enc_16863267749794294114487.mp3
1.82M
به نماز صبح و شبت سلام
و به نور در نسبت سلام
و به خال کنج لبت سلام
که نشسته با چه ملاحتی
به جمال وارث کوثری
به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری
چه شباهتی چه اصالتی
بلغ العلی به کمال تو
کشف الدجی به جمال تو
به تو و قشنگی خال تو
صلوات هر دم و ساعتی
شده پر دو چشم تو از ازل
یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل
که چنین گرفته غرابتی
زد اگر کسی در خانه ات
دل ماست گرد بهانه ات
همه جا گرفته نشانه ات
به چه حسرتی به چه حالتی
نه مرا نبین رصدم نکن
و نظر به خوب و بدم نکن
تو که آستان سخاوتی
🍃💐🍃
enc_16869394840346911943580.mp3
7.17M
مناجات با امام زمان عج
🔅🔅🔅🔅🔅🔅
اگه ممکن هست اگه زحمت نیست
بذار یه بار ببینمت نگو قسمت نیست
خیلیا رفتن زیر خاک ندیدنت با دل پاک
یابن الحسن روحی فداک متی ترانا و نراک
اونا که دیدنت میگن رو لباته ذکر یا حسین
اونا که دیدنت میگن مو نمیزنی تو با حسین
العجل یابن الحسین ...
دوای دردی خدایی مردی
تو غصه ها تو بودی که بغلم کردی
اونایی که تو رو میخواهن
میگن یا صاحب الزمان
آقا الغوث و الامان
ای ساقی لب تشنگان
اونا که دیدنت میگن عکس عباسه تو صورتت
اونا که دیدنت میگن که اباالفضلیه هیبتت
العجل یابن الحسین ...
.
#امام_رضا علیه السلام
#شب_زیارتی
#شور
بند🌹
سلام آقای خوب و مهربون من
مولا علی موسی الرضا
واسه گدایی اومدم
نکنه که بگی برو
نکنه که کُنی رَدم
هستی همیشه تو یار و پناه من
بیشتره لطفت از باره گناه من
شمسِ شُموس، مهد نفوس، ای اصل ایمان
نور مبین، شاه زمین، گنجِ فقیران
📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿
بند🌹🌹
چه حالی میده وقتی که مرغ دلم
پر میگیره تا حرمت
میاد تو صحنِ با صفات
دست میکِشی روی سرم
میخری من رو با نگات
خورده گره قلبم به پنجره فولاد
آروم میگیره دل تو صحنِ گوهرشاد
ای صنما، قبله نما، برکت ایران
ماه منیر، نعم الامیر، حضرت سلطان
📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿
بند🌹🌹🌹
آستان قدس رضویت دارُ الشفاس
به جای حجّ فقراس
افتخار ایرونیاس
مبدأ و مقصد همه
زائرای کرب و بلاس
دستای پُر مهرت آقا مثه دریاس
حریم زهرائیت یه جنّتِ اعلاس
ذکره لبم، تاب و تبم، ای عطرِ باران
خوانِ کرم، تاج سرم، مولا رضا جان
📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿
«التماس دعای خیر»
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#علیرضا_پناهیان
#سید_مرتضی_پیرانیان
#شهادت_امام_رضا
.
