4_5845908651197335354.mp3
10.44M
#مناجات_با_خدا
«درِ خونهت یه گدای سرِ راهی اومده»
🎤 حاج میثم مطیعی
✍ #حمید_رمی
درِ خونت یه گدای سرِ راهی اومده
با دو دستِ خالی و با روسیاهی اومده
اون گدا که حالا از همه بریده
شهرو گشته تا درِ خونهت رسیده
شهری که تُو هر کوچهش بوی شهیده
درو وا کن، درو وا کن
به گدات یه نیمنگا کن
منو این شبای رحمت، راهی کرببلا کن
رو به قبلهم ولی انگار، توی بینالحرمینم
بذار رو راست بگم اصلاً خیلی دلتنگِ حسینم
خدایی کردی و از من بندگی که ندیدی
دست خالیمو گرفتی و دلم رو خریدی
حالا که گدا رسیده سر به زیر و...
کولهباری که آوردم و بگیر و
از لبم نگیر دمِ «أنَا الفقیر»و
گله دارم گله دارم، گره افتاده به کارم
غرقِ در چاه گناهم، شده سنگین کولهبارم
پُرِ از عطش که میشم، پُرِ از یه قلب بیتاب
تشنه میشم و میفتم یاد ششماهۀ ارباب
شاعر و نغمه پرداز: حمید رمی
4_5908875195334002525.ogg
258.5K
.
#پیش_زمینه
#شب_قدر
#ماه_رمضان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللّهُمَّ رَبَّ،شَهرِ رَمَضان
صَلِّ عَلی،علی امیر مومنان
دستای ما رو به محرم برسان
میخونم امشب،با دیده ی تر
الهی العفو،بحق حیدر
از همه بچه شیعه ها دفع بلا کن
راه زیارت امام حسین و وا کن
اربعین از شهر نجف پای پیاده
سینه زنا رو راهیِ کرببلا کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5904238361526143097.ogg
223.4K
#پیش_زمینه_شب_های_قدر
#ماه_رمضان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطمئنم این شبا
با عنایت شما
مینویسن توی تقدیرم
اربعین کربلا میمیرم
از نجف پیاده،میزنیم به جاده
اگه مولا بخواد امسال و میرم با خونواده
به اشکای این همه نوکر|الهی العفو۳
به حق مظلومی حیدر|الهی العفو۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_قدر
#پیش_زمینه
https://eitaa.com/emame3vom/93098
.
.
#شور_امام_حسین
#ماه_رمضان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کارمه گریه،مثل یتیما
بخر تو اشکامو آقا مثل قدیما
کارم دوباره افتاده دست کریما
روزه و یاد قحطی آبم
ماه رمضون که تشنمه یاد ربابم
یاد لبای خشک اون طفل ربابم
یارُدَّ کُلَّ غَریب؛
تو قتلگاه نبود حبیب
حسین شدش شیب الخضیب
حسین شدش شیب الخضیب
یافُکَّ کُلَّ اَسیر؛
گذاشتنش بین حصیر
گذاشتنش بین حصیر
گذاشتنش بین حصیر
(رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماه رمضون با،اشکای نمنم
لحظه شماری میکنم،بیاد محرم
لحظه شماری میکنم،بیاد محرم
یا قتیل العبرات؛
سینه زنت بمیره برات
سینه زنت بمیره برات
سینه زنت بمیره برات
(رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بزار بگم با،زبون ساده
همین حسین حسین هم از سرم زیاده
خد اجازشو به هر کسی نداده
رحمت واسعه ای؛
امام حسین همه ای
امام حسین همه ای
امام حسین همه ای
(رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور
#امام_حسین
شورپایانی.mp3
6.64M
🏴 #شور | با غم دوری...
