335.3K
#زمینه_امام_حسین علیه السلام
#حسن_کردی ✍
زمینه حضرت سیدالشهدا علیه السلام
دل هوایی ام برات تنگه تنگه
برا نفس توو کربلات تنگه تنگه
واسه گدایی از نگات تنگه تنگه
نزار عادتم بشه دوری از حرمت حسین حرمت حسین
این جداییا خیلی دوره از کرمت حسین کرمت حسین
بیش از این برام دوری از حرم عذاب آوره
بگو عاقبت منو کی به کربلا می بره
عزیزم حسین
2
نگاه تو محول الحاله حاله
ببر منو حرم تو هر ساله ساله
کارم شده دور از حرم ناله ناله
برسون منو به مسیر مشایه اربعین یا امام حسین
خوب میشه حالم با چای موکِ بای اربعین یا امام حسین
تا عوض نشم برنگردون از کربلات منو
بزا تو صف رسیدن به پیر غلامات منو
3
کشتن تو رو با کینه از حیدر حیدر
می سوخته از زخم لبت مادر مادر
با تیغ و نیزه شد تنت پرپر پرپر
بسه دست و پا نزن اینقده تک و تنها تو قتله گات حسین
یکی نیست تو این سی هزار نفر برسونه آب به لبات حسین
غرق خونی و نگران خیمه و خواهری
دم آخری فکر غارت و فکر معجری
#امام_حسین
#زمینه
.
#طلیعه_محرم
#ورود_به_محرم_زمینه
بیرق ماتم رو دوشه
اسمونا مشکی پوشه
دست توسل ها داره
می ره به سمت شش گوشه
کوچه پر سیاهی-میشه یکی دو ماهی
امسال دیگه بمیرم-ارباب برات الهی
زنده ام شکر خدا-وقتی که می شه سیا
پرچم گنبدطلا-کربلا یا کربلا
کربلا یا کربلا…
چشما دوباره بارونی
تو خونه ها مقتل خونی
شاعرا رخصت می گیرن
از محتشم کاشونی
گریون عالم بالا-وقتی که دیگه حالا
رنگ چادر زهرا-می شه تموم شالا
با همین سینه زنا-نوکرای بی ریا
وعدمون پایین پا-کربلا با کربلا
کربلا یا کربلا…
بین روضمون هر سالی
هرکسی داره یک حالی
این می گه بی کفت ارباب
اون یکی می گه یارالی
گریون در و دیوارا-مثل ما بیقرارا
روضه تا می ره سمت-اون نعلا و سوارا
مونده رو خاک بلا-زیر تیغ و نیزه ها
پیکر ارباب ما-کربلا یا کربلا
کربلا یا کربلا
#علی_زمانیان✍
.👇
۳۷
(ورود امام حسین ع به کربلا)
#شب_دوم_محرم
از راه رسیده حرم آل پیمبر
در کرب و بلا گشته به پا شورش محشر
اهل حرم او،گردیده پیاده
حافظ خیامش،علمدار ستاده
وای از این مصیبت۴
اصحاب حسین و بنی هاشم همه جمعند
برگرد حسین جمله چو پروانه ی شمعند
گردیده پیاده،اما نگرانند
همراه امامت،با اشک روانند
وای از این مصیبت۴
گوید به همه اهل حرم خیمه گه این جاست
آماده شوید اهل حرم قتلگه این جاست
صد پاره بگردد،جان و تن اکبر
خون ریزد ز کینه،از حنجر اصغر
وای از این مصیبت۴
این جاست که بر جان برسد عطر گل یاس
پرپر شود از کین گل گلخانه ام عباس
با حرم نماید،آهنگ جدایی
در علقمه عباس،می شود فدایی
وای از این مصیبت۴
ای خواهر مظلومه ی من قتلگه این جاست
در سوز غمم خواهر من اشک تو دریاست
این جا همه بینند،با قلب شکسته
شمر از سر کینه،بر سینه نشسته
وای از این مصیبت۴
این جاست ببینند همه رأس بریده
رنگ از رخ آن خواهر غمدیده پریده
این جا همه بینند،گل ها شده پرپر
افتاده روی خاک،یک پیکر بی سر
وای از این مصیبت۴
#رضا_یعقوبیان
#زمزمه #زمینه
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#سبک_من_دربدر_عشق_ابالفضل_حسینم
#ورودیه
.👇
.
