ناممکنی با تو ممکنه
عاشق ساکن کرب و بلاته
من اعتقادم به تو کم نمیشه
هیچ جا شب جمعه حرم نمیشه
جانم امام حسین جانم
8. گلچین.mp3
3.11M
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_سماواتی
عاشق دیدار دوست ،
اوست که همچون حسین
زردی رخسار او ،
سرخ زخون گلوست
عاشق وارسته را
با سر و سامان چه کار
قصه ی ناموس و عشق ؛
صحبت سنگ و سبوست
دوست به شمشیر اگر
پاره کند پیکرش
منت شمشیر دوست ،
بر بدنش مو به موست
گر به اسیری برند
عترت او دشمنان
هرچه ز دشمن بر او
دوست پسندد نکوست
#شاعر_فؤاد_کرمانی
گفت آقا از این سفر حذر کن ، فرمود جدم رسول خدا (ص) رو دیدم ، به من فرمود حسین جان : « اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا » ... گفت پس این زن و بچه رو با خودت نبر ، فرمود جدم رسول خدا (ص) فرموده : « إِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ أَنْ یَریهُنَّ سَبایا » خدا میخواد اینهارو اسیر ببینه ... ( لهوف سید بن طاووس ) ، ص 127-128 و بحارالانوار، ج 44، ص 364.
.
*سبک واحد شلاقی*
*بند اول*
بزم عشق روضه هاته/مرغ دل توو هواته
اهل عالم بدونن/وطنم کربلاته...
نوکری افتخارم
سینه زنیه کارم
وقتی قلبم میگیره
سر روو تربت میزارم...
ذکرت شیرینه/توو دل میشینه/آرزوم اینه/برات بمیرم...
دل بی تو سنگه/اسمت آهنگه/این دل تنگه/حسین امیرم...
///ثارالله مولا3 ابی عبدالله...///
*بند دوم*
حال و روزم غمینه/حاجت من همینه
از نجف پا پیاده/منظورم اربعینه...
به عشق تو اسیرم
از دنیا بی تو سیرم
میشمارم لحظه ها رو
دلتنگ این مسیرم...
چه صاف و ساده/جاده به جاده/پای پیاده/میام با احساس...
قدم به قدم/ذکرم دمادم/هر دم و بازدم/لبیک عباس...
///ثارالله مولا3 ابی عبدالله...///
*بند سوم*
یا ثارالله پلاکم/واسه عشقت هلاکم
مثل عابس توو راهت/دیوونگی ملاکم...
من مجنونم تو لیلا
میوه ی قلب زهرا
مدیون لطفت هستم
خیلی آقایی آقا...
عمری گداتم/از نوکراتم/من جون فداتم/عزیز زهرا...
توو دل میجوشه/عشق شیش گوشه/غرق چاووشه/نوکرت آقا...
///ثارالله مولا3 ابی عبدالله...///
*مهدی ندرخانی-کرج*