.
#فراق_کربلا
تا به کِی از شما جدا ماندن؟
خسته دل بین روضه ها ماندن
نگرانم از این رها ماندن
حس خوبی که نیست جا ماندن
آن هم از زائران کرببلا
مثل هرسال زائرت نشدم
نه نشد من مسافرت نشدم
آشنا با شعائرت نشدم
بعد یک عمر شاعرت نشدم
شاعر آستان کرببلا
یک به یک اربعین شِمُردم من
هی به آینده دل سپردم من
از همه خلق طعنه خوردم من
ببر آقا ببر که مردم من
در پی کاروان کرببلا
من مگر دل ندارم آقا جان؟
درد و مشکل ندارم آقا جان؟
چیزِ قابل ندارم آقا جان
طبع دعبل ندارم آقا جان
خسته جانم به جان کرببلا
اعتقادات محکمی دارند
حال و احوال مبهمی دارند
سفره ی همچو حاتمی دارند
این دو سه روزه عالمی دارند
مردمِ مهربان کرببلا
راه و دل های اشتیاقیِ آن
ماجراهای اتفاقی آن
موکب و چاییِ عراقی آن
عاجزم از بیانِ باقیِ آن
عاجزم از بیان کرببلا
السلام علیک یا دلبر
از گناهان نوکرت بگذر
دست من گیر و تا ضریح ببر
آن غروبی که حضرت مادر
میشود روضه خوان کرببلا
#محمد_پورمرادی✍
.
.
#حضرت_محمد_صلواتاللهعلیها
#رسول_الله_صلواتاللهعلیها
شأن دعا به واسطه ربنای اوست
معراج چشمه ای است که رودش حرای اوست
عالم دخیل بند عبای یمانی اش
وقتی حسینِ فاطمه تحت كَساى اوست
خاك قدوم عرشى او توتياى چشم
شرط عروج ، سُرمه گرفتن ز پاى اوست
جان نبى عليست ، از اين رو كه مرتضى
شرح زلال اَنْفُسَناى دعاى اوست
نور اذان ز اشهد نام محمد است
شور اذان ز اشهدِ بر مرتضاى اوست
ما از الَست تابع اين خانواده ايم
عهدى كه بسته ايم ز لطف و عطاى اوست
شق القمر تجلى پيغمبرانه بود
اين گوشه اى ز معجزه دست هاى اوست
جنت همان نگاه محمد به قلب ماست
او باب رحمت است كه عالم گداى اوست
#مهرشاد_واحدی✍
ایام #رحلت_پیامبر_اکرم
.
.
#امام_حسن علیهالسلام
#بحر_طویل
وسط معرکهی جنگ که غوغا شده صد گرد و غبار از پی هر اسب چنان پا شده هر گوش پر از بانگ چکاچک شده یک سو طرف لشکر مشرک شده سوی دگرش لشکر حلت بفنائک شده یک مرتبه فرماندهیشان حضرت حیدر دل و دلبر سر و سرور وَ همان کس که ز جا کند در قلعهی خیبر علی آن زینت منبر علی آن نفس پیمبر به جلو خواند محمد حنفیه پسرش را و به او نیزهی خود داد
° داد دستور محمد حنفیه پسرش را که برو سمت جلو محمل آن زن ، زن فتان که شده الگوی شیطان بزن و کار شتر را به دمی یکسره کن
° رفت تا معرکه شمشیر زد و بر دل سرباز مسلمان به کج رفته به تکفیر زد و ضربه پس از شیههی تکبیر زد و یک نفس خسته کشید آه حوالی شتر تا که رسید آل بنیضبه جان بر کف زن دور شتر یکسره حائل شده بودند چنان حامی محمل شدهبودند که او قافیه را باخت و سر را به گریبان ز روی خجلتش انداخت و برگشت عقب پیش پدر
° او که نامش حسنست و صف دشمن شکنست و پسر ارشد مرحب فکنست و یل یلها ، به دمی نیزه ز دستان برادر چو گرفت از ته دل جملهی لاحول و لاقوه الا به زبان گفت ، سپس مرکب خود طاویه را با مدد از مادر خود فاطمه هی کرد ره معرکه طی کرد به میدان زد و یک نعره چو طوفان زد و در روبروی شیر چنان شیر شد و میمنه را میسره را از دم تیغش گذراند و رجز حیدریاش را ز ته حنجرهاش خواند و پس از آن صف اول صف دوم همه را راند و چو شمشیر برای عدم آورد همانجا ملکالموت کم آورد
° حوالی جمل رفت چه مِثل و مَثَل رفت وَ تقدیر عدو سوی اجل رفت ، که از ترس ، بنی ضبهِ جانبرکف آن زن ، که روا نیست بیارم وسط شعر نشان و لقبش را به عقب رفت ، چو انگشت تحیر به دهانها به عجب رفت ، به خون همهشان نیزهاش آلوده شد و ذرهای آسوده شد و رفت و ره معرکه را آنهمه طی کرد ، شتر را که به یک ثانیه پی کرد ، زن فتنهجوی لشکر اعدا به زمین خورد ، نگون بخت شد و کار عدو سخت شد و حیدر کرار دلش تخت شد و قائله هم ختم به تکبیر سپاهش وَ نبودیم ببینیم علی را و نگاهش ، و نوشتند که شهزاده رسیدهست به خشنودی شاهش ، پس از آن هم حسنِ شکر گذار از وسط معرکه برگشت عقب پیش پدر
° و پدر دید محمد پسرش را که عرق از سپرش ریخت که شرم از نظرش ریخت ملال از کمرش ریخت به دلداری او رفت و چنین حضرت حیدر به پسر گفت که سرخوردگیات چیست و دلمردگیات چیست؟ تو تنها پسر حیدری امّا حسن از آل عبا و پسر تاج نبوت ، پسر ختم رسالت وَ چنین شان ، تو را نیست ، پس اینگونه روا نیست که با خویش قیاسش بکنی
