.
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۳۳
کجایی ای مرا یاور حسین جان
بیا بر سرم ای بی سر حسین جان
پشت و پناهم بر در نگاهم
یا فارس الحجاز عجل ظهورک
می سوزد پیکرم همچون تن تو
باشد در آغوشم پیراهن تو
افتاده از پا دختر زهرا
یا فارس الحجاز عجل ظهورک
یادم مانده در گودال چه دیدم
خودم از پیکرت نیزه کشیدم
ای نور عینم عطشان حسینم
یا فارس الحجاز عجل ظهورک
آنکه تنت را با پا بر می گرداند
ناموست را در کوچه ها می چرخاند
ای یار زینب سالار زینب
یا فارس الحجاز عجل ظهورک
#محمود_اسدی_شائق✍
👇
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۳۱
بنگر میان بسترم ای حسین جانم
شد لحظه های آخرم ای حسین جانم
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم
پیراهنت را یا اخا گیرم در آغوش
صدای غربتت هنوز میرسد برگوش
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم
آید به گوش من هنوز ناله های تو
از تشنگی جوهر نبود در صدای تو
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم
یادم نمیرود حسین که چها دیدم
بی سر شدی و بعد تو من چه کشیدم
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم
دیدم که مرکب بر تن تو قدم میزد
دیدم که ترکیب تنت را به هم میزد
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم
ما هر دو پاشیده شدیم ای گل بی خار
تو ببن گودال و زینب درکوچه بازار
جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم
#محمود_اسدی_شائق✍
👇
.
#زمزمه
#حضرت_زینب علیها سلام
سبک: #عبدالله_باقری
شعر: #حسین_رحمانی✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زینبی که
صولت حیدر داره
جلو ه ی مادر داره
سفارش از شخص پیمبر داره
زینبی که
مقام والا داره
عصمت زهرا داره
توو عرش حق شأن معلا داره
حقش نبود بعد حسین / بهش جسارت بکنن
حقش نبود زندگیشو / یک روزه غارت بکنن
حقش نبود همسفرِ / اون همه نامحرم بشه
حقش نبود که قسمتش / اون همه درد و غم بشه
وای زینب - ای وای زینب ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خواهری که
روضه ی مادر دیده
داغ برادر دیده
از کودکی غم مکرر دیده
خواهری که
غصه فراوون دیده
پیکر پرخون دیده
رو نیزه ها چشمای گریون دیده
حقش نبود که پیش اون / رقاصه ها دف بزنن
یه عده نامحرم بیان / دور و برش کف بزنن
حقش نبود که بُردنش / محله ی یهودیا
سیلی و تازیانه ها / اون زخما و کبودی ها
وای زینب - ای وای زینب ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خواهری که
با خطبه ی کوبنده
یزید و کرد شرمنده
اونم میون هلهله و خنده
خواهری که
مجلس اغیار رفته
کوچه و بازار رفته
منزل به منزل پی دلدار رفته
حقش نبود که موقعِ / جون دادنش تنها بشه
با پیرهن خونی فقط / روضه خونِ غمها بشه
با پیرهن خونی دمِ / آخری روضه ها میخوند
می گفت بمیرم آخرش / کسی بهت آب نرسوند
وای زینب - ای وای زینب ۲
بسبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۳۰
بیا برادر جان یکدم بر سر من
ببین که شد لحظه های آخر من
ای نور عینم مظلوم حسینم
از دوری روی تو در شورو شینم
کنون که در بستر من از پا فتادم
بوسه ی زیر حنجر آمد به یادم
یار و معینم ای مه جبینم
بیا دم آخری رویت ببینم
بیا به دیدارم ای همه امیدم
یکسال و نیم از داغت، محنت کشیدم
گیسو سپیدم دیدی خمیدم
در طشت زر،من اشک چشم تو دیدم
شام خراب از یاد زینب نرفته
بزم شراب از یاد زینب نرفته
در پیش اعدا شدم تماشا
چشم تو روشن ای ماه عالم آرا
#محمود_اسدی_شائق✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
.
#حضرت_زینب
#زمینه
میبینی حال من و یامظلوم
این گریه و شیون و یامظلوم
خون میباره چشام تا میبینم
خون روی پیرهن و یامظلوم
از دوری تو سوختم و ساختم
من که عمریه دل به تو باختم
تو چند ساعت سرت چی اومد که
دیدم جمست رو اما نشناختم
یا مظلوم یاحسین حسین مظلوم
الهی من بشم فدات داداش
خیلی دلم تنگه برات داداش
روی تنت نبود جای سالم
کاش منو میزدن به جات داداش
بی تو دریاس برام کم از قطره
بی تو دنیا برام چه بی قدره
یک سال و نیمه این شده روضه م
والشمر جالس علی صدره
یا مظلوم یاحسین حسین مظلوم
اگر چه از جفای اهل شام
خیلی شکسته دل سرگشته م
دلم توی مدینه بود اما
به خاطر رقیه برگشتم
یادت هست نیمه شب پرید از خواب
هی میگفت خواب بابامو دیدم
یادم نمیره توی ویرونه
خاکش کردم براش لحد چیدم
یا مظلوم یاحسین حسین مظلوم
#علی_سلطانی ✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
.
