eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_net5. نوحه.mp3
زمان: حجم: 10.68M
|⇦• شده وقت‌جدایی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس ●━━━━━━─────── توو برو بیا، می زد فاطمه رو خیلی بی هوا می زد فاطمه رو علی حق داره یه گوشه دق کنه یه غلام سیاه می زد فاطمه رو
. |⇦•مگر ز اهل مدینه.. وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── مگر ز اهل مدينه چه ديدي اي مادر ؟ كه دل ز عمرِ عزيزت بُريدي اي مادر صفای ما، به وجودِ تو بستگي دارد چرا زِ زندگي‌ات نااميدي اي مادر... ؟ دگر به همرهِ ما تا اُحد نمی آیی چرا زقبرِ عمو پا کشیدی ای مادر ؟ چرا نماز شبت را نشسته می خوانی ؟ *الهی نبینی مادرت نمازشو نشسته میخونه ، الهی توو هیچ خونه ای مریض نباشه ، اگر هم مریضی هست ، الهی مادر مریض نباشه ، هر کسی توو خونه بیمار میشه ، مادر پرستاریشو میکنه ، اما وقتی مادر مریض میشه ، اگر همه هم پرستاری کنند ، باز هم کُمِیتِ خونه لَنگه ... * بیمارم و بر من شده زینب پرستار... * وقتی ملاقاتی بیمار میروی ، از پرستاراش معلومه که این بیمار خوب شدنی هست یا نه ؟ وقتی با پرستاراش روبرو میشی ، اگه بیمارشون داره خوب میشه ، خوشحالند ، میگن الحمدلله ، اما اگه امید به بیمارشون نداشته باشن ، میگن دعا کن براش ... این بچه ها هر روز می بینند ، مادرشون داره لاغرتر میشه ... * بیمارم و بر من بوَد زینب پرستار... ترسم پرستارم شود از غُصّه بیمار ... *مادر مادر مادر ... همین الان با پای دلت بریم مدینه ، بریم خونه ی امیرالمومنین ، شما مداح هستید ، حضرت به شما ها یک عنایت دیگه ای داره ، ... بریم مدینه ، دمِ در سرمون رو روی دیوار خونه ی بی بی بگذاریم ، بگیم آقا اومدیم یه حالی از فاطمه بپرسیم ...* به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش علی از چشمِ زهرا چشمِ خود را بر نمیدارد * نگاه به صورت فاطمه میکنه ، این همون فاطمه است که اون روز با پهلوی شکسته توو کوچه ها دنبال علی می دوید ... * علی از چشمِ زهرا چشمِ خود را بر نمیدارد مُجسم می کندعشق وفداکاری وایثارش ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•آرزوهای مرا... حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── آرزوهای مرا در پشت در آتش زدند کاش می بستند جای دست چشمان مرا ... *همه ی روضه ی بی بی و امیرالمومنین، توو این یه بیتِ ... * دستِ من بسته ولی دستِ مُغیره باز بود *از همه بیشتر اون روز ، مُغیره مادر رو می زد، اونقدر مادر رو زد، که وقتی امام حسن می دیدش، بدنش می لرزید، گفتند آقا چرا بدنتون می لرزه ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میآد ...* الهی بشکند دستِ مُغیره که بینِ کوچه ها، بی مادرم کرد ... :استادسازگار *اونچنان بی بی رو زد،توو مقتل می دیدم، مادر با صورت زمین خورد، ... یازهرا یازهرا ... الهی هیچ کسی نبیه مادرش زمین میخوره، حتی زمین خوردن مادرت را هم تحمل نداری، فوری میدوی زیر بغلش رو میگیری، میگی مادر چی شد، چرا زمین خوردی ؟ تا برسه که کسی جلوی چشمت، مادرت رو بزنه ... از اول اهلبیت با صورت زمین خوردن ، مثل اینکه یه رسمی شد، ... مادر، مدینه ، با صورت توو خونه زمین خورد، امیرالمومنین توو محراب کوفه، وقتی ابنِ ملجم ملعون، شمشیر به فرقش زد، با صورت زمین خورد، لذا یه بیت زبان حال امیرالمومنین با اون ابن ملجم معلون هست : بزن طوري بفهمم مثل زهرا كه با صورت زمين خوردن چه سخت است ؟ : علی صالحی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•کاش در این دمِ آخر.... