نماهنگ عاقبت بخیری.mp3
5.05M
عاقبت بخیری یعنی عاقبت به کربلا شم
سرنوشتمو نگاه کن نمیتونم ازت جدا شم
جنازه ام میگه یا حسین حتی وقتی مرده باشم
سرنوشتمو نگاه کن نمیتونم ازت جدا شم
دنیا اگه تاریکه دنیا اگه آشوبه
من زیر همین پرچم حالم با حسین خوبه
گریه میکنم زیاد تا به چشم تو بیاد
روزگارو بگذرون خدایا جوری که حسین بخواهد
حسین وای ...
مدرسه همیشه اسمت اول کتاب من بود
من حسینو داشته باشم دعای مستجاب من بود
هر سلام جوابی داره کربلا جواب من بود
هر کسی یه دوستی داره این آقا انتخاب من بود
داشتی دیر میشد آقا جون دل روزای سختش بود
آی کربلا آی جونم الآن دیگه وقتش بود
گریه میکنم زیاد تا به چشم تو بیاد
روزگارو بگذرون خدایا جوری که حسین بخواهد
حسین وای ...
اولش میگم اباالفضل آخرش میگم اباالفضل
زیر این علم همش با مادرش میگم اباالفضل
من از این به بعد به جای معرفت میگم اباالفضل
هر کجا دلم میگیره من فقط میگم اباالفضل
باید همیشه اول پیش ابوفاضل رفت
بعدش حرم ارباب زائر شد و داخل رفت
گریه میکنم زیاد تا به چشم تو بیاد
روزگارو بگذرون خدایا جوری که حسین بخواهد
حسین وای ...
🎙 #جواد_مقدم
✳️ #امام_حسین
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #احساسی
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #شب_جمعه
نماهنگ بیرق هدایت.mp3
3.73M
گریه گریه پای روضه ات قلب ما رو کرده احیا
اشک روضه ته کلید عاقبت بخیری ما
غیر ممکنه جدایی از بهشت روضه تو
بیرق هدایت ماست پرچم رو خیمه تو
تا ابد پی علم تو ام
کشته مرده حرم تو ام
روزی خورده کرم تو ام
حسین
پای بیرقت سینه میزنم
پیرهن عزات میشه کفنم
کربلات یه روز میشه وطنم
حسین
سیدی حسین یا مولا ...
پای کارتم حسین جان تا که روضه هات علم شه
من ارادتم به اسمت تا ابد محاله کم شه
از خدا میخواهم همیشه زندگیم برات فدا شه
کم ارادت به روضه ات توی نسل من نباشه
میدونی چقدر بی قرارتم
از زمانی که روضه دارتم
خوونوادگی پای کارتم
حسین
تا ابد پی علم تو ام
کشته مرده حرم تو ام
روزی خورده کرم تو ام
حسین
سیدی حسین یا مولا ...
🎙 #حسین_سیب_سرخی
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #احساسی
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #شب_جمعه
نماهنگ ضربان من حسین.mp3
3.1M
برای نوکری احدی بی دلیل انتخاب نمیشه
روسیاهم اگه اومدی هیچ کس اینجا جواب نمیشه
لحظه هایی که سینه زدی جزو عمرت حساب نمیشه
آره زندگی بدون تو واسه من مثل جهنمه
این حسین حسینی که میگم به خدا صدای قلبمه
ضربان من حسین حسین
هیجان من حسین حسین
آرزوی من حسین حسین
ای جان من حسین حسین
آه ابی عبدالله ...
دورم از کربلا چه کنم تا پر از این قفس بکشم
آرزومه یه روزی منم رو ضریح تو دست بکشم
روزیمه روضه تو بیام تا یه ذره نفس بکشم
آره اسم تو که میبرم میرسه هوای کربلا
منم و یه دنیا حسرت و شب جمعه های کربلا
تب و تاب من حسین حسین
رگ خواب من حسین حسین
آرزوی من حسین حسین
ای جان من حسین حسین
آه ابی عبدالله ...
🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه
✳️ #امام_حسین
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #استودیویی
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان.mp3
2.96M
حرارت عشق غالبه همه جا
هوا مهم نیست باشه چند درجه
به نیت فرج همه اومدیم
از این ستون تا اون ستون فرجه
فاصله عمودا پنجاه قدمه
پنجاه صلوات تو هر عمود اربعین
هر صلواتو نذر تعجیل فرج
تقدیم میکنیم به محضر ام البنین
بین این جمعیت کسی تشنه یا گرسنه نیست
این قطعا اعجازه ببینن پس مردم جهان
هر موکب که دیدی پذیرایی میکنن بگو
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
صاحب الزمان ...
برای موکبش خونش رو فروخت
یه پیرزن که از بنی اسده
بزرگ یک قبیله سینی رو سر
جلوی زائر تو زانو زده
یاد میدن این عراقیا به بچشون
از تو بچگی خادم مشایه بشه
زائری خوابید و یه زائر دیگه
بالای سرش وایساده که سایه بشه
مشایه هر صحنه اش یه تصویر ناب و نادره
این صحنه ها بعضیش اصلا خارج میشه از بیان
هر جای مشایه از این صحنه ها دیدی بگو
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
صاحب الزمان ...
🎙 #حسن_عطایی
#️⃣ #مشایه #اربعین
#️⃣ #مناجات_با_امام_زمان
#️⃣ #اربعین_حسینی
#️⃣ #استودیویی
4_6017338358101975002.mp3
1.89M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
4_5771785165005129774.mp3
6.79M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
یه نفس کربلایی ایمان میرزایی
4_5801091951658801235.mp3
13.03M
🎙#کربلایی_حسین_ستوده
#واحد|شعرخوانی...
عجب نیست که دائم سر زبان من است
پنجشنبه۲۱تیرماه۱۴۰۳
#غزل #امام_حسن علیه_السلام
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
#سجاد_روانمرد✍
هیات_بین_الحرمین_موئیجین_همدان_شب_شهادت_امام_حسن_مجتبی_1403_5_22.mp3
10.1M
[ روی ضریحت میگذارم تا سرم را - شعرخوانی ]
🎤 بانوای #جواد_مقدم
📝 #شهادت_امام_حسن
📆 شب هشتم صفر | ۲۲ مرداد ۱۴۰۳
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
#سجاد_روانمرد ✍
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
.
#نوحه_سنتی
#زائر_کربلا
#اربعین حسینی در #کربلا
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_کوفه_سرزده_صبح_وصال_من
مولای من حسین با دعوت آمدم
کرب و بلای تو شد قسمت آمدم
لبیک یا حسین ۲
یاد غمت حسین گشتم غمین تو
مهمان تو شدم در اربعین تو
لبیک یا حسین ۲
شرمنده ی تو و احسان تو شدم
در کربلای تو مهمان تو شدم
لبیک یا حسین ۲
باشد بهشت ما کرب و بلای تو
اندر سرشت ما مهر و ولای تو
لبیک یا حسین ۲
مولای من حسین بر تو منم پناه
از لطف و مرحمت بر من نما نگاه
لبیک یا حسین ۲
هستی امام من مظلوم عالمین
ذکر لبم شده مولای من حسین
لبیک یا حسین ۲
آقای من بود دستم سویت حسین
بر جان من رسد عطر و بوییت حسین
لبیک یا حسین ۲
صحن حریم تو دارالامان ماست
یاد غمت حسین اشک روان ماست
لبیک یا حسین ۲
چون باب و جد خود هستی حسین کریم
گردیدهام حسین در کربلا مقیم
لبیک یا حسین ۲
نامت بود حسین ذکر مدام ما
باشد عزیز جان بر تو سلام ما
لبیک یا حسین ۲
هستی حسین من روح نماز من
بر تو گل علی باشد نیاز من
لبیک یا حسین ۲
از کودکی خویش بر تو منم اسیر
مهمان تو منم دست مرا بگیر
لبیک یا حسین ۲
اینجا عدوی تو سوی تو میدوید
تو دست و پا زدی رأس تو را برید
لبیک یا حسین ۲
در اربعین حسین زینب کنار تو
با اشک دیدهاش شد بیقرار تو
لبیک یا حسین ۲
.