#شور
#امام_حسین_شور
ای کشته لب تشنه،از آب فرات محروم
عالم به فدای تو،یا سیدناالمظلوم
یامظلوم۳
یا اباعبدالله
سلطان کربلا،مولانایاحسین
روحی لک الفدا،مولانایاحسین
نفسی لک الوقا،مولانا یاحسین
مولانایاحسین
ای مانده به روی خاک،بی سر بدنت عریان
عالم بفدای تو،یاسیدناالعطشان
یاعطشان۳
یااباعبدالله
ای رخ به خون خضاب،مولانایاحسین
بالاترین ثواب،مولانایاحسین
ای حُسن انتخاب،مولانایاحسین
مولانایاحسین
#حمید_کاظمی_اویس✍
#امام_حسین
.👇
.
#واحد
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
▪️بنداول▪️
آروم نمی گیره دلم از وقتی گفتی کربلا
ترسم از اینه که تو رو از من بگیرن
نیزه ها
دورت بگرده خواهرت خیمه نکن بر پا حسین
طاقت ندارم که برم بی تو از این دشت بلا
طاقت ندارم که ببینم بی قراری ای حسین
جسم علیِ اکبر و خیمه میاری ای حسین
طاقت ندارم که ببینم بین گودال بلا
تو زیر پای شامیا یِ نیزه داری ای حسین
می بینم تنت بی حاله
سر غارتت جنجاله
می بینم شبیه مادر
سر و صورتت پاماله
داداش غریبم حسین
▪️بنددوم▪️
حالم خرابه جز خودت هیچ کس نمی دونه حسین
با اینکه تو پیش منی بازم دلم خونه حسین
انگار همه دنیا داره روی سرم میشه خراب
می دونم از این قافله چیزی نمی مونه
چند روزیه تا چشمم و رو هم که می زارم حسین
می بینم اینو بی تو کوچه کوچه آوارم حسین
می بینم از رو نیزه افتاده سر تو زیر پا
اما نمی تونم تو رو دست بسته بردارم حسین
تو رو مادر قد کمون
تو این دشت و صحرا نمون
می ترسم ببینم حسین
رو لبهای تو خیزرون
داداش غریبم حسین
#محسن_طالبی_پور ✍
#واحدورودبهکربلا
#واحدنوس۱۴۰۳
#واحدمحرمامامحسینعلیهالسلام
.👇
.
#روضه_کاربردی
|⇦•بار بگشایید....
#روضه_حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_دوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
بی بی زینب سنّ و سالی نداره، یه مرتبه از خواب پرید، شروع کرد گریه کردن. مظهرِ عاطفه، مظهرِ مهربانیِ خدا فاطمه ست... دوید زودی بغلش گرفت گفت :دخترم زینبم! چی شده مادر؟ عرضه داشت مادر خواب دیدم، نگرانم دلشوره دارم.. گفت: دخترم زودی بیا ببرمت پیش جدّت رسول خدا. تا آورد خدمت رسول خدا، نوه ی عزیزش زینب رو بغل گرفت، عزیز دلم! آینه ی فاطمه، زینبِ من، هی میگفت: زینبِ من! نبینم گریه اتو..بگو ببینم چه خوابی دیدی.. صدا زد.. یا رسول الله !خواب دیدم تو یه بیابونی هستم، طوفان شدیدی شد، پناه بردم به یه درختی، تا پناه بردم به اون درخت، درخت از ریشه کنده شد همه جا تاریک شد.. طوفان به راه خودش ادامه داد. دستمو دراز کردم یه شاخه ای رو گرفتم، اون شاخه شکست. پیغمبر آروم آروم گریه کرد. بابا یا رسول الله! شاخه ی دیگری رو هم گرفتم، اون شاخه هم شکست، دو تا شاخه ی دیگه مونده بود، اون دو شاخه رو هم که گرفتم، اون دو شاخه هم شکست. من تو این بیابون تو اون تاریکیا خیلی ترسیدم..
ناله ی پیغمبر بلند شد. صدا زد: عزیزم! خوابت رو تعبیر میکنم. اون درختی که دیدی من بودم بابا! اول شاخه ای که گرفتی مادرت فاطمه بود بابا! دوم شاخه بابات علی بود.همه ی امیدت به حسن و حسین بود عزیزم! همهٔ شاخه ها شکستن تا رسید به شاخه ی آخر..رسول الله فرمود: یه روزی تو یه بیابونی حسینت رو ازت میگیرن..زینبم تو آواره ی بیابان ها میشی عزیز دلم......!