#بحرطویل
#سید_امیرحسین_موسوی✍
.
.
#شهادت_امام_حسن
#شهادت_امام_رضا
#امام_زمان
#مثنوی
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
#حسن_لطفی
.
.
ایام #رحلت_پیامبر_اکرم
#رسول_الله
روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد
بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد!
هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد
پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد
با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود...
شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود
وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط
چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط
از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط
در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط
با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد
صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد
انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت
در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت
بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت
با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت
لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است
بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است
آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است
بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است
ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است...
میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است
مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست
آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست
در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود
یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود
زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود
محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود
ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین
صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین!
یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت
هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت...
کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت
راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت
با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن
امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن
آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود
از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود
از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود
بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود
قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید
سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید
#حضرت_محمد
#حضرت_زهرا
#حضرت_رقیه
#رضا_دین_پرور✍
.
.
#شور
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
*بند اول*
من حسنی ام و شده؛افتخارم
ریزه خوره توان ایل و تبارم
حسینیمو حسنی؛تا قیامت
حب الحسن اجننی؛شد شعارم...
دلامون به غم و مهر تو اجین
حسنه پادشاه روی زمین
میخونم با شور و با دیوونگی
حسن اسم توئه جنون آفرین...
شاهی من رعیت زاده
قلب من حسن آباده
باشم نوکر دربستت
مادرم اینو یاد داده...
///یا مولا حسن یا مولا...///
*بند دوم*
اشک غریبی میچکه:؛ روی گونه
انگار عزای مادر ؛ قد کمونه
غریبی و از این غریبی همیشه
قلب تموم نوکرا؛غرق خونه
شاهده ماجرای غم و بلا
اشک غربت و گریه ی بی صدا
جون دادی وقتی که جلوی چشات
نانجیب مادرو زدش بی هوا...
با یاد کوچه ها هرشب
میسوختی توو آتیش تب
مادرم رو کتک نزن
میگفتی و شنید زینب...