#امام_رضا علیه السلام
#شب_زیارتی
#شور
بند🌹
امشب میخوام آقا مثه عاشقا بخونم
از با صفائیه مشهدالرضا بخونم
امشب میخوام بگم خیلی آقا دوسِت دارم
واسه زیارتت لحظه ها رو میشُمارم
احسان القدیم، شاه کریم
ای امیده هر بچه یتیم
حجِّ فُقَرا، فیضِ عظیم... یا امام رضا
امام الرئوف، یا غریب الغُربا رضا
یا شمسُ الشموس، یا معین الضعفا رضا
اَنیس النفوس، براتِ کربلا یا رضا
📿 یا امام رضا آقام آقام آقام یا رضا 📿
بند🌹🌹
امشب به مشهدت زده پَر مرغِ دل آقا
گُل کرده روی لب مددی یا امام رضا
امشب گِره زدم چشامو به گنبد طلات
حاجیِ تو شدم میونِ جمعِ زائرات
میخونم مُدام، آقام آقام
ای سُلاله ی خیرُ الانام
باز میده گدا به تو سلام... یا امام رضا
بارگاه تو، دلمو کرده زنجیر رضا
منم فقیر و، هستی تو نعم الامیر رضا
ساقی کرم، دستای من رو بگیر رضا
📿 یا امام رضا آقام آقام آقام یا رضا 📿
«التماس دعای خیر»
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#علیرضا_پناهیان
#زیارت_مخصوصه
#شهادت_امام_رضا
.
#امام_رضا علیه السلام
#شب_زیارتی
#زمزمه
#زمینه
بند🌹
شمسِ شُموسِ جهان، هشتمین امامی
ولی نعمتِ عالم و صاحبِ مقامی
خیلی بزرگواری و خیلی با مرامی
دستمو دامان تو
چشممو احسان تو
نوکره تو هستمو
جانم به قربان تو
ای همه ی خواهشم، دلیلِ آسایشم
واسم دعا کُن رضا حاجت روا تا بشم
📿 یا علی موسی الرضا 📿
بند🌹🌹
نوکریِ خونتون عِزّ و آبرومه
اسم قشنگت هر نفس، ذکر و گفتگومه
زیارت صحنِ تو اوجِ آرزومه
شاه خراسان رضا
حضرت سلطان رضا
شدم دیوونه ی تو
ای مَـهِ تابان رضا
نشسته مرغِ دلم به روی بام شما
بَه که چه حالی میده زیارتت این شبا
📿 یا علی موسی الرضا 📿
بند🌹🌹🌹
قبله ی ما شیعیان گنبده طلاته
پنجره فولادت آقا عشق نوکراته
ضریحِ زیبای تو کعبه ی گداته
رئوفِ آل عبا
حضرت مولا رضا
آبروی مشهدی
یا غریب الغربا
ای گل خوشبو رضا، دلبره مَـه رو رضا
ضامن من هم بشو، ضامن آهو رضا
📿 یا علی موسی الرضا 📿
«التماس دعای خیر»
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#علیرضا_پناهیان
#شهادت_امام_رضا
387.2K
─┅═༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅═┅─
#ازمزمه_باامام_زمان_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی تو بارانیست چشمانم ، بیا یابن الحسن
عشق ، توفانیست در جانم ، بیا یابن الحسن
مبتـلای درد هجـــرانم ، طبیبی غیـرِ تو
مَحرَمِ ما نیست ، درمانم ! بیا یابن الحسن
چشم سرگردان من در هر کجا دنبال توست
غرقِ حیرانیست ، حیرانم ، بیا یابن الحسن
ماه کنعانم ! بیــا از مصرِ غربت ، رُخ بتاب
شامِ ظلمانیست کنعـــانم ، بیا یابن الحسن
شانه ام بی تاب شد از بار سنگین غمت
رو به ویرانیست ارکانم ، بیا یابن الحسن
ذکر نامت "کیمیــا" می ســازد از خاک غزل
بی تو زیبا نیـست دیوانم ، بیا یابن الحسن
بر غم دلتنـگیِ هـر جمعـه اشکم شاهد است
بی تو بارانیــست چشمــانم بیا یابن الحسن
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
|⇦•عالم بدون روی تو....
