نوحه شبهای محرم.mp3
1.42M
#محرم
#امامحسین_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه شب های محرم
آه و واویلا صد آه و واویلا
خون جگر زینب، بی پسر لیلا
جان عالم شد در این عزا بر لب
تشنه لب جان داد، دلبر زینب
آه و واویلا صد آه و واویلا
خون جگر زینب، بی پسر لیلا
داده در راهِ، آن خالق داور
قاسم و عباس، اکبر و اصغر
آه و واویلا صد آه و واویلا
خون جگر زینب، بی پسر لیلا
غربتش سوزی، در جان افلاک است
بی سر افتاده، بر روی خاک است
آه و واویلا صد آه و واویلا
خون جگر زینب، بی پسر لیلا
هر دل از این غم، مرثیه ها خوانده
که ولی الله، بی کفن مانده
آه و واویلا صد آه و واویلا
خون جگر زینب، بی پسر لیلا
نوحه شب دوم محرم.mp3
800.5K
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب دوم محرم
حال اهل عالمین شد نینوایی
حاجیِ زهرا شده کرببلایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
عاشقانه میرود به وعده گاهش
سوی معراج و به سمت قتلگاهش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
از همه جز روی دلبر دل گسستند
کودکان در بین محمل ها نشستند
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
میرود با کاروان اشک و ناله
حاجیه خانمِ محزون و سه ساله
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
میرسد در این طریق نینوایی
بر مشامِ زینبی بوی جدایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
آخرِ این رَه شود شورِ قیامت
میرسد سالار زینب بر شهادت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
تشنه لب از تن جدا گردد سرِ او
بی کفن مانَد به گودال پیکرِ او
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
✍امیر عباسی
امام زمان العجل.mp3
1.72M
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب دوم محرم
امام زمان العجل ، الامان
رسیده به کرببلا کاروان
حسین یاحسین یاحسین یاحسین...
رسد آتش اینجا به آب حیات
بسوزد تن خیمه ی کائنات
زنان حرم را نباشد نجات
سلامٌ علی نسوة البارزات
حسین یاحسین یاحسین یاحسین...
همین جا فتد عرش را قائمه
به گودال خون پیش چشم همه
ز یک سو رود شمر خنجر به دست
ز یک سو رود مادرش فاطمه
حسین یاحسین یاحسین یاحسین...
✍میثم مومنی نژاد
باز اين چه شورش است
كه در خلق عالم است
پرسیدم ازهلال ماه:
چرا قامتت خم است؟
آهی کشیدو گفت:
که ماه محرم است!
گفتمکه چیست محرم؟
با ناله گفت:ماه عزای
اشرف اولاد آدم است
🖤پیشاپیش فرا رسیدن ماه محرم و
🖤ایام سوگواری سالار شهیدان
🖤امام حسین(ع) تسلیت باد.
🏴السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
🏴وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ
🏴بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ
🏴اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
|⇦•وقتی ندارم سرپناهی غیر از...
#قسمت_اول روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
وقتی ندارم سرپناهی غیر از اینجا من
دستم به دامانت نکش از دستِ من دامن
شأنی برای خویش قائل نیستم اصلاً
خوب، نوکران بهتر از من داری اما من
پیدا نخواهم کرد بهتر از تو آقایی
تنها تو را دارم حسین! از دارِ دنیا من
خوب و بدِ عالم به زیرِ پرچمت جمع
هستم میانِ گریه کن های تو حتی من
مانند حُر که عاقبت او را بغل کردی
وا میکنی آغوش خود را میرسم تا من
*همه ی مارو حسین بغل گرفته، خبر نداریم، عجب آغوشِ گرمی، حسرت این آغوش به دلِ سه ساله موند، گفت: بابا! حالا که اومدی با سر اومدی...*
از دوستی با غیر تو خیری نمی بینم
تنها تو هستی که رفاقت میکنی با من
سرمایه ای دارم اگر قطعاً خودت هستی
اصلاً که را دارم به جز اولاد زهرا من
کی رو زدم، چیزی طلب کردم به جز اینکه
سالی فقط یک کربلا دارم تمنا من
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
|⇦•امشب برایت دخترت مرثیه...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب برایت دخترت مرثیه میخواند
آزرده شد روحم همانند تو بابا من
آنکه سرش پی در پی افتاد از نوک نی تو
آنکه کنارِ نیزه ات افتاده از پا من
ماهِ کبودِ من، بیا تا صبح بشماری
تو بیشتر از شمر سیلی خورده ای یا من
قصه ی ناقه و آن نیمه ی شب یادت هست
به زمین خوردم و دیدم کمرم زخم شده
زجر هم مثل مغیره چه قدَر بد می زد!
زیر شلّاق و لگد، بال و پرم زخم شده
گفت: حالا که آمدی بابا!