///واویلا حسن واویلا...///
*بند سوم*
دیگه داره میره از شهر کینه
ولی یه غمی داره توی سینه
حتی توی خونه هم بی حبیبه
ای وای از این غمای تو مدینه
پر شده دل خواهری از بلا
گریه میکنه باز ولی بی صدا
میخونه نوحه از حال مضطرش
داداشم داره می میره ای خدا
تو چشم حسین بارونه
زهرا تو بهشت محزونه
عالمی گرفته ماتم
از تشتی که پر از خونه
///واویلا حسن واویلا...///
*بند چهارم*
کسی که بوده از این غصه ها سیر
رو تابوتش میباره بارون تیر
از جفای همسرش پر کشید با
زهری که بوده مث زخم شمشیر
زینب از این بلا شده پر محن
دیده خونی شده به روی کفن
علی شاهد این غصه ها بوده
میخونه از تو آسمونا حسن
سرداره ولی بی لشکر
تو دردا شده بی یاور
سوخت و ناله زده عمری
از داغ کوچه و مادر
///واویلا حسن واویلا...///
*بند پنجم*
با کسی نگفته از حال زهرا
اون وقتی که شده تو کوچه تنها
لحظه ای که سیلی خورد از سیاهی
دمی که شده پر از موج غمها
یادشه با لگد پهلویی شکست
یادشه تو سینه میخ در نشست
یه نفر با غلاف ضربه میزد و
یه نفر دستای علی رو می بست
با یاد گوش و گوشواره
ابرای چشاش میباره
از سوز اشکای مادر
هر شب تا سحر بیداره
///واویلا حسن واویلا...///
#مهدی_ندرخانی✍
👇
delam-migireh.mp3
3.43M
💥سبک: #واحد
🎙مداح: #محمدحسین_حدادیان
▪️مناسبت: #امام_حسن
این همه زائر می بینم دلم می گیره
دلم می گیره
آقام حسن یدونه زائرم نداره
نه گنبدِ طلا حتی علم نداره دلم میگیره
حتی آقام شعر قدم قدم نداره
قدم قدم با یه علم
یه شب میریم تو صحن زیبای حسن!
به زودی توو ، صحنِ آقام
میریم یه مشایه با کلی سینه زن
جانم حسن جانم حسن .....
تا چشمت افتاد ورودیه بابِ قبله
تا اومدی سلام بدی یادِ حسن باش
نه بابِ قبله ای داره نه حتی صحنی
تموم میشد غریبی آقامون ای کاش
تصورش کن توو باب قبلهی حسن وایسی ایشالا
تصورش کن آروم آروم اشک میریزی میری پایین پا
تصورش کن
دست ادب به سینه میگی سلام آقا
سلام آقا که الان توو بقیع هستم
دخیلم رو به باب القاسمت بستم
حسن جانم
بذار عشقت تو قلب نوکرت باشه
قرار ما تو صحن مادرت باشه حسن جانم
غلط گفتم که چیزی توی کاسه ام نیست
منو دست حسین دادی حواسم نیست
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#امام_حسین
صلی الله علیک یا اباعبدالله
پای کار حسین می مانیم
بی قرار حسین می مانیم
گر همه یار دیگران باشند
ما که یار حسین می مانیم
تا نماند دوباره او تنها
در کنار حسین می مانیم
آسمان هر طرف بگردد ، ما
بر مدار حسین می مانیم
لیسَ فِی الدّارِ غیرُهُ دَیّار
در دیار حسین می مانیم
دیگران در خزان خود باشند
در بهار حسین می مانیم
ما همیشه به مکتب عشق و
افتخار حسین می مانیم
تا قیامت پی قیام و رهِ
اقتدار حسین می مانیم
ما به پای ولایت حیدر
با شعار حسین می مانیم
تا ابد گر خدا دهد رخصت
بر مزار حسین می مانیم
در حرم خادم و نگهبان و
پرده دار حسین می مانیم
جان سپردن به جز بر او ننگ است
جان نثار حسین می مانیم
روز محشر به سایه ی امن و
سایه سار حسین می مانیم
تا به آخر به همره مهدی ؛
تکسوار حسین می مانیم
#محمدعلی_شهاب ✍
.