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی•✾•
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
عالم بدون روی تو تاریک و تیره است
خورشید مشرقین عبا روی سر نکش
پنجاه بار در وسط این گذر نیفت
پنجاه بار بر دل عالم شرر نکش
اینقدر پیش چشم همه یاد مادرت
در پشت درب خانه ی خود دردسر نکش
بال و پر هزار مَلَک فرش راه تو
شمس الشموس روی زمین بال و پر نکش
دیگر شبیه مارگزیده به خود نپیچ
دامن به خاک حجره بیا و دگر نکش
*آقاجان!باور کنید اگه حضرت، خواهرش بالاسرش بود راحت تر جون میداد، به امام حسین راست میگم، ابی عبدالله بالاسرش بوده زینب..*
خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب
وقت وداع درد فراق پسر نکش
*میگه یه وقت دیدم تمام درهای حجره که بسته بود، در باز شد آقازاده ای ناله کنان داره میاد، ابتاه..*
با قطره قطره بارش چشم بهاری ات
تصویر روضه ی پسر و یک پدر نکش
*وقتی سرشو جوادالائمه به زانو گرفت، دید امام رضا داره گریه میکنه، عاشق روضه ی امام حسین بوده، یعنی میخوای بگی.. اون ساعت یادش افتاد کربلا برعکس شد، پدر سر پسر و به دامن گرفت..*
هر کار هم کنی پسرت پا نمیشود
بس کن حسین این همه آه از جگر نکش
روح و روان من علی
آرام جان من علی
تازه جوان من علی
آرام جان من علی
*به ابی عبدالله میگن مُقَطِّعَ الاعضا، اینا نشانه ست ها، تمام سران لشکر ابی عبدالله رو میگن مقطع الاعضا، حسین جان ما این حرفو زدیم دلیل داریم ها، چون پاهاشو قطع کردن، چون میگه اِرباً اِربا، نه فقط در قسمت بالا..*
بس کن حسین زینبت از هوش میرود
پنجه به خاک در بَر او اینقدَر نکش
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#ایام_صفر
#استاد_حاج_منصور_ارضی
yeknet.ir_-_roze_-_98.05.01_-_haj_mansour_arzi.mp3
5.38M
|⇦•عالم بدون روی تو ...
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج منصور أرضی•✾•
|⇦•ای رئوف همیشه خوب....
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ سیدمهدی حسینی •✾•
صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا علیّ بنَ موسَی الرِضــا
ای رئوف همیشه خوب، سلام
پیش تو میشود دلم آرام
شد زیارت همیشه نیمه تمام
هرکه رویت ندید، شد ناکام
کاش قلب مرا تکان بدهی
دیگر این بار رخ نشان بدهی
از همه غیر تو بُریدم من
خویش را تا حرم کشیدم من
گرچه رویِ تورا ندیدم من
طعم آغوشِ تو چشیدم من
آبرو رفته را خریدی تو
دست، رویِ سرم کشیدی تو
این رئوفی که میشناسم من
رَد نکرده ز خانهاش دشمن
پسرِ فاطمه است پس حتما
به قسم نیست احتیاج اصلا
دردهامان دوا شود اینجا
گِرِهِ کور واشود اینجا
تو گنهکار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تو را بجان جواد
شاهِ گنبد طلا، امام رضا
جلوههای خدا، امام رضا
بقیع و سامرا، امام رضا
نجف و کربلا، امام رضا
صاحبِ سرزمین ایرانی
تو برای همیشه سلطانی
قبلهی نور حضرت خورشید
نورِ حیدر زصحنِ تو تابید
هر شب از گنبد تو بی تردید
میشود جلوهی نجف را دید
در حریمِ تو زائرِ نجفم
با سلامی مسافرِ نجفم
صحن هایت بهشت این دنیاست
چون حریم تو جنت الزهراست
کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست
چون نسیمش نسیمِ کرببلاست
در حرم هرغروب، بی تابم
یادِ صحن و سرایِ اربابم
تا کشیدی عبا به روی سرت
نظر انداختی به دور وبرت
یک نفس پاره پاره شد جگرت
جمع کردی زکوچه بال و پرت
سرِ پا بودی و زمین خوردی
ناگهان نامِ مادرت بُردی
همه درهایِ حجره را بستی
روی پهلو گرفتهای دستی
یادِ گودالِ کربلا هستی
کِی گرفتار عدهای مستی
بین یک دسته گرگ، شیر افتاد
جایِ تنگی حسین گیر افتاد
لبش از تشنگی تکان میخورد
نیزه او را به هر طرف میبُرد
گُل لبهاش با لگد پژمُرد
نیزه داری گلویِ او آزُرد
عدهای صبرِ خواهرش بُردند
دورِ لب تشنه آب میخوردند
تا بدن پایمال مرکب شد
وقت دیدار، نیمهی شب شد
از حسینی که نامرتب شد
حنجری پاره سهم زینب شد
چه حسینی مرمل بدماء
چه حسینی مقطع الاعضاء
در کنار تنی که شد بی سر
نیمه شب خواهر آمد و مادر
دو زنِ مو سپید و یک پیکر
وا نمودند تا ز سر معجر
ناگهان ساربان ز راه آمد
بهرِ غارت به قتلگاه آمد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#ایام_صفر
#سید_مهدی_حسینی
|⇦•دلم شده زائر...
