.
#شور
#شور_امام_حسین
#محرم ۱۴۰۳
بازم سرگردونم ، بازم بی سامونم
الحمدلله که ، باز اینجا مهمونم
این شبها غم دارم
شبیه مجنون همه جا آواره م
سر به بیابون غمش میذارم ، غم دارم غم دارم
ای آرامش قلب بی تابم
ای مهربان ترین ای اربابم ۲
ای سطانم ، ای جانم ای جانم ای جانم
بازم این نوکر رو ، غرق منت کرده
تک تکِ ماها رو ، زهرا دعوت کرده
ای مِهر و مهتابم
فدای تو مُسبب الاسبابم
گریه برا تو واجبه اربابم ، اربابم اربابم
ای شیرین ترین رویای خوابم
ای مهربان ترین ای اربابم
ای سطانم ، ای جانم ای جانم ای جانم
تا زنده م با این غم ، خیلی خوبه حالم
تا وقتی جون دارم ، گریونِ گودالم
بی تاب و گریونه
خودِ خدا روضه تُ و که میخونه
چشم آسمون پر از بارونه ، گریونه گریونه
ای حُبِّ تو چون دُرِّ نایابم
ای مهربان ترین ای اربابم
#بهمن_عظیمی✍
👇
.
#شور
#حضرت_رقیه
#شور_حضرت_رقیه
بابام اومد خونه ، روشن شد ویرونه
واسه چی این چشمات ، مثل من گریونه
ای وای از این دَردا
زخمی شده پِلکای چِشمت بابا
سوخته چرا موی سرت واویلا ، واویلا واویلا
آه ، خونْ رو چشم تو لخته بسته
آه ، دندونت مثل من شکسته
آه واویلا ، ای بابا ای بابا ای بابا
زخمیه بال و پرم ، سوخته موهای سرم
هم میسوزه کفِ پام ، هم میسوزه جگرم
تو رفتی تنهایی
منو نَبُردی با خودت بابایی
حالا که دارم میمیرم اینجایی ، بابایی بابایی
آه ، امشب پیشت میمونم دیگه
آه ، سرْبارِ عمّه جونم دیگه
آه واویلا ، ای بابا ای بابا ای بابا
خیلی خسته م بابا ، کی میریم از اینجا
عمه میگفت خیلی ، هستم مثل زهرا
بین این مخروبه ، وقتی کنارتم چه حالم خوبه
عمه دلش برای ما آشوبه ، آشوبه آشوبه
آه ، وقتِ رفتن از این زندونه
آه ، قلبم پیش عمه میمونه
آه واویلا ، ای بابا ای بابا ای بابا
#بهمن_عظیمی✍
#شب_سوم_محرم
👇
.
#شور_مقتل
#عاشورا
#لطمه_زنی
زینب موند و درداش ، من هم میمُردم کاش
با یک دنیا حسرت ، دارم میرم داداش
ای وای از این دردا
غریب گیرت آوُردن اون نامردا
آواره میشه خواهرت از فردا ، از فردا ، از فردا
آه ، خداحافظ ای جسم بی سر
آه ، خداحافظت ای برادر
ای تشنه لب ، ای آرامش قلب زینب
ای تقدیرم ای حسین ، کردی پیرم ای حسین
با تو اومدم ولی ، بی تو میرم ای حسین
تنهایی شد علت
رفت خواهرت اسارتِ این اُمّت
کجاست علمدار تو ای باغیرت باغیرت باغیرت
آه ، خداحافظ جسم صدپاره
آه ، دیدی آخر شدم آواره
ای تشنه لب ، ای آرامش قلب زینب
کُشته من رُو ای جان ، این دردِ بی پایان
روی خاکه جسمت ، زخمی ، بی سر ، عریان
قلبم پُر حسرت شد
به زن و بچه هات هتک حرمت شد
زیور و خلخال حرم غارت شد غارت شد غارت شد
آه ، تو موندی و یک تن بی سر
آه ، من موندم و یک دل مضطر
ای تشنه لب ، ای آرامش قلب زینب
#بهمن_عظیمی✍
#شب_یازدهم_محرم
👇
.
#زمزمه _امام_زمان
#سبک_اینقده_روسیاهم_و_هواپرستم
اگر چه رو سیاه کلّ عالمینم
گریه کنِ مجالس جدّت حسینم
دارم به یاد کربلا تو روضه ها
ناله به همراه بکاء تو روضه ها
سیاهی لشگرم آقا تو روضه ها
بیا با سوز نینوا گریه کنیم
به یاد دشت کربلا گریه کنیم
برا حسین ِ سر جدا گریه کنیم
یابن الحسن...