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کاش در این دمِ آخر پسرانت بودند شرزه شیرانِ جگردارِ جوانت بودند این زِمین گیر شدن،علت خونین بالی ست سرِ بالین تو جایِ پسرانت خالی ست گفتن از بی کسی ات حال بکاء می خواهد مادرِ داغِ جوان دیده، عصا می خواهد چه بگویم ؟ که از این بغض ، صدا می گیرد چه کسی گوشه ی تابوت تو را می گیرد ؟ گفتنش نیز به جان، غُصه و غم می ریزد مادر از مرگ پسر، زود به هم می ریزد مادر ! این لحظه ی آخِرکمی از ماه بگو از قد و قامتِ آن دلبر دلخواه بگو روضه ی مَشک بخوان پشت سرت گریه کنیم یک دلِ سیر برایِ قمرت گریه کنیم مادر ! آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت پایِ این روضه شنیدم دلِ مروان هم سوخت روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان هر چه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر کوهی از غم به سرِ شانه ی زینب دیدند دخترت را ملاعام معذب دیدند ... : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•رسیده پیکِ حق تعالی.... وتوسل تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا امام‌محمد باقر علیه السلام به نفس حاج‌عباس حیدرزاده ●━━━━━━─────── رسیده پیکِ حق تعالی برای گفتنِ خوش آمد تو اولین امام هستی که شده همنامِ محمد تو برتر از معاصران خود شبیه دُر و گوهرنابی هم نوه ی کریمِ آلُ الله هم نوه ی حضرتِ اربابی *میدونی که مادرِ امام باقر علیه السلام ، دخترِ امام حسن مجتبی ست ، یعنی یک جدش امام حسن مجتبی علیه السلام است ، یک جد امام باقر هم ، آقاسید الشهداست ... * «مولانا ، یاحضرت باقر..» تو پنجمین امام دنیا وارث علمِ انبیایی همرهِ کاروانِ ارباب سفیر دشتِ کربلایی قبل از ولادت شما آقاخاتم ُالانبیا سلامت داد نور دو چشم حضرت سجاد ولادت شما مبارک باد «مولانا، یاحضرت باقر..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ‌
. |⇦•از بام ودر کعبه.... و توسل ویژۀ رحمت مصطفی صلوات الله علیه و آله اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدرزاده ●━━━━━━─────── از بام و در کعبه به گردون رسد آواز کامشب درِ رحمت به سماوات شده باز بت های حرم در حرم افتاده به سجده ارواح رسل راست هزاران پرِ پرواز کعبه زده بر عرش خدا کوس تفاخر مکه شده زیبا دل افروز و سرافراز جا دارد اگر در شرف و مَجد و جلالت امشب به سماوات کند خاکِ زمین ناز از ریگِ روان گشته روان ، چشمه ی توحید یا کوه و چمن باز چو من نغمه کند ساز دشت و در و بحر و برو، جن و بشر و حور در مدح محمد همه گشتند، هم آواز هر ذره یِ کوچک شده یک مِهر جهان تاب هر قطره ی ناچیز چو دریا کند اِعجاز جبرئیل، سرِ شاخه ی طوبی چو قناری در وصف محمد لبِ خود باز کند باز جبرئیل چه آرد ؟ چه بخواند؟ چه بگوید؟ جایی که خداوند به قرآن کند آغاز خوبانِ دو عالم همه حیرانِ محمد یک حرف ز مدحش شده ما کانَ محمد این است که برتر بوَد از وَهم ، کمالش جز ذات الهی همه مبهوت جلالش رضوان، شده دلداده ی مقداد و ابوذر فردوس بوَد سائلِ درگاه بلالش والله قسم، نیست عجب گر لبِ دشمن چون دوست ز هم بشکفد از خُلق و خِصالش هرگز به نمازی نخورد مُهر قبولی هرگز، صلوات ار نفرستند به آلش بی رهبریش خواهد اگر اوج بگیرد حتی مَلک العرش بسوزد پر و بالش یوسف ببرد، حُسنِ خود از یاد گر او را یک منظره در خاطره افتد ز خیالش این است همان مِهر درخشنده که تا حشر یک لحظه به دامن نرسد گرد زوالش گل سبز شود از جگر شعله ی آتش در وادی دوزخ فتد ار عکس جمالش چون ذات خدای ازلی لَیْسَ کَمِثْلُه باید که بخوانیم فراتر زمثالش ایجاد بوَد قبضه ای از خاکِ محمد افلاک بوَد بسته به لولاکِ محمد صد شکر که عمری ز تو گفتیم و شنیدیم هر سو نگریدیم گلِ روی تو دیدیم هرجا که نشستیم به بام تو نشستیم هر سو که پریدیم به بام تو پریدیم عطر تو پراکنده شد از هر