eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
812 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. متن: همه جا رو گشتم ... مداح:حاج ••••••••••••••••••••••••••••••••••• همه جا رو گشتم اما به خودم برگشتم همه جا رو دیدم اما به حرم برگشتم اگه از در خونت به غلط راهمو کج کردم دو قدم رفتم اما زود سه قدم برگشتم به خودم برگشتم به حرم برگشتم دنیای بی حسین اگه آخر غمه آخر غمه دنیای با حسین به آخر نمی‌رسه آه این حسین کیست که میگن بهش ثارالله گشتم نگرد نیست مثل ابی‌عبدالله یا ابی‌عبدالله... ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• تو با من هستی اما باز با خودم درگیرم بدون کرببلا باز از همه جا دل سیرم چین روی پیشونیم از اثر دوریته اگه میبینی اقا توی جوونی پیرم شده این تقدیرم که برات میمیرم گاهی برامون نرسیدن رسیدنه به شما رسیدنه اونجا که دستات به نوکر نمی‌رسه آه این حسین کیست که میگن بهش ثارالله گشتم نگردید مثل ابی‌عبدالله یا‌ ابی‌عبدالله... •••••••••••••••••••••••••••••••••••• 👇
مناجات و گریز به امام رضا علیه السلام بتکان سفره و رزق سحرم را برسان نیمه شب روزی چشمان ترم را برسان سفره را جمع نکن تازه من عادت کردم وقت رفتن شده بارِ سفرم را برسان می دهی در رمضان توشهٔ یک ساله من برکتِ کاسبیِ بی ضررم را برسان کمِ من را تو کریمانه زیادش کردی سودِ این سائلی مختصرم را برسان روزهٔ ناقص من را به علی کامل کن جلوی آتش دوزخ سپرم را برسان هر سحر یاد سحرهای نجف افتادم جان زهرا دمِ آخر پدرم را برسان از ازل کار مرا دست حسن جان دادی پس به فریادِ من ارباب کرم را برسان غم ندارم که پناهم ابی عبدالله است فطرس سوخته ام، بال و پرم را برسان دل من تنگ شده کرببلا می خواهد بر مشامم سحری بوی حرم را برسان بارها خانهٔ سلطان خراسان رفتم وقت جان دادن من تاج سرم را برسان وسط حجره غریبانه به خود می‌پیچید ناله می کرد خدایا پسرم را برسان دست و پا می زد و می گفت جوادم بابا با لبت چارهٔ درد جگرم را برسان . صورتم و خاکی و چشمان ترم تار شده در سیاهی نگاهم قمرم را برسان ✍ ‌......... ماه خوب عاشقی دارد به پایان می‌رسد لحظه‌ی تودیع مهماندار و مهمان می‌رسد آسمان چشم‌های عاشقان ابری شده مثل این سی شب، دوباره بوی باران می‌رسد پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می‌رود از هراس دوری‌اش دارد به لب جان می‌رسد گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند طرفة العینی گذشت و وقت هجران می‌رسد با مجیر و با ابوحمزه چه حالی داشتیم زود دارد افتتاح ما به پایان می‌رسد بی سر و پا آمدم، حالا سراپا ثروتم آری آری بر فقیران لطف سلطان می‌رسد مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد این فقط از خُلق نیکوی کریمان می‌رسد آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده‌گان تا که آوای فغان از بند شیطان می‌رسد تا به قدر ذره‌ای مژگان من نمناک شد دیدم از دریای رحمت، موج غفران می‌رسد تا که گفتم "بالحسین العفو"، دستم را گرفت لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می‌رسد هرشب اینجا پا به پای ما، خدا هم روضه خواند ناله‌ی واویلتا از عرش رحمان می‌رسد :: در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می‌رسد عطر سیب پیکرش گودال را پُر کرد و بعد بویی از پیراهن یوسف به کنعان می‌رسد :: وعده‌ی ما اربعین، پای پیاده از نجف کربلا! آغوش خود بگشا! که مهمان می‌رسد ✍ .
