eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) " (س) بند اول عمه نترسیا ، نلرزیا ، از این صدا و هلهله عمه نترسیا ، نلرزیا ، از نگاه های حرمله عمه نترسیا ، عمه نلرزیا من بمیرم ، که اشکه تو چشمات من بمیرم ، میلرزه دست و پات من بمیرم ، از غصه ی دوری سفید شده موهات آه رقیه بند دوم عمه نترسیا ، نلرزیا ، موندم چجور بگم برات عمه نترسیا، نلرزیا ، تو طبق ِسر بابات عمه نترسیا ، عمه نلرزیا نگاه نکن ، خونی شده لبهاش نگاه نکن ، سوخته همه موهاش نگاه نکن ، که بی بدن مونده صحبت بکن باهاش آه رقیه ✍شعر و‌سبک : 👇
1. زمزمه همایون.mp3
زمان: حجم: 3.11M
( سلام الله علیها ) اشک من چو باران میرسد به دامان کرده ام چراغان که از سفر رسیده مهمان رنگِ من پریده قد من خمیده ای سرِ بریده خوش آمدی ، به کنج ویران سر تا به پا ، پا تا به سر تمامِ دردم عمه کمک کن تا که من دورش بگردم ( بابا حسین ، بابا حسین بابا حسین جان ) تکرار سحرم خوش آمد قمرم خوش آمد پدرم خوش آمد من بوسه از لبش بگیرم من به جستجویم گرم گفتگویم ، باشد آرزویم امشب کنار او بمیرم ای قاریِ عمه لبت چو ارغوان است ( اینجا اشاره به سرخونین امام میشود که تلاوت قرآن میکردند ) بابا گما نم جای چو بِ خیزران است ... ( بابا حسین ، بابا حسین بابا حسین جان ) تکرار
. (ع) دارم دق می‌کنم ، بلند شو اکبرم نذار روی خاک صورتت رو عزیز جون من ، چی شد که خاک و خون گرفته همه هیبتت رو می‌میرم تو بمیریا ، منو تنها نذاریا دارم از غصه جون میدم ، از حرم زینبم بیا سیرم از این عالم علی ، از غمت می‌نالم علی پاشو دست من و بگیر ، که وخیمه حالم علی با بغض مرتضی ، چه بدجور کشتنت غمت قبر بابا رو کَنده سر اومد طاقتم ، می‌بینی که داره به اشکم یه لشکر می‌خنده مثل تسبیح پاره که ، دونه هاش ریخته رو زمین بدن تیکه تیکه تُ و ، من باید جمع کنم ببین سهم این صحرایی علی ، می‌بینم هر ، جایی علی توی صحرا گم کردمت ، یوسف بابایی علی چقد بد کشتنت ، چه اوضاعی شده که هیچ کس شبیهش ندیده دلم شد مضطرت ، بیچاره مادرت برات خیلی زحمت کشیده چه بی رحمانه توی دشت ، دوره کردن جَوونم و جون دادم تا رو خاک دیدم ، خورشیده آسمون مو دشمنا بی دردن علی ، چقدَر نامردن علی تو رو کشتن پیش چشام ، نیمه جونم کردن علی ✍ ..... . چطور باور کنم ، که من هم دعوتم توی بزم روضه‌ت نشستم اگر چه روسیام ، اگرچه بی کسم دلم رُو به زلف تو بستم نمک زندگیم حسین ، سند بندگیم حسین من بودم نوکر خودت ، از قدیم و ندیم حسین غمی دل رو مضطر نکرد ، چشم ماها رو تر نکرد هیشکی غیر از تو یاحسین ، نوکرش رو باور نکرد غم تو قلبارو ، به خاک و خون کشید غمت خاصه و بی شباهت می‌دونم عاقبت ، می‌گیری دستم و به دست توئه چون شفاعت شافع محشرم حسین ، سایه ی رو سرم حسین میگم از عمق دل اینو ، من سَنَه نوکرم حسین مثل بارون رحمتی ، چشمه ی جود و نعمتی تا نفس دارم پای تو ، می‌مونم با هر قیمتی خداروشکر آقا ، که قلب عاشقم شد از غصه ی تو لبالب شنیدم تشنه لب ، بریدن از قفا سرت رو جلو چشم زینب لعنت حق به دشمنت ، چقدَر زخمیه تنت همه ریختن تو قتلگاه ، چه غریبونه کشتنت دل زینب مضطر شده ، سوخته و خاکستر شده بمیرم جسم اطهرت ، سهم تیغ و خنجر شده ✍بهمن عظیمی ......... (س) بلندشو دخترم ، بریم با همدیگه بلندشو بریم پیش اصغر می‌دونم خسته ای ، بگیر دست منو بلندشو بریم یاس پرپر زخمای روی دست و پات ، واسه بابا عذابه ها پاشو دست منو بگیر ، بریم از این خرابه ها پاشو از خاک ای نازنین ، پاشو از روی این زمین روی خاکا نَشین گلم ، پاشو رو دامنم بشین بمیرم دخترم ، شکسته دندونات ببینم ؛ چرا سوخته گیسوت بمیرم دخترم ، چرا قَدّت خَمه شکسته چرا دست و بازوت چی شده ای عزیزکم ، نمی‌بینه چرا چشمات انقدَر خونیه لبت ، شباهت داری به بابات تاوله روی پات چرا؟ ، قهری بامن ، فدات چرا؟ چه بلایی اومد سرت؟ ، بگو سوخته موهات چرا؟ گلم گریه نکن ، نکن خون قلبم و بخواب توی آغوش بابا بیا و دردات و ، تموم حرفات و بگو باز توی گوش بابا قهر نکن دخترم باهام ، تو عزیز دل منی سوخته موهات ولی هنوز ، دختر خوشگلِ منی تویی تاج روی سرم ، تا ابد هستی دلبرم من بابای تو هستم و ، هنوزم هستی دختر ✍بهمن عظیمی ..... (ع) رو خاک قتلگاست ، عموی بی‌کسم عمویی که مثل بابامه اگه تیکه تیکه ، بشم ای عمه جون همین راه و میدم ادامه احتیاجم داره الان ، شده تنها بذار برم خنجر شمر رو حنجره ، تو رو زهرا بذار برم می‌میرم تو راه عمو ، تا بشم خونخواه عمو   جونِ ناقابلم میشه ، هِدْیه به پیشگاه عمو با کلی آرزو ، رسیدم پیش تو که باشم باتو یار و همراه اگه زنده به گور ، بشم حتی عمو  نمیرم ازینجا به والله من بدهکارِتم عمو ، گردنم داری آخه دِین بابامم راضیه برات ، جون بدم ای عمو حسین مثل قاسم میدم نشون ، پیشِت هستم تا پای جون گردن ما حق داری تو ، پدری کردی واسمون بمیرم واسه ی ، جراحات تنت بمیرم که اینطور غریبی تا وقتی زنده ام ، نمی‌ذارم عمو بشه نزدیکِت نانجیبی توو گلوم بغض بی کسی ، رو لبم ذکر ربّنا اومدم تا سپر بشم ، جلو شمشیر دشمنا خارِ چشمای دشمنم ، مگه از تو دل می‌کَنَم وقتشه تا ثابت کنم ، بچه شیر حسن منم ✍ 👇
. علیه_السلام ۱۳۰۹ پاشو علمدار من پاشو سپهدار من با رفتنت خورده است گره روی کار من فَسَقَطَ مُخ راس سرشد متلاشی با این سر چجوری میخوای از جا پاشی چهار هزار تیرانداز تورو کفن کردنت با تیراشون می‌زدن به سرتاپای تنت چجوری از زمین بردارم باید اینجا تو رو بگذارم حتی نیست ممکن اینجا که من زخمای جسمتو بشمارم **** ✍ ........... . صلوات_الله_علیه ۱۳۱۰ از توو حرم با شتاب می‌دویدم یا اخا دیدم که شمشیراشون میره پایین و بالا گیر کردی و دیدم توی اوج غربت از رو مرکب آخر افتادی با صورت وَفِرقَه بِالخَشَب وَفِرقَه بِالسِّنان خودم دیدم که سَنان نیزه‌شو زد بر دهان خون تازه میریخت از دهنت جای چکمه است به روی بدنت آبروی همه عریان شده دست اینه و اونه پیراهنت **** خنجر شمر یه عدد رو حلق آقا نوشت ملا آقا دربندی از حال آقا نوشت بند اومد نفس‌هات شمر اومد توو گودال دیدم از بلندی جسمت شد لگدمال خودم دیدم از رو تل چه کاری کرد بی‌ادب سرتو از مو گرفت کشید به سمت عقب پاگذاشت بی حیا رو کمرت چندتا ضربه زد جدا شد سرت دید جدا نمیشه تا از گلو از ستون فقرات کرد شُرو **** ✍ ............. . علیه_السلام ۱۳۰۸ یا ولدی اکبرم نور دو چشم ترم ببین که از داغ تو چی اومده بر سرم فَقَطّعُوهُ‌ بِسّیُوف ارباً اربا اعضای تنت شد پاشیده توو صحرا نظم تنت ریخت به هم با ساز و آواز علی ریختن سرت عزیزم زَنا با مقراض علی بدنت پاره شد وای من یکی اصلاً نمی‌گفت نزن کوچه واشد برای کشتنت دسته جمعی تورو با هم زدن **** ............ علیه_السلام ۱۳۰۷ لالا لالا اصغرم ای غنچه‌ی پرپرم شرمندم از مادرت برم چجوری حرم حنجر کوچیکت به مو بنده اصغر الهی که سرت نشه کنده اصغر تو دست و پا میزنی گم کرده‌ام دست و پا شبیه مادر بزرگ تو رو زدن بی‌هوا وَ مِنَ الوَریدِ اِلیَ الوَرید گلوی نازکتو تیر برید وَ مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُن گوش تا گوشِ‌تو بدجور درید **** ........... ۱۳۰۶ شکسته شد حرمتم چی بگم از غربتم خیلی بزرگ تر بودش دستاشون از صورتم اونی که توو گودال رو سینت نشسته سیلی زد به گوشم دندونم شکسته نمی‌دونم ای پدر داری تو از من خبر از روی ناقه زمین افتاده بودم با سر یه جوری دخترت رو زدن که هنوز خون میاد از دهن یادگاریِ دست یهود همه جای بدنم شد کبود **** ✍ .👇
. هوای شونه‌تو بابا هنوزم موی من داره بگیر دستامو که بالم هوای پر زدن داره حراجی بودم و مُردم تو اون اوضاعِ بد گفتم بپرس عمه که این بازار به قدِّ من کفن داره ؟ برا تَه مونده‌ی موهام دو سه تا چنگ هم بس بود خدایا این مسیرِ تنگ زیادی پیرزن داره گوشام و میگیرم اینجا نه واسه زخمِ رو گوشام می‌بینی کوچه‌های شام که خیلی بد دهن داره تو دستم رَدِّ زنجیره بجای اون النگوها تو دستش ساربان اما عقیقی از یمن داره سکینه خیلی می‌ترسه هنوز از عمه می‌پُرسه یتیمِ خاکیِ بی جون مگه چونه زدن داره تو رو عریان رها کردن تو رو از من جدا کردن تنت رو دیدن و گفتن بده که پیرهن داره الهی جون بده خولی چه خورجینی به همراشه الهی دق کنه اَخنَس لباساتو به تن داره... ✍ ............. . چه رویایی برا تشییع جنازم آخرش اومدی بابایی میشه یه بار دیگه برای من بخونی لالایی چه رویایی نبودی و... یادم نمیره هیچ وقت دیگه بازار یهودی و میبینی روی صورت من آثار کبودی و نبودی و... حسین جانم ۵ -------------------------------------- نمیبخشم اونی که نیمه شب دنبالم اومد و نمیبخشم همون که تا میگفتم بابا، میزدو نمیبخشم نمیبخشم پرم سوخته مثه محاسنت ببین که موهای سرم سوخته گل سری که واسم خریدی با معجرم سوخته پرم سوخته حسین جانم ۵ شاعر: ✍ ......... شبه و خوابم نمیاد خیلی گرسنمه مهمون داریم ولی موهام چه نامنظمه زجر و خدا لعنت کنه دستش چه محکمه از اون که موهاتو کشید بدم میاد از اون که دیدم سر تو برید بدم میاد از ناقه افتادم زخمی شدم ولی از اون که با اسب رو تنت دوید بدم میاد شاعر: ✍ ........ هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه نگفته داری وای ... سلام خانوم ایها الصدیقه الشهیده ای نوه مادر قد خمیده گنبدتم مثل موهات سفیده شاعر: ✍ 👇