نفسِ ما هر گه به سرِ زلف سخن شانه کشیدیم ز آن روز که گشتیم ز مادر ، متولد از ماذنه ها روز و شب اسم تو شنیدیم مرگی که به پای تو بوَد زندگی ماست مائیم که در موجِ عزا عید سعیدیم تا بودنِ ما نام محمد به لب ماست روزی که نبودیم به احمد گرویدیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•یازده بار جهان.... و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده•✾ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ..... یازده بار جهان گوشه ي زندان کم نیست کنج زندانِ بلا گریه ي باران کم نیست سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمتِ کعبه نشد تا که طوافت بکند بر دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جای تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست :سيدحميدرضابرقعي *امشب، شب یتیمی امام زمان ماست ، مولای ما امشب داغ پدر می بیند، برای طفل پنج ساله خیلی سخته، بی بابا بشه ... امام عسکری چند سالشونه ؟بیست وهشت سال، یک جوان بیست وهشت ساله از شدت ضعف ، دستش میلرزه، توان نداره، تا نگاه به فرزند دلبندش امام زمان (عج) کرد، اشک از چشمش سرازیر شد ...* حجتُ الله، یگانه پسرم مهدی جان بنشین این دمِ آخر، به برم مهدی جان دشمن از زهر جفاکارِ مرا ساخته است زهر، افکنده شرر بر جگرم مهدی جان کاسهٔ آب به دستم بنگر می لرزد لرزه افتاده ز پا تا به سرم مهدی جان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
|⇦•بابا صدا می زد... و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده•✾• این شب ها و روزها، بابا صدا میزد پسرم مهدی، همین روزهاست مادرش بینِ در و دیوار صدا میزنه : پسرم مهدی، کی می آیی ؟ ...همه ی غم های عالم روی سینه ی امام زمانه ... امام عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند، بدن کفن شد ، تدفین شد، شیعیان منتظرند ببینند کی به بدن نماز میخواند؟ همان کسی که به بدن نماز می خواند، امام بعد از امام عسکریست ... یه مرتبه دیدند جعفر، برادر حضرت آمد، رفت جلو بایسته به نماز، هنوز نماز رو شروع نکرده بود، دیدند درب حجره باز شد، یه آقازاده ی پنج ساله ای، شال عزا به گردن انداخته، از حجره بیرون آمد، عبای عمو رو کشید، فرمود :عمو کنار برو، من باید به بدن بابام نماز بخوانم ... قربون نماز خوندنت آقاجان ... تصور کنید طفل پنج ساله ای ایستاده به بدن بابا نماز می خواند... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
|⇦•ای آفتاب مهر تو.... و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده•✾• اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ای آفتاب مهرتو روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو ذرّات در سجود نور تو بُوَد مشعل کانون کاف و نون روزی که هیچ جلوه ی شمس و قمر نبود اى مير عسكرى لقب، اى فاطمى نسب آن را كه نيست مِهر تو از زندگى چه سود این افتخار گشته نصیبت که از شرف در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود اى قـبـلـه ی مـراد كه در بـركـةُ الـسَّـبـاع شیـران به پیش پـاى تـو آرند سر فرود *امام عسکری علیه السلام سالها زندان بود، یکی از زندانبانها خیلی انسان نانجیب و پستی بود. به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری رو ببرد مقابل شیران درنده، به گمانش اینکه شیران درنده حمله میکنند حضرت رو از بین میبرند. هر چی تو تاریخ اومده همسرش بهش اصرار کرد این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد. امام عسکری علیه السلام را آورد وارد قفس شیران درنده کرد، نگاه میکرد دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند اما دید حضرت با آرامش تمام،میان شیران ایستادن به نماز، شیران درنده دور حضرت حلقه زدند ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکنند... یا امام عسکری شیران درنده احترام کردند دور شما رو گرفتن آقاجان، اما چه گرگهای درنده ای بودن کربلا، یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدند، یه عده پیرمردا با عصا میزدند...