eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎🌸صبحمون‌ رو‌ با‌ سلام‌  به‌ چهارده معصوم 🍎🌸متبرڪ‌ میڪنیم 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌امیر‌المؤمنین 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهرا 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یاحسن‌ِبن‌علے 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یاحسین‌ِبن‌علے 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌جعفربن‌‌محمد 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعفر 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌ الرضا 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌ علےِ‌الجواد 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمد الهادی 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علیِ‌ العسکری 🍎🌸السلام‌علیڪ‌یاصاحب‌الزمان 🍎🌸السلام علیکم  جمیعا ورحمت الله و بركاته 🍎🌸اللَّهُمَّ صَلِّ    🍎🌸عَلَى مُحَمَّدٍ         🍎🌸وآلِ مُحَمَّدٍ             🍎🌸وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍎🌸🍃پـــروردگارا 🍎🌸🍃رسیــدن بہ تو 🍎🌸🍃وضــویی سـاده می خواهد، 🍎🌸🍃و قـنوتی سـاده تـر 🍎🌸🍃رڪـوعی سـبز می خـواهد 🍎🌸🍃و ســجودی سـبزتر 🍎🌸🍃بی گمان آسـمان دلهایمان 🍎🌸🍃آنـچنان تیره و تار نیـست 🍎🌸🍃ڪہ حـضور آبی تـو را رقـم نزند 🍎🌸🍃پــس با ما بـمان 🍎🌸🍃هـمچنان ڪہ هـستی          🍎🌸🍃الهی_آمــین 🍎🌸🍃اللَّهُمَّ صَلِّ 🍎🌸🍃 عَلَى مُحَمَّدٍ 🍎🌸🍃وآلِ مُحَمَّدٍ 🍎🌸🍃وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
. علیه السلام علیه‌السلام سفره دار روضه هاى کربلا افتادى از پا از کنار بستر تو ميرسد آواى زهرا (لحظهء آخر .ديده گريانى از غم مادر. روضه ميخوانى)2 غریب آقام آقام --------------------------- نيمهء شب بى حياها خانه ات اتش کشيدند اهل خانه ديده گريان در پى تو مى دويدند هر چه شد اما گرفتارى چنان حيدر نداری پشت در دلشورهء افتادن همسر نداری (مادرت زهرا بى هوا افتاد بر روى چادر جاى پا افتاد)2 غريب اقام اقام --------------------------- سر برهنه در ميان کوچه ها رفتى دل شب گريه ميکردى براى کوچه گردى هاى زينب بى کس و تنها دو دستش را به روى سر گرفته روى محمل هاى بى پرده غم معجر گرفته صحنه اى ديد و ناله اى سر داد رأس شاه از نى زير پا افتاد غريب اقام اقام ✍ .👇
. امام صادق علیه السلام مدینه مِحنَت باره هوای غربت داره از داغ و غم صادق فاطمه عزاداره وای...، علی نوحه خونه وای...، فاطمه محزونه وای...، امان از این غربت... داره می سوزه آقا میونه حُجره تنها اَثر کرده زهر کین.. آتش زده مولا را وای...، غماش بی شماره وای...، حبیبی نداره... وای...، امان از این غربت... شبیه خزون زرده قلبش سراسر درده میونِ اَنظار بر او دشمن جسارت کرده وای...، جونِش شده بر لب وای...، یادِ غمِ زینب... وای...، امان از این غربت... شبای جمعه قلبم دلگیر میشه از عالم به یادِ کرب و بلا.. داره هوای ماتم.. وای...، به صاحبِ امشب وای...، ما رو حرم بِطلب وای...، امان از این دوری... .👇
2_144176761450281644.mp3
11.25M
