.
#واحد
#امام_رضا(ع)
تازمانی که میباره رحمتت شبیه بارون
گِرِه کوری نمیمونه دیگه توو زندگی مون
گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم
تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم
اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد
دوباره مشهدُ الرِّضایی شد
دوباره پَر زد از توو سینه
فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا
قربونِ لطف و کرمت آقا
نداری توو جهان قرینه
علی سیرت حسینی خو
مدد یا ضامن آهو
رضاجانم
پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه
از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه
رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه
اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه
تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی
چقد برازندته سلطانی
مُرده به اذنِت زنده میشه
الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران
اون که نشه گدای تو سلطان
یقین یه روز شرمنده میشه
زدم در محضرت زانو
مدد یا ضامن آهو
رضا جانم
رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم
خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم
جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت
یامُعینَالْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت
مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی
همیشه ذره پروری کردی
هیچ وقت نکردی نااُمیدم
آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن
برات کربلامو امضا کن
دیگه از این دنیا بُریدم
بحق خونِ رو پهلو
مدد یا ضامن آهو
رضا جانم
#بهمن_عظیمی✍
ایام #شهادت_امام_رضا
.👇
.
#زمینه
#بیست_و_هشتم_صفر
#رحلت_رسول_اکرم
بند1⃣
پیش کوثر میخونی الرحمنو
فتنه فرداست آقا نبین الانو
یک عمره که توو حسرت امروزن
با این مردم تنها نذار قرآنو
اگه میخوای فتنه نشه بیشتر از پیش نرو
اگه میخوای قرآن نسوزه تو آتیش نرو
اگه میخوای که روی نیزه نبینیش نرو
بعدت یا رسول الله در حق کلام الله چه ظلمی روا میشه
با تحریف این آیات راس پسر زهرات لب تشنه جدا میشه
مولا یا رسول الله
بند2⃣
نشنید این قوم توصیهٔ آخر رو
هذیون خوندن حرف یه پیغمبر رو
نقشه دارن اهل سقیفه بعدت
با این مردم تنها نذار حیدر رو
اگه میخوای بی کس نشه تو مدینه نرو
اگه میخوای سی سال تو خونه نشینه نرو
اگه میخوای داغ گلش رو نبینه نرو
این بنده های دنیا ترسی ندارن حتی از دین تو برگردن
بالای همین منبر یک روز به همین حیدر واجب میشه لعن کردن
مولا یا رسول الله
بند3⃣
خوندی امشب مرثیهٔ فردا رو
روضه های بین در و دیوارو
کم کم داره حرفات فراموش میشه
با این مردم تنها نذار زهرا رو
اگه میخوای ابروشو زخمی نبینی نرو
اگه میخوای بازوشو زخمی نبینی نرو
اگه میخوای پهلوشو زخمی نبینی نرو
میری ولی بعد از تو مردم در خونهت رو از جا میکنن اینجا
صدیقهٔ کبراتو انسیهٔ حوراتو سیلی میزنن اینجا
مولا یا رسول الله
شعر و سبک: احسان نوری✍
انجمن تکیه نوکری مشهد
#رحلت_پیامبر_اکرم #رسول_الله
.👇
.