* پر میزند دوباره دلم در هوای تو دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر زائر شوم دوباره سوی سامرای تو ای دومین حسن چون حسن ذره پروری پر میشود دو دست گدا از عطای تو هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب اما غریب نیست دمی آشنای تو دشمن نهاد به زندان و بی خبر از آنکه هست عالم امکان برای تو مانند مادرت به جوانی شکسته ای آید به گوش ناله ی وا اُما از صدای تو *میدونین امام عسکری چند سالشون بود؟ بیست و هشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید. حتی آبی که دارو داشت رو نتوانست میل کنه. به غلامش فرمود: برو تو حجره، پسرم رو بگو بیاد، میوه ی دلم رو بگو بیاد...* کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد زهر افکنده شرر بر جگرم مهدی جان *آقا زاده ی پنج ساله ای امروز دور بابا میگرده، هی میگه: بابای غریبم... اما غریبتر از بابا خودِ امام زمان است...* بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز باشد از حالت زارت خبرم‌ مهدی جان میان این همه دشمن چه ها کند مهدی ز غربت پسر من خدا خبر دارد *سر بابا رو روی زانو گذاشت، بگم یا امام عسکری؟ سرت روی زانوی عزیز دلبندت بود آقا ، اما من فدای اون سری که بالای نی رفت." أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ"...حسین...  «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
. |⇦•سلام ما به تو .. شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ حاج عباس حیدرزاده ●━━━━━━─────── "یَا أَبا مُحَمَّدٍ، یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الزَّکِیُّ الْعَسْکَرِیُّ ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَا سْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ" سلام ما به تو سامرای اطهر تو سلام ما به حرمخانه ی منور تو سلام بر تو و بر حُرمتت که جبرائیل جبین گذاشته بر آستانه ی درِ تو سلام ما به تو ای عسکری لقب که خدا نهاده خیل ملک را معین و عسکر تو سلام ما به شکوه، به شوکت و عِلمت که آگه است از این قدر و جاه داور تو آقا جان! قسم به عمر کمت.... *می‌دونی امام عسکری چند سالشون بود به شهادت رسیدن؟ جوونای مجلس خوب دقت کنن.. امام عسکری علیه السلام بیست و هشت سالشون بود. اما زهر کاری کرده بود که بدن حضرت میلرزید،دستانش می لرزید..* قسم به عمر کم ات ای گل بهشت رسول دوباره زنده شده یاد عمرِ مادر تو *امشب اگه بدونی کی داره گریه میکنه آرام نمی شینی.. امشب اگه بدونی کی اشکش جاریِ قرار نداری.. امشب امام زمانمون شاله عزا رو گردن انداخته میگه بابای غریبم، بابای مظلومم..* سلام ما به دل پاره پاره ات هر دم سلام اهل سماواتیان به پیکر تو سلام ما به تو و آن گلی که از داغت شرر گرفته دل او کنار بستر تو *قربون اون آقای پنج ساله‌ای برم که داغ بابا دید..تازه طفل پنج ساله نیاز به نوازش بابا داره..نیاز داره سایه ی بابا بالا سرش باشه..دیدی تو خود ما یه بچه پنج ساله که داغ بابا میبینه میگید حیفه چقدر سخته بچه ی پنج ساله بی بابا شه....* ز بس که رعشه بجانت فتاده بود از زهر به دست او شده سیراب لعل اطهر تو *عقیل میگه امام زمان عج رو صدا کردم گفتم..آقا بیا! آقا بیا! بابای غریبتون صداتون میکنه میگه دیدم دوان دوان اومد یه نگاه کرد. دید بابا تو بستر افتاده رنگش پریده، دستش داره می‌لرزه. بابا قربونت برم چی شده ؟