. #واحد #زمزمه #واحد_سنگین #شب_دوم_محرم ۱۴۰۴ #ورودیه محرم ای یارم حسین ای روشنیه ماهه شب تارم حسین از خودم تورو بیشتر دوستت دارم حسین ای یارم حسین اینجا کربلاس اینجا دلمون با غم و غصه آشناس اینجا ته خطه راهمون از هم جداس اینجا کربلاس من چیکار کنم من چیکار با این سینه ی بی قرار کنم من بعد تو باید به کجا فرار کنم من چیکار کنم ای وای حسین. ای وای حسین ای وای حسین وای حسین وای حسین خیلی مضطرم سایت نشه کم از رو سرم برادرم ای کاش نبینم سره تورو برابرم خیلی مضطرم حیرونم حسین من از این خاک غم خیلی هراسونم حسین دلشوره دارم خیلی پریشونم حسین حیرونم حسین گفته مادرم دیگه این مسیره آخره ماس برادرم می برند سرت و جلوی چشم های ترم گفته مادرم ای وای حسین. ای وای حسین ای وای حسین وای حسین وای حسین. می گفته میری می گفته زیره تیغ و زیر دشنه میری می گفته زیر دشنه لبه‌ تشنه میری می گفته میری بی حال تو میشی بی حال اسیره پنجه ی قتال تو میشی اخر زیره سم مرکب پا مال تو میشی بی حال تو میشی تا توون میشی آخرش جلو چشام تو نیمه جون میشی آخر ش جلو چشام تو غرق خون میشی ای وای حسین. ای وای حسین. ای وای حسین وای حسین وای حسین می بارم حسین اخرش می دونم چی میشه کارم حسین اخرش می چرخونن‌ تو بازارم حسین می بارم حسین غمگینم حسین آوار شده غصه ها توی سینم حسین آخر سره تو رو نیره می بینم حسین غمگینم حسین بگو به من اخا چجوری ببینم سره تو روی نیره ها چجوری ببینم تنت و زیر دست و پا بگو به من اخا محرم ۱۴۰۴ #رضا_نصابی ✍ 👇

. 🏴سبک #زمزمه #واحد_سنگین #طلیعه_محرم الحرام ۱۴۰۴ و حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام #زمزمه_طلیعه_محرم_۱۴۰۴ #واحد_طلیعه_محرم_۱۴۰۴ #بازم_میدم_بااشکم 🏴بند اول بازم میدم با اشکم؛سلام به تو محرم الهی شکر نشستم؛تو بزم ماتم و غم با اینکه رو سیاهم؛نکردی نا امیدم با اذن مادر تو؛پیرهن سیاه پوشیدم الهی شکر؛که امسالم؛محرمت رو دیدم الهی شکر؛به شبهای،روضت آقا رسیدم من نوکرم تو؛حضرت آقا؛حسین یا مولا هستم کویرِ؛خشک و تو دریا؛حسین یا مولا حسین یا مولا 🏴بند دوم از دلم از کوچیکی؛دلبری کردی آقا شدم گداتو واسم؛سروری کردی آقا هر جا که اسمت اومد؛با سر دویدم آقا هر جا که پرچمت رو؛دیدم بوسیدم آقا تو خواستی تا؛منم واست؛باشم همیشه نوکر تو خواستی تا؛زیر سایت؛باشم همیشه نوکر من نوکرم تو؛حضرت ارباب؛حسین یا مولا حقه رقیه ات؛نوکر و دریاب؛حسین یا مولا حسین یا مولا 🏴بند سوم کوفیا عهد شکستن؛نیا حسین زهرا کوفیا خیلی پستن؛نیا حسین زهرا علیه تو یه دستن؛نیا حسین زهرا به فکر قتلت هستن؛نیا حسین زهرا نیا که کوفیا مولا شرم و حیا ندارن نیا که نیزه و شمشیر مقابلت میارن نیا که میشه؛با خنجر آقا؛جدا سر تو میزنن آقا؛کوفیا سیلی؛به دختر تو برگرد حسین جان ۱۴۰۴/۰۲/۱۳ 🙏#حضرت_مسلم #شب_اول_محرم ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇

‍ #ورود_به_کربلا #واحد_سنگین #امیر_آهمند #احسان_نوری #حسین_نوری بند1⃣ ای پسر ام البنین خیمه ها رو اماده کن با احتیاط خواهرمو از محملش پیاده کن مثل همیشه با نگات کار حسینو ساده کن حواست باشه، نترسن یک وقت، بچه‌هایی که خوابن خیمه‌ها رو زود، به پا کن عباس، زیر نور آفتابن اهل خیمه رو، دلداری بده، اگه دیدی بیتابن مراقب رقیه باش نیفته از محمل داداش ببر یه خورده آب براش مراقبش باش بند2⃣ بهتره که خیمهٔ تو رو به روی حرم باشه آخه باید مراقب چشمای نامحرم باشه تا باعث آرامش خاطر خواهرم باشه راستی یادت باشه که مشکای حرم پر از آب باشه چشمت دائما به گهوارهٔ عزیز رباب باشه مبادا یک وقت علی اصغرم گریش بی جواب باشه همه وجودم آتیشه روزای سختی در پیشه تو که نباشی چی میشه امون از اون روز «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