آقا شنیدم جدّت و لب تشنه کشتن
تو قتلگاه با ضرب تیغ و دشنه کشتن
ای لالۀ پرپر حسین یا ثارالله
ای کشتۀ بی سر حسین یا ثار الله
نورِ دلِ مادر حسین یا ثار الله
تا به اَبَد ذکر لبی یا ثار الله
دار و ندار زینبی یا ثارالله
ای زینت دوش نبی یا ثار الله
آقام حسین آقام حسین آقام حسین۳
#امام_زمان
#زمزمه_های_امام_زمانی_محرم
.👇
.
#محرم
#مناجات_با_امام_حسین
گفتیم یاحسین و خدا هم خریدمان
امسال هم نکرده خدا نا امیدمان
با پای خویش مجلس روضه نیامدیم
زهرا خودش به ماه محرم کشیدمان
یاد تمام گریهکنان حرم بخیر
پیرِ غلامهای محاسن سپیدمان
آرام تا نوای حسین جان بلند شد
آمد صدای چند رفیق شهیدمان
اجداد ما برای حسین تکیه میزدن
پرچمبهدوش روضه خدا آفریدمان
خاصیت حسین جدایی ز غیر اوست
یک جلوه کرد و از همه عالم بریدمان
با این همه گناه چه تحویلمان گرفت
گویا به وقت معصیت اصلا ندیدمان
جاماندهایم از سفر کربلا چهقدر
آمد شمیم سیب و به اینجا کشیدمان
هرکس که خوب گریه کند یار فاطمهست
زهرا برای یاریِ خود برگزیدمان
مادر " بُنَیَّ " گفت محرم شروع شد
آن آتش جگر چه به آتش کشیدمان
#قاسم_نعمتی ✍
#امام_حسین
#مناجات
.
.
#زمزمه روضه
#شب_دوم_محرم
اينجا کجاست برادر دلم به غم اسيره
گرفته غم گلومو زينب برات بميره
جانم رسيده بر لب
برس به داد زينب
گرفته اى عزيزم راه نفس تو سينه
ميشه داداش که ما رو برگردونى مدينه
من بى قرارم اينجا
دلشوره دارم اينجا
ترسم اينه که روزى به ماتمت بنشينم
اخر تو اين بيابون داغ تو رو ببينم
اى يار کربلايى
ميترسم از جدايى
خواهر با سوز نالت قلب منو نسوزون
پياده شو ز محمل با اين دل پريشون
اى يارو هم زبونم
اتيش نزن به جونم
دخت نجيب حيدر اى پاک چون گل ياس
پائين بيا ز ناقه زانو گرفته عباس
با احترتم کامل
پائين بيا ز محمل
زير گلوى يارت اين گودى مى بينى
يک روز مياى و بوسه از پارگيش مى چينى
وقت سجود نيزه
اينجاست فرود نيزه
#قاسم_نعمتی✍
#ورودیه
#شب_دوم
.👇
.
#شب_اول_محرم
#ورودیه به_کربلا
#غزال
با نام کربلا
مستی شروع میشود از جام کربلا
حیّ علیالحرم
پیچیده در حسینیه پیغام کربلا
پیراهن حسین
در اهتزاز آمده بر بام کربلا
مُحرم شدند تا
بر تن کنند جامهی احرام کربلا
زینب به گریه گفت؛
ختم بهخیر باد سرانجام کربلا
طوفان نهفته است...
در این مسیر ظاهراً آرام کربلا
خیمه بنا کنید
یکروضه در حسینیهی دل بهپا کنید
ای اهلبیت من
حالا عمل به وعدهی "قالو بلی" کنید
اینجا بهشت ماست
خود را به آستان خدا پاگشا کنید
با صبر بر بلا
از خود خدای عزّوجل را رضا کنید
بر قد و قامت
عباس و قاسم و علیاکبر دعا کنید
هرکس شهید شد
بر جسم او بهجای کفن بوریا کنید...
نوحوا علیالحسین
تنها دلیل گریهی ما از ازل حسین
مُردن سعادت است
وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین
نام تو ذکر ماست
از وقت شیر خوردنمان تا اجل حسین
با گریه کردنم
مانند حر گرفته مرا در بغل حسین
در بین مشکلات
بوده همیشه و همهجا راهحل حسین
الشِّمرُ جالِسٌ...
زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین...