#سینه_زنی و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
دلم شده زائر دوباره مثل کبوترم
نداره راهی جز به سوی مشهد سوی حرم
شکسته بغضمان به یادِ تو
آ آ آ حرم آرزوی ماست
حج فقراست عرش خداست
آهویی دلشو به تو داد
اومده سوی بابُ الجواد
خونه ی کریم داره نشون
همیشه با گدای زیاد
*شعر امام رضاست ولی می گیم حسین
حسین وای حسین وای...*
پشت درِ خونَت دوباره نشسته یک گدا
در می زنه سائل أاَدخُلُ یا امام رضا
آ آ آ حرم بوی عطر و عود
این اذن ورود لطفِ تو بود
تا حرم دلمو کشیده کسی این جور آقا ندیده
در نبسته به من همیشه آقا آبرومو خریده
حسین وای حسین وای
حجره ی دربسته به روی خاکا گذاشته سر
مسافری اومد از مدینه با چشای تر
آ آ آ سرش بر پای پسر
قلب شعله ور شد نوحه گر
نوحه خوان شد امام غریب
یادِ روضه ی ابن شبیب
خیمه گاه پُر از آتش و
قتلگاه پُر از بوی سیب
«حسین وای حسین وای»
دوباره دلتنگی دوباره حسرت دوباره آه
دوباره بی تابی دوباره فکر دوبارِگاه
آ آ آحرم ای شاه کرم
روزیم کن آقا بازم برم
سینه زن فقط آرزوشه
تو حرم بشینه یه گوشه
از خداشه یه بار ببینه
که ضریحِ تو روبروشه
«حسین وای حسین وای»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#حاج_میثم_مطیعی
|⇦•برای آینه بودن...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾•
یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستارهی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر
شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس....
برای آینه بودن که انتخاب شدم
چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم
مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند
*تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..*
مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند
دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم
*روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...*
امان که مشک تهی آبروی من را ریخت
من از خجالت لبهای تشنه آب شدم
چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد
که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم
*بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تومقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟
به جای دست بریده دو بال سهمم شد
پناه روسری و خیمه و حجاب شدم
دلم شکست سرم را به حرمله دادن
که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم
*ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_شب_جمعه
|⇦•از من ناامید نشیا...
#نماهنگ و توسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج مهدی حسینی •✾•
جوونیمو توی؛ گناها سر کردم
چقده صبر کردی شاید دوباره برگردم
تو خوشیام اصلا؛ به تو حواسم نیست
یه روزی میفهمم جز تو رفیقی واسم نیست
از من ناامید نشیا سنگ رو یخم نکنی!