📋 نگاه گریه داری داشت زینب
✔️ #روضه_اربعین / حاج محمود کریمی
✔️ #اربعین_حسینی
✔️ #دشتی_خوانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهراتر از این
حسینی مذهبی غوغاتر از این
به پیش پای ما راهی گذارید
بنای زینب اللهی گذارید
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگیِ راه دارد
به گِردش آفتاب و ماه دارد
به والله که ایوالله دارد
همین که با جلالت سر نداده
به دست هیچ کس معجر نداده
پس از آن که زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد بی داد!
حسین سر جدا، ای داد بی داد!
چهل روز است گریانم حسین جان!
چو موی تو پریشانم حسین جان!
چهل روز است می خوانم حسین جان!
حسین جانم حسین جانم حسین جان!
تویی ذکر لبم الحمدلله
حسینی مذهبم الحمدلله
همین جا شیرخواره گریه می کرد
رباب بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشک پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده، پیر کرده
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
"به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ور نه معجرم را..."
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دل ها گرفت و ...
کسی روی تن تو جا گرفت و ...
سرت را یک کمی بالا گرفت و...
و از پشت سرت سر را گرفت و...
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
اگر خواندم قلیلت علت این بود
که یک تصویری از تو بر زمین بود
تو ماندی و کبوتر رفت کوفه
تو را کشتند و خواهر رفت کوفه
خودم در راه و معجر رفت کوفه
چه بهتر زودتر سر رفت کوفه
و گر نه دردها می کشت ما را
نگاه مردها می کشت ما را
بهاری داشتم اما خزان شد
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دست ساربان شد
طلای من نصیب کوفیان شد
خبر داری مرا بازار بردند
میان مجلس اغیار بردند
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود گیسو می کشیدند
به هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آن جا مثل آن ها...
ز جا برخیز غم خواری کن عباس!
دوباره خیمه را یاری کن عباس!
برای عزتم کاری کن عباس!
علم بردار علم داری کن عباس!
سکینه می کند زاری ابالفضل!
چه قبر کوچکی داری ابالفضل!
شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دشتی 🎼
👇
364.4K
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بند اول:
دلم برات یه ذره شد
بدون من کجا بودی
آخ.. بمیرم یکی میگفت:
به زیر دست و پا بودی
شده اشک چشام بیشتر
ولی سوی چشام کمتر
تنت وقتی تو آفتابه
توی سایه میام کمتر
قرار نبود بری و برنگردی
رفتی ولی منو خبر نکردی
بی تو خوراک من همش کتک بود
بابا یتیم شدن داره چه دردی
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند دوم:
هرجوری میشه را میام
ولی به تو نمیرسم
سنان تو گوشم میزنه
فک میکنه که بی کسم
شد از تو فاصله م بیشتر
تو راه شد تاولم بیشتر
مثه موی پریشونت
موهام سوخته دلم بیشتر
قرار نبود که سهم من غم بشه
تموم جونم داره تیر میکشه
سنان منو به حرمله نشون داد
میگفت بهش لگد بزن حقشه
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند سوم:
خبر داری که چند شبه
چشای من مونده به در
خسته شدم تورو خدا
بابا بیا منو ببر
شده داغ دلم بیشتر
ولی موی سرم کمتر
به یاد حنجر خشکت
بابا آب میخورم کمتر
بابا سر توعه میون طبق
یا سرزده خورشید من از فلق
وقتی سر تو رو بغل گرفتم
به دست و پام دوباره اومد رمق
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی۴
➖➖➖
#عالیه_رجبی ✍
#مهدی_کبیری ✍
.👇
-1566564607_-635695740.mp3
4.77M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ واحد سنگین اربعین سبکِ کنارِ قدمهایِ جابر ....
