eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab 21 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
5.94M
منم و چشم تر و این دل مضطر مانده تویی و حرمت این مصحف بر سر مانده شب قدر آمده قدری بغلم کن یا رب به سرم دست بکش بر سر این درمانده اگر امشب تو مرا پس بزنی میمیرم عاشقی پشت درِ خانه ی دلبر مانده باغ اعمال مرا آتش غفلت سوزاند چه کنم شاخه ی عمرم همه بی بر مانده چه خطاها که نکردیم و تو جمعش کردی ای که در بخشش بی حد تو کافر مانده همه راندند مرا نیست غمی زهرا هست پشت این کودک حیران شده مادر مانده در قیامت همگی زیر پر فاطمه ایم محشر مادر ما در صف محشر مانده زیر قرآن خدا ذکر علی جان عشق است لب من در هوس گفتنِ حیدر مانده بعلی بعلی بعلی العفو نام مولا وسط عرش شناور مانده جز محبت نچشیده است غلام حیدر حسرت اخم علی بر دل قنبر مانده شب قدری برسانید مرا پیش پدر ای نجف آرزویت در دل نوکر مانده لحظه ها لحظه ی دیدار علی با زهراست کوثری منتظر ساقی کوثر مانده تیغ کوفه به سر شیر خدا رحم نکرد پدری رفت ولی روضه ی دختر مانده در دل کوچه ی کوفه چه به روزش آمد آه زینب وسط چند نفر شر مانده کاش میشد سر بازار بگویند به او غم مخور چونکه به قدر همه معجر مانده رمضان 1403 .
. رمضان 1403 و علی مثل مالک فالتبک البواکی خوشا به حال اونکه جون داد به یه لباس خاکی شهید اون کسیه که شهید زندگی کرد فرار کنید ز شهرت به سمت بی پلاکی و علی مثل مالک فالتبک البواکی میخوام بریزم حالا رو دستت آب پاکی معبر زندگیمون نفس امارمونه اگه ازش نگذری یقین بدون هلاکی ببین ریشه در چه انسیه که عبدالحسین برونسیه بی قبر و بی نشون برنده ابراهیم هادیه که ارثیه گرفتن از فاطمه مادرشون نعم الامیرم شهید نشم میمیرم **** و علی مثل مالک فالتبک البواکی مهمه که تو دنیا گریه کنی برا کی مالک اگه مالکه خوابو ز دشمن گرفت یه قله ی استوار نه هراسی نه باکی مالک اشتر یعنی حماسه یعنی جهاد به امان نامه ی هر کس و ناکس تن نداد گناه اشعری رو به پای مالک نزار نزاری جا به جا شه جای شهید و جلاد مرحبا به یاران هدف زیر پرچم شاه نجف نقطه سر خط کاری کن که بعد رفتنت پا بکوبه دشمن از شعف یومُ فرحت نعم الامیرم شهید نشم میمیرم **** دیدی لانه ی عنکبوت دیگه داره میره بر باد برکت خون قاسم ابومهدی و عماد هلال شیعی داره یه ماه کامل میشه یه چند قدم مونده تا صاحب پرچم بیاد اگه رو لبهای ما شعار قدسُ لناست یعنی که ون صد آید یقین نود پیش ماست آرزوته ببینی حرم امام حسن رو کلید فتح بقیع تو کوچه های حِیفاست غرش سجیلو ببین پرواز ابابیلو ببین برگشته ورق جوشش خونِ مقاوت از فرات تا نیلو ببین اینه وعده ی حق نعم الامیرم شهید نشم میمیرم 👇
Shab 20 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (4).mp3
3.71M
رمضان 1403 نه مراست قدرت آن که دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقال تو یا علی علی یا علی / علی یا علی هله ای تجلی عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری هله ای موله عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبری که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری چه در انبیا چه در اولیا نه تو را عدیلی و همسری به کدام کس مثلت زنم که بود مثال تو یا علی علی یا علی / علی یا