🏴 ۱۴۰۲
#شور
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن علیه السلام
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای به لطفِ بی حَدُ و - مهربونیت سلام حسن
یا کریم اهل بیت - یا مولانا امام حسن
چشمه ی کرامت هستی
معنیِ شهامت هستی
شافع قیامت هستی / یا حسن یا حسن
یا حسن یا حسن یا حسن ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زیرِ دِینِتَم آقا - از وقتی سینه زن شدم
خیلی خوبه عاشقِ - ذکرِ حسن حسن شدم
رحمتت مث بارونه
زندگیمو میگَردونه
هرکی عاشقه میخونه / یا حسن یا حسن
یا حسن یا حسن یا حسن ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
رزق و روزیِ منم - بوده تَصَدُّقِ سرت
حتی زائراتو هم - بخشیدی به برادرت
بی رواق و بارِگاهی
اما بهترین پناهی
تو امامِ ثاراللّهی / یا حسن یا حسن
یا حسن یا حسن یا حسن ...
#بیست_و_هشتم_صفر
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
🏴 ۱۴۰۲
#شور
#امام_رضا علیه السلام
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای تَجَلیِّ خدا - اِبن علیِّ مرتضی
سایه ی روی سَرم - سلطان علی موسَی الرّضا
گرچه باشه پُر آلایش
با تو داره دل آسایش
پیش تو دارم آرامش / السلطان السلطان
السلطان السلطان السلطان ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
رزق هفتا آسمون - میرسه از مُضیف تو
مهربون و باصفان - خادمای شریف تو
مرز کُفر و ایمان هستی
آبروی قرآن هستی
پادشاه ایران هستی / السلطان السلطان
السلطان السلطان السلطان ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آسمونِ زندگی - با تو غرق ستاره هاست
نونِ توی سفرَمَم - از الطاف امام رضاست
نیم نگاهی کن بیچارم
خیلی خیلی دوسِت دارم
هرچی دارم از تو دارم / السلطان السلطان
السلطان السلطان السلطان ...
#شهادت_امام_رضا
#آخر_صفر
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
🏴 ۱۴۰۲
#شور
#امام_حسین علیه السلام
#احسان_نرگسی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه نفس کشیدن یادم رفت / حرمم یادم میره
خودمو توی صحنت می بینم / وقتی گریم می گیره
دنیا بی روضه / خیلی دلگیره
اربابم حسین
هزاریم بخوان عشق تو رو ازم بگیرن - من نمیذارم
از اون وقتی که یادم میاد از روضه ی تو - خاطره دارم
میدونی که چقد - بی قرارم
توو شب های تار / مهتابم تویی
هر جوری حساب می کنم / اربابم تویی
اربابم حسین ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زندگی ما زیر این بیرق / تازه معنا می گیره
شب زیارتیت کل عالم / به حرم میشه خیره
اینکه توو روضم / دست تقدیره
اربابم حسین
باورم نمیشه این همه از صحن و سراتون - فاصله دارم
من دلم روشنه لحظه مرگم آقا جون - هستی کنارم
میدونی که چقد - بی قرارم
بی سامونم و / سامونم تویی
اون که تا همیشه بهش / مدیونم تویی
اربابم حسین ۴
.
👇
enc_16929932121891442387420.mp3
2.7M
▪️اگه رومو نزنی زمین میام...
▪️#حاج_علی_پورکاوه
اگه رومو نزنی زمین میام
مگه من چند دفعه اربعین میام
بذاره اگه امام رضا میام
مگه من چند دفعه کربلا میام
کم زنده ام با همین غم زنده ام
مگه من چند تا محرم زنده ام
غم دارم یه حرم کم دارم
از همون بچگیام عشق محرم دارم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میرسم با این حواله کربلا
جای دختر سه ساله کربلا
بدرقه ام گریه های مادرمه
شاید این زیارت آخرمه
با یاد رباب توی مشایه
نمیرم یه لحظه زیر سایه
با روضه توی صحرا میرم
پا به پا مهدی زهرا میرم
کم زنده ام با همین غم زنده ام
مگه من چند تا محرم زنده ام
غم دارم یه حرم کم دارم
از همون بچگیام عشق محرم دارم
.