چهل روزه که روزگارم
پر از آه و درد و عذابه
چهل روزه ابرِ بهارم
نفسهام پر از اضطرابه
چهل روزه که روزِ زینب
مثِه شامِ هجران سیاهه
چهل روزِ کامل چهل شب
به لبهایِ قافله آهِه
پیامِ علمدار حجابه حجابه
تمامِ غمِ یار خرابه خرابه
امان از ....
دلِ زینب /۳/
چهل روزه که بیقرارم
سفر پایِ سر رفته خواهر
چهل روزه باغ و بهارم
خزانیه و زار و مضطر
چهل روزه که چشمِ زینب
پر از روضهیِ قتلگاهه
چهل روزِ کامل چهل شب
غمِ کاروانت نگاههِ
نگاهی که هیزه عذابه عذابه
صحبت از کنیزه گوشهیِ خرابه
امان از ....
دلِ زینب /۳/
چهل روزه که میشمارم
روزایِ فراقِ حرم رو
چهل روزه میخوام بیارم
رو شونهَم حرم مادرم رو
چهل روزه سالارِ زینب
چشایِ غلامت به راهه
چهل روزِ کامل چهل شب
گذشته ولی روم سیاهه
اگر چه همین یا ..... حسینم ثوابه
نرفتم کربلا حالِ من خرابه
کربلا
دلم تنگه /۳/
#نوحه_واحد #اربعین #امام_حسین_علیه_السلام #کربلا
#حسین_ایمانی
4_5812371759843773998.mp3
1.25M
#نوحه_تلفیقی_پیاده_روی_اربعین
سبک🎼#آماده_باش
#عیسی_همه_دم
✅بند اول
عیسی همه دم مدح و ثناخوان حسین است
موسی ز ازل دست به دامان حسین است
جانم به رسول نبوی گفته ز جانش
خواهان کسی باش که خواهان حسین است
موکب به موکب میروم پای پیاده اربعین
با ذکر شاه علقمه ذکر یل ام بنین(س)
مشایه مشایه رَوم از این مسیر راه عشق
همراه جابر میروم با زایران شاه عشق
ای زائر کرببلا برگو به آوای جلی
لبیکَ یارقیه و لبیک حسین بن علی(ع)
ای زائرخون خدا آماده باش آماده باش
بهر زیارت کربلا آماده باش آماده باش
جانم حسین جانم حسین(ع)
✅بند دوم
فرمانده ی عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیکترین راه الله حسین است
از نجف تا کرببلا همراه با این کاروان
میروم من از حرم علی امیر مومنان
میخوانم به نیابت جاماندگان اربعین
عجل فرج عجل فرج مولانا صاحب الزمان(عج)
کرببلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر
زیرا کلید کربلا در اختیار زینب است
ای زائرخون خدا آماده باش آماده باش
بهر زیارت کربلا آماده باش آماده باش
جانم حسین جانم حسین(ع)
✅بند سوم
از نسل غدیریم دراین راه امیریم
از بدو ولادت دراین عشق اسیریم
از محنت و اندوه در این ره نهراسیم
در راه ولایت تغیُّر نپذیریم
الحمدالله از مریدان غلام حیدریم
در این مسیر راه حق پای رکاب رهبریم
ای آنکه بگذشتی زجان آماده باش آماده باش
ای زائرخون خدا آماده باش آماده باش
بهر زیارت کربلا آماده باش آماده باش
جانم حسین جانم حسین(ع)
💠💠💠1⃣1⃣5⃣9⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
#اربعین
غزل مصیبت اربعین
بعد از چهل غروب رسیدم کنار تو
پُر کرده جای تو بغلم را مزار تو
چینم بجای شاخهٔ گل دور خاک قبر
این چند شاخه دختر نیلی عذار تو
با یاد آتش جگرت گریه می کنم
شاید که اشک دیدهام آید به کار تو
قلب من از لباس تنت پاره تر شده
آیینه دلم شده این یادگار تو
باخطبه های حیدری ام کوفهتا به شام
نگذاشتم که کم بشود اقتدار تو
یک جا نشد که سیر تماشا کنم تورا...