علی هر آن ورق که به نام تو نیست پاره کنم نه مشورت نه تعلل نه استخاره کنم حدود وصف تو را میتوان شمرد آری ستارگان خدا را اگر شماره کنم رسیده شعر به لایدرک و لایوصف به آن مقام که باید فقط نظاره کنم فقط تو از پس مدح خودت برآمده ای خودت بگو که تو را با چه استعاره کنم لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار بگیر جان مرا ای فمن یمت یرنی فراق را مگر از این طریق چاره کنم اگر به مأذنه راهم دهند جای اذان من از تو گویم و آشوب در مناره کنم اشهد ان علیً ولی الله بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرَد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
Shab 21 Ramazan 1403 Banifateme [Mohjat_Net] (6).mp3
819.9K
محبت ابوتراب را که جار میکشم قلوب بیقرار را سر قرار میکشم هر آنچه بوی مرتضی دهد به چشم مینهم هر آنچه بوی او نداد را به دار میکشم من از دقایق نخست بازگشت از نجف برای دیدن دوباره انتظار میکشم ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است اگر که منتی کشم از این تبار میکشم اگر مرا نخواست زحمتی نمیدهم به او خودم گلوی خویش را به ذوالفقار میکشم به عشق دیدن علی بهشت را نظر کنم بدون او من از بهشت هم کنار میکشم گناه من اگر دلیل خجلت علی شود به روز حشر خویش را به سوی نار میکشم غریب دهر هم شوم به سوی هرکه میروم غریبی ابوتراب را هوار میکشم اگر وصال او فقط به وقت مرگ ممکن است برای مرگ انتظار بی شمار میکشم شعر: 1403 .
Shab 21 Ramazan 1403 Banifateme [Mohjat_Net] (7).mp3
3.2M
ابتدا علی انتها علی روح آیه ی انما علی ای امیر مشکل گشا علی یا مرتضی علی اسمت که با اذون میپیچه هر طرف پر میشه قلبم از دلتنگی نجف گرمه دلم با نام حضرت علی آب و گلم پر شد از رحمت علی ناقابلم برای محبت علی جانم علی جانم علی **** شاه شهسوار شیر صف شکن فاتحی به هر جنگ تن به تن پرچم تو بر قله ی سخن جان یا ابالحسن دنیا بهشتمه با مرتضی علی دست منو بگیر یا مرتضی علی من نوکرم تا مولای منه علی تا محشرم لعنت به دشمن علی باید برم به راه روشن علی جانم علی جانم علی **** جان لافتی شاه لوکشف مبدأ و مسیر مقصد و هدف ای حماسه و عزت و شرف ای شهنه ی نجف بازم سر نماز روزی به ما بده آقا بیا به ما یه کربلا بده یا حیدره ذکر من روز آخرم با حیدره کار فردای محشرم تا حیدره همیشه سایه ی سرم جانم علی جانم علی رمضان 1403
Ramazan 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net].mp3
1.57M
تو سرازیری قبرم اگه دیدید تقلا میکنم اگه دیدید دارم بندای دور کفنو وا میکنم اگه دیدید که دست و پا زدم دارم تقاضا میکنم نترسید ازم نرید از دور و برم فوراً ببرید جنازمو نجف این متنِ وصیت منه تمام خوب نیست بمونه جنازه رو زمین فوراً ببرید منو وادی السلام مرگ اینه اگه صدبار بمیریم کمه ما از نجفیم به نجف برمیگردیم همه **** اگه ساکن نجف باشمو تو حین زیارت بمیرم اگه تو ساعت مرگم توی صحنت زیر ساعت بمیرم رسیدم به آرزوهامو میتونم دیگه راحت بمیرم عجب رویایی بَه عجب روزایی آخر یه روزی منم میرم نجف این دفعه ولی برای زندگی خونه میخرم نزدیک حرم خونم میشه یه موکب همیشگی خونه میخرم قبل اربعین موکب میزنیم همه خونوادگی مرگ اینه اگه صدبار بمیریم کمه ما از نجفیم به نجف برمیگردیم همه رمضان 1403 .