ابی عبدالله هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمیکنه، پیرمردی رو صدا زدن، حضرت فرمود: به من بگید اینجا کجاست؟ صدا زد.. آقا جان اینجا رو نینوا میگن، گفت: آقا جان! قدیمیا میگن اینجا کربلاست. فرمود:...*
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکَش با دل و جان آشناست
*اینجا همون جائیه که جدّم فرمود.همچین که حسین اومد پایین یه وقت خبر دادن گفتن آقا خواهرت زینب کارت داره... همچین که اومد بی بی فرمود: حسین! جونِ زینب بیا برگردیم، حسین جان! از همون لحظه ای که وارد این سرزمین شدی دلم شور میزنه. داداش وارد این سرزمین شدیم ناخودآگاه بچه ها دارن گریه میکنن.. یه دختری دامن عمه رو گرفت گفت: عمه! مگه نگفتی میخوایم مهمونی بریم. عمه پس چرا نیزه هاشون رو به ما نشون میدن.. حسین، حسین....
تا ابی عبدالله دستور داد بار بگشایید، اول کسی که اومد جلو، اباالفضل بود، آقا جان امر، امر شماست.. فرمود: عباس جان! با دیگران خیمه ها رو بر پا کنید. با تمام سختیا و بیچارگیایی که تو این مسیر کشیدن، با احترام از این مَهمِلا پایین اومدن، عمو عباس رقیه رو بغل گرفت. سکینه رو با عزّت و احترام پایین آوردن.. پایین اومدن بی بی زینب مقدّمات داره، آخه عقیله ست... جوونای هاشمی اومدن کوچه باز کردن برا عمه شون، قاسم اومد سرشو پایین انداخت مؤدب، دست عمه رو گرفت، یه دستشو علی اکبر گرفت، یه نگاه کرد به صورت قاسم گفت: پسرم! دلم برا داداشم تنگ شده، کاش بابات بود میدید حسین چقدر غریب شده..
اما این آخرین باری بود که عمه رو اینجور با احترام پایین آوردن، گفت: حسین جان! قلبم داره میلرزه، چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرمو کشتن.. بابامو تو کوفه کشتن..گفتم داداش دارم سایه ی بالا سر دارم. هفتِ صفر پاره های جیگر داداش حسنمو دیدم. حسین جان بیا بریم نمیخوام سر بریدت رو بالای نیزه ها ببینم..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#ورودیه
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شب_دوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
02-roze.mp3
25.8M
|⇦•بار بگشایید....
#روضه_ورودیه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_دوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
.
#ورودیه
#زمینه #شور
#شب_دوم_محرم
#حسینم_بیابرگردیم_ای_برادر
🌷🌷
✅بنداول
حسینم بیابرگردیم ای برادر
حسینم بیابرگردیم جون خواهر
حسینم. بیا برگردیم شهرمادر
🌷
حسین می ترسم از اون نیزه دارا
حسین می ترسم از این بی حیاها
حسین می ترسم از گرگای صحرا
🌷
خیمه به پانکن تواینجا (بیابریم)3
اشکام میشه اینجا یه دریا (بیا بریم)3
اعوذ بالله من الکرببلا کرببلا کرببلا
__________
✅بنددوم
نمیخوام. گلمُ رو پر پر ببینم
نمیخوام. که تورو بی سر ببینم
سرت رو. به زیر خنجر ببینم
🌷
بریم برادرم. بی یار نمونی
بریم تانریزه. یه قطره خونی
بریم تاکه نشه. قدم کمونی
🌷
اینجا فکر قحطیِ آبم ( حسین من )۳
فکر شیر خوارهٔ ربابم ( حسین من )۳
اعوذبالله من الکرببلا کرببلا کرببلا
_________________
✅بندسوم
حسینم. اینا تنها پیِ شکارن
میدونم. اگه تنها گیرت بیارن
با نیزه. تورو ازپا درت میارن
🌷
بریم پاشـو بریم که دل غمینم
بریم تانســوزه قلب حزینم
بریم که خسته از این سرزمینم
🌷
ترسم از اینه بین گرگا (ای حسین)۳
توبمونی بیکس وتنها (ای حسین)۳
اعوذبالله من الکرببلا کرببلا کرببلا
#حسین_جبرییل_نژاد
#مجیدمرادزاده
.👇
10)shor-moharam1403-shab1-14030416.mp3
12.42M
#شور #امام_حسین
🔘 «کار همه رو راه انداختی کار منو هم راه بنداز»
🎤 کربلایی محسن محمدیپناه
🗓 شنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
#شور_امام_حسین علیه_السلام
کار همه رو راه انداختی
کار منم راه بنداز
به منم یه نگاه بنداز
من ته چاه گیر افتادم
یه طنابی تو چاه بنداز
یا نور فی ظلمات
کشتی نجات
من نوکرتم همونکه می میره برات
یا نور فی ظلمات
ای آب حیات
کاش کرببلا بودم و می مردم بجات
بدون عشقت همه چی باطله
اینکه منم خریدی کار دله
جوری میگم گوش همه بشنوه
کار فقط دست ابوفاضله
___
دل همه رو آروم کردی
دل منو هم آروم کن
با عابست هم سوم کن
می بینی بلا تکلیفم
تکلیفمو معلوم کن
میشه منم بخری
گوشه نظری
روی سرمن بکش یه دست پدری
مثل روزای قدیم
آقای کریم
یه کاری بکن برای این حال وخیم
منو به دوری نده عادتم
یه شب قدم بزار تو خلوتم
مریض عشقتم امام حسین
میشه یبار بیای عیادتم
شاعر#مهدی_نظری✍
.