🏴سبک زمینه یا شور روضه ای شهادت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله روضه ی کربلا
#زمینه_پیامبر
#شور_پیامبر
#فاطمه_بیقراره_و
🏴بند اول
فاطمه بیقراره و،علی گریونه امشب
داره جون پیمبر،میرسه بر روی لب
تموم غصش اینه،علی تنها میمونه
داره انگار میبینه،یاس باغش خزونه
امون از بی وفایی،امون از مردم بد
جای دادنه تسلا،میکنن یاس و لگد
میریزن توی خونه،عده ای وحشیونه
جلو حیدر به زهرا،میزنن تازیونه
واویلتا واویلا...
🏴بند دوم
میبوسه دخترش رو،میسپاره دست حیدر
میکُنه بو گلش رو،یاسی که میشه پرپر
یه نگاهش به زهراست،یه نگاهش به مسمار
با اشاره به حیدر،میگه اون میخ و بردار
امون از بی حیا اون،مردم بی لیاقت
دو سه روز بعد رحلت،اینه مزد رسالت؟!
هیزم آوردن و بعد،زدن آتیش به در وای
سینه ی فاطمه شد،واسه حیدر سپر وای
واویلتا واویلا...
🏴بند سوم
روی سینش نشستن،دوتا آقا دو سرور
یکیشون میشه مسموم،اونیکی میشه بی سر
داره انگار میبینه،همه ی غصه هارو
خون جگر مجتبارو،صحنه ی کربلارو
داره میبینه انگار،اومده شمر با خنجر
داره میبُره ای وای،بی حیا از قفا سر
داره میبینه انگار،زیر مرکب یه پیکر
داره میبینه میره،سمت خیمه یه لشکر
واویلتا واویلا...
#زمینه #شور
#رحلت_پیامبر_اکرم #رسول_الله
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
1. به تو سلام میدم.mp3
4.36M
#مدح_امام_رضا
#نوحه_امام_رضا
( علیه السلام )
#حاج_سید_رضا_نریمانی
به تو سلام میدم
درمون دردامی
به تو سلام میدم
تویی که آقامی
به تو سلام میدم
همیشه باهامی ...
به تو سلام میدم
بغض دلم واشه
به تو سلام میدم
میدونم این راشه
به تو سلام میدم
جواب نده باشه ...
(تکلیفمو روشن کن
یک کاری واسه من کن) 2
پس کی به گدات میگی
از کربلا دیدن کن
(ای آقام)4مرتبه
(من کربُبلا می خوام)4مرتبه
دستتو میگیرم
هر چی بگم داری
آخه همه میگن
دست کرم داری
هر چی بخوام ازت
بهترشو داری
دستمو میگیری
هر جا که افتادم
پای قرارمون
مردونه ایستادم
پیاده اربعین
نمیره از یادم ...
(روضه میام هر هفته
آدم با تو خوش بخته) 2
(پیرغلام نشم حیفه
با تو جوونیم رفته) 2
(ای آقام)4مرتبه
(من کربُبلا می خوام)4مرتبه
بیا ما رو آقا
از گناه ها دور کن
با علی اکبرت
ماها رو محشور کن
با جوونا میام
دستَمونو جور کن
یه ساله که همه
یه دل و یک رنگیم
یه ساله که داریم
با دوری می جنگیم
یه ساله واسه تو
بدجوری دلتنگیم
با اسم تو همواره
چه شوری لبم داره
حاجت میگیرم من از
شیش ماهه و گهواره ...
(ای آقام)4مرتبه
(من کربُبلا می خوام)4مرتبه
#امام_رضا
.
2. هر زمانی در دیارم.mp3
3.81M
#مدح_امام_رضا
#نوحه_امام_رضا
( علیه السلام )
#حاج_سید_رضا_نریمانی
هر زمانی در دیارم
حس غربت میکنم
میروم مشهد
سه روزی استراحت میکنم
ای علی موسی الرضا
هر دفعه میایم حرم
تا دو ساعت با کبوتر هات
صحبت میکنم
جای زائرهای تو
بر روی چشمان من است
من به عشق تو
به زائر ها محبت میکنم
من همیشه
گوشه ی باب الجوادت ساکنم
من به این باب الجوادت
دارم عادت میکنم
#خودم_رو_میگم
من کلاغم
جای من صحن و سرایت نیست که
من به کفترهای تو
خیلی حسادت میکنم
وقت نقاره زدن
داد و هوار عاشقی ست
یعنی آقا جان ببین
دارم صدایت میکنم
کربلای من تویی
حج ام تویی
انگار که کربلا را
در خراسانت زیارت میکنم
#امام_رضا
2. سید حسین چاوشی.mp3
6.64M
#نوحه
#شهادت_امام_حسن( علیه السلام )
کربلایی #سید_حسین_چاوشی🎤
#دستگاه_شور
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
دین زنده شد از
فیض دعایت
جان تمامِ ، عالم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
ای باغبانِ ، باغ ولایت
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
مهدی برایت ، قرآن بخواند
بر قبرت از اشک ،
گل می نشاند ...