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۲۹
تو ای تشنه بی سر بیا ایندم آخر
شدم جان به لب ای یار ببین حالت خواهر
همه حاصل زینب امان از دل زینب
در آغوش کشیدم کنون پیراهن تو
به یاد آمدم از پاره پاره بدن تو
ببین مشکل زینب امان از دل زینب
به بالای بلندی چه گویم که چه دیدم
خودم ناله ی زهرا در آن لحظه شنیدم
مه محفل زینب امان از دل زینب
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۲
#حضرت_زینب
یابن الحسن اسیر بلایی، پدر چرا؟
در بین کوه و دشت، شدی دربه در چرا؟
با غصه های روز و شب خود چه می کنی؟
عمریست شیعه از تو ندارد خبر چرا؟
کم گریه کن که سوی دو چشم تو کم شده
کلّ دقایقت شده با روضه سر چرا؟
تا کی همیشه صبح و مساء گریه می کنی؟
اشکت بدل به خون شده شام و سحر چرا؟
مجلس به نام عمّه ی مظلومه زینب است
حاضر شدی به مجلس او بی خبر چرا؟
در زیر آفتاب شده پهن بسترش
بین حیاط خانه شده محتضر چرا؟
مویش سپید و صورت او زرد،از چه روست؟
از تازیانه مانده به جسمش اثر چرا؟
یکسال و نیم بر سر زینب چه آمده؟
شد آتش دلش همه دم شعله ور چرا؟
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
با شمر و حرمله شده او همسفر چرا؟
او داغدیده بوده ولی جای تسلیت
رفته میان هلهله بین گذر چرا؟
ناموس اهل بیت کجا؛ بزم می کجا؟
دیده سر حسین در آن طشت زر چرا
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍
.
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۲۸
ای قبله ام، رو به قبله ام کجایی
یار جدا جدایم از من جدایی
واویلا واویلا واویلا واویلا
پیراهنت باشد در آغوش زینب
مانده بانگ آب آبت در گوش زینب
واویلا واویلا واویلا واویلا
یادم نرفته دورت هلهله کردن
ناکسان تشکر از حرمله کردن
واویلا واویلا واویلا واویلا
دارم خبر چیدنت ای گل گلزار
داری خبر که مرا بردن به بازار
واویلا واویلا واویلا واویلا
داری خبر شامیان چه با ما کردند
دخت علی را خارجی صدا کردند
واویلا واویلا واویلا واویلا
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زمینه
۱۲۷
دیده بر راه توام ای سر بریده
می روم از این جهان قامت خمیده
زینبم من زینبم من زینبم من
میزند پیراهنت آتش به جانم
خون فشانم جای اشک از دیدگانم
زینبم من زینبم من زینبم من
خستگیِ حال تو یادم نرفته
تنگی گودال تو یادم نرفته
زینبم من زینبم من زینبم من
کی رود از یاد من یاس پرپر
که به ده ضربه جداشد از تنت سر
زینبم من زینبم من زینبم من
سنگ کین دیدم روی آیینهی تو
جای چکمه دیده ام بر سینهی تو
زینبم من زینبم من زینبم من
بین گودی بوسه از حنجر گرفتم
پیکر پاشیده را در بر گرفتم
زینبم من زینبم من زینبم من
خاطرم مانده خزانی گشته گلزار
خواهرت را می زدن در کوی و بازار
زینبم من زینبم من زینبم من
#محمود_اسدی_شائق✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
.