از بس که رقص داده سرت نیزهدار تو
افتاده یک شیارِ عمیقی به صورتم
از ضربه های سنگِ عدو در جوار تو
وقت گذر زکوچه برده فروشها
یادم نمیرود به خدا انکسار تو
دیدم به کف گرفته زنی سنگ روی بام
با کینهای عجیب کشد انتظار تو
معلوم شد زخندهٔ رجّالههای شهر
او شرط بسته با همه روی شکار تو
وقت نزول راس تو یادم نمی رود
سر وانمو زخم رخ داغدارتو
جایی ولی بهسختی شام بلا نبود
تیر نگاه وغیرت زخمیّ یار تو
بزم یزید و تشت طلا چوب خیزران
بوی شراب و لعل لب مشک بار تو؟!!
ما را در آن میان به تماشا گذاشتند
خون می چکید از نگه بی قرار تو
حالا که گریه کردنمان بی کتک شده
خالی است جای شاخه گل نوبهار تو
برخیز و فکر موی سپید رباب کن
گم کرده او دوباره تن شیر خوار تو
#قاسم_نعمتی
#اربعین
من اگر اینجا رسیدم میهمان زینبم
تا ابد مدیون لطف بیکران زینبنم
واجب التعظیم باشد دختر شیر خدا
مثل خیل انبیا از خادمان زینبم
ناله صوت الحزین او به گوش من رسید
با حسین جان گفتن خود همزبان زینبم
راه را با اشک چشمم آب و جارو میکنم
دست بر سینه غلام آستان زینبم
روز محشر در کنار حاج قاسم ها بگو
خاک پایش نه غلام دوستان زینبم
ذوالفقار خطبه هایش بوی حیدر میدهد
واله و سرگشته از فن بیان زینبم
در طواف محمل خود هیجده خورشید داشت
در چهل منزل به فکر آسمان زینبم
راه را واکن ابوفاضل که زینب آمده
روضه خوان شوکت و قد کمان زینبم
حضرت پرده نشین برگشته از بزم شراب
این چهل منزل فقط در فکر جان زینبم
درمیان دختران جای رقیه خالی است
در عزای روضه خوانِ کاروان زینبم
#قاسم_نعمتی
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
#روضه_دفتری
#متن_روضه_اربعین
گریز به حضرت ابالفضل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من
سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من
گذشته است چهل روز از شهادتِ تو
هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من
زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند…
هزار بار سرت را به نوک نی دیدم
هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من
خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل
که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من
تن تو ماند به زمین پیشِ خواهرِ تو
سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من
حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..
ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم
که چوب خورد به لبهات در برابرِ من
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
🔹یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟…
خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست
یا ز مادر گرفته ای الهام!؟
زینبی ، حیدری ، تو زهرایی
این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام
ای که از قامتِ هلالیِ تو
راست گردیده قامت اسلام
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من
گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی
مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من
🔸حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان…نفرینشون هم کردم…گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن…داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود…
رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ…کمتر از یک ماه، صدها کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟…حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود…
الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره…تویِ همین ده قدم همه میان میگن:” هَلابیکُم یا زُوار الحسین”...😭
خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا…داداش! از ما هم پذیرایی کردن…
ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟
شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟
سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟
قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟
هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله
بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله
من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم
ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم
رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم
من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم
از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم
از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم
مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن
در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن
دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن
در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن
رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم
قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم
کارم تمومِ نمونده جونی به تنم
یه اربعینِ دارم زار می زنم
زار می زنم،زار می زنم،حسین…
می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای
می کنم گریه برات،های،های،های
▪️حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده...😭،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه…حسین….