یا مرا با خودت ببر یا باش
راستی دختری که آن کوچه است
کتک سیر خوردم از باباش
چگونه شد مویم این مثالِ ناگهانی را
کمانِ اَبرویِ من خوشحال کردی قد کمانی را
چگونه یافتی مارا در این ویران سرا امشب
گرفتی از صدایِ گریه ام شاید نشانی را
سرت را از طبق برداشتم با یاریِ عمه
چهل منزل تحمل کرده ام این ناتوانی را
حلالم کن که اشکم را به استقبال آوردم
پدر از یاد بُردم شیوه ی شیرین زبانی را
خبر دارم شبی کنجِ تنوری میهمان بودی
بجا آورده کوفه خوب حقِ میزبانی را
به قولِ تازیانه من یتیمی دردسر سازم
معطل میکنم با زخم پاهایم کاروانی را
لبت را قاریِ قرآن هزاران بار می بوسم
که طشت زر ببیند راه و رسمِ قدر دانی را
اگرچه دختران شام تحویلم نمی گیرن
نیاوُردم به رویِ خویش این نامهربانی را
دلِ آسمان میلِ دارد ببارد
که ویران نشینیِ ما گریه دارد
سَرانگشتِ مشکل گشایم ضعیف است
که خار از کفِ پایِ من دربیارد
بیا تا تماشاچیانم نگویند
که این طفلِ آواره بابا ندارد
بیا تا که همسایه يِ این خرابه
برایم دگر نان و خرما نیارد
عجب روزگارِ عجیب و غریبی ست!
یهودی مرا خارجی می شمارد
اَلا خیزران خورده يِ مجلس طشت
غم تو گلوی مرا میفشارد
تا رفته ام از حال
گوشواره خلخال گم کردم
اینا چیزی نیست
بابا تو گودال گم کردم
با صورتم چیکار کنم
فقط بگید کدوم طرف فرار کنم
چجوری دست به موم زدن
منو درست جلو سر عموم زدن
خشکِ حلقومم
گفتم مظلومم، بدتر زد
بعد از هق هق هام
تا دید آرومم، بدتر زد
یه جوری زد، که جون بدم
یه روز بیا زجر رو بهت نشون بدم
همون که قد بلندتره
یه ساعت هم از زدنم نمیگذره
این پهلو ناقص
این بازو بی حس، ای بابا!
مارو چرخوندن
مجلس به مجلس، ای بابا!
یه شهری رو شریک کنن
فقط میخواستن عمه مو کوچیک کنن
چطور بگم که پیر نشد
این خونواده مَردِش هم اسیر نشد
بند اومد راهها
دستِ بد خواهها سنگین بود
هرکی سنگم زد
باریک الله ها سنگین بود
یتیم و با طناب زدن
سرِ تو رو تو بغل رباب زدن
برا یه زن بدِ غمش
زمین که میخوره نباشه مَحرمش
عمه! من از عمو عباس توقع دارم
چند وقت است کز او هم خبری نیست که نیست
*اینقدر بابا بابا کرد، همین جور که نشسته بود زانوهاش رو بغل گرفته بود، یهو دید یه بویی داره میاد، عمه! خبری شده؟ عمه این چیه؟ یه طبقی واردِ خرابه شد، بی بی دوید جلویِ دَرِ خرابه، گفت: نمیذارم سر رو ببرید براش، بچه ببینه دق میکنه، خودم قول میدم آرومش میکنم، اول زینب رو با تازیانه توی خرابه زدن، بعد سر رو گذاشتن جلوی این بچه، بعد از چند لحظه دیدن دیگه صدایِ این بچه نمیآد، یه مرتبه دیدن سر از توی دستای این بچه یهو افتاد رو زمین، بچه یه طرفه، سَرِ بابا هم یه طرف، ای حسین!...*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
|⇦•پشت خرابه دخترکی کج نشسته...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود
می خواست تا ادای مرا در بیارود
زخانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جانِ تو بابا گرسنه خوابیدم
به جرم اینکه ندارم پدر، زدند مرا
شبیه مادرِ در پشتِ در، زدند مرا
نهادی سر به زانوی عُبیدالله و خوش خفتی!