من شاید به درد بخورم سهمِ دوزخم نکنی
شرمنده ام خودم میدونم
اونی که میخوای نشدم
هر دفعه یه جوری زدم
زیر وعده های خودم
بازم دستمو بگیر با لطف همیشگی
محتاج نگاهتم اصلا هر چی تو بگی
فقیرُکَ بِبابِک یا بابَ النِّجات
یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات
آخه به غیر از تو مگه کیو دارم؟
همه ی هستیمو آقا به تو بدهکارم
همه جا رسوای خوب و بدم کردن!
تو قبولم کردی جز تو همه ردم کردن
تو بهتر از همه کس میدونی؛ راز منو
دوست دارم هر چی رو که یادت میندازه منو
بُردنِ اسم حسین لطف زهرا به منه
نوکر؛ زیر علمت واست سینه میزنه
اسمت روی لبمه تا جون دارم آقا جون؛
عشقت رو نگیر ازم واسه ی گدا بمون
فَقیرُکَ بِبابِک یا بابَ النِّجات
یا بابَ النِّجات یا بابَ النِّجات
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#کربلایی_مهدی_رسولی
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن!
رحمی به حال این دل بیسرپناه کن!
گم کردهام مسیر رسیدن به دوست را
ای راه مستقیم! مرا سربهراه کن!
تاریک شد دلی که ندیده است رویِ تو
خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن!
از نور توست روشنیِ جانِ آفتاب
بر جسمِ من بتاب و مرا مثل ماه کن!
عمری تو را صدا زدهام بعد هر نماز
لطفی بر این صدای پر از سوز و آه کن!
آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛
بر من نگیر و عفو بر این روسیاه کن!
#امام_زمان
#جواد_محمدی_دهنوی
بسم الله الرحمن الرحیم
ماهبیت
دلپذیر است در آغوش تو بیدار شدن
در حسینیهی اشک تو گرفتار شدن
با خیالِ حرمت تشنهی دیدار شدن
تکیهدرتکیه بهعشق تو میاندار شدن
دل به دریای غمی تازه و دیرینه زدن
در غمت بر سر و بر صورت و بر سینه زدن
آسمان در غم تو غرق ترنم شده است
خیمه یادآورِ آن کوچه و هیزم شده است
دودمه وردِ زبان همه مردم شده است
(باز هم طفل یتیمی ز حرم گم شده است)
آخرین بار شنیدند که نجوا میکرد
طلب از گمشدهگانِ لب دریا میکرد
کمکم از تشنگی او دل دریا خون شد
از غم اکبر لیلا دوجهان مجنون شد
دشت ماتمزده از خون تنش گلگون شد
کفر اگر نیست بگویید خدا محزون شد
او که بر دست جوانان بنیهاشم بود
موقع بردنش آنروز، عبا لازم بود...
هرکه مجنون بشود خانهی ما خانهی اوست
زینب آن کوهِ صبور است که پروانهی اوست
بارِ اندوهِ جهان است که بر شانهی اوست
(اینحسین کیست کهعالم همه دیوانهی اوست)
شده زیر علمش امنترین جای جهان
هیچکس نیست بهاندازهی زینب نگران
(یارب آن نوگل خندان کهسپردی بهمنش)
بوریا گشت در این غربت صحرا کفنش
جگرم سوخته از کهنگی پیرهنش
جان بهقربان حسین و پسران حسنش
دوش وقت سحر از روضهیقاسم میخواند
روضه آن بود که "حاج اکبر ناظم" میخواند
عاشقم عاشق آن درد که بیدرمان است
آسمان باخبر از تشنگی طفلان است
پس بخوان نوحه از آن داغ که بیپایان است
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است)
ظهر فردا، شود آشوب در این دشت، شروع
ای شب تیره بمان و مکن ای صبح طلوع...
تشنهی علقمه هستیم که دلدار آنجاست
ماهبیتِ غزلِ حیدر کرار آنجاست
ساقیِ تشنهلبان، سید و سالار آنجاست
آه، ای اهل حرم میر و علمدار آنجاست
سالها بر سر این سفره نمکگیر شدیم
ما غلامیم و در خانهی او پیر شدیم...