#حضرت_زینب
هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش
وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی
با یل ام البنین بودند در دور و برش
مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش
دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب
می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش
اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش
حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست
ارث برده این عقیله حجب را از مادرش
حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش
هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند
یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش
شاعر: #احسان_نرگسی
👇👇👇👇
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_04_RAMAZAN_1402_HARAM_IMAM_REZA_AUDIO_5.mp3
8.33M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #حاج_محمود_کریمی
✍ #احسان_نرگسی
99070503.mp3
6.38M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #حاج_حسین_سیب_سرخی
✍ #احسان_نرگسی
4_6017102740491076905.mp3
11.06M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #کربلایی_مهدی_رعنایی
✍ #احسان_نرگسی
[WWW.MESBAH.INFO]Shab-5-Fatemieh-95Rooz-1398[06].mp3
3.73M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #حاج_امیر_کرمانشاهی
✍ #احسان_نرگسی
316.5K
#شور_حضرت_زینب سلام الله علیها
زهرای حسین، زینبا زینب
دنیای حسین، زینبا زینب
همپای حسین، زینبا زینب
حلمای حسین، زینبا زینب
مرحبا زینب
ای پیمبر قیام کربلا زینب
(ما رأیتُ) گفتی تووی هر بلا زینب
جوون نوکرت مگه چه قابلی داره
از ته دلم میگم سرم فدا زینب
زینب زینب، کوه مقاومت تویی
زینب زینب، روح مجاهدت تویی
زینب زینب، الگوی عفت و حیا
زینب زینب، مظهر صبری و رضا
زینب زینب، عقیلة العرب مدد
ای کوه وقار، زینبا زینب
ای گنجیده دار، زینبا زینب
ای با اقتدار، زینبا زینب
مولایی تبار، زینبا زینب
مرد و مردانه
سیلی حقیقتُ به ابن مرجانه
زدی اونجوری که شد شبیه دیوانه
با کلام نافذت چه محشری کردی
کاخ ظلمشو بدل کردی به ویرانه
زینب زینب، وارث هیبت علی
زینب زینب، جلوه ی عزّت علی
زینب زینب، ذکر لب ملائکی
زینب زینب، علی یکی تو هم یکی
زینب زینب، عقیلة العرب مدد
ای عالی مقام، زینبا زینب
ای ختم کلام، زینبا زینب
ای بانوی شام، زینبا زینب
صاحب احترام، زینبا زینب
محترم زینب
صاحب کرامتی و با کرم زینب
بی وضو که اسمتو نمی برم زینب
جا داره یه یادی هم بشه توو این شب ها
از شهیدای مدافع حرم، زینب
زینب زینب، ذکر قسم برا فرج
زینب زینب، عمه ی خاتم الحجج
زینب زینب، فاضله ی محدّثه
زینب زینب، گوشه نگات برام بسه
زینب زینب، عقیلة العرب مدد
#وحید_محمدی✍
۵ بهمن ۱۴٠۲
#شور
#حضرت_زینب
.
#حضرت_زینب_س_شهادت
در کرببلا به دردها درمان داد
جان داد ولی جان به ره جانان داد
بر برگ گل لاله نوشتند به خون
از هجر حسین، زینب آخر جان داد
✍ #سیدهاشم_وفایی
............
.
#حضرت_زینب
جا دارد اگر فلک کنون گریه کند
با زخم دل و سوز درون گریه کند
تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز
از بهر اسارت تو خون گریه کند
✍ #سیدهاشم_وفایی✍
.
.
یا من رادّ یوسف علی یعقوب بابامو برگردون
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#زمینه
بند1⃣
خیلی خیلی خستم خیلی خیلی تنهام
یا اله الباکین رحمی کن به اشکام
یک دنیا درد دارم دیگه کم آوردم
بسه دیگه هرچی تازیونه خوردم
میبینی حال و روزمو خدای مهربون
میگن که مهمونت شده بابام تو آسمون
یه بار دیگه اگه میشه بزار ببینمش
یه کاری کن تموم بشه دیگه جداییمون
یا من رادّ یوسف علی یعقوب بابامو برگردون
بسه دوری بسه این همه آشوب باباموبرگردون
بند2⃣
از من چرا اینقد کینه دارن اینجا
همه ی بچه ها قهرن با من اینجا
دوستای نزدیکم زخمای دستامن
تنهام نمیزارن همیشه باهامن
قسم میدم خدا تورو به اشک فاطمه
به دستای بریده ی امیر علقمه
بگو که از سفر بیاد بابای خوشگلم
میخوام بغل بگیرمش جلو چش همه
یا من رادّ یوسف علی یعقوب بابامو برگردون
روز آخر بابامو ندیدم خوب بابامو برگردون
بند3⃣
اندازه ی سی سال پیر شدم یکباره
سه تا بهار مگه چند تا پاییز داره
افتادم از ناقه رو زمین با صورت
از همون روز عمه افتاده تو زحمت
از هرچی که بدم میاد داره سرم میاد
سنان و شمر و حرمله منو زدن زیاد
یه جای سالمم دیگه نمونده واسه من
دیگه تمومه صبر من بگو بابام بیاد
یا من رادّ یوسف علی یعقوب بابامو برگردون
بسه دیگه سیلی و سنان و چوب بابامو برگردون
شعر و سبک: امیر آهمند✍
انجمن تکیه نوکری مشهد
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
👇