🎙 کربلایی #سید_امیر_حسینی
️📆 یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲
🏷با غم دوری لاتؤدبنی
#مناجات
#ماه_رمضان
#امام_علی علیه_السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با غم دوری لا تودبنی
من دوست دارم لا تودبنی
عذاب اینه که اسم تو
بیاد و گریم نگیره
عذاب اینه که عاشق
واسه معشوق آخر نمیره
عذاب اینه محرم بیاد
پا علم نباشم
عذاب اینه شبای اریعین
من حرم نباشم
حسین حسین حسین
تو بگذر از خطای من
حسین حسین حسین
عزیز لحظه های من
کاش به دست تو گره هام وا شه
سفر بعدی کربلا باشه
دلم میخواد کسی
دوست و رفیق دلم نباشه
دلم میخواد غم من
جز فراق حرم نباشه
دلم میخواد فقط
مال تو باشم نه مال دنیا
دلم میخواد روی پات
سر بذارم مثل شهیدا
حسین حسین حسین
بمون بمون برای من
حسین حسین حسین
عزیز لحظه های من
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزه اولیها.mp3
1.69M
#ماه_رمضان
🔹روزه اولیها🔹
این اولین ساله که دعوتم
توی یه مهمونی بینظیر
روزه یه کم سخته برام هنوز
اما خودت دست منو بگیر
دارم کبوتر میشم و انگار
حس میکنم که وقت پروازه
دل میزنم به دریا بسمالله
انگار آغوش خدا بازه
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حس میکنم خیلی بزرگ شدم
دارم به چشم تو میام خدا
اگه بخوای اَجری بهم بدی
ظهور آقامو میخوام خدا
تازه شروع راهمه امسال
تازه میفهمم بعضی حرفا رو
لبتشنه میشد یا حسین میگفت
حالا میفهمم حال بابا رو
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من قطرهام اما دلم میخواد
با لطف مولا بیکران بشم
تکلیف من اینه که بعد از این
سرباز صاحبالزمان بشم
هر جا که روزه واسه من سخت شد
یاری میگیرم از خود آقا
میخوام که فرماندهم بشه مهدی
جز این نمیخوام چیزی از دنیا
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
📝 #محمدجواد_الهیپور
.
.
#سبک_سلام_آقا_که_الان_روبروتونم
#سبک_حسین_مولا
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
🎙سبک زمزمه مناجات به سبک سلام آقا...
-----------------------------
خدای من – خدای من خدای من
خدای من . گنهکاری پشیمانم
نگاهی کن . براین چشمان گریانم
بدی هام و . به خوبی تو بَدَل کردی
دلم پُر بود . من و آروم بغل کردی
خدای من – خدای من خدای من
خطاکردم . ولی انگار ندیدی تو
روی کارام . همش پرده کشیدی تو
قسم میدم . تورو بر چادرِ مادر
قسم میدم . تورو بر غربت حیدر
خدای من – خدای من خدای من
شبه جمعه.بیا مارو ببخش امشب
قسم میدم.بحق دلبره زینب
حرم غوغا. میشه چون محشری برپا
میاد امشب. صدای مادرت زهرا
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
سلام آقا . هوای کربلا دارم
بدم اما . می دونی که دوست دارم
سلام آقا . ببین تو اشک نوکرها
بخرمارو . بحق مادرت زهرا
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
براتِ ما . به نام زینب امضا کن
اگه میشه .شهادت روزی ما کن
شب جمعه . رسیده کربلا مادر
زده ناله . کنار پیکری بی سر
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
لبِ تشنه . سر از پیکر جدا کردند
تورو عریان . روی خاکا رها کردند
به پهلوهات . یکی نیزه فرو می کرد
پیش چشمام . تنت رو زیرو رو می کرد
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
دیدم مادر . که گیسوهات پریشونه
لبای تو لگد خورده پر از خونه
شبیه من . زمین خوردی ،گیرافتادی
پیش چشمام. تو ذرّه ذرّه جون دادی
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
#قاسم_نعمتی ✍
.
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
ای که با آلوده ای چون من مدارا می کنی
دردهایم را به یک ناله مُداوا می کنی
تو کریم ِ سفره داری من گدایِ دوره گرد
باگدایِ خود همیشه با کرم تا می کنی
منکه امروزم همیشه بدتر از دیروز شد
راحتم کن پس چرا امروز وفردا می کنی
تاجوانی دیده گریان عذر خواهی می کند
باملائک مینشینی و تماشا می کنی
هرکسی را دوست داری همنشین خود کنی
پایِ اورا یک سحر صحنِ نجف وا میکنی
لایق لطفت نبودم ، منکه میدانم اگر
لطف بر ما می کنی با عشقِ مولا میکنی
تاکه می گویم حسین، عرشِ تو میریزد بهم
گوئیا درسینه ام شش گوشه بر پا میکنی
هرکه بر پیشانی اش بنوشته «زوّارالحسین»
در قیامت زود میگردی وپیدا می کنی
گریه کن هایِ حسین محشر مُعَطّل نیستند
راهشان را جانب باب ُ الحسین وا می کنی
شک ندارم هرکسی شد بیشتر خرجِ حسین
عاقبت اورا جنان مهمان ِ زهرا می کنی
هرکه آمد صحنِ سلطان ، گوشة باب الجواد
کربلایش را همان لحظه تو امضا می کنی
یعنی امسال اربعین من هم خدائی می شوم؟
از نجف پایِ پیاده کربلایی می شوم
#قاسم_نعمتی ✍
.