زانو رکاب شد
تا پردهدار اهلحرم آفتاب شد
لشکر اضافه کرد
پس رفتهرفته خانهی هستی خراب شد
نُه روز بعد از آن
با خون سر محاسن آقا خضاب شد
نُه روز بعد از آن
سقا کنار علقمه از غصّه آب شد
نُه روز بعد از آن
تازه شروع روضهی "بسکنرباب" شد
نُه روز بعد از آن
دست مخدرات حرم در طناب شد...
#یاقوت_سرخ ✍
.
mirdamad-moharram99-sh1-1.mp3
6.06M
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
نمُردمُ و محرمت رو دیدم
خیلی دلم تنگِ محرمت بود
میدونی این یه ساله چی کشیدم
#میرداماد
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم علیه السلام
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
نمردم و محرمت رو دیدم
خیلی دلم تنگه محرمت بود
می دونی این یه ساله چی کشیدم
شبای اول و دارم می بینم
تو آسمونا یا که رو زمینم
اجازه داده مادرت دوباره
مشکی بپوشم بزنم به سینه ام
حسین .....
شبای عاشقی می لرزه شونه ها چه هق هقی
یک دهه با غمت می گذره زود عجب دقایقی
یه کاری کن بشم نو کر لایقی
این اولین روضه ی تو لحوفه
که اشک شرمندگی رو حروفه
تموم عالم یه صدا با مسلم
دارن می گن حسین نیا به کوفه
نیا که اینجا ردی از حیا نیست
توی مرام کوفیا وفا نیست
اگه میای تنها بیا حسین جان
اینجا که جای زن و بچه ها نیست
چه کردی روزگار ....
ای آسمون با اشک من ببار
کوفیا می کشند شیرخواره اتو با افتخار
حسین
اگه میای حسین رقیه اتو نیار
حسین.....
امان امان امان امان....
غریب گیر آوردنت ....
خورشید عمرم دیگه بی فروغه
نامه ی کوفیا همش دروغه
خلوت دور مسلم تو اما
بازار تیر و نیزه ها شلوغه
سفیر تو با لب تشنه کشتند
اینا از اولم حیا نداشتند
نیا نیا پسر عمو شنیدم
برا سر تو جایزه گذاشتند
نذار که دیر بشه تنت پر از نیزه و تیر بشه
نذار که دیر بشه نذار که خواهرت اسیر بشه
نذار که دخترت یه روزه پیر بشه
اگه حسین من تویی سرت کو ...
حسین .....
335.3K
#زمینه_امام_حسین علیه السلام
#حسن_کردی ✍
زمینه حضرت سیدالشهدا علیه السلام
دل هوایی ام برات تنگه تنگه
برا نفس توو کربلات تنگه تنگه
واسه گدایی از نگات تنگه تنگه
نزار عادتم بشه دوری از حرمت حسین حرمت حسین
این جداییا خیلی دوره از کرمت حسین کرمت حسین
بیش از این برام دوری از حرم عذاب آوره
بگو عاقبت منو کی به کربلا می بره
عزیزم حسین
2
نگاه تو محول الحاله حاله
ببر منو حرم تو هر ساله ساله
کارم شده دور از حرم ناله ناله
برسون منو به مسیر مشایه اربعین یا امام حسین
خوب میشه حالم با چای موکِ بای اربعین یا امام حسین
تا عوض نشم برنگردون از کربلات منو
بزا تو صف رسیدن به پیر غلامات منو
3
کشتن تو رو با کینه از حیدر حیدر
می سوخته از زخم لبت مادر مادر
با تیغ و نیزه شد تنت پرپر پرپر
بسه دست و پا نزن اینقده تک و تنها تو قتله گات حسین
یکی نیست تو این سی هزار نفر برسونه آب به لبات حسین
غرق خونی و نگران خیمه و خواهری
دم آخری فکر غارت و فکر معجری
#امام_حسین
#زمینه
.
