438.5K
#زمینه #شور
#اسارت
#امام_زمان
#ای_لشکر_سینه_زنا
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند
ای لشکر سینه زنا
بیاید همه از دل و جون
به سینه و به سر زنیم
همراه صاحب الزمون
.....
خون گریه میکنه آقا این روزا رو تو شهرشام
به یاد عمه زینب و گیر کردن تو ازدحام
به یاد اون لحظه ای که خاکسترهای داغ رو از
بالای پشت بوم ها شون ریختن روی سر امام
......
واویلا
دستا رو با سلسله بستن
میگفتن
اینا همه خارجی هستن
خیلی بد
دل آل الله رو شکستن
آجرک الله بقیه الله
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
امان از این مصیبتها
چی بگم از کبودیا
ناموس اهلبیت کجا
محله ی یهودیا
......
نامحرما دور و بره عمه زینب دف میزدن
یه عده ایی میرقصیدن یه عده هم کف میزدن
گریه میکرد از این بلا،راس حسین به روی نی
آخه میدید که خواهرش،به زور میره مجلس می
......
بزم می
نبود جای دختره حیدر
پیش طشت
اومد صدا ناله ی مادر
تا یزید
شرابشو میریخت روی سر
آجرک الله بقیه الله
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
شعرای مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی
.
.
#زمینه
#اسارت_اهلبیت
#ورود_به_شام #لطمه_زنی
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
💢💢💢
🦋بند اول🦋
میبرنش به سویِ شام(زینب کبری 3)
از این دیار به اون دیار(دختره زهرا3)
به دوره ناقش صف به صف،نامحرما با ساز و دف
هلهله کردن
تو ازدحام واویلتا، سنگ میزدن بی غیرتا
خیلی نامردن
خون شدبه قلبه،زینب وکلثوم
بازاره برده امامِ معصوم
💠(واویلتا2آه وواویلا3) 💠
❣❣❣
🦋بند دوم🦋
ظلمه فراوان شده به ( آلِ پیمبر3)
بردند تو کوچه ی یهود(ناموس حیدر3)
مردمِ پَسته بی مرام،آتیش میریختن از روبام
بر سره سجاد
بدتره از مشت و لگد،هی میزدن حرفای بد
ای داد و بیداد
از نوکه نیزه تا سرت افتاد
خواهرتو رو یِ ناقه جون داد
💠(واویلتا2آه وواویلا3) 💠
❣❣❣
🦋بند سوم🦋
مجلس شادیه یزید ( اوجه جسارات 3 )
بزم شراب و رقص و می(عمه ی سادات3)
زینب وهی میدادعذاب،روی سرت میریخت شراب
رقیه گریون
با تَرکه ای که داشت تودست،دندونای توروشکست
یزید ملعون
برا کنیزی از روی کینه
اشاره میکرد سمته سکینه
💠(واویلتا2آه وواویلا3) 💠
✍:#الیاس_محمدشاهی
.👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد علیه_السلام
#اسارت_اهلبیت
#چهل_ساله_کارم_شده
🌷🌷🌷🌷
💢بند اول💢
چِهل ساله کارم شده(ناله و افغان3)
ناموسمو دیدم روی(ناقه ی عریان3)
ضجه ی کودکانه تو، ناله ی دخترانه تو
یادم نمیره
من به یاده گهواره ام،لاله ی گوشه پاره ام
دلم میگیره
کابوس من شد شمر ستمگر
پیکره صد چاک ناله ی مادر
(واویلتا2آه وواویلا3)
💖💖
💢بند دوم💢
هر موقعی آب میبینم(دلم میلرزه3)
سره بابامو میدیدم(به روی نیزه3)
جلو چشامه کربلا، لبای خشکه بچه ها
دارم میسوزم
توخاطرم هست قتلگاه، آتیش سوزیه خيمه گاه
هرشب و روزم
بابامو به خاک وخون کشیدن
با مَرکبا رو تَنش دَویدن
(واویلتا2آه وواویلا3)
💖💖
💢بند سوم💢
تمومه زندگیم شده(بلا و محنت3)
از همه دردام بدتره(درده اسارت3)
اَمان اَمان ازشهرشام،آتیش و سنگ روی بام
مجلس اَغیار
همیشه درتاب و تبم، گریونه عمه زینبم
کوچه و بازار
بَزمه شرابه آلِ اُمیه
من جون دادم با داغه رقیه
(واویلتا2آه وواویلا3)
✍:#الیاس_محمدشاهی
.👇
Master 3.mp3
9.95M
ما از تبار رستمیم و آرش
مثل علی همیشه مردِ مردیم
این وعده صادق اولِ راه
تا آخر خط با تو در نبردیم(۲بار)👊
کوچه های غزه پر از ردِ خونِ کودکه
بچه هایی که تو دستشون هنوز عروسکه