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
#گریز_شب_جمعه
آمده برگ دعوتی از عرش
ایهاالناس دعوتید همه
وقت درهم خریدن آمده است
غرق دریای رحمتید همه
سرِ شب تا سحر منادی حق
هر گنهکار را صدا کرده
منِ آلوده هم طمع کردم
«دائمَ الفضل»، سفره واکرده
باز کرده دو دستِ رحمت خویش
تا که شاید من و تو برگردیم
طعم آغوش ِ مهربانش را
سحر جمعه تجربه کردیم
مهربانتر ز مادر است خدا
ما که هستیم ، عبدِ فَرّاریم
با تمام گناهکاری مان
در جگر حب مرتضی داریم
سینه ام مثل حضرت زهرا
میدهد چون بهشت بوی نجف
وقت جان دادنم بچرخانید
جای قبله مرا به سوی نجف
قلب من با غم امام حسین
مثل تربت طهارتی دارد
بهتر از گریه بر امام حسین
چشم من چه عبادتی دارد
شب جمعه شب زیارتی است
می زنم ناله با دلی بی تاب
دست بر سینه رو به کرببلا
السلام علیک یا ارباب
تا سحر از کنار تربت تو
شب جمعه صدای آه آید
کوچه وا می کنند تا مادر
دم ِ گودال قتلگاه آید
می زند ناله ای حسین ِ عزیز
گیسوانت کجاست شانه زنم
یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو
درد می گیرد ای حسین ، تنم
نیزه ها در قیام و سجده شان
اشهد حنجر تو را خواندند
عده ای آمدند در گودال
صورتت رو به خیمه چرخاندند
آتش افتاده بود بر جگرت
آسمان را چو دود می دیدی
خواهرت را محاصره کردند
خواهرت را کبود می دیدی
سر اینکه سر تو را نبُرند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هرچه فریاد زد نزن نامرد
عمرسعد گفت که شمر بزن
دست و پاگیر سر بریدن شد
گفت بیرون کنید این زن را
با ته نیزه و قلاف زدند
بر سر و صورتش چنان زهرا
کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت
پیر مردی عصا زنان آمد
شمر و خولی که غارتش کردند
نیمه شب تازه ساربان آمد
#قاسم_نعمتی ✍
.
4_6010155158443398399.mp3
11.53M
گرچه گنه کاریم اما عشق خوی ماست
این آیهی تطهیر کارش شست و شوی ماست
با این همه جرم و خطا باکی ز محشر نیست
عشق علی و آل او تا آبروی است
آن روز که مادر ز فرزندش گریزان است
زهرا در آن هنگامه گرم جست و جوی ماست
چون بچه ی تازه بدنیا آمده پاکیم
تا قطره های اشکِ ما آب وضوی ماست
تا با علی هستیم و فرزند زهراییم
پس نفخه ای از سیب جنت ،عطر و بوی ماست
ما جایمان در جنتُ الزهراست وقتی که
ایوان طلای شاهِ مردان آرزوی ماست
حرف علی شد باز مهمان نجف گشتیم
دیدیم که خیل ملک تسبیح گوی ماست
حق علی این روزهای آخر شعبان
بگذر ز ما ماه مبارک پیش روی ماست
لعنت به آن که منصب او را تصاحب کرد
روز محشر مغبض حیر، عدوی ماست
لعنت به آن که همسرش را پیش چشمش زد
این بغض مثل استخوانی در گلوی ماست
زهرا زمین افتاد یا حیدر نمیدانم
اینجا به بعده روضه ها سِرِ مگوی ماست
#وداع_با_شعبان
#ماه_شعبان
👆
هرکه دیدار من سوخته جان می آید..