#شور #زمزمه
ایام #شهادت_امام_رضا
#سبک_راس_تو_میرود_بالای_نیزه_ها
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
بر ما نمودهای لطف و کرم رضا
پای پیادهام سوی حرم رضا
بنما نظر به من ای محترم رضا
لبیک یا رضا۴
یا (مولا امام رضا۴)
با دست خالیم آیم به کوی تو
مولای من بود دستم به سوی تو
مستم در این حرم از عطر و بوی تو
لبیک یا رضا۴
باشد امام رضا کویت بهشت من
مهر و ولای تو اندر سرشت من
مولا نگه نما بر روی زشت من
لبیک یا رضا۴
هر زائرت رضا از غم رها شود
در این حرم رضا حاجت روا شود
با یک نگاه تو دردم دوا شود
لبیک یا رضا۴
شکر خدا رضا هستم گدای تو
از کودکی منم غرق ولای تو
ای نور چشم من جانم فدای تو
لبیک یا رضا۴
ریزم سرشک غم بشکسته بال من
در سر بود رضا شوق وصال من
امشب ز مرحمت بنگر به حال من
لبیک یا رضا۴
گرچه امام من بیمایهام رضا
مهر و ولای تو سرمایه ام رضا
بر تو غلامم و همسایهام رضا
لبیک یا رضا۴
از تو تمام عمر شرمندهام رضا
شد نوکری تو زیبندهام رضا
هستم غلام تو تا زندهام رضا
لبیک یا رضا۴
من سائل در این خانهام رضا
گرد حریم تو پروانهام رضا
نام تو زینت کاشانهام رضا
لبیک یا رضا۴
قصر عدوی تو شد قتلگاه تو
سوزانده هر دلی ناله و آه تو
بر درب حجره بود مولا نگاه تو
لبیک یا رضا۴
در کنج حجره ات بودی در انتظار
بهر جواد خود بودی تو بیقرار
آید کنار تو فرزند و یادگار
لبیک یا رضا۴
آمد جواد تو در احتضار تو
بنشسته قد خم مولا کنار تو
با اشک خود جواد شد غمگسار تو
لبیک یا رضا۴
از داغ تو شده خون قلب مرد و زن
فرزند تو جواد شد غرق در محن
با دست او رضا شد پیکرت کفن
لبیک یا رضا۴
با دیدن رخت شد پر شرر جواد
در وقت غسل تو شد دیدهتر جواد
هنگام دفن تو شد خون جگر جواد
لبیک یا رضا۴
یا (مولا امام رضا۴)
#زائر_طوس
#امام_رضا
4_5954261162722856816.mp3
1.25M
#شور_احساسی
#امام_رضا
شعرو سبک #رضا_نصابی✍
کربلایی محمود عیدانیان 🎤
فقیرم اقا
افتاده سمت تو ببین مسیرم اقا
دست خالی از پیشه تو نمیرم اقا
حاجتم و از تو فقط میگیرم اقا
ضامن اهو
خسته از این زمونه و از این هیاهو
رونده شدم از همه جا به تو زدم رو
می شه که ضامنم بشی ضامن اهو
ضامن اهو. ضامن اهو. ضامن اهو
کبوترم من
تا اسمون مشهد تو میپرم من
اروم میشم تا که میام توی حرم من
حرف می زنم با تو با چشمای ترم من
ای کس وکارم
خدارو شکر امام رضا که تورو دارم
جز توکس دیگه روکه اقا ندارم
خبر داری از حالم و از دل زارم
4_6044305508565788710.mp3
1.82M
#شور #زمینه
#امام_رضا
رونده شدم از همه جاوو من
تنها به تو رو می زنم اقا
حس می کنم کنارمی وقتی
پیشه تو زانو می زنم اقا
فداتم من. گداتم من
خاکه پای تمومه زائراتم من
مدد سلطان. مدد سلطان
وقتی که خسته میشم از دنیا
جز حرمت پناه ندارم من
جز شونه های مهربونه تو
می دونم تکیه گاه ندارم من
هوالحق و. هوالهویی
تو مهربونی و ضامنه اهویی
مددسلطان. مدد سلطان
روبه روی گنبده زرده تو
هر وقت که من با گریه ایستادم
دیدم تا بارگاه و صهنت رو
به یاده قبره حسن افتادم
اخر حاجت روا میشه
حسن صاحبه گنبده طلا میشه
مدد سلطان. مدد سلطان
#رضا_نصابی✍
4_5798836685806503973.mp3
3.73M
مصطفی روحانی🎤
رونده شدم از همه جاوو من
4_6044305508565788635.mp3
2.64M
#واحد_سنگین
#امام_رضا
با ساعت حرم شده کوک ساعتم رضا
در خاطر منی توی هر حالتم رضا
دربارگاه تو چه نیازی به گفتن است
لب وانکرده میدهی که حاجتم رضا
من از در خونت نروم جای دیگری
با مهربانی دادی تو بد عادتم رضا
هرکس ز عاشقی شده یک قسمتی دلش
شکر خدا که عشق تو شد قسمتم رضا
با عشق پاک توس گرفتم من بها اگر
بی عشق تو به جان تو بی قیمتم رضا
رضا نصابی
4_5785232999666682351.mp3
6.16M
.