#شور_حضرت_رقیه سلام الله علیها
بهم برخورده
هی میگن برو تو بازی نیستی، تو بابات مرده
بهم برخورده
این موهای سوخته ی روی سرم، آبرومو برده
بهم برخورده
دختر شامی لباس کهنشو، برام آورده
دستشو انداخته، دور گردن باباش
ببین چجور داره، بازی میکنه باهاش
میدونی چند روزه، تو این کوچه ها تنهام
اصن بیا پیشم، من الان بغل میخوام
نکنه باهام، قهری، بابا
منو دوس داری، برگرد، حالا
.................
چشام میسوزه
تقصیره خار مغیلانه اگه، پاهام میسوزه
چشام میسوزه
توی این شهر فقط عمه دلش، برام میسوزه
چشام میسوزه
بخدا گریه و اشک و هق هقام، کار هر روزه
دخترای این شهر، گریمو درآوردن
همه منو دیدن، موقع زمین خوردن
نمیتونم پاشم، با این تاول پاهام
بیا بلندم کن، من الان بغل میخوام
کی میگه جامون، اینجاس، آخه!؟
من خرابه نشین، تو روو، شاخه!؟
ای وای بابا
#حضرت_رقیه
#زمینه
#شور
#زمزمه
#شب_سوم_محرم
#صادق_اویسی ✍
.👇
4_5996559370748431422.mp3
3.61M
#ورودیه
#زمینه
#رضا_نصابی ✍
#حاج_نریمان_پناهی 🎤
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیره
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
#شب_دوم_محرم
.
#واحد_حماسی
#شور
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
بند اول
صورتت حیدریه. غیرتت حیدریه
هیبتت حیدریه
ای جانم
سلامت حیدریه. مرامت حیدریه
کلامت حیدریه
ای جانم
کرمت حیدریه. قدمت حیدریه
علمت حیدریه. 2
ای جانم
یااباالفضل
ای قمره بنی هاشم
،
یااباالفضل ، باجگره بنی هاشم
یاابالفضل شیر نره بنی هاشم
یاابالفضل یاابوفاضل
ای جانم به یل ام بنین (علیهاسلام)
👈بند دوم
قرص ماهم، قمره. نور راهم قمره
پادشاهم ، قمره
ای جانم
سوز و آهم ، قمره. تکیه گاهم قمره
سر پناهم قمره
ای جانم
تنها راهم قمره . توو نگاهم قمره
قبله گاهم،قمره2
ای جانم
ای جانم
یااباالفضل، ای قمره بنی هاشم
یااباالفضل با جگره بنی هاشم
یااباالفضل
شیره نره بنی هاشم
یااباالفضل یاابوفاضل
ای جانم به یل ام بنین(علیهاسلام)
شعر و سبک
#رضا_نصابی. خادم الرقبه✍
👇👇
4_5789919341562573653.mp3
2.28M
شور. حماسی حضرت عباس. صورتت حیدریه
4_5789919341562573665.mp3
2.12M
#واحد_شلاقی
صورتت حیدریه
ebf2e4890e9edfcdf62fb94b9e9e4ab324792941-144p.mp3
2.03M
#زمینه #طلیعه_محرم
زمان گریه بر ارباب عالم شد
#سبک_مسیر_روضه_باز
#محسن_محمدی_پناه🎤
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زمانه گریه بر ارباب عالم شد
مشکی بپوشید که بازم محرم شد
دوباره باز شعرو نوحه ی محتشم
نقش به روی هر بیرق و پرچم شد
اسم تو دوباره تکثیر می شه
باز هوای شهر نفس گیر می شه
بیاد هر کسی تو روضت اقا
از گناه و زشتی تطهیر می شه
وای من وای من ای حسین
به تن کنید رخته عزای ارباب و
فبک علی الحسین موقع ماتم شد
کنار قتلگاه با سوزو اشک و اه
روضه خونت زهرا با قامته خم شد
تورو وقتی تک و تنها دیدن
به حال زار تو می خندیدن
توی فرصت کم و کوتاهی
عبا و عما مت و دزدیدن
وای من وای من ای حسین
تا افتادی بر خاک روی لبه زینب