Ramazan 1403 Noshevar [Mohjat_Net] (3).mp3
1.79M
🎤 به حقیقت احمد به ولایت مولا به بهشت و حورایش و به برکت طوبی به حق ابوطالب به خدیجه ی کبری انا خادم الحیدر انا سائل الزهرا ریشه ی چادر او در دستم سرِ خوان کرمش بنشستم بی نیاز از همه هستم وقتی بنده ی حضرت مولا هستم انا خادم الحیدر انا سائل الزهرا به مقام اوادنی و به لیله الاسری به کریم اهل البیت به شهید عاشورا به رقیه و زینب به سکینه و سقا انا خادم الحیدر انا سائل الزهرا شیر بدر و اُحد و احزاب است گنبدش کوه طلای ناب است یوسف انگشت به لب میخواند بَه چه رخسار علی جذاب است انا خادم الحیدر انا سائل الزهرا رمضان 1403 .
عرض سلام و احترام خدمت خیرین محترم برای کمک به یک خانواده نیازمند دارای سه فرزند کوچک که بنده شناخت دارم و متاسفانه پدر به دلیل بدهکاری زندانی هستند در حال جمع آوری کمک هستم از شما خیرین محترم تقاضا دارم در صورت امکان هر اندازه که برایتان مقدور هست کمک کنید🙏. 5892101514930425 بانک سپه اجرتان با ائمه (ع)
Ramazan 1403 Ataie [Mohjat_Net] (2).mp3
1.94M
بهترینه شبا رو خداوند واسه آیات قرآن نگه داشت مثل اون قبر پنهان زهرا لیله القدرو پنهان نگه داشت خداوند میخواد بدونن همه شب قدر کسی نیست بجز فاطمه ما هرچی بگیم یقیناً کمه تا که خادم زینبش مریمه قدر و نور و کوثر و ضحی سوره ها برای فاطمه است آیه آیه ی کتاب ما مدح بچه های فاطمه است الله الله به فاطمه **** بعد فقد نبی متن قرآن خونده شد اما اصلش رها موند بعد اون کوچه آیات قرآن خیلی جاها زیر دست و پا موند توی کوچه و به پشت درو توی شعله ها سوره ی کوثرو یا اون روزی که بریدن سرو ندیدن توی قتلگاه مادرو آسمون بریده شد سرش پیکرش پر از ستاره شد به شمار آیه های وحی زخمای تنش شماره شد الله الله به فاطمه **** یا حسینو اگه سر ببُرن میشه یاسین ببینید همینه صوت قرآن فرزند زهرا حتی از نیزه هم دلنشینه روی نیزه ها پیش خواهرش چقدر سنگ زدن رو لبای ترش لب خشکی که با خون سرش شده تر مثه معجر دخترش معجری که خیسه خون شده مثل چادرای عمه هاش وقتی میزدن سه ساله رو از رو نیزه ها میدید باباش ۱۴۰۳
. ؛ علیهما السلام من اگه نمی‌شنوم ولی بجاش تو همه درد و دلامو می‌شنوی یا امام‌رضا اگه حرف نزنم از تهِ دلم صدامو می‌شنوی می‌دونم که هم‌صدای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای ما همه مثل همیم کنار تو می‌خرن اینجا  دِلای طاهرو برای شنیدن صدای تو گوشِ دل می‌خواد نه گوشِ ظاهرو تو اُمید گریه‌های همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای حال ما پیش شما فقط خوشِ حال ما پیش امام‌رضا خوشِ قرآن‌و به سر می‌گیریم و می‌گیم چقده هوای کربلا خوشِ تو  براتِ کربلای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای حرف من حرف دلای بی کسه یه امام‌رضا دارم واسم بسه اگه دنیا هم برامون قفسه یه امام‌رضا دارم واسم بسه استحابت دعای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای من اگه کم نمی‌یارم، همیشه مرحم شکستگی‌های منی به امیدی اومدم  ردم نکن که پناه خستگی‌های منی نه برای من برای همه‌ای بخدا امام‌رضای همه‌ای شبِ قدره شبه گریه کردنه شب قدره همه حاجاتو میدن خوشبحال اونکه بِین آدما که بهش فیضِ ملاقات‌و میدن می‌بینه یه شب امامْ زمانش‌و می‌شنوه با گوشِ دل اذانش‌و باتو هیچی کم ندارم آقاجون میشه که روی منم حساب کنی اونقده مراقب دلم میشم تا من و آخرش انتخاب کنی هرچی غیر تو بخوام زیانمه حاجتم فقط امام زمانمه داره مولا می‌رسه به قتلگاه مسجد کوفه نمازه آخِره همه می‌گن که نرو ولی میره می‌دونه که فاطمه  منتظره حاجت علی دیگه روا شده گریه کن برای فرق وا شده (حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۰)✍ .