#امام_رضا
کربلایی #محمود_عیدانیان 🎤
با ساعت حرم شده کوک ساعتم رضا
در خاطر منی توی هر حالتم رضا
دربارگاه تو چه نیازی به گفتن است
لب وانکرده میدهی که حاجتم رضا
من از در خونت نروم جای دیگری
با مهربانی دادی تو بد عادتم رضا
هرکس ز عاشقی شده یک قسمتی دلش
شکر خدا که عشق تو شد قسمتم رضا
با عشق پاک توس گرفتم من بها اگر
بی عشق تو به جان تو بی قیمتم رضا
#رضا_نصابی✍
4_6044305508565788728.mp3
1.78M
#واحد
#زمزمه
#امام_رضا
السلام ای شاه خراسان رضا یا رضا
السلام ای قبله ی ایران رضا. یا رضا
اهوی افتاده به دام. توام. یا رضا
مسته سبوی می و جام توام. یا رضا
با گله تو سرشته ایزد گلم. یا رضا
شکر خدا لطف تو شد شاملم. یا رضا
بسته نمی شه در احسان تو یا رضا
شاه و گدا ریزه خوره خان تو. یا رضا
افتادی بر خاک و تو بی پر شدی یا رضا
روضه خونه ان تنه بی سر شدی. یا رضا
گفتی تو از پیکر غرقه به خون. یا رضا
گفتی تو از روی شده ارغوون یا رضا
گفتی تو از ضربه های بی هوا. یا رضا
گفتی تو از ان سر بر نیزه ها. یا رضا
گفتی تو از چشمای خیس و پراب یا رضا
گفتی تو از زینب و بزم شراب. یا رضا
#رضا_نصابی✍
4_5909164822158640695.mp3
22.66M
#شور #زمینه_تلفیقی
#امام_رضا
کربلایی #میلاد_مجنونی🎤
سلام ای ضامن اهو
ای اقای عطوفت ها
خدا فرموده در محشر
به دست توس شفاعت ها
سلطان قلبم
اگه نخوای من و امام رضا اواره می شم
سلطان قلبم
اگه بی افتم از چشات دیگه بیچاره می شم
تو حرم تو شلوغی ها
می شنوی عرض حاجت ها
هر کسی زائرت می شه
دیده از تو عنایت ها
سلطان قلبم
یادمه مادرم من و به دست تو سپردش
سلطان قلبم
وقتی که اولین دفه من و حرم اوردش
با خاک تربتت اقا
درامیخته اجابت ها
چقدر دست تو داده
به زائرها زیارت ها
سلطان قلبم
بنویس اربعین برای من یه کربلارو
سلطان قلبم
بزار بازم ببینه چشم من گنبد طلارو
#رضا_نصابی✍
👇
.