نگفتی دختری داری که آن هم شانه ای دارد
داره موهام یواش یواش، شبیه مادرت سفید میشه
بیا که داره از همه رقیه نا امید میشه
اون زخمی که تو گلومِ، زخم رو سَرِ عمومِ
امشب تا سحر بابا جون، کارم تمومِ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
ورودیه
سبک: امشب به صحرا بی کفن
ای سرزمین کربلا ای کوی جانانم
من بر تو مهمانم
بنگر به پیر و کودک و خیل جوانانم
من بر تو مهمانم
حاجت به قربانی نباشد ای مِنای من
سعی و صفای من
آورده ام قربانیان عید قربانم
من بر تو مهمانم
چون باغبان هم لاله و هم یاسمن دارم
سرو چمن دارم
یک باغِ گل، نه صد گلستان گل به دامانم
من بر تو مهمانم
پُر گُرگ اگر صحرا شود عباس من شیر است میرعلم گیر است
آب آورست او از برای تشنه طفلانم
من بر تو مهمانم
من قامت خود پیش دشمن خَم نمی سازم
بر نِی سرافرازم
آزاده و پَروَرده زهرا روی دامانم
من بر تو مهمانم
التماس دعا
هر کس که حسینی است حقیرش مشمار
در رتبه کبیر است صغیرش مشمار
عنوان گدائی درش آقائی است
آقاست گدای او فقیرش مشمار
👆🏻روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدمجید بنی فاطمه
کاروان سلاله های خدا
کاروان امام عاشورا
کاروان بهشتیان زمین
کاروان فرشتگان سماء
یکی از نوکرانشان جبریل
یکی از چاکرانشان حوا
گوشه ای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی
نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیل آسا
زائر اشک هایشان باران
تشنه ی مَشک هایشان دریا
یوسفان عشیره ی حیدر
مریمان قبیله ی زهرا
تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب در یک جا
همه با احترام و با معجر
همه در پرده های حجب و حیا
پرده را از مقابل محمل
باد حتی نمی برد بالا
دور تا دورشان بنی هاشم
تحت فرمان حضرت سقا
پای اولیا مخدره زینب
روی زانوی اکبر لیلا
از غروب مدینه می آیند
در زمینی به نام کرب و بلا
میرسیدند و یاد می کردند
از سر و تشت و حضرت یحیی
حق نگهداره این همه مجنون
حق نگهداره این همه لیلا
*هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمی کنه، یه نگاه به زن و بچه اش کرد شروع کرد گریه کردن، فرمود: پیرمردِ کاروان رو بگید بیاد، تا اومد، بله آقاجان!؟ بگو ببینم این سرزمین رو میشناسی یا نه؟ بله آقا جان! نام این سرزمین چیست؟ عرض کرد: آقاجان! به این سرزمین نینوا میگویند، چندتا اسم گفت، حضرت فرمود: آیا نام دیگری هم دارد یا نه؟ عرض کرد: بله آقا جان! به اینجا کربلا هم میگویند، گریهی حسین بیشتر شد، فرمود: بار بگشایید اینجا کربلاست..اینجا همون جایی است که جدم رسول خدا فرمودن، بابام علی مرتضی فرمود، اینجا همون جایی است که با اسمش مادرم صدیقه کبری گریه کرد...
فرمود: خیمه هارو عَلَم کنید، شروع کردن خیمه هارو زدن، من یه سوال دارم میدونی زینب چطور از محمل پایین اومد؟ خبر داری چه دلشوره ای تو دل بچه های حسین اومد؟ صدای نالهی زینب بلند شد: حسین جان! بیا برگردیم داداش، از اون ساعتی که پامون رو توی این سرزمین گذاشتیم غم عالم روی دلم اومده، داداش سن و سالی نداشتم بین و در دیوار مادرمون رو کشتن، گفتم: سایهی سرم حسینِ، بابامون رو کشتن، گفتم: الحمدلله برادر دارم، پاره های جگر حسن بالا اومد، اما گفتم: حسین رو دارم، حسین جان من میترسم این سرزمین تو رو از من بگیره...
با احترام جوانان هاشمی اومدن جلوی محمل عمه جانشون، بی بی حضرت زینب میخواد پایین بیاد، علی اکبر یه دست زینب رو گرفته، یه دستش رو قاسم گرفته، عباس زانو زده، جوانان هاشمی کوچه باز کردن میدونی چرا؟ بخاطر اینکه مبادا از دور چشمی بخواد قد و بالای عمه شون رو ببینه، زینب با احترام اومد کربلا...
من ادامه نمیدم روضه رو، فقط یه جمله میگم میخوام خودت باخودت روضه بخونی، اصلاً من از شما یه سوال دارم، زینب چطور برگشت از کربلا،چطور خارج شد؟ همچین که همه رو سوار کرد، سکینه رو سوار کرد، رقیه رو سوار کرد، رباب رو سوار کرد، اما یه وقت نگاه کرد دید کسی نیست کمک خودش کنه، صدا زد: کجایی عباس ببینی خواهرت تک و تنها شده؟ ای حسین...*
بیا بریم
بیا باهم از این بیابونا بریم
دل شورمو ببین تورو خدا بریم
بعد تو ما کجا و با کیا بریم؟
اینها فکر سَرِ تواَند
فکر انگشترِ تواَند
حتی تو فکر غارت از
گوش های دختر تواَند
قلب زینب و غرق غم نکن
دور زینب و بی مَحرم نکن
*حسین جان بیا برگردیم داداش*
همه کَسَم
دق می کنم داداش به جون تو قسم
وقتی که بالایِ تَنِ تو می رسم
مثل سرت بریده میشه نفسم
داداش! می کُشنت
چه کارها که نمی کنند با بدنت
یه جای سالم نمیذارن رو تنت
دعوا میشه حتی سر پیروهنت