فکر نکن تموم شده دادی تقاص کار تو
این تنها ضرب شست توی راه معرکه
تا وقت نابودی لانه ات ای عنکبوت😠
بدون که بر ما دیگه حرامه صبر و سکوت
تورو به لرزه انداخت ضربه سجیل ما
هنوز توراهه بدون سیل ابابیل ما(۲بار)😏
••••●••••
با اینکه تنها نبودی تو نبرد
پشت سر تو دست ظالمین بود
با چند تا موشک انقدر عاجز شدی
تمرکز گنبد آهنینت همین بود؟؟!!!😶
لشکر ما مقتداشون حیدر خیبر گشاست💚
نسل تربیت شده به دستِ سر دار دلهاس
این توان موشکی حاصل کار و همته
تهرانی مقدما سعی حاجی زاده هاست😌
این سیلی واسه غزه مایه تسکین شده
باعث خشنودی خلق فلسطین شده
تو رو به لرزه انداخت ضربه سجیل ما
هنوز تو راهه بدون سیل ابابیل ما(۲بار)✌️🇮🇷
..............
📌 #وعدهصادق
•••••••●•••••••
🔹️#نماهنگ با صدای سید امیرارسلان میرهاشمی نسب و همخوانی گروه سرود به رنگ آسمان است.
🎬این اثر توسط گروه رسانه ای رافا که متشکل از بچه های دهه هفتادی و هشتادی است تدوین شده است.
•••••••●•••••••
روضه #فاطمه_صغری س
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
الهی کام ناکامان بر آید
شب هجران بیماران سر آید
غم تنهایی و درد جدایی
ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
خدایا رحم کن بر حال زارم
که عمر رفته بار دیگر آید
ز دشت کربلا سوی مدینه
دوباره ناله پیغمبر آید
آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
مرا کی اینجا دست یاور آید
که عباس آن عموی تاجُ دارم
چو اکبر نوجوان از در درآید
قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
درد بی پدریُ نمیدونید
هر کسی بابا داره غم نداره
چیزی توی این جهان کم نداره
الهی هر کی سفر کرده داره
کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
⬅️دختری را که پدر در سفر است
روز و شب چشم امیدش به در است
هر صدایی که ز در می آید
به گمانش که پدر می آید
همه کوشند ز بیگانه و خویش
پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم
▪️هدبه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)▪️
یاحسین
روضه فاطمه صغری
#روضه_فاطمه_صغری_س
#روضه_دفتری
الهی کام ناکامان بر آید
شب هجران بیماران سر آید
غم تنهایی و درد جدایی
ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
خدایا رحم کن بر حال زارم
که عمر رفته بار دیگر آید
ز دشت کربلا سوی مدینه
دوباره ناله پیغمبر آید
آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
مرا کی اینجا دست یاور آید
که عباس آن عموی تاجُ دارم
چو اکبر نوجوان از در درآید
قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
درد بی پدریُ نمیدونید
هر کسی بابا داره غم نداره
چیزی توی این جهان کم نداره
الهی هر کی سفر کرده داره
کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زیصلمد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
⬅️دختری را که پدر در سفر است
روز و شب چشم امیدش به در است
هر صدایی که ز در می آید
به گمانش که پدر می آید
همه کوشند ز بیگانه و خویش
پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
6.AmOli.mp3_85722.mp3
864.1K
متن شعر:ترکی😭😭😭
الهی نَنَم نن اوزولدی الیم
😭😭
بو هجران غمینن نجه دینجلیم
اورک دولدی یا رب
یتیم اولدی زینب
😭😭
آخار گوز یاشیم
توکر اشک حسرت
دیر وا مصیبت
حسین قارداشیم
😭😭
مدینه بو غمده سیه پوش اولور
الهی وفا شمعی خاموش اولور
نَنَم محسنیلن هم آغوش اولور
😭😭
باتوب ماه عصمت
معین ولایت
آخار گوز یاشیم
😭😭
ننه سیزلرین قلبی سوزان اولور