. شهادت حضرت رقیه (س) رویم شده نیلی پدر جان از ضربه ی سیلی پدر جان باباعدو.با ناسزا.با پامرا زد هرمرتبه.سیلی به من.او بی هوا زد من دیگه اون سه ساله.که دیده بودی نیستم ببخش اگه نمیشه.بازم روپام بایستم                بابا حسین مظلوم سفید شده تمومه موهام ببین چقد شبیه زهرام بابا ببین.تمومه این.تنم کبوده این دختر.سه ساله ات.جرمش چه بوده بال وپر منو سوخت.آن دختره یهودی به دختر تو زد سنگ.بابا چرا نبودی               بابا حسین مظلوم بگو سرت رو کی بریده بگم کی موهامو کشیده یه بغضیه.که این روزا.توی گلومه خیلی دلم.خیلی دلم.تنگه عمومه باباچرا لب تو.به رنگه ارغوونه گمون کنم که جای.یه چوبه خیزرونه              بابا حسین مظلوم ابوذر رییس میرزایی (بهار) .👇
1753608658950_-2147483648_-210949.ogg
زمان: حجم: 2.13M
زمزمه حضرت رقیه سلام الله علیها بد جوری زدنش بی حس شد بدنش توی خرابه آخر کار چادر عمه شد کفنش سر رو خاکا میذاشت، طفلکی ۳ چشماش که سو نداشت، طفلکی ۳ پای پر آبله ش، خسته بود ۳ دستاش توی طناب، بسته بود ۳ _ بازوشو که نگو پهلوشو که نگو شبا همین که ماهو می دید گریه می کرد به یاد عمو تا چشماش رفت رو هم، زجر اومد ۳ سیلی، ضرب لگد، حرف بد ۳ موهای سوختشو، می کشید ۳ پیر شد از بس غم و، غصه دید ۳ _ نزدیک سحره دلتنگ پدره با سر سوخته میرسه که دخترو با خودش ببره خم شد با دستای، بی رمق ۳ روپوشو زد کنار، از طبق ۳ فهمید از راه دور، اومده ۳ انگار از توو تنور، اومده ۳
. ☑️بند اول انگاری دارم خواب میبینم /خرابه شده چراغون خوش اومدی اما تو چرا/با سر اومدی باباجون حالا که هستی پیش دخترت بگو چرا نیست جسم اطهرت چقد زیاده زخمای سرت یه سوال دارم ازین صورت دودی/خیلی درده وقتی بودم توو محله ی یهودی/خیلی درده تا حالا من و دیدی به این کبودی/خیلی درده بابا حسین جان ابتا بابا حسین جان ☑️بند دوم بابایی سرم درد میکنه/میسوزه چشای تارم پاهای پر از تاولم و /زیر سر تو میزارم نبودی دشمن هر جایی میزد به عمه میزد خیلی حرف بد گاهی با مشت و گاهی با لگد نگم از سیلی و ضرب تازیونه /خیلی درده نگم از جسارتای بی بهونه/خیلی درده دارم از ضربه ها رو تنم نشونه /خیلی درده بابا حسین جان ابتا بابا حسین جان ☑️بند سوم نبودی ببینی باباجون،گرگای توو بیابون هر جایی گفتیم اسم تو، ما رو میزدن فراوون نگم برات از بازارای شام نگم برات از سنگای رو بام با عمه بودیم بین ازدحام تو رو من رها نمیکنم محاله تا زنده هستم دارم از غمت میمیرم تو ببین که خیلی خسته م منو با خودت ببر جان پدر، که پر شکستم بابا حسین جان ابتا بابا حسین جان ✍ 👇
. (س) دیگه به موندنم ، امیدی نیست بابا دیگه بارِ رفتن رو بستم توی این سن و سال ، یه دفعه پیر شدم! نگاه کن که می‌لرزه دستم خِیر نمی‌بینه اونی که ، داغت و توو قلبم نِشونْد مثل عمه سفید می‌شد ، اگه مویی به سر می‌مونْد! حالا که اومدی پیشم ، نرو جایی پیشم بمون قاری قرآنم خودت ، واسه‌ی من أشهد بخون ـــــــــــــــــــــــــــ اگه لکنت دارم ، اگه تب می‌کنم پریشونِ یک اتفاقم از اون وقتی که توو ، بیابون گم شدم می‌ترسم بیاد زجر سُراغم وقتی فریاد زد فهمیدم ، واسه ی کشتن اومده! رَفته از یادم گُشنگی ، تا می‌خوردم من رو زده دلِ کوچیکم رو شکست ، خیلی از دنیا دلخورم انقدَر زد که خسته شد ، جای پاش هست رو چادرم ـــــــــــــــــــــــــــ سرم درد می‌کنه ، یه کم نازم بکن! یه کم دست بکش رو سر من ببخش ؛ یادم نبود ، سرت پیش منه تنت چی شد ای دلبر من؟! راستی اونا که کُشتنت ، هنوزم دلشادن یا نه راستی بابا بهم بگو ، آخر آبت دادن یا نه بگو خاکت کردن یا نه ، بگو بابا جونم به من کسی واست کفن آوُرد ، یا همونجوری بی کفن... (بمیرم برای خانوم سه ساله ای که وسط حرف زدن با پدر ، جون داد😭) ................ . بالای نیزه ها نگاه کن شامیا به اشکای چشمم میخندن خودت دیدی چقد معطل کردنم تا این شهر و آذین ببندن غم و غصه م فدا سرت ، بمیرم واسه دخترت سه روزه که معطله ، دم دروازه خواهرت  نمی‌دونی چه حالی‌ام ، میون این نامحرما وسط این شهر شلوغ ، شده زینب انگشت نما ‌بهمن عظیمی ✍ 👇
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از اون سیلی سنگین / سبک شد دیگه خوابم دیدم خواب بابا رو / که اینجوری بی تابم ببین عمه جون آخه / چقد دنیا بی رحمه بابام نیس که پاهامو / ببینه پر از زخمه دیگه جونی نیس برام بس که خوردم کعب نِی گفتی بابا جون میاد عمه آخه دیگه کِی؟ غم که نیس یکّی دو تا بابا بابا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شده دختر شامی / واسه رخت من دلسوز از اون دختر شاهی / نشون نیس دیگه امروز سرم گرم موهات بود / آتیش شد همه موهام چشام مات چشمات بود / گذاشت چکمه‌شو رو پام میذارم سر روی سنگ روو به سوی آسمون که شاید پیدا بشه توو خوابم یک تیکّه نون میرسه بوی غذا بابا بابا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از اینجا میگم با تو / همین لحظه ی جانسوز بابا یادته؟ انگار / که بودش همین دیروز سر ماهتو بابا / گذاشت پیش روی من بازم اومده انگار / سراغم همون دشمن این هزار سال درد من یه کتاب کامله دوباره انگار بابا دور شدم از قافله منو و زجر بی حیا ... بابا بابا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چقد پُر غمه امسال / چشام اشک و دل خونه سیاهه همه شبها / درست مثل ویرونه دل آشوب اون بزم / یزیدی و بازارم گناه منه بابا / همین که حرم دارم بابا انگاری مثه اون روزای پُر شرر باز شدم با قاتلِ داداش اصغر همسفر اینه حالم این روزا بابا بابا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می بینی بابا نسلِ / امیّه چه نامردن همون قاتلای تو / بازم دوره‌مون کردن ببین که چه تاریکه / بابا مرقدم امشب همش دلشوره دارم / واسه عمه جون زینب عمه جونم مثل من دوباره تنها شده پای نحس دشمنا توو حریمش وا شده کسی نیس از شیعه ها بابا بابا مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. پر شد خرابه شام ، از اشک و آه و گریه با پیرْهن اسیری ، کفن شده رقیه ای بی کفن رقیه ، دور از وطن رقیه این شامیا که غم رو ، غم بر دلت نهادن گفتن که خارجیه ، کفن بهت ندادن ای بی کفن رقیه ، دور از وطن رقیه هر کس رسید از راه ، بر این سه ساله میزد حق داشت وقت غسلش ، غساله ناله میزد ای بی کفن رقیه ، دور از وطن رقیه . از مادر ارث بردی ، شبانه رفتنت رو تابوت هم ندارم ، تشییع کنم تنت رو ای بی کفن رقیه ، دور از وطن رقیه . رفتی نگفتی اصلا ، رقیه عزیزم رو صورت کبودت ، چه جوری خاک بریزم ای بی کفن رقیه ، دور از وطن رقیه خدا میدونه دفنِ ، طفل سه ساله سخته سخت تر که از سرش خون ، بریزه لخته لخته ای بی کفن رقیه ، دور از وطن رقیه 👇