#نوحه
#واحد
#امام_رضا_علیه_السلام
سلطان رئوف مددی مولا
از نام رضا شده ام شیدا
چشمم به ضریح تو می افته
میریم به سوی عالم بالا
ایران شده از عشق تو شیعه
از دست شما روزی میگیره
من شیعه شدم اقا به دستت
نوکر برای شما میمیره
| صاحب علمی،ماه ایرانی |
| تو قلب منی،اقا سلطانی | ۳
#بنددوم
سایه ات رو سرم مستدام آقا
عمری به تو من مبتلام آقا
سرمایه شده حبّتون تو دل
ارباب رئوف،باوفام آقا
آهو منمو،جود و احسانت
بنده منمو،عمری گریانت
غیر تو اقا،کسی نیست تو دل
اوج باورم،دست رحمانت
| صاحب علمی،ماه ایرانی |
| تو قلب منی،اقا سلطانی | ۳
#بندسوم
من به نوکریه تو. می نازم
جز تو کسی نیست محرم رازم
از زیارتت بر می گردم من
دوست دارم بیام پیشه تو بازم
قبلم به خدا طرف طوسه
با عشق تو این دلم مانوسه
حس می کنم آقا بهشت هستم
لبهام تا ضریح تو می بوسه
| صاحب علمی،ماه ایرانی |
| تو قلب منی،اقا سلطانی | ۳
#بندچهارم
تو سلاممی حضرت سلطان
تو کلاممی حضرت سلطان
شیعه هستم و افتخارم هست
تو اماممی حضرت سلطان
سایه ی تو روی سر ما هست
عشقه تو همه باور ماهست
سلطانی و ما رعیتت هستیم
ملکه تو اقا کشور ماهست
| صاحب علمی،ماه ایرانی |
| تو قلب منی،اقا سلطانی | ۳
شعر و سبک
#رضا_نصابی #رضا_ملایی
#شهادت_امام_رضا
👇👇
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا
دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا
نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا
به گریه مردم عابر جواب میدادن
برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها
*حسن جان …. حسن جان … قربونِ غریبیت برم آقا … زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم ” امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم … بهت تسلیت بگیم آقا … مجلسِ ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری … آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته … همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت میگن … خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید … صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید … آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت بگیم …اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش … این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ …*
عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا
دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا
نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا
به گریه مردم عابر جواب میدادن
برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها
کسی به دادِ دلِ من نمی رسد جز تو
بگیر دست مرا خورده ام زمین آقا …
اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم
*امشب ما رو زائرِ خودت حساب کن … دلم برایِ سامرا تنگ شده … آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله … اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش خونۀ ما خراب میشد … به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده … اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده …*
حسن جان …
اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم
کنار سفرۀ فضلت نشینم ای مولا
بزرگ زاده چه مهمان نواز و خون گرمی
گذاشتی دهنم زود لقمۀ خود را
مگر سرای تو دارالنَعیم عشاق است؟
هزار لیلی و مجنون نشسته اند این جا
امام عسگری ای تکیه گاه امروزم
رها نمی کنمت تا قیامت فردا
دعا کنید که همسایۀ شما باشم
جوار چشمۀ تسنیم جنتُ الاعلی
اگر بهشت بیایم ، بدان که بنشینم
به زیر سایۀ مهرت ، نه سایۀ طوبی
هوای سامره دارد دلِ هوایی من
بده برات سفر ،جانِ مادرت زهرا …
برایِ کربُبَلا خرجی سفر بدهید
به حقِ چادر خاکیِ زینب کبری
مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم
برایِ مهدی تان زیر گنبدِ خضرا
یگانه غایت خلقت وجودِ مادر توست
کجاست مرقد او؟ خاک بر سر دنیا
شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است
شبیه حال و هوایِ غروب عاشورا
شنیده ام که نباید ز مَشک حرفی زد
به خاطرِ دل پر درد مادرِ سقا …
*روضه بخونم برا امامِ عسکری بلند گریه کنیم … شیخِ طوسی در الغیبة نقل کرده ، چنان زهر به بدنِ امامِ عسکری اثر کرد ۲۸ بهار فقط از عمرش گذشته بود … براش ظرفِ آب آوردن ، آقایِ ما تشنه شد ، ظرف رو بلند کرد روایت میگه انقه دستاش میلرزید … این ظرف مرتب به دندان هاش اصابت میکرد … ظرف رو رویِ زمین گذاشت ، خادم رو صدا زد درون حجره بیا ، مهدیِ من مشغولِ نمازِ ، سر به سجده گذاشته صداش بزن …
میگه وارد حجره شدم ، آقا پدرتون حالشون خوب نیست ، مهدیِ فاطمه آمد … امامِ عسکری فرمود ای آقای خاندانِ من به پدرت آب بده … ظرف رو بلند کرد به لب هایِ بابا آب گذاشت … من بمیرم امام عسکری موسسِ زیارتِ اربعین … من یه آقایی رو کوفه می شناسم ، مسلم ابن عقیل … قبل از شهادتش آب طلب کرد ، آب رو به سمتِ دهانش برد ، دندانش داخلِ ظرفِ آب افتاد ظرفِ آب خونی شد ، آب رو نخورد … یه آقایِ دیگه هم می شناسم به لبهایِ مبارکش آب نرسید … ظرفِ آب به دندان هایِ مبارکش نخورد … اما اون نامرد چوبِ خیزران رو بلند کرد … به لبُ دندانِ پسرِ زهرا میزد .. یه وقت زینب صدا زد : …. یا یَزید لا تَشَل ، مُنتَحیاً علی ثَنایا ابی عَبدالله علیه السّلام ….* ای حسین …..