یار من نیست،پی لقمه نان می آید
بین این مردم بد گریه رفیق خوبیست
بهر دلداری من اشک روان می آید
اینهمه خوبیشان کردم و راضی نشدند
همه انگار که از من بدشان می اید
بین هر جمعیت از دور مشخص هستم
حسن آن است که با قد کمان می آید
مادرت را وسط کوچه دودستی بزنند
در بهار تو همان وقت خزان می آید
قاتل مادر من پیش رویم میخندد
صبر از صبر عجیبم به فغان می آید
تا به امروز ازآن کوچه نگفتم به کسی
مگر آن فاجعه راحت به زبان می آید؟!
جعده برخیز مرا زهر بده خسته شدم
دم افطار شده صوت اذان می اید
برو از خانه من ،من که حلالت کردم
دارد عباس به اینجا نگران می اید
طشت خونین مرا از نظرش دور کنید
خواهر سوخته ام سینه زنان می آید
اگر امروز حسین آمده دور و بر من
پیش او گوشه گودال سنان می آید
#امام_حسن
#سیدپوریاهاشمی ✍
#روضه_امام_حسن
..........
#زبانحال_حضرت_زینب س:
#عاشورا
سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده
به مردمان دهات و به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان
سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو
سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم
به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان
...........
هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که...
شمر نانجیب با خنجر برهنه وارد قتلگاه شد...
یه ظریفی میگفت شاید شمر و سنان هم اون لحظه ی وداع بی بی رو دیده بودن که زیر گلوی حسین رو بوسید، لذا قبل از شمر ، سنان وارد قتلگاه شد و اول کاری که کرد ؛ نیزه اش رو توی گودی گلوی حسین فرو کرد.... و بعد هم شمر با خنجر اومد ....
🔸آندم بریدم از زندگی دل
🔸که آمد به مسلخ شمر سیه دل
🔸او می دوید و من می دویدم
🔸او سوی مقتل من سوی قاتل
🔸او می نشست و من می نشستم
🔸او روی سینه من در مقابل
🔸او می کشید و من می کشیدم
🔸او از کمر تیغ من آه باطل
سادات منو ببخشید..
امام زمان منو ببخشید...
🔸او می برید و من می بریدم
🔸او از حسین سر من غیر از او دل
.
.
💢 #شور #امام_حسن مجتبی علیه السلام
🎤کربلایی #محمود_عیدانیان
📝دین من و دنیام...
🌿🌿
دین من و دنیام و نفس هام حسن آقام
روز وشبم و خوابم و رویام حسن آقام
اسم تو شده درمون دردام حسن آقام
نوکریتو یادم داده بابام حسن آقام
ابری و بارونی
تو مه و خورشیدی
قبل لب وا کردن
حاجتا مو میدی
تو همون آقایی
که یه دفه کلا
زندگیت رو یک جا به گدا ها بخشیدی
فیض مستجاب
حب تو ثواب
بغض تو عذاب
سیدالشباب
فاتح الکتاب
اسم تو شراب
یبن بوتراب
سید الشباب
یا حسن یا مولا
🌿🌿
من رأیت بینوا تو شاهی یه نگاهی
شاها نظری گاهی به گاهی یه نگاهی
تو آن که دهی نان به سگ و دل به جزامی
من کلب جزامی سر راهی یه نگاهی
من یه خونه زاد و تو یه آقا زاده
اسم تو میارم باورت دلشاده
یه نگاهی حرفی تشری دشنامی
به گدایی که به دست و پات
افتاده
یا کریم و رب
عشق منتخب
مظهر الادب
سید العرب
مجتبی لقب
فاطمی جذب
حیدری نسب
سید العرب
یا حسن یا مولا
در جود و کرم از همه برتر
یبن الحیدر
در معرکه از همه جلو تر
یبن الحیدر
پشت سرت از نفس میفته
ملک موت
میفته تو درد سر یه لشگر یبن الحیدر
حسن اومد میدون
لشگری در حال
هر که آمد قبلش
فاتحش را خوانده
کف میدان پر شد
از کلاه خود و سر
از تمام لشگر فقط آن زن مانده
شاه بی بدل
عشقم از عزل
خمره ی عسل
ایها الحسن
پهلوون و یل
تیغ تو عجل
فاتح جمل
ایها الحسن
👇
.
انس با قرآن ؛ یکی از هزاران مزایای #ماه_رمضان است.
من خودم قرآن رو در ماه مبارک رمضان یاد گرفتم.