|⇦•جان جانانم... و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی علی کوهکن •✾• ●━━━━━━─────── دوباره باز، دله تنگم هوای مشهد الرضا کرد هوای اون صحن و سرا که همیشه دردمو دوا  کرد امام رضا خورده دلم به نام تو تو شاه قلبمی و من غلام تو خوشا به حال اون کبوترایی که پر میزنن به هر طرف روو بام تو عشق اول آخرم، امام رضا سایه داری روو سرم، امام رضا کاری کن بیام حرم، امام رضا «جان جانانم،  مددی سلطان امام رضا جانم» رزق یه سالِ، نوکری مو میگیرم از پنجره فولاد هر دفعه که میام زیارت از غم و غصه میشم آزاد منم همونی که شدم گدای تو الهی زندگیم بشه فدای تو یه دل توو سینمه که بی قرارته دار و ندارم و میدم برای تو ای تموم زندگیم، امام رضا یاور همیشگیم، امام رضا شور و عشق بچگیم، امام رضا «جان جانانم، مددی سلطان امام رضا جانم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. ... شهادت امام صادق علیه السلام شد مدینه غمسرا در عزای صادقش جان عالم یک سره به فدای صادقش در عزای حضرت صادق سیه پوش آمده فاطمه با قد خم نالان و مدهوش آمده وا مصیبت وا مصیبت... غربتش بی انتهاست پیر مردِ شیعیان آه غم دارد به دل سوزِ دل دارد به جان دست او را بسته، مثل مرتضی آزردنش پیرِ دین را پا برهنه بین کوچه بردنش وا مصیبت وا مصیبت... خانه را آتش زدن بر دلش داغی نشست پیر علم و معرفت پشت یک مرکب شکست بی عبا و بی عمامه پشت مرکب می دوید بین کوچه یاد کوفه مثل زینب می دوید وا مصیبت وا مصیبت... شد مدینه مدفنش خاکِ غربت حاصلش زهر کاریِ عدو... عاقبت شد قاتلش شکر منان کاظمش کرده کفن او را به تن مثل شاه کربلا دیگر نشد او بی کفن وا حسینا وا حسینا... .👇👇👇
. فی الیل و النهار بگو یا علی مدد با ابرها ببار...بگو یا علی مدد دلداده گی به «میثم تمار» بودن است یک بار روی دار بگو یا علی مدد گاهی به جای نافله و گریه ی سحر هر شب هزار بار بگو یا علی مدد سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز یعنی به افتخار بگو یا علی مدد اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن از قولِ شهریار بگو یا علی مدد هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد وقتی دلت برای نجف تنگ می شود از جورِ روزگار بگو یا علی مدد آنجا که جز علی احدی نیست پای تو هنگام احتضار بگو یا علی مدد ✍ .
. علیه السلام ای غریبِ شهر یثرب صادقِ آل پیمبر ای امامِ مهربانی... وارثِ زهرایِ اَطهر غربتت بی انتها آقا جان به عشقت مبتلا آقا کُشته ی زهرِ جفا آقا جان فدایت، در عزایت، مبتلایت، هر عاشق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) تو رئیس مذهبی و.. ما مریدِ مذهب تو ای هزاران دانش آموز آمده در مکتب تو مظهر لطف و کرم هستی صاحب لوح و قلم هستی کوه درد و کوه غم هستی از کلامت، ذکر و نامت، این غلامت، شد لایق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) زهر دشمن شد به جسمت.. کاری ای آقای خوبان بین حجره، نزدِ کاظم.. داده ای تو جان به جانان در مدینه غصه ها خوردی مثل حیدر ارثِ غم بُردی دست تو شد بسته، آزُردی مثل حیدر، بودی مضطر، یادِ مادر، از سابق یابن زهرا، یابن زهرا، یابن زهرا، یا صادق... (مظلوم.. یا امامِ صادق) .👇👇