▪️مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه…دوباره گریه و زاری شروع می شد…
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…
▪️عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه…
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…
روم نمیشه بگم رفت معجرِ من
حسین….😭
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (8).mp3
18.32M
#شور
#پنجم_صفر
ریحانه رقیه حنانه رقیه
میگم از ته دل جانانه رقیه
رقیه اسم یه فرشته است که
رو شونه ی حسینه
رقیه اسمش نمک
سفره ی خونه ی حسینه
رقیه ترونه ی حسینه
دردونه ی حسین
جای زهرا بوسه بزن رو گونه ی حسین
دلداده ی حسین شهزاده ی حسین
اسم ما رو ببر سر سجاده ی حسین
****
طوفانه رقیه بی کرانه رقیه
باید حرف حق زد به زبان رقیه
رقیه معنیش اینه نهضت حسین
داره ادامه
رقیه رمز عملیات عقیله
توی شامه
رقیه کمک حال قیامه
تو لشکر علی تو محور علی
همتون درس پس میدید در محضر علی
ای دختر حسینت با دختر علی
تو هم برو خطبه بخون رو منبر علی
#شور_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
👆
#شور_امام_حسین
#حاج_حسن_عطایی 🎤
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
ای محرم راز امام حسین
آغوش تو باز امام حسین
من رو به کسی نمیزنم
دنیامو بساز امام حسین
تو بسازی خوبه ، که دلم آشوبه
توی سینهام یه قلب واسه تو میکوبه
بمیرم نبینم نیاد اون روزی که
من از اشک برای تو دست بکشم
تو هوای دلم با صدای دلم
میگم اسمتو تا که نفس بکشم
حسین حسین حسین حسین...
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
ای بال و پرم امام حسین
دردت به سرم امام حسین
بار غم تو یه عمره روی
شونم میبرم امام حسین
رو چشمام جا داری ، تو تماشا داری
یه حرم توی قلب همه ما داری
اگه دلواپسم ، تویی یار و کسم
نگم اسم تورو میگیره نفسم
همه سالو فقط ، واسه این میدوم
که دوباره به کرببلا برسم
حسین حسین حسین حسین....
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
ای نعم الامیر امام حسین
دستامو بگیر امام حسین
این اشکای چشم خیسمو
از من بپذیر امام حسین
دلمو خوش کردم ، به شب های روضه
پر و بالم وا شه ، تو هوای روضه
اگه زیر علم ، دارم آسمونو
تا نفس توی سینمه سینه زنم
خودتم میدونی ، که شبیه خودت
منم عاشق اسم امام حسنم
حسین حسین حسین حسین...
.👇
4_5818787088069300520.mp3
15.62M
🔊 #زمینه / کسی چه میدونه چه حالی داره رقیه یتیم دل شکسته
#شب_سوم_محرم
کسی چه می دونه چه حالی داره
رقیه ی یتیمه دل شکسته
با اتفاقایی که واسم افتاد ...
حق بده که نمازام شده نشسته
می دونی چرا بابا
اول اینکه
خیلی رو خارا دویدم
دوم اینکه
طعم لگد (کتک) رو چشیدم
سوم اینکه
تا افتادم از رو ناقه
مثل مادرت خمیدم...
بشمرم بازم یا نه
بسه دیگه بابا ... نه؟
رد بشیم از این حرفا
می ریم مدینه یا نه ؟
بابا بابا ... بابا بابا
خدا کنه هیچ دختری تو دنیا
نشینه رو ناقه با دسته بسته
با اتفاقایی که واسم افتاد ...
غرور من مثل سرت شکسته
می دونی چرا بابا
اول اینکه
خیلی سرم داد کشیدن
دوم اینکه
گوشوارمو پس نمیدن
سوم اینکه
خندیدن به اشک چشمام
وقتی لباسامو دیدن !
بشمرم بازم یا نه
اینه رسمه دنیا نه ؟
خون شده دلم بابا
می ریم مدینه یا نه؟
بابا بابا ... بابا بابا
.