─┅═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═┅─
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_رضا_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
امـــام مظلــومم عبـــا به ســر داره
اباالحــــسن مــولا عــزم سفــر داره
امام رضا هم شد مثل پدر ، مظلوم
عزیز زهـرا شد ز کینه ها ، مسموم
امام رضـــا جانم (۴)
مجلــس مأمون و زهر جفــا ای وای
روی سرش مولا ، کشید عبا ای وای
آهِ اباصـــلت و حجـــرهٔ در بستـــه
خاک کف حجره ، روضــهٔ سربسته
امام رضـــا جانم (۴)
بیاد عــاشــورا ســوز عطــش داره
می خونه از گـــودال با جگــر پاره
در اوج تنـــهایی مدینــه یادش بود
تشتـــهٔ دیــدارِ رویِ جـــوادش بود
امام رضـــا جانم (۴)
تو لحــظهٔ آخر ، پســر رسیـد از راه
ســرش به زانــو برد جــواد آل الله
پدر ، غــم داغ جوون به ســـر داره
پسـر ، روی قلبـــش ، داغ پدر داره
امام رضـــا جانم (۴)
بســوزه دلهـــامــون برای اون بابا
که ارباً اربا دیـد یه قــامت رعنـــا
چه غربتــی داره میون یک لشکر
چقد جگــر سوزه داغ علی اکبــر
غریب حسیــنم وای (۴)
✍رقیه سعیدی (ڪیمیا)
🖤🖤🖤🖤🖤
.
#چارپاره
#امام_رضا
#بار_دیگر_گذاراین_عاصی
🌷🌷🌷
باردیگر گذار این عاصی
خسته خسته به مشهدت افتاد
غصه هایم ز خاطرم پر زد
شد دلم شاد خانه ات اباد
بادوچشمی پرآب و قلبی زار
باز پایم به این حرم وا شد
زیر لب تا اباالحسن گفتم
خنده روی لبم شکوفا شد
تا که اذن دخول میگیرم
مرغ روحم جدا شود از جان
با تمام وجود می گویم
السلام علیک یاسلطان
یا رضا گفتم و روانه شدم
از ورودی صحن گوهرشاد
درمیان تلألو زائر
تا رسیدم به پنجره فولاد
چشم را بستم و کنار ضریح
ناخودآگاه تا که خوابیدم
روبروی مسیر هر زائر
یک امامِ رئوف می دیدم
خادمان و کبوتران حرم
چقدر حالشان تماشایی ست
کافری تا نظر به گنبد کرد
گفت الحق که جای زیباییست
گوشه ی دنج صحن گوهر شاد
نفسم را کمی رها کردم
خواندم از شاه و بعد با نفس
ذاکران دگر صفا کردم
می پریدم در آسمان خیال
باز میشد کبوترانه پرم
با تپش های قلب من میزد
سنج و نقاره ها و طبل حرم
جلد جلد حریم سلطانم
دست او نیز کرده امدادم
سرخوش از این که صید او شدم و
مثل آهو به دامش افتادم
درمیان حوایجم دارم
حاجتی را برای نوکرها
ساکن ارض طوس بنویسید
این محرم برات کرببلا
⛈#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#حضرت_رسول_شهادت
پیچیده بوی غم همه جا وامحمدا
عرش خدا گرفته عزا وامحمدا
گریان دو چشم ارض و سما ، وامحمدا
امشب شده است نوحه ی ما وامحمدا
بر غربت پیمبرمان گریه می کنیم
محض رضای مادرمان گریه می کنیم
دنیا چه کرد با زحمات پیمبرش
امشب میان عرش زَنَد حمزه بر سرش
ای روزگار پست ...که می گشت باورش
روزی شوند قاتل آقا دو همسرش
مّردم ! رسول عالم و آدم شهید شد
رحلت نکرد احمد خاتم ، شهید شد
اصحاب ، پشت پا به حق آسان زدند ، آه
چه زود دم ز دولت شیطان زدند آه
آتش به جان عالم امکان زدند آه
بر روح وحی ، تهمت هذیان زدند آه
ای دیده بر محمد مظلوم گریه کن