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
ای باغبانِ ، باغ ولایت
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
مدینه غصه ها دارد
صفا دارد ، صفا دارد
دیار مجتبی امشب
عزادار است ، عزادار است
حسن جانم ، حسن جان
#دو_دمه
زینب برس به دادم
دیگر ز پا فتادم
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
تویی آئینه ی جانم
بقیعِ تو ، بهشت من
در این دنیا و آن دنیا
ولایت سرنوشت من
حسن جانم ، حسن جان
#دو_دمه
فریاد یا محمدا
کُشتند سبطِ مصطفی
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
همه شب تا ، سحردلها
کنار تُربتت سوزد
دل اولاد پیغمبر (ص)
به یاد غربتت سوزد
حسن جانم ، حسن جان
#واحد
آتش از مِهر تو
ميگردد گلستان يا حسن
خار را فيض تو سازد
لاله باران يا حسن
گر نسيمي از سر کويت وزد
سوي جحيم
ناز در محشر کند
بر باغ رضوان يا حسن
#ذکر_پایان_سینه_زنی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا ...
تشنه ی عشق حسین
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا ..
اندر زمین کربلا ،
مادرندارد
سر را به روی خاک
غربت میگذارد
کنار علقمه ، آمده فاطمه
#منزل_جناب_آقای_افشانی
13/6/1401
1. از خون جوانان حرم.mp3
5.65M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_کریمی
#آواز_دشتی
از خون جوانان حرم ، لاله
خدا لاله ، خدا لاله ،
خدا لاله دمیده ...
بابا به حرم ،آمده با ناله
خدا ناله ، خدا ناله
ولی قدِ خیمده ...
گوید یارم نیامد
کس و کارم ، نیامد
علَمدارم نیامد
خدایا چه کنم حالا
که من گرفتارم نیامد ؟
باید اینجوری شروع میشد ، روضه اُم البنین ، امشب شب لیلی دلِ ماست ، از بچگی توو روضه ها اسمتو شنیدم ، از اولین روضه هایی بود که به گوشم آشنا شد ... ، مادرم میگفت روضه اُم البنین ، چند تا روضه بود ، خیلی به گوشم آشناست ، بچه بودم ، همسایه در میزد ، به مادرت بگو روضه موسی بن جعفر داریم ، به مادرت بگو سفره امام حسن داریم ، اما دست از پا نمیشناخت وقتی یکی میگفت روضه اُم البنین داریم ، مادرم بعد روضه برمیگشت ، یه کیسه کوچیکی همراهش بود ، یه سیبی ، نون و پنیرو سبزی توش بود ، سفره امام حسن که همش سبز بود ، اما صدام میکرد ، بیرون نرو ، هرکدومتون یه لقمه بخورید ، ... چیه مادر ؟ میگفت مال سفره اُم البنینه ... « من با لقمه نون تو بزرگ شدم » اُم البنین ، اُم البنین ، اُم البنین ، ... من ریزه خوره سفره آقازادَتم ، اُم البنین ، اُم البنین ، اُم البنین ... من پیرو گریه های توام ، اُم البنین ، اُم البنین ، اُم البنین ... یه جوری گریه میکرد ، مروان قَسیُّ القلب می ایستاده ، اینقده زار میزد به گریه اش ... نمیدونم چطور گریه میکرد ؟ هی زیر لب میگفت : آخ حسین برات بمیرم ...
#زمزمه_آواز_دشتی
.