اذان وقتی حالی پریشان اولور... r> ننم گلمسه بو اورک قان اولور
😭😭
قالیب جانمازی
منه سوز وسازی
آخور گوز یاشی
😭😭
حسین سسلینده دوراردی ننم
باشی اوسته خیمه قوراردی ننم
اُو رخساره بوسه وُراردی ننم
😭😭
دیردی گلوم یات
آنووی آز آغلات
آخار گوز یاشیم
😭😭
🟢🟢
#زمزمه #زمینه
#امام_حسین علیه السلام
#عاشورا #گودال
#سبک_سینم_بوی_تربت_داره
#احسان_نرگسی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پیش چشمام دورت کردن
عمامت رو غارت کردن
پیش چشمام رفتی از حال
آه از خنجر آه از گودال
کاش حرفی از گلو نشه / کاش جسمت زیر و رو نشه
کاشکی بعد از تو زینبت / آخ با شمر رو به رو نشه
ای بی کفن حسین من ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نبض عالم - افتاد از کار
از رو سینه ش - پاتو بردار
گودال از خون - رنگین میشه
سینه ش کم کم - سنگین میشه
پهلوشو با لگد نزن / اینقد حرفای بد نزن
این خنجر خوب نمی بره / اینجوری با حسد نزن
ای بی کفن حسین من ۴
.
12(1).mp3
5.91M
پیش چشمام دورت کردن
🎤 #کربلایی_علی_اکبر_حائری
🕌 #محرم ۱۴۰۳
Fadaeian-Komeil-14030512 (1).mp3
35.6M
#امام_زمان
آمدم تا رشته ام را بر درت محکم کنی
زندگی ام را به ذکر دائمت، توأم کنی
با تضرع، زیر لب دارم صدایت می زنم
تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی
شرمسار و سر به زیرم که سبب شد نامه ام
باز هم گریه برای معصیت هایم کنی
خسته ام از خدعه های نفس، از طول امل
آمدم یابن الحسن، دیگر مرا آدم کنی
صاحب من، خیرخواهم، سایه ی بالاسرم
می شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی؟
از تو بر می آید آقا معجزاتی اینچنین
التماست می کنم، چشم مرا زمزم کنی
دوری از کرب و بلا دارد مرا دق می دهد
کربلایی کن مرا تا راحت از این غم کنی
دوست دارم یاورت باشم به اشک بر حسین
ساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنی
جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب
گوشه ی مقتل، نظر بر پیکری درهم کنی
#محمدجواد_شیرازی ✍
.
متن نوحه
از گریه های اصغر دلم داره میگیره
یه قطره آب بیارید اصغر داره میمیره
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله
ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد
خواهد که آب گوید اما زبان ندارد
دیشب به گهواره تا صبح ناله میزد
امروز به روی دستم دیگر توان ندارد
هنگام گریه کوشید تا اشک خود بنوشد
اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد
از گریه های اصغر دلم داره میگیره
یه قطره آب بیارید بچم داره میمیره
ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را
یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله
آخی لالا لا وای وای وای لالایی خوندم
آخی لالایی از سفر برگشته بودم
از گریه های اصغر دلم داره میگیره
یه قطره آب بیارید اصغر داره میمیره
ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را
یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد
شمشیر اوست آهش فریاد او تلظی
جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد
منت به من بزارید یک قطره آب بیارید
بر کودکی که در تن یک نیمه جان ندارد
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله
با من اگر بجنگید تا کُشتنم بحنگید
این شیر خواره بر کف تیر و سنان ندارد
این شیر خواره بر تن تیر و سنان ندارد
مادر نشسته تنها در بین سینه زنها
جز اشک هیبت خود تاب و توان ندارد
نوحه از گریه های اصغر دلم داره میگیره
.