با چار کعبه زاده ی معصوم گریه کن
دوران حق کشی ِ زمانه شروع شد
دوران کفر خانه به خانه شروع شد
توهین به صد دلیل و بهانه شروع شد
دوران تلخ دفن شبانه ، شروع شد
ای روزشان سیاه ، نبی شد شبانه دفن
یک تن نگشت یار علی ، در زمان دفن
مولای ما به سوگ برادر نشسته است
جایش ببین که بر روی منبر نشسته است
روباه جای شیر دلاور نشسته است
آتش به جان حضرت کوثر نشسته است
امت ز یاد برده چه راحت غدیر را
دادند زود اجر رسول و امیر را
چیزی نمانده تا که شود یاس بی قرار
قنفذ رسد به نان و نواهای بی شمار
آتش گرفت میخ در از آه ذوالفقار
آمد خزان فاطمه در اول بهار
چیزی نمانده تا که بماند از او خیال
گردد جوان خانه ی مولا قدش ، هلال
چل بی حیای پست و لعین ، آه فاطمه
بی حرمتی به صاحب دین ،آه فاطمه
پهلو شکسته، زار و حزین ، آه فاطمه
دو گوشواره ، روی زمین آه فاطمه
چیزی نمانده تا که زند ناله از جگر :
فضه برس به داد دل مادر و پسر
یا ایها الرسول شود حق تو ادا
گاهی میان کوچه و گاهی به کربلا
وای از غروب روز دهم ، وامحمدا
شمشیر ،کهنه خنجر و سر نیزه و عصا
آه از دمی که ناله زند زینب حزین :
"ای مونس شکسته دلان حال ما ببین
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه
روضه ی آقاست عاشورا تر و گودال تر
قدّ زهرا می شود در این مصیبت ، دال تر
ضامنِ لبخند های شیعه در روز جزاست
گریه ی بر او کند صدیقه را خوشحال تر
در سه باری که به سائل داد هر چه داشت را
مثل او پیدا نشد در شهر بی اموال تر
کاش آقای کریمان داشت حتی یک زهیر
گشت شأنش از تنِ ارباب هم پامال تر
گاه یک نیشِ زبان ، مثل هزاران نیزه است
جسم ، با زخم زبان ها می شود بد حال تر
بین کوچه ترش رو وُ بعد از آن شد خنده رو
از مغیره نیست در شهرِ نبی دجال تر
چشمِ زهرا از حیا در کوچه تر شد بیشتر
چشم آقا هم شد از این صحنه ماه و سال ، تر
#حامد_آقایی
#مـــــــــــــــےکده
#امام_حسن_ع
سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن
معرفت رنگ گرفته است از عرفانِ حسن
خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن
پس بگوئید به ما ساکنِ ایران حسن
زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید
قدرِ یک لحظه زمینگیر نخواهم گردید
هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید
تا خود حشر منم دست به دامان حسن
عطر او پخش که شد باد ، وصالش را دید
حُسن زیباییِ مخلوق ، مثالش را دید
آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید
از همان روزِ نخستین شده خواهان حسن
روضه خواندیم که این دیده ی تر ثبت شود
گریه کردیم که این هفت صفر ثبت شود
نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود
بنویسید مرا بی سر و سامان حسن
رنگ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی ست
پرچم یَشمیِ خوش نقش و نگارم حسنی ست
نه فقط من..،همه ی ایل و تبارم حسنی ست
بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن
ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است