شعرخوانی سیدعلی نقیب.mp3
1.04M
آه، کوفه چقدر تاریک است ماه دیگر کنار چاه نرفت خاک از تشنگی لبش خشکید چشمه در بینِ کوچه راه نرفت دستِ طفل یتیم نان نرسید جرعه‌ای طعم آسمان نرسید دیگر امشب صدای نالۀ مرد تا حوالی بی‌کران نرسید نخل‌ها بی‌قرار و منتظرند طعم خرمای بی علی تلخ است روز خوش بی تو نیست در عالم طعم دنیای بی علی تلخ است این ابوجهل‌ها نفهمیدند که تو با خود عدالت آوردی شهر از کوره‌راه پر شده بود که تو راه سعادت آوردی رفتنت هم حکایتی دارد روی محراب، رد خون مانده پس از آن روز جاهلان گفتند مگر او هم نماز می‌خوانده؟! خار در چشم خویش داری، مَرد! استخوان در گلوی تو مانده درد تنهایی تو را حس کرد هر که نهج البلاغه را خوانده
. هنوز می‌شنوم هق‌هق صدایت را صدای آن نفس درد آشنایت را نبرده‌اند ز خاطر، نه آسمان، نه زمین هنوز بغض نفس‌گیر ناله‌هایت را هنوز هم شب و ماه و ستاره می‌گردند به کوچه‌کوچۀ تاریخ، ردّ پایت را هنوز هم سحر و نخل و چاه، دلتنگ‌اند شمیم عطر دل‌انگیز ربّنایت را کدام کوچه در این شهر خواب ماند و ندید به دوش خستۀ تو کیسۀ غذایت را؟ تو ناشناس‌ترین آیه‌ای که دست خدا فراتر از ابدیّت نهاد پایت را تو آن نماز پذیرفته‌ای به درگه دوست که ناامید نکردی ز خود گدایت را کدام قلّۀ سرکش به سجده سر ننهاد شکوه جذبۀ پیچیده در ردایت را در این غروب مه آلودِ بی‌خدایی و کفر بپاش بر تن سرد زمین، دعایت را بیا کمیل بخوان تا دمی دَهَم پرواز کبوتر دل سرگشته در هوایت را در این همیشه که پابند توست هستی من به عالمی ندهم عشق بی‌فنایت را... ✍ .