#حسین_زمان
#فرج_خواهی
گریز میزنم از غربتِ امام حسین
به داغِ منتقم ِ محنتِ امام حسین
ز شهر و خانه شد آواره، شاه کرب و بلا
چو او طرید ز کاشانه گشته صاحب ما
اگر حسین شد از خانه، چند ماه، طرید
چه قرن هاست امام زمانه، آه، طرید!؟
صدای ناله ی « هَل مِن مُعین » ز عاشورا...
بلند هست کُنون از دعای نادب ها
هنوز، شعله ی داغ حسین، پابرجاست
امام عصر، عزادارِ هر صباح و مَساست
هنوز، زینب کبریٰ در اضطرار بوَد
هنوز، کنج خرابه، رقیه، زار بود
به اضطرار عقیله، امام عصر، غَمین
به سوز داغ رقیه، امام عصر، حزین
چه میکِشَد ز غم کربلا امام زمان
چه نالهها نزده صبح و شب، به آه و فغان
برای ماتم آن ماجرای نادیده...
هزار و یکصد و هشتاد سال، گِرییده
به برق قبضه ی مهدی، نگاهها مات است
نوای لشکر خورشید، « یا لَثارات... » است
شرارهی غم مظلوم میشود خاموش
فقط اگر برسد مژدهی ظهور به گوش
زمان غیبت این خانواده، سر گردد
دعا کنیم دوباره، حسین برگردد
#امام_زمان
یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳
محمدعلی نوری✍
.
.
#طوفان_الاقصی
برای همدردی با اسماعیل هنیه رئیس سیاسی دفتر حماس ، که ٣ فرزند و ٣ نوه اش توسط صهیونیست های جنایتکار به شهادت رسیدند .
-----------
این بار اسماعیل از فرزند بگذشت
خنجر به حنجر دیده با لبخند بگذشت
مردی که در تاریخِ بودن خوش درخشید
یکباره اسماعیل هایش را به خون دید
آمد خبر : این که گلی در خون رها شد
مردی به داغ لاله هایش مبتلا شد
مردی ز نسل موج و توفان شدائد
مردی که بر داغ دلش گل بوده شاهد
ای دل چنین آئينه را گلگون ندیدی
إِنّا اِلَیْهِ راجِعُون در خون ندیدی
ای دل دمی در عرصه ها عزم خطر کن
اکنون بیا و کوهِ راسخ را نظر کن
مِرآةِ حق را بنگر و قلب سلیم اش
یعنی فَدَیْناه آمد و ذِبْحِ عَظیِم اش
آنان که در آتش میان خون تپیدند
از نسل ابراهیم بودند و شهیدند
این روزها در باغ جان پروانه ای نیست
این روزها غَزّه بجز ویرانه ای نیست
این غَزّه و این نخل های بی قرارش
این غَزّه و این داغ های بی شمارش
این غَزّه و این غرقِ در خون لاله هایش
خون می چکد از چشم هستی در عزایش
شک نیست خواهد خورد چون آیینه ماه
بر قلّه هایش پرچم نَصْرُ مِنَ الله
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
لشگر ابرهه با فیل اگر آمده است
نوبت بارش سجیل، دگر آمده است
به سگ زرد بگویید سرت خواهد رفت
تیرِ پرتاب شده، تا جگرت خواهد رفت
از عراق و یمن و شام تو را میکوبیم
از همه خطهی اسلام تو را میکوبیم
روزتان، شامِ سیاه است؛ ببین کی گفتیم
کارتان ناله و آه است؛ ببین کی گفتیم
#وعده_صادق۲
#اسماعیل_هنیه
#حماس
.
🔺وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل عمران ۱۶۹)
شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را به تمام آزادگان جهان تسلیت عرض میکنیم.
.
.
بعضیا مثل زمان انتخابات، بلد نیستند درست تحلیل کنند و موضع بگیرن.
الان هم بعد از ترور #اسماعیل_هنیه دارن به دولت پزشکیان تیکه میندازن.
مراقب باشیم که آب به آسیاب دشمن نریزیم. دشمن تفرقه در میان ما را میطلبد.