زمان جنگ بود و اخوی ما حاج رضا یعقوبیان مدام جبهه بود( حالا یا برای احداث سایت های پدافندی و لجستیکی بعنوان کادرِ نیروی هوایی و یا بصورت بسیجی ) لذا من که دانش آموز بودم، میرفتم منزل ایشان ،چون ۳ تا بچه ی کوچیک داشت و خلاصه ماه رمضان را در جلسات استاد میرموسایی که حافظ قرآن و کادر نیروی هوایی بود ، شرکت کردم و تجوید رو یاد گرفتم ، حاج رضا هم زمان مرخصی در جلسات قرآنی شرکت میکرد.
سال حدود ۸۵ توی محلمون یک مکان ثابت برای هیئتمون خریدیم و اولین ماه رمضان را هر شب جلسه ی قرآنی و ترتیل خوانی برقرار کردیم و چقدر پرمحتوا بود . چون خیلی از دوستانمون که کم سواد هم بودند، بعد از رمضان ،راحت و روان قرآن رو تلاوت میکردند و البته خود من هم چون میخواستم یه تفسیر مختصر از هر جزء بگم، مجبور بودم برم المیزان و دیگر تفاسیر رو مطالعه کنم.
افسوس که اون برنامه ی هرشبی و البته قرآنی، فقط همان سال اول بود و بعد از ان ، جلسات مناسیتی و هفتگی برگزار شد.
خدا کنه همه ی ما خودمون رو در معرضِ نسیم قرآنی در این ماه قرار بدیم.
ان شاءالله
.
.
#مناجات
الهی بنده ای آلوده هستم
به دریای عطایت دیده بستم
به کار من گره خورده خدایا
سیه رویم دلم مرده خدایا
ز طوفان گنه رفت حاصل من
شکسته کشتی ام ای ساحل من
به سویت آمدم با رو سیاهی
تو براین رو سیه، بنما نگاهی
ز تو ممنونم ای بحر کرامت
مرا خواندی ،در این ماه ضیافت
ز لطف بی کرانت من چه گویم
گشودی بار دیگر در به رویم
نجاتم داده ای در هر تلاطم
تو خوبم جلوه دادی ، بین مردم
مرا در بین خلق، رسوا نکردی
تو با من تاکنون، بد تا نکردی
گنه کردم، ولی اصرار کردم
تو بخشیدی ،ولی تکرار کردم
اگر دیر آمدم تقصیر دارم
به پایم از گنه، زنجیر دارم
مرا از جام عفوت شستشو کن
همانند گلی خوش رنگ و بو کن
بریز از بهر توبه آب رویم
مریزی ، بارالها ، آبرویم
یقیین دارم که عبدی بی وفایم
گنهکارم ببخش جرم خطایم
ببخش یارب مرا حق ولیت
به جان فاطمه جان علیت
ببخش این بنده ی در شور و شینت
ببخش ، یارب مرا ، جان حسینت
مرا از خار و خس یا رب رها کن
مرا سرمست جام مجتبی کن
بده بر من خدایا جام شهدی
تو بگذر از خطایم جان مهدی
نگاهی از کرم ، بر این دلم کن
تو آباد ، این خرابه ،منزلم کن
#علیرضا_توانا ✍
.
.
#زمینه
#آخر_سال
آخر ساله
نمیدونم راضی شدی ازم یا نه؟
آخر ساله
نمیدونم اونیکه میخای شدم یا نه؟
آخر ساله
کل سالم رو زیر پرچمت بودم
آخر ساله
کاشکی سال تحویل و توو حرمت بودم
من خطا رفتم و تو به روم نیاوردی
قربونت برم همیشه غصه مو خوردی
بعضی موقع ها که راهو اشتباه رفتم
دستم و گرفتی و توو روضه آوردی
دل و دلدارم ، اباعبدالله
رفیق و یارم ، اباعبدالله
تویی غمخوارم، اباعبدالله
«اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله »
آخر ساله
دل خوشم هر لحظه به نوکریت آقام
آخر ساله
روزیه کرب و بلامو از خودت میخام
آخر ساله
حال و روزم خیلی بده گرفتارم
آخر ساله
آرزوی کربلا رو توو دلم دارم
دیدن کرب و بلا توو خواب و رویامه
عکس گنبد و ضریحت جلو چشمامه
منو یادت نره اربعین ساله بعد
بخدا که حرمت تموم دنیامه
کس و کار من ، اباعبدالله
هوادار من ، اباعبدالله
خریدار من ، اباعبدالله
«اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله »
#عباس_قلعه✍
.