نوای محزونه حسین حسینم شد
زیر سم مرکب اخر تنه پاکت
چه نامرتب شد چه نا منظم شد
هر چی داشتی به غنیمت بردن
همه ی تنت رو غارت بردن
تا دیدن به روی خاک افتادی
اهل خیمه رو اسارت بردن
وای من وای من ای حسین
#رضا_نصابی ✍
Roze1_Shab_1_Moharam 1403-04-16 [mahdisalahshour.ir]_1.mp3
6.7M
📝 #روضه_طلیعه_محرم | خدا را شكر ديدم پرچمت را
🎙 حاج مهدی سلحشور
📆 شنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
خدا را شكر ديدم پرچمت را
سیاهی پوش میگردم غمت را
دهان را با گلاب ناب شستم
سپس آورده ام اسم اعظمت را
حسین جان گفتم و با قصد غربت
بپا کردم دوباره ماتمت را
الهی قبل عاشورا بمیرم
نبینم تا که اعضای کمت را
بیا تا ساربان آنرا ندیده
همین حالا در آور خاتمت را
.....
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
427.2K
🔹#واحد کند #زمزمه روضه
🔸#شب_سوم_محرم
🔸#حضرت_رقیه سلام الله علیها
🔹بند اول
بابا، منو شناختی اصلا؟
یِکم بخند اقلا
اینجوری غصه میخورم
موهام، توو دستا گیر میکرد
منو اسیر میکرد
از دست موهام دلخورم
هنوز دخترت، دختر نازیه
زخم روی تنم
واسهی بازیه، چیزیم نیست
به ما توو سفر، خیلی هم خوش گذشت
بازی کردیم توو دشت
اما تو توی تشت، انصاف نیست
کاشکی منم میبردی
اصلا آخر آب خوردی؟
کاش نمیدیدم که تو
خیزرون میخوردی
لب تشنه بابا حسین
----------------
🔹بند دوم
بابا، رقیهی سه سالم
ولی خرابه حالم
اینجور نبود که صورتت
زخمات، بیشتره از هر عدد
لعنت به اون مرد بد
که نیزه زد به صورتت
اگه دست نداری، نداری بدن
میکنی بغلم
اینجوری مثلا، با موهات
چشام میشد ای کاش کورِ کورِ کور
رفتی توی تنور
کم شده چه ناجور، ابروهات
دلم پر از غم شده
تحملم کم شده
موهای بابای من
نامنظم شده
لب تشنه بابا حسین
-------
#حسن_معارف_وند ✍
.
زمینه - سلام من.mp3
23.3M
🏴 #طلیعه_محرم
• شنبـه ۱۶ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳
• ۲۹ ذی الحجه ۱۴۴۶ ه.ق
• #زمینه | سلام من
کربلایی #حسین_روشنازاده✍🎤
سلام من
به پرچمهای کهنه و قدیمی هیات
سلام من
به استکان شکسته های چایی روضت
سلام من
به دود اسپندی که داره بویی از جنت
میخونه روضه خون برام
قصیده محتشمو
شور محرمت گرفت
کل عالمو
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
..........................
سلام من
به پارچه مشکیای خاک خورده روضت
سلام من
به اولین برگه نوحه خوان توو هیات
سلام من
به سجدهی زیارت عاشورا روی تربت
به یاد نوکرایی که
بودن برا تو سینه چاک
امسالو روضه میگیرن
به زیر خاک
«کفن که دست مرا بست دست تو باز است
و دست تو باز تو یعنی ، بیا در آغوشم»
......................
سلام من
به اون سیاهیای دیگ نذری روضت
سلام من
به حاجتای موقع هم زدن قیمهات
سلام من
به چوبای شکسته ی منبر تو هیات
توو این شب اولیه
یاد پدر ، مادرمون
روضه های قدیمیو
برام بخون
«گلی گم کرده ام ، میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانه در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت»
#حسین_روشنازاده✍