. یا غافر الخطایا، با ما چکار داری با بنده ای فراری، اینجا قرار داری از روسیاه عالم، چه انتظار داری؟ راهم اگر ندادی، تو اختیار داری یکسال رفته بودم، دنبال اشتباهم حالا رسیده ام با، پرونده ی سیاهم عمر و جوانی ام را، عصیان تباه کرده این گرگ ... یوسفم را، تنهای چاه کرده هرچه گناه کردم، مهدی نگاه کرده آن عبد خودسرش را، خود سر به راه کرده گرچه فریب خوردم، بازنده را بخر باز شرمنده ام کن امشب، شرمنده را بخر باز آنکه به شانه بار، من را کشیده مهدی است درد نگفته ام را، او که شنیده مهدی است آن یار که به داد، عالم رسیده مهدی است در سینه ی فلسطین، نور امیدِ مهدی است بوی وصالش امشب، قبل اذان می آید ما که امیدواریم، آقایمان می آید باید ز بس خرابیم، در قبرْ چال مان کرد ای کاش میشد امشب، فکری به حال مان کرد مولا رسید و رحمی، بر سن و سال مان کرد اسم علی که آمد، مادر حلال مان کرد این عبد بی لیاقت، با فاطمه طرف شد سجاده ی نمازش، خاکِ درِ نجف شد گرد و غبارم امشب، روی عبای حیدر تا صبح سجده دارم، بر خاک پای حیدر خاکم کنید بین، صحن و سرای حیدر شاید طلا شدم در، ایوان طلای حیدر بی او عبادت ما، در اصل ... معطلی بود هر روزه ای گرفتیم، کار خود علی بود طاعت برای ما کرد، ضربت برای ما خورد زحمت کشید و جایش، با سائلان غذا خورد در این بهار باید، بین نجف هوا خورد گریان شده کسی که، افطار ... کربلا خورد مولا کنار سفره، خود را به ما رسانده هرشب سلام ما را، تا کربلا رسانده کشتی ما حسین و دریای ما حسین است دنیای ما حسین و عقبای ما حسین است امروز ما حسین و فردای ما حسین است دلدار ما حسین و لیلای ما حسین است زنجیر غم گرفتیم، آن را مدال کردیم با مرتضی و ارباب، تحویل سال کردیم هجران مرتضی نه، هجران دخترش بود چون شمعی آب میشد، پروانه دخترش بود حیدر به فکر روز، پایان دخترش بود فکر هجوم کوفه، بر جان دخترش بود زینب برای داغ، دلدار گریه می کرد بر غربت حسین و بازار گریه می کرد مثل امیر عالم، همدم نداشت زینب پیش حسین و عباس، که غم نداشت زینب در کوفه معجرش رفت، پرچم نداشت زینب دورش شلوغ بود و محرم نداشت زینب خاکستر سرش از، خاکستر حسین است خون سرش به محمل، خون سر حسین است عج .👇
1403 01 12-003.mp3
17.37M
🌹🌹ما فلسطینیا بزرگ نمیشیم! فقط شهید میشیم ...🌹🌹 آن یار، که به دادِ عالم رسیده مهدی است در سینه ی فلسطین، نور امیدِ مهدی است بوی وصالش امشب،قبل اذان می آید ما که امیدواریم... آقایمان می آید
. میچکد در محضر تو شرم از پیشانی‌ام در غبار شرم چون آیینه‌ای زندانی‌ام آینه پیشانی‌ام را چین به چین تعریف کرد آه امشب، بازتاب حسرتی طولانی‌ام چیده‌ای بر سفره‌ی شب کاسه‌های نور را تشنه‌ی یک جرعه لبخند از همین مهمانی‌ام قطره قطره اشک‌های خویش را نخ میکنم می‌نشینم بر سر سجاده‌ی بارانی‌ام می‌نشینم در کنار چشمه‌ی لبخند تو تا کمی آرام گیرد سینه‌ی طوفانی‌ام جای قلبم ماه را در سینه من جا بده برکه‌ای چشم انتظار پرتوی عرفانی‌ام نردبانی از ستاره هدیه کن امشب به من لایق وصل نگاه خویش اگر میدانی‌ام گوشه‌ای از وسعت چشم علی جایم بده بی علی چون خانه‌ای در معرض ویرانی‌ام ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ .
4_5787544572540229663.mp3
5.27M
🎼 📝به عزت شرف لا اله الا الله... ٢١ ماه رمضان ١٢ فروردین ماه ١۴٠٣ علیه السلام _کربلایی [بند اول] واسه آخرین بار زینب اومده بگیره دست های تو رو بوسه میزنم به از زیر کفن گینه ی پا های تو رو وای از این زمونه میبرن تو رو شبیه مادرم شبونه تابوت تو رو جبرعیل گرفته روی شونه زیر لب میخونه کوتاه، با ناله و با آب، با گریه ی همراه به عزت و شرف لا اله الا الله به حق اشهد ان علی ولی الله 🖤🖤🖤 [بند دوم] سخته رفتن تو آخر من و میکُشه... ای خدا به همراه پس وعده ی ما عصر دهم کرببلا دیگه بعد چند سال میبینم تو رو با مادرم کنار گودال گودالی که دیدنش برام سخته به هر حال قتلگاه و جنجال تشنه میره زیر دشنه بی حال و گرسنه از آسمون به زمین خورده با یه نیزه شاه لا اله الا الله حرومیا با لگد میزنن به روی ماه .
4_5787544572540229645.mp3
3.41M
🎼 📝حقم نبود صدام کنی... کربلایی ٢١ ماه رمضان ١٢ فروردین ماه ١۴٠٣ حقم نبود صدام کنی میخواستی سر به رام کنی من وقتی گریه میکنم خوب دوست دارم نگام کنی مُردن یعنی یه ثانیه از آغوشت جدام کنی من دیگه عوض شدم دیگه هر چی تو بگی من تو راه کربلا برگشتم به زندگیم عشقت انداخته، رو من بخشای قلبم بر من شد، بعد از مشایه تو زندم کردی، یادم میمونه واست میمیرم، قول مردونه یا اباعبدالله .
Shab 21 Ramazan 1403 Sotode [Mohjat_Net] (5).mp3
1.04M
خیبر و خندق و صفین و احد را دیدیم و زمین خوردنِ عمر عبدود را دیدیم دست ما نیست اگر سجده به ایوان کردیم ما در آیینه ی این مرد خدا را دیدیم علت باران و طوفان و شأن الرحمن و قرآن و میزان و برهان و جانان حیدر ای شهر مردان ای بلاگردان صاحب ایوان شأن تو قران دلبرم حیدر رهبرم حیدر سرورم حیدر من غلام غلام قنبرم حیدر علی مولا علی مولا **** شهریاری و جهانداری و بی مانندی با دو انگشت در از قلعه ی خیبر کندی بی زره میروی و معرکه میگردانی داد از آن دم که تو سربند به سر میبندی خواجه ی لولاک و مافوق ادراک و بی باک و چالاک و محشر حیدر ای ید بیضا ناجی موسی منجی نوح و نفس عیسی مرد نام آور واقعاً محشر زینت منبر من غلام غلام قنبرم حیدر علی مولا علی مولا رمضان 1403 .
. ۱۴۰۳ گریز: حضرت عباس علیه السلام سه شب قدر گذشت و نرسیدی آقا از ظهورت نرسیده ست نویدی آقا سالها خائفی و دور شدی از حقّت من بمیرم چه بلاها تو کشیدی آقا پدرم دربه در کوه و بیابان گشته زنده باشیم بگو با چه امیدی آقا؟ ما همه دور همیم و تو شدی آواره سالها بی کس و بی یار و وحیدی آقا خیلی از کرده؛ پشیمانم و میدانم که از گناهان من این گونه طریدی آقا روضه ی مشک بخوانم که تو هم می آیی هر کجا روضه ی عبّاس شنیدی آقا گفت: شرمنده؛ که قلب تو شکستم اینجا حال ِمن دیدی و اینگونه خمیدی آقا طاقتی نیست تو را، تا به حرم برگردی چون که از دیده ی من تیر کشیدی آقا بوسه بر دست بریده زده ای حق داری که از این زندگی ِدرد؛ بُریدی آقا جان عبّاس نکش آه، به خیمه برگرد😭 خسته از هلهله ی خصم پلیدی آقا این پیامم بده اصغر؛که علی شرمنده قطره ای آب؛ ز مشکم نچشیدی آقا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. بِموسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِلٰهیَ الْعَفو روی آئینه ردِ آهِ شرر بار من است رنجِ بی هم‌نفسی موجب آزار من است کُلِّ خَلق از منِ بدخُلق تَنَفُّر دارند غم تنهاشدنم حاصلِ رفتار من است پَر من را قفسِ نَفْس به زنجیر کشید خونِ دیوار اثرِ بالِ گرفتار من است سَحَرِ قَدر تو را قدر ندانستم..