#مناجات
#شب_قدر
"از من مرا بگیر و خودت را به من بده"
یک تذکره به حرمت زهرا به من بده
هنگام گریه بر تو به کم قانعم نکن
برگیر این دو چشمه دو دریا به من بده
آنطور که مرا به حرم جای داده ای
در روز حشر پیش خودت جا به من بده
با یک برات حال مرا روبه راه کن
با یک نگاه خیر دو دنیا به من بده
شب زنده داری است و شب جمعه های تو
پای ضریح فرصت احیا به من بده
از بندگی هر که به جز تو بریده ام
"عبدالحسین" را تو به القاب من بده
زینب به ناله گفت کمین کرده ساربان
انگشتر عقیق خودت را به من بده
خنجر گرفت بوسه پیاپی ز حنجرت
یک بوسه هم بیا و حسینا به من بده
#محمد_حسین_مهدی_پناه ✍
.
.
#مناجات
#ماه_رمضان
رسید عطر مناجات و گَردِ غم رفته
به شوق بخشش یارم چنین دلم رفته
یقین که اشک پشیمانی اش زیاد شود
هر آن کسی که به قربان دوست کم رفته
امان از این لبِ از فیض توبه جا مانده
امان از این دلِ در خواب دم به دم رفته:
خدا که هست! چرا رفته در پی خلقش
صمد که هست! چرا در پی صنم رفته
گناه کرده ام و قلب من شده تاریک
گناه کرده ام و نور صورتم رفته
نظیر ماه مبارک کجا کنم پیدا!
درنگ اگر کنم این وقت مغتنم رفته
زمان پاک شدن شد، تمامی اسباب
برای توبه مهیاست، روی هم رفته!
حسین گفتم و راهم دوباره شد هموار
بس است هر چه دلم بین پیچ و خم رفته
دوباره با منِ هجران کشیده همدرد است
هر عاشقی که شب جمعه ای حرم رفته
#محمدحسین_مهدی_پناه ۱۴۰۲
.
.
#غزل_مناجات
#مجیر
ای مرا دلبر و دلدار! اَجرنا مِنْ نار
آمده عبد خطاکار!اجرنا من نار
تا که گردیم سبک بال الهی العفو
تا که باشیم سبک بار! اجرنا من نار
مُذعناً معترفا آمده ام!در وا کن
بدم و می کنم اقرار!اجرنا من نار
با بدی ها شده ام طرد!اغثنا یارب
با گناهان شده ام خار!اجرنا من نار
با کلاف دل بی طاقت و بی سامانم
آمدم بر سر بازار!اجرنا من نار
راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد
حال برگشته ام ای یار!اجرنا من نار
شد شب سیزدهم یاد نجف افتادم
به علی حیدر کرار! اجرنا من نار
به سحرهای حرم انس گرفتم یعنی:
به دم قدسی زوار! اجرنا من نار
به همان مادر مظلومه و تنهایی که
ماند بین در و دیوار! اجرنا من نار
به سرشکی که روان گشت ز چشمانم با
روضه ی داغی مسمار! اجرنا من نار
به غم شام غریبان اباعبدالله
که حرم گشت شرر بار!اجرنا من نار
به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد
وسط شعله گرفتار! اجرنا من نار
#محمدحسین_مهدی_پناه✍
.
.
#شب_هشتم_رمضان
#حضرت_علی_اکبر
#بعلی_ابن_الحسین_الهی_العفو
...
به پرده پوشی ات ای مهربان ادامه بده
به دلنوازیِ دلخستگان ادامه بده
به نارفیقی این روزگار محکومم
به دستگیری این ناتوان ادامه بده
اگر چه شهره به کفران نعمتیم اما
به رزق دادن دستانمان ادامه بده
همیشه هرچه که می خواستم به من دادی
بدون منّتِ از این و آن! ادامه بده...
امید هست که در را به روت بگشایند
دلا به پشت همین در بمان ادامه بده
به این طریق گدایی ات فخر کن حتی...
شنیدی از همه زخم زبان ادامه بده
علی و آل علی شافع تو می گردند
به نوکری همین خاندان ادامه بده
و چرخ پیر به زانو درآر و شعرت را
ز گرمی نفس یک جوان ادامه بده
نگو به او علی اکبر بگو خود حیدر
که تکیه کرده به او آسمان ادامه بده
...