آه ای قلهی سرسختِ هر اندازه بلند
ای تبرخوردهترین سروِ سرافرازِ بلند
باز هرگز نهراسیده ز پرواز بلند
(چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند
دعوی اش بود که من بازوی حیدر دارم)
پدری مثل علی فاتح خیبر دارم.
ای رباب آب در این معرکه نایاب شده
تیر از چله، به یک چلچله پرتاب شده
دل سنگ از غم ششماههی تو آبشده
به روی دست پدر بوده و سیراب شده
نکند حرمله با تیر و کمان آمده است؟
اصغرت از چهزمانی به زبان آمده است؟
حُر که سرمست شد و نعره کشید از شادی
بود بر روی لبانش، چه مبارکبادی
حضرت عشق به او گفت که تا جان دادی
بندهی عشقی و از هر دوجهان آزادی
نینوا بین که عجب شور و نوایی دارد
مطرب عشق عجب کرببلایی دارد
رو بهسمت حرم قبلهی حاجات کنید
با قمر ساده و بیپرده ملاقات کنید
به طواف حرم عشق مباهات کنید
آخر روضه به این شکل مناجات کنید؛
بنبی عربی و رسول مدنی
و اخیه اسدالله مسما بعلی...
#احمد_علوی
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
نوحه ی طشت گذاری
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
گینه گییند ی شیعه لر
غمیند ه قا ر ه یا حسین
اسند ه یل ئو ر ک لر ه
تو کو ر شر ا ر ه یاحسن
خانم زهر ا قا نلی مقتلد ه
د ید ه گر یا ن
د یو ر لا یلا ی غسلی قان اوغلوم
جان حسین جا ن
قر ا پر چملر ا سو ر سسلو ر
جان ا با ا لفضل
عمو د آ هن گو ید ه ا یلو ر
افغا ن ا با ا لفضل
و ا و یلا لب عطشا ن
و ئر و ر جا ن ا با الفضل
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
گنه ا سو ر قرا علم
ئور کد ه غصه داشلانور
ملک لر ایلیو نو ا
حسین عزاسی باشلانور
ا سور پرچم سس گلر گو یا نینو ا د ن
حسین ئولد ی نوحه باشلاندی کربلادن
ائدورعطشان ناله لرطوفان جان اباالفضل
علی اصغر ا یلیور افغان جان ابا الفضل
و ا و یلا لب عطشا ن
و ئر ورجان ابا ا لفضل
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
سو د ا شلا نور فر ا تیده
عطش آچور پر آ غلیو ر
بشیکد ه ا ل ا یا ق چالور
عطشد ن اصغر آ غلیور
رباب آغلور سینه سی سوزان دل پر یشان
دئور اصغر جان وئر و راصغرسینه سوزان
سو سوز قیز لارالده سو جامی آغلاشولار
بشیکده اصغر دیور یانیدیم جان عموجان
وا و یلا لب عطشا ن
وئرور جان ابا الفضل
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
از کتاب جد ید ● نو ا ی جا هد
جلد هفتم
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
گریه کردن بر تو دل را خالی از غم می کند
این سیاهی ها جهان را سبز و خرّم می کند
قطره ی اشکی که در بزم عزایت ریختم
کارها روز قیامت با جهنّم می کند
چای ریز روضه ات می گفت با چشمان خیس
چایِ اینجا را خودِ خیر النسا دم می کند
هر که آمد روضه قطعاً انتخاب فاطمه است
رفت و آمدهای ما را او منظّم می کند
سربلندیِ جهان را می کند از آنِ خود
در مسیرِ عشقِ تو هر کس که قد خم می کند
باز آمد اربعین و غبطه خوردم یا حسین
بر کسی که کوله بارش را فراهم می کند
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
این قدم ها از غم صاحب زمان کم می کند
#رضا_یزدی_اصل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هر_صبح_یک_سلام✋
روزت را زیبا کن!
عادت کنیم سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر دهیم❤