#طلیعه_محرم
#ورود_به_محرم_زمینه
بیرق ماتم رو دوشه
اسمونا مشکی پوشه
دست توسل ها داره
می ره به سمت شش گوشه
کوچه پر سیاهی-میشه یکی دو ماهی
امسال دیگه بمیرم-ارباب برات الهی
زنده ام شکر خدا-وقتی که می شه سیا
پرچم گنبدطلا-کربلا یا کربلا
کربلا یا کربلا…
چشما دوباره بارونی
تو خونه ها مقتل خونی
شاعرا رخصت می گیرن
از محتشم کاشونی
گریون عالم بالا-وقتی که دیگه حالا
رنگ چادر زهرا-می شه تموم شالا
با همین سینه زنا-نوکرای بی ریا
وعدمون پایین پا-کربلا با کربلا
کربلا یا کربلا…
بین روضمون هر سالی
هرکسی داره یک حالی
این می گه بی کفت ارباب
اون یکی می گه یارالی
گریون در و دیوارا-مثل ما بیقرارا
روضه تا می ره سمت-اون نعلا و سوارا
مونده رو خاک بلا-زیر تیغ و نیزه ها
پیکر ارباب ما-کربلا یا کربلا
کربلا یا کربلا
#علی_زمانیان✍
.👇
۳۷
(ورود امام حسین ع به کربلا)
#شب_دوم_محرم
از راه رسیده حرم آل پیمبر
در کرب و بلا گشته به پا شورش محشر
اهل حرم او،گردیده پیاده
حافظ خیامش،علمدار ستاده
وای از این مصیبت۴
اصحاب حسین و بنی هاشم همه جمعند
برگرد حسین جمله چو پروانه ی شمعند
گردیده پیاده،اما نگرانند
همراه امامت،با اشک روانند
وای از این مصیبت۴
گوید به همه اهل حرم خیمه گه این جاست
آماده شوید اهل حرم قتلگه این جاست
صد پاره بگردد،جان و تن اکبر
خون ریزد ز کینه،از حنجر اصغر
وای از این مصیبت۴
این جاست که بر جان برسد عطر گل یاس
پرپر شود از کین گل گلخانه ام عباس
با حرم نماید،آهنگ جدایی
در علقمه عباس،می شود فدایی
وای از این مصیبت۴
ای خواهر مظلومه ی من قتلگه این جاست
در سوز غمم خواهر من اشک تو دریاست
این جا همه بینند،با قلب شکسته
شمر از سر کینه،بر سینه نشسته
وای از این مصیبت۴
این جاست ببینند همه رأس بریده
رنگ از رخ آن خواهر غمدیده پریده
این جا همه بینند،گل ها شده پرپر
افتاده روی خاک،یک پیکر بی سر
وای از این مصیبت۴
#رضا_یعقوبیان
#زمزمه #زمینه
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#سبک_من_دربدر_عشق_ابالفضل_حسینم
#ورودیه
.👇
.
#شور
#امام_حسین_شور
ای کشته لب تشنه،از آب فرات محروم
عالم به فدای تو،یا سیدناالمظلوم
یامظلوم۳
یا اباعبدالله
سلطان کربلا،مولانایاحسین
روحی لک الفدا،مولانایاحسین
نفسی لک الوقا،مولانا یاحسین
مولانایاحسین
ای مانده به روی خاک،بی سر بدنت عریان
عالم بفدای تو،یاسیدناالعطشان
یاعطشان۳
یااباعبدالله
ای رخ به خون خضاب،مولانایاحسین
بالاترین ثواب،مولانایاحسین
ای حُسن انتخاب،مولانایاحسین
مولانایاحسین
#حمید_کاظمی_اویس✍
#امام_حسین
.👇
.
#واحد
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
▪️بنداول▪️
آروم نمی گیره دلم از وقتی گفتی کربلا
ترسم از اینه که تو رو از من بگیرن
نیزه ها
دورت بگرده خواهرت خیمه نکن بر پا حسین
طاقت ندارم که برم بی تو از این دشت بلا
طاقت ندارم که ببینم بی قراری ای حسین
جسم علیِ اکبر و خیمه میاری ای حسین
طاقت ندارم که ببینم بین گودال بلا
تو زیر پای شامیا یِ نیزه داری ای حسین
می بینم تنت بی حاله
سر غارتت جنجاله
می بینم شبیه مادر
سر و صورتت پاماله
داداش غریبم حسین
▪️بنددوم▪️
حالم خرابه جز خودت هیچ کس نمی دونه حسین
با اینکه تو پیش منی بازم دلم خونه حسین
انگار همه دنیا داره روی سرم میشه خراب
می دونم از این قافله چیزی نمی مونه
چند روزیه تا چشمم و رو هم که می زارم حسین
می بینم اینو بی تو کوچه کوچه آوارم حسین
می بینم از رو نیزه افتاده سر تو زیر پا
اما نمی تونم تو رو دست بسته بردارم حسین
تو رو مادر قد کمون
تو این دشت و صحرا نمون
می ترسم ببینم حسین
رو لبهای تو خیزرون
داداش غریبم حسین
#محسن_طالبی_پور ✍
#واحدورودبهکربلا
#واحدنوس۱۴۰۳
#واحدمحرمامامحسینعلیهالسلام
.👇
.