فدای قامت رعنای تو قدم بردار...
مقابل پدرت بی امان ادامه بده
فدای صوت دل آرام و دلربات علی
بگو دوباره برایم اذان ادامه بده
بزن به لشکر و با شور ذوالفقار بجنگ
به سر زدن ز تن مشرکان ادامه بده
و با تویی که تمام وجود بابایی
بناست من بشوم امتحان ادامه بده
فقطعوه! تنی آه اربا اربا شد
سکوت کن!دگر ای روضه خوان ادامه نده...
#محمدحسین_مهدی_پناه✍
.
.
#ماه_رمضان
#غزل_مناجات ماه رمضان:
بس است خواب گران، دیده باز کن ای دل
خدا خدا کن و راز و نیاز کن ای دل
به اشک دیده چو اسپند روی آتش باش
مباش ساکت و سوز و گداز کن ای دل
کریم قصد عقوبت به راحتی نکند
به قصد توبه تو دستی دراز کن ای دل
خود تو باعث رسوایی ات شدی یکبار
قصورهای خودت را لحاظ کن ای دل
خلاف روی خلاف و گناه روی گناه
بیا کمی به خودت اعتراض کن ای دل!
ولی همین که در این نیمه های شب اینجا
نشسته ای به همه خلق ناز کن ای دل
برای کرب و بلا رفتن از امام رؤوف
بخواه تذکره! کسب جواز کن ای دل
سپس شبیه عقیله! کنار قربانگاه
تو نیز روی به سوی حجاز کن ای دل:
بگو که یا نبی الله کربلا غوغاست
تن حسین به خاک و سرش روی نی هاست
محمدحسین مهدی پناه✍
.
.
#شب_نهم_رمضان
#غزل_مناجات
#حضرت_عباس
#بمولانا_ابوفاضل_الهی_العفو
گنهکارم!گرفتارم! پریشانم!پشیمانم
تو می دانی! نه سر مانده! نه سامانم! پشیمانم
قبول است این که بد کردم،خزانم خسته ام زردم
کویرم تشنه ام دردم،بیابانم پشیمانم
اگر گردن کشی کردم،همه بود از سرِ جهلم
کنون بنگر شبیهِ بید لرزانم پشیمانم
از اینکه زیر قولم می زنم باید ببخشی تو
از این که پای عهد خود نمی مانم پشیمانم
شنیدم شرط توبه نم نم اشک است پس امشب
شهادت می دهد باران چشمانم پشیمانم
قسم به رقة جلدی، ندارم طاقت دوزح
میان آتش قهرت نسوزانم پشیمانم
همه فخرم در این عالم همین باشد “که میگوید:
از اینکه رعیت و مسکین سلطانم پشیمانم؟”
“به خاطرخواهی ام یارب، گناهم را ببخش امشب
که من عمری غلام شاه عطشانم”پشیمانم
گریز روضه جانسوز است، سکینه با خودش می گفت:
از اینکه مشک دادم به عمو جانم پشیمانم...
#محمدحسین_مهدی_پناه✍
.
.
#شب_هفتم_رمضان
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم
#برضیع_الحسین_الهی_العفو
...
تشنه به جز کرانه ی دریا کجا رود
بنده به غیر خانه ی مولا کجا رود
رانده شده است از همه جا! بینوا شده
یا رب بگو که عبد تو حالا کجا رود
در را به روی این دل غمدیده باز کن
باید صدای ناله ی من تا کجا رود؟
جز درگه تو پای ارادت کجا نهم
جز دامن تو دست تمنا کجا رود
باید قدم گرفت پیِ ردّ پای دوست
مجنون سوال کرد که لیلا کجا رود...
خلوت نشین دردم و شب زنده دار اشک
دل جز حرم به نیّت احیا کجا رود
آقای طوس گفته فقط گریه بر حسین
جز کربلا بگو که دل ما کجا رود
...
“ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن”
بی تو بگو که زینب تنها کجا رود؟
جا مانده است کودک او پشت خیمه ها
حالا رباب با غم لالا... کجا رود
#محمدحسین_مهدی_پناه
.
.
#شب_سوم_رمضان
#حضرت_رقیه
#غزل_مناجاتی
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
شمیم عفو خدا بر مشام می آید
برای زخم گناه التیام می آید
اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق فیض عام می آید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام می آید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش طنین سلام می آید
اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست
اگرچه نفس به همراه دام می آید...