ان شاءالله که هوشیاریم
.
.
عابد آل سلام هنیه، فرزند #اسماعیل_هنیه: خون پدرم از خون کوچکترین طفل فلسطینی رنگینتر نیست.
.............
#پ.ن: این تفکر، مرگ ندارد.
احسنت به این فهم .
.
|⇦•هر نفس آواز عشق....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمحمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هرنفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرویم؛ عزم تماشا که راست
ما به فلک بودهایم؛ یار ملک بودهایم
باز همانجا رویم؛ جمله که آن، شهر ماست
خود ز فلک برتریم؛ وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم؛ منزل ما کربلاست
گوهر پاک از کجا؟ عالم خاک از کجا؟
بر چه فرود آمدید؟ بار کنید این چه جاست
بخت جوان، یار ما؛ دادن جان، کار ما
قافلهسالار ما، فخر جهان مصطفاست
«کربلا یا کربلا، کربلا یا کربلا»
بوی خوش این نسیم از شکن زلف اوست
شعشعه این خیال زان رخ چون والضّحاست
در دل ما درنگر، هر دم شقّ القمر
کز نظر آن نظر، چشم تو آنسو چراست
خلق چو مرغابیان، زاده ز دریای جان
کی کند اینجا مقام، مرغ کز آن بحر خاست
بلکه به دریا دریم؛ جمله در او حاضریم
ور نه ز دریای دل، موج پیاپی چراست
خود ز فلک برتریم؛ وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم؛ منزل ما کربلاست
«کربلا یا کربلا، کربلا یا کربلا
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#اربعین
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•کشتی به گل نشسته...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کشتیِ به گِل نشسته؛ اومـده
با حالِ خسته؛ اومـــده
توبه شکسته، ولی… با دلِ شکستــه اومـده
ای جـــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانم
تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم
تویی؛ علتِ هر ضربانم
«مَن لی غَیــــرُکَ؛ حسین
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن»
با این که؛ خودم می دونم، که بدم
راهم دادی؛ که اومدم
آقا! درِ خونه ی تو، گدایی رو خوب بلدم
ای شاهم! روی دوشمه؛ بارِ گناهم…
خجالت می کشم… رو سیاهم…
پناهم بده؛ که بی پناهم…
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#لطمه_زنی
کربلایی #محسن_محمدی_پناه
زمين مى لرزه، زمان مى لرزه
سِنان تو دست، سَنان مى لرزه
گودال - به تو آب نميدن و شمر چقدر خوشحال
گودال - سر پيراهن كهنهء تو هم جنجال
گودال - بدن مطهرت روى زمين پامال
گودال - خواهرت به سينه مى كوبه ميگه با ناله
بأبي العطشان
__________________
ميان با سنگ و، ميان با شمشير
صدا مى پيچه، صداى تكبير
مظلومى - چقدر شلوغ قتلگاه ولى آرومى
مظلومى - كنار آبى و از آب فرات محرومى
مظلومى - تير حرمله به قلبت خورده مسمومى
مظلومى - نگرونه زن و بچه اى حسين مهمومى
بأبي المظلوم
_______________
يكى با نيزه، يكى با خنجر
يكى به پهلو، يكى رو حنجر
مى بينه - شمر مى شينه رو سينه خواهرت مى بينه
مى بينه - جاى سالمى نداره پيكرت مى بينه
مى بينه - غارت انگشترت رو دخترت مى بينه
مى بينه - سر تو به روى نيزه مادرت مى بينه
بنيَّ بنيَّ
شاعر:
#حسین_حاجی✍
.👇
13)latme zani-moharam1403-shab6-14030421.mp3
13.97M
#لطمه_زنی
🔘 زمین میلرزه زمان میلرزه، سِنان تو دست سَنان میلرزه
🎤 کربلایی محسن محمدیپناه
🗓 پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳
گوداله به تو آب نمیدن
35.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🔺 امام حسین رو از مردم نگیرید! (قسمت پایانی فصل اول)
❓چرا میخوان امام حسین رو از مردم بگیرن؟!
⁉️ ارتباط با امام حسین به چه درد یه آدم گناهکار میخوره ؟!