،حیف! این هم از خیره‌سریِ دل بیمار من است سفره تا جمع نشد ، کاش مرا جمع کنی چند شب مانده فقط..،فرصت اصرار من است! طَشتِ رسوایی ام از بام ، زمین افتاده شهر در هَمهَمه‌ی گفتنِ اخبار من است معصیت آبرویم را چقَدَر راحت بُرد نُقل هر انجمنی زشتیِ کردار من است این همه عیبِ مرا فاطمه آمد..،پوشاند چادرِ مشکیِ زهراست که ستّار من است غیر خرمای علی روزه ی من وا نشود رطبِ نخلِ نجف لذّتِ افطار من است خوش‌بحال دل من که پسرِ این پدرم پدرِ خاکیِ من ، حیدر کرّارِ من است دست تقدیر کشانده است مرا تا خودِ طوس می روم پیش رضا ، بخت اگر یار من است پدرش نور چراغی‌ست که خاموش نشد پدرش ماه درخشان شب تار من است آه از آن کوهِ وقاری که چُنین آب شده روضه ی لاغری اش ، روضه‌ی دشوار من است ساق او خُرد که شد ، خُرد شد ارکان جهان زانویَش علّت بی‌رنگیِ رخسار من است گفت: سِندی ! تو بزن ، بد دهنی را بس کن گوش دادن به کلامت بخدا عارِ من است زجر‌کُش کردنِ من را که ندیده است کسی معجرِ دختر من را نکشیده است کسی ✍ .
. . . . خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا همه هستم رفته از دستم امید دل را به تو بستم ای خدا العفو(2) . اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر نما ای مه آبرو داری که داری با من سرِ یاری ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران به تاب و تب عادتم دادی به اشک شب عادتم دادی ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی منو هجر صاحب این ماه تو و یاری در تمام راه ای خدا العفو(2) . مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی بیا و کار خدایی کن مرا دیگر کربلایی کن نینوایی کن (2) . ✍ .
. من و دعای پیمبر چه ماه خوبی بود کنار سفره ی حیدر چه ماه خوبی بود که دیده بر سر یک سفره نوکر و ارباب و همنشینیِ مادر چه ماه خوبی بود من و غریب مدینه ، چه خلوتی، به به به میزبانیِ کوثر چه ماه خوبی بود به افتتاح و ابوحمزه و کمیل و مجیر شدیم جوشنِ یکسر چه ماه خوبی بود بخاطر شب قدرش گناه ما بخشید و یک تولد دیگر چه ماه خوبی بود چقدر گریه به غمهای کربلا کردیم برای چادر و معجر چه ماه خوبی بود شدیم یاور مظلومه ای به گودالی که بوسه داشت به حنجر چه ماه خوبی بود گریستیم به لبهای خشک سقا تا... گلوی اکبر و اصغر چه ماه خوبی بود شبی خرابه نشینِ سه ساله ای بودیم سر پدر، شب دختر، چه ماه خوبی بود سری زدیم گهی در تنور و گاهی دیر سری زدیم به یک سر، چه ماه خوبی بود ز کوچه های مدینه عبور میکردیم کمک شدیم به مضطر چه ماه خوبی بود برای پاره جگرها چه خوب گرییدیم امان ز گریه ی خواهر چه ماه خوبی بود گهی میان مناجاتهای نخلستان شدیم همدم حیدر چه ماه خوبی بود چه خوب شد که گرفتیم عبرت از کوفه شدیم حامی رهبر چه ماه خوبی بود برای ماه محرم ببند بارم را رسیده ماه به آخر چه ماه خوبی بود و کاش چون پسر مهزیار ميگفتند: بیا به خیمه ی دلبر چه ماه خوبی بود وداع ماه مبارک چه سخت و جانفرساست شبیه روضه سختِ وداعِ کرب و بلاست ✍ .