امام عسکری یه نگاه کرد به قد و بالای فرزند دلبندش پنج سالشه،اشک از چشمان امام عسکری جاری شد..بابا! این کاسه آبو به لبم بگذار. بابا! من بار سفر بستم...می دونی گریه امام زمان برای چیه؟ برای اینکه یه عده‌ای خونه ی حضرت رو محاصره کردن میخوان پسرش مهدی رو دستگیر کنند..* بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز باشد از حالت زارت خبرم، مهدی جان! *آقا یا امام عسکری سرت تو بغل فرزندت امام زمان بود سرت رو سینه ی عزیز دلبندت حضرت مهدی بود از دنیا رفتی..اما بمیرم برای غریبی که سرش رو خاک گرم کربلا بود داشت با خدا راز و نیاز می‌کرد. یه وقت متوجه شد سینه‌اش سنگین شد.. یه نگاه کرد دید شمر با خنجر برهنه...* آه! شمر روی سینه اش بنشسته بود استخوان سینه اش بشکسته بود * آدم هرچی دردم داره هرچی سختی هم داره اما نمی‌خواد خواهرش ببینه نمی‌خواد دخترش بشنوه یه مرتبه نگاه کرد دید زینب اومده بالای بلندی..* آتش است اینجا نسوزی چون سپند یا برو، یا چشمهایت را ببند .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── *الهی خواهر نبینه..برادرایی که خواهر دارن می‌دونن من از شما سوال می‌کنم..کدوم خواهری طاقت داره ببینه قاتل رو سینه برادر نشسته؟ زینبم طاقت نداشت هی می‌نشست بلند میشد داد میزد نه اینکه گریه کنه داد میزد..هی صدا میزد.. وا محمدا.... مجبور شد روشو کرد طرف عمر سعد ملعون فرمود:" ایقتلُ ابا عبدالله و انت تنظر؟" دارن حسین منو سر میبرن تو نگاه میکنی؟ اونقدر عمه جان این جمله رو جانسوز و از ته جگرش گفت.. نوشتن دشمن خدا عمر سعد اشکش جاری شدروشو برگردوند...حسین..* *اگه با خدا کاری داری خدا رو به این لحظه‌ی زینب کبری قسمش بده..حضرت مضطر شده بود.. دید اون نانجیب روشو برگردوندبی بی روشو کرد جانب لشکر فرمود: یه نفر مسلمان بین شما نیست دارن حسینمو سر میبرن... وقتی از همه ناامید شد روشو کرد جانب قاتل ابی عبدالله یه درخواست ازش کرد.. گفت:..* ای نامرد کمتر بین خون تابش بده *یا میرن رو سینه اش یا محاسنشو تو دست می‌گرفت اون یکی نیزه تو سینش می‌زد..* گفت ای نامرد کمتر بین خون تابش بده یا مَبُر سر از تنش یا لااقل آبش بده *حالا هر کسی نفس داره بگه حسین...* *حسین وقتی ناله‌های زینبو دید دیگه طاقت نداشت اشاره کرد خواهر برگرد. تو طاقت نداری ببینی سر حسینتو می‌بُرَن تو طاقت نداری ببینی..* وقتی که زهر بر لب و بر حنجرش رسید گویا شراره بر همه‌ی پیکرش رسید فصل بهار زندگی اش را خزان گرفت این ارث زود رفتنش از مادرش رسید آخی شد روضه خوان او پسرداغدیده اش وقتی به روی لب نفس آخرش رسید خیلی غریب بود ولی آخرین نفس یک جرعه آب به گلوی اطهرش رسید اما غریب کرب و بلا زیر نیزه ها با چکمه یک نفر به روی پیکرش رسید هر بار بوسه زد به گلو تیغ شمر دون در قتلگاه جان به لب مادرش رسید شاعر: ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•امان از تازیانه... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• امان از تازیانه امان از دستِ سنگین * آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد، آنچنان زد که گوشواره شکست، اینو تاریخ نوشته، گوشواره شکست، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ نوشته اند چشم زهرا کبود شد، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست،"مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ"... ای کاش درداشو به کسی میگفت، ای کاش میگفت، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو، سرشو روی دیوار گذاشت، هی صدا میزد فاطمه، فاطمه، فاطمه ... در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─