علم اشک روی دوش گرفتم
با عمه زینب ما علمدارتیم
روسرمه سایه ی تو همیشه
حق ندارن به من بگه بچه یتیم
می دونی چرا بابا
اول اینکه
خون علی تو رگامه
دوم اینکه
راهتو میدم ادامه
سوم اینکه
مهمون منی بابایی
الان سرت رو پاهامه
می مونم تا فردا ..نه؟
دلخورم ؟ به ولله نه
ظلم و زیر و رو کردم
منم مثه زهرا... نه ؟
#امیرحسن_سالاروند
|⇦•چشم وا کرده شدم..
#قسمت_اول#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰه"
چشم واکرده شدم دست به دامان حسن
مادر افکنده مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم واز خوان حسن
از همان روز شدم بی سر و سامان حسن
بر جبینم بنویسید مسلمان حسن
دل خود را سر هر بام هوایی نکنم
عَلم عشق ز هر بی سر و پایی نکنم
رو به هر قبله و هر قبله نمایی نکنم
پیش هر سفره که پهن است گدایی نکنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
چه مقامی و چه نامی و چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جزامی دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اینها غزلی هست به دیوان حسن
حضرت تو مسیر حج (امام صادق فرمود: بیست وپنج بار پای پیاده به سفر حج رفتند) تو یکی از این سفرها پاهای حضرت ورم کرده بود. گفتند: آقا مرکب که هست سوار شوید چه اصراریه شما با پای پیاده ره طی کنید؟ فرمود: جلوتر یکی به شما میرسه یه روغنی به شما میفروشه، روغن وازش بخرید.رفتند جلوتر روغن روخریدند.
گفت: روغن رو برا کی میبرید؟گفتند برا حسن بن علی..التماس کرد گفت:منم ببرید پیش حسن بن علی منم حاجتی دارم..اومد محضر امام حسن گفت:آقا اگه می دونستم برای شماست پول نمیگرفتم.. گفت: همسری دارم نزدیک که فرزندم به دنیا بیاد تو ضعیت خوبی نیست تو این وضعیت میترسم از دست بره..آقا عنایتی کن..حضرت فرمود: الان برو منزل درد زایمان تمام شده مشکلت حل شده .
فقط اینجا پای حضرت ورم نکرده بود..
یه جا دیگه ام نوشتن اون نامرد موصلی با یک میله ای که هم مسموم بود هم تیز چنان به پای امام زد نقل مقاتل اینه امام طاقت نیاورد از درد داد می کشید.پای حضرت به شدت متورم شد ..*
آنکه نامش شده اهلا من عسل کیست؟ حسن
آنکه بخشندگیش گشته مثل کیست؟ حسن
معنی حی علی خیرالعمل کیست؟ حسن
مرد نام آور پیکار جمل کیست؟ حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم سینهٔ خون دیده دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگویند غریب الغربا جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
*اطرافیان معاویه به معاویه گفتند صادق تر از حسن نداریم..یبارم شده پسر فاطمه رو دعوت کن در حضور تو بره منبر نواقص خودش رو بیان کنه.. معاویه امام حسن رو دعوت کرد آنچه گفته بودن به حضرت گفت،اینارو بگو موعظه ای برا ما بشه ..حضرت رفت بالا منبر شروع کرد خطبه خوندن" أنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ" شروع کرد توصیف کردن خودش.. نقصی نداره، امام معصوم چی بگه..من پسر پیغمبرم، من پسر امیرالمومنینم،همون کسی که حقش غصب شده، هی توصیف کرد. من پسر مکه و منام، من پسر زمزم و صفام، من پسر مشعرم... گفت و گفت معاویه منبر آقارو قطع کرد گفت: آقا یه کم درباره خصوصیت خرما برامون بگو...فرمود از خواص خرما اینکه ضد نفخه..اونی که طبعش گرمه خرما بخوره طبعش لطیف تر میشه. اونی که طبعش سرده خرما بخوره به تعادل میرسه..اما من "انا ابنُ رسول الله" دوباره برگشت سر حرفش توصیف کرد من پسرحجت خدام..دیگه معاویه طاقت نیاورد.ترسید مردم شورش کنن علیه معاویه..گفت بسه دیگه ادامه نده...صحبت معصوم رو اینجوری به سُخره گرفتنو قطعش کردن..*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