⁉️ کسی که با امام حسین دشمنی کرده هم میتونه عاقبت بخیر بشه؟!
⁉️ چیکار کنیم که امام حسین رو ازمون نگیرن؟!
📹 برشی از جلسه سخنرانی سجاد رستمعلی (مسئول اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی) در محرم الحرام سال ۱۴۰۲
🎞 مشاهده تمامی قسمتهای مجموعه «امام حسین رو از مردم نگیرید!» - فصل اول
✅ ادامه دارد... إنشاءالله.
#محرم
#امام_حسین
#کشتی_نجات
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌐 اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی در رسانههای اجتماعی:
مداح اهلبیت،ع،شعبانپور:
سلام وعرض ادب خدمت اعضای محترم کانال
خواهران محترمی که می خواهند درگروه مداحی بانوان شرکت کنند به آیدی زیر مراجعه کرده و باویس خودشان رامعرفی کنند
خادم حاجیه شعبانپور👇👇
پیوی مدیر: @Haram75
🌹التماس دعا🌹
گروه مداحی فارسی👉
گروه مداحی ترکی 👉
فقط برای بانوان👉
فقط باویس خودتون رو در پیوی معرفی کنید📣📣📣📣📣📣📣
باتشکر شعبانپور👉
درایتا👉
خواهش می کنم خواهران محترم فقط باویس خودتونو معرفی کنیدگروه ترکی یا فارسی👇👇👇👇
باویس حتما بگید گروه ترکی یا فارسی چندساله مداح هستید👉👉👉👉👉👉
گروه ترکی👉
گروه فارسی👉
گروه احکام👉👉
فقط باویس📣📣📣📣📣📣
روضهٔ #دیر_راهب
راه گم کردی که از دِیْر نصاری سر در آوردی؟!
یا به دنبال مسلمانی در این اطراف میگردی؟!
با سکوتت پاسخم را میدهی هرچند حق داری
خستهای، پیداست قدر چند منزل راه طی کردی
خط به خط پیشانی خونرنگ تو تفسیر صدها زخم
زیر این کوه مصیبت خم به ابرویت نیاوردی
در نگاه تو بعینه میتوان تاریخ غم را دید
من یقین دارم که با یحیی در این غمنامه همدردی
در حضور تو چشیدم لذت پروانه بودن را
نیمهشب تابیدی و بر دِیْر ظلمت سایه گستردی
شستوشو دادی دل آیینهام را، با نگاهی گرم
مشکل از دل بود، میدیدم پر از خاکی، پر از گردی
هدیه آوردی برایم یک نَفَس عطر مسیحا را
با دم توحیدیات در من دمیدی زندهام کردی
✍ #عباس_همت
#دیر_راهب
آمد سراغ صندوق، آمد شبانه راهب
از قبل شد کمانتر، قدّ کمان راهب
یک عمر منتظر بود تا سر بیاید از راه
به او سپرده بودند، پیشینیان راهب
با مشت زد به سینه، با اشکِ دیدهاش گفت
زیباتر از مسیحا! دردت به جان راهب
شاهی که هر دو عالم بودند در امانش
آن شب سپرد اما، سر در امان راهب
بعد از تنور خولی، قبل از مساجد شام
شد نوبت کلیسا، شد میهمان راهب
تا شد سرش مرتب، پیش نگاه زینب
فوراً رسید خیرش، به خاندان راهب
مریم به سینه میزد، آسیه گریه میکرد
در مجلسی که زهرا شد روضهخوانِ راهب
دردی به جانش افتاد، تا دید وضع سر را
دردی که شعله میزد، تا استخوان راهب
گیسوی چنگ خورده...، ابروی سنگ خورده...
اوضاع صورتش برد، تاب و توان راهب
وضع بد دهان را، زخم روی زبان را
تا دید ناگهان بند آمد زبان راهب
آبی نخورد دیگر، نانی نخورد دیگر
خونِ جگر از آن پس، شد آب و نان راهب
آرام شد رقیه، وقتی که از کلیسا
آمد سحر به گوشش، صوت اذان راهب
در اوج قِصه بوسه میزد به گونهی او
جای رباب خالی در داستان راهب
✍سروده گروه #یا_مظلوم