. (ع) ای تَجَلیِّ خدا اِبن علیِّ مرتضی سایه ی روی سَرم سلطان علی موسَی الرّضا گرچه باشه پُر آلایش باتو داره دل آسایش پیش تو دارم آرامش السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان (یارضا یارضا یارضا) رزق هفتا آسمون می‌رسه از مُضیف تو مهربون و باصفان خادمای شریف تو مرز کُفر و ایمان هستی آبروی قرآن هستی پادشاه ایران هستی السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان (یارضا یارضا یارضا) آسمونِ زندگی... باتو غرق ستاره هاست نونِ توی سفرَه مَم از الطاف امام رضاست نیم نگاهی کن بیچارم خیلی خیلی دوسِت دارم هرچی دارم از تو دارم السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان السلطان (یارضا یارضا یارضا) ................................... . (ع) ای به لطفِ بی حَدُ و مهربونیت سلام حسن یا کریم اهل بیت یامولانا امام حسن چشمه ی کرامت هستی معنیِ شهامت هستی شافع قیامت هستی یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن زیرِ دِینِتَم آقا از وقتی سینه زن شدم خیلی خوبه عاشقِ ذکرِ حسن حسن شدم رحمتت مث بارونه زندگی مو می‌گَردونه هرکی عاشقه می‌خونه یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن رزق و روزیِ منم بوده تَصَدُّقِ سرت حتی زائراتُ و هم بخشیدی به برادرت بی رواق و بارِگاهی اما بهترین پناهی تو امامِ ثاراللّهی یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن بهمن عظیمی ✍ .👇
. (ع) تازمانی که می‌باره رحمتت شبیه بارون گِرِه کوری نمی‌مونه دیگه توو زندگی مون گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد دوباره مشهدُ الرِّضایی شد دوباره پَر زد از توو سینه فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا قربونِ لطف و کرمت آقا نداری توو جهان قرینه علی سیرت حسینی خو مدد یا ضامن آهو رضاجانم پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی چقد برازندته سلطانی مُرده به اذنِت زنده میشه الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران اون که نشه گدای تو سلطان یقین یه روز شرمنده میشه زدم در محضرت زانو مدد یا ضامن آهو رضا جانم رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت یامُعینَ‌الْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی همیشه ذره پروری کردی هیچ وقت نکردی نااُمیدم آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن برات کربلامو امضا کن دیگه از این دنیا بُریدم بحق خونِ رو پهلو مدد یا ضامن آهو رضا جانم بهمن عظیمی ✍ ............................... . (ص) جبرئیل امشب عزادارِ یه دردِ دل خَراشه آیه ی اِنّا اِلَیهِ راجعون روی لباشه عرش اعلی شد سیاپوش از مصیبت فراقش واسه ی علی و زهرا چِقَدَر سنگینه داغش امان ای دل - کعبه هم از غصه پریشونه دل زمین و آسمون خونه - ازین عزا و این مصیبت امان ای دل - ملائکه همه شدن گریون میون جنت همگی دلخون - مدینه رو گرفته غربت امان از این غم جانکاه محمد یارسول الله محمد یارسول الله به شبای تیره ی فاطمه نور منجلی بود رفت ازین دنیا اونی که پشتوانه ی علی بود بی وفایی ها همیشه تا ابد داره تداوُم بعد پیغمبر شروع شد تازه نامردیِ این قوم امان ای دل - چه زود دادن مزد رسالت رو ندید گرفتن چون عدالت رو - حق رو به زیر پا گذاشتن امان ای دل - همه با بی حیایی و خِفَّت هیزم آوردن واسه ی بیعت - فاطمه رو تنها گذاشتن میگه زهرا با گریه آه... محمد یارسول الله محمد یارسول الله خُلف وعده کردن از انجام هر قول و وظیفه لعنتِ حق به تموم اهل شورای سقیفه دشمنِ وصّیِ پیغمبر شدن با صد بهونه واسه ی بیعت گرفتن از علی ریختن تو خونه امان ای دل - آتیش بُخل و کینه رفت بالا فاطمه مونده زیر دست و پا - دیگه نگم از زخم مسمار امان ای دل - زدن به بُغض و کینه شون دامن یک سوم سادات و که کُشتن - توو شعله بین در و دیوار حسن هی می‌میگه وااُماه محمد یارسول الله محمد یارسول الله .👇