با عنایات حسن رزق ، مهیا شده است
این شعارِ همهی ما ، حسنیها ، شده است:
" تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن"
خاک خشکیم که لبتشنهی جامی بودیم
کوه رنجیم که سرگرم سلامی بودیم
کاش..،ای کاش که ما مردِ جذامی بودیم
می نشستیم سر سفره ی احسان حسن
من از آن روز که در بند شدم ، خوشحالم
فقط از دوری معشوق خودم مینالم
پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم
بلکه سهمم بشود تکه ای از نانِ حسن
عاقبت گردِ خوشی بر سرِ غم می ریزد
از دل صحن حسن نوحه و دم می ریزد
هنرِ فرشچیان پای حرم می ریزد
حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوان حسن
روضهتر از غم آقای کریمان ،غم نیست
وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست
مادریتر ز حسن در همه ی عالم نیست
تو نگو حضرت صدّیقه..،بگو جانِ حسن!
آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است
از مصیبات حسن ، خونِ خدا خونجگر است
سخت تر از غم گودال ، غم آن گذر است
گریهکُنهای حسیناند پریشان حسن
کوچهای تنگ برای غم او بانی بود
قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود
بدتر از زهرِ هلاهِل..،زدنِ ثانی بود
داغ ناموس گرفتهاست گریبان حسن
سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد
من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد
پیش چشمان پسر ، چادر مادر پا خورد
تا ابد خشک نشد دیده ی گریان حسن
#هفت_صفر
#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
یا أباصالح المهدی ادرکنی
ای آن که دلخواهم تویی ، هر لحظه هر آهم تویی
هر چه که می گویم تویی ، هر چه که می خواهم تویی
هر جا که می مانم تویی ، هر چه که می خوانم تویی
هر لحظه در جانم تویی ، هر گاه و بی گاهم تویی
ای جمع خلقت را نگین ، ای مهر تو خلد برین
هستی تو مهتاب آفرین ، نه مهر و نه ماهم تویی
آغاز هر سرمستی و ، پایان کارِ هستی و
تنها به حق پیوستی و ، هم مقصد و راهم تویی
سوزم تویی سازم تویی ، رمزم تویی رازم تویی
هر لحظه آوازم تویی ، اشکم تویی آهم تویی
شعله ی جانسوزم تویی ، نوروز پیروزم تویی
آن و شب و روزم تویی ، هر سال و هر ماهم تویی
هم جلوه ی عرفانی و ، هم کعبه ی نورانی و
هم نغمه ی طولانی و ، هم ذکر کوتاهم تویی
چون کوه ، جرم و اشتباه ، طاعت ولی کمتر ز کاه
هم شاهد کوه گناه ، هم شاهد کاهم تویی
ماییم و این روی سیاه ، شرمنده ایم از هر نگاه
در غفلت و عمر تباه ، هر لحظه آگاهم تویی
گر چه شدم از تو جدا ، گر چه تو را کردم رها
با این همه جرم و خطا ، تنها هواخواهم تویی
از نور حق آیینه ای ، در قلب ما دیرینه ای
گنجِ میان سینه ای ، هر لحظه همراهم تویی
در جان من جانانی و ، در قلب من مهمانی و
آن یوسف کنعانی و ، افتاده در چاهم تویی
دلبند و دلدارم تویی ، غمگین و غمخوارم تویی
هم یاور و یارم تویی ، محبوبِ الله ام تویی
ای دلبرِ رفته سفر ، از تو نمی آید خبر ؟
جز تو نمی خواهم دگر ، ای آن که دلخواهم تویی
#محمدعلی_شهاب