. [تک بند] برام بسه،نگام کنی از آدما،سوام کنی چه خوبه که،سلام بدم تو قبل من،صدام‌کنی² دریاب دل بیچاره رو فردا روزی که میمیره دیگه از زندگی سیره² من و ببر،تو رو خدا دل من از،همه جدا بی تو برم،آخه کجا من که زدم،خیلی صدا (کرببلا کرببلا) به قلم: ✍ .👇
. این آخرین شبی‌ست که بیدار بوده‌ام چشم انتظار لحظه‌ی دیدار بوده‌ام این آخرین دقایق مهمانی است و من تا صبح، پای صحبت دلدار بوده‌ام شکرخدا که سی شب اگر خواب مانده‌ام وقت نماز صبح خبردار بوده‌ام سی روز گوش من به اذان بود و نام تو سی مغرب از اهالی افطار بوده‌ام یک سال من اسیر دل خویش بودم و یک ماه را به دوست بدهکار بوده‌ام بر من گذشت یک رمضان دگر! بگو آیا پسند چشم تو اینبار بوده‌ام؟! ای ماه! یک نظر کن و شرمنده کن مرا شرمنده‌ی نگاه تو بسیار بوده‌ام... ✍ .................. ماه خوب عاشقی دارد به پایان می‌رسد لحظه‌ی تودیع مهماندار و مهمان می‌رسد آسمان چشم‌های عاشقان ابری شده مثل این سی شب، دوباره بوی باران می‌رسد پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می‌رود از هراس دوری‌اش دارد به لب جان می‌رسد گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند طرفة العینی گذشت و وقت هجران می‌رسد با مجیر و با ابوحمزه چه حالی داشتیم زود دارد افتتاح ما به پایان می‌رسد بی سر و پا آمدم، حالا سراپا ثروتم آری آری بر فقیران لطف سلطان می‌رسد مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد این فقط از خُلق نیکوی کریمان می‌رسد آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده‌گان تا که آوای فغان از بند شیطان می‌رسد تا به قدر ذره‌ای مژگان من نمناک شد دیدم از دریای رحمت، موج غفران می‌رسد تا که گفتم "بالحسین العفو"، دستم را گرفت لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می‌رسد هرشب اینجا پا به پای ما، خدا هم روضه خواند ناله‌ی واویلتا از عرش رحمان می‌رسد :: در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می‌رسد عطر سیب پیکرش گودال را پُر کرد و بعد بویی از پیراهن یوسف به کنعان می‌رسد :: وعده‌ی ما اربعین، پای پیاده از نجف کربلا! آغوش خود بگشا! که مهمان می‌رسد .
Hossein Taheri ~ Music-Fa.ComAh Az Doori Studio Version ~ Music-Fa.Com - Hossein Taheri ~ Music-Fa.Com.mp3
زمان: حجم: 4.02M
خواب میدیدم منو اشک و حرم؛ 🎤 آه از دوری آه از دوری! هر شب هستم حرم تو ولی میبینم که دوباره؛ خوابم انگار! وای از تکرار😭 من میترسم بمیرم؛ نبینم حرم تورو از این غم میمیرم😭 بی تو هر بار خواب میدیدم که به پای ضریح تو؛ اشکای نم نم بارون میشه😭 من تو رویام میدیدم که دلم توی صحنِ تو آقا؛ مهمون میشه خواب میدیدم منو اشک و حرم؛ تا سحر میمونیم تنهای تنها من میگفتم همه درد و دلاموُ؛ کنار ضریحت با تو آقا (آقام آقام) ۳ دوسِت دارم دوسِت دارم کاری کردی تو با این دل خسته که تا نفسی هست از داغ تو خون می بارم … تو رویاهام میبینم؛ که میام و رو قدمای تو آقا جون سر میذارم من دل تنگم؛ برا نیمه شبای حرم دم ایوون باز بی تابم… هر شب آقا؛ به امید زیارت تو توی رویاهام می خوابم من دلتنگم؛ شب و روزمو فکر حرم میدونی پر کرده آقا … کاری کن تا دل عاشق و خسته من حرمت برگرده آقا آقام آقام ...
. 📋بگو ز بخشش آلوده ها خبر بزنند (ع) (ع) ........................................... بگو ز بخشش آلوده ها خبر بزنند دوباره نوبت بیچاره هاست، در بزنند صدای وا شدن میکده می آید باز حواله شد مِی ما را به چشم تر بزنند دلِ شکسته برای فقیرها گنج است گذاشتیم که مردم به ما ضرر بزنند یکی صدای مرا تا طبیب ها ببرد ثواب دارد اگر به مریض، سر بزنند اگرچه یک شبه، حاجات ما روا شده است من آرزو به دلم مانده یک تشر بزنند چه میشود که گداها همین شب اول دم ضریح علی ناله ی سحر بزنند همیشه آرزوی بچه های بد اینست یکی دو بوسه روی صورت پدر بزنند حرم ببر، نبری ... باز می رویم از دست چه میشود دَله ها پرسه دور و بر بزنند علاج درد مریض حسین، کرببلاست حسین گفته به جانهای ما شرر بزنند هزار و نهصد و پنجاه ضربه را میشد ... مگر به پیکرِ بی‌جانِ یک نفر بزنند؟ کنار فاطمه که دست، بر کمر دارد نشسته اند همه نیزه بر کمر بزنند به سنگ ها حرجی نیست، پیرمردان هم ... خمیده اند عصاهای بیشتر بزنند قرار بود که دور از حرم شهید شود نه اینکه خواهر او را همان قدر بزنند شاعر : ✍ ......................................... حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
Mohjat.NetShab 29 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 5.28M
شب آخر ماه رمضان 1403 آمد ندا که وقت اقامت تمام شد چشمی بهم زدیم و ضیافت تمام شد یار دلم دعای ابوحمزه الوداع صد حیف انس ما به چه سرعت تمام شد کم میکنیم زحمت خود را و میرویم ای میزبان ببخش اذیت تمام شد مانند ابرهای بهاری دلم پر است ماه نجات و بخشش و رحمت تمام شد ای وایِ من اگر دوباره شوم تحبس الدعا باید چه کار کرد ماه اجابت تمام شد هر شب به یاد صحن نجف مست میشدیم شبهای دلنشین زیارت تمام شد گفتند نماز و روزه و حجم فقط علیست گفتند با علیست که دِینت تمام شد او یکه جانشین بلافصل مصطفاست روز غدیر بر همه حجت تمام شد هنگام مرگ کاش بگویند در برم دلتنگی اش به وصل شهادت امام شد وقت وداع آمد و زینب به یار گفت ایام زود طی شد و فرصت تمام شد بوسه به حنجرت زدم و گریه ام گرفت پنجاه و شش بهار چه راحت تمام شد ✍ بانگی رسید وقت اقامت تمام شد .