#روضه_کاربردی
|⇦•بار بگشایید....
#روضه_حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_دوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
بی بی زینب سنّ و سالی نداره، یه مرتبه از خواب پرید، شروع کرد گریه کردن. مظهرِ عاطفه، مظهرِ مهربانیِ خدا فاطمه ست... دوید زودی بغلش گرفت گفت :دخترم زینبم! چی شده مادر؟ عرضه داشت مادر خواب دیدم، نگرانم دلشوره دارم.. گفت: دخترم زودی بیا ببرمت پیش جدّت رسول خدا. تا آورد خدمت رسول خدا، نوه ی عزیزش زینب رو بغل گرفت، عزیز دلم! آینه ی فاطمه، زینبِ من، هی میگفت: زینبِ من! نبینم گریه اتو..بگو ببینم چه خوابی دیدی.. صدا زد.. یا رسول الله !خواب دیدم تو یه بیابونی هستم، طوفان شدیدی شد، پناه بردم به یه درختی، تا پناه بردم به اون درخت، درخت از ریشه کنده شد همه جا تاریک شد.. طوفان به راه خودش ادامه داد. دستمو دراز کردم یه شاخه ای رو گرفتم، اون شاخه شکست. پیغمبر آروم آروم گریه کرد. بابا یا رسول الله! شاخه ی دیگری رو هم گرفتم، اون شاخه هم شکست، دو تا شاخه ی دیگه مونده بود، اون دو شاخه رو هم که گرفتم، اون دو شاخه هم شکست. من تو این بیابون تو اون تاریکیا خیلی ترسیدم..
ناله ی پیغمبر بلند شد. صدا زد: عزیزم! خوابت رو تعبیر میکنم. اون درختی که دیدی من بودم بابا! اول شاخه ای که گرفتی مادرت فاطمه بود بابا! دوم شاخه بابات علی بود.همه ی امیدت به حسن و حسین بود عزیزم! همهٔ شاخه ها شکستن تا رسید به شاخه ی آخر..رسول الله فرمود: یه روزی تو یه بیابونی حسینت رو ازت میگیرن..زینبم تو آواره ی بیابان ها میشی عزیز دلم......!
ابی عبدالله هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمیکنه، پیرمردی رو صدا زدن، حضرت فرمود: به من بگید اینجا کجاست؟ صدا زد.. آقا جان اینجا رو نینوا میگن، گفت: آقا جان! قدیمیا میگن اینجا کربلاست. فرمود:...*
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکَش با دل و جان آشناست
*اینجا همون جائیه که جدّم فرمود.همچین که حسین اومد پایین یه وقت خبر دادن گفتن آقا خواهرت زینب کارت داره... همچین که اومد بی بی فرمود: حسین! جونِ زینب بیا برگردیم، حسین جان! از همون لحظه ای که وارد این سرزمین شدی دلم شور میزنه. داداش وارد این سرزمین شدیم ناخودآگاه بچه ها دارن گریه میکنن.. یه دختری دامن عمه رو گرفت گفت: عمه! مگه نگفتی میخوایم مهمونی بریم. عمه پس چرا نیزه هاشون رو به ما نشون میدن.. حسین، حسین....
تا ابی عبدالله دستور داد بار بگشایید، اول کسی که اومد جلو، اباالفضل بود، آقا جان امر، امر شماست.. فرمود: عباس جان! با دیگران خیمه ها رو بر پا کنید. با تمام سختیا و بیچارگیایی که تو این مسیر کشیدن، با احترام از این مَهمِلا پایین اومدن، عمو عباس رقیه رو بغل گرفت. سکینه رو با عزّت و احترام پایین آوردن.. پایین اومدن بی بی زینب مقدّمات داره، آخه عقیله ست... جوونای هاشمی اومدن کوچه باز کردن برا عمه شون، قاسم اومد سرشو پایین انداخت مؤدب، دست عمه رو گرفت، یه دستشو علی اکبر گرفت، یه نگاه کرد به صورت قاسم گفت: پسرم! دلم برا داداشم تنگ شده، کاش بابات بود میدید حسین چقدر غریب شده..
اما این آخرین باری بود که عمه رو اینجور با احترام پایین آوردن، گفت: حسین جان! قلبم داره میلرزه، چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرمو کشتن.. بابامو تو کوفه کشتن..گفتم داداش دارم سایه ی بالا سر دارم. هفتِ صفر پاره های جیگر داداش حسنمو دیدم. حسین جان بیا بریم نمیخوام سر بریدت رو بالای نیزه ها ببینم..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#ورودیه
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شب_دوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