#واحد_سنگین #ورود_به_کربلا

‍ #حضرت_مسلم علیه‌السلام #واحد_سنگین #محسن_احمدیان #حسین_نوری بند1⃣ سفیر عشقم اومدم خبر بدم به کوفیا همونا که هزار هزار نامه دادن حسین بیا سفینة النجاة داره میاد به دعوت شما اما میببنم، شوقی ندارن، همه دلهاشون، سنگه خدا میدونه، همه حرفاشون، دروغه و، نیرنگه همه شکستن، بیعتاشونو، کوفه شهرِ صد، رنگه اینا باهم هم دستن و دستای من رو بستن و دندونمو شکستن و تنهام گذاشتن برگرد عزیز فاطمه بند2⃣ خدا کنه یکی بره خبر بده به ساربون به سمت کوفه هم نیا حتی یه لحظه هم نمون بگه که این حرومیا حتی یه مرد نیست بینشون این نانجیبا، غیرت ندارن، بی رحمن خیلی، ای وای سهم بچه‌ها، میشه تو این شهر، طعنه و سیلی، ای وای وای اگه بشه، طفل سه ساله، صورتش نیلی، ای وای تا نشده سری جدا تنی اسیر نیزه‌ها برگرد برو تو رو خدا تنهام گذاشتن برگرد عزیز فاطمه «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»

#واحد_سنگین #شب_اول_محرم

. 🏴سبک #زمزمه #واحد_سنگین دوم محرم الحرام ۱۴۰۴ ورودیه کاروان به کربلا #زمزمه_دوم_محرم_۱۴۰۴ #واحد_دوم_محرم_۱۴۰۴ #ای_کربلارسیده 🏴بند اول ای کربلا رسیده،قافله خسته ی راه ای کربلا رسیدن،حجاج بیتِ اَلله ای کربلا تو داری،میهمان کربلایی ای کربلا رسیدن،یه قافله فدایی به قربانگاه،حسین فاطمه رسیده از راه که آوُرده،سه ساله دخترو یه طفل شش ماه اون نینوایی،که میشه گلهاش،چیده همینجاست کرب و بلایی،که بوی غربت،میده همینجاست کرب و بلا وای 🏴بند دوم یکی یکی پیاده،میشن از مرکباشون یکی یکی ایشالله،بشیم همه فداشون به پا میشه با دستِ،جوونا خیمه هاشون میره تا آسمون ها،آه و واویلتاشون برا زینب،بمیرم که،داره چشماش میباره شده دلواپسه داداش دلش قرار نداره قراره اینجا،یه روز ببینه،داغ داداشو میبینه به زودی روی نیزه،سر جداشو کرب و بلا وای #سبک_بازم_میدم_بااشک ۱۴۰۴/۰۲/۱۸ #زمزمه_ورودیه #واحد_ورودیه #شب_دوم_محرم #ورودیه ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇

. 🏴سبک #زمزمه #واحد_سنگین سوم محرم الحرام ۱۴۰۴ #حضرت_رقیه سلام الله علیها #زمزمه_سوم_محرم_۱۴۰۴ #واحد_سوم_محرم_۱۴۰۴ #تو_نور_عین_زینب 🏴بند اول تو نور عین زینب،هستی شبیه زهرا بنت الحسینی قطعا،هستی شفیعه ی ما شاهه دو عالمه هر،کی که بشه گداتون ما در خونتونیم،گدا رقیه خاتون با دستای،کوچیکت از،کارم گره ها وا شد تو روضت هر،کی نوکر شد،زائر کربلا شد ریحانه ی شاه،ملیکه ی دل،جانم رقیه باب الحوائج،حلالِ مشکل،جانم رقیه جانم رقیه 🏴بند دوم کنج خرابه بودی،دل بی قراره بابا شب تا سحر نشستی،در انتظاره بابا از شام و کوفه داشتی،حرفا برای بابا تا اینکه دیدی تو طشت،سر جدای بابا گلایه کردی از شام و محله ی یهودی نشون دادی به بابا که چقدر داری کبودی گفتی چقدر از،نامردا خوردی،سیلی رقیه گفتی که مثل،فاطمه هستی،نیلی رقیه ای وای رقیه ۱۴۰۴/۰۲/۲۱ #شب_سوم_محرم #زمزمه_حضرت_رقیه ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇

. 🏴سبک #!زمزمه #واحد_سنگین چهارم محرم الحرام ۱۴۰۴ ابناءالزینب سلام الله علیها #زمزمه_چهارم_محرم_۱۴۰۴ #واحد_چهارم_محرم_۱۴۰۴ #بچه_هامو_آوردم 🏴بند اول بچه هامو آوردم،فدات کنم داداشم قربونی جفتشونو،به پات کنم داداشم هستیه من همینه،نذار که ناامید شم بذار که روسفید و،یه مادرِ شهید شم کفن آماده کردم تا کفن پوش تو باشن دعا کردم براشون تا تو کربلات فداشن بذار برن تا،بجنگن اینجا،جای باباشون ببین میخونن،نعم الامیر و،تو رجزاشون داداش حسینم 🏴بند دوم منتظرم تو خیمه،برید پیش داییتون منتظرم تو خیمه،شما برید تو میدون برید نشون بدید که،دلاورید و محشر تو رگتون میجوشه،خون علی و جعفر خداحافظ،عزیزای،زینب گلای پرپر شما رفتید و زینب موند با قلب خون و مضطر خداروشکر که،قسمتتون شد،آخر شهادت خداروشکر که،نیستید ببینید،میرم اسارت داداش حسینم ۱۴۰۴/۰۲/۲۱ #طفلان_حضرت_زینب #شب_چهارم_محرم ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇

. 🏴سبک #زمزمه #واحد_سنگین پنجم محرم الحرام ۱۴۰۴ حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام #زمزمه_پنجم_محرم_۱۴۰۴ #واحد_پنجم_محرم_۱۴۰۴ #رسیده_وقتش_عمه 🏴بند اول رسیده وقتش عمه،راهیه قتلگاهم میرم کمک کنم به،عموی بی پناهم موندن برا من عمه،عذابه و نفس گیر عمومو میزنن با،نیزه و تیغ و شمشیر زیاده عده شون عمه،یه عده سنگ آوردن یه عده پیرمردم که،عصا تو جنگ آوردن اگه بشه دیر،میدونم عمه،خنجر میارن چجور ببینم،که خنجرو رو،حنجر میذارن عمو حسینم 🏴بند دوم آی نانجیب بیا و،از مادرش حیا کن شمشیرتو بیار و،دست منو جدا کن آی نانجیب بیا و،نزن با تیر عمومو جای تنش بیا و،هدف بگیر گلومو برای من،همین بسه،تو مقتلش بمیرم برای من،همین بسه،تو بغلش بمیرم با خون گرفتم،وضو که هستم،آماده حالا عمو حلالم،بکن که میرم،من پیشه بابا عمو حسینم ۱۴۰۴/۰۲/۲۶ #زمزمه_حضرت_عبدالله #واحد_حضرت_عبدالله #شب_پنجم_محرم #حضرت_عبدالله ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇

. 🏴سبک #زمزمه #واحد_سنگین ششم محرم الحرام ۱۴۰۴ حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام #زمزمه_ششم_محرم_۱۴۰۴ #واحد_ششم_محرم_۱۴۰۴ #من_و_گلاب_اشکم 🏴بند اول من و گلاب اشکم،یتیم مجتبامو اِن تُنکِرونی ذکرم،قاسم کربلامو بستم حمایلم رو،آماده ی جهادم منتظرم تا اینکه،عمو بده مُرادم عمو رخصت،بده غمها،رهاشن از تو سینم مَن اَحلی مِن،عسل رو تو،شهادتم میبینم بذار برم که،اسیر غمها،هستم عمو جون بذار برم که،دلتنگِ بابا،هستم عمو جون عمو حسین جان 🏴بند دوم وای از گل من اینا،آخر گلاب گرفتن از تیغ و نیزه جونت،رو با عذاب گرفتن رو استخونه سینت،رفتن با مرکباشون بکش نفس عزیزم،نذار عمو بده جون بِگَردم من کجا دنبال بدنه تو قاسم که میریزه عسل از کنج دهنه تو قاسم جون به لبم کردی با نگاهات،بلندشو قاسم عمو فدای،اون قد و بالات،بلندشو قاسم وای قاسمم وای #زمزمه_حضرت_قاسم ۱۴۰۴/۰۲/۲۸ #شب_ششم_محرم #حضرت_قاسم ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇

. 🏴سبک #زمزمه #واحد_سنگین هفتم محرم الحرام ۱۴۰۴ #حضرت_علی_اصغر علیه السلام #زمزمه_هفتم_محرم_۱۴۰۴ #واحد_هفتم_محرم_۱۴۰۴ #لالالالالالایی 🏴بند اول لالا لالا لالایی،میشه یه کم بخوابی تو سر جنگ نداری،تشنه ی قطره آبی میگیری با تلظیت،جونمو آروم آروم تو سندی عزیزم،واسه حسین مظلوم برا خشکیه اون لبهات رباب بمیره اصغر نکن اینقدر تو بیتابی که شیر نداره مادر دعا بکن تا،بارون بگیره،لبات بشه تر یا که دعا کن،عمو برات آب،بیاره مادر لالا لالایی 🏴بند دوم میون خطبه ی من،تیر و کمون آوردن پرتاب تیر و اینجا،به حرمله سپردن تیر اومدونشست تو،این قلب مضطر من تو بغلم آویزون،شد سر اصغر من من الاذن اِلی الاذن بریده شد سر تو که انگاری زدن خنجر علی به حنجر تو تا پشت خیمه،بُردم تا باشی،تو خاکا پنهون راحت بخواب ای،طفلک نازم،لالا علی جون لالا لالایی ۱۴۰۴/۰۲/۲۹ #شب_هفتم_محرم ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