. شب بیست و هشتم ماه مبارک رمضان معصیت بود که سوزاند عبادات مرا بر نگرداند به من حس مناجات مرا نا گزیر است گدا ، دم ز عطایت بزند نیمه شب عبد گنه کار صدایت بزند خسته و بی کسم و غربت یک شهر بس است بی پناه آمده ام طرد نکن قهر بس است با امید آمده ام شاه ، فقیرم، چه کنم ترسم این است گنه کار بمیرم چه کنم من شب اول قبرم چه حسابی دارم گر بپرسند چه داری چه جوابی دارم منم و وحشت قبری که ز هر سو برسد کاش آن لحظه فقط ضامن اهو برسد یاد دادند به ما وقت دعا سجده کنیم غافر الذنب بخوانیم تو را سجده کنیم مهر تو در دل ما هست نمی سوزانی تو سری را که به سجدست نمی سوزانی پوستی را که لطیف است نمی سوزانی بدنی را که ضعیف است نمی سوزانی تو پشیمان شده ها را که نمی سوزانی جلو حرمله ما را که نمی سوزانی هر سحر ورد زبانی تو الهی العفو رب شهر رمضانی تو الهی العفو ......... علیه_السلام گرچه سنگ از همه بسیار در آنجا خورده نام مجنون به سر کوچه لیلا خورده عاشق از سرزنش مردم این کوچه مرنج قیمتى تر شده قالیچه اگر پا خورده آه بیچاره زلیخا چقدر حرف شنید چه کسى خون جگر مثل زلیخا خورده خواهشا از در این خانه بلندم نکنید مگر این کاسه ما حق کسى را خورده؟ خواهشا نامه ما را به خراسان بفرست خواهشا زود برو نامه ما تا خورده مثل آهوى بیابان به بیابان زده ام چون شنیدم گذرت باز به صحرا خورده من از اینجا بروم زود زمین مى افتم این گدا چیزى اگر خورده همینجا خورده به همه گفته ام این شاه که در این حرم است بیشتر از پسرش غصه مارا خورده سنگفرش حرمت نام مرا کم دارد گوشه صحن تو سنگ لحدم جاخورده پسر فاطمه مردم گره دارند همه پسر فاطمه در کار گره ها خورده زیر هر کاشی تو حاجت امضا شده ایست روى هر کاشى تو مُهر مداوا خورده پهلویش مطمئنا پشت حرم درد گرفت هرکه اینجا قسم حضرت زهرا خورده کربلا رفتن ما را که خودت میدانى اربعین رفتنم از دست تو امضا خورده؟ پسر فاطمه تشنه است ته گودال و … مرکب شمر ولى آب گوارا خورده…. پیش زینب به هم اینقدر تعارف نزنید پیش زینب چقدر نیزه به آقا خورده چکمه اى که به تنش خورد همان است که بر چادر محترم زینب کبرى خورده به روى خاک تنش رنگ عوض کرده حسین واى بر این بدنِ بى سرِ گرما خورده .
Mohjat.NetShab 29 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 4.24M
تا داشت باز میشد باب رفاقت ما گفتند سفره جمع است کم بود فرصت ما امشب شب وداع است گریه زیاد داریم ساقی جوابمان کرد تا گشت نوبت ما چشمی بهم زدیم و سی شب ز دستمان رفت بدبخت کرده ما را کفران نعمت ما دیگر کجا بیاییم با تو سخن بگوییم دیدی که شام غم شد شبهای رحمت ما از این به بعد ما را در خانه ات نگهدار ما با تو خوبِ خوبیم اینجاست جنت ما فعلا خدانگهدار دیدار ما محرم در روضه ی رقیه در بین هیئت ما وداع با شب آخر ماه رمضان 1403 .