بناست پاک شود نامه ی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام می آید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام می آید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام می آید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانه ها همه بوی طعام می آید...
محمدحسین مهدی پناه✍
.
مناجات
مرحوم ژولیده نیشابوری
یا رب به ما تو قدرت ترک خطا بده
توفیق بندگی بدون ریا بده
از بحر بی کرانه الطاف خویشتن
بر آنچه لایقیم به ما ای خدا بده
از ما بگیر کینه و کبر و حسد ولی
بر ما صفای باطن و صدق و صفا بده
ما مجرم و تو مجری دیوان کیفری
حکم برائت گنه ما به ما بده
ما بنده ایم ذات تو بخشنده و رحیم
از خوان نعمتت نعمتی بر گدا بده
خون شد زهجر کربُ و بلا قلب شیعیان
بر دست ما تو تذکرۀ کربلا بده
گوید به طعنه خصم که مهدیتان کجاست
لطفی نما و مهدی ما را به ما بده
ژولیده عاشق است ولی عاشق حسین
یا رب مریض عشق و صفا را شفا بده
راز و نیاز
مرحوم حاج عبداله رضایی (غمکش)
خدایا غرق در بحر گناهم
فقیر و مستمند و روسیاهم
تهی دستم کرم کن بارالها
ز لطف و رحمت تو چاره خواهم
پناه جملۀ مخلوق هستی
نباشد مهر تو گر، بی پناهم
تو آگاهی تو ستّارالعیوبی
مرا شرمنده کرده اشتباهم
تو راهم را به مقصد می رسانی
خدایا بنده ای گم کرده راهم
اگر تو رهنمای من نباشی
یقین افتاده اندر قعر چاهم
مرا از محنت عالم رها کن
پریشان از فغان و اشک و آهم
نگاهت چاره ساز عالمین است
کریمانه دوباره کن نگاهم
پشیمانم پشیمانم پشیمان
بود اشک روان یارب گواهم
ز جرمم در گذر جان حسینت
خدایا غرق در بحر گناهم
گفتگوی بنده گناهکار با حضرت حق
حاج غلامرضا سازگار
سوال بنده گناهکار :
باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
با همه بیآبرویی آبرو دادی به من
شرم میکردم دگر در محضرت لب واکنم
باز میبینم مجال گفتوگو دادی به من
قطرهای بودم، به بحرم متصل کردی ز لطف
جرعهای میخواستم، دیدم سبو دادی به من
خاک بودم، آدمم کردی به دست رحمتت
خار بودم، بهتر از گل رنگ و بو دادی به من
چشم خشکم بود خالی، رویم از عصیان سیاه
اشک بخشیدی و آبِ شستوشو دادی به من
از ولادت آرزوی سوز و شوری داشتم
بیشتر از آنچه کردم آرزو، دادی به من
گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم
از سرشک دیدگان، آب وضو دادی به من
همچو شمعم قطرهقطره آب کردی، سوختی
در دل شب گریۀ بیهای و هو دادی به من
با غبار راه زوارِ «علی» شستی مرا،
در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من
تا کنی سیراب، «میثم»را ز جام رحمتت،
آب شیرین از سبوی «تفلحوا»دادی به من
جواب حضرت باریتعالی :
چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم
چگونه جسم ضعیف تو را بسوزانم؟
اگر تو خالق خود را خدا نمیدانی
منم خدا و تو را عبد خویش میدانم
شرار قهر مرا آب بحر، کافی نیست
مگر ز اشک تو آبی بر آن بیفشانم
تو غافلی و مرا لحظهای نمیخوانی
بیا منم که تو را سوی خویش میخوانم
هزاربار شدم از تو خشمگین امّا
تو کیستی که ز تو انتقام بستانم؟
به عزتم قسم ار سوی من بیایی باز
تو را ز لطف در آغوش خویش بنشانم
ز بس که اشک تو را دوست دارم، از رحمت
بلا دهم که تو را لحظهای بگریانم
هزاربار گنه کردهای بیا یکبار
بگو:اله من العفو من پشیمانم
ز سالها گنهت بگذرم به یک العفو
ببخشم و به تو ثابت کنم که رحمانم
اگرچه از همه آلودهتر بوَد «میثم»
به ذات اقدسم او را ز در نمیرانم