. (س) بیاید بریم باهم ، توو غم بشیم سهیم بریم عیادتِ ، یه دخترِ یتیم -------- کنارِ یه دخترِ تنها توو ، ویرونه دخترِ یتیمی که دلخونه دلش از غصه چه بی سامونه ، گریونه وای حسین حسین جان یه گوشه ای بغل ، گرفته زانوشُ و یه ضربه ی لگد ، شکسته پهلوشُ و ---------- زخمی و کبوده زیرِ چشماش ، دست و پاش خونیه لَبِش شبیه باباش بمیرم برای این خانوم کاش ، از دَرداش وای حسین حسین جان با عمه هاش چشید ، طعمِ اسیریُ و شکسته ضربِ مُشت ، دندونِ شیریُ و ---------- بین راه از بسکه سیلی خورده ، پژمُرده ضربه ها سوی چِشاش و بُرده خودش و به زور تا شام آوُرده ، دلمُرده وای حسین حسین جان شَلّاق رو پیکرش ، نشسته مُستقیم زدن نداره که ، یه بچّه ی یتیم ---------- زدنش میون دشت و صحرا ، نامردا هرکجا که بُرده اسم بابا خمیده قَدِش شبیه زهرا ، واویلا وای حسین حسین جان ....................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم من کاش ، ای داداش جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت توی اون جنجال ، شد پامال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات بُریده حلقوم ، یامظلوم جان حسین ۳ حسین جان ✍ بهمن عظیمی ........... رسیده کاروان ، بازم به کربلا میون دشت غم ، خیمه شده به پا یه طرف حبیب و عون و جعفر ، با اکبر یه طرف نَواده ی پیغمبر توی گهواره خوابیده اصغر ، یاحیدر <><><><><><><><><><> میون خیمه گاه ، با شور و اضطراب برای اصغرش ، دلواپسه رباب وای از اون روزی که میشه غوغا ، واویلا خون به پا میشه میون صحرا الامان از غروبِ عاشورا ، یازهرا <><><><><><><><><><> رقیه خنده رو ، توو آغوش عمو ایشالا که با زجر ، نمیشه  روبرو خواهری می‌سوزه از تاب و تب ، روز و شب ذکرِ یافاطمه داره برلب هی میگه یارَب و یارَب یارَب ، یازینب <><><><><><><><><><> الهی خواهرش ، نَمونه بی پناه خدا بخیر کنه ، گودال قتلگاه الهی که با دو چشمای تر ، بی لشکر نبینه تُو رُو توو مقتل خواهر نَبُرَن سر از قفا با خنجر ، وای مادر بهمن عظیمی ✍ ............... (ع) بیاید بریم باهم - یه سر به کوچه‌ها همونجایی که شد - امام حسن فدا هم نوا با مادری تنها و ، بی یاور که دلش خونه برای حیدر میگه مجتبی با آه و گریه ، وای مادر وای حسن ۳ حسن جان تداعی شد برام - بی کسیِ یه زن جلو چشِ پسر - یه مادر و زدن جلو چشمش سیلی زد با کینه ، اون نامرد غم بی کسی دلش رو خون کرد وای من از غم تنهایی و ، اوج درد وای حسن ۳ حسن جان دیگه از اون به بعد - دلش به خون نشست شکست دل حسن - گوشواره که شکست! بین کوچه ای پر از تنهاییُ ، و غربت شد نگاهش پُره اشک حسرت وقتی که روی زمین خورد مادر ، با صورت وای حسن ۳ حسن جان ✍بهمن عظیمی .👇
. دیدی که عاقبت ، از هم جدا شدیم دیدی آواره ی ، بیابونا شدیم هشتاد و چهار زن و بچه توو ، زنجیرن که دارن به زور ازینجا میرن اسیری سخته براشون داداش ، می‌میرن زینب و یه کاروان که خیلی ، پُر درده زینب و یه محملِ بی پرده زینبی که همسفر با قومی ، نامرده جان حسین ۳ حسین جان تو روی نیزه و ، منم پِیِ سرت عریان توو قتلگاه ، جسم مُطهرت بدن بی کفنت رو خاکِه ، ای بی سر بمیره برات ایشالا خواهر من میرم ولی کنار جسمت ، هست مادر به تنت بی احترامی کردن ، خَصمانه بدنت توو قتلگاه عریانه خواهرت تا به قیامت دیگه ، نالانه جان حسین ۳ حسین جان روزِ نبود تو ، روز زوال من ببین شدم هِلال ، آه ای هِلالِ من روی نیزه ها نشستی دیگه ، خونین لب قاریِ نيزه نشینِ زینب من باید ببینمت رو نیزه ، روز و شب سرت از رو نیزه ها بی اُفته ، می‌میرم ببینم که توو غُل و زنجیرم به زور تازیونه از پیشِ ، تو میرم جان حسین ۳ حسین جان ✍ ........................ بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و (ع) بیاید کنار هم ، یه کم صفا کنیم دل و رَوونه ی ، کرببلا کنیم کاش بیاد یه شب منم توو بارون ، غرق خون زیر قُبّه ی تو باشم مهمون ای به درد بی کسی هام درمون ، آقاجون یه شب جمعه منم کن دعوت ، بی علّت می‌کِشم از تو آقاجون منّت زیر پرچم تو دارم والله ، امنیّت ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... خوش به سعادتش ، اونی که کربلاست میگن که زائره ، تو زائر خداست دستم و بگیر به جان زهرا ، مولانا از دَرِت رَدَم نکن ای آقا اربعین منم ببر با خوبات ، کربلا نزن آتیش به دل محزون و ، بی تابم جان مادرت حسین دریابم عبد درگاه توأم تا زندم ، اربابم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... فدای تو بشم ، ای بهترین رفیق چی میشه که منم ، بیام توو اون طریق الهی یه روزی قربون تو ، آقاشَم کاش منم یه روزی لایق باشم که شبیه قطره ای راهیِ ، دریاشم این روزا همش با فکر دوری ، درگیرم کاش همیشه باشی توو تقدیرم ای خدا من بی حسین زهرا ، می‌میرم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... تمام زندگیم ، یه جا فدای تو کی می‌رسم حسین ، به کربلای تو ای تموم هستی و اُمّیدم ، ای آقام نذار آخرش بمیرم ناکام! کاشکه زودتر بگذره تلخیِه ، این ایّام ندارم‌ طاقت این دوری و ، این هجران نظری کن یاقدیم الاحسان دست مو رها کنی می‌میرم ، آقاجان حسین آقاجان ۳ ای آقاجان بهمن عظیمی ✍ ........... . (ع) بیاید بریم باهم یه سر به شهر شام بریم توو کوچه هاش میون ازدحام اسیرِ دستِ یه مُشت نامردُ و ، اَلواته خانومی که عمّه ی ساداته سه روزه که پُشت دروازه ی ، ساعاته غمِ عالَم و میونِ قلبش ، حَل کردن خانومِ ما رو مُعَطَّل کردن پای بچه‌ها رو پُر زخم و تا ، وَل کردن ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... گریه کنید فقط ، به حالِ شاه دین فدای غصه هات ، یا زین العابدین همه ی شهر و که آذین بستن ، رقصیدن دورِ سرهای به نی چرخیدن پیش زینب رقص شادی کردن ، خندیدن بد سوزوندن جگر زینب رو ، هر گونه از غمش دِلا چه بی سامونه غیرت اللهِ حسین رو نیزه ، گریونه ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... به فکر غصه هات ، یک نفرم نبود امان از روضه ی ، محله ی یهود بمیرم برای تنهایی هات ، ای آقام تو رو با سنگ می‌زدن از رو بام بدجوری قلب تُ و سوزوندن توو ، شهر شام ناموس خدا رو دادن آزار ، اون اشرار خواهرِ عبّاس و چشم انظار؟! زن و بچه ی حسین و بُردن ، توو